مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
سازمان تامین اجتماعی
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
89 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجایی که مهمترین عامل در بروز فساد اداری موجود در کشور، عدم شفافیت و پاسخگوئی دولت و زیر مجموعه های آن، در قبال مردم می باشد و عدم توجه به شفافیت سازمان های دولتی ایران در طول سالیان گذشته، منجر به خسارت های جبران ناپذیری بر کشور شده و در طول سالیان اخیر، هرچند ماه یک بار، شاهد اعلام یک فساد عظیم مالی– اداری در یکی از دستگاه های اجرایی کشور هستیم، موضوع تحقیق حاضر که محقق در پی انجام آن است، از بدیهی ترین مشکلات حاکم بر کشور است و عمده مردم جامعه، این مشکل و نابسامانی را در هنگام حضور در سازمان های دولتی، با تمام وجود لمس کرده اند. لذا هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقای شفافیت نظام اداری در تعامل با برنامه های توسعه دولت الکترونیک می باشد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: از آنجایی که مطالعات اندکی پیرامون شفافیت نظام اداری در تعامل با برنامه های توسعه دولت الکترونیک انجام شده است، ماهیت پژوهش حاضر اکتشافی و رویکرد تحقیق کیفی می باشد، به طور مشخص، راهبرد پژوهش حاضر تحلیل مضمون می باشد. جامعه پژوهش نخبگان و صاحب نظران دانشگاهی در سازمان تامین اجتماعی می باشند. با توجه به اینکه نمونه های کیفی پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شده اند، هیچ گونه طرح محاسبه حجم نمونه مد نظر قرار نگرفت و محقق در این زمینه از روش گلوله برفی برای رسیدن به اشباع نظری استفاده نمود که پس از مصاحبه نیمه ساختارمند با تعداد 12 نفر از نخبگان و صاحب نظران، به اشباع نظری دست یافت. در این پژوهش با به کارگیری تکنیک تحلیل تم، تلاش شد، ارائه یک مدل و اعتبار سنجی آن در «الگوی ارتقای شفافیت نظام اداری در تعامل با برنامه های توسعه دولت الکترونیک» توضیح داده شود. به منظور تأمین روایی سازه در پژوهش کیفی حاضر، از روش کنترل توسط مشارکت کنندگان استفاده شد. هم چنین برای دستیابی به روایی درونی پس از کدگذاری، دسته بندی و تحلیل داده های کیفی، الگویی مبتنی بر تجربه به دست آمد که با الگوی پیش بینی شده حاصل از موضوعات نظری مقایسه شد. برای حصول اطمینان از پایایی بخش کیفی پژوهش و اشباع نظری از آزمون ماتریس همبستگی توافق نظرات بین افراد مصاحبه شونده و نمودار دو کدگذار استفاده شده است. هم چنین تحلیل نتایج، با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی Maxqda نسخه 2020 صورت گرفته است.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش حاکی از اکتشاف نه تم اصلی می باشد که تم های فرعی برای تم اصلی اول (فرهنگ و جو سازمانی) شامل ارزش های سازمانی، اعتماد سازمانی، شیوه های انگیزشی و جو سازمانی متعالی می باشد. تم های فرعی برای تم اصلی دوم (ساختار و فرایندهای اداری) شامل یکپارچگی ساختار و فرایندها، تمرکز زدایی و اصلاح فرایندهای اداری می باشد. تم های فرعی برای تم اصلی سوم (عوامل مدیریتی) شامل سبک رهبری مناسب، مدیریت منابع مالی، مدیریت منابع انسانی و مدیریت فناوری اطلاعات می باشد. تم های فرعی برای تم اصلی چهارم (عوامل محیطی) شامل محیط اقتصادی، محیط فرهنگی، محیط دولت و نهادهای قانونی و محیط سیاسی می باشد.تم های فرعی برای تم اصلی پنجم (نظارت مدیریتی) شامل نظارت سلسله مراتبی، نظارت بازرسان و نظارت دیجیتال می باشد. تم های فرعی برای تم اصلی ششم (نظارت مردمی) شامل نظارت فردی، نظارت رسانه ای و نظارت سازمان های مردم نهاد می باشد. تم های فرعی برای تم اصلی هفتم(پاسخگویی عمومی) شامل ایجاد ساختار پاسخگو، پاسخگویی به ذی نفعان و ارتقاء فرهنگ پاسخگویی می باشد. تم های فرعی برای تم اصلی هشتم (استقرار دولت الکترونیک) شامل خدمت رسانی الکترونیک، اطلاع رسانی الکترونیک، پاسخگویی الکترونیک و مشارکت الکترونیک می باشد. تم های فرعی برای تم اصلی نهم (رشد و توسعه سازمان تامین اجتماعی) شامل پویایی و شکوفایی، رشد سودآوری سازمانی، رشد و توسعه منابع انسانی و بهبود عملکرد سازمان و کارکنان می باشد.محدودیت ها و پیامدها: در این مقاله به دلیل وجود محدودیت زمانی، صرفاً به بررسی و مطالعه در سازمان تامین اجتماعی (به دلیل قابلیت دسترسی به عنوان جامعه آماری) پرداخته شده است.پیامدهای عملی: با توجه به حیطه تحقیق، سازمان تامین اجتماعی و تمامی شرکت های فعال در این حوزه به طور خاص و هم چنین کلیه سازمان های دولتی و خصوصی موجود در کشور به طور عام می توانند از نتایج این تحقیق بهره مند شوند.ابتکار یا ارزش مقاله: از آنجایی که مطالعات اندکی پیرامون شفافیت نظام اداری در تعامل با برنامه های توسعه دولت الکترونیک انجام شده است، این مطالعه رویکرد تحقیق کیفی و به طور مشخص، راهبرد پژوهش موردی در سازمان تامین اجتماعی را برای بررسی مورد استفاده قرار می دهد.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
شناسایی و اولویت بندی عوامل شکل دهنده یادگیری سازمانی با رویکرد مسئولیت پذیری اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، یادگیری منشاء اصلی تحول و تغییر و موتور محرک سازمان ها است. از سوی دیگر امروزه پیامدهای اجتماعی فعالیت های سازمان ها و تاثیرات آن ها بر ذینفعان مختلف اهمیتی روز افزون یافته است؛ به گونه ای که عملکرد اجتماعی سازمان ها بر عملکرد کلی سازمان تاثیرات زیادی دارد. به همین منظور این مطالعه با هدف شناسایی عوامل شکل دهنده یادگیری سازمانی با رویکرد مسئولیت پذیری اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی شهر مشهد انجام گردید. در بخش اول داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از کارکنان سازمان تامین اجتماعی شهر مشهد جمع آوری و پس از تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوا، نتایج حاصل شامل 11 مولفه و 39 زیرمولفه شناسایی گردید سپس یافته های بخش کیفی به وسیله روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اولویت بندی هر یک از ابعاد و مولفه های یادگیری سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی صورت پذیرفت و عوامل شکل دهنده یادگیری سازمانی با رویکرد مسئولیت پذیری اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی شهر مشهد مشخص شد.
شناسایی عوامل موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش (مطالعه موردی:سازمان تامین اجتماعی استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۴
144 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی استان هرمزگان می باشد، . پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی محسوب می شود. در گام اول به منظور شناسایی به مطالعه منابع علمی مختلف از جمله کتاب ها، مقالات و پایگاه های معتبر علمی موجود و همچنین مصاحبه با برخی خبرگان و کارشناسان با سابقه و برجسته پرداخته شد. پس از تعیین عوامل موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش اقدام به طراحی پرسشنامه با هدف سنجش گزینه ها براساس مقیاس پنج درجه ای شد. جامعه آماری این تحقیق که با استفاده ازروش پیمایشی انجام شده، کارکنان ادرات تامین اجتماعی استان هرمزگان بودند حجم نمونه با استفاده نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران 150 نفر تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از آزمون بارتلت، تحلیل عاملی، ضریب و ماتریس همبستگی، و آزمون خی دو استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد مقوله ه ای« مدیریت مشارکتی، شایستگی حرفه ای کارکنان، رسالت سازمان و حمایت دولت»به عنوان شرایط علی، مقوله های «سیستم های اطلاعاتی و مدیریتی، راهبرد و رهبری، فراموشی هدفمند، جو رقابتی و زیرساخت فناوری » به منزله شرایط بس تر، مقوله های «ساختار سازمانی، اشتراک سازمانی، چشم انداز سازمانی، میزان تفویض اختیار و نظارت و کنترل » به منزله شرایط مداخله گر، مقوله های «مهندسی معکوس، آموزش و تربیت، طراحی دوره های آموزشی و توانمندسازی کارکنان » به عنوان راهبرد و 6 مقوله (تقویت مهارت های خودتنظیمی، تقویت انگیزش شغلی، افزایش تعهد سازمانی، انعطاف پذیری در ارتباطات، کارآفرینی و نوآوری، بهبود عملکرد سازمانی) به عنوان پیامدهایِ استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی احص اء ش ده ان د .
سهم کارکنان سازمان تأمین اجتماعی ایران در تولید علم: یک تحلیل کتاب سنجی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
169 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت پژوهش های علمی در تقویت سیاست ها و خدمات سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگ ترین سازمان بیمه گر کشور، این مطالعه با هدف انعکاس تولیدات علمی کارکنان سازمان انجام شد. روش: این مطالعه کاربردی و با رویکرد کتاب سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش را مقالات کارکنان سازمان تأمین اجتماعی تشکیل می دهد که بین سال های 2000 تا 2025 منتشر و در پایگاه استنادی اسکوپوس نمایه شده است. تحلیل داده ها در سطح مقاله و نویسنده انجام و نقشه های هم رخدادی واژه های کلیدی و همکاری های بین المللی آن با استفاده از نرم افزار VOSviewer ترسیم شده است. یافته ها: 523 مقاله به قلم 3101 نویسنده (5.91 نویسنده به ازای هر مقاله) به نگارش درآمده و درمجموع 5527 (10.54 استناد به ازای هر مقاله) استناد کسب کرده اند. روند انتشارات تا سال 2018 سیر صعودی داشته و پس ازآن کاهش یافته است. در 95% مقالات تنها یک نویسنده از سازمان حضور داشته و بیشتر نیز در جایگاه نویسنده همکار بوده است. بیشترین سهم همکاری های داخلی و بین المللی را به ترتیب دانشگاه علوم پزشکی تهران و آمریکا داشته اند. بیشترین حمایت مالی از سوی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بوده است. همچنین تحلیل شبکه هم رخدادی واژگان هشت خوشه موضوعی را به تصویر کشید که بزرگ ترین خوشه مرتبط با نگرش، آگاهی، آموزش و نقش کارکنان نظام سلامت بود. نتیجه گیری: مسئله پژوهش در سازمان نیازمند توجه بیشتری است. بهبود این وضعیت مستلزم تقویت فرهنگ پژوهشی، ایجاد انگیزه برای پژوهشگران و گسترش شبکه های همکاری داخلی و بین المللی است.
طراحی الگوی بهسازی منابع انسانی با رویکرد توسعه پایدار در بیمارستان های علوم پزشکی و سازمان تامین اجتماعی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
463 - 488
حوزههای تخصصی:
بهسازی منابع انسانی یک مفهوم جا افتاده در حوزه مدیریت منابع انسانی است و در همه سازمان ها یک موضوع اساسی و حیاتی در دنیای مبتنی بر دانش امروز شده است.لذا هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی بهسازی منابع انسانی با رویکرد توسعه پایدار در بیمارستان های علوم پزشکی و سازمان تامین اجتماعی کرمانشاه است.روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است.ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته برنامه های بهسازی منابع انسانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پرسنل شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی استان کرمانشاه است حجم نمونه براساس جدول کرجسی مورگان 341 نفر انتخاب شده و روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای ساده انجام گرفت.روش تجزیه و تحلیل دادهای تحقیق از طریق مدل سازی معالات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS و AMOS بود مدل نهایی در چهار بخش فلسفه و اهداف، ابعاد و مؤلفه ها، فرایند اجرایی و برون داد مدل طراحی شد.نتایج نشان دادکه وضعیت موجود برنامه های بهسازی منابع انسانی در ابعاد بهسازی "اخلاقی"، "اجتماعی . فرهنگی" و بعد "فردی از میزان رضایت نسبی برخوردار است و در بخش ابعاد و مؤلفه ها، مقدار شاخص نیکویی برازش 677.90 و مقدار شاخص میانگین مربعات خطای برآورد0.06 برآورد شد و اعتبار کل مدل نیز به تأیید متخصصان امر رسید.با توجه به یافته های پژوهش تمامی شاخص ها در حد مطلوب قرار دارند پس می توان نتیجه گرفت که مدل بهسازی منابع انسانی با رویکرد توسعه پایدار در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی و سازمان تامین اجتماعی استان کرمانشاه تایید است.
پیش بینی کیفیت زندگی کارکنان بر اساس سرمایه روان شناختی و مشارکت در تصمیم گیری
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
214 - 228
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای صنعتی معاصر، زندگی شغلی انسان ها عمدتا در درون سازمان ها در تعامل با همکاران می گذرد. کیفیت زندگی کارکنان به عنوان برداشت ذهنی و درک کارکنان از مطلوبیت فیزیکی و روانی محیط کار، به صورت گسترده بر بهره وری سازمانی که هدف نهایی هر سازمان است تاثیر می گذارد. برهمین اساس، توجه به کیفیت زندگی کارکنان، عموما مورد توجه مدیران سازمانی است و تلاش می شود با بهبود آن، اهداف سازمانی محقق گردد. کیفیت زندگی کارکنان، متاثر از گستره ای از عوامل مختلف است. با توجه به وسعت سازمان ها در ایران و اهمیت کیفیت زندگی کارکنان در تقویت بهره وری در کشور، پژوهش حاضر به دنبال آن است که اثر سرمایه روانشناختی و مشارکت در تصمیم گیری را بر کیفیت زندگی کارکنان سازمان تامین اجتماعی بررسی کند.روش: این پژوهش از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری،600 نفر از کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد بودند که 220 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت سنجش سرمایه روانشناختی از ترکیب چهار پرسشنامه امیدواری (اشنایدر و همکاران، 2002)، خوشبینی (شیر و کارور، 2002)، تاب آوری (بلاک و کریمن، 1996) و خودکارآمدی (پارکر، 1998) استفاده گردید. برای سنجش کیفیت زندگی از پرسشنامه پیترسون و هانت(2010)، و برای مشارکت در تصمیم گیری از پرسشنامه پارنل و بل (1994) استفاده گردید. تمام این پرسشنامه ها از اعتبار و پایایی مطلوبی برخوردارند.یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، کیفیت زندگی کارکنان برروی دامنه نمرات 15-3 با میانگین واقعی 9 برابر با 7/9 است که نشان می دهد کیفیت زندگی کارکنان سازمان تامین اجتماعی در سطح متوسط است. به علاوه، یافته های تحلیلی تحقیق نشان می دهند، رابطه مثبت و معناداری بین سرمایه روانشناختی و مشارکت در تصمیم گیری با کیفیت زندگی وجود دارد و این دو متغیر قادر هستند 24 درصد واریانس کیفیت زندگی را تبیین کنند.نتیجه گیری: افرادی که از سرمایه روانشناختی بالاتری برخوردار هستند معمولا دارای مهارت هایی از قبیل مقاومت در برابر استرس، انعطاف پذیری و ارتباطات بهتری هستند. این افراد ممکن است بهترین تصمیمات را در مواجهه با چالش ها بگیرند و در نهایت از رضایت بالاتری برخوردار باشند که مجموع این موارد به بهبود کیفیت زندگی آنان کمک می کند. همچنین، با افزایش میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های سازمانی، احساس کنترل و اثربخشی در فرایندهای سازمانی در آنان افزایش یافته و این امر باعث افزایش سطح رضایت و به تبع آن افزایش کیفیت زندگی آنان می شود.