فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
121 - 143
حوزههای تخصصی:
ادبیات تجلیگاه باورها، اندیشه ها وآداب و رسوم ملت هاست که بخش عمده و دیرینه ای از آن در ضرب المثل ها نمود یافته است. ضرب المثل ها جملات کوتاه و موجزی هستند که از روزگاران دورصیقل یافته، سینه به سینه به ما رسیده اند. این عبارات موجز به سبب برخورداری ازعمق معنایی و حکمی و نیز کوتاهی لفظ و قابلیت به خاطر سپاری آسان، همیشه به عنوان یک کالای فرهنگی در بین ملت ها و اقوام در تبادل و انتقال بوده اند.استان ایلام به سبب همسایگی با عراق و وجود مرزمشترک طولانی، همواره محل تردد و داد وستد اقتصادی و فرهنگی مردمان کُرد و عرب بوده است. تأثیرات متقابل دوزبان علاوه بر شعر، در فرهنگ عامه که امثال بخش عمده ی آن است، نیز نمود یافته است. در این نوشتار سعی نگارندگان برآن بوده است تا با بررسی ضرب المثل های عربی و کردی ایلامی با رویکرد تحلیلی –توصیفی و به شیوه ی کتابخانه ای، به بیان اشتراکات و اختلافات لفظی و معنایی موجود در این امثال بپردازند. از نتایج تحقیق آن است که پاره ای از امثال در دو زبان در لفظ و محتوا دارای تطابق نعل به نعل بوده، ظن ترجمه را در مخاطب برمی انگیزند؛ پاره ای دیگر اشتراک لفظی نسبی و معنایی کامل دارند و به احتمال حاصل مهاجرت امثال از زبانی به زبان دیگرهستند و پاره ای نیز تنها اشتراکات معنایی داشته، حاصل نوعی توارد ناشی از نزدیکی جغرافیایی، فرهنگی و آیینی می باشند.
مبادئ بلاغه التصویر بین الاتجاهین الرومانسی والبرناسی فی الشعر العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
62 - 35
حوزههای تخصصی:
تعددت التعاریف عن التصویر فی العصر الحاضر، وهو فی مفهومه الشامل کما یعرفه "دای لویس" لوحه مصنوعه من الألفاظ، أو محاوله لبیان التجارب عن طریق اللغه وبشکل فنّی. ومدی توفیق الشاعر فی خلع الفنّیه على کلامه یُسمّى بالبلاغه؛ ومما یقضی علیها هو التصویر الآلی للواقع دون محاوله للانتقاء الفنی. وللمذاهب الأدبیه فی توجیه تلک المحاولات مذاهب تبتنی على فلسفه معارضه لسابقتها وتشکّل نظرتها إلى الأدب عامّه، وإلى الشعر خاصه. وابتناء على تلک النظره تصنّف مبادؤها الأساسیه لخلق البلاغه المرجوّه. ومن ضمن تلک المذاهب الرومانسیه والبرناسیه التی تتقابل رؤاهما عن البلاغه؛ تعرض هذا المقال لدراسه المبادئ الأساسیه التی یستند علیها التصویر فی بلاغته عند الاتجاهین الرومانسی والبرناسی. یتطرق هذا المقال بمنهج وصفی – تحلیلی إلی العلل والأسباب التی تقف خلف هذا التقابل، لاستخراج مظاهر تلک المبادئ عند شعراء هذین الاتجاهین. وتبیّن أنّ المبادئ التی اتخذها الاتجاه الرومانسی وهی: محوریه الذاتیه بمظاهرها، وتکثیف عناصر الصوره وتمجید الألم؛ تقف وجها لوجه لما اتخذته البرناسیه رغبه فی الوصول إلی بلاغه التصویر، حیث کانت المبادئ عندها: الإلمام باللاذاتیه، غائیه الجمال، نبذ صفه الحیاه عن الطبیعه، تألیه العالم الخارجی، الاهتمام بالشکل وزیاده الشخوص.
نقد و تحلیل پی رفت در منظومه غنائی مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین نظریه های ادبی، نظریه ی ساختارگرایی (structuralism) است که به بررسی و تحلیل ساختارهای عام در نظام های معناداری همچون زبان، ادبیات، داستان، اسطوره و ... می پردازد. تحلیل ساختاری داستان و روایت از زیباترین تحلیل های ادبی در نقد ادبی معاصر به شمار می آید. مجنون و لیلی جزو متون کهنی محسوب می شود که در رده روایت های اسطوره ای به حساب می آید. بهترین تحلیل ساختاری مجنون و لیلی، با توجه به ساختار روایی آن که از داستان های حماسی و غنائی تشکیل شده است، روش ساختاری در تحلیل داستان های اسطوره ای است. در این مقاله که بخشی از یک پژوهش گسترده در پیوند با تحلیل ساختاری لیلی و مجنون است، تلاش شده چگونگی کاربرد پی رفت در این اثر ارزشمند بررسی شود. نخست لازم است هر داستان به یک پی رفت تقلیل یابد، به طوری که هر پی رفت چند کارکرد (حداکثر پنج) یا نقش ویژه را تشکیل دهد. کارکردهای درون هر پی رفت لازم است دربرگیرنده یک کنش روایی باشد و در پیشبرد توالی داستان (قصه) نقشی مهم ایفا کند. مهم ترین پی رفت های داستان لیلی و مجنون نیز عبارت است به مکتب رفتن لیلی و مجنون، عاشق شدن آن دو به هم، خواستگاری و مخالفت پدر لیلی، مرگ لیلی و مجنون، آرامش پس از مرگ لیلی و مجنون
بیان «آیرونیک» یا طنزآمیز در دیوان ناصرخسرو و آثار برادران شلگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
242-266
حوزههای تخصصی:
ایران و آلمان دو کشوری هستند که تاریخ و سنت های فکری و ادبی پرباری دارند. هر دو در دوران شکوفایی مکاتب فکری؛ خواه دینی و خواه فلسفی، ادبا و متفکران برجسته ای را در دامان خود پرورانده اند. مطالعه تطبیقی آثار اندیشمندان این دو کشور می تواند ابعاد مختلفی از شباهت ها و تفاوت های این دو فرهنگ را نشان دهد. به این منظور دو اندیشمند و ادیب برای مطالعه تطبیقی انتخاب شدند: ناصرِخسرو (394 -481 ه.ق) و فردریش شلگل (1772-1829م). اما از آنجایی که عموماً نام برادران شلگل به عنوان همکار و همفکر با هم می آید، آگوست ویلهلم ( 1767- 1845م) هم به این پژوهش اضافه شد. شیوه بیانی ناصرخسرو در طنزآوری با روش فردریش در کتاب «قطعات» شباهت هایی دارد اما بیان آگوست ویلهلم به گونه ای دیگر است. این پژوهش در پی آن بوده که با مطالعه و قیاس آثار شاخص آنان، چگونگی استفاده آنها از بیان آیرونیک و طنزآمیز در برابر مخالفان و نیز مصادیق آن را در آثارشان نشان دهد. آیرونی(irony) نوعی بیان غیرمستقیم و طنزآلود است که مؤلف می کوشد به وسیله آن، دو یا چند وجه گوناگونِ یک امر را بنمایاند. قیاس آثار ناصرخسرو و برادران شلگل نشان می دهد که جهان بینی آنها که متأثّر از مکاتب فکریشان بوده، تا چه حد بر روش بیان آنها در طنزپردازی تأثیر داشته است. این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای، فیش برداری و به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
خوانش تطبیقی حضور راوی نامعتبر در رمان های سن عقل از ژان پل سارتر و ناقوس از آیریس مرداک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، با تمرکز بر روایت شناسی، به بررسی تطبیقی رمان های سن عقل از ژان پل سارتر و ناقوس از آیریس مرداک می پردازد. تمرکز اصلی این تحقیق بر روی راوی نامعتبر است، مفهومی محبوب در دنیای کنونی که بشریت در آن از سوء تفاهم ها رنج برده و طعم ناکامی زبان در انجام رسالت خود در گردآوری انسانها در کنار یکدیگر را چشیده است. در روایت شناسی، بی اعتباری بعنوان یک ویژگی گفتمان روایی در نظر گرفته شده است. وین بوث تئوری مفهوم «راوی نامعتبر» را پایه ریزی کرده و چارچوب نظری مطالعه حاضر متشکل از مفاهیم نویسنده واقعی، نویسنده ضمنی و راوی نامعتبر وی به منظور انجام تحلیلی تطبیقی از رمان های منتخب است. در گذشته، مطالعات انجام شده بر روی راوی نامعتبر بر راویان هومودایجتیک متمرکز بوده اند. در اینجا، تکنیک های روایی دیگری مانند زاویه دید روایت در بررسی هدف حضور راویان نامعتبر در رمان های منتخب در نظر گرفته شده اند. به عبارت دیگر، زاویه دید و حضور چند صدایی در روایت نامعتبر از اهمیت زیادی برخوردار هستند. این تکنیک های روایی و راویان نامعتبر در زمینه سیاسی و فرهنگی آثار مورد بررسی قرار می گیرند تا به واکاوی نقش آنها در ایجاد این نوع از راویان و ذهنیت و عینیت روایت هایشان پرداخته شود. بر این مبنا، تحقیق از تاریخ گرایی نوین، به خصوص نظریه استفان گرین بلت، بعنوان رویکردی دیگر برای مطالعه حضور و کارکرد راویان نامعتبر استفاده می کند تا حضور راویان نامعتبر را در این آثار آشکار سازد.
آسیب شناسی مجلاّت ادبیّات تطبیقی در ایران (مطالعه مورد پژوهش: کاوش نامه ادبیّات تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
27 - 48
حوزههای تخصصی:
با استقبال روزافزون پژوهشگران از مطالعات تطبیقی در عرصه ادبیّات و علاقه مندی نویسندگان به نگارش مقالات ادبیّات تطبیقی، مجلاّت تخصّصی در این عرصه، گسترش یافته اند. یکی از این مجلاّت، کاوش نامه ادبیّات تطبیقی است که در حوزه مطالعات تطبیقی فارسی – عربی، به نشر پژوهش های مرتبط می پردازد. این مختصر، با هدف آسیب شناسی مقالات منتشرشده در مجلّه یادشده، در بازه زمانی سال های 1392 تا 1395، با تکیه بر روش استقرائی در عرضه آمار و سپس تحلیل و آسیب شناسی پژوهش های منتشرشده، با استناد به نمودارهای آماری، به بررسی مقالات این مجلّه می پردازد و پس از واکاوی آسیب ها، در ذیل سه مبحث دایره موضوعی، عناوین مقالات و روشمندی پژوهش، عمده ترین موارد آن را عدم توجّه کافی به مباحث نظری ادبیّات تطبیقی، خلأ پژوهش های بینارشته ای و عرصه های نوین پژوهش در ادبیّات تطبیقی، موازی کاری و پرداختن به مضامین تکراری، فقدان روش پژوهش و عدم استناد به نظریّه ها و مکتب های برجسته در حوزه ادبیّات تطبیقی، سوء فهم «تطبیق» در ادبیّات تطبیقی و... برمی شمرد.
مقایسه مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار عطار و امام خمینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
61 - 78
حوزههای تخصصی:
عارفان دردوره های زمانی مختلف در باب چگونگی سلوک، سخن گفته اند. معروف ترین وادی های عرفانی به هفت وادی عطارشهرت دارد که تاامروز هم برعرفان وعارفان تأثیرفراوانی داشته است. نگارنده این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه های عطار نیشابوری و امام خمینی، در باب سفر و مراحل سیر و سلوک پرداخته است. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار و سروده های عطار و امام خمینی مقایسه و بررسی شده و مفاهیم، الفاظ مشترک و متباین در این دو، مشخص گردیده است. هر دو عارف برای مراحل سیر و سلوک مراتبی قائل هستند؛ گرچه در باب شرح و تبیین آن اختلاف نظرهایی بین آن ها دیده می شود. نکته ی مهم این است که هر دو عارف در جهت هدف مشترکی کوشیده اند و آن بیان عرفان به زبانی درخور فهم مردم عادی است؛ زیرا به زعم هر دو عارف، عرفان ضرورت حیات انسان در تمام اعصار است و قدم گذاردن در این وادی تمامی جوانب حیات انسان را در برمی گیرد، لذا باید آن را از دشواری ها و پیچیدگی های خاص علمی مبرا ساخت تا بتواند کل جامعه بشری را فراگیرد.
مظاهر التجدید فی شعر فتره الدّستور فی العراق وإیران (بساطه اللغه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
115 - 132
حوزههای تخصصی:
امتاز شعراء فتره الدّستور فی العراق وإیران بالبساطه أو السّهوله فی لغه الشعر و قد شملت أنواع الشعر بأجمعها کان الزهاوی رائداً فی هذا المضمار وقد تبعه الرّصافی ووصل إیرج القمّه فی الشعر الفارسیّ ثمّ بسّط عشقی شعرهُ و قرّبه للعامیه الدارجه. وقد صبغت لغتهم هذه بصبغه عامیه واضحه هی أقرب إلی لغه المجلات والصحف. وقد خصّص ملک الشعراء بهار بعض أشعاره بالبساطه والسهوله. وفی السیاق المتصل یرمی هذاالبحث و اعتماداً علی منهج الوصفی - التّحلیلی إلی دراسه شعر حقبه الدُستور فی العراق وإیران من ناحیه البساطه. ومن أبرزالنتائج الّتی توصلنا إلیها عبر هذا البحث هی: أنَّ شعر البساطه ولیده الأوضاع الثوریه السائده علی فتره الدُستور حیث إنّها کانت تقتضی تقریب الشعر إلی أفهام النّاس وأداء الشاعر رساله اجتماعیه لتوعیه القارئین علی هموم المجتمع وحثّهم علی حمل مهام الثوره.
تحلیل تطبیقی نقد نظام اجتماعی مردسالار در شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
97 - 140
حوزههای تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان و روشنفکران، ریشه عقب ماندگی و مشکلات زنان را در نظام اجتماعی مردسالار دانسته اند. لذا سال ها قبل جنبش آزادی زنان در ایران و پاکستان شکل گرفت که یکی از هدف های آن مبارزه با نظام اجتماعی مردسالار بوده است. در این میان زنان اهل قلم به مقوله ی تبعیض و بی عدالتی نسبت به زن واکنش نشان داده و آثاری را با این مضمون پدید آورده اند. سیمین بهبهانی شاعر ایرانی و فهمیده ریاض شاعر پاکستانی درونمایه ی نقد نظام اجتماعی مردسالار و بیان مشکلات زنان در این جوامع را در اشعار خویش دستمایه ی مضمون سازی قرارداده اند. در اشعار زنانه ی دو شاعر یاد شده، مشکلات و مسایل زنان و انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار با بسامدی قابل توجّه بازتاب یافته است لذا در این پژوهش بازتاب موضوع یادشده در شعر دو شاعر ایرانی و پاکستانی به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی با بهره گیری از برخی اصول و آموزه های جامعه شناسی ادبیات واکاوی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار یکی از گفتمان های اصلی شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض است که در قالب مضامینی؛ همچون سلب آزادی های اجتماعی، ازدواج اجباری، جواز چندهمسری مردان و ... بازتاب یافته و به تصویر کشیده شده است؛ با این تفاوت که نقد های اجتماعی سیمین بهبهانی آمیخته با نوعی رمانتیسم، احساساساتی و سطحی؛ اما انتقادات فهمیده ریاض عمیق، متفکرانه، تند و همراه با دلالت های آشکار وپنهان سیاسی است.
بررسی تطبیقی آموزه های تعلیمی در بهرام چوبین فردوسی و مکبث شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهرام چوبین فردوسی و مکبث ویلیام شکسپیر به هم شبیه هستند. پس می توان این دو اثر را با هم مقایسه کرد. مقاله پیش روی از رهگذر تطبیق به ارزشهای اخلاقی در بهرام چوبین و مکبث و کارکردهای تعلیمی آنها می پردازد. فردوسی و شکسپیر بسیار ماهرانه به تطورات سردارانی همانند بهرام چوبین و مکبث در چنگال قدرت می پردازند. هر دو سردار بعد از فتح، خیال پادشاهی به سرشان می افتد و هر دو به واسطه موجودات غیربشری از آینده باخبر می شوند. مکبث از زنان ریش داری خبر فرمانروایی کاودور و پادشاهی اسکاتلند را دریافت می کند. بهرام از زنی که شاه پریان است حکم شاهی می شنود. نتایج تحقیق نشان می دهد که شکسپیر متاثر از جهان بینی دوره الیزابت شاه را بزرگ و عالی در نظر می انگارد که از طرف خداوند حاکم انسانها است و کشتن وی مساوی با کشتن خیر است در حالیکه در بهرام چوبین، فردوسی همگام با سردار شجاع است و جهان بینی فرّ ایزدی را به چالش می کشد. روش این مقاله با استناد به مکتب ادبیات تطبیقی امریکایی می باشد که به مقایسه شباهت ها و افتراقات آثار ادبی می پردازد.
بررسی تطبیقی مقوله آزادی در شعر معروف رصافی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، رویکرد ها ی مشترک معروف رصافی و فرخی یزدی را درباره آزادی سیاسی و اجتماعی مانند آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی مطبوعات، آزادی کارگران و دهقانان مورد بررسی قرار می دهد. از مهمترین نتایج این نوشتار این است که هر دو شاعر، شعر خود را وقف آزادی و رهایی مردم از جور استبداد کرده و در این زمینه مسائل اخلاقی را رعایت کرده اند؛گرچه پافشاری فرخی یزدی بر آزادی بیش از معروف رصافی است.
تحلیل شخصیّت بلقیس در رمان «کلیدر» بر اساس نظریّه عشق «اریک فروم»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
59 - 84
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر با تاکید بر اهمیّت مطالعات بینا رشته ای در درک و دریافت بهتر دانش بشری و با فرض پیوند تنگاتنگ ادبیّات و روان شناسی، به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس گزاره های مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی که سرشتی بینارشته ای دارد به تحلیل شخصیّت بلقیس در رمان کلیدر پرداخته، با روی کردی علمی و نظام مند؛ با کاربست نظریّه عشق اریک فروم، زمینه ها و ویژگی های عشق را در ارتباط با بلقیس واکاوی می کند. هدف پژوهش یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که چرا و چگونه در رمانی همچون کلیدر که سخن بر سر مسایل سیاسی - اجتماعی و سراسر آکنده از ستم و استبداد و بندگی است، موتیف عشق همچنان پرورانده و گسترانده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد طبق نظریّه عشق فروم در رمان کلیدر، اولاً: برخلاف تصوّر عموم، عشق تنها اختصاص به روابط میان عاشق و معشوق یا یک فرد مشخص ندارد؛ بلکه انواع گوناگونی با کارکردها، انگیزه ها و زمینه های متعدّد دارد؛ ثانیاً، آثار دولت آبادی نیز بر خلاف تصوّر عموم، محدود به طرح مسایل بومی، اقلیمی، طبیعت گرایی و... نبوده، نمودهای زیبا و خلاقانه ای از عشق در جای جای آثارش و به طور مشخص در شخصیّت بلقیس با هنرمندی تمام بازنمایی شده که غنای آثارش را دو چندان ساخته است. یافته ها هم چنین نشان می دهد بلقیس تمام ویژگی های عشق فروم را دارد، کیفیّت حضور او در رمان و حوادثی که روی می دهد گواه آن است که مسئولیّت پذیری، تحمل رنج، معرفت عمیق به ایل و خانواده، بی نیازی، فداکاری همه و همه زاده عشق ستودنی و راستینی است که فروم یکایک آن ها را از ویژگی های عشق راستین برمی شمارد.
تحلیل گفتار شخصیّت های زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ بر اساس نظریه گفتار جان سرل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
60 - 81
حوزههای تخصصی:
گفت وگو از مهم ترین شگردها در حوزه ادبیات داستانی به شمار می رود و نویسنده در پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای، با هدف تبیین گفتار شخصیّت های زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ در شاهنامه بر اساس نظریه کنش گفتار جان سرل، نظریه پرداز معاصر فلسفه زبان و ذهن، درصدد روشن نمودن این مطلب است که شخصیّت های زن و مرد داستان پادشاهی گشتاسپ، هنگام گفتگو با توجّه به جایگاه خود و مخاطب از کدام کنش گفتاری و به چه منظوری استفاده کرده اند؟ در نظریه کنش گفتار جان سرل، کلام به پنج کنش اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی تقسیم می شود که با توجّه به وجه فعل به کار رفته در کلام و نیز نحوه استفاده از جایگزین، شاخص ها و همچنین کاربرد مستقیم و غیرمستقیم کنش ها می توان، توانایی گوینده را بر تأثیرگذاری بر مخاطب سنجید. بر اساس این نظریه، جملات خبری تنها جملات اصلی و معنی دار زبان نمی باشد و ارزش صدق و کذب همه جملات ممکن نیست؛ زیرا هدف فردوسی از بیان جملات کنشی، توصیف عمل خود است نه توصیف یک وضعیت. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که زنان در داستان گشتاسپ به دلیل نداشتن قدرت، بیشتر از کنش های گفتاری ترغیبی استفاده می کنند و کنش های اظهاری و عاطفی به کار برده شده نیز بیشتر در راستای ترغیب مخاطب هستند تا بدین وسیله به گونه غیرمستقیم، دیگران (بویژه مردان و شوهران)را برای رسیدن به خواسته های خود، ترغیب و تشویق کنند. همچنین، از کنش های اعلامی و تعهدی که نیاز به کنشگری مستقیم فرد دارد، کمتر استفاده شده است.
مدرنیته و شعر فارسی در دو دهه سی و چهل خورشیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
103 - 134
حوزههای تخصصی:
در نوشته حاضر که حاصل پژوهشی از نوع تاریخی، توصیفی و تحلیلی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است، پس از نگاهی گذرا به ادبیات مشروطه در برخورد با تمدّن غرب، مشخصه های شعر فارسی در شکل و محتوا در دهه های سی و چهل خورشیدی برشمرده شده است. شکستن قالب ها و اوزان کهن در عین رعایت یا عدم رعایت وزن و قافیه، به کار بردن مضامین و پیام های سیاسی و اجتماعی تحت تأثیر ادبیات مشروطه و نیز سمبولیسم فرانسه، تأکید بر ابهام گویی، بهره گیری از هر پدیده طبیعی و اجتماعی به صورت نمادین برای نقد سیاسی و اجتماعی و ظهور «شعر سپید» و «شعر موج نو»، از مشخصات مهم تر شعر این دوره شناخته شده است. علاوه بر این، پیدایش «شعر مقاومت» و «شعر چریکی» و بعضاً «پریشان گویی و نامفهوم سرایی» و ظهور تصنّعی جریان های شعری و ظهور پیام بازگشت به خویشتن اسلامی به ویژه در دهه چهل را می ت وان از مشخصه های دیگر شع ر در ای ن دهه دانست. مدرنیت ه به دو ص ورت مستقیم (آشنایی با ادبیات و شعر غرب) و غیرمستقیم (شکل دادن به گروه بندی های اجتماعی، جریان های فرهنگی، دگرگونی های سیاسی و درهم تنیده شدن آن ها) بر شعر این دوره تأثیر گذاشته است. ستیز قلمی بین حامیان قالب های سنّتی شعر و شعر نو، اختلاف نظر بین شاعران «موج نو» و «شعر نو» و چند شاخه شدن شعر و شاعران، همه انعکاس همین گروه بندی های اجتماعی و جریان های فرهنگی بوده که یا تحت تأثیر مدرنیته شکل گرفته و یا بر اثر نفوذ مدرنیته از حالت خفته به حالت فعّال درآمده است
سمات العاشق والمعشوق لدى فریدالدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی؛ دراسه موازنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
75-100
حوزههای تخصصی:
إن الحب هو أحد المفاهیم والمدلولات الرئیسه فی الأدب الفارسی. یفضّل فرید الدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی، باعتبارهما من أقطاب العشق الصوفی فی الأدب الفارسی، ضرامَ الحب واتّقاده على العناء الناتج عن الزهد والتقشّف. یهدف هذا المقال إلى دراسه موازنه بین سمات العاشق والمعشوق فی غزلیات الشاعرین وتحلیلها وذلک وفقا لدراسه إحصائیه لمائه قصیده غزلیه للشاعرین لتبیین الأبیات التی رأینا فیها وجوه الاشتراک والافتراق بین الشاعرین. والمنهج الذی اتبعه الباحثون هو الوصف والتحلیل. وتشیر نتائج البحث إلى أنه بالرّغم من الاختلاف بین نظره مولانا والعطار إلى الحب إلا أن مولانا قد تأثّر بالعطّار تأثّرا بالغا ولکنه إلى جانب ذلک یتمتّع شعره بإبداعات وفیره بخرقه للمعاییر. فالعطار فی أوصافه للحب بدل أن یتطرّق إلى السمات الصوفیه والمعنویه للعاشق ولا سیّما المعشوق فإنه یرکّز على الأوصاف الجسدیه والظاهریه حیث یواجه القارئ تکرارا أکثر للأوصاف الجسدیه. غیر أن مولانا جلال الدین فی غزلیاته یعرض السمات الصوفیه للمعشوق على وجه التحدید بحیث نجد أن أبیات الشاعر تصطبغ بصبغه التصوّف ویشعر القارئ أن هذه الأوصاف هی رموز ودلالات لوصف ظواهر المعشوق.
بررسی تطبیقی مؤلّفه های پایداری در داستان زنده باد کمیل (محسن مطلق) و رجال فی الشّمس (غسّان کنفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران و فلسطین که هرکدام متحمّل جنگ، دردها و رنج های بسیاری برای دفاع از وطن شدند، شاعران و نویسندگانی از جنس مردم برای رساندن پیام آزادی برخاستند. در ایران، محسن مطلق یکی از رزمندگان دفاع مقدّس، با بازگویی خاطرات جنگ سعی داشت تا به گونه ای دیگر از مام وطن دفاع کند و در فلسطین نیز، غسّان کنفانی که خود برای اوّلین بار تعبیر «ادبیّات مقاومت» را به کار برد، آثاری به صورت تمثیلی و نمادین، برای بیداری مردم و تشویق آن ها به دفاع از وطن و مبارزه با بیداد و تجاوزگری خلق کرد؛ بنابراین، در نوشتار پیش رو به منظور بررسی مضامین مشترک ادبیّات مقاومت در دو اثر شاخص از ایران و فلسطین، داستان زنده باد کمیل از محسن مطلق و رجال فی الشّمس از غسّان کنفانی به صورت تطبیقی واکاوی و مؤلّفه های پایداری هریک از آن ها مشخّص شده است. مهم ترین مؤلّفه در داستان زنده باد کمیل، تلاقی حماسه و عرفان، شهادت طلبی، دفاع از میهن و حفظ آزادی است؛ امّا در داستان رجال فی الشّمس نویسنده سعی در بیداری مردم برای دفاع از میهن، اعتراض و مبارزه با ستم و ایستادگی دربرابر رژیم اشغالگر قدس را دارد.
شگردها و درون مایه های طنز در شعر محمد کاظم کاظمی شاعرافغانستانی و احمد مطر شاعر عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
269 - 293
حوزههای تخصصی:
طنز یکی از گونه های موفق ادبیات غنایی است که با تولید روایتی شیرین از تلخی های روزگار، به ویژه در ابعاد اجتماعی و سیاسی کارکردهای درخشان داشته و دارد. خنده ی تلخ عنوانی است که به شعر طنز احمد مطر، شاعر عراقی داده اند. عنوانی که در شعر محمد کاظم کاظمی، شاعر پایداری افغانستانی نیز به طور کامل قابل تطبیق است. طنز این دو شاعر به گونه ای تجسمی مفاهیمی را طرح می کند که دست کم در سراسر جغرافیای شرق، درد مشترک و درمان قاطع اند. مطر و کاظمی چشم دیده ها و روایت هایی را از زندگی مردم خود در قالب خنده ای ریخته اند که در همان آغاز به تلخی می گراید. خاطرات تلخی که در شعر کاظمی از اسطوره ی اُحُد آغاز می شود و امتداد آن در واقعیت های امروزین سلطه ی استعمار و استکبار در خاورمیانه و غرب آسیا، در پلاکاردهای(لافتات) احمد مطر نمود می یابد. این پژوهش پس از اشاره ی کوتاهی به زندگی مطر و کاظمی و بحث پیرامون طنز و کارکردهای آن در شعر مبارزه، کوشیده است ضمن برشمردن شگردهای طنزی این دو شاعر، عناصر مشترک تفکر آنان را در چهار موضوع اعتراض به اختناق، مشروعیت زدایی از حاکمیت سیاسی، اعتراض به عافیت جویی و انفعال توده ها و اعتراض به بی تفاوتی شاعران، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. مطر و کاظمی با درک رابطه ی عمیق طنز و بیدارگری، گفتمان استعمار و استکبار را با زبان مردم، واقعیت گرا، بیدارگر و تأثیرگذار به چالش کشیده اند.
تحولات روابط ادبی ایران و مصر در دهه های اخیر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی شکل و رویکرد روابط ادبی ایران و مصر در دوران معاصر می پردازد و برای جامع و کامل تر بودن نظرات، شرایط تاریخی، فرهنگی و سیاسی مؤثر بر روابط ادبی دو کشور را نیز مورد بررسی قرار می دهد. اهمیت موضوع در آن است که به رغم عدم وجود روابط پیوسته و مستقیم در این دوران و فرازونشیبهای فراوان در روابط، پژوهشگران و اندیشمندان ایرانی و مصری، رابطه های ادبی بین زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات عربی ایجاد نموده اند تا تعامل فرهنگی این دو ملت را حفظ و توسعه بخشند. در این جستار از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده، نخست با اشاره به آثار ادبی فارسی و عربی دو کشور در حوزه تألیف، ترجمه، مقاله و پایان نامه، میزان و شکل اهمیت دادن به ادبیات فارسی در مصر و ادبیات عربی در ایران یافته شده و سپس نوع فعالیتها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که به رغم تلاش های جریان غرب گرایی استعمار در کشورهای اسلامی؛ و وجود گسستهای متعدد متأثر از اختلافات سیاسی در روابط رسمی دو کشور در دهه های اخیر ( قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران) ؛ علاقه و اهتمام به ادبیات فارسی و عربی از سوی پژوهشگران دو کشور وجود داشته است و چه بسا دقت و تحقیقی که از سوی ادیبان و پژوهشگران و نویسندگان مصری بر روی ادبیات فارسی انجام شده است، نسبت به آنچه در ایران نسبت به ادبیات عربی و به صورت خاص ادب مصری انجام شده، بیشتر بوده است.
واکاوی تطبیقی عوامل فمینیستی در رمانهای نوال سعداوی و شهرنوش پارسی پور (مطالعه مورد پژوهانه، رمان مذکرات طبیبه و سگ و زمستان بلند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوال سعداوی و شهرنوش پارسی پور از جمله نویسندگان فمینیست هستند که در رمانهای خود به نظام مردسالاری ناشی از سنتهای اجتماعی و دینی اعتراض می کنند و با ذهنیتی زنانه به جهان می نگرند. از این رو با توجه به نفوذ گرایشهای فمینیستی و وضعیت زنان در رمانهای سعداوی و پارسی پور در این جستار تلاش می شود تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و رویکرد تطبیقی دو رمان «مذکرات طبیبه (نوال السعداوی)» و «سگ و زمستان بلند (شهرنوش پارسی پور)» بر مبنای نقد فمینیستی مورد واکاوی قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی است که دو نویسنده به عواملی همچون اعتراض علیه نظام مردسالاری، بیان ظلم و ستم علیه زنان، تلاش برای کشف فردیت و هویت زنانه توجه خاصی کرده اند. در زمینه تفاوتها، تبعیض جنسی و سرکوب عشق و احساسات عاطفی زنان در جامعه از جمله تفاوتهای برجسته فمینیستی دو رمان است .
مفهوم شعر در دیدگاه ادونیس و داریوش آشوری با تکیه بر دو کتاب زمن الشعر و شعر و اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف شعر و بیان ویژگی های آن در دوره های مختلف تاریخ ادبیات عربی و فارسی مورد توجه شاعران و ناقدان بوده است . در دوران معاصر و به ویژه پس از پیدایش شعر نو، چه در جهان عرب و چه در ایران، تعریف شعر جای خود را به مفهوم شعر داد و رفته رفته مفهوم و چیستی آن با چالش های بیشتری مواجه شد زیرا با مقوله هایی چون: نوآوری، سنت و تعهد گره خورد و در این راستا شاعران و پژوهشگران بسیاری بدان پرداختند. ادونیس شاعر و اندیشمند برجسته عرب و داریوش آشوری زبان شناس و اندیشمند ایرانی هر یک دارای اندیشه های والایی در این زمینه هستند. پژوهش حاضر بر آن است تا مفهوم شعر را از دیدگاه این دو نظریه پرداز تبیین نماید و در این راه بر دو کتاب «زمن الشعر» اثر ادونیس و «شعر و اندیشه» از داریوش آشوری تکیه دارد. یافته های جستار حاضر نشان می دهد که مفهوم شعر در دیدگاه آن دو ضمن شباهت بسیار، ارتباطی تنگاتنگ با فلسفه دارد. رویکرد فلسفی باعث شده تا ادونیس و آشوری به معناگرایی و درونگرایی در این زمینه روی آورند به گونه ای که گرایش به معنا و زیبایی را در مقابل جنبه های رئالیستی محض تقویت نمایند و در این راه هر دو بر وجود اندیشه در شعر به عنوان عامل غنا و شعریت آن تأکید نموده اند.