مطالب مرتبط با کلیدواژه

مهارت های اجتماعی


۳۰۱.

تعیین اثربخشی برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر دلبستگی ناایمن و مهارت های اجتماعی کودکان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه شایستگی اجتماعی دلبستگی ناایمن مهارت های اجتماعی کودکان بی سرپرست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه: شایستگی اجتماعی به عنوان یکی از پیش بینی کننده های موفقیت تحصیلی و اجتماعی فرد به شمار می رود که می تواند، عملکرد مطلوب کنونی و آینده او را تحت تأثیر قرار دهد؛ بر همین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه مداخله ای شایستگی اجتماعی بر دلبستگی ناایمن و مهارت های اجتماعی کودکان بی سرپرست بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان بی سرپرست شهر سنندج در سال تحصیلی 1403-1402 بود. 30 دانش آموز که نمره آن ها در پرسشنامه دلبستگی ناایمن یک انحراف معیار بالاتر و در مهارت های اجتماعی یک انحراف معیار پائین تر از میانگین بود با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. که گروه آزمایش 16 جلسه 45 دقیقه ای تحت برنامه آموزش شایستگی اجتماعی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اختلال دلبستگی راندولف (2000) و پرسشنامه نظام درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) بودند. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و نرم افزار آماری spss نسخه 23 صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر کاهش دلبستگی ناایمن و افزایش مهارت های اجتماعی و مؤلفه های آن (همکاری، جرأت ورزی و خودمهارگری) مؤثر است (001/0>p) و نتایج در دوره پیگیری حفظ شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی روش مداخله ای مناسبی جهت کاهش دلبستگی ناایمن و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان بی سرپرست است.
۳۰۲.

بررسی رابطه بین خصوصی سازی مدارس با کیفیت تدریس معلمان و ارتقا مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی

تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
زمینه و هدف: خصوصی سازی مدارس به عنوان یکی از رویکردهای نوین آموزشی، می تواند بر ابعاد مختلف عملکرد معلمان و رشد اجتماعی دانش آموزان تأثیرگذار باشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین خصوصی سازی مدارس با کیفیت تدریس معلمان و ارتقا مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهرستان بهشهر بود. روش کار: پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان پایه چهارم، پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهرستان بهشهر که تعداد آنها برابر 130 نفر استعلام گردبد. حجم نمونه طبق جدول کرجسی و مورگان 97 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل سه پرسشنامه سه پرسشنامه کیفیت تدریس کووشی (1382)، مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و پرسشنامه خصوصی سازی محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین خصوصی سازی مدارس با کیفیت تدریس معلمان و نیز با ارتقای مهارت های اجتماعی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه های خصوصی سازی سهم متفاوتی در پیش بینی کیفیت تدریس و مهارت های اجتماعی ایفا می کنند.نتیجه گیری: مجموع، خصوصی سازی مدارس در صورتی که با نظارت مؤثر، برنامه ریزی دقیق و حمایت های لازم همراه باشد، می تواند بستری مناسب برای ارتقای کیفیت آموزشی و تحقق اهداف کلان نظام تعلیم و تربیت فراهم سازد. به همین دلیل، سیاست گذاران و مدیران آموزشی لازم است ضمن بهره گیری از ظرفیت های بخش خصوصی، به ابعاد اجتماعی، اخلاقی و کیفی آموزش توجه ویژه داشته باشند تا علاوه بر بهبود عملکرد آموزشی، زمینه ی رشد همه جانبه دانش آموزان نیز فراهم شود.
۳۰۳.

بررسی رابطه سواد رسانه ای و مهارت های اجتماعی با میانجی گری تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های اجتماعی سواد رسانه ای تفکر انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۳
تعلیم وتربیت نقش مهمی در افزایش مهارت ها ازجمله مهارت های اجتماعی دارد. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه سواد رسانه ای و مهارت های اجتماعی با میانجی گری تفکر انتقادی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان ایرانشهر در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل داد که از بین آن ها تعداد 200 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، سواد رسانه ای فلسفی (1393) و تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت.  نتایج تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین سواد رسانه ای و تفکر انتقادی با نمره کل مهارت های اجتماعی و مؤلفه های آن وجود داشت (05/0P<). نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که مدل برازش مناسبی داشت و تفکر انتقادی نقش میانجی در رابطه بین سواد رسانه ای و مهارت های اجتماعی دانش آموزان داشت )05/0P<). براساس نتایج پژوهش حاضر می توان دریافت که سواد رسانه ای و تفکر انتقادی نقش اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دارد و در برنامه های آموزشی باید مورد توجه قرار گیرد.