مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
کودکان کار
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
339 - 368
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه کارشناسان ذی ربط و مواجهه آن ها با کودکان کار در شهر شیراز پرداخته است و در آن از روش تحقیق نظریه زمینه ای استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق به دست آمده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. از فرایند کدگذاری، ده مقوله محوری و یک مقوله هسته استخراج گردید. مقوله هسته تحت عنوان «بخشی نگری و انفعال نهادی» تدوین گردید. نتایج این پژوهش نشان داد شرایط علی مثل «ناسازوارگی و آشفتگی نهادی و مدیریتی»، «تنوع چشم انداز به پدیده کودک کار و سازمان های مردم نهاد» و «بی تفاوتی نسبت به کودک کار» موجب بروز و ظهور این پدیده شده است. از جمله شرایط مداخله گر می توان به «بازنمایی منفی و فعالیت های متعارض رسانه ای»، «بازدارندگی برخی از قواعد و قوانین داخلی و بین المللی» و «کودک کار اتباع و مشکل شناسایی و هویتی» اشاره کرد. پدیده کودک کار در شرایط و بستر ویژه و خاصی قرار دارد که از جمله این شرایط و بستر می توان به «فشار خانوادگی و شروع فرایند کار در کودکی»، «کودک کار به مثابه صنعت درآمدزا»، «کودک کار به سان منبع تأمین نیاز مالی خانواده» و «مهاجرپذیر بودن شیراز» اشاره کرد. نوع مواجهه با کودک کار موجب بروز پیامدهایی چون «افزایش بی رویه کودکان کار اتباع»، «عدم مهار و کنترل مسئله کودکان کار»، «عدم ساماندهی و حمایت اجتماعی مطلوب کودکان کار»، «ناشناس بودن کودکان کار» و «ترغیب و تشویق اتباع» برای مهاجرت به شیراز شده است. نتیجه این که ناهماهنگی های بین بخشی و بی توجهی به ضرورت های فعالیت نهادین، زمینه ساز گسترش پدیده کودک کار می شود.
کودکان کار در تقاطع مهاجرت بی رویه و توسعه صنعتی نامتوازن، یک مردم نگاری انتقادی در شهر صنعتی میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
123 - 144
کار کودکان،در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان، پدیده ای فراگیر است. اما دراین میان،بعضی شهرهای کوچک نیز این پدیده را تجربه می کنند.شهر کویری میبد با سابقه تاریخی خاص خود،در دل ایران،شاهد این پدیده است.شهر میبد با جمعیتی صدهزار نفری،تعداد زیادی از مهاجران را در خود جای داده است و در حال تجربه تغییرات اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی شتابانی است.رشد مهاجرت و تجربه تغییرات شتابان به واسطه توسعه نامتوازن صنعتی در دهه اخیر رخ داده است. نتیجه این وضعیت گسترش پیامدهای اجتماعی این روند از جمله ظهور کودکان کار در این شهر کوچک است.به همین دلیل در این پژوهش کوشش شده است، کودکان کار در تقاطع صنعتی شدن نامتوازن و ورود گسترده مهاجران مطالعه شوند. این پژوهش با استفاده از روش مردم نگاری انتقادی با رویکرد کارسپیکنی، سعی کرده است با پارادایمی پراگماتیستی، چندگانه گرایی روش شناختی را استفاده کند. دراین میان با استفاده از مشاهدات مشارکتی و غیرمشارکتی، بازسازی اولیه در داده ها صورت گرفت و سپس داده های گفت وگو محور با مصاحبه های عمیق جمع آوری شد مقوله های اصلی استخراج شده از این مصاحبه ها در قالب مقولاتی شامل همبستگی کودکان کار و رشد صنایع، گسترش مشاغل کاذب، پستوهای سازمان یافته، کار عاطفی کودکان، بهره کشی خانوادگی، ابزارانگاری و آسیب پروری، شهر تَرَک خورده و قانون در کُما ارائه گشت.نتایج نشان داد که کودکان کار در تقاطع مهاجرت بی رویه و توسعه صنعتی نامتوازن فعالیت می کنند.در این مسیر می توان آنها را حاشیه ای ترین و آسیب پذیرترین گروه قلمداد کرد که از کیک رشد اقتصادی هیچ نصیبی نمی برند،کودکی نمی کنند و تجربه های زیسته دردناکی دارند.درواقع آنها هستند که پیامدهای صنعتی شدن نامتوازن و خانواده ناتوان شان را با شانه های کوچک خود بر دوش می کشند.
طراحی چارچوبی از خط مشی های رفتاری برای ساماندهی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 284
هدف: علیرغم تلاش های متعدد نهادهای رسمی و غیررسمی درباره مدیریت رفتار در مسئله کودکان کار تلاش های صورت گرفته منجر به تحقق اهداف این حوزه و به طور مشخص کاهش آمار این کودکان و نیز کاهش مشکلات مربوط به آن ها نشده است. هدف این پژوهش با تأکید بر اهمیت راهبردهای رفتاری در ساماندهی کودکان کار، به تلاقی مهم بین خط مشی گذاری و حمایت از حقوق کودکان اشاره می کند تا معضل کودکان کار در جامعه کمتر شود.روش: پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای و ازنظر روش گردآوری داده از نوع تحقیق کیفی با مبانی فلسفی تفسیرگرایی و از تحلیل مضمون با رویکرد اتراید استرلینگ (2005) در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر بوده است. برای تعیین مصاحبه شوندگان از دو گروه خبرگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی بهره بردیم. از روش نمونهگیری نظری و در دسترس استفاده شد که اشباع نظری پس از مصاحبه با نفر دوازدهم حاصل شده است.یافته ها: ب ا مطالعه داده ها و اطلاعات استخراج شده از مصاحبه ها درنهایت، 257 شاهد گفتاری، 633 کد باز (مفهوم اولیه)، 115 مضمون پایه، 33 مضمونسازمان دهنده و 10 مضمون فراگیر شن اس ایی شدن د. به منظور تعیین پایایی و روایی کدهای استخراجی، روش ارزیابی لینکولن و گوبا جهت اعتبارسنجی بر اساس چهار محور اعتبار پذیری،تأیید پذیری،تکرارپذیری و اثبات پذیری استفاده شده است.مقوله های اصلی شناسایی شده عبارت اند از:توانمندی ها و ظرفیت های نهادهای مسئول کودکان کار،بررسی و بازبینی خط مشی های کلان،همسوسازی اهداف و عملکرد نهادها، سازمان ها و برنامه ها، عدم اطمینان محیطی، قانون گذاری و تدوین خط مشی ها، توسعه مهارت های مدیریتی متولیان،طراحی و تغییر سازوکارهای رفتاری و توسعه حمایت های اجتماعی از کودکان کار،ابزارهای اجباری و داوطلبانه اجرا.
بررسی بازتابِ حیاتِ کودکانِ کار در سفرنامه های فرنگیانِ عصرِ قاجاریه(صنایع دستی و مشاغلِ خدماتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۷
217 - 232
از مسائل مبتلا به جامعه ی ایران در عصر قاجار پدیده ی کودکان کار بود که به موازات تشدید بحران اقتصادی دامنه ی آن گسترش می یافت. نوشتار حاضر، در پی بررسی مسئله ی کودکان کار در عصر قاجار است؛ با تأکید بر این پرسش که، وضعیت کودکان کار در آن عهد چگونه بود و در چه شرایطی به سر می بردند؟ با عنایت به این که تاریخ کودکی از حلقه های مفقوده ی پژوهش های تاریخی در زبان فارسی بودند، این موضوع با تکیه بر سفرنامه های فرنگیان عهد قاجار بررسی خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که کودکان کار در مشاغل: کار در معدن،پیشه وری، صنایع دستی،خدماتی، کشاورزی، دامداری، هنری، نظامی و تکدی گری به کار اشتغال داشتند و از نظر دستمزد، بهداشت، آموزش و تفریح در شرایط مطلوب به سر نمی بردند. روش پژوهش در این مقاله، تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
از خیابان تا روایت: تحلیل تجارب زیسته کودکان کار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
83 - 108
حوزههای تخصصی:
پدیده کودکان کار یکی از معضلات اجتماعی مهم شهر تهران به شمار می رود؛ کار کودکان آثار متعددی بر زندگی فردی و اجتماعی این کودکان دارد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجارب زیسته کودکان کار شهر تهران انجام شد. جامعه هدف این پژوهش کودکان کار 10 تا 12 ساله محصل در مدرسه صبح رویش تهران با تابعیت ایرانی و افغانستانی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد نمونه ها پس از 15 نفر به نقطه اشباع رسید. این مطالعه با رویکرد کیفی و مبتنی بر روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش جیورجی و جیورجی تحلیل شد. یافته های این پژوهش در قالب 9 مضمون اصلی و 25 مضمون فرعی نشان داد که کودکان کار آسیب های گوناگونی را تجربه می کنند. مضامین اصلی عبارتند از الگوهای آسیب زای تعاملی، محرومیت از سرمایه اجتماعی، الگوهای رفتار ناسازگار، آشفتگی نظام خانواده، محرومیت از سرمایه آموزشی، آسیب پذیری زیستی-معیشتی، فرسایش جسمانی، سوء رفتار جنسی و استثمار اقتصادی. نتایج این پژوهش بر ضرورت تدوین سیاست های حمایتی جامع، افزایش همکاری میان نهادهای دولتی و مدنی و ارتقای آگاهی عمومی نسبت به حقوق کودکان کار تأکید دارد.
فروپاشی زیست کودکانه؛ مطالعه زمینه ای شکل گیری کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی زمینه های شکل گیری پدیده کودکان کار در شهر مشهد، با تمرکز بر کودکان ایرانی و افغانستانی، انجام شد. روش مطالعه: مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای، به بررسی تجارب و دیدگاه های 10 نفر از کارشناسان و فعالان اجتماعی حوزه کودکان کار و 9 نفر از کودکان کار پرداخت. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون براساس مدل شش مرحله ای براون و کلارک (2006) صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که شکل گیری پدیده کودکان کار تحت تأثیر سه دسته شرایط اصلی است: شرایط زمینه ای شامل مهاجرت، حاشیه نشینی، خرده فرهنگ های حاشیه ای، باورهای فرهنگی، یادگیری از دوستان، حمایت اجتماعی سوق دهنده و نابسامانی خانوادگی؛ شرایط علّی شامل فقر، درآمدزایی خیابانی، نقش مافیاهای اقتصادی، سودمندی کار کودک برای خانواده و ضعف حمایت های خانوادگی و شرایط مداخله گر شامل نقص نظام حمایتی، ناکارآمدی سیاست های اجتماعی، ضعف برنامه های مداخله ای و اطلاع رسانی نامناسب. در این بستر، کودکان کار تحت فشارهای خانوادگی و در مواجهه با جذابیت های خیابانی به این نوع کار سوق داده می شوند. پیامدهای این وضعیت شامل ترک تحصیل، آسیب های جسمی و روانی و در مواردی اعتیاد کودکان است. نتیجه گیری: مقوله مرکزی مدل پارادایمی استخراج شده نشان داد که پدیده کودکان کار در چارچوب "سوداگری از کودکان در ساختار اقتصادی ناکارآمد" قابل تبیین است. این یافته ها بیان گر آن است که کودکان کار نه تنها قربانی شرایط اقتصادی ناپایدار خانواده، بلکه محصول ضعف ساختاری نظام حمایتی و مداخلات ناکارآمد اجتماعی هستند. درحالی که خیابان به عنوان جایگزینی برای حمایت های رسمی نقش ایفا می کند، سیاست های کنونی نه تنها نتوانسته اند این روند را مهار کنند، بلکه در برخی موارد، با عدم مداخله مناسب، به استمرار آن دامن زده اند.