مطالب مرتبط با کلیدواژه

فرآیند شکل گیری


۱.

تعریفی نوین از مفهوم منظر فرهنگی مبتنی بر فرآیند شکل گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر فرهنگی فرآیند شکل گیری تعریفی نوین ا کوسیستم فرهنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۴۷۳
منظر فرهنگی محصول فرآیند تعامل انسان و طبیعت درگذر زمان است. هر چند تعاریف متعددی از این مفهوم ارائه شده، اما تا کنون تعریفی جامع ومانع که با تکیه بر فرآیند شکل گیری منظرهای فرهنگی و فارغ از بسترهای زمانی، جغرافیایی و فرهنگی ابعاد گسترده و پیچیده ی این مفهوم را مدنظر قرار داده باشد، ارائه نگردیده است. ازای نرو، مقاله حاضر از طریق بازخوانی و وا کاوی اسناد و نظری هها، با بهر هگیری از روش پژوهش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی دست یافتن به سطحی از شناخت نسبت به این مفهوم و تعیین الفبای شناخت منظر فرهنگی ب همنظور ارائه تعریفی نوین از آن است. برای نزدیک شدن به هدف اصلی این مقاله، یعنی ارائه تعریفی نوین از منظر فرهنگی، ابتدا تدقیق دو مؤلفه اصلی اثرگذار در شکل گیری منظرهای فرهنگی شامل طبیعت و فرهنگ پیش گرفته م یشود. در پی آن واژه ا کوسیستم به واسطه جامع نگری ب هعنوان جایگزین طبیعت انتخاب می گردد و مجاری چهارگانه ی شناخت نسبت به ا کوسیستم شامل علم، فلسفه، عرفان و مذهب ب هعنوان زیربنای فرهنگ تبیین م یشوند. ب های نترتیب فرآیند شک لگیری منظ رهای فرهنگی مبتنی بر مجاری چهارگانه ی شناخت در نوعی طرح واره ترسیم می شود که زیربنای بازتعریف منظر فرهنگی مبتنی بر فرآیند شکل گیری آن خواهد بود.
۲.

فرآیند شکل گیری سواد تحلیلی در دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد تحلیلی آموزش متوسطه گراند تئوری فرآیند شکل گیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۷۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیند شکل گیری سواد تحلیلی در دانش آموزان متوسطه به انجام رسید. مطالعه حاضر با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد به ارائه الگویی جهت آموزش سواد تحلیلی در ایران پرداخت. این پژوهش از حیث پارادایم های غالب پژوهش، در گروه تفسیری قرار می گیرد. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. مصاحبه شوندگان این پژوهش را متخصصین و اساتید علوم تربیتی، برنامه ریزی درسی تشکیل دادند. داده های پژوهش به روش کدگذاری باز که مختص رویکرد زمینه ای است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقولات مفهومی، اصلی و کلان استخراج و در نهایت الگوی آموزش سواد تحلیلی شامل عوامل علی، ساختاری، مداخله گر و همچنین راهبردها جهت آموزش سواد تحلیلی و پیامدهای پیاده سازی سیستم صحیح آموزش سواد تحلیلی ارائه گردید. با توجه به نتایج پژوهش مقوله اصلی شامل آموزش سرفصل های کلی، آموزش (درک مطلب، ابزارها و تکنیک های آموزشی)، مدیریت مطالعه (بودجه بندی کتاب، مدیریت زمان مطالعه) می باشد که جهت طرح، تدوین و اجرای برنامه آموزش سواد تحلیلی در ایران می توان از آن بهره برد. در زمینه عوامل علی (برنامه ریزی و مدیریت فرهنگی خانواده، رسیدن به حد سواد مطلوب، استفاده از اینترنت اشیا، ظهور آموزش از راه دور، بهره مندی از فرصت های زندگی، اجتناب از مواجهه با پیامدهای آموزش تک قطبی) در زمینه عوامل ساختاری (خرده فرهنگ کشور_استان_شهر، سیستم آموزشی کشور، فرهنگ خانواده)، در زمینه عوامل مداخله گر (پیچیدگی مولفه های تحلیلی، ویژگی های ارثی از قبیل هوش، شرایط اقتصادی خانوار) شناسایی گردیدند.
۳.

واکاوی مؤلفه های مؤثر در شکل گیری سواد تحلیلی نوجوانان

تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۱
زمینه و هدف: گفتمان استدلالی در ارتباطات مردمی و فکری نقش مرکزی را ایفا می کند و افراد نیاز دارند در خواندن و تحلیل مباحث توانا شوند لذا هدف اصلی پژوهش، شناسایی مؤلفه های شکل گیری سواد تحلیلی در نوجوانان و ارائه ی مدل بود. روش پژوهش: این پژوهش ازنظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی است وروش پژوهش کیفیاز نوع، گراند تئوری (نظریه زمینه ای) است. در این پژوهش به مطالعه و اکتشاف نظریات خبرگان پرداخته شده است. جامعه ی آماری این پژوهش تمامی اساتید و دبیران آموزش متوسطه در سال 1399 بودند که 30 نفر از آنها که دارای حداقل 15 سال سابقه تدریس و مدرک دکتری در زمینه علوم تربیتی، برنامه ریزی درسی و مدیریت آموزشی بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری مصاحبه ها و سپس کمی سازی و استفاده از معادلات ساختاری توسط نرم افزار Smart PLS انجام شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در زمینه عوامل علی(برنامه ریزی و مدیریت، هوشمند سازی مدارس، اجتناب از مواجهه با پیامدهای آموزش تک قطبی)، عوامل زمینه ای (زیرساختهای ارتقاء سواد تحلیلی، ابزارها و تکنیک های مطالعه)، عوامل مداخله گر (مدیریت سواد دانش آموزان، مدیریت زمان)، راهبردها و اقدامات(آموزش تفکر انتقادی، ایجاد محیط یادگیرنده و مشارکت فراگیران در ساختار آموزشی، چاپ کتاب) پیامدها(توسعه شایستگی، سواد تحلیلی، تقویت قدرت تحلیل) شناسایی گردیدند. نتیجه گیری: سواد تحلیلی چه به تنهایی و چه به عنوان سوادی لازم برای اثربخشی سایر انواع سوادها (ازجمله سواد رسانه ای، اینترنتی و انتقادی) در هزاره سوم اهمیت مضاعفی می تواند داشته باشد.
۴.

فروپاشی زیست کودکانه؛ مطالعه زمینه ای شکل گیری کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرایط فرآیند شکل گیری کودکان کار مشهد نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
اهداف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی زمینه های شکل گیری پدیده کودکان کار در شهر مشهد، با تمرکز بر کودکان ایرانی و افغانستانی، انجام شد. روش مطالعه: مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای، به بررسی تجارب و دیدگاه های 10 نفر از کارشناسان و فعالان اجتماعی حوزه کودکان کار و 9 نفر از کودکان کار پرداخت. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون براساس مدل شش مرحله ای براون و کلارک (2006) صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که شکل گیری پدیده کودکان کار تحت تأثیر سه دسته شرایط اصلی است: شرایط زمینه ای شامل مهاجرت، حاشیه نشینی، خرده فرهنگ های حاشیه ای، باورهای فرهنگی، یادگیری از دوستان، حمایت اجتماعی سوق دهنده و نابسامانی خانوادگی؛ شرایط علّی شامل فقر، درآمدزایی خیابانی، نقش مافیاهای اقتصادی، سودمندی کار کودک برای خانواده و ضعف حمایت های خانوادگی و شرایط مداخله گر شامل نقص نظام حمایتی، ناکارآمدی سیاست های اجتماعی، ضعف برنامه های مداخله ای و اطلاع رسانی نامناسب. در این بستر، کودکان کار تحت فشارهای خانوادگی و در مواجهه با جذابیت های خیابانی به این نوع کار سوق داده می شوند. پیامدهای این وضعیت شامل ترک تحصیل، آسیب های جسمی و روانی و در مواردی اعتیاد کودکان است. نتیجه گیری: مقوله مرکزی مدل پارادایمی استخراج شده نشان داد که پدیده کودکان کار در چارچوب "سوداگری از کودکان در ساختار اقتصادی ناکارآمد" قابل تبیین است. این یافته ها بیان گر آن است که کودکان کار نه تنها قربانی شرایط اقتصادی ناپایدار خانواده، بلکه محصول ضعف ساختاری نظام حمایتی و مداخلات ناکارآمد اجتماعی هستند. درحالی که خیابان به عنوان جایگزینی برای حمایت های رسمی نقش ایفا می کند، سیاست های کنونی نه تنها نتوانسته اند این روند را مهار کنند، بلکه در برخی موارد، با عدم مداخله مناسب، به استمرار آن دامن زده اند.