آقاى بجنوردى ضمن اشاره به تأثیر دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد، قرائت جدید از دین را امرى ضرورى و ناگزیر مىشمرد و در عین حال بر گنجیدن آن در محدوده ضوابط دینى صحه مىگذارد و نیز بر اهمیت شناخت موضوعات جدید براى استنباط احکام تأکید مىنماید.
لازمه قائل شدن به تأثیر زمان و مکان در اجتهاد، بهدست آمدن برداشتهاى جدید است؛ چون اجتهاد یعنى همان برداشت فقیه؛ پس وقتى قرار شد زمان و مکان در استنباط فقیه مؤثر باشد، قرائت جدید لازم مىآید. قرائت جدید به معناى یک سخن تازه بر خلاف موازین اسلام نیست. قرائت از دین یعنى فهم اسلامشناس از منابع اسلامى به مقتضاى زمان و مکان. اسلامشناس نمىخواهد سخنى بر خلاف موازین و اصول وارد اسلام کند تا اینکه برخى بگویند اسلام یک قرائت بیشتر ندارد و آن قرائت اهل بیتعلیهم السلام است. همه این سخن را قبول داریم و کسى منکر آن نیست؛ چون سخنان اهل بیت منبع قرائتهاى جدید است.
دین متعلق به جامعه است. مگر مىشود قوانینى که براى مردم مىآورد، جداى از جامعهشناسى و روانشناسى و توجه به علم باشد؟ شناخت برخى موضوعات ارتباط تنگاتنگى با اینها دارد و فقیه تا اینها را نفهمد، نمىتواند حکم را کما هو حقه بیان کند.
یکى از مواردى که در آن کارى انجام نشده است، بحث توبه است. توبه در حقوق جزاى اسلام، نقش مهمى دارد. یعنى شما در مواردى مىبینید توبه به کلى مسقط کیفر است و آنجا ارشاد به توبه هم باید از سوى قاضى صورت بگیرد. توبه نقش عزیمتى دارد نه رخصتى؛ یعنى حکمى است که اگر موضوع آن اتفاق افتاد، قاضى موظف است جزا را اسقاط کند؛ نه اینکه مجاز به آن باشد. اساس اسلام بر کیفر نکردن و عفو است. اگر واقعاً بنشینیم و کار بکنیم، زمینه نوآورىهاى اصیل باز است، نه اینکه از این سو هم افراط کنیم.
فلسفه سیاسی جان رولز در مباحث مربوط به خوانش لیبرالی از عدالت، در سه دهه اخیر نقشی تعیین کننده داشته است و بدون تردید نظریه عدالت وی در شکل دادن به مفاهیم به کار گرفته شده در استدلالهای رایج در مباحثات روزمره در مورد عدالت و سیاست در غرب معاصر تاثیر بسیاری گذاشته است. از همین روست که آثار وی، به ویژه کتاب های «نظریه ای در باب عدالت» و «لیبرالیزم سیاسی»، به عنوان مهم ترین آثار اندیشه سیاسی سده بیستم شناخته شده اند. رولز در کتاب قانون ملل، نظریه عدالت به مثابه انصاف را به حوزه روابط و حقوق بین الملل تعمیم می دهد و از همین روست که مباحث آن به لحاظ فلسفی شایان توجه است.در نوشتار حاضر ابتدا به طور مختصر چهارچوب و مباحث اصلی قانون ملل توضیح داده خواهد شد. در بخش دوم به برخی نقدهایی که بر مباحث رولز در این کتاب نوشته شده، اشاره خواهد شد. سومین بخش نیز به ارزیابی نظریه رولز از منظر گستره شمول آن در روابط میان ملت ها می پردازد.
به نظر آقای مصلح بحث «گفتوگو» از مهمترین مسائل فکری ـ فلسفی نیمه دوم قرن بیستم است و متفکران بزرگ به آن توجه کردهاند. در این مصاحبه مفهوم «گفتوگوی تمدنها» و نیز جایگاه ایران و جهان اسلام مورد بحث قرار گرفته است. به نظر آقای مصلح نبود وفاق در میان نخبگان جامعه ایرانی، همواره موجب فرصتسوزی و عدم تعادل جامعه شده است.