فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
اساطیر بخشی بزرگ، بنیادین و مؤثر از اندیشه بشری را به خود اختصاص داده اند. شناخت اساطیر درحقیقت شناخت زیرساخت های تعیین کننده اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری است. یکی از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر تحلیل روان شناختی آنهاست. ثمره این کار، نه همین شناخت بهتر اساطیر، بلکه شناخت بهتر روان بشر و نحوه زندگانی فردی و جمعی اوست؛ چراکه اساطیر کهن ترین مجموعه تجربیات حیات بشری را در خود دارند. در این پژوهش برآنیم که با بهره گیری از نظریه روان شناسی شخصیت یونگ به واکاوی اسطوره آفرینش انسان در اساطیر ایران باستان بپردازیم. کارل گوستاو یونگ بر آن است که انسان در درون خود دو جنس نرینه و مادینه را توأمان دارد. کیومرث، انسان نخستین اساطیر ایرانی، نیز آفریده ای است که با ازهم گسیختگی شخصیت، به مرد و زن نخستین یا مشی و مشیانه تفکیک می شود. همچنین، تحول انسان غول آسای نخستین به شاه موبد، تورم یافتن شخصیت او، و سرانجام شهید ساختنش، مراحلی است که براساس نظریه یونگ، در اسطوره ایرانی انسان نخستین، می توان پی گیری کرد. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان، بر منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است و از منابع ایرانی نو (دوران فارسی دری) آن مقدار بهره برده است که روایت، متکی بر یا همسو با منابع ایرانی باستان و میانه باشد، مانند آنچه در تاریخ نامه های حمزه اصفهانی و گردیزی آمده است. همچنین مباحث این مقاله زیرمجموعه ای از ادبیات تطبیقی است و در آن، روش نقد اساطیری رعایت شده و تکیه بر نظریه شخصیت یونگ است.
بررسی مفهوم «اندوه» در شعر سهراب سپهری و تطبیق آن با آموزه ها ی عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح و گسترة معنای «اندوه» در عرفان اسلامی ایرانی، از جایگاهی رفیع برخوردار است و از میان آثار شاعران معاصر، در شعر سهراب سپهری نمود و جلوه بیشتری یافته و بسیار پربسامد است. آشکار است که اندیشه عرفانیِ سهراب در سروده هایش، او را از دیگر معاصرانش کاملاً متمایز می کند؛ لیکن یافتن مشرب و منشأ دیدگاه های عرفانی او به دشواری قابل درک و دست یابی است. در این جُستار، معنا و مفهوم «اندوه» در شعر سهراب با دیدگاه ها و آموزه های عرفان اسلامی، مطابقت و بررسی شده است. یافته های این پژوهشِ توصیفی تحلیلی که بر اساس رویکردِ ادبیّات تطبیقی و مطالعات میان رشته ای تدوین گردیده است، گواه آن است که به دو دلیل، عدمِ مطابقتِ کاملِ مفهومِ «اندوه» در شعر سهراب با عرفان اسلامی ثابت شد؛ نخست اینکه در عرفان اصیل، «فاصله» وجود ندارد و بر «وصل» تأکید می شود، در صورتی که در شعر سهراب، تأکید بر وجود فاصله است. دو دیگر این که دست یابی به «حقیقت اصیل» در شعر سهراب، ناممکن و محال است، در حالی که در عرفان اسلامی این چنین نیست.
تحلیل «آنیما» در غزلیّات حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریه ی کارل گوستاو یونگ، آنیما عبارت از عنصر مکمل زنانه در ناخودآگاه مرد است. در آنیما تصویر زن به عنوان پدیده ای کلی مطرح بوده و به هیچ وجه نشان دهنده ی شخصیت واقعی زن نیست.آنیما در آثار هنری و ادبی و به ویژه خواب و رؤیا ظاهر می شود. حافظ شیرازی در غزل هایش تصویر روشنی از معشوق ارائه نمی کند، امّا با تأمل در باره ی ویژگی هایش می توان او را نمود آنیما فرض کرد. مهم ترین ویژگی هایی که او را نمود آنیما قرار می دهد، عبارتند از: 1) دیرینگی؛ 2) توصیف ناپذیری و دست نایافتنی ؛ 3) جوانی و زیبایی؛ 4) الهام بخشی؛ 5) زهدستیزی و عشق ورزی؛ 6) اندیشمندی و وسوسه انگیزی و احساساتی و 7) حیات بخشی. این پژوهش با تبیین ویژگی ها و انگیزه های نمود آنیما در اشعار حافظ، بخشی از شخصیّت معشوق در اشعار حافظ و نیز تمایلات مرد را در مقام عاشق نسبت به معشوق، روشن می کند؛ چنان که می توان گفت نمود آنیما در اشعار حافظ اساساً در سطح متعالیقرار دارد و در واقع همان نیمه ی پنهان و هم زاد دیرین حافظ است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
قیدهای آغازین ، عنصری از الگوی وصفی- روایی در شعرِ نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قید به سبب جایگاه لغزانش در جمله ، کارکردهای گوناگونی دارد . در شعر سنتی ، جایگاه قید در بیت ، مقیّد به چارچوب تساوی مصراع ها و نظام قافیه است؛ اما جایگاه قید در شعر نو محدودیّت شعر سنّتی را ندارد . نیما شمار زیادی از اشعار نوی خود را با قید آغاز می کند و بیشترین کاربرد قیدهای آغازین اشعار نیما را سه قید مکان، زمان و حالت تشکیل می دهد . اینکه چرا نیما شعرهای خود را با قید آغاز می کند، پرسش این پژوهش را سامان می دهد . اگرچه در پاسخ به آن می توان انگیزه های متعددی را ذکر کرد ، مثل فضاسازی ، تمایل به نمایشی و دیداری نمودن شعر ، حتی ضرورت وزن و قافیه ، هدف اصلی نیما از کاربرد آگاهانه قیدهای آغازین تکمیل و تقویّت ساختار وصفی- روایی شعرش است؛ چنانکه در هنر تئاتر و سینما ، حفظ وحدتِ زمان و مکان و توجه به حالت صحنه و بازیگران از اصول مهم دراماتیک محسوب می شود . از این رو ، قیدهای آغازین ، عنصری از الگوی وصفی- روایی شعر نیما را تشکیل می دهند . قید مکان 149 بار ، قید زمان 82 و قید حالت 30 بار در آغاز اشعار نیما به کار رفته اند که قید مکان با 80/57 درصد ، بیشترین بسامد را دارد و نشان می دهد: 1 ) ساختارهای قید مکان نسبت به سایر ساختارها از نظر معنایی و موسیقایی قابلیّت زیبایی آفرینی بیشتری دارند؛ 2 ) قید مکان در شکل گیری الگوی وصفی- روایی شعر نیما نقش کارسازتری دارد و نگرش رئالیسم اجتماعی او را بهتر تصویر می کند . قید زمان در آغاز اشعار نیما بر سه معنای عمده دلالت می کند: 1 ) سمبلیک 2 ) خاطراتی 3 ) تقویمی؛ و قید حالت را می توان در دو مفهوم کلّی جای داد : 1 ) دلهره و اضطراب 2 ) خلوت گزینی و انزوا .
رده بندی داستانهای عاشقانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان عاشقانه یکی از انواع ادبی دیرینه و پرطرفدارِ ادب فارسی است. هدف این مقاله بازشناخت این نوع ادبی کهن و محبوب است. برای این منظور از ریخت شناسی، که یکی از ابزارهای دانش گونه شناسی در شناخت انواع ادبیِ روایی است، بهره گرفته شده است. در این مقاله با ریخت شناسی بیست و دو منظومه عاشقانه به عنوان شکل غالب و مقبول داستان عاشقانه در ادبیات فارسی به شناسایی خویشکاری ها، شخصیت ها، الگوی روایی و طبقه بندی داستان های عاشقانه پرداخته ایم و نهایتاً داستان عاشقانه را به مثابه یک گونه ادبی فارسی، روایتی دارای یک صحنه آغازین و بیست و دو خویشکاری دانسته ایم که پنج شخصیت اصلی در آن ایفای نقش می کنند و از یک الگویِ تقریباً واحدِ روایی پیروی می کند. این گونه ادبی با توجه به دو معیار حضور/ عدم حضور خویشکاری «رفع مانع» و شیوه پایان-بندی (فرایند خویشکاری های پایانی)، دارای سه الگوی روایی فرعی یا سه زیرگونه داستان عاشقانه مادی، داستان عاشقانه معنوی و داستان عاشقانه مادی- معنوی است.
تحلیل اسطوره ای رمان درد سیاوش با نگاه به تأثیر کودتای 28 مرداد1332 در بازتاب اسطوره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها در طول تاریخ، هم از حوادث سیاسی - اجتماعی تأثیر می پذیرند و هم بر آنها تأثیر می نهند. در تاریخ معاصر ایران، کودتای 28 مرداد 1332 یکی از اصلی ترین حوادث تأثیرگذار بر ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بود که موجب شد نویسندگان حوزه ادبیات و داستان نویسی به اسطوره ها گرایش یابند؛ اسطوره هایی که بازتاب دهنده ناخودآگاه جمعی مردم ایران در سال های بعد از کودتاهستند. رمان درد سیاوش اثر اسماعیل فصیح یکی از شاخص ترین داستان هایی است که نمایانگر جریان اسطوره گرایی در آن سال ها است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری نقد اسطوره ای، به تحلیل ادبیت اسطوره ای و چگونگی بازتاب اسطوره در این اثر می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که نویسنده رمان با توجه به نوع شخصیت و تیپ فکری اش و همچنین متناسب با موقعیت خاص زمانی، به بازآفرینی شخصیت ها، روایات و فضاهای اسطوره ای کهن با تکیه بر روایت اسطوره ای داستان سیاوش از شاهنامه دست زده است. هدف وی از انتخاب زمان مرگ سیاوش، قهرمان داستان، در 28 مرداد 1332 این بوده است که هم او را با مصدق همانند کند و هم با ارجاع به اسطوره سیاوش، قهرمان کشی ایرانی ها را نشان دهد؛ به عبارتی دیگر، فضای داستان را وسعت بخشد و آن را با کل تاریخ ایران مطابقت دهد.
ریخت شناسی قصه های پریان در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان این مقاله «ریخت شناسی قصّه های پریان در زبان کردی» است. تعیین ساختار این قصّه ها، تعیین میزان تفاوت ها و اشتراکات ساختاری آن ها با پژوهش ولادیمیر پراپ و کمک به شناخت بهتر قصّه ها در دیگر زبان های ایرانی، از اهداف آن است . روش پژوهش، توصیفی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ در ریخت شناسی قصّه های پریان، تجزیه و تحلیل شده است. پس از بررسی ساختاری 155 قصّه، سی و یک خویشکاری، هفت حوزه عملیات، نٌه گونه وضعیّت آغازین و هجده نوع ترکیب حرکتی تعیین شد. نتیجه، نشان می دهد که الگوی پراپ، بر قصّه های پریان در زبان کردی کاملاً منطبق است و ساختار نهایی آن ها محدود به همان سی و یک خویشکاری پیشنهادی وی می باشد. آنچه قصّه های پریان در زبان کردی را از نمونه های مشابه تحت بررسی پراپ متفاوت می سازد، شیوه های مختلف شکل گیری برخی از خویشکاری هاست که البته این اختلافات، ساختار جدید و متفاوتی را به وجود نمی آورد.
بررسی و تفسیر رمزگان های متنی در داستان طوطی و بازرگان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی شاخه ای از نشانه شناسی است که با هر نوع روایت، اعم از ادبی یا غیرادبی، کلامی یا دیداری داستانی یا غیرداستانی، سروکار دارد و به دنبال آن است که واحدهای کمینه روایت و بهاصطلاح «دستور پیرنگ» را مشخص کند. یکی از نکات مهم در بررسی روایت تفسیر رمزگان متنی است که بر اساس آن می توان به بسیاری از معانی پوشیده پی برد. مولوی در مثنوی نکات عرفانی را در قالب روایت هایی بیان می کند. اگرچه در اولین بررسی، هدف نویسنده و تفسیر داستان مشخص می شود، تمام هدف گوینده همان معنای ساده نیست، بلکه مفاهیم متعدد و گوناگون در هر حکایت نهفته است. با بررسی رمزگان روایت می توان به بسیاری از معانی پنهان دست یافت. در این پژوهش، کوشش می شود داستان طوطی و بازرگان مثنوی، که از معروف ترین داستان های مثنوی است، بر اساس رمزگان روایی تحلیل شود.
تحلیل شخصیت رستم در هفت خان بر اساس دیدگاه های یونگ و فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد روانشناسانه یکی از حوزه های جدید نقد ادبی به شمار می رود که اساساً اثر ادبی به عنوان بیان حالات ذهن و ساختار شخصیت های موجود بررسی می کند. این نوع نگرش با طرح مطالبی در باب ناخودآگاه شخصی و جمعی در آثار ادبی، به نقد ادبی عمق و نوعی جنبه پیشگویانه و رازآمیز بخشیده است. سهم فروید و یونگ نیز در روانشناسی مدرن در اساس، بر تکیه آنان بر جنبه های ناهشیار روان انسان استوار است. این دو تحت عنوان نبرد، تعارض و کشمکش بین سطوح سه گانه شخصیت: نهاد، خود و فراخود، به واکاوی موشکافانه فردیت و روان شخص در هر لحظه زمانی می پرداختند. در آیین مهری باستان، بر آن بوده اند که اگر گرفتاران این جهان فرودین بخواهند دگر باره به گروثمان بازگردند، ناگزیر می بایست هفت مرتبه بپالایند تا پس از عبور از خورشید پایه(دروازه ی خُدایان)، به آسمان برسند. به تناسب این هفت مرحله و هفت وادی طریقت در عرفان، بی تردی د رست م ن یز در پ س گ ذر از ای ن زین ه های نمادین، حضوری راز آلود و سمبلیک دارد و با نیروهای اهریمن ی در پس لایه های ناخودآگاهی اش که در هیأت شیر، گرگ، اژدها، زن ج ادو و ... نمود می یابند، در ستیز است و علاوه بر ستیز با نیروهای اهریمنی اش، با خودآگاهی و ناخودآگاهی خویشتن نیز در جنگ و جدل می باشد. ازین رو در این مقاله نخست به تعریف خودآگاهی و ناخودآگاهی و ویژگیهای آنان، تعابیر فروید و یونگ در ارتباط با این موارد، شناخت جداگانه هر هفت خان و در نهایت تطبیق و تبیین حالات رستم در هر خان در سنجش با خودآگاهی و ناخودآگاهی پرداخته شده است.
بررسی جنبه های نوگرایی در وزن شعر ابوالقاسم لاهوتی و منشأ آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی، شاعر، نویسنده، معلم و روزنامه نگار معاصر(1264- 1336 ش) از پیشگامان تجدد در شعر معاصر فارسی است. خروج از وزن عروضی و سرودن شعر در وزن هجایی از مهم ترین جنبه های نوگرایی او در شعر محسوب می شود. در این مقاله، بیست و هشت قطعه شعر او که دارای وزن هجایی است مشخص گردیده و پس از تقطیع، اوزان آن ها بررسی شده است؛ سپس این اوزان با وزن های مشابه در زبان کُردی که لاهوتی گویشور آن بوده انطباق داده شده است. حاصل این بررسی و مقایسه این است که لاهوتی پیش از آن که به اوزان شعر روسی، فرانسوی و ترکی نظر داشته باشد چنانکه عده ای بر این باورند به سنت های وزنی شعر بومی ایران نظر داشته و با الهام از آن ها دست به نوآوری درشعر فارسی زده است. این اوزان در دو دسته ی اوزان ترکیبی و غیر ترکیبی دسته بندی و متفرعات هر یک از اوزان در ذیل دسته بندی ها به تفصیل توضیح داده شده است.
بررسی داستان گیله مرد با تکیه بر عوامل نمایشی شدن داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صحنه نمایشی، به عنوان زیرمجموعة عنصر تداوم، در بررسی زمان روایی یک اثر، بررسی می شود. در صحنة نمایشی، سخن بر سر این است که چگونه نویسنده در گزارش داستان، واسطه گری ابزارروایی را از میان بر می دارد به گونه ای که حوادث داستانی در برابر دیدگان مخاطب به نمایش درمی آید و او حائلی میان خود و وقایع احساس نمی کند و خود را درگیر وقایع و ناظر مستقیم حوادث می بیند. از آنجا که داستان «گیله مرد» همواره به عنوان اثری نمایشی معرّفی می شود، در این پژوهش کوشیده ایم تا عوامل نمایشی ساز را در این داستان بررسی کنیم. اغلب صاحب نظران، گزارش مستقیم «دیالوگ» ها را تنها ابزارنمایشی شدن داستان می دانند. این جستار درصدد نشان دادن این مسئله است که چگونه بزرگ علوی با شرح مبسوط داستان و پرداختن به جزئیّات، ارائة توصیفات جاندار از طبیعت، به کاربردن وجوه استمراری در توصیفات و کم رنگ کردن حضور راوی در داستان، موفّق به خلق داستانی نمایشی شده است. برای این منظور عوامل نمایشی شدن داستان را شرح داده ایم و سپس این عوامل را در داستان «گیله مرد» بررسی نموده ایم.
ریخت شناسی تمثیل های عرفانی با تکیه بر اشعار سنایی، عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و همچنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود در متون عرفانی از اشعار سنایی آغاز شد، در اشعار عطّار تکامل یافت و در اشعار مولوی به نقطه اوج خود رسید. بررسی تمثیل های عرفانی از دید «ریخت شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آنها ر ا فراهم می کند و فرصتی پدید می آورد که کاربرد صنعت تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرارگیرد. این بررسی افق های جدیدی را در تحلیل، تفسیر و معناشناسی متون عرفانی ادبیات فارسی که شاخه اساسی و محوری ادبیات ماست، فراهم می آورد. در این مقاله ضمن بیان و بررسی دیدگاه های علمای بلاغت در باب تمثیل، تلاش می کنیم عناصر سازای آن را از دیدگاه نظریه پردازان ریخت شناسی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر روند تکاملی بیان تمثیلی عرفا با تکیه بر متغیرها و عناصر تمثیل تبیین شود.
تحلیل فرایند شاعرانه ی نظریه ی دگرگون سازی عمرخیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مبتنی بر نظریه ی دگرگون سازی است. اصولاین نظریه به طرزی گسترده می کوشد تا با بهره جویی از شگردهایی از جمله : زبان غیرتخاطبی وتعریضی، اندیشه های اپیکوری و نوستالژیکی و تمرکز در خوشایند سازیِ زمان حال،مناسبات فکری مرموز ساختارها و گفتمان ها را تبیین کند.از سویی مد نظر دارد تاابعاد دلهره های عمیق اجتماعی انسان اندیش مند را به عنوان وجدانی آگاه نیز آشکار سازد. از این رو، با چنین نگاهی خیام و رباعیاتش مورد تامل و خوانش قرار گرفته است. این جستارکوشیده است تا با استفاده از این رویکرد پاسخ این پرسش ها را با روش مطالعه ی کتابخانه ای به شیوه ی تحلیلی غیر گزینشی داده ها بیابد که: آیا می توان نسبتی معنادار بین رباعیات و اندیشه های اپیکوری و زبان خوش باشانه با دگرگون سازی متصوّر بود؟آیا تمرکز و توجّه خیام به زمان حال می تواند نقطه ی ثقلی برای دگرگون سازی تلقّی شود؟ سرانجام مجموعه ی یافته ها مبین این است که خیام با سرودن رباعیات، ضمن آگاهی بخشی نسبت به اوضاع فکری و فرهنگ سیاسی – دینی، نظام تعامل و روابط پیدا و پنهان سیاست و فقاهت عصرش را یه شیوه یی خلاف ذهنیت حاکم بر جامعه نقد کرده است.
«خیال» و «ترک ادب شرعی» (تبیین رابطه مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی در متون تغزّلی، با مقوله خیال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اساسی مقاله حاضر آن است که چرا در متون تغزّلی و یا در متون عارفانه بهره مند از نمادپردازیهای ادبِ عاشقانه، گاهی با مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی روبروییم؟ منشاء پیدایش اینگونه مضامین چیست؟ و آیا می توان چگونگی شکل گیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند را توضیح داد؟ خاصه در سروده هایی تغزلی که توانش تفسیر و تأویل به مضامین عارفانه را نیز دارند گاهی با مضامینی روبروییم که در آن ها دلدار جایگاهی فرا انسانی و خداگونه یافته است و در بدو امر می توانند خارج از دایره ادب شرعی ادراک و دریافت شوند. در این مقاله، نخست به مفهوم «ترک ادب شرعی» پرداخته و پس از تعریف آن، با ذکر نمونه هایی از متون منظوم پارسی، از متون آغازین شعر کهن گرفته تا متون معاصر، تقسیم بندی ای دهگانه از زمینه های شکل گیری آن ارائه خواهد شد. چنانکه به تفصیل گفته خواهد شد، در سبک عراقی، که توأمان از درونمایه های عاشقانه و عارفانه بهره می برد، یکی از پرجلوه ترین فضاهای بروز ترک ادب شرعی ظاهری، «مضامین تغزّلی» است. و اما در بخش اصلی این نگاشته، با نگاهی به سروده-هایی از سعدی، و نیز ابیاتی منسوب به قیس بن مُلَوَّح (مجنون عامری)-که به عقیده نگارندگان، سعدی در برخی مضامین از وی متأثر بوده است- این مسأله واکاویده و رابطه مضامینی که بنا به ظاهر ممکن است برخی حکم به خروج آنها از دایره ادب شرعی کنند با مقوله «خیال» تبیین شده و منشاء پیدایش و چگونگی شکل گیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند، با یاری گرفتن از توصیف خاص ابن عربی از «خیال» و عشق عارفانه توضیح داده خواهد شد.
روایت شناسی تطبیقی گونه مقامه و پیکارسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه، گونه ای از روایت است که با استفاده از نثری فنّی، غالباً به استغاثه گدایان و سؤال نیازمندان و ادیبان حیله گر می پردازد. پیکارسک نیز گونه ای از روایت است که به بیان حوادثی می پردازد که برای افراد فرودست اجتماع و بزهکارانی که در تنازع دائم برای بقا هستند، اتفاق می افتد. هدف در این مقاله، شناسایی و کشف ویژگی های مشترک گونه های مقامه و پیکارسک در راستای اثبات تأثیرپذیری پیکارسک از مقامه است. برای رسیدن به هدف مورد نظر به مطالعه و جستجو در منابع پرداختیم و با روش توصیفی و مقایسه ای، اطّلاعات به دست آمده را تجزیه وتحلیل کردیم و به این نتیجه رسیدیم که با استناد به ویژگی-های مشترک این دو گونه ادبی (در بخش های پیرنگ، دیدگاه روایی و کانونی سازی، قهرمان ضدّ قهرمان، وجه داستان و استفاده از نثری شاعرانه و سرشار از اصطلاحات علمی و ادبی و بازی های زبانی) پیکارسک، گونه تکامل یافته و بومی شده مقامات عربی در اسپانیا و پس ازآن در میان دیگر ملل است.
ملاحظات اخلاق زیست محیطی هدایت و چوبک نقد دو داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی برخی مولفه های پسامدرن در اشعار منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منوچهر آتشی با گذر از سنت نیمایی و روی آوردن به تجربه های مدرن، نام خود را در شمار یکی از شاعران نوگرای معاصر فارسی ثبت کرده است؛ این در حالی است که بررسی اشعار وی نشان می دهد که در برخی اشعار روایی- تاریخی او به ویژه در آخرین مجموعه شعری که پس از مرگ وی به چاپ رسید (بازگشت به درون سنگ، 1386)، به دنیای پسامدرن نیز گام نهاده و در پی خلق روایت هایی به شیوه ی فراداستان تاریخ نگارانه برآمده است. در این مقاله ضمن نشان دادن گستره ی تاریخ در اشعار آتشی، با استفاده از آرای برخی نظریه پردازان پسامدرن تاریخ از جمله لیندا هاچن، برایان مک هیل و هایدن وایت، ویژگیهای فراداستان تاریخ نگارانه مطرح و سپس یازده شعر از اشعار مجموعه ی »بازگشت به درون سنگ» بر اساس پنج شاخصه ی فراداستان تاریخ نگارانه بررسی و تحلیل شد. این شاخصه ها عبارتند از: زمان پریشی (نابهنگام گرایی)، نقد خردگرایی، انکار غایت مداری تاریخ، به چالش کشیدن حقایق تاریخی، طنز و آیرونی. نتیجه ی به دست آمده، مؤید رویکرد پسامدرن آتشی و تلاش او برای آفرینش فراداستان تاریخی در حوزه ی شعر است.
نقد دیوان کبیر مصحَّح بدیع الزمان فروزانفر با تکیه بر نسخه نورعثمانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصحیح متون کهن همواره مورد توجه ادب دوستانی بوده است که دغدغه شان فراهم کردن متنی منقح و نزدیک به گفتار مؤلف است. یکی از متون بحث برانگیز، کلیات شمس تبریزی اثر جلال الدین محمد مولوی است. این اثر سترگ به دلیل حجم گسترده آن و مشوش بودن نسخ موجود هنوز تصحیح کاملاً قابل اعتمادی ندارد. پژوهش حاضر نقد دیوان کبیر مصحَّح فروزانفر بر اساس یکی از نسخ در دسترس ایشان، یعنی نسخه نورعثمانیه (با علامت اختصاری عل) است. در این پژوهش ضمن معرفی این نسخه نحوه استفاده فروزانفر از آن توصیف شده است. ذیل دو عنوان «غزل های افتاده» و «ابیات افتاده» اشعاری ذکر شده است که در نسخه نورعثمانیه موجود بوده است اما از دیوان چاپی مصحَّح فروزانفر افتاده است.
أنسی الحاج، احمد شاملو، الرّسولة بشَعرها الطّویل حتّی الینابیع، آیدا در آینه، نقد فمنیستی، ادبیّات تطبیقی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار نویسندگان مرد و به چالش کشیدن بیان و ذهنیّت مردان از زنان، یکی از مهم ترین رویکردها در مطالعات فمنیستی به شمارمی رود. در شعر أنسی الحاج و احمد شاملو، با چهره ویژه ای از زنان روبه رو می شویم؛ چهره ایی که گاه با معیارهای دنیای مدرن همساز است و زن را در جایگاه برابر با مرد نشان می دهد و گاه تحت تأثیر ذهنیّت تاریخی دو نویسنده، زن از موضع امروزی خود به جایگاه سنّتی اش سقوط می کند. در این جستار اشعار «الرّسولة بشَعرها الطّویل حتّی الینابیع» و «آیدا در آینه»، از دریچه نقد فمنیستی و در حوزه مطالعات ادبیّات تطبیقی مکتب فرانسه مقایسه شده است. مه م ترین نتایجی که از این پژوهش به دست آمده است عبارتند از: - دو اثر مورد بحث، دارای کلّیّتی مشابه هستند و بیان شعری در این دو اثر، بیانی مردانه است که در مواردی با معیارهای مربوط به مکتب اصالت زنان مغایرت دارد. - ترسیم چهره زن در دو اثر، از تأثیر بن مایه های اساطیری و مسائل تاریخی و فرهنگی بر ذهنیّت دو شاعر، برکنار نبوده است. - در بخش هایی از دو متن، أنسی الحاج و شاملو تحت تأثیر اندیشه های اجتماعی مدرن بوده اند. تأثیرپذیری از یافته های فمنیستی و نیز مفهوم انسان گرایی در غرب، نمونه هایی از آن است.
مقاله به زبان فرانسه: خوانش جامعه شناسانة اشعار «فروغ فرخزاد» با تکیه بر مفهوم «ایدئولوژی بُن» (Analyse de quelques poèmes de Forough Farrokhzad basée sur «l’idéologème» d’Edmond Cros)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادموند کروس در اثری با عنوان نقد جامعه شناسیک، روش تحلیلی و کاربردی خود را در زمینة نقد جامعه شناسی ارائه می دهد. او در این کتاب، پس از بیان مقدمات لازم و مفاهیم اصلی این حوزة پژوهشی، مفهوم ایدئولوژی بّن را تعریف می کند. ایدئولوژی بن کوچکترین واحد قابل درک ایدئولوژی است که عناصر اجتماعی، نشانه شناختی و نمادین را در خود دارد . او با تبیین این مفهوم، نشان می دهد که اولاً چگونه تاریخ و ایدئولوژی در متن نفوذ می کند و ثانیاً چگونه ایدئولوژی بن مشخصات تاریخی و اجتماعی متن را نشان می دهد.
ما در این مقاله ابتدا، رویکرد جامعه شناسیک ادموند کروس و مخصوصاً مفهوم ایدئولوژی بّن را معرفی کرده و به بررسی ایدئولوژی بّن «ارتباط» می پردازیم، سپس سعی می کنیم تا از این منظر، خوانشی جامعه شناسیک از آثار فروغ فرخزاد به دست آورده و ایدئولوژی بّن قرن بیستم را در اشعار او نشان دهیم.