مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
نابرابری اقتصادی
منبع:
پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
229 - 254
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت عدالت اقتصادی از دیدگاه اسلام از یک سو و نقش تعیین کننده نظام تأمین اجتماعی در عدالت از سوی دیگر، همچنین براساس این واقعیت که بیمه تکافل به عنوان یک الگوی اسلامی پرکاربرد در پوشش ریسک بیمه که تفاوت هایی اساسی همچون مشارکتی بودن، عدم تمرکز بر سود، و تطابق با مقررات شریعت با بیمه های مرسوم دارد، مورد توجه اندیشمندان حوزه مالی و نیز فعالان بازارهای مالی، به خصوص بازار محصولات بیمه ای درکشورهای مختلف اسلامی جهان است، هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر انواع لایه های نظام تأمین اجتماعی بر عدالت اقتصادی اسلامی در استان های ایران در دوره زمانی 1387-1400 با به کارگیری روش GMM و نیز پیش بینی تأثیر تکافل بر ارتقای عدالت از طریق هدایت هزینه های مذهبی خانوارها به سمت بیمه تکافل بوده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نابرابری دوره قبل و تولید ناخالص داخلی رابطه مثبت و نرخ تورم رابطه منفی با نابرابری دارند. علاوه بر این، هر سه لایه مساعدت های اجتماعی، بیمه های اجتماعی پایه و بیمه های اجتماعی تکمیلی به طور معنی داری باعث کاهش نابرابری می گردد. در این میان، بیمه های اجتماعی پایه بیشترین تأثیر و مساعدت های اجتماعی کمترین تأثیر را بر کاهش نابرابری دارند. علاوه بر این، براساس نتایج حاصله، می توان بیان نمود که از طریق هدایت مخارج مذهبی خانوارها به سوی بیمه تکافل که بیمه ای اسلامی و از نوع بیمه اجتماعی پایه می باشد، می توان نابرابری اقتصادی اسلامی را در سال های 1402 و 1403 به ترتیب به میزان حداقل0.31 و 0.25 (چهار محال و بختیاری) و حداکثر 5.95 و 5.91 (مرکزی) کاهش داد.
تعامل متقابل بین دولت-بازار-جامعه مدنی و نقش آن در کاهش نابرابری اقتصادی؛ بررسی تطبیقی-کمّی کشورهای در حال توسعه: 2019-2000(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
453 - 478
این مطالعه درصدد بررسی اثرات آرایش و تعامل متقابل بین دولت-بازار-جامعه مدنی بر کاهش نابرابری های اقتصادی (تراکم درآمد و ثروت) است. اساس تحقیق بر روش تطبیقی-کمّی سامان یافته است که در آن از داده های ثانویه برای 100 کشور در حال توسعه از سال 2000 تا 2019 استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری و لوکالیزه (زمینه مند کردن) آن انجام شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد هر یک از سه ضلع دولت-بازار-جامعه مدنی در کاهش نابرابری اقتصادی مؤثر بوده است. مکانیسم بازار با افزایش رشد و توسعیه اقتصادی و ازدیاد فرصت های شغلی؛ مکانیسم دولت با افزایش سیاست های تنظیمی و تعدیلی (از جمله وضع مالیات برای ثروت مندان و تخصیص خدمات رفاهی) و جامعه مدنی با افزایش کانال ها و انجمن هایی برای بسط گفتمان های منطقی و مستدل. هرچند که شواهدی تجربی مبنی بر ارتباط متقابل بین سه بعد مزبور یافت نگردید؛ به طوری که در منطقه شرق، جنوب و جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین، تنها دو بعد بازار و دولت و در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه و آفریقای زیرصحرا هم دو بعد بازار و جامعه مدنی با یکدیگر ارتباط متقابل داشتند. در اروپای شرقی، هیچ یک از اقطاب مزبور، رابط، متعاملی با یکدیگر نداشتند. این درحالی است که حفظ استقلال و نفوذ متقابل سه بعد مذکور در کاهش نابرابری اقتصادی، اهمیتی بسیار دارد.
شبیه سازی اثر متغیر رفتاری بخشش بر توزیع ثروت در بافت شهری بر اساس مدل عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
177 - 195
مدل مبتنی بر عامل یک مدل محاسباتی است که در علوم اجتماعی و اقتصاد برای شبیه سازی رفتار عامل های فردی (مانند خانواده ها، شرکت ها یا دولت ها) و چگونگی تأثیر متقابل آنها با یکدیگر و محیط بر نتایج کلی سیستم استفاده می شود. مدل های عامل محور به گونه ای طراحی شده اند که پیچیدگی سیستم های اجتماعی در دنیای واقعی را از طریق شبیه سازی رفتار تعداد زیادی عامل به تصویر بکشند. هر یک از این عوامل دارای قوانین و استراتژی های تصمیم گیری خاص خود هستند و معمولاً مکانیسم های یادگیری و سازگاری را نیز در خود جای می دهند. در این تحقیق بر اساس مدل عامل محور، تأثیر بخشش بر توزیع ثروت با استفاده از نرم افزار نت لوگو مدل سازی شده است. از طریق شبیه سازی، شاخص های مختلفی از جمله تعداد فقراء در جامعه، ضریب جینی، درصد رضایت از محل زندگی و چگونگی توزیع بافت شهری مقایسه شده اند. نتایج به خوبی نشان می دهند که این سیستم ها با وجود رفتار بخشش، تا حد زیادی موجب کاهش فقر و نابرابری می شود. نتایج نشان می دهند که بخشش می تواند به تقویت برابری و توزیع مناسب درآمد و ثروت کمک کند و ضریب جینی را کاهش دهد. علاوه بر این، مدل سازی نشان می دهد که اگر اجتماع دارای همدلی بیشتری باشند و ملاک های نوع دوستی را برای محل زندگی خود انتخاب کنند، بافت شهری و جامعه همگون تری رقم می خورد و تفاوت های طبقاتی کمتری در بافت شهری ایجاد می شود
تببین ارتباط بین فرهنگ حاشیه نشینی و احساس تعلق به هویت ملی (مورد مطالعه: حاشیه نشینان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
72 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ حاشیه نشینی و هویت ملی با تکیه بر نظریه استعمار داخلی مایکل هکتر است و از لحاظ روش، در زمره پژوهش های کمی قرار دارد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه و با حجم نمونه 330 نفر و با روش نمونه گیری مطبق، جمع آوری شده است. جامعه آماری مردم مناطق حاشیه نشین شهر زنجان می باشند. طبق یافته های پژوهش هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری اقتصادی افزایش یابد، از میزان تعلق به هویت ملی آنان کاسته می شود. همچنین هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی بالا باشد، میزان هویت یابی قومی آنان کاهش می یابد. هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی افزایش می یابد، میزان و ظرفیت خشونت سیاسی در آنان نیز افزایش می یابد. با توجه به نتایج رگرسیون، احساس نابرابری اقتصادی اثرگذارترین عامل در هویت یابی ملی و قومی است.
تحلیل جامعه شناختی سیاست انبوه سازی مسکن مهر و نقش آن بر کاهش محرومیت های اجتماعی مورد مطالعه (مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
77 - 115
حوزههای تخصصی:
مسکن پدیده ای اجتماعی است و انتظام و نوع فضاها و همچنین فرم ظاهری آن از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد. این یکی از موضوعات اصلی سیاست گذاری اجتماعی برای کاهش نابرابری اجتماعی است. هدف از مطالعه حاضر تحلیل جامعه شناختی سیاست انبوه سازی مسکن مهر و نقش آن بر کاهش محرومیت های اجتماعی مورد مطالعه (مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان) بود. روش تحقیق، گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) و جامعه مورد مطالعه، شامل کلیه شهروندان به همراه خانواده ساکن مسکن مهرشهر هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان بوده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند، گلوله برفی و شاخص اشباع نظری نسبت به نمونه گیری از جامعه پژوهش اقدام شد. در پژوهش حاضر با 16 خانوار، سرپرست خانوار ساکن مسکن مهر مصاحبه انجام شد. اطلاعات در این پژوهش به واسطه مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده اند. به این صورت که با کلیه ساکنین مسکن مهرشهر هشتگرد و شهر لاهیجان شناسایی و به صورت مجزا (فردی) مصاحبه هایی صورت پذیرفت. داده های جمع آوری شده، کدبندی، مفهوم سازی و مقوله بندی شدند. سپس کدگذاری محوری و گزینشی انجام گرفت و بر مبنای مفاهیم و مقوله هسته ای نمونه های بعدی برای مصاحبه انتخاب شدند. یافته های تحقیق براساس مدل پارادیمی پژوهش در پنج محور (شرایط علی، شرایط مداخله گر و شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مشکلات کمی کیفی مسکن مهر، ضعف مکان یابی، مشکلات امنیتی اقتصادی، مشکلات زیست محیطی رفاهی و مشکلات نهادی مهم ترین مشکلات مسکن مهر در محدوده مطالعاتی هستند که جملگی ریشه در مدیریت ضعیف مراحل مختلف اجرای پروژه مسکن مهر دارند و در صورت بی توجهی به مشکلات شناسایی شده در آینده نه چندان دور این مساکن اجتماعی، با چالش های پیچیده تر و بحرانی تر مواجه خواهند شد.