نویسنده در این مقاله اشارهای به آثار تصوف سعدی دارد و پیوندی بین سعدی و احمد غزالی می بیند. وی ارتباط و تاثیر سعدی از احمد غزالی را با بررسی تشابهات آثار سعدی (گلستان، بوستان و غزلیات) با سوانح احمد غزالی اثبات میکند.
والت ویتمن و سهراب سپهری از نظر نوآوری و ایجاد سبک ویژه‘رهایی از قید و بند وزن و ردیف و قافیه و بکارگیری کلام آهنگین و خلق زبان شعری ویژه‘نکات مشترک فراوانی دارند. هردوشاعر از جریان سیال ذهن تبعیت می کنند و با هم نهشتی تصاویر و مفاهیم نه تنها شاعران تصویرگرا و امپرسیونیست محسوب می شوند بلکه با این شیوه آنچه که درما فی الضمیر دارند بیان می کنند. وجود انرژی و حرکت و تغییر سریع صحنه ها در اشعارشان سبب می شود که عناوین برگزیده برای شعرهایشان نارسا جلوه کنند.هر دوی آنان تحت تأثیر فلسفه شرق قرار گرفته اند لذا شعر آنان آکنده از جلوه های عرفانی‘انسان کیهانی و مذهب کیهانی است آنان نه تنها به انسان عشق می ورزند ‘بلکه نبات‘حیوان و حتی جماد را به دیده تقدیس می نگرند زیرا قدرت خلاقه الهی را درهمه موجودات حتی موجودات بظاهر پست مشاهده می کنند از این رو از آوردن مفاهیم غیرشاعرانه و زبان غیر فاخر و ساده و روزمره ابایی ندارند.
رنگ و بویی تازه داده و ادبیات فارسی بعد از سعدی رویکرد دیگری از شعر و ادب ایرانی را در پیش گرفته که تجربیات و ارمغانهایی از مرکز و غرب دنیای اسلام آن را سرشار و اعتقادی و آسمانی کرده است. این مقاله به بررسی خراسان و واژههای مرتبط با آن در اشعار سعدی پرداخته و تاثیر آن و افراد برخاسته از آن سرزمین را در اشعار سعدی بررسی نموده است.