مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
یزد
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گونه شناسی توصیفی ساده و دیاگرام از یک دسته از پدیده ها انجام می شود و میزانی از ارتباط و تشابه میان آن دسته از پدیده ها برقرار می شود. مطالعات فراوانی در گونه شناسی فضاهای خانه های تاریخی انجام شده است اما اغلب این مطالعات یک یا چند فضای محدود را بررسی کرده اند که عدم ارتباط ساختاری میان فضاهای مختلف، روش و ساختار مشخصی که بتوان همه فضاها را به کمک آن گونه شناسی کرد و ارتباط ساختاری میان فضاها را توضیح داد، مشهود است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش، برقراری ارتباط میان فضاهای مختلف در خانه های تاریخی درونگرای فلات مرکزی ایران و ارتباط شکلی-ساختاری میان نتایج مطالعات مختلفی است که پیرامون گونه شناسی فضاهای خانه های تاریخی در معماری ایرانی انجام شده است.روش پژوهش: در این پژوهش، براساس دستور زبان شکل خانه های تاریخی کاشان، به گونه شناسی ریزفضاهای 64 خانه تاریخی از شهرهای یزد و اصفهان و کاشان پرداخته شده است. در ضمن مطالعه، گونه شناسی اولیه ریزفضاها توسعه و نظامی منسجم از ارتباط میان گونه های شکلی در خانه های تاریخی این سه شهر حاصل شده است. نتیجه گیری: در بخش یافته ها نخست یک دستور زبان دو مرحله ای برای تولید ساختار شکلی و سپس برقراری روابط فضایی میان اجزا ارائه شده است. به کمک این دستور زبان طیفی از ساختارهای شکلی و روابط فضایی موجود در نمونه های بررسی شده به صورت یک ساختار درختی ارائه شده است. این گونه شناسی به خوبی روابط ساختاری میان گونه های مختلف شکلی را توضیح می دهد. به علاوه به کمک آن می توان تفاوت گونه های مختلف میان شهرهای دیگر را نیز توضیح داد. به این ترتیب، مدلی ارائه شده است که میان فضاهای مختلف در خانه های تاریخی درونگرای فلات مرکزی ایران ارتباط ساختاری شکلی برقرار می کند.
آرامش، هویت منظرین خانه های سنتی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
3 - 3
کنار ورودی در، دو سکو وجود دارد. جایی برای استراحت چند دقیقه ای رهگذران. یا برای حضور اهالی خانه در ساعت هایی از روز. برای بودن در محیط زندگی اجتماعی یا مطلع شدن از اخبار محله. هشتی اولین فضای داخلی خانه است. حریمی بین بیرون و اندرون. زاویه درب و راهرو به گونه ای است که درون خانه را از دید غریبه پنهان می سازد. حیاط خانه اولین فضایی است که بعد از هشتی، دیده می شود. به فراخور وضع مالی صاحب خانه، حیاط کوچک و بزرگ است، ولی ساختار آن همواره یکی است. حوض کم عمق آب، مربع یا مستطیل، در وسط حیاط و چند باغچه کوچک و بزرگ در اطراف آن. تختی که بر روی حوض خودنمایی می کند. دیوار حیاط بلند است. سه تا پنج متر و شاید بیشتر. خانه در امان است از باد و خاک و سرما و گرما و صدا و نگاه بیرون. دورتا دور حیاط، اتاق است. مقیاس ها متفاوت. با کاربری متنوع. اتاق رو به آفتاب برای زمستان است و تالار یا اتاق پشت به آفتاب برای تابستان. اتاق نشیمن و مهمانی. یکی بادگیر دارد و شاید حوضی کوچک زیر بادگیر. صند وق خانه هایی در گوشه های خانه که کاربری شان بحثی مجزا دارد. آشپزخانه عموماً در فضایی پایین تر از سطح زمین است. با انباری مواد غذایی و هواکش هایی که بوی غذا را به بیرون از خانه هدایت می کنند.فضای زیر زمین هم هویت دارد. برای تابستان یا انبار مواد و البسه و وسایل. و گاهاً مسیر قناتی که خنکای خاصی را هدیه می دهد به اهالی خانه. پایاب قنات هم محل تأمین آب حیاط و خانه است و هم محل نشستن و آرمیدن. ساختار فیزیکی خانه سنتی که در دل کویر بنا نهاده شده، و ترکیب و جانمایی عناصر مختلف آن به گونه ای است که بیش از هر چیز آرامش را هدیه می دهد به ساکنانش. دیوارهای بلند و پهن، مناظر بی نظیر آب و گیاه و فضاهای خلوت و دنج گویا عامدانه به گونه ای طراحی شده اند که منشا آسایش باشند. هم خانه محیطی آرام است و هم اجزایش آرامش دارند.به بیان دیگر، اساساً فضا در خدمت آرامش اهالی خانه است و برای همین طراحی شده است که خانه محلی باشد برای دور کردن خستگی و دست یابی به آرامشی بی نظیر. فضا ایجاب می کند اهالی آرام تر حرف بزنند و حرکت بین اجزا کمتر باشد. اهالی کویر همواره دور از هیاهو بوده اند. این هم دلیلی برای این مدعاست. حتی به نظر می زسد زمان هم آرام تر حرکت می کند تا به حفظ آرامش کمک کند.جالب توجه است در خانه هایی که بازسازی شده اند نیز همین حس در بازدیدکننده تداعی می شود. سکوت کم نظیر، بوی خشت و آب و گیاه، بازی رنگ دیوار و در و طبیعت، حس و حال متفاوتی را هدیه می دهند به گردشگری که در شلوغی شهر به خانه ای رسیده است که آرامش، بخشی از هویت آن است. و این امر باعث شده است هتل ها و مهمان سراهایی که توانسته اند این عنصر را در بازسازی حفظ کنند، مورد اقبال گردشگران قرار گیرند. نگاه منظرین ایجاب می کند، این هویت مورد توجه بیشتری قرار گیرد و از زوایای مختلف بررسی شود. مشخص شود ترکیب چه عناصری باعث این تصویر پرمعنا شده اند و چگونه این هویت بر سایر کارکردهای خانه به معنای خانه تأثیر گذاشته است. هویتی معنایی که بعد از سال ها، حتی در بازسازی فیزیکی نه تنها از بین نرفته است، بلکه در تضاد شلوغی جامعه کنونی، و ریتم تند زندگی، بیشتر جلب توجه می کند.
رابطه کیفیت های محیطی محله با افسردگی نوجوانان و جوانان ساکن در یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
50 - 71
حوزههای تخصصی:
اثرات روانی محیط انسان ساخت محله بر افسردگی در دوره حساس نوجوانی و جوانی غیرقابل انکار است چنان که امروزه، بی توجهی به کیفیت محیط محله با ایجاد احساسات منفی، منجر به تشدید افسردگی این قشر در شهرها شده است. بااین وجود، مطالعات اندکی پیرامون این موضوع و این قشر در کشورهای آسیایی به ویژه ایران انجام شده است. ازاین رو مقاله حاضر، با هدف بررسی رابطه کیفیت های محیطی محله با افسردگی نوجوانان و جوانان تدوین شده است. این پژوهش، کمی و از نوع پیمایشی است و داده ها از 194 فرد 35-15ساله ساکن در سه محله در بافت های تاریخی، میانی و جدید شهر یزد گردآوری شد. کیفیت های محیط عینی و ا دراک شده و افسردگی به ترتیب ازطریق ابزار ممیزی Analytic Audit Tool و پرسش نامه های NEWS-Y وBDI-II سنجش شد و برای تحلیل روابط از تحلیل رگرسیون و آزمون آنوا استفاده شد. یافته ها نشان می دهد به جز سه کیفیت خوانایی، نفوذپذیری و آسایش اقلیمی، سایر کیفیت های گوناگونی، امنیت، ایمنی، کیفیت مسکن، اجتماع پذیری، زیبایی، غنای حسی، دلبستگی به مکان و پاکیزگی ارتباط معنادار و معکوسی با افسردگی دارند و نقش آن ها با توجه به تعدد عوامل تأثیرگذار، قابل توجه است که در محله تاریخی (با کیفیت محیطی پایین تر) قوی تر است. درنتیجه ارتقاء کیفیت محیط محله می تواند راهبرد انطباقی مؤثری در کاهش افسردگی نوجوانان و جوانان خصوصاً در محلات تاریخی باشد که ضمن منفعت در کاهش افسردگی عموم، اثر پایدارتری نیز به همراه دارد.
فهم ذهنیت زنان معترض از علل و پیامدهای کنش های اعتراضی، مطالعه ای کیفی از زنان معترض زندانی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش های اجتماعی در دهه های اخیر به عنوان پدیده هایی گسترده و تأثیرگذار در جوامع مدرن ظاهر شده اند. این جنبش ها به دلیل بهره گیری از ساختارهای شبکه ای، ابزارهای دیجیتال و الگوهای کنشگری متفاوت از جنبش های سنتی با عنوان «جنبش های اجتماعی جدید» شناخته می شوند. ماهیت غیرمتمرکز، انعطاف پذیری در سازمان دهی و استفادیه گسترده از فناوری های ارتباطی مدرن از ویژگی های برجستیه این نوع جنبش ها به شمار می روند. این خصوصیات نه تنها نحویه شکل گیری و گسترش آنها را تغییر داده، بلکه بر الگوهای قدرت، گفتمان عمومی و رفتار سیاسی نیز تأثیرات عمیقی گذاشته است. جامعیه ایران به واسطیه تجربیه جنبش های فراگیر در طی سال های اخیر به «جامعیه جنبش» بدل گشته است و زنان در این میان حضور چشم گیرتری دارند. به ویژه در اعتراضات سال 1401 این امر به وضوح قابل رویت بود. این پژوهش با روش کیفی به دنبال فهم ذهنیت زنان معترض از علل و پیامدهای کنش های اعتراضی زنان است. داده ها با استفاده از مصاحبیه نیمه ساختاریافته با 8 نفر از زنان شرکت کننده در اعتراضات 1401 صورت گرفت. معیار شمول در مصاحبه، تجربیه اعتراض خیابانی و حکم زندان بوده است که نشان دهندیه استواری و پایداری در هویت اعتراضی است. پس از انجام مصاحبه و تحلیل داده ها 7 مضمون اصلی شامل «باور به کنش های زنان»، «چالش های دائمی»، «سرماییه اکتسابی از کنش اعتراضی»، «آلترناتیوسازی در پرتو بی اعتمادی»، «روش های مبارزاتی»، «الزامات سیاسی_فرهنگی» و «افول امید در جامعه» استخراج شد؛ درنهایت ابرمضمون اصلی پژوهش با عنوان «کنشگری زن محور» ازطریق حضور در خیابان برساخت شد.
وضعیت مهم ترین عناصر فرهنگ اجتماعی مردم یزد در عصر پهلوی دوم و تأثیرات آن بر فرهنگ دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
403 - 434
حوزههای تخصصی:
یزد جلوه گاه فرهنگ و تمدنی اصیل با پیشینه درخشان در تمامی ادوار تاریخی بوده است. حفظ و نگهداری فرهنگ و سنن قدیمی همراه با پایبندی به ارزش های دینی، از خصوصیات بارز و قابل تمجید مردم این سرزمین است. این پژوهش پس از بازشناسی معنای فرهنگ، به بررسی ابعاد مختلف فرهنگ اجتماعی مردم یزد در زمان پهلوی دوم مانند انتخابات، طبقات اجتماعی، وسایل ارتباط جمعی، و مانند آنها پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد برخی مؤلفه های واردشده در فرهنگ اجتماعی مردم یزد اگرچه بر فرهنگ دینی مردم تأثیرات منفی گذاشت اما هرگز پیوند عمیق مردم یزد را با فرهنگ دینی قطع نکرد. این پژوهش که جمع آوری اطلاعات آن کتابخانه ای و روش پردازش آن توصیفی تحلیلی است درصدد است تا با بیان برخی از مهم ترین مؤلفه های اجتماعی شهر یزد در زمان پهلوی دوم، تأثیرگذاری آنها در فرهنگ دینی مردم شهر یزد را نشان دهد.
شناسایی تعارضات اجرایی در تحقق پذیری نواحی نوآوری شهری با تأکید بر ناحیه نوآوری اقبال یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از سیاست های شهری مبتنی بر تولید دانش و نوآوری و ایجاد رونق اقتصادی توسعه می یابند. نواحی نوآوری با وجود فراگیری با چالش های بسیاری روبه رو هستند؛ یکی از مهم ترین این چالش ها تعارضات موجود در مسیر توسعه و عدم هم خوانی میان ویژگی های نواحی نوآوری و پیشنهادها و ضوابط ارائه شده در طرح های توسعه است. پژوهش حاضر با هدف احصای تعارضات موجود در مسیر توسعه نواحی نوآوری جایگاه این نواحی در سلسله مراتب برنامه ریزی را بازتعریف و چارچوبی را برای مدیریت این تعارضات تدوین می کند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی - تحلیلی است. پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از روش تحلیل تم، تعارضات موجود میان این ناحیه و اسناد فرادست شناسایی شده و سپس، با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و تحلیل MICMAC، تعارضات شناسایی شده سطح بندی شده اند و از نرم افزار GIS برای مکان مند کردن تعارضات استفاده شده است. در پژوهش حاضر، ناحیه نوآوری اقبال یزد به عنوان محدوده تحت مطالعه انتخاب شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، ۲۹ تعارض احصا شده اند که با استفاده از روش تحلیل تم در 8 دسته اصلی قرار گرفته اند. در نهایت، بر اساس نظرات خبرگان و خروجی روش ها، تعارضات حوزه قانونی و مدیریتی با قدرت نفوذ 8 به عنوان اصلی ترین و اثرگذارترین و تعارضات حوزه های اجتماعی، مشارکتی و فرم کالبدی به ترتیب با میزان وابستگی 6، 8 و 8 بیشترین وابستگی را داشته اند. در پایان، بر اساس نتایج به دست آمده، چارچوب و برنامه ای برای کاهش و مدیریت تعارضات ارائه شده است.
نسبت های بازماندگی در برآورد غیر مستقیم مهاجرت استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹ و ۱۲۰
۸۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مهاجرت به عنوان یکی از پدیده های اجتماعی کلان، ذهن و اندیشه صاحب نظران بسیاری را به خود معطوف کرده است. جا بجا شدن انسان ها برای ارتقای کمی و کیفی زندگی، ابعاد تازه ای به خود گرفته و این تحرکات به عنوان یک موضوع مهم اجتماعی مطرح گردیده است. جهت برآورد و اندازه گیری غیرمستقیم خالص مهاجرت، روش های مختلفی وجود دارد. در این پژوهش از تکنیک آمارهای حیاتی و نسبت های بازماندگی (پیش نگر، پس نگر) جهت برآورد خالص مهاجرتی استان یزد، در بین دو سرشماری 1385و1390 استفاده شده است. این دو روش غیرمستقیم اندازه گیری خالص مهاجرت، جزء روش های باقیمانده بوده و برای محاسبه تغییرات جمعیت در اثر مهاجرت نسبت به باروری و مرگ و میر بکار گرفته می شود. بر اساس نتایج بدست آمده، در دوره ١٣٨۵ تا ١٣٩٠، تعداد واردشدگان به یزد برابر با 103336 نفر و تعداد خارج شدگان برابر با 65274 نفر بوده است. نتایج حاکی از این است که استان یزد یک استان مهاجرپذیر می باشد. همچنین نتایج نشان داد که روش پس نگر نسبت به روش پیش نگر تمایل به بزرگ نشان دادن مقدار مطلق خالص مهاجرت دارد. موفقیت تکنیک نسبت بازماندگی به طور عمده بر امکان محاسبه نسبت های بازماندگی، متکی است که بر شدت مرگ و میر در طول مدت زمان بین دو سرشماری اشاره دارد. این مطالعه با استفاده از تکنیک آمارهای حیاتی به برآورد غیرمستقیم مهاجرت استان یزد و نقش توسعه در مهاجرپذیر یا مهاجرفرست بودن این استان پرداخته و نشان می دهد خالص مهاجرتی در استان یزد مثبت است و نشان دهنده مهاجرپذیر بودن این استان می باشد.
کاربرد تئوری آنتروپی و تحلیل مؤلفه اصلی جهت تعیین متغیرهای ورودی تخمین تابش خورشیدی با الگوریتم های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تابش خورشیدی به عنوان یکی از متغیرهای مهم در مدل های بیلان انرژی و شبیه سازی رشد گیاهان اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش عملکرد روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) و تئوری آنتروپی شانون (ENT) برای تعیین ورودی مدل های یادگیری ماشین جنگل تصادفی (RF)، رگرسیون خطی (LR)، ماشین بردار پشتیبان (SVR)، نزدیک ترین همسایه (KNN)، درخت تصمیم (DT) و (XGB) XGBoost در برآورد تابش خورشیدی در ایستگاه سینوپتیک یزد در حد فاصل سال های 2006 تا 2023 موردبررسی قرار گرفت. متغیرهای میانگین دما، دمای کمینه، دمای بیشینه، ساعات آفتابی، رطوبت نسبی و تابش خورشیدی به صورت روزانه از سازمان هواشناسی دریافت و متغیرهای تابش فرازمینی، فاصله نسبی زمین تا خورشید، زاویه میل خورشیدی و حداکثر ساعات آفتابی با روابط موجود محاسبه و به عنوان ورودی روش های پیش پردازش انتخاب شدند. نتایج الگوریتم های یادگیری ماشین حاکی از دقت قابل قبول آن ها در تخمین تابش خورشیدی بود. با کاهش بعد داده های ورودی به الگوریتم های یادگیری ماشین، نتایج نشان داد که روش تحلیل مؤلفه اصلی دقت مدل را افزایش داد و در بین مدل های به کاررفته، مدل PCA-SVR با ضریب تبیین 923/0 و دقت 84/92% بهترین نتیجه را در ایستگاه یزد نشان داد. لازم به ذکر است که روش تئوری آنتروپی شانون نتوانست نتایج مدل سازی را نسبت به روش بدون پیش پردازش اولیه بهبود بخشد. این تحلیل نشان می دهد که استفاده از تکنیک های کاهش ابعاد و انتخاب مدل های مناسب می تواند منجر به دقت بیشتر و پیچیدگی محاسباتی کمتر در مسائل پیش بینی شود، هرچند در انتخاب مدل پیش پردازش داده های اولیه باید دقت کافی داشت.
خوانش شاخص های مؤثر بر کیفیت محیط در ارسن های شهری (مطالعه تطبیقی ارسن نقش جهان اصفهان و ارسن امیر چخماق یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
185 - 206
حوزههای تخصصی:
آنچه که به یک شهر هویت می بخشد کیفیت و نحوه برآوردن نیازهای روحی و فرهنگی شهروندان است که این مهم در ارسن های شهری به عنوان کانون جمعیتی شهرها اتفاق می افتد و بناهای معماری اطراف آنها به عنوان شاخص های جذب جمعیت به حساب می آیند. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر خوانش شاخص های ارتقا دهنده کیفیت محیط در ارسن میدان نقش جهان اصفهان و ارسن امیرچخماق یزد می باشد. در این پژوهش توجه مدیران شهری را به الگوسازی ارسن های شهری در طراحی پلازاهای شهری در عصر کنونی همراه با شاخص های متاثر از زیبایی و خوانایی محیط و مبلمان مناسب و معماری ایرانی–اسلامی در راستای جذب کاربران سوق می دهیم. روش پژوهش کیفی با استفاده از کار میدانی و بررسی متون تاریخی، ثبت و ضبط اطلاعات مرتبط با بناها می باشد. پژوهش به دنبال پاسخ این دو سوال که ارسن نقش جهان و ارسن امیرچخماق یزد باهم چه نقاط مشترکی و افتراقی دارند، و شاخص های موثر بر افزایش کیفیت محیط در ارسن های فوق کدام اند؟ طبق نتایج پژوهش شاخص های مربوط به وجود بناهای معماری اطراف میدان، کاربری های متنوع، بافت کف سازی و رنگ جداره ها، محصوریت، نفوذپذیری، یادآوری فرهنگ و تاریخ معماری گذشته ایران، عدم ورود ماشین، مبلمان مناسب، همسازی با اقلیم و نورپردازی شبانه از جمله شاخص های مشترک ارتقا دهنده کیفیت محیط ارسن ها می باشند و تفاوت اصلی این دو ارسن ورود ماشین در آنها می باشد.
تأملی در نسبت حکمت معنوی با معماری و شهرسازی؛ ضرورت بازتعریف جایگاه حکمت در خلق فضاهای معنادار: مقایسه تطبیقی بافت سنتی و بافت جدید شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
118 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی نسبت حکمت معنوی با معماری و شهرسازی و تبیین امکان احیای فضاهای معنادار در بستر طراحی معاصر است. در این راستا، مقاله با رویکردی میان رشته ای و بهره گیری از روش تحلیل مفهومی و تفسیرگرایانه، به بررسی متون فلسفی، عرفانی، و نظریات معماری سنتی و معناگرای معاصر می پردازد. با تحلیل اسنادی و مقایسه تطبیقی نمونه هایی همچون بافت تاریخی یزد، تلاش شده است تا عناصر مؤلفه های فضایی حکمت محور شناسایی و قابلیت های بازتولید آن ها در معماری معاصر ارزیابی شود. چارچوب نظری پژوهش بر مبانی حکمت اسلامی، آرای متفکرانی چون ملاصدرا، سید حسین نصر، رنه گنون، هانری کربن و کریستوفر الکساندر استوار است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فضا در سنت های حکمی، ساحتی وجودی برای تجلی معنا، اتصال با نظام کیهانی و تجربه تعالی تلقی می شود؛ درحالی که در طراحی های مدرن، این لایه معنایی به حاشیه رانده شده است. در پاسخ به این گسست، پنج راهبرد برای بازتعریف جایگاه حکمت در طراحی فضایی پیشنهاد می شود: ۱) طراحی از مسیر شهود و پالایش درونی معمار، ۲) تدوین زبان الگو و بانک دانش معماری سنتی، ۳) بازآفرینی شهری با منطق حکمت عملی، ۴) احیای انتقادی الگوهای بومی، و ۵) ارتقای رویکرد شهرسازی معناگرا در مقیاس کلان. این راهبردها مستلزم تحول در آموزش معماری، بازاندیشی در نقش معمار، و ادغام ابعاد عقلانی، شهودی و معنوی در فرایند طراحی هستند. در نهایت، پژوهش بر آن است که حکمت می تواند پیوندی احیاگر میان فرم، معنا و انسان در معماری معاصر برقرار سازد.
تاریخچه اقلیت دینی کلیمی دردارالعباده یزددوران جمهوری اسلامی ایران (1357-1401ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به جایگاه برجسته یزددرتمدن ایرانی،اسلامی پژوهش حاضرمی کوشد تا مشخص کند نقش وجایگاه اقلیت های دینی یهودی مخصوصا دریزد درعصرجمهوری اسلامی ایران،دراین فرایندتاچه اندازه بوده است؟روش کار توصیفی-تحلیلی وجمع آوری مطالب کتابخانه ای وروش پژوهش اسنادی ،گفتگوومصاحبه های حضوری وغیرحضوری بابزرگان ومردم وشاهدان وصاحب نظران اعم ازاقلیت های دینی وهم ازمسلماناندردوره جمهوری اسلامی ایران، درزمینه نحوه تعاملات مردم یزددرزمینه های مختلف تجاری-اقتصادی،فرهنگی-اجتماعی،دینی-مذهبی بایهودیان می باشد.اهمیت اقتصادوتجارت درزندگی یهودیان،اقامت درشهرهای مسیربازرگانی،توجه یهودیان به ارزش افزوده مادی درمسکن گزیدن درمراکزتجاری یزدواطراف مسجدجامع کبی ری زدتأثیرگ ذارب وده است،هرچندخبریاتحلیلی تاریخی دراین موضوع یافت نشده است،ضمن آنکه تعصب وبرخوردهای سخت ملایان(روحانیون)درحق آنها،علّت فراری شدن یهودیان ازمنطقه ای به منطقه دیگربوده است.تعاملات وتقابلات متعدد بین گروهای مسلمان شیعه ویهودی یزدصورت گرفته که درمجموع باوجود این،بزرگ ترین روابط مسالمت آمیزوتعاملات ادیان دریزداتفاق افتاده اس ت.
تحلیلی بر توسعه پاندولی صنعت و سبک زندگی در یزد
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
135 - 153
حوزههای تخصصی:
مقدمه: الزام به توسعه صنعتی در قالب نظریه نوسازی در ایران با چالش های زیادی همراه بوده و در درونِ پیوستاری از «الزام به توسعه» تا «توسعه و تضاد» قرار داشته است. از طرفی، فرایند صنعتی شدن در ایران با شرایط و مختصات زمانی- مکانی هر استان متفاوت بوده است. این مسئله در یزد با سبک زندگی یزدی، که با سختکوشی و تولیدمحوری همراه بوده، به شکوفایی توسعه صنعت بومی انجامیده است. مداخلات دولتها در طول دوران بعد از انقلاب پیامدهای ناخواسته به دنبال داشته است که به چندگانگی «روایتی» از توسعه صنعتی با پیامدهای خاص، منجر شده است. هدف این تحقیق، مطالعه ماهیت الگوی توسعه در یزد بر اساس تقابل سنتی- مداخله ای توسعه صنعتی در یزد است.روش:روش مورد استفاده در این پژوهش روش کیفی، از نوعِ مردم نگارانه بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه، و تکنیک تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمون بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش، شامل 12 نفر از کارشناسان خبره و یزدشناسان بوده است که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. قابلیت اعتماد تحقیق در اعتبار، انتقال و تأییدپذیری محقق شد.یافته ها: توسعه صنعتی نامتوازن در یزد، تجربه زیسته خاصی را در این شهر رقم زده و در سه دوره الگویی، قابل تفکیک است. الگوی اول، «الگوی توسعه صنعتی تطبیق پذیر با سبک زندگی یزدی»، که با ویژگی هایی چون تمدن کاریزی، صنعت حناسابی، صنعت شیرینی ، نساجی، شعربافی، دارایی بافی، ترمه و صنایع سازگار در مقیاس کارگاهی مشخص می شود. الگوی دوم، «الگوی توسعه صنعتی عاریتی با مداخلات رانتی» در صنایع فولاد، کاشی، معدنی و صنایع سرمایه بر و آب بر است که با زمینه های تضادآفرینِ مهاجرت بی رویه، گسترش بی قواره صنایع آلاینده سودآور و گسترش فرهنگ مصرفی، همراه شده است. و الگوی سوم، «الگوی الزام به توسعه صنعتی پایدار» است که با ثبتِ جهانی یزد همسو است. این الگو برخاسته از نوعی بازاندیشی در توسعه صنعتی و آمایشِ سرزمینی است و انتظار می رود از پیامدهای منفی توسعه عاریتی دور بوده و چشم انداز روشنی از توسعه صنعتی را ترسیم کند. محورهای سه گانه، ذیل مفهوم «توسعه صنعتی پاندولی» برساخت شده است.نتیجه گیری: ماهیت توسعه صنعتی در یزد به تبعیت از الگوی توسعه صنعتی در ایران، و با برخی ویژگی های اختصاصی و ممتاز، توانسته است تجربه خاصی از توسعه را رقم زند. اما چشم انداز توسعه در یزد در قالب «توسعه پاندولی صنعت» دلالت بر تعارضاتی دارد که بین وجود صنایع آب بر و صنایع مرتبط با گردشگری و صنایع تبدیلی، در نوسان خواهد بود.