مطالب مرتبط با کلیدواژه

عرف اجتماعی


۱.

حقوق همسایگی در بستر محدودیت های ژئومورفولوژی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستای اورامان تخت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق مالکیت منافع عمومی حقوق همسایگی عرف اجتماعی محدودیت های ژئومورفولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۲۱۶
معماری و شهرسازی سنتی ایرانی-اسلامی به عنوان رویکردی به جا مانده از عصر شهرسازی سنتی، ارائه دهنده الگوهایی خاص در نظام برنامه ریزی و مدیریت شهرهای تاریخی ایران بوده است. این الگوها امروزه در بستر شهرها و روستاهایی با بافت سنتی مشاهده می شود که همواره مطابق با شرایط اقلیمی، محیطی، کالبدی و اجتماعی بافت سکونتی است. حقوق همسایگی به عنوان یکی از حقوق پایه ای در نظام شهرسازی ایرانی-اسلامی، در بستر سکونتگاه ها نمایان بوده و بر پایه سنت، رفتارها و اصول حاکم بر جامعه، این حقوق رعایت شده است. روستای اورامان تخت کردستان به عنوانی سکونتگاهی با بافت فضایی خاص، الگویی از سکونت را ارائه می دهد که قوانین و مقررات امروزی در حوزه شهرسازی، توسعه آن را در تضاد و تعارض با تحقق حقوق همسایگی می داند. لذا پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که «حقوق همسایگی در بستر کنش و واکنش متقابل حقوق مالکانه و منافع عمومی چه جایگاهی دارد؟» و «فرایند تبدیل تعارضات قانونی به توافقات عرفی چگونه منجر به تحقق حقوق همسایگی می شود؟» معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی با مبنای نظری و اصول فقهی اسلام، زمینه ای قوی در هدایت و توسعه معماری و شهرسازی معاصر دارد. با این رویکرد می توان موضوع مورد نظر این پژوهش را در بستر آیات قرانی و تفاسیر معتبر از یک سو و قوانین و مقررات موجود از سوی دیگر مورد تحلیل و بررسی قرار داد. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله روش توصیفی با استفاده از تکنیک استدلال منطقی است، استدلالی که بر اساس «مطالعه اسنادی» از آموزه های اعتقادی و پژوهش های مرتبط و همچنین «مشاهده میدانی» از بافت کالبدی و اجتماعی روستای اورامان تخت کردستان به تحلیل سؤال پژوهش پرداخته است. نتایج پژوهش چگونگی توافقات عرفی برای تداوم توسعه فضایی و رعایت حقوق همسایگی ساکنین را تبیین می کند؛ تداومی که در بستر تعارضات موجود بین حقوق مالکانه با منافع عمومی صورت می گیرد. به این معنا که ملاحظات و ضوابط موجود در قوانین و مقررات شهرسازی و حقوق مالکانه به تنهایی نمی تواند تداوم حیات اجتماعی، توسعه فضایی سکونتگاه هایی مثل روستای اورامان تخت را ممکن سازد؛ درحالی که توافقات عرفی مبتنی بر شرایط محیطی عملاً تداوم زندگی اجتماعی و تحولات توسعه فضایی را در آن ها امکان پذیر ساخته است.
۲.

تأثیر عرف اجتماعی بر نگرش مفسران و فقها در زمینه «عدالت جنسیتی» با تأکید بر نظر کارن بائر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارن بائر سلسله مراتب جنسیتی عرف اجتماعی عدالت جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۲
با گذر زمان و تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی هر دوره، تغییر نگرش مفسران و فقها اجتناب ناپذیر خواهد بود و دخالت دادن عرف و اقتضائات عصری در رویکرد تفسیری و استنباط های فقهی عالمان امری مسلم و حتی لازم به نظر می رسد. مباحث مربوط به «عدالت جنسیتی» و «سلسه مراتب جنسیتی» از مباحث چالش برانگیزی است که عالمان در هر دوره رویکرد خاصی را نسبت به آن اتخاذ کرده اند و بی تردید عرف جامعه می تواند بر نگرش عالمان به این مسائل اثرگذار باشد. کارن بائر در کتاب سلسله مراتب جنسیتی در قرآن: تفاسیر کهن، پاسخ های نو با اتخاذ این مبنا که برخی از آیات قرآن کریم مفهوم «سلسله مراتب جنسیتی» را دربردارند به بررسی تاریخی (درزمانی) تفاسیر مرتبط با آیات مذکور در منابع تفسیری سده های میانی تا مدرن پرداخته و ادعا می کند عرف اجتماعی بر شکل گیری نظریات تفسیری و فقهی مؤثر بوده است. در این پژوهش، ضمن ترجمه و دسته بندی اظهارنظرهای بائر، ادعای او در مورد تأثیر عرف اجتماعی بر تفسیر مفسران و استنباط های فقها به روش توصیفی-تحلیلی تبیین و نگرش عالمان نسبت به «عدالت جنسیتی» بررسی می شود. بر اساس نتایج مبتنی بر این تحقیق، در سده های میانی که عرف جامعه به برتری مردان متمایل بود، «سلسله مراتب جنسیتی» عین عدالت محسوب می شد؛ اما در دوره معاصر که عرف مقبول جامعه، تساوی زن و مرد است، «سلسله مراتب جنسیتی» ناقض عدالت در نظر گرفته می شود. در این میان، برخی عالمان تجدیدنظرطلب معتقدند در راستای عدالت جنسیتی، باید آیات ناظر بر سلسله مراتب جنسیتی بازتفسیر و احکام سنتی زنان با احکامی متناسب با عصر حاضر جایگزین شود. بی تردید، عرف اجتماعی می تواند به تفسیر دوباره آیات و تحول احکام منتهی شود؛ اما باید توجه داشت «عدالت جنسیتی» از منظر اسلام آن است که زن و مرد، با پذیرش تفاوت های طبیعی خود در نقش هایی متناسب با توانمندی های جسمی و روحی خویش قرار گیرند تا زمینه ساز سلامت خانواده و پویایی جامعه باشند.