سید موسی کافی ماسوله

سید موسی کافی ماسوله

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۵ مورد.
۱.

نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تکانشگری و اعتیاد به عشق در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به عشق تکانشگری تنظیم هیجان دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
مقدمه: یکی از مهم ترین مسائل دوران دانشجویی، رابطه عاشقانه با جنس مخالف است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم رفتاری هیجان در رابطه تکانشگری و اعتیاد به عشق در دانشجویان انجام شد. روش: روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی و از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 360  دانشجوی کارشناسی دختر و پسر دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1403 بود که به صورت در دسترس از میان دانشجویان در سال تحصیلی 403-1402  انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های اعتیاد به عشق پی بادی (2005)، تکانشگری بارت (2004)، تنظیم رفتاری هیجان کرایج و گارنفسکی (2019) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است )05/0 RMSEA=و 001/0< (P. همه ضرایب مسیر به جز مسیر تنظیم هیجان سازگار به تکانشگری و تنظیم هیجان ناسازگار به اعتیاد به عشق معنادار بود ) 001/0>(P. نتایج نشان داد تنظیم ناسازگارانه هیجان در رابطه ی تکانشگری و اعتیاد به عشق در دانشجویان نقش میانجی دارد ) 001/0>(P، ولی اثر غیر مستقیم تنظیم تکانشگری با میانجی گری تنظیم سازگارانه هیجان بر اعتیاد به عشق دانشجویان معنی دار نبود ) 05/0<(P.  نتیجه گیری: در این راستا می توان نتیجه گرفت تنظیم ناسازگار هیجان از طریق ایجاد چرخه های معیوب در روابط به عنوان یک متغیر میانجی عمل کرده و تکانشگری به واسطه ی تنظیم هیجان ناسازگار در اعتیاد به عشق دانشجویان نقش مهمی دارد.
۲.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان خودپنداشت کم رویی لکنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۶۲
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنطیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 7 تا 9 سال مبتلا به اختلال لکنت مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی شهرستان رشت در سال تحصیلی1401- 1402 بودند. نمونه پژوهش شامل 22 نفر از کودکان با اختلال لکنت که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (11نفر) و گواه (11نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، بسته آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی و هر جلسه 45 دقیقه دریافت کردند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه خودپنداشت (CSCS) پیرز _ هریس (1969) و کمرویی (RSS) چک و بریگز (1990) بود. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودپنداشت و کمرویی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. نتایج بیانگر این مطلب است که آموزش تنظیم هیجان به عنوان راهبردی موثر در جهت ارتقا خودپنداشت و کاهش کمرویی است.
۳.

تأثیر روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت دوانلویی بر کیفیت روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی در نوجوانان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت دوانلویی روابط موضوعی مکانیسم های دفاعی اختلال اضطراب جدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۲۳۴
اختلال اضطراب جدایی از شایع ترین اختلال روانی در نوجوانان است که موجب اختلالات شدید جسمانی و روانی می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت دوانلویی بر کیفیت روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی در نوجوانان با اختلال اضطراب جدایی انجام شد. این پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه دوم دارای اختلال اضطراب جدایی شهرستان خلخال در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل دادند. از این میان تعداد 30 دانش آموز دارای اختلال اضطراب جدایی بر اساس پرسشنامه اضطراب جدایی مارچ و همکاران (1997) و مصاحبه بالینی ساختار یافته و سایر ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت برنامه روان درمانی پویشی کوتاه مدت دوانلویی قرار گرفتند. برای هر دو گروه در مرحله پیش و پس آزمون از پرسشنامه های روابط موضوعی بل (1995) و مکانیسم های دفاعی آندروز و همکاران (1993) استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت می تواند به طور معناداری موجب بهبود کیفیت روابط موضوعی و کاهش مکانیسم های دفاعی ناسازگار در نوجوانان شود. بر این اساس استفاده از روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده دوانلویی می تواند به دانش آموزان دارای اختلال اضطراب جدایی در کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش کیفیت روابط کمک کند.
۴.

اثربخشی آموزش راهبردهای سبک اسناددهی مثبت بر حرمت خود و خودپنداشت خواندن کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآموزی اسنادی حرمت خود خودپنداشت نارساخوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۲
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش سبک اسناددهی مثبت بر حرمت خود و خودپنداشت خواندن در دانش آموزان نارساخوان بود. پژوهش با روش آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد و شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان نارساخوان شهر رشت در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد و ۳۰ دانش آموز نارساخوان به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. داده ها با استفاده از آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1387)، برای تشخیص نارساخوانی در دانش آموزان و با استفاده از مقیاس حرمت خود (پپ و همکاران، 1989) و مقیاس خودپنداشت خواندن (چپمن و تانمر، 1995)، در مرحله پیش آزمون پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل گرد آوری شد. گروه آزمایش برنامه مداخله ای بازآموزی اسنادی مثبت را در 11 جلسه 45 دقیقه ای که 2 بار در هفته برگزار شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در نهایت داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 و با استفاده از روش های آماری تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش سبک اسناددهی مثبت منجر به افزایش معنادار حرمت خود و خودپنداشتِ خواندن در دانش آموزان نارساخوان گروه آزمایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که سبک های اسناددهی مثبت با تغییر در باورها و عادت های فکری ناسازگارانه افراد به هنگام شکست، باعث بهبود حرمت خود و خودپنداشتِ خواندن شده است.
۵.

Comparison of Cognitive Abilities and Personality Traits in Infertile Women with and without Pelvic Inflammatory Disease(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Cognitive Abilities Female infertility Pelvic inflammatory disease personality traits Tubal infertility

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
Objective: Pelvic inflammatory disease is a chronic disease and a common infection in women which is associated with significant complications. This study aimed to compare cognitive abilities and personality traits in infertile women with and without pelvic inflammatory disease. Method: The research method was causal-comparative and the sample of research included 48 infertile women with pelvic inflammatory disease and 57 infertile women without the pelvic inflammatory disease, who were referred to Al-Zahra Hospital in Rasht in 2021 and were selected through the convenience sampling method. The research instruments were a demographic checklist, the Cognitive Ability Questionnaire (Nejati, 2013), and the Neo Personality Questionnaire (McCrae & Costa, 1985). Research data were analyzed using the Mann-whitney test and multivariate variance analysis. Results: The results showed that there was no difference between infertile women with and without pelvic inflammatory disease in cognitive abilities and personality traits (p >0.05). But there was a significant difference between four of the seven components of cognitive ability (memory; P<0.05, U= 899.00, inhibitory control and selective attention; P<0.05, U= 933.00, decision-making; P<0.05, U= 863.500, and sustained attention; P<0.05, U= 924.500), the total score of the cognitive ability variable (P<0.05, U= 815.000), and openness in both upper and lower levels of education (P <0.05, U= 907.50). Conclusion: Infertility with causes of inflammatory and non-inflammatory did not lead to cognitive dysfunction and differences in personality traits but education as a potentially influential variable can play a crucial role, which needs further research.
۶.

تحلیل روابط تکانشگری، تنظیم هیجان و تاب آوری با مولفه های سلامت روان در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری تنظیم هیجان تاب آوری سلامت روان خودآسیب زنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۶۹
هدف: مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط تکانشگری، تاب آوری و تنظیم هیجان با مولفه های سلامت روان در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه اولیه 508 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که پرسشنامه های خودآسیب زنی، فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های روانی، فرم کوتاه مقیاس تکانشگری، مقیاس تنظیم هیجانی، فرم کوتاه مقیاس تاب آوری را تکمیل کردند. براساس نتایج پرسشنامه خودآسیب زنی 295 نفر با حداقل 1 بار سابقه خودآسیب زنی به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها با روش همبستگی کانونی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای پژوهش با مولفه های سلامت روان شامل اضطراب، افسردگی و جسمانی سازی در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی همبستگی کانونی معنادار داشتند و ضریب همبستگی برابر با 80/0 بود. این همبستگی با تکانشگری و تنظیم هیجان مثبت و با تاب آوری منفی بود (001/0> P). همچنین 64 درصد از تغییرات مولفه های سلامت روان قابل پیش بینی است. بیش ترین وزن کانونی نیز متعلق به تاب آوری(63/0) و افسردگی(62/0-) بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش متغیرهای تکانشگری، تنظیم هیجان و تاب آوری بر روی مولفه های سلامت روان در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی تاثیر می گذارند و از این طریق می توانند موجب بروز رفتارهای خودآسیب زنی شوند. متغیر تاب آوری بیش ترین نقش را در این رابطه ایفا می کند که براین اساس با آموزش تاب آوری به دانشجویان در هنگام ورود به این دوره می توان از رفتارهای خودآسیب زنی و سایر مشکلات سلامت روان پیشگیری کرد.
۷.

تأثیر بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی بر مهارت های هیجانی کودکان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب جدایی بازی درمانی مهارت هیجانی نقاشی درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۳۴۸
طبق شواهد پژوهشی کودکان با اختلال اضطراب جدایی رفتارهای خودتنظیمی ضعیف تری دارند و در تنظیم هیجانات و رفتارها مشکلات بیشتری دارند. هدف پژوهش تعیین تأثیر آموزش بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی بر مهارت های هیجانی کودکان با اختلال اضطراب جدایی بود. در این پژوهش نیمه آزمایشی، از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم با اختلال اضطراب جدایی شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1399 بود. نمونه پژوهش 30 کودک با اختلال اضطراب جدایی بود که به صورت در دسترس شناسایی و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب جدایی (مارچ و همکاران، 1997) و پرسشنامه مدیریت هیجان (زیمن، 2001) استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی را دریافت کردند و برای گروه کنترل مداخله ای ارائه نشد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی موجب بهبود مهارت های هیجانی کودکان با اختلال اضطراب جدایی شد (001/0 > P). با توجه به این نتیجه می توان از بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی به عنوان روش درمانی مؤثر برای ارتقاء سلامت روانی و پیشگیری از مشکلات روان شناختی کودکان با اختلال اضطراب جدایی استفاده کرد.
۸.

اثربخشی درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر اینترنت بر مسئولیت پذیری افراطی و تحریک پذیری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال وسواسی – جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری تحریک پذیری درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر اینترنت مسئولیت پذیری نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اینترنت بر مسئولیت پذیری افراطی و تحریک پذیری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال وسواسی – جبری شهر رشت در سال تحصیلی 1401- 1400 بود.روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر پایه های پنجم و ششم دارای اختلال وسواس فکری – جبری دبستان های ابتدایی شهر رشت در سال 1401-1400 بود که از میان 28 نفر به عنوان نمونه شناسایی شدند و پس از غربالگری بر اساس ملاک های ورود، 24 نفر آن ها در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایدهی شدند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (انفرادی) درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر اینترنت را دریافت کردند. در این پژوهش از مقیاس وسواسی – جبری ییل براون (YBOCS)، برای غربالگری، مصاحبه بالینی برای تشخیص، نگرش مسئولیت پذیری سالکوسکیس (RAS) و پرسشنامه واکنش پذیری عاطفی استرینگز (ARI) برای پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل آزمون واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایح پژوهش نشان می دهد درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر اینترنت در کاهش مشکلات مسئولیت پذیری افراطی و تحریک پذیری دختران نوجوان موثر بوده است. این نتایج حاکی از آن است که استفاده از درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اینترنت، می تواند به عنوان یک خط درمانی منجر به ارتقا خدمات درمانی برای بیماران مبتلا به وسواس گردد.
۹.

Comparison of Family Functions in Infertile Women with and without Pelvic Inflammatory Disease(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Emotional fusion Family functions Female infertility Pelvic inflammatory disease Tubal infertility

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۱۱
Objective: Pelvic inflammatory disease is a common infection that can reduce family functioning by causing long-term complications such as chronic pelvic pain and infertility. This study Aimed to compare family functions in Infertile women with and without the pelvic inflammatory disease. Method: The research method was causal-comparative and the participants included 48 infertile women with pelvic inflammatory disease and 57 infertile women without The pelvic inflammatory disease, who were referred to Al-Zahra Hospital in Rasht in 2021. Based on the patients' records and the diagnosis of the gynecologist, infertile women with pelvic inflammatory disease (tubular factor) and infertile women without pelvic inflammatory disease (due to other causes) were selected purposefully. A demographic checklist and McMaster Family Functioning Questionnaire were used to collect data. Research data were analyzed using one-way and multivariate variance analysis. Results: The results showed that there was a significant difference between the mean scores of emotional fusion in infertile women with pelvic inflammatory disease and infertile women without pelvic inflammatory disease (P <0.05). In addition, there was a significant difference in the two levels of high and low education in emotional control and response and interaction between group and education components (P <0.05). Conclusion: According to the results of this study and the importance of the emotional integration component in women with infertility without pelvic inflammatory disease, this component can be used as a strength in these women for more effective communication in married life and to reduce the negative effects of infertility and education should be further examined as a possible influential variable.
۱۰.

تأثیر آموزش راهبردهای سبک اسناددهی مثبت بر انگیزش خواندن در کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی ذهن مداخلات بازی محور نقص در کارکردهای اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف: سبک اسنادی و انگیزش خواندن از جمله عوامل مهم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر آموزش سبک اسنادی مثبت بر انگیزش در دانش آموزان نارساخوان است. روش: روش این پژوهش، آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمام دانش آموزان نارساخوان شهر رشت بود که در سال تحصیلی 1399 - 1398 در مرا کز اخت الل یادگیری مشغول تحصیل بودند. از این جامعه آماری بر حسب شرایط ورود و خروج افراد نمونه، 30 دانش آموز انتخاب شده و سپس به دو گروه آزمایشی و گواه به طور تصادفی جایدهی شدند. در این مطالعه آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی ) 1387 ( جهت تشخیص نارساخوانی اجرا شد، آنگاه پرسشنامه ویگفلد و گاتری ) 1997 ( جهت اندازه گیری سطح انگیزش خواندن استفاده شد که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایشی برنامه بازآموزی سبک اسنادی مثبت را طی 11 جلسه 45 دقیقه ای به مدت 6 هفته دریافت کردند. ولی گروه گواه بجز برنامه متداول آموزشگاه، برنامه دیگری دریافت نکردند. در نهایت داده های به دست آمده با روش های آماری آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مداخله بازآموزی اسنادی موجب بهبود انگیزش خواندن در دانش آموزان نارساخوان شد. یعنی نشان دهنده افزایش معنا دار انگیزش دانش آموزان نارساخوان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه است ) 05 / .)P<0 نتیجه گیری: درمان بازآموزی اسنادی با ایجاد اسنادهای مثبت باعث تأمین سالمت روانی دانش آموزان نارساخوان می شود. بدین نحو می توان از هدر رفتن وقت، انرژی و هزینه های گزاف ناشی از مداخله های درمانی این گروه، تا حدودی پیشگیری کرد.
۱۱.

مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش تئوری انتخاب آموزش فلسفه کندوکاو کفایت اجتماعی جهت گیری هدف کودکان کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف: کار اجباری برای کودکان دارای پیامدهای منفی شناختی، اجتماعی و عاطفی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان کار شهرستان رشت در سال 1400 بودند. تعداد 45 نفر از کودکان کار با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در سه گروه مساوی شامل گروه های آموزش تئوری انتخاب، آموزش فلسفه کندوکاو و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش اول 8 جلسه تحت آموزش تئوری انتخاب و گروه آزمایش دوم 10 جلسه تحت آموزش فلسفه کندوکاو قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های کفایت اجتماعی (Felner, 2002) و جهت گیری هدف (Midgley et al., 1998) بودند و داده های حاصل از آن با روش های تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف تسلطی گرایشی، تسلطی اجتنابی و عملکردی گرایشی در کودکان کار شد (05/0P<)، اما در جهت گیری هدف عملکردی اجتنابی بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). همچنین، بین گروه های آزمایش آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو از نظر هیچ یک از متغیرهای کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: با توجه به نتایج برای بهبود کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار می توان از روش های آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو استفاده کرد.
۱۲.

مقایسه خودنظم جویی تحصیلی، نشاط ذهنی، و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودنظم جویی تحصیلی نشاط ذهنی سرزندگی تحصیلی اختلال یادگیری ویژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۲۹۳
زمینه و هدف: در سال های اخیر با ارتقای نظام آموزشی، درمان ناتوانی در یادگیری در دانش آموزان، توجه بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. در نتیجه مطالعه ابعاد روان شناختی دانش آموزان با اختلالات یادگیری و شناسایی عوامل مؤثر بر آن از اهمیت زیادی برخوردار است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودنظم جویی تحصیلی، نشاط ذهنی، و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش: طرح این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه های سوم تا ششم ابتدایی مدارس ناحیه 1 و 2 شهر رشت در سال تحصیلی 1401-1400 بود که تعداد آنها 15071نفر بود. نمونه مورد مطالعه 120 نفر (شامل60 دانش آموز با اختلال یادگیری و 60 دانش آموز بدون اختلال) بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن شرایط ورود و خروج انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های خودنظم بخشی تحصیلی (اسوالند و کارین، 2007)، نشاط ذهنی(ریان و فردریک، 1997) و سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون های تی و تحلیل واریانس چندمتغیره، انجام شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه از نظر نمره کل خودنظم جویی تحصیلی و ابعاد آن (تنظیم بیرونی، تنظیم درون فکنی شده، تنظیم مشخص شده، انگیزش ذاتی)، نشاط ذهنی و سرزندگی تحصیلی، نمرات کمتری نسبت به دانش آموزان بدون اختلال به دست آوردند (0/01 < P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در خودنظم جویی تحصیلی، نشاط ذهنی، و سرزندگی تحصیلی، وضعیت ضعیف تری نسبت به دانش آموزان بدون اختلال یادگیری ویژه دارند. بنابراین می توان از طریق شناسایی زودهنگام این دانش آموزان، آگاهی بخشی والدین و معلمان مدارس، و اجرای برنامه های غربالگری و توانبخشی زودهنگام، نسبت به رفع این مشکلات اقدام کرد.
۱۳.

اثربخشی رویکرد درمان مثبت نگر بر کیفیت خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد درمان مثبت نگر کاهش درد بهبود خواب مولتیپل اسکروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۴۰۲
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثر رویکرد درمان مثبت نگر بر بهبود خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس بود . روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهرستان رشت در سال 1397 بود. نمونه پژوهش 24 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بودند که از میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شناسایی و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری (گروه آزمایشی و گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ، مدیریت درد، استفاده شد. برای گروه های آزمایش 8 جلسه درمانی 60 دقیقه ای برگزار شد، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر مدیریت درد و کیفیت خواب بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مؤثر بوده است (001/0> P ) . نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از آن است که روان درمانی مثبت نگر بر متغیرهای روان شناختی مؤثر و از آن ها به عنوان درمان های مکمل در کنار درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس می توان استفاده کرد.
۱۴.

تأثیر ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی بر مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۳۰۱
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی بر مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان با اختالل اضطراب جدایی بود. روش: طرح پژوهش از نوع آزمایشی، از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم با اخت الل اضطراب جدایی شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1399 بود. نمونه پژوهش 30 کودک با اختالل اضطراب جدایی بود که به صورت در دسترس شناسایی و در 2 گروه آزمایشی و گواه )هر گروه 15 نفر (. جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب جدایی مارچ و همکاران و پرسشنامه مشکلات رفتاری-هیجانی آخنباخ استفاده شد. گروه آزمایشی در 10 جلسه 45 دقیقه ای ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی را دریافت کرد؛ و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی منجر به کاهش مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان با اخت الل اضطراب جدایی شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان از ترکیب بازی درمانی گروهی با نقاشی به عنوان روش درمانی مؤثر و مکمل در کنار سایر روش های دیگر برای ارتقاء س المت روانی و پیشگیری از مشکلات رفتاری کودکان با اختالل اضطراب جدایی استفاده کرد. شماره ی مقاله: 5
۱۵.

تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب جدایی تنظیم هیجان و رفتار های انطباقی/ اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۲۸۶
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش 20 نوجوان دارای اضطراب جدایی بودند که از میان نوجوانان مشغول به تحصیل در پایه های متوسطه اول و دوم مدرسه هنر و ادبیات تهران در سال تحصیلی 99-1398 شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مدل گراس را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت تک نفره دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای نگرفت. برای گرد آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب جدایی مارچ و همکاران (1997) و پرسشنامه عملکرد انطباقی/ اجتماعی اسپنس و همکاران (2002) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در افزایش رفتارهای انطباقی/ اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی مؤثر بوده است (001/0>ρ). با توجه به یافته ها به نظر می رسد می توان از آموزش تنظیم هیجان به منظور مدیریت اضطراب و افزایش رفتارهای انطباقی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی به عنوان برنامه آموزش تکمیلی در کنار سایر روش های درمانی استفاده کرد.
۱۶.

Comparison of Mental Toughness and Sense of Coherence in Natural and Steroid Bodybuilders(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۴۶
Objective: Bodybuilding has attracted a lot of people in recent years, but despite the popularity of using unauthorized and steroid drugs, it has caused many problems for athletes. The purpose of the present study was therefore to compare mental toughness and sense of coherence in natural and steroid bodybuilders. Method: This study was a descriptive and causal-comparative study. The statistical population consisted of all natural and steroid bodybuilders in Rasht in 2019 from 120 individuals (60 natural bodybuilders and 60 steroid bodybuilders) they were selected purposefully and included questionnaires on sport mental toughness Sheard, Golby & Van Wersch (2009) and Sense of coherence Antonovsky (1993) responded. Data were analyzed using multivariate analysis of variance by SPSS 24 software. Results: The findings of this study showed that there was a significant difference between the components of mental toughness and sense of coherence in the two groups (P<0.01). Natural bodybuilders had higher levels of Confidence (24.93, P<0.001), Constancy (15.60, P<0.006), Control (14.43, P<0.001), and sense of coherence (21.88, P<0.001) compared to steroid bodybuilders. Discussion: The results obtained from this research show that the abuse of steroid drugs has a significant impact on the psychological and physical aspects of bodybuilders. For this purpose, it is necessary to prevent possible injuries by providing proper information and providing psychological services to professional athletes.
۱۷.

مقایسه مزاج های عاطفی- هیجانی در زنان با و بدون اختلال میل/ برانگیختگی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال میل / برانگیختگی جنسی شخصیت مزاج های عاطفی - هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۳۷۵
هدف پژوهش حاضر، مقایسه مزاج­های عاطفی- هیجانی در زنان با و بدون اختلال میل/ برانگیختگی جنسی است. این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه­ای است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان مراجعه­کننده به ورزشگاه­های سطح شهر رشت در سال­های 98-1397 بود. نمونه پژوهش شامل 65 زن دارای اختلال میل/ برانگیختگی جنسی و 85 زن بدون اختلال بود که به شکل هدفمند وارد پژوهش شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه علاقه و میل جنسی زنان (سیلز و همکاران، 2005)، مصاحبه بالینی براساس ملاک­های DSM-5 ، پرسشنامه ترکیبی مزاج­های عاطفی- هیجانی (لارا و همکاران، 2012) و پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ، 1979) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که زنان دارای اختلال میل و برانگیختگی جنسی از لحاظ مزاج عاطفی از اضطراب، افسردگی، ادوارخویی، ملالت و تغییرپذیری بیشتر و سرحالی و هیجان­زدگی کم­تر و از لحاظ مزاج­های هیجانی از اراده، مقابله وکنترل کم­تری در مقایسه با گروه بدون اختلال برخوردار هستند. اما بین دو گروه، در بی­تفاوتی، وسواس، تحریک­پذیری، بازداری­زدایی و سرخوشی (مولفه­های مزاج­ عاطفی) و خشم، بازداری و حساسیت (مولفه­های مزاج هیجانی) تفاوتی دیده نشد. بر اساس این یافته­ها می­توان نتیجه گرفت که مزاج­های عاطفی- هیجانی می­تواند در شکل­گیری و تشدید اختلال میل و برانگیختگی جنسی زنان موثر باشد. این یافته­ها می­تواند به بحث در مورد آسیب­شناسی، آموزش و درمان این زنان کمک کند.
۱۸.

اثربخشی آموزش مهربانی به خود بر بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدتنظیمی هیجانی خودآسیب رسان فرسودگی تحصیلی مهربانی به خود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۳۶۴
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهربانی به خود بر بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر خودآسیب رسان بود. این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر خودآسیب رسان در پایه یازدهم رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه پژوهش 35 دانش آموز دختر خودآسیب رسان بود که به صورت تصادفی در دو گروه (18 نفر گروه آموزش مهربانی به خود و 17 نفر گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه خودآسیب رسان ، مصاحبه بالینی ساختار یافته بر اساس DSM-V، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش، آموزش مهربانی به خود را در هشت جلسه و گروه کنترل، آموزش نما را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهربانی به خود در کاهش بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان خودآسیب رسان تأثیر دارد. این یافته ها بیان می کند که آموزش مهربانی به خود می تواند به عنوان تعدیل کننده خودآسیب رسانی و بهبود مشکلات هیجانی دانش آموزان خودآسیب رسان در قالب یک بسته آموزشی مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
۱۹.

مقایسه تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه در زنان دارای شاخص توده بدنی بالا با و بدون اختلال پرخوری و زنان دارای وزن بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزاردیدگی خوردن ذهن آگاهانه اختلال پرخوری شاخص توده بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۲
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه در زنان دارای شاخص توده بدنی بالا با و بدون اختلال پرخوری و زنان دارای وزن بهنجار بود. این پژوهش توصیفی، با طرح علی مقایسه ای انجام گرفت. جامعه پژوهش را زنان مراجع دو مرکز مشاوره تغذیه شهرستان رشت در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 179 آزمودنی (50 زن دارای شاخص توده بدنی بالا با اختلال پرخوری، 69 زن دارای شاخص توده بدنی بالا بدون اختلال پرخوری و 60 زن دارای وزن طبیعی) مراجعه کننده به این دو مرکز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تشخیصی اختلالات خوردن استیک و همکاران (2000)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003) و پرسشنامه خوردن ذهن آگاهانه فرامسون و همکاران (2009) استفاده شد. داده ها با تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیری به منظور کنترل سن تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تجربیات آزاردیدگی در زنان چاق و دارای اضافه وزن با اختلال پرخوری بیش از زنان بدون اختلال و در هر دو گروه بیشتر از زنان دارای وزن بهنجار است. زنان گروه دارای اختلال پرخوری نمرات خوردن ذهن آگاهانه کمتری نسبت به زنان بدون اختلال و هر دو گروه نمره پایین تری از زنان دارای وزن طبیعی داشتند. با توجه به یافته ها، تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه نقش مهمی در آسیب شناسی چاقی، اضافه وزن و اختلال پرخوری دارند. بنابراین، طراحی برنامه های آموزشی/ درمانی با هدف کاهش پیامدهای روانشناختی آزاردیدگی و آموزش تکنیک های خوردن ذهن آگاهانه، می تواند راهگشا باشد.
۲۰.

The Frequency of Self-harm Behaviors among University Students

کلیدواژه‌ها: Direct self-harm Indirect self-harm university students

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۲۳۴
One of the common problems among university students is self-harm behavior which has many negative consequences for the people involved and the society. The aim of this study is to investigate the frequency of occurrence of self-harm behavior in university students. The participants of this descriptive study include the entire undergraduate students of the University of Guilan in the academic year 2019-20. A total of 508 students (368 females and 140 males) are selected based on Convenience Sampling. For data collection, the Self-harm Inventory Questionnaire (SHI) is employed; moreover, descriptive statistics as well as Chi-square test are used. According to the findings, 17.8% of students have self-harm behavior. The results of Chi-square test reveal that there is no significant difference between male and female students in terms of the frequency of occurrence of direct, indirect and general self-harm behavior (P> 0.01). Burning the body, recklessness in driving, alcohol abuse and deliberate loss of job in male students and being involved in relationships that expose one to sexual abuse and deliberate self-starvation are more common in female students (p< 0.01).  Also, local and non-local university students and different age groups of students show significant different behavior in terms of direct and indirect self-harm (P<0.01). Based on the findings, it can be stated that self-harm is relatively common behavior among university students. As a result, these people need to be identified and treated in a timely manner to reduce the negative consequences of this kind of behavior.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان