بررسی عملکرد عدلیه کرمانشاه در دادرسی برخی از پرونده های قضایی (با تکیه بر روند فرجام خواهی1306 – 1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران پهلوی اول با اصلاحات ساختاری در نظام قضائی و تأسیس عدلیه نوین همراه بود. در این میان، عدلیه کرمانشاه به عنوان یکی از شعبه های استانی، باچالش های متعددی ازجمله نفوذ قدرت های محلی و صدور آرای ناعادلانه مواجه بود. از سوی دیگر، عدلیه مرکز به عنوان نهاد بالادستی، نقشی اساسی در بازبینی و اصلاح آرای صادره از شعب استانی، به ویژه کرمانشاه ایفا می کرد. این پژوهش، عملکرد دستگاه عدلیه کرمانشاه در رسیدگی به پرونده های قضائی را بررسی کرده و نقش عدلیه مرکز در فرایند فرجام خواهی و اصلاح آرای صادره را مورد تحلیل قرار داده است .بر این اساس پژوهش حاضر با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر اسناد و مدارک تاریخی، ساز و کارهای دادرسی پرونده های عدلیه کرمانشاه را بررسی و سپس نقش عدلیه مرکز در روند فرجام خواهی آراء و همچنین نقاط قوت و ضعف این فرآیند را تحلیل و بررسی نموده است. پرسش اصلی تحقیق این است که تا چه حد عدلیه کرمانشاه در دادرسی ها موفق بوده و در روند بررسی آراء در جریان فرجام خواهی نقش عدلیه مرکز در اصلاح و بازبینی احکام صادره چگونه بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرچند عدلیه کرمانشاه در برخی پرونده ها موفق عمل کرده و جانب عدالت رعایت شده، اما اعمال نفوذ افراد قدرتمند، مداخلات مامورین محلی با وجود ساختارهای ناکارآمد، در مواردی موجب صدور آرای ناعادلانه شده است. در چنین مواردی با طرح فرجام خواهی، عدلیه مرکز در برخی موارد به اصلاح آرای ناعادلانه و یا به نقض و رد آراء پرداخته است لیکن در جریان فرایند های دادخواهانه، احقاق حقوق و عدالت قربانی فشارهای سیاسی، اجتماعی و مناسبات ناعادلانه می شده است.