ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۵٬۴۴۸ مورد.
۵۲۸۱.

تعیین الگوی بومی و بهینه مشارکت عمومی-خصوصی با استفاده از تکنیک SAW:پروژه های زیرساختی صنایع تبدیلی-تکمیلی محصولات کشاورزی سازمان مدیریت میادین میوه و تره بار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت عمومی-خصوصی الگوی بومی و بهینه توسعه زیرساخت های حوزه کشاورزی روش SAW

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۲
از موانعی که دولت ها، به ویژه کشورهای در حال توسعه با آن مواجهند، محدودیت منابع جهت اجرای طرح های سرمایه گذاری است. لذا بهره گیری از مدل های ترکیبی پروژه های سرمایه گذاری از جمله مشارکت عمومی- خصوصی مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. همچنین، نهادهای عمومی مانند شهرداری و سازمانهای تابعه آن مانند سازمان مدیریت میادین میوه و تره بار هم به منظور ارتقاء کیفی و کمی توسعه زیرساخت های حوزه کشاورزی، استفاده از ظرفیت های مردمی را در الویت قرار داده اند. هدف از پژوهش حاضر تعیین الگوی بومی و بهینه مشارکت عمومی-خصوصی برای سازمان مدیریت میادین میوه و تره بار در حوزه توسعه صنایع تبدیلی-تکمیلی می باشد. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای، اسنادی و پرسشنامه جمع آوری شده است. تکنیک مورد استفاده مدل SAW می باشد. در این پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی الگوهای بومی تعیین و با استفاده از 13 معیار موثر در حوزه مشارکت مانند میزان نیاز به انعطاف در دوره ساخت، به حداقل رسیدن دعاوی، انتقال بهینه ریسک به مشاور و پیمانکار و ...... الگوی بهینه از بین الگوهای بومی ارزیابی گردید. به منظور امتیازدهی به الگوها از پرسشنامه با حجم نمونه 46 نفر با طیف لیکرت 5 گزینه ای استفاده شد. پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ 82/0 با نرم افزار SPSS محاسبه شد. به منظور وزن دهی از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که الگوی بهینه مشارکت عمومی-خصوصی، مدل BOLT با مقدار 908/0 می باشد که در رتبه اول قرار گرفته است. مدلهایBOT ، ROO، BOO با مقدار884/0، 844/0و 812/0به ترتیب در رتبه دوم، سوم و چهارم قرار دارند.
۵۲۸۲.

تدوین راهبردهای جذب گردشگر در موزه هنرهای تزیینی ایران، اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات بازدیدکننده نیازسنجی مخاطب موزه هنرهای تزیینی ایران بازارپژوهی در موزه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۹
امروزه موزه ها در شهر، در راستای عدالت اجتماعی فرهنگی شکل می گیرند و درگاهی برای درک و دریافت همه شهروندان از زیست انسان و محیط پیرامونی هستند. این اماکن اگرچه در موضوع، مقیاس، کیفیت و عملکرد متفاوت هستند، برای شناسایی و جذب بیشترین مخاطب و خدمت رسانی بهتر تلاش و رقابت می کنند. موزه هنرهای تزیینی ایران، واقع در عمارت رکیب خانه اصفهان، با وجود پتانسیل های فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی، از کمبود بازدیدکننده در مقایسه با موزه های رقیب رنج می برد. این پژوهش با هدف تدوین راهبردهای مؤثر برای جذب مخاطب بیشتر به این موزه، عوامل مؤثر بر این چالش را شناسایی و راهکارهای عملیاتی را ارائه می کند. مسئله اصلی پژوهش بررسی دلایل استقبال کم از موزه و شناسایی راهبردهای مناسب برای افزایش بازدیدکنندگان است. پرسش های پژوهش شامل شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی، فرصت ها و تهدیدهای خارجی، تعیین موقعیت راهبردی موزه و ارائه راهکارهای عملی برای جذب مخاطب هستند. این مطالعه از روش کیفی با رویکرد نمونه موردی بهره گرفته و داده ها از طریق ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه با مشارکت خبرگان موزه داری جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک SWOT نشان داد این مکان در موقعیت راهبردی «محافظه کارانه» قرار دارد، به این معنا که با وجود فرصت های خارجی فراوان، ضعف های داخلی مانع بهره برداری کامل از این پتانسیل ها شده اند. نتایج پژوهش به ارائه راهبردهایی مانند توسعه بازار (ایجاد پایگاه داده مستقل، راه اندازی وب سایت و اطلاع رسانی به تورلیدرها)، رسوخ در بازار (طراحی کاتالوگ، استفاده از بیلبوردها و برپایی نمایشگاه های مناسبتی)، توسعه محصول (ارائه محتوای دیجیتال، تورهای ویژه و امکانات رفاهی) و یکپارچگی افقی (برگزاری نمایشگاه های مشترک و فروش بلیط های ادغامی) منجر شد. این راهبردها با تأکید بر نیازهای مخاطبان و تقویت ارتباط موزه با جامعه، نه فقط به رونق موزه هنرهای تزیینی کمک می کند، بلکه گامی در راستای پویایی اقتصاد گردشگری شهری در اصفهان برمی دارد. این پژوهش با ارائه چارچوبی عملیاتی، خلأ موجود در مطالعات پیشین را پر می کند و به غنای دانش بازاریابی موزه ای می افزاید.
۵۲۸۳.

شناسایی پیشران های حیاتی مؤثر در گردشگری شهری با رویکرد آینده پژوهی و تدوین مطلوب ترین سناریو (مطالعه موردی: شهرستان فردوس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی سناریونویسی شهرستان فردوس گردشگری شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۱
هدف: صنعت گردشگری یکی از صنایع خدماتی مهم در جهان محسوب می شود که همواره عاملی در جهت پیشرفت تمام کشورهای دنیا بوده است. با توجه به اینکه شناخت ظرفیت های خاص هر منطقه و شهر می تواند نقش مهمی در بهبود برنامه ریزی های آتی و رونق اقتصاد محلی داشته باشد، هدف پژوهش حاضر شناخت مهم ترین پیشران های تأثیرگذار در آینده گردشگری شهرستان فردوس و تدوین مناسب ترین سناریوها برای طراحی عملی ترین برنامه ریزی هاست. روش: پژوهش حاضر از لحاظ نوع کاربردی، از نظر هدف توصیفی- تحلیلی و از حیث روش ترکیبی از روش های کتابخانه ای و پیمایشی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است. نمونه برداری به صورت کیفی و با مصاحبه از 30 نفر از متخصصان حوزه گردشگری انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج از بین 46 پیشران پژوهش، 9 پیشران تورهای تخصصی آب گرم معدنی، زیرساخت های نرم، تبلیغات گردشگری، نیروی انسانی متخصص، اماکن اقامتی برای تمامی سلیقه ها و هزینه ها، قوانین و مقررات گردشگری، زیرساخت های اسکان، بیمه گردشگری و پیشران توان طبیعی بیش ترین تأثیر را در آینده گردشگری شهرستان فردوس دارند. همچنین با استفاده از نرم افزار سناریوویزارد 4 سناریوی قوی استخراج شد که در این بین سناریوی 2 مطلوب ترین سناریو شناخته شد. همچنین 2 سناریو وضعیت نسبتاً مطلوب و یک سناریو نیز وضعیت بحرانی برای آینده گردشگری شهرستان داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج سناریوها، به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیح در حوزه گردشگری شهرستان، توجه به نیروهای متخصص بومی، قابلیت های طبیعی با محوریت چشمه های آب گرم و نقش آن در رونق گردشگری سلامت، توجه به میراث فرهنگی و تاریخی و ظرفیت های گردشگری بیابان، استفاده از ظرفیت فضای مجازی و برنامه ریزی ساختاری در استفاده از توان بخش خصوصی در اولویت است.
۵۲۸۴.

مطالعه ای در اقتصاد خلاق محلی برای شناخت نوع مداخله در محیط پیرامون مسجد کبود شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی بافت تاریخی توسعه اقتصادی محله محور اقتصاد خلاق شهری محوطه مسجد کبود تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۱
در سال های اخیر، بسیاری از بافت های تاریخی شهری، به ویژه در کلان شهرهای ایران، با چالش هایی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مواجه شده اند که سبب کم رنگ شدن نقش این مناطق در فرآیند توسعه شهری شده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه یک الگوی بازآفرینی پایدار اقتصادی با تمرکز بر اقتصاد خلاق، به مطالعه موردی بافت پیرامون مسجد کبود تبریز پرداخته است و این هدف با تأکید بر شناسایی ظرفیت های اقتصاد محلی مانند صنایع دستی، مشاغل خرد، بازارهای سنتی و شبکه های اجتماعی فعال در محدوده مورد مطالعه بود که با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای، برداشت های میدانی و تحلیل کارشناسی گردآوری شده اند و برای تحلیل داده ها از تکنیک SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود ظرفیت های ارزشمند تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی، مداخلات ناکارآمد سه دهه اخیر مانع از بالفعل شدن پتانسیل های اقتصاد محلی در راستای اقتصاد خلاق شده اند و راهکارهایی مانند برندسازی شهری با تکیه بر هویت محلی، توسعه گردشگری فرهنگی مبتنی بر اقتصاد درون زای محله، بازتعریف کاربری های مرتبط با فعالیت های خلاق و پشتیبانی از مشاغل محلی، به عنوان محورهای اصلی بازآفرینی خلاق پیشنهاد شده اند. در نهایت، پژوهش تأکید می کند تحقق بازآفرینی موفق نیازمند سیاست گذاری هایی است که مشارکت شهروندان، نگاه فرهنگی و هماهنگی میان ظرفیت های بومی و برنامه ریزی شهری را در اولویت قرار دهد.
۵۲۸۵.

تحلیل اثر رشد نرخ ارز بر شاخص قیمت زمین شهری (رویکرد الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد ایران تورم توسعه پایدار شهری قیمت زمین نرخ ارز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۲
مقدمه زمین در بخش های مختلف از جمله مسکن، کشاورزی، صنعت و شروع هر فعالیت اقتصادی یکی از نهاده های مهم در کنار سرمایه و نیروی کار به شمار می رود. برخورداری از زمین برای بسیاری از خانواده ها به منظور برطرف کردن نیازهای ضروری برای سکونت و برای بنگاه ها به عنوان نهاده تولید محسوب می شود و جنبه سرمایه ای آن کم رنگ است (Ghanbari et al, 2017). در اقتصادهای درحال توسعه ازجمله اقتصاد ایران، سرمایه گذاری در دارایی های ثابت مانند زمین و مسکن عایدی بالایی داشته که با وجود تورم بالا می تواند به عنوان یک سپر تورمی، قدرت خرید خانواده ها را متناسب با تورم حفظ کند (Najafi, 2013). از سوی دیگر، نرخ ارز یکی از عوامل مهم اثرگذار در اقتصاد ایران است. با توجه وابستگی اقتصاد ایران به نرخ ارز، نوسانات آن در عملکرد اقتصادی و قیمت کالاها و خدمات نقش اساسی دارد. زمین نیز به عنوان یک کالای بادوام، قیمت آن در بازار با عرضه و تقاضا تعیین می شود و از اثرات نرخ ارز جدا نیست (Tavakoli & Sayah,2010). طی سال های گذشته به واسطه افزایش سطح عمومی قیمت ها و افزایش تقاضای سرمایه ای زمین قیمت این نهاده بیشتر افزایش یافته؛ و از این منظر نقش پررنگی در افزایش قیمت کالاها داشته است و به عنوان یکی از عوامل بروز شرایط رکود تورمی در اقتصاد به شمار می رود. زمین که بیشترین سهم را در قیمت مسکن به عنوان یک کالای ضروری بدون جایگزین دارد، باعث افزایش شدید قیمت مسکن نیز شده است. عوامل زیادی در افزایش سطح عمومی قیمت ها و افزایش قیمت زمین دخیل بوده است. با توجه به وابستگی اقتصاد ایران به نرخ ارز، یکی از عوامل مهم تورم، تغییرات نرخ ارز بوده که اثر شدیدی بر افزایش قیمت کالاها و خدمات و به تبع آن، زمین دارد (Tavakoli & Sayah,2010). قیمت زمین به عنوان یک نهاده، بیانگر هزینه تأمین مالی در زمان حال (که گاه آن را با قیمت عرضه سرمایه برابر می دانند) و انتظارات درباره هزینه تأمین مالی در آینده است و از منظر فشار هزینه و افزایش قیمت نهاده می تواند موجب تورم یا تشدید آن شود. پژوهش های مختلفی در مورد نرخ ارز و چگونگی اثرگذاری آن بر اقتصاد و همچنین، قیمت زمین و عوامل مؤثر بر آن انجام شده، اما هیچ یک رابطه بین نرخ ارز و زمین را بررسی نکرده و چگونگی اثرگذاری آن ها هنوز مورد سؤال است. از آنجا که زمین در دیدگاه برخی اقتصاددانان در کنار سرمایه و نیروی کار به عنوان یک نهاده مهم در تابع تولید به صورت جدا در نظر گرفته می شود؛ بنابراین شناخت عوامل مؤثر بر آن اهمیت بالایی دارد. از آنجا که اقتصاد ایران به شدت متأثر از نرخ ارز بوده و زمین نیز علاوه بر نهاده تولید یک کالای سرمایه ای و کم ریسک محسوب می شود. بنابراین، میزان اثرپذیری آن حائز اهمیت است. در واقع هدف اصلی پژوهش، پاسخ به این سؤال است که نرخ ارز چگونه و چه مقدار بر قیمت زمین شهری اثرگذار است. مواد و روش ها این پژوهش با هدف بررسی چگونگی اثرگذاری نرخ ارز بر قیمت زمین شهری به عنوان یک کالا در اقتصاد است که با بهره گیری از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی انجام شده و اثر نرخ ارز بر شاخص قیمت زمین شهری را از سال 1371 تا 1400 به دو صورت کوتاه مدت و بلندمدت بررسی کرده و به نتایج مفیدی دست یافته است که توجه به آن ها در حوزه برنامه ریزی و سیاست گذاری مفید خواهد بود. این مدل به ویژه برای حل مسائل مرتبط با سری های زمانی به کار می رود و می تواند هم در شرایط پایا بودن داده ها و هم در شرایط دارای یک بار تفاضل گیری برای پایاسازی استفاده شود. این انعطاف پذیری مدل ARDL مزیت بزرگی در تحلیل اقتصادسنجی فراهم می کند. مدل ARDL با استفاده از ترکیبی از وقفه های گذشته متغیر وابسته و متغیرهای توضیحی (مستقل) طراحی می شود. از جمله مزایای مدل خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی می توان به عدم نیاز به یکسان بودن مرتبه هم انباشتگی متغیرها در سطح یا تفاضل مرتبه اول، امکان تحلیل روابط کوتاه مدت و بلندمدت به طور هم زمان، قابلیت اعمال در نمونه های کوچک و انعطاف پذیری بالا در مسائل اقتصادی اشاره کرد. با توجه به اینکه تعداد مشاهدات (30 سال) بوده و حداقل داده لازم برای این مدل موجود است؛ لذا این روش برای برآورد ارتباط رشد نرخ ارز و رشد شاخص قیمت زمین شهری متناسب ارزیابی شده است. یافته ها نتایج مدل بیانگر آن است که رشد شاخص قیمت زمین تابعی از خود متغیر وابسته با تأخیر زمانی یک و دو ساله بوده است. با توجه به برآورد صورت گرفته، در صورت افزایش 1 درصدی قیمت ارز، شاخص قیمت زمین با رشد 0/70 درصدی در همان دوره همراه خواهد شد. همچنین، نتایج بیانگر آن است در بلندمدت تأثیرپذیری رشد شاخص قیمت زمین شهری از رشد نرخ ارز معنادار نبوده است. با وجود این تأثیرپذیری مداخله دولت برای جلوگیری از شکست بازار و کنترل بازار ضروری است که سیاست ها و راهکاری هایی نیز به منظور کنترل و مدیریت نرخ ارز و قیمت زمین شهری ارائه شده است که با اجرای آن ها می توان نرخ ارز را کنترل کرد و بازار زمین را به ثبات رسانید. نتیجه گیری همان طور که اشاره شد، در این پژوهش اثر رشد نرخ ارز بر رشد شاخص قیمت زمین شهری طی 1371 تا 1400 با استفاده از روش الگوی خودرگرسیونی با وقفه گسترده مورد ارزیابی قرار گرفته است. زمین یک کالای ضروری برای هر فرد به عنوان نهاده برای ساخت مکان زندگی است. علاوه بر آن، به عنوان یک منبع اصلی و تجدیدناپذیر در توسعه پایدار شهری نیز محسوب می شود. از این رو مدیریت عرضه و کنترل قیمت و توزیع عادلانه آن امری ضروری است. با توجه وابستگی اقتصاد ایران به نرخ ارز، نوسانات آن در عملکرد اقتصادی و قیمت کالاها و خدمات نقش اساسی دارد. با توجه به اینکه زمین نیز به عنوان یک کالا قیمت آن در بازار با عرضه و تقاضا تعیین می شود، از اثرات نرخ ارز دور نیست. این اساس در کوتاه مدت 1 درصد افزایش در قیمت نرخ ارز به رشد 0/7 درصدی شاخص قیمت زمین شهری می شود. همچنین، نتایج بیانگر آن است در بلندمدت تأثیرپذیری رشد شاخص قیمت زمین شهری از رشد نرخ ارز معنادار نبوده است.
۵۲۸۶.

تدوین راهبردهای بوم شهر با تأکید بر پتانسیل های محیطی و اجتماعی (مطالعه موردی شهر گراش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوم شهر توسعه پایدار ظرفیت محیطی و اجتماعی معماری سنتی شهر گراش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۵۹
رویکرد "بوم شهر" به عنوان الگویی نوین برای دستیابی به توسعه پایدار شهری مطرح گردیده است. هدف این پژوهش، بررسی و تدوین راهبردهای ایجاد بوم شهر در شهر گراش با تأکید بر ظرفیت های محیطی و اجتماعی آن است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی و پیمایشی انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق ۳۸۰ پرسشنامه برای شهروندان و ۳۰ پرسشنامه برای متخصصان گردآوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تست و تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. در ادامه راهبردهایی برای ایجاد بوم شهر در گراش متناسب با شرایط بومی آن تدوین گردید. نتایج نشان داد که اگرچه آگاهی شهروندان گراش از مفهوم بوم شهر در سطح متوسطی قرار دارد، اما پتانسیل های محیطی و برخی ویژگی های اجتماعی این شهر زمینه ساز تحقق رویکرد بوم شهری است. همچنین، بازشناسی و احیای الگوهای سنتی معماری و شهرسازی گراش می تواند در تلفیق با اصول بوم شهری نقش موثری ایفا کند. تحلیل های آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان آگاهی گروه های سنی و جنسیتی مختلف شهروندان گراش نسبت به مفهوم بوم شهر وجود دارد. بررسی های عاملی نیز مهم ترین شاخص های قابل تحقق بوم شهر در گراش را در ابعاد مختلف شناسایی کرد. از مجموع ۲۰ عامل، ۶ عامل شامل "پایداری و توسعه بوم شهرها، مدیریت و فناوری در توسعه بوم شهرها، مشارکت و مدیریت پایدار در بوم شهرها، پایداری اقتصادی و اجتماعی در بوم شهرها، پایداری محیطی در بوم شهرها، نظارت بر اجرای بوم شهرها" شناسایی و تبیین شدند که نیازمند توجه ویژه در این زمینه هستند. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که با توجه به پتانسیل های محیطی و برخی ظرفیت های اجتماعی موجود در شهر گراش، امکان تبدیل این شهر به یک بوم شهر پایدار وجود دارد. اتخاذ رویکرد بوم شهری در گراش می تواند گامی مؤثر در جهت حفظ محیط زیست، احیای باغات و اراضی کشاورزی، کنترل آلودگی ها، مدیریت بهینه منابع و در نهایت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و دستیابی به توسعه پایدار شهری باشد.
۵۲۸۷.

تحلیل تغییرات کالبدی شهر تبریز با تأکید بر توسعه پایدار طی سال های 2000-2020(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر تبریز تغییرات کالبدی توسعه شهری توسعه پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۴
مقدمه توسعه پایدار کالبدی باید بر مبنای هماهنگی میان جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی صورت گیرد. طراحی شهری هوشمند، استفاده بهینه از منابع زمین، و حفظ تعادل میان رشد شهری و حفاظت از محیط زیست، از جمله اصولی هستند که باید در تمام برنامه ریزی های کالبدی مورد توجه قرار گیرند. با اتخاذ این رویکرد، می توان به ایجاد شهرهایی دست یافت که نه تنها پاسخ گوی نیازهای امروز باشند، بلکه برای نسل های آینده نیز بستری مناسب فراهم کنند. در دو دهه گذشته، شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای مهم ایران، شاهد تغییرات گسترده ای در ساختار کالبدی خود بوده است. این تغییرات ناشی از رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و گسترش فضای شهری است که به تغییر کاربری اراضی کشاورزی، کاهش فضاهای سبز، و افزایش مناطق مسکونی و صنعتی منجر شده است. روند شتابان این توسعه در کنار عدم هماهنگی کامل با اصول توسعه پایدار، مشکلاتی نظیر آلودگی هوا، افزایش ترافیک، و نابرابری فضایی را به دنبال داشته است. از سوی دیگر، ساختار تاریخی و هویتی تبریز به عنوان شهری با میراث فرهنگی غنی و بافت های تاریخی ارزشمند، تحت تأثیر این تغییرات کالبدی قرار گرفته است. تغییرات ناهمگون و پراکنده در توسعه شهری نه تنها باعث تخریب منابع طبیعی و از دست رفتن هویت شهری شده، بلکه بر کیفیت زندگی شهروندان نیز اثر منفی گذاشته است. بنابراین، تحلیل و بررسی تغییرات کالبدی تبریز در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ از منظر توسعه پایدار، برای شناسایی چالش ها و فرصت ها در برنامه ریزی شهری ضروری است. این مطالعه از آن جهت اهمیت دارد که می تواند به برنامه ریزان و مدیران شهری در تدوین سیاست ها و راهبردهای مناسب برای مدیریت بهتر توسعه شهری کمک کند. علاوه بر این، بررسی تأثیر تغییرات کالبدی بر جنبه های مختلف زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی، می تواند بستری برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان و حفاظت از منابع طبیعی فراهم کند. این پژوهش همچنین با تمرکز بر شهر تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم کشور، می تواند الگوهایی برای سایر کلان شهرهای ایران ارائه دهد و در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری گام بردارد. مواد و روش ها این تحقیق با هدف بررسی و مدل سازی توسعه شهری تبریز از طریق تحلیل تغییرات کالبدی و پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی آن انجام شده است. برای این منظور، مدل تحول زمین (LTM) که مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی است، همراه با ابزارهای تحلیل فضایی GIS و  ENVIبه کار گرفته شده است. داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره ای لندست (۲۰۰۰ و ۲۰۲۰)، نقشه های کاربری اراضی، شیب، توپوگرافی و بافت های فرسوده بوده که پس از پردازش در نرم افزارهای ArcGIS و ENVI، در مدل وارد شده اند. فرایند مدل سازی شامل هماهنگ سازی داده ها، تبدیل آن ها به فرمت ASCII، ایجاد و آموزش شبکه عصبی مصنوعی، اجرای الگوریتم یادگیری، ارزیابی تغییرات و تبدیل خروجی به فرمت GRID است. دقت مدل با استفاده از معیارهایی مانند ریشه میانگین مربعات خطا (RMS)، درصد متریک سازگاری (PCM) و ضریب کاپا بررسی شده و بر اساس نتایج، مدل بهینه برای پیش بینی توسعه شهری آینده انتخاب شده است. این روش با ترکیب داده های فضایی و غیرفضایی، راهکارهایی برای توسعه پایدار و میان افزا در شهر تبریز ارائه می دهد. یافته ها بنابراین، براساس یافته ها چالش های توسعه کالبدی در راستای تغییرات کالبدی شکل گرفته به لحاظ پایداری در شهر تبریز در بازه زمانی 2020-2000، در واقع به شکلی بوده است که در آن گسترش افقی و پراکنده شهری غالب بوده است. این مدل توسعه، به جای استفاده از ظرفیت های درونی و بهینه سازی فضای شهری، به اشغال فضاهای باز، کشاورزی و طبیعی در حومه های شهر منجر شده است. این امر نه تنها به افزایش فشار بر منابع طبیعی و اکولوژیکی منجر شده، بلکه باعث افزایش مشکلات زیست محیطی و کاهش کیفیت زندگی شهری شده است. با توجه به اصول توسعه پایدار، هدف اصلی باید ایجاد شهری باشد که ضمن توجه به نیازهای جمعیت در حال رشد، به منابع طبیعی آسیب نرساند و بتواند از ظرفیت های درونی خود بهره برداری کند. در این زمینه، توسعه ای که در مناطق ۵، ۷ و ۹ تبریز، که هنوز فضاهای خالی و بایر دارند، صورت گیرد، می تواند به یک راه حل مناسب برای جلوگیری از توسعه پراکنده کمک کند. این مناطق می توانند به جای گسترش بی رویه در خارج از مرزهای شهری، با تأکید بر تراکم بالا و استفاده بهینه از زمین، توسعه یابند. از اصلی ترین اصول توسعه پایدار، حفظ و گسترش فضاهای سبز شهری است که می تواند به بهبود کیفیت هوا، کاهش اثرات جزیره حرارتی، و ارتقای سلامت روانی و جسمی شهروندان کمک کند. کاهش 0/11 درصدی پوشش گیاهی در تبریز نشان دهنده نیاز مبرم به برنامه ریزی دقیق تر در جهت حفظ و توسعه فضاهای سبز است. در این راستا، ایجاد پارک ها، باغ ها و فضاهای عمومی در داخل شهر می تواند به توسعه پایدار و حفظ تنوع زیستی در شهر کمک کند. نتیجه گیری تغییرات کالبدی شهر تبریز طی دو دهه اخیر، الگوی توسعه شهری پراکنده و بی رویه ای را نشان می دهد که پیامدهای قابل توجهی بر منابع طبیعی، فضاهای سبز، و اکوسیستم شهری داشته است. یافته های این تحقیق، همسو با مطالعات پیشین، بر اهمیت مداخلات هدفمند و برنامه ریزی پایدار تأکید دارد. افزایش اراضی ساخته شده و کاهش فضاهای سبز، نه تنها تهدیدی برای پایداری زیست محیطی شهر است، بلکه کیفیت زندگی شهروندان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. از این رو، برنامه ریزی های آتی باید به جای گسترش افقی، بر توسعه درونی و استفاده از ظرفیت های موجود در بافت های فرسوده و مناطق بایر متمرکز شود. این رویکرد، ضمن کاهش تخریب منابع طبیعی، می تواند به بهبود خدمات شهری، افزایش فضاهای سبز و ارتقای کیفیت زندگی منجر شود.
۵۲۸۸.

برنامه ریزی شهری مبتنی بر رویکرد شهر همه شمول (مورد پژوهی: محله قصر-حشمتیه منطقه 7 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل SWOT شهرهای همه شمول ماتریس QSPM مدل معادلات ساختاری محله قصر حشمتیه منطقه ۷ تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۳
مقدمه در جهان کنونی، مفهوم «شهرهای همه شمول» به عنوان یکی از رویکردهای محوری در نظریه پردازی و سیاست گذاری شهری مطرح شده است؛ رویکردی که فراتر از ایجاد دسترسی فیزیکی، بر فراهم سازی زمینه های حضور، مشارکت و بهره مندی برابر تمامی افراد از فضاها و امکانات شهری تأکید دارد. شهر همه شمول شهری است که در آن هیچ کس صرف نظر از جنسیت، سن، توانایی جسمی یا ذهنی، وضعیت اقتصادی یا پیشینه فرهنگی، از عرصه عمومی و خدمات محروم نمی ماند. این رویکرد با در نظر گرفتن تنوع روزافزون جمعیت شهری، تلاش می کند تا ساختارها، سیاست ها و طراحی های فضایی را به گونه ای سامان دهد که نیازهای گروه های گوناگون از جمله سالمندان، کودکان، افراد دارای معلولیت، زنان و اقلیت های اجتماعی، به صورت عادلانه و مؤثر پاسخ داده شود. همه شمولی نه تنها به رفع نابرابری های فضایی و اجتماعی کمک می کند، بلکه نقشی کلیدی در ارتقای کیفیت زندگی، تقویت انسجام اجتماعی، افزایش احساس تعلق و کاهش طردشدگی ایفا می کند. از این منظر، شهر همه شمول را می توان نماد شهری انسانی، عادلانه و پاسخ گو به نیازهای نسل امروز و آینده دانست؛ شهری که در آن تفاوت ها نه مانع، بلکه مبنای برنامه ریزی و طراحی محسوب می شوند. در این راستا، محله قصر حشمتیه در منطقه ۷ تهران به عنوان نمونه ای شاخص برای تحلیل میزان همه شمولی فضاهای شهری خودش انتخاب شده است. این محله با برخورداری از تنوع جمعیتی، بافت تاریخی و موقعیت مرکزی، در عین حال با چالش هایی جدی مانند عبور بزرگراه صیاد شیرازی و کمبود فضاهای عمومی همه شمول مواجه است؛ چالش هایی که دسترسی برابر، استفاده پذیری و کیفیت تجربه فضایی برای گروه های مختلف، به ویژه اقشار آسیب پذیر را با مانع روبه رو کرده است. چنین وضعیتی، ضرورت بازنگری در طراحی و برنامه ریزی فضاهای عمومی با رویکردی همه شمول را برجسته می سازد. از این رو، هدف اصلی این تحقیق ارزیابی و برنامه ریزی فضاهای عمومی محله قصر حشمتیه بر اساس رویکرد شهر همه شمول است. این تحقیق به دنبال شناسایی و تبیین مؤلفه های فضاهای شهری همه شمول است و تلاش دارد تا راهکارهای عملی برای بهبود کیفیت فضاهای عمومی این محله ارائه دهد. از این رو، این پژوهش به دو سؤال اصلی پاسخ می دهد: 1- راهکارهای برنامه ریزی فضاهای عمومی و شهری محله قصر حشمتیه مبتنی بر رویکرد شهر همه شمول کدام اند؟ 2- مؤلفه های سازنده فضاهای شهری همه شمول شامل چه مواردی هستند؟ مواد و روش ها این تحقیق از نوع پژوهش های کاربردی است که از رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) برای ارزیابی وضعیت فضاهای عمومی محله قصر حشمتیه استفاده می کند. برای جمع آوری داده ها از دو روش اسناد کتابخانه ای و برداشت میدانی شامل مشاهده و توزیع پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه این پژوهش شامل ۳۰ سؤال بسته بوده و ۳۷۵ نفر از ساکنان محله به آن پاسخ داده اند. برای تحلیل داده ها از مقیاس لیکرت پنج گانه و روش مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. داده های به دست آمده از پرسشنامه، در نرم افزار Smart PLS وارد شده و بارهای عاملی، ضرایب همبستگی و شاخص های برازش مدل تحلیل شدند. این مدل به منظور ارزیابی روابط میان متغیرهای مختلف در ابعاد اجتماعی فرهنگی، کالبدی عملکردی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن، با استفاده از تحلیل SWOT به ارزیابی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای محله پرداخته شد و استراتژی های پیشنهادی با استفاده از ماتریس QSPM اولویت بندی شد. یافته ها نتایج تحقیق نشان می دهند تمامی ابعاد مختلف فضاهای شهری تأثیر معناداری بر ارتقای کیفیت زندگی ساکنان محله دارند. در میان این ابعاد، بعد اقتصادی به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار بر بهبود وضعیت فضاهای عمومی محله شناخته شد. نیاز به فضاهایی که از نظر کالبدی مناسب و در عین حال از نظر اجتماعی فرهنگی دسترس پذیر برای تمامی گروه ها باشند، در این محله به طور آشکاری به چشم می خورد. در همین راستا، توسعه فضاهای سبز چندمنظوره و پارک های عمومی که بتوانند نیازهای تفریحی، بهداشتی و اجتماعی ساکنان را پوشش دهند، به ویژه برای گروه های آسیب پذیر از اهمیت بالایی برخوردار است. ابعاد مدیریتی و زیست محیطی نیز بر اساس تحلیل مدل معادلات ساختاری در وضعیت موجود محله قصر حشمتیه در جایگاه های چهارم و پنجم قرار دارند. این موضوع نشان می دهد در طراحی فضاهای عمومی این محله، به این ابعاد توجه کمتری شده است. با این حال، برای دستیابی به یک محله همه شمول، لازم است که این ابعاد نیز در برنامه ریزی شهری گنجانده شوند. نتیجه گیری این تحقیق نشان داد برای دستیابی به محله ای همه شمول و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان، طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری باید به گونه ای باشد که همه گروه های سنی و اجتماعی، از جمله کودکان، سالمندان، افراد ناتوان و زنان، بتوانند به طور برابر و مناسب از امکانات و خدمات بهره مند شوند. در این راستا، محله قصر حشمتیه نیازمند بازنگری جدی در نحوه ساماندهی فضاهای عمومی خود است. یکی از گام های اساسی، بهبود و توسعه شبکه پیاده روها و مسیرهای ارتباطی به ویژه خیابان کامل است، تا ضمن افزایش دسترسی پذیری، از گسست های فضایی موجود کاسته شود. این مسیرها باید با در نظر گرفتن شرایط حرکتی سالمندان و افراد دارای محدودیت جسمی طراحی شوند و شامل عناصری همچون رمپ ها، سطوح هشداردهنده و علائم راهنمایی مناسب باشند. حمایت از مشاغل خرد و خانگی، ایجاد بازارچه های محلی و ارائه آموزش های مهارتی می تواند به توانمندسازی گروه های کمتر برخوردار از جمله زنان، سالمندان و افراد دارای ناتوانی کمک کند و زمینه اشتغال زایی و کاهش نابرابری اقتصادی را در محله فراهم آورد. در کنار این اقدامات، توسعه فضاهای سبز چندمنظوره با امکانات خاص برای گروه های مختلف سنی و توانایی ها، به ویژه برای کودکان، سالمندان و افراد کم توان، می تواند نقش مهمی در ارتقای زیست پذیری محله ایفا کند. این فضاها باید شامل زمین های بازی، پارک های مناسب سازی شده و مسیرهای پیاده و دوچرخه سواری ایمن و قابل دسترس باشند. از دیگر راهکارهای پیشنهادی می توان به بازآفرینی فضاهای رهاشده و بی دفاع شهری اشاره کرد. این فضاها با تبدیل شدن به مراکز اجتماعی و فرهنگی، می توانند به بهبود امنیت، افزایش تعاملات اجتماعی و تقویت حس تعلق در ساکنان منجر شوند. طراحی مراکز فرهنگی و تفریحی نیز باید به گونه ای باشد که نیازهای متنوع تمامی اقشار، به ویژه گروه های کمتر دیده شده را پوشش دهد. در نهایت، برای تضمین تحقق این اهداف، اصلاحات ساختاری در مدیریت شهری و افزایش مشارکت ساکنان در فرایند تصمیم گیری ضروری است. تنها با نهادینه کردن اصول عدالت فضایی و دسترسی برابر در سیاست گذاری ها و اجرا، می توان به سوی ایجاد محیطی شهری حرکت کرد که در آن هیچ کس نادیده گرفته نشود.
۵۲۸۹.

بیانیه مدیریت مخازن فکری در برنامه ریزی راهبردی شهری: چارچوبی برای اجماع سازی مبتنی بر مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجماع سازی برنامه ریزی راهبردی مدیریت دانش مدیریت مخازن فکری مطالعات راهبردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۶
مقدمه در دنیای پیچیده و پویای معاصر، تصمیم گیری های کلان شهری بیش از هر زمان دیگری نیازمند رویکردهای همه جانبه و مشارکت محور است. عنوان پژوهش حاضر، به وضوح بر این ضرورت تأکید دارد و محور اصلی این پژوهش را تبیین می کند. مسئله پژوهش در این بستر، فقدان یک چارچوب نظام مند برای تجمیع و سازمان دهی دیدگاه های تخصصی نخبگان شهری است که بارها به بروز تعارض ها، تصمیمات ناکارآمد و درنهایت ناپایداری در سیاست گذاری های شهری منجر شده است. این وضعیت، که در بطن آن پیچیدگی های متعدد محیطی و نیازهای رو به رشد شهرها نهفته است، لزوم مداخلات پایدار محیطی برآمده از تصمیم سازی های مشورتی با نخبگان شهری را بیش از پیش آشکار می سازد. هدف اصلی این تحقیق، تبیین مدلی کارآمد برای اجماع سازی نخبگان و در نهایت، طراحی و تنظیم بیانیه ای جامع برای مدیریت مخازن فکری است که به عنوان ابزاری راهبردی در مدیریت دانش شهری عمل خواهد کرد. ضرورت پژوهش از این حقیقت نشئت می گیرد که دستیابی به مبانی نظری مدیریت مسائل شهری به صورت مشورت مستمر و پایدارسازی شده با نخبگان شهری، به جای تمرکزگرایی در تصمیمات، از اهمیت بالایی برخوردار است. این امر به ویژه با توجه به اثرات کلان و چندبعدی تصمیمات مدیریت شهری در فرایندهای اقتصاد، جامعه، کالبد و فضاهای شهری و همچنین، هزینه بر بودن اصلاح یا جایگزینی تصمیمات اشتباه، لزوم حفظ و افزایش ارتباط پایدار نخبگان شهری با تصمیم سازان را دوچندان می سازد. از همین رو، دستیابی به مؤثرترین فرایند مبتنی بر شواهد و داده های محیطی برای کاهش خطا در ادراک مسئله و ارائه راه حل بهینه و جامع، حیاتی است. تشدید نیاز به موضوع پژوهش در محیط های مداخلات محیطی امروزی و نیاز به استفاده از روش های بیان و حل مسئله داده محور و فرایندگرا برای افزایش شفافیت فرایند اجماع و تصمیم سازی و افزایش تعامل پذیری تصمیمات با شرایط محیطی متنوع موجود در شهرها، ضرورت انجام این پژوهش را به تأکید بیشتری می رساند. مواد و روش ها روش شناسی این پژوهش از نوع کیفی و مطالعات راهبردی است که به منظور نیل به اهداف تعیین شده، از داده های کتابخانه ای بهره گرفته است. فرایند پیاده سازی شامل تحلیل نظام مند نظرات نخبگان از طریق تحلیل تطبیقی نظریه ها و مفهومی سازی چندلایه است. در این راستا، نظریاتی که به صورت بالقوه دارای توانمندی اجماع سازی هستند، از میان منابع تخصصی رشته های معماری، شهرسازی، مدیریت شهری، مدیریت سازمانی، و علم اطلاعات و دانش شناسی شناسایی، احصا و ارزیابی شده اند. فرایند تحقیق شامل استخراج، کدگذاری و تحلیل داده ها توسط ماتریس SWOT و گسترش نتایج تحلیلی، به منظور رسیدن به ساختاری منسجم از نحوه شکل گیری مخازن فکری است. بهره گیری از روش تحقیق مطالعات راهبردی در این پژوهش، امکان تحلیل عمقی و ساختاریافته را فراهم می آورد. یکی از مراحل مهم این روش، ضرورت تفکیک عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار بر فرایند اجماع سازی است. عوامل خارجی، ساختارهای قدرت را در نظریه های بین رشته ای نمایان می کنند که ظرفیت بالفعل در فرایند اجماع سازی محسوب می شوند؛ زیر اگر غیر از این بود، به عنوان نظریه های مناسب اجماع سازی در مرحله انتخاب داده های این روش تحقیق، مورد توجه قرار نمی گرفتند. این عوامل، بسترسازهای اصلی برای شکل گیری اجماع هستند و ماهیت بیرونی و گاه کلان تر از ترجیحات فردی یا گروهی دارند. در مقابل، عوامل داخلی، ترجیحات گفتمانی در نظریه های مرتبط با شهرسازی را نمایان می کنند که ظرفیت بالقوه در فرایند اجماع سازی محسوب می شوند. این عوامل برای اجماع سازی به تنهایی کافی نیستند و باید در فرایند اجماع، با عوامل خارجی ترکیب شوند تا بتوانند جامعیت اجماع را ایجاد کنند. بسترها و عقیده های کلیدی نتیجه ادغام ظرفیت های بالقوه و بالفعل اجماع سازی هستند که در قالب محورهای کلیدی، دسته بندی و اولویت دهی می شوند. این محورها نشان دهنده نقاط همپوشانی و توافق نظر هستند که می توانند به عنوان پایه ای برای تصمیم سازی های آتی مورد استفاده قرار گیرند. سپس، محورهای کلیدی باید توسط محورهای خلق راهبرد در روش تحقیق، به محورهای ترکیبی ای تبدیل شوند که روش های اجماع سازی مرکب از ظرفیت های بالفعل و بالقوه را متناسب با ماهیت آن ها، با موضوع اجماع تطبیق دهد. این مرحله از پژوهش، عمق و پیچیدگی فرایند اجماع سازی را نشان می دهد و بر لزوم همگرایی تئوری و عمل تأکید می کند. یافته ها یافته های کلیدی و مهم به دست آمده از این تحقیق نشان می دهند استفاده ترکیبی از مدل های اجماع سازی و مدیریت دانش، می تواند ضمن کاهش تعارض های نخبگانی، مسیر تدوین بیانیه ای برای انسجام دانشی و تصمیم سازی پایدار را هموار سازد. برای اطمینان از صحت فرایند یادشده، نیاز است تا با شاخص های کیفی (دقت، اثربخشی، کارایی و پیش بینی پذیری)، روش های اجماع پیشنهاد شده را وزن دهی کرد. این ارزیابی کیفی، به منظور تضمین اعتبار و قابلیت اعتماد مدل پیشنهادی صورت می گیرد. در نهایت، با استفاده از ماتریس SWOT، روش های پیشنهاد شده و سنجیده شده نسبت به عوامل داخلی و خارجی که در چند مرحله قبل برای استخراج ساختارهای قدرت و ترجیحات گفتمانی مورد استفاده قرار گرفته اند، تحلیل شده اند. چهار سناریوی تهاجمی (SO)، محافظه کارانه (WO)، رقابتی (ST) و تعاملی (WT) برای به کارگیری و پیاده سازی این روش ها پیشنهاد شده است. این سناریوها، چارچوبی برای انطباق راهکارهای اجماع سازی با شرایط متغیر محیطی و داخلی فراهم می آورند و انعطاف پذیری لازم را در فرایند تصمیم سازی ایجاد می کنند. پس از دستیابی به این استراتژی ها، راهکارهای انطباق آن ها با حوزه پیاده سازی نظرات برآمده از اجماع نخبگان در سه محور ساختاربخشی، همگرایی و زمینه گرایی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. این تحلیل ها نشان می دهند چگونه می توان نتایج حاصل از اجماع را به صورت عملیاتی در فرایندهای برنامه ریزی شهری به کار گرفت و از اثربخشی آن ها اطمینان حاصل کرد. نتیجه گیری نتیجه گیری حاصل از این پژوهش، بر اهمیت اساسی مدیریت مخازن فکری و اجماع سازی نخبگان در برنامه ریزی راهبردی شهری تأکید دارد. با گسترش این تحلیل ها، بیانیه ای برای سازماندهی و مدیریت مخازن فکری نخبگانی و عمومی در شهرسازی راهبردی پیشنهاد شده است. این بیانیه، به عنوان یک ابزار استانداردشده، نقش حیاتی در تسهیل مداخلات پایدار محیطی و افزایش شفافیت و کارایی در تصمیم گیری های شهری ایفا می کند. کاربرد نتایج برای تصمیم گیری های زمینه محور و اجرای اقدامات مبتنی بر موقعیت، از دیگر دستاوردهای مهم این پژوهش است؛ به این معنا که تصمیمات بر اساس ویژگی های خاص هر موقعیت و با در نظر گرفتن نظرات تخصصی نخبگان اتخاذ می شوند که به راهکارهای متناسب تر و اثربخش تر منجر خواهد شد. نقش و کاربرد ابزار استاندارد شده برای مداخلات پایدار محیطی در نتایج این پژوهش، به عنوان یک عامل تسهیل کننده برای موضوع پژوهش، اهمیت زیادی دارد. این ابزار، به مدیران شهری کمک می کند تا با اتکا به دانش جمعی و تخصص نخبگان، به راهکارهای نوآورانه و پایدار دست یابند و از تکرار خطاهای گذشته جلوگیری کنند. در نهایت، این پژوهش با ارائه یک مدل جامع برای اجماع سازی نخبگان و بیانیه مدیریت مخازن فکری، گامی مهم در جهت ارتقای کیفیت تصمیم گیری های شهری و دستیابی به توسعه پایدار شهری برداشته است.
۵۲۹۰.

چالش های پیاده سازی اصول مدیریت ناب در فرایندهای تجاری پروژه ها در سازمان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مديريت ناب مديريت پروژه ناب اصول ناب مديريت فرآيندهاي تجاري پروژه ها سازمان هاي شهري

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۲
مدیریت اثربخش پروژه ها به ویژه در ابعاد تجاری و اقتصادی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بخش تجاری پروژه ها که شامل تأمین مالی، قراردادها، تدارکات، تعامل با بخش خصوصی، و مدیریت منابع اقتصادی می باشد، نقش کلیدی در تضمین موفقیت پروژه های شهری دارد. با این حال، بسیاری از سازمان های شهری در اجرای این فرایندها با مشکلاتی؛ مانند اتلاف منابع، طولانی بودن زمان تصمیم گیری، عدم شفافیت و ضعف در مدیریت هزینه ها مواجه هستند. براین اساس در پژوهش حاضر به بررسی چالش های پیاده سازی اصول مدیریت ناب در فرایندهای تجاری پروژه ها در سازمان های شهری پرداخته شده است. این پژوهش کیفی-اکتشافی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل تم انجام گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان، مدیران و متخصصین حوزه طرح های شهری است. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی بوده و محققان طی مصاحبه نیمه ساختاریافته با 9 نفر از خبرگان به اشباع نظری دست یافتند. بررسی عمیق داده های کیفی و کدگذاری منظم آنها به استخراج پنج تم اصلی منجر شد که هر کدام دربرگیرنده چالش های ساختاری، فرهنگی، آموزشی، فناورانه و راهبردی هستند. با وجود تمام چالش های ذکر شده، داده های پژوهش نشان می دهد که پیاده سازی مدیریت ناب در سازمان های شهری امکان پذیر است، به شرط آنکه این امر به صورت مرحله ای، با پایلوت های محدود، آموزش های هدفمند و حمایت جدی مدیریت ارشد انجام شود.
۵۲۹۱.

وحدت در عین کثرت: پیام روز ملی منابع انسانی (روز انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحدت در عین کثرت پیام روز ملی منابع انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۵۰
چهاردهمین سال نکوداشت روز ملی منابع انسانی، در 25 فروردین 1404 با شکوه خاصی برگزار شد و در اکثر سازمان های کشور رویدادهای ویژه ای در این روز به وقوع پیوست. هدف از نکوداشت روز ملی منابع انسانی، تمرکز بر انسان است. این رویداد برخلاف تفکر یک قرن اخیر اندیشمندان و مسئولان کشور است که تمرکزشان بر زمین و زیر زمین بوده است و انسان های روی زمین در اولویت نظری و عملی آن ها نبوده است.
۵۲۹۲.

گردشگری خلاق در بازآفرینی بافت های تاریخی، چشم اندازی به سوی پایداری شهرهای آینده . (مورد کاوی: محله گلستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری خلاق بافت تاریخی اقتصاد خلاق بازآفرینی مشارکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۷
فرسودگی و ناکارآمدی بافت های تاریخی در مرور زمان، لزوم توجه به این بافت ها را دوچندان میکند. بازآفرینی فیزیکی و کالبدی در سالهای اخیر نتوانسته آنچنان که باید سبب بهبود و حیات بخشی واقعی به این بافت ها گردد. توجه به پتانسیل های تاریخی و فرهنگی با تاکید بر فرهنگ مردمان مقیم، همان چیزیست که گردشگری خلاق به عنوان راهکاری موفق در بازآفرینی بافت های تاریخی مطرح می کند. هدف این پژوهش شناسایی مولفه های مؤثر در ایجاد الگوی گردشگری خلاق مبتنی بر رویکرد بازآفرینی بافت تاریخی در محله گلستان سبزوار است . روش تحقیق به لحاظ رویکرد، استقرایی؛ به لحاظ روش، اسنادی کتابخانه ای و میدانی؛ از نظر زمانی، مقطعی و از نظر نوع داده، کمی - کیفی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و تعداد 380 مورد به عنوان حجم نهایی نمونه برای تحقیق تعیین شدند. برای پردازش و تحلیل داده های آماری، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های دیمتل و تعیین سطح و درجه اهمیت آنها پرداخته می شود. نتایج نشان می دهد اقتصاد خلاق و پایدار بیشترین تاثیرگذاری را بر روی معیارهای دیگر دارد، پس از آن نوآوری و خلق ارزش و مشارکت از عوامل تاثیرگذار به حساب می آیند. الگوی گردشگری خلاق می تواند، با بهره گیری از صنایع فرهنگی بر ظرفیت بالقوه فرایندهای خلاق در بافت تاریخی شهر ، سبب رشد اقتصاد خلاق شود و به تبع آن امکان مشارکت بین گردشگران و ساکنان را فراهم آورد. بدین ترتیب ساکنان و شهروندان خود بافت حیات بخشی موثر در بازآفرینی بافت تاریخی را رقم میزنند.
۵۲۹۳.

اطفاء حریق بدون استفاده از آب آشامیدنی: بررسی جایگزین های قابل اتکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آتش نشانی فاضلاب های شهری روان آب ها منابع آبی سطحی آب آشامیدنی MAXQDA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۵۱
آب به عنوان یک عامل مؤثر در اطفاء حریق، به میزان بالایی در فعالیت های آتش نشانی بخصوص در محیط های شهری مورد مصرف قرار می گیرد. رویکردهای گذشته در اطفاء حریق به شدت وابسته به مصرف ذخایر آب آشامیدنی است. با توجه به آمار مستخرج از آتش نشانی شهر تهران، مصرف آب آشامیدنی به منظور اطفاء حریق در سال 2022 میلادی، تقریباًm3/yer 000/500/6 برای شهر تهران برآورد شده است. مطالعه امکان جایگزینی منابع آب آشامیدنی به منظور اطفاء حریق های شهر تهران با منابع آب غیر شرب، با توجه به بحران آبی گسترده در ایران موضوعی حیاتی است. در این مطالعه، به امکان سنجی، اولویت بندی مؤلفه های محتمل، شناخت روابط درونی میان مؤلفه ها و زیرمولفه های قابل اتکا به منظور جایگزینی آب شرب شهری در اطفای حریق شهر تهران پرداخته شده است. مؤلفه ها و زیر مؤلفه های مستخرج از منابع علمی و اسناد کتابخانه ای، بر اساس میزان امکان پذیری آن ها ازنظر کارشناسان آتش نشانی با استفاده از روش دلفی فازی اولویت بندی شدند سپس با روش MAXQDA، مدل مفهومی از نحوه اجرای جایگزین های قابل اتکا به جای آب آشامیدنی در اطفاء حریق ترسیم شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که مؤلفه های مؤثر بر جایگزین نمودن حجم آب مدنظر برای اطفاء حریق در شهر تهران، از دیدگاه کارشناسان آتش نشانی؛ «فاضلاب های شهری»، «روان آب ها» و «آب های سطحی» است و مؤلفه"آب های سطحی"، در قسمت های شمال، شرق و جنوب تهران با توجه به حجم قابل توجه این آب ها در زمان بارندگی و عدم نفوذپذیری سطح زمین در فضای شهری امکان پذیرترین مؤلفه است، ولی در غرب شهر تهران، استفاده از "روان آب ها" با توجه به تعدد رودخانه ها بر سایر مؤلفه ها ارجحیت دارد، همچنین استفاده مجدد از فاضلاب شهری، در هیچ یک از نواحی تهران از دیدگاه جامعه کارشناسان آتش نشانی به خاطر هزینه های بالای اقتصادی در اولویت قرار ندارد. در بخش غربی تهران ، جهت استفاده از روان آب ها در اطفا حریق، با محاسبه میزان دبی متوسط سالانه رودخانه های دائمی، حجم آب قابل ذخیره 69,984 m3/day برآورد شد و با توجه به حداکثر میزان حجم آب مصرفی برآورده شده برای فعالیت های آتش نشانی در بحرانی ترین شرایط( 18/000m3day) ، این میزان آب قابل ذخیره از روان آب ها در غرب تهران پتانسیل بالایی برای اطفاء حریق آتش نشانی تهران دارد. در گام بعدی هزینه اجرایی ذخیره سازی روان آب ها براساس فهرست بهای رسمی کشور در سال 1401، 108 میلیارد تومان برآورد شد و مطابق آمار شرکت آبفا هزینه تصفیه یک لیتر آب شیرین معادل 15 هزار تومان می باشد، لذا می توان نتیجه گرفت برای استخراج و تهیه 25،544،160m3 آب شرب از روان آب ها در هرسال مبلغ 400 میلیارد تومان می باشد. نهایتاً هزینه مذکور تقریباً 4 برابر هزینه ساخت مخازن و ذخیره سازی آب آتش نشانی از روان آب ها برای هرسال است و در سال های بعدی با حذف هزینه ساخت مخازن عملاً ذخیره سازی به طور کامل جبران می شود که این امر بسیار به صرفه و منطقی است.
۵۲۹۴.

ارزیابی امکان ایجاد مدیریت واحد شهری در ایران از منظر قانون اساسی و ساختار حکومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت واحد شهری قانون اساسی ساختار حکومتی عدم تمرکز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۸
این مقاله به بررسی امکان تحقق مدیریت واحد شهری در ایران با تمرکز بر مبانی حقوقی و ساختاری می پردازد. مدیریت واحد شهری، به عنوان رویکردی یکپارچه برای هماهنگ سازی فعالیت ها و خدمات در شهرها، نیازمند بازنگری در ساختارهای اجرایی و قانون گذاری است. در این پژوهش به سیر تاریخی مدیریت شهری در ایران از دوران مشروطه تا جمهوری اسلامی و تأثیر ساختار دولتی بر تحقق مدیریت واحد شهری پرداخته شده است. در ابتدا تأسیس انجمن های شهر، نخستین گام ها در راستای مشارکت مردمی در مدیریت شهری بود. این نهادها با هدف نظارت بر امور شهری و تأمین خدمات عمومی شکل گرفتند، اما در عمل به دلیل تمرکزگرایی دولت مرکزی و محدودیت اختیارات، نتوانستند به طور کامل نقش خود را ایفا کنند. در دوران جمهوری اسلامی، با تصویب قانون اساسی جدید، شوراهای اسلامی به عنوان ارکان مدیریت محلی معرفی شدند. اصولی همچون اصل های 7، 100،103،102،101 و105 قانون اساسی، نقش شوراها را در نظارت و برنامه ریزی امور محلی تقویت کردند. یافته های پژوهش نشان می دهد تحقق مدیریت واحد شهری در ایران نیازمند بازنگری و اصلاحات ساختاری و قانونی (اساسی و عادی)، افزایش هم افزائی میان نهادهای محلی و دولتی، و تقویت مشارکت مردمی است.
۵۲۹۵.

تحلیل فضایی تاب آوری در برابر مخاطره سیلاب، مطالعه موردی: محلات منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چشم انداز فضایی تاب آوری مخاطره سیلاب روش GWR محلات منطقه یک شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۵
امروزه شهرنشینی و گسترش بیش از حد شهرها باعث تخریب زیستگاههای طبیعی و چشم انداز منفی برای آنها شده است. در پاسخ به این فشار انسانی، طبیعت و عناصر آن در قالب مخاطرات طبیعی عکس العمل خود را نشان میدهند. یکی از این مخاطرات سیلابها، جریانهای شدید رودخانه ها و طغیان رود دره ها می باشند که هر ساله باعث وارد آمدن خسارتهای سنگین به شهرها میشوند. تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است که با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و آمارهای رسمی کشور انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه این تحقیق محلات منطقه یک شهرداری تهران میباشند. شاخصها به روش فازی بی مقیاس و سپس با استفاده از روش GWR مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده در زمینه شاخص نهایی تاب آوری بیانگر آن بود که 30 درصد محلات دارای تاب آوری زیاد و 15 درصد دارای تاب آوری بسیار زیاد بودند. 22 درصد محلات دارای تاب آوری متوسط بودند. از این میان، محلات گلها، تجریش و زعفرانیه تحت تاثیر رودخانه بودند. دقیقا به مانند تعداد محلات واقع در دسته با تاب آوری زیاد، 30 درصد محلات نیز در دسته با تاب آوری کم قرار می گرفتند. اکثر این محلات در نیمه شمالی شرق منطقه واقع شده اند.
۵۲۹۶.

آسیب شناسی اخلاق حرفه ای مهندسین مشاور شهرساز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب شناسی اخلاق حرفه ای مهندسین مشاور شهرساز ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۴
اخلاق را مجموعه ای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف کرده اند که به صورت اعمال و رفتاری از خلقیات درونی انسان ناشی می شود و بروز ظاهری پیدا می کند. پیچیده تر شدن روزافزون سازمان ها و افزایش میزان کارهای غیراخلاقی، غیرقانونی و غیرمسئولانه در محیط های کاری، توجه مدیران و صاحب نظران را به بحث اخلاق حرفه ای معطوف ساخته است. این پژوهش به دنبال شناسایی خلأ های اخلاقی در جامعه حرفه ای مشاوران و برنامه ریزان شهری و بررسی دوگانگی های اخلاقی پیشِ روی مشاوران و کارفرمایان با طرح سناریوها می پردازد، تا اولویت های اخلاقی هر یک را شناسایی نماید. بدین منظور در تدوین چارچوب نظری ابتدا از روش مطالعات کتابخانه ای و سپس با استفاده از روش دلفی پس از تدقیق سناریوها در سه سطح الف)سطوح پایین به بالا(سازندگان، برنامه ریزان، نمایندگان جوامع محلی)، ب)سطوح میانی و ج)سطوح بالا به پایین(بخش دولتی)، پرسش نامه ای تهیه شده و تعداد 46 نفر از افراد درگیر در این حوزه به سؤالات پژوهش پاسخ داده اند. نتایج پژوهش نشان دهنده وضعیت نامناسب اخلاق حرفه ای می باشد. به طوری که در 20 سناریو مطرح شده، به طور میانگین، نظر افراد متوسط رو به پایین می باشد؛ همچنین مبنای اصلی تصمیمات و رفتارهای شرکت های مشاور، بیش از آن که مبتنی بر حل مشکلات باشد، معطوف به تأمین منافع اقتصادی خودشان است و منافع کوتاه مدت حاصل از طرح ها را به منافع بلندمدت ارتباط با مشتریان و حسن شهرت در میان شرکت های مشاور و مشتریان ترجیح می دهند، به همین دلیل توانایی استقامت در برابر خواسته های کارفرما را نداشته که البته آن را نیز امری غیراخلاقی دانسته اند.
۵۲۹۷.

توسعه محله سنتی اهراب تبریز با رویکرد (TND) برای معاصر سازی و حفظ هویت بومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه محلات سنتی شهر تبریز معاصرسازی هویت بومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۳
مقدمه شهر تبریز، به عنوان یکی از شهرهای تاریخی ایران، دارای محله های سنتی متعددی است که معماری بومی و فضاهای اجتماعی آن ها به خوبی با فرهنگ و اقلیم منطقه هماهنگ شده است. با این حال، در دهه های اخیر و با توسعه سریع شهرنشینی و افزایش ساخت وسازهای جدید، برخی از این محله ها از جمله محله اهراب با چالش هایی مواجه شده اند. تخریب بافت های تاریخی، تغییر کاربری های نامناسب، و کاهش تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی از جمله مشکلاتی است که این محله ها را تهدید می کند. این چالش ها به مرور زمان به از دست رفتن هویت محله ها و کاهش کیفیت زندگی ساکنان منجر شده است.  استفاده از رویکرد (TND) می تواند به عنوان راهکاری مؤثر برای بازآفرینی و معاصر سازی محله های سنتی مانند اهراب عمل کند. این رویکرد با تأکید بر طراحی فضاهای عمومی، حفظ معماری بومی، و توسعه مسیرهای پیاده مدار، امکان ایجاد فضاهای پایدار و انسان محور را فراهم می کند. TND نه تنها به بازآفرینی فضاهای سنتی کمک می کند، بلکه می تواند به تقویت روابط اجتماعی و بازسازی هویت فرهنگی محله های تاریخی تبریز نیز منجر شود. اهمیت موضوع از آن جهت است که محله اهراب به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و معماری تبریز، نمونه ای از تعاملات اجتماعی و معماری بومی منطقه است. حفظ و بازآفرینی این محله با رویکرد TND می تواند به تقویت هویت فرهنگی، افزایش تعاملات اجتماعی، و بهبود کیفیت محیط زیست شهری منجر شود. همچنین، این رویکرد می تواند به عنوان مدلی برای سایر محله های سنتی تبریز و حتی شهرهای دیگر ایران مورد استفاده قرار گیرد، تا از الگوهای موفق سنتی در راستای توسعه پایدار شهری بهره گرفته شود. معاصر سازی محله های سنتی با حفظ اصول بومی نه تنها به بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک می کند، بلکه از تخریب و از دست رفتن هویت تاریخی و فرهنگی این محله ها جلوگیری می کند. مواد و روش ها در این تحقیق، از روش تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) برای شناسایی و تحلیل عوامل پنهان تأثیرگذار بر توسعه محله های سنتی با رویکرد TND استفاده شد. هدف تحقیق، کشف روابط بین متغیرها و شناسایی عواملی است که به بهبود و معاصر سازی محله ها کمک می کنند. جامعه آماری شامل ساکنان محله اهراب با جمعیت ۱۸۱۶۳ نفر بود و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۷۷ نفر به دست آمد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد و مقیاس های لیکرت استفاده شد و نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS تحلیل شدند و برای شناسایی الگوهای پنهان از ماتریس همبستگی استفاده شد. سپس، با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) و معیارهایی مانند کایزر و نمودار Scree Plot، تعداد عوامل بهینه مشخص شد. برای تفسیر بهتر عوامل، چرخش های واریماکس یا ابلیمین انجام شد و عواملی با بار عاملی بالاتر از 0/4 به عنوان عوامل اصلی انتخاب و تفسیر شدند. اعتبار ابزارها با اعتبار صوری و محتوایی تأیید و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج تحلیل در قالب جد ول ها و نمودارها ارائه شده اند که بارهای عاملی را نمایش می دهند. عوامل شناسایی شده بر اساس شاخص های مرتبط نام گذاری شدند، مانند کیفیت زندگی، هویت فرهنگی و امنیت اجتماعی. این تحلیل به محقق کمک کرد تا الگوهای مؤثر در توسعه محله ها را شناسایی کند و پیشنهادهای بهبودی برای معاصر سازی محله ها ارائه دهد. این روش کمک می کند تا راهکارهای بهینه برای برنامه ریزی و توسعه محله های سنتی طراحی شود. یافته ها در حوزه کیفیت زیرساخت ها، شاخص حفظ هویت فرهنگی و تاریخی با بار عاملی 0/76 و شاخص بهبود زیرساخت ها با بار 0/70 نشان می دهد تمرکز بر توسعه زیرساخت ها با حفظ عناصر فرهنگی می تواند به پایداری این محله کمک کند. توجه به این شاخص ها در طراحی های معاصر، زمینه ای برای تقویت هویت تاریخی اهراب فراهم می کند. در رضایت از خدمات، شاخص های توسعه پایدار و زیست محیطی و انعطاف پذیری در طراحی به ترتیب با بارهای عاملی 0/70 و 0/65 نشان می دهند رضایت ساکنان به استفاده از خدمات سازگار با محیط زیست و فضاهای منعطف وابسته است. این یافته ها به برنامه ریزان نشان می دهد برای معاصر سازی، ارائه خدمات کارآمد و پایداری زیست محیطی باید مد نظر قرار گیرد. در زمینه امنیت، بارهای عاملی بالای شاخص های توسعه فضاهای عمومی (0/72) و پیاده مداری و دسترسی آسان (0/75) اهمیت طراحی فضاهای عمومی امن و قابل دسترس را برجسته می کنند. این ویژگی ها در کنار رویکرد TND، به افزایش امنیت و کاهش احساس انزوا در میان ساکنان منجر می شود. برای تعاملات اجتماعی، ضرایب همبستگی شاخص های پیاده مداری و دسترسی آسان (0/78) و توسعه فضاهای عمومی (0/73) نشان می دهند دسترسی به فضاهای عمومی می تواند به تقویت ارتباطات اجتماعی کمک کند. این موضوع نشان می دهد در معاصر سازی محله اهراب، توجه به مسیرهای پیاده مدار و فضاهای عمومی به تقویت حس مشارکت اجتماعی و تعاملات محلی کمک می کند. در رفاه ساکنان، شاخص های انعطاف پذیری در طراحی با بار 0/70 و اختلاط کاربری ها با بار 0/69 نشان می دهد طراحی فضاهای چندمنظوره و انعطاف پذیر، رفاه و رضایت ساکنان را افزایش می دهد. ترکیب کاربری های مختلف، مانند مسکونی، تجاری و تفریحی، دسترسی راحت تر به خدمات را فراهم می کند و نیاز به سفرهای طولانی را کاهش می دهد. به طور کلی، یافته ها نشان می دهد استفاده از رویکرد TND با تأکید بر این پنج عامل کلیدی، نه تنها هویت بومی محله اهراب را حفظ می کند، بلکه زمینه های لازم برای معاصر سازی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان را نیز فراهم می آورد. نتیجه گیری محله سنتی اهراب در تبریز به عنوان یکی از بافت های تاریخی ارزشمند، نیازمند برنامه ریزی های خاصی برای معاصر سازی با حفظ هویت بومی خود است. در این راستا، رویکرد توسعه محله ای سنتی (TND) با تأکید بر تقویت ویژگی های محلی، ایجاد فضاهای اجتماعی و تأمین نیازهای روز ساکنان، می تواند نقشی مؤثر در بهبود کیفیت زندگی و پایداری فرهنگی و اجتماعی این محله داشته باشد. با توجه به تحلیل آماری انجام شده، عوامل کلیدی توسعه شامل زیرساخت های بهینه، خدمات پایدار، امنیت، تعاملات اجتماعی و رفاه ساکنان هستند که می توانند مبنایی قوی برای توسعه پایدار و هم راستا با معاصر سازی اهراب فراهم آورند. به طور کلی، یافته ها نشان می دهد استفاده از رویکرد TND با تأکید بر این پنج عامل کلیدی، نه تنها هویت بومی محله اهراب را حفظ می کند، بلکه زمینه های لازم برای معاصر سازی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان را نیز فراهم می آورد.
۵۲۹۸.

شناسایی و ارزیابی مکانهای مناسب برای توسعه زیرساخت های گردشگری در شهر تاریخی کاشان با روش AHP فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه زیرساخت گردشگری شهر کاشان AHP فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۷
شهر تاریخی کاشان به دلیل برخورداری از جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی، پتانسیل بالایی برای توسعه گردشگری دارد. ارزیابی و تحلیل مکان های مناسب برای توسعه زیرساخت های گردشگری، نقشی اساسی در بهره برداری بهینه از منابع و ایجاد توسعه پایدار ایفا می کند. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP)، مکان های مناسب برای توسعه زیرساخت های گردشگری در شهر کاشان شناسایی و اولویت بندی شده اند. این روش با ترکیب نظرات خبرگان و استفاده از معیارهای مکانی و اجتماعی-اقتصادی، نتایجی دقیق و کاربردی ارائه می دهد که می تواند مبنایی برای برنامه ریزی شهری و تصمیم گیری های کلان در حوزه گردشگری باشد. معیارهای اصلی شامل زیرساخت های موجود، ظرفیت محیطی، دسترسی پذیری، و جاذبه تاریخی بوده که برای چهار مکان کلیدی کاشان، یعنی تپه سیلک، خانه بروجردی ها، بازار سنتی کاشان، و باغ فین مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج، تپه سیلک با وزن 0.33 بهترین گزینه برای توسعه معرفی شد و خانه بروجردی ها با وزن 0.28 در رتبه دوم قرار گرفت. این مکان ها به دلیل پتانسیل بالای تاریخی و فرهنگی اولویت دارند. بازار سنتی کاشان و باغ فین نیز به ترتیب با وزن های 0.21 و 0.19 در رتبه های بعدی قرار دارند. یافته ها نشان می دهد که استفاده از مدل های چندمعیاره نظیر AHP فازی در برنامه ریزی گردشگری، ابزاری کارآمد برای تحلیل اولویت ها و تخصیص منابع به شیوه ای مؤثر و پایدار است.
۵۲۹۹.

تأثیر متاورس بر بهبود تصمیم گیری های شهری در بحران ها: بررسی کاربرد آن در دبی با استفاده از تحلیل داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متاورس بحران تصمیم گیری شهر دبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۵۲
مقدمه این تحقیق بر اساس تحلیلی از تجربیات و داده های موجود، به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه می توان از متاورس برای شبیه سازی بحران ها و اتخاذ تصمیمات مؤثر در زمان بحران در شهرهایی همچون دبی بهره برداری کرد. دبی، با توسعه سریع و پروژه های بزرگ خود در زمینه های مختلف، از پیشرفته ترین شهرها در استفاده از تکنولوژی های نوین است و می تواند به عنوان الگوی مناسبی برای پیاده سازی متاورس در مدیریت بحران ها مطرح شود. دبی به عنوان یکی از شهرهای پیشرفته جهان، به ویژه در زمینه فناوری و توسعه شهری، در حال مواجهه با بحران های مختلفی است که از جمله آن ها می توان به بحران های زیست محیطی، منابع طبیعی و حمل و نقل اشاره کرد. بحران هایی که به طور ناگهانی رخ می دهند و نیازمند تصمیمات فوری و دقیق از سوی مسئولان شهری هستند. از سوی دیگر، دبی به عنوان یک شهر هوشمند، به دنبال یافتن راه حل های نوین برای مدیریت بحران ها و بهبود فرایندهای تصمیم گیری در زمان بحران ها است. استفاده از فناوری های نوین، از جمله متاورس، می تواند به مدیران شهری این امکان را بدهد که بحران ها را شبیه سازی کنند و با تحلیل داده ها و پیش بینی شرایط مختلف، تصمیمات بهتری بگیرند. در این تحقیق، بررسی اینکه چگونه متاورس می تواند به عنوان یک ابزار کمکی در بهبود تصمیم گیری های شهری در بحران ها استفاده شود، امری ضروری است. با توجه به پیچیدگی و سرعت تحولات در دنیای شهری و بحران های ناشی از آن، استفاده از فناوری های نوین برای مدیریت بحران ها به یک ضرورت تبدیل شده است. در این راستا، استفاده از متاورس می تواند گامی اساسی در بهبود فرایند تصمیم گیری در بحران ها باشد. دبی، به عنوان یک شهر پیشرفته و هوشمند، می تواند به عنوان نمونه ای از پیاده سازی این فناوری در مدیریت بحران ها مطرح شود. این تحقیق با هدف تحلیل کاربرد متاورس در بهبود تصمیم گیری های شهری در زمان بحران ها، به شناسایی فرصت ها و چالش های آن می پردازد و نحوه به کارگیری آن را در دبی بررسی می کند. در نهایت، نتایج این تحقیق می تواند به دیگر شهرها نیز کمک کند تا از این فناوری در فرایندهای مدیریت بحران بهره برداری کنند. مواد و روش ها این تحقیق از روش ترکیبی (کیفی کمی) برای بررسی تأثیر متاورس بر بهبود تصمیم گیری های شهری در بحران ها استفاده کرده است. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۰ مدیر شهری، متخصص فناوری و کارشناسان بحران انجام شد و داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. در بخش کمی، ۳۸۴ مدیر و کارشناس بحران با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد با طیف لیکرت جمع آوری شد. تحلیل داده های کمی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار AMOS انجام شد و آزمون های آماری شامل کولموگروف اسمیرنوف برای نرمال سازی داده ها، همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و تحلیل رگرسیونی چندمتغیره در SPSS اجرا شدند. متغیر مستقل این تحقیق استفاده از متاورس در مدیریت بحران های شهری است و متغیرهای وابسته شامل سرعت و دقت تصمیم گیری، دسترسی به اطلاعات، هماهنگی سازمانی و شفافیت اطلاعات هستند، در حالی که چالش های امنیتی، هزینه های اجرا و موانع قانونی به عنوان متغیرهای مداخله گر در نظر گرفته شده اند. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای تمامی شاخص ها بالاتر از 0/7 بود و پایایی ترکیبی نیز تأیید شد. روایی سازه ای پرسش نامه با تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن نشان دهنده برازش مناسب مدل بود. این روش تحقیق با استفاده از تحلیل های پیشرفته، دیدگاه های مدیران شهری و کارشناسان بحران را از دو منظر کیفی و کمی ارزیابی کرده و به شناخت بهتر فرصت ها و چالش های متاورس در مدیریت بحران های شهری کمک کرده است. یافته ها در این پژوهش، تحلیل کیفی و کمی با هدف بررسی تأثیر متاورس بر تصمیم گیری های شهری در شرایط بحران انجام شد. در بخش کیفی، داده های حاصل از مصاحبه با ۲۰ نفر از مدیران شهری، کارشناسان فناوری و متخصصان بحران، با روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند. نتایج کیفی نشان داد متاورس ظرفیت های مهمی در شبیه سازی بحران ها، دسترسی به داده های لحظه ای، شفاف سازی تصمیم گیری و تسهیل هماهنگی میان نهادها دارد. در عین حال، چالش هایی نظیر هزینه های بالا، موانع حقوقی، نگرانی های امنیتی و کمبود آموزش به عنوان موانع اصلی شناسایی شدند. راهکارهای پیشنهادی شامل ارتقای زیرساخت ها، آموزش مستمر کارکنان و طراحی ابزارهای بومی بود. در بخش کمی، با استفاده از تحلیل آماری داده ها، مشخص شد که بیشترین میانگین مربوط به شاخص «سرعت تصمیم گیری» با مقدار 3/68 و «شبیه سازی بحران ها» با 3/64 بود که نشان دهنده نگرش مثبت به توانمندی متاورس در بهبود واکنش سریع و دقیق به بحران هاست. پایین ترین میانگین ها نیز مربوط به «آگاهی مدیران از متاورس» (2/95) و «سهولت استفاده» (2/96) بود، که نیاز به آموزش و بهبود ابزارهای کاربرپسند را برجسته می کند. نتایج آزمون کولموگروف–اسمیرنوف، نرمال بودن داده ها را تأیید کرد و تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد بیشترین تأثیر متاورس بر تصمیم گیری های بحرانی از طریق سرعت و دقت تصمیم گیری (ضریب 0/52) و شبیه سازی بحران ها (ضریب 0/45) اعمال می شود. یافته ها نشان داد متاورس ابزاری مؤثر در بهبود مدیریت بحران های شهری است، مشروط به آنکه چالش های زیرساختی، حقوقی و آموزشی به درستی مدیریت شوند. نتیجه گیری نتایج این پژوهش نشان می دهد متاورس می تواند به عنوان بستری نوین در ارتقای کیفیت تصمیم گیری های شهری در بحران ها ایفای نقش کند. با فراهم کردن امکان تجربه های شبیه سازی شده، داده های تعاملی و فضاهای مجازی مشترک، این فناوری ظرفیت آن را دارد که مدیریت بحران را از واکنش صرف به پیش بینی و آمادگی ارتقا دهد. با این حال، تحقق این پتانسیل مستلزم عبور از چالش هایی است که عمدتاً در سه سطح زیرساختی، نهادی و انسانی بروز می یابند. از یک سو، نبود زیرساخت های فناورانه و فقدان استانداردهای حقوقی مانع از پذیرش گسترده متاورس در ساختارهای رسمی مدیریت شهری شده است. از سوی دیگر، ضعف دانش تخصصی و کمبود مهارت در بین مدیران و کارکنان، مانعی اساسی در مسیر بهره برداری مؤثر از این فناوری محسوب می شود. در این میان، آموزش مستمر، توانمندسازی نهادی، و توسعه ابزارهای متناسب با نیازهای محلی، می توانند به عنوان راهبردهایی مؤثر در تسهیل پذیرش و به کارگیری متاورس عمل کنند. همچنین، تأکید بر هماهنگی میان سازمان های مسئول و طراحی محیط های کاربرمحور، نقشی کلیدی در کاهش مقاومت ها و افزایش کارآمدی دارد. 
۵۳۰۰.

کاربرد هوش مصنوعی در حوزه نظامی: فرصت ها، چالش ها و نگرانی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی یادگیری ماشین هوش مصنوعی نظامی بینایی ماشین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۱۷
با رشد روزافزون علوم نوپدید به خصوص هوش مصنوعی و توسعه آن در صنایع مختلف و زندگی روزمره انسان ها، عرصه صنایع نظامی از جمله مواردی است که بیشترین سرمایه و مطالعه در این زمینه را به خود اختصاص خواهد داد. این مهم به خصوص در ارتش های پیشرفته دنیا و تجهیزات مورد استفاده آنان نمو داشته است و روزانه در حال پیشبرد اهداف و چشم اندازهای علمی و پژوهشی در این حوزه می باشند. با توجه به سرعت رشد این فناوری و مخاطرات مرتبط با آن، لازم است پتانسیل ها و تهدیدهای آن با جزئیات بیشتری در کلیه ی حوزه ها مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش برآنیم که شاخه های هوش مصنوعی که می توانند کاربرد نظامی داشته باشند را شناسایی کنیم و مزایا و معایب موجود در این فناوری را بررسی نماییم. جهت دستیابی به اهداف این پژوهش، منابع مختلف در حوزه هوش مصنوعی و حوزه نظامی گردآوری شده و نتایج حاصله آنها تجمیع شده است. در نتایج پژوهش حاضر، ضمن بررسی مختصر از تاریخچه و تئوری های هوش مصنوعی، شاخه های یادگیری ماشین، یادگیری عمیق و بینایی ماشین که بیشترین قابلیت را در کاربری نظامی دارند بررسی کرده ایم. سپس ضمن مرور تجربیات دیگر کشورها دراستفاده نظامی از این فناوری، مزایا، چالش ها و تهدیدهای مرتبط با این فناوری را ارائه کرده ایم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان