مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
شهرنشینی
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت شهر اهواز، این شهر را با چالش های مهمی در زمینه های مختلف محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن، ترافیک و غیره روبر ساخته و این مشکلات حکمروایی در این شهر را با چالش هایی مواجه کرده است؛ بنابراین در پژوهش حاضر سعی شده است به اولویت بندی و تحلیل تحولات جمعیتی و چالش های فراروی حکمروایی خوب شهری در شهر اهواز پرداخته شود. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی–تحلیلی است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه «دیمتل» و برای اولویت بندی معیارها از تکنیک «دنپ» بهره گیری شده است. تمامی مراحل با استفاده از نرم افزار اکسل که شامل 4 معیار و 25 زیرمعیار می باشد انجام شده است. روایی پرسش نامه به تأیید خبرگان رسید. برای سنجش پایایی پرسش نامه از نرخ ناسازگاری استفاده شده است. از آن جایی که نرخ ناسازگاری ماتریس F از 1/0 کمتر می باشد، در نتیجه ماتریس مورد نظر که منبعث از آراء نظرات خبرگان است پایایی دارد و می توان ادامه مسیر را پیمود. در نهایت یافته های پژوهش نشان داد که به ترتیب: چالش های اجتماعی- فرهنگی، چالش های محیط زیستی، چالش های کالبدی-زیرساختی و چالش های اقتصادی رتبه های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج زیرمعیارها نشان داد به ترتیب زیرمعیارهای رشد مهاجرت، حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی و پیری جمعیت با امتیاز 064/0 ، شکل گیری کانون های بروز ناهنجاری و جرائم اجتماعی با امتیاز (059/0) و آلودگی محیطی (هوا، آب وخاک و آلودگی صوتی) با امتیاز 057/0 رتبه اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند و این شاخص ها می توانند در راستای تحقق تحولات جمعیتی و شناساسایی چالش های فراروی حکمروایی خوب شهری در شهر اهواز کمک بسزایی کنند.
نگاهی به یک دهه پژوهش های حاشیه نشینی در ایران بر اساس روش مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پس از انقلاب صنعتی ، مساله حاشیه نشینی به عنوان پدیده ای پیچیده، چندبعدی و پرکاربرد عمومیت یافت و نظریه پردازان گوناگونی به نظریه پردازی در این زمینه پرداختند تا پیامدهای گوناگون اجتماعی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی را فهم و کنترل کنند. در این راستا نظریات گوناگون ساختاری-کارکردی، تضادگرا و کنش گرا هر یک منطبق با پارادایم فکری خویش به مساله ورود پیدا کردند و راه حل های گوناگونی ارائه دادند. بنیادگرایان بر برخورد ریشه ای با توزیع نابرابر فرصت ها ، هدف گرایان بر ساماندهی ، بهینه سازی و توانمندسازی و مساله گرایان بر نقش مدیران شهری تاکید کردند داده و روش: این پژوهش منطبق با استراتژی کیفی و با تکنیک مرور سیستماتیک انجام شده است . برای انجام پژوهش تمامی پژوهش هایی که طی سال 1390 تا 1402 در زمینه حاشیه نشینی در ایران انجام شده اند و در نشریات مقالات علمی-پژوهشی معتبر در حوزه علم جامعه شناسی و برنامه ریزی شهری انتشار یافته اند مورد بررسی قرار گرفته اند و در نهایت 48 پژوهش حائز شرایط شناخته شد. یافته ها: پس از مرور کامل پژوهش های منتخب ، پنج دسته شامل علل ، پیامدها ، بررسی چندمتغیری حاشیه نشینی ، توصیف حاشیه نشینی از نگاه حاشیه نشینان و بیان ویژگی های حاشیه نشینی شناسایی شد و بالغ بر 80 یافته در پنج جدول به نمایش درآمد نتیجه گیری: استتفاده از یافته های پژوهشی در زمینه مدیریت شهری ، چشم اندازی تحول آفرین در زمینه مدیریت مساله پیچیده در اختیار پژوهشگران و مدیران شهری قرار میدهد و میتوانند در زمینه های گوناگونی به ویژه منطبق با روش های فرصت –تهدید و روش های کیفی گرا توسعه یابند .
بررسی رابطه باور به تحقق حقوق شهری و مدیریت اکوسیستمی کلانشهرها (نمونه مورد مطالعه شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: غلبه نگاه خودمدارانه در مدیریت شهری، هزینه های گزافی را بر دوش مردم و حتی دولتها که شهرداریها را نهادهای عمومی خودگردان اعلام کرده اند، تحمیل می کند. در این رویکرد، شهرها از مالکیت مردم خارج شده و شهروندان، نقشی در مدیریت سکونتگاه خود ندارند. فرض اساسی این بررسی آن است که اکنون شهرها همچون یک آکواریوم تصور شده و هزینه های آن از مردمی طلب می شود که رابطه مشخصی با آن برقرار نمی کنند. این در حالی است که اگر حقوق شهری مردم رعایت شود، شهر همچون اکوسیستم تصور شده و نه تنها با کمترین هزینه اداره می گردد، بلکه بالاترین رضایتمندی را ایجاد خواهد کرد. برای آزمون این فرض، رابطه رعایت حقوق شهری و امکان تحقق شهر اکوسیستمی در مشهد، بررسی شد. روش بررسی: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و هدف آن، کاربردی بود. داده های مورد نیاز در این بررسی از نمونه ای به حجم 384 نفر گردآوری شد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش شدند. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن بر اساس نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ(81/0) تایید گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی، واریانس یک طرفه، آزمون های تعقیبی، رگرسیون چندگانه و سایر مدل های آماری تحلیل شدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین باور به رعایت حقوق شهری در مولفه های پنجگانه(حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق اجتماعی، حقوق فرهنگی و حقوق جنسیتی) و امکان تحقق مدیریت اکوسیستمی ارتباط مثبت و معناداری برقرار است. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که باور به رعایت حقوق شهروندی و مدیریت اکوسیستمی شهر، رابطه معنادار و مثبتی دارند، به این معنا که هر چه باور به تحقق حقوق شهروندی(حق به شهر) افزایش پیدا کند، امکان اجرای مدیریت اکوسیستمی شهر هم بیشتر می شود. مقدار ضریب همبستگی این دو متغیر، 56 درصد به دست آمد. در نتیجه، فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر تأثیر باور به تحقق حقوق شهروندی بر امکان مدیریت اکوسیستمی شهر تایید شد. این یافته بیانگر همسو بودن دو متغیر باور به تحقق حقوق شهروندی و امکان مدیریت اکوسیستمی شهر در یک مسیر است. ضریب رگرسیون محاسبه شده 62/0 و ضریب تعیین نیز 37 محاسبه گردید. در واقع، 37 درصد از تغییر متغیر وابسته با باور به تحقق حقوق شهروندی تبیین می شود. بر این اساس، چنانچه شهروندان به این باور برسند که مدیران، طراحان و سیاست گذاران شهری حقوق شهری آنها را رعایت می کنند، آنها شهر را به معنای واقعی، خانه خود تلقی خواهند کرد.
تاثیر انرژی های تجدیدپذیر و انتشار کربن بر مخارج سلامت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدل سازی اقتصادی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
29 - 54
حوزههای تخصصی:
سلامت، ارزشمندترین دارایی انسان، اغلب قابل قیمتگذاری نیست. در دهه های اخیر، افزایش مصرف سوخت های فسیلی و پیامدهای مرتبط با آن ازجمله انتشار کربن و آلودگی زیست محیطی، به تشدید بیماری ها، معضلات نظام سلامت و حتی افزایش مرگ و میر در بسیاری از کشورها منجر شده است. علاوه بر این، گسترش شهرنشینی و تغییرات جمعیتی، چالش های نوظهور در حوزه سلامت محسوب می شوند. این مقاله با استفاده از داده های سری زمانی و مدل خودرگرسیون برداری با وقفه های توزیعی (ARDL)، تأثیر عوامل زیست محیطی و اجتماعی، شامل انرژی های تجدیدپذیر، انتشار کربن، رشد جمعیت شهری و بار تکفل را بر مخارج سلامت در ایران طی سال های 1990 تا 2019 بررسی کرده است. شاخص های مورد مطالعه شامل نسبت مخارج سلامت دولتی به GDP، مصرف انرژی های تجدیدپذیر به عنوان درصدی از کل مصرف انرژی، نسبت انتشار کربن به GDP، رشد سالیانه جمعیت شهری و بار تکفل به عنوان درصدی از جمعیت فعال است. نتایج نشان می دهد که افزایش انتشار دی اکسید کربن، رشد جمعیت شهری و بار تکفل، با افزایش مخارج سلامت همراه است. در مقابل، مصرف انرژی های تجدیدپذیر با کاهش انتشار دی اکسید کربن، تأثیر منفی و معنادار بر مخارج سلامت دارد. به عبارت دیگر، افزایش مصرف انرژی های تجدیدپذیر، بهبود سلامت جامعه و کاهش هزینه های مرتبط با آن را درپی دارد. یافته های پژوهش اهمیت توسعه انرژی های تجدیدپذیر در ارتقای کیفیت محیط زیست و کاهش بار مالی نظام سلامت را تایید می کند. پیشنهاد می شود دولت با تنوع بخشی به منابع انرژی تجدیدپذیر، جایگزینی سوخت های فسیلی و تمرکز بر رشد سبز، زمینه بهبود کیفیت محیط زیست و ارتقای سلامت جامعه را فراهم کند.
تحلیل اثرات سوء آمایش در سیاستگذاری تمرکز زدایی کلانشهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
104 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در مدیریت سیاسی فضای ملی هر کشور، توزیع جغرافیایی جمعیت برحسب نظام سکونتگاهی حاکم بر آن کشور( شهر، روستا و...) و نیز میزان تمرکز و پخش جمعیت در آن است. شهر بخشی از یک کشور و جزیره ای در درون آن است .امروزه شهرنشینی به الگوی غالب سکونت در دنیا تبدیل گردیده و در حال حاضر در حدود ۶۰ درصد جمعیت دنیا در شهرها و ۴۰ درصد در روستاها سکونت دارند. شکل گیری شهرها در ایران بدین گونه بوده که شرایط اقلیمی و طبیعی مناسب و قرار گرفتن در مسیر راههای تردد عامل موثری در روند شکل گیری و استقرار شهرها بوده اند .خاک حاصلخیز کشاورزی سهولت دسترسی به آب و آب رسانی از اولین عوامل موثر در مکان یابی سکونتگاه در ایران بوده است. بر اساس آمارها و نمودارهای مرکز آمار ایران، تقریبا بیش از سه چهارم جمعیت در شهرها ساکن هستند که برابر است با 74 % شهر نشینی و 26% روستا نشینی. این پژوهش مصمم است که نقش آمایش در پدیده شهرنشینی بویژه در کلانشهر تهران را مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق به روش اسنادی، آماری و کتابخانه ای است و تحلیل آماری آن با استفاده از ابزار اندازه گیری ترسیم منحنی لورنز انجام گردیده. یافته های پژوهش بیانگر بروز نابسامانی و عدم توازن جمعیتی و سکونتی در کلانشهر تهران ناشی از تمرکزگرایی است که عدم وجود یا ضعف آمایش در برنامه ریزی ها را نشان می دهد.
تداوم تفاوت های منطقه ای در کودک همسری دختران طی دو دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
81 - 100
کودک همسری دختران از چالش های مهم جامعه ایران است که روند آن طی سالیان اخیر باوجود تحولات فرهنگی و اجتماعی، با افزایشی نسبی همراه بوده است. هدف مقاله حاضر، بررسی شیوع کودک همسری دختران در شهرستان های ایران و تعیین کننده های اقتصادی، اجتماعی و جمعیت شناختی آن است. به این منظور داده های سرشماری های 1385، 1390 و 1395 با تکنیک تحلیل ثانویه بررسی شد. یافته ها نشان داد که شهرستان های استان های آذربایجان شرقی و اردبیل در شمال غرب کشور و شهرستان های شرق کشور در استان های سیستان و بلوچستان، خراسان های رضوی، شمالی و جنوبی در هر سه سال مورد بررسی ، بیشترین میزان شیوع کودک همسری را داشته اند. شهرستان های رشتخوار و خلیل آباد در خراسان رضوی در سال های 1385 و 1390 به ترتیب با 28/15درصد و 05/29درصد و شهرستان ایجرود در استان زنجان با 11/35درصد در سال 1395 بالاترین درصد کودک همسری را داشتند. درمقابل، شهرستان های واقع در استان های کهگیلویه و بویراحمد، تهران و ایلام همواره پایین ترین درصد را تجربه کرده اند. شهرنشینی، ضریب نفوذ اینترنت و توسعه اقتصادی اجتماعی تأثیر منفی و معناداری بر کودک همسری داشتند. بسیاری از مناطق (نه همه آنها) با شیوع بالای کودک همسری، کمتربرخودار بودند و بنابراین، دولت بایستی برنامه های توسعه ای و آگاهی بخشی توسط رسانه ها را در دستور کار قرار دهد.
ارزیابی اجتماعی مدل محرومیت درون شهری با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در منطقه 18 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
230 - 259
حوزههای تخصصی:
محرومیت فراتر از معیار فقر تک بعدی و صرفاً درآمدی، یک تجربه زیسته با ماهیت چندوجهی است. این پدیده، ساختارهای پیچیده و زیربنایی نابرابری را آشکار می سازد و به پژوهشگران و سیاست گذاران امکان می دهد تا مداخلات مؤثرتری را برای مقابله با آن پیشنهاد دهند. هدف از این رویکرد چندبعدی، توسعه مدل های به روزتری از فرایندهای محرومیت زا است که بتوانند درک عمیق تری از پدیده فقر و نابرابری ارائه کنند. از این رو، این پژوهش با هدف ارزیابی اجتماعی مدل محرومیت درون شهری در منطقه ۱۸ تهران، که جمعیتی بالغ بر ۴۵۰ هزار نفر دارد، به بررسی این ابعاد پرداخته است. این تحقیق با بهره گیری از روش کمی پیمایش و تکنیک تحلیلی مدل سازی معادلات ساختاری، به بررسی دقیق روابط بین ابعاد مختلف محرومیت پرداخته است. هدف اصلی، بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم شش بُعد محرومیت (اجتماعی، روانی، شناختی، اقتصادی، مسکن و فضایی) بر یکدیگر و ارائه یک مدل ترکیبی جدید است. یافته های پژوهش نشان می دهد که محرومیت و نابرابری درون شهری در این منطقه، بیش از آنکه به زیرساخت های کالبدی وابسته باشد، تحت تأثیر ابعاد روانی و شناختی قرار دارد. این ابعاد بر شاخص های اجتماعی اثرگذار بوده و احساس محرومیت را در شهروندان تقویت می کنند. به عبارت دیگر، محرومیتی که ساکنان این منطقه تجربه می کنند، نه تنها به درآمد، بلکه به شرایط مکانی و احساس درونی آنها نیز مرتبط است. در میان ابعاد مورد بررسی، محرومیت روانی-شناختی بیشترین تأثیر را بر سایر ابعاد داشته است. با وجود اقدامات نوسازی و تسهیلات دولتی در زمینه مسکن و زیرساخت، این سیاست ها نتوانسته اند احساس محرومیت را کاهش دهند؛ زیرا رویدادهای اقتصاد کلان تأثیر قوی تری بر وضعیت زندگی شهروندان دارند. در نهایت، یافته ها تأکید می کنند که فضاهای شهری با زیرساخت های ناپایدار و محرومیت مسکن نمادهای اصلی محرومیت درون شهری در این منطقه هستند که به شدت بر استانداردهای زندگی اجتماعی خانواده ها تأثیر می گذارند.
گذار شهری و عوامل مؤثر بر پویایی آن در آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
41 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری به طور چشمگیری در قاره ی آسیا پویا و در جریان است، به طوری که رشد بی سابقه ای در نسبت جمعیت شهری آن طی چهار دهه ی اخیر روی داده است. مقاله ی پیش رو برآن است تا الگوهای مکانی و زمانی، روندها و همچنین عوامل پویایی گذار شهری را در 48 کشور آسیایی طی دوره ی 2020-1960 مورد تحلیل قرار دهد. روش و داده ها: روش تحقیق، تحلیل ثانویه و از نوع پژوهش کمی و تحلیل ریاضی است که در آن با استفاده از داده های باز بانک جهانی و روش آماری تحلیل پیشینه واقعه به تجزیه و تحلیل موضوع مورد بررسی پرداخته شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که تا سال 2020 نزدیک به 64 درصد کشورها (30 مورد) در مناطق مختلف قاره ی آسیا از لحاظ سطح شهرنشینی به مرحله ی گذار شهری رسیده اند. همچنین بررسی عوامل محرک شهرنشینی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره کاکس نشان داد که شاخص های مرگ ومیر، مهاجرت و سرانه ی تولید ناخالص داخلی بر احتمال رسیدن کشورها به گذار شهری مؤثر هستند. بحث و نتیجه گیری: در طول دوره مورد بررسی، سطح شهرنشینی به طور گسترده در آسیا متفاوت بوده است. به طوری که شاهد سطوح بالای شهرنشینی در شرق و غرب آسیا و سطوح پایین آن در آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی هستیم. درحالی که بیشتر کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس به همراه کشورهای واقع در شمال و شمال غرب آسیا و همچنین کشورهای ژاپن و سنگاپور قبل از سال 1960 وارد مرحله ی گذار شهری شده بودند، آسیای غربی، مرکزی، شرق آسیا و همچنین جنوب شرق آسیا طی دوره ی 2020-1960 وارد این مرحله از شهرنشینی شده اند. پیام اصلی: نظام شهرنشینی و روند سریع آن در بیشتر کشورهای آسیایی و ادامه ی این روند در سال های آینده می تواند تغییرات جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی بی سابقه ای را به همراه داشته باشد و چالش های مهمی را در زمینه ها ی تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن و رشد پایدار شهری ایجاد کند.