این پژوهش با هدف بررسی نظر و سلیقه نوجوانان نسبت به آثار داستانی، با رویکرد کمی و از طریق پرسش نامه ای محقق ساخته به انجام رسیده است. نمونه آماری شامل 484 نوجوان پایه هفتم و هشتم (243 نوجوان دختر و 241 نوجوان پسر) است که به صورت تصادفی از مدارس 4 ناحیه آموزش و پرورش شیراز انتخاب شده اند. تحلیل یافته ها با استفاده از روش های آمار توصیفی نشان می دهد 6/71% دختران و 2/45% پسران داستان می خوانند. همچنین رمان ها و داستان های بلند، محبوبیت بیشتری نسبت به داستان های کوتاه، داستانک و دیگر گونه ها دارند. مهم ترین منبع تامین کتاب های داستان برای نوجوانان پسر و دختر، خرید کتاب و سپس مطالعه ی اینترنتی است. محبوب ترین نوع داستان در میان همه ی نوجوانان داستان های واقع گرا و پس از آن فانتزی ها هستند. دختران بیشتر طرفدار موضوعات عشقی- عاطفی و پسران بیشتر متمایل به خواندن موضوعات پلیسی- جنایی اند. گرچه در انتخاب لحن و فضای داستان بین دختران و پسران نوجوان اختلافاتی وجود دارد اما در مجموع داستان های ماجراجویانه و ترسناک بیشترین طرفدار را دارند. مقایسه ترجیحات نوجوانان در انتخاب گونه و موضوع داستان و نیز مقایسه جذاب ترین داستان های خوانده شده توسط آنان با کتاب های منتخب شورای کتاب کودک در سال های 88 تا 90 حاکی از فاصله نشر، با سلیقه و انتخاب نوجوانان است.
مهارت های زندگی یکی از راهبردهای مهم و ضروری است که از طریق افزایش توانایی کودکان و نوجوانان، ظرفیت آنان را در جهت مقابله با چالش ها و کشمکش های زندگی ارتقا می دهد و آنان را در برابر مشکلات ایمن می سازد. ژانر ادبی رمان، قالب مناسبی برای انتقال مهارت ها و تقویت آن ها در کودکان و نوجوانان است. هدف این پژوهش بررسی مهارت های زندگی (همدلی، تصمیم گیری، حل مسئله، خودآگاهی، مهارت فردی و تفکرخلاق) در رمان های فرهاد حسن زاده و اریش کستنر (Erich Kastner) است. روش پژوهش به صورت تحلیل کمی و کیفی محتوای آثار است. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت همدلی، نسبت به دیگر مهارت ها، کاربرد بیشتری در آثار حسن زاده و کستنر دارند. مهارت هایی نظیر، تفکر انتقادی، تفکر خلاق و مهارت حل مسئله بسامد کمتری داشته اند. نکته ی دیگر اینکه مهارت های زندگی در آثار فرهاد حسن زاده در مقایسه با اریش کستنر، بسامد بیشتری دارند.