فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شاید در هیچ دوره ای از تاریخ پرفراز و نشیب، مانند عصر پرتلاطم و پرحادثه ای که ما در آن زندگی می کنیم، بحث اخلاق و سیاست و ضرورت پرداختن به اصول، ارزشها، هنجارها و فضایل اخلاقی و انسانی تا بدین حد مطرح نبوده است.علم و فناوری سلطه خود را بر تمام ابعاد زندگی بشر انداخته و اصول بزرگ معنوی و اخلاقی ناخواسته تحت الشعاع تغییرات شگرف مادی قرار گرفته است. عصر فناوری و مدرنیته، عصر ارتباطات و اطلاعات مرزهای سیاسی را در هم شکسته و ملت ها و دولت های بزرگ و کوچک را به یکسان در معرض تهاجم تکنولوژی فرهنگی قرار داده و بحران مشروعیت سیاسی را در قرن بیست و یکم به ارمغان آورده است.نظریه انتقادی به مثابه گونه ای آسیب شناسی به نقد مدرنیته خالی از ارزش و اخلاق پرداخته است و با موضع راهنمای کنش انسانی، هدفش ایجاد خودسازی و بازسازی منافع راستین خویش است. آدورنو، هورکهایمر، مارکوزه، هابرماس، هانا آرنت و اریش فروم از جمله نظریه پردازان انتقادی قرن بیستم هستند که به نقد علوم انسانی اثبات گرا پرداخته اند. هدف پژوهشگر در این مقاله بررسی نقش مهم اخلاق و سیاست و رابطه آنها با یکدیگر از دیدگاه نظریه انتقادی و بازاندیشی اندیشگران نظریه انتقادی قرن بیستم درباره ارتباط مثبت و معنادار میان توسعه علوم با تحقق انسانیت و تعالی بشر است و سعی شده مدرنیته را که بر اثر دگرگونی علم شکل گرفته است، مورد ارزیابی قرار دهد و انتقادات وارده بر آن را بررسی کند.در این تحقیق از روش همبستگی برای رسیدن به نتایج حاصل از نظریه انتقادی استفاده شده است. بدین گونه که به دنبال این پرسش هستیم که رابطه اخلاق و سیاست از دیدگاه نظریه انتقادی چیست؟ در یک نگاه کلی به این نتیجه می رسیم که تمامی اندیشمندان نظریه انتقادی بر تعامل و هماهنگی «اخلاق و سیاست» تاکید دارند و تمامی فجایع و بربریت، کشتار انسانها، سرکوب طبیعت را به دلیل جدا بودن اخلاق از سیاست می دانند. در آرای اندیشمندان نظریه انتقادی چنین به نظر می رسد که مدرنیته از یک سو باعث توسعه و امکان دستیابی به رفاه و امور زندگی بشر گشته و از سوی دیگر سرمنشا اکثر آفات و بدبختی ها را «عقلانیت ابزاری» دانسته که باعث نابودی اخلاق و محدود شدن آزادی فردی در سیاست گشته است.
مقاله: شریح قاضی و فتوای قتل امام حسین
حوزههای تخصصی:
رابطة امر به معروف با تکثر دینی و اجتماعی در مبانی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی با تکیه بر نظریه پلورالیسم (تکثرگرایی دینی)، ادعا کرده اند که میان اصل دینی «امر به معروف و نهی از منکر» با اصل اجتماعی و انسان شناسانه دینی «تکثر و تنوع دینی و اجتماعی» تضاد وجود دارد و این اصل دینی می تواند موجب تحمیل سلیقه های شخصی و سیاسی بر افراد جامعه باشد؛ زمینه ساز خشونت اجتماعی و درگیری های دینی و قومی گردد و انقلاب اسلامی و جامعه دینی را از درون آسیب پذیر سازد. در این مقاله با دلایل فقهی و تاریخی و با توجه به مبانی انقلاب اسلامی، این ادعا مورد تردید قرار گرفته و ثابت می شود، نه تنها میان امر به معروف و تکثر دینی تضادی وجود ندارد، بلکه همه اقوام با سلایق مختلف مؤید و پذیرای این اصل خواهند بود و با عنایت به نقش اجتهاد و تقلید در نظام سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی در سازماندهی مردمی، خشونت و بی نظمی نیز گریبانگیر جامعه نخواهد شد.
اسطوره های سنت نوروزی
حوزههای تخصصی:
مشروطه شیعی؛ نظریه ای برای طرح(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اهمیت واقعه مشروطه در گرد و غبار سرنوشت آن گم شد و چالش نظری آن در بستر تاریخ اندیشه دینی / ایرانی جاری نشد. مناظره های فقهی آن تداوم نیافت و پژوهش های توصیفی ـ تحلیلی پس از آن رنگ و بوی علوم اجتماعی و سیاسی را به خود گرفت. تلاش این نوشتار، ارائه الگویی فقهی برای بررسی مشروطه و تاکید بر سپهر دینی این تحول و لزوم توجه به این سنت، در حل مشکلات امروز است.
پروتستانتیسم اسلامی
نوشتاری درباره شخصیت شهید مطهری ایدئولوگ جهان اسلام (نماد دین داری عقلانی و خداپرستی روشن فکرانه)
منبع:
سوره پاییز ۱۳۸۸ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
بررسی رویکردها در ارتباط با نسبت دین و عناصر مدرنیته در دوره مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر مشرطیت و ورود ایران به عصر جدید، مبدا چالش های فکری متعدد و پایایی بوده که از جمله مهم ترین آنها می توان به نسبت میان سنت و مدرنیته اشاره کرد. از سویی مدرنیته قرار دارد که از دو عنصرتشکیل شده است: یکی مدرنیزاسیون که مجموع رویدادهای سیاسی و اجتماعی و علمی و فنی است و در غرب پدیدار شده و اسباب پیشرفت صنعتی و قدرت سیاسی غرب را فراهم آورده، و دیگری مدرنیزم که به معنی تلاش برای جستجوی حقیقت به منظور خروج انسان از قیمومیت و اقدام به تعیین حدود عقل در زمینه شناخت است؛ در سوی دیگر، دین قرار دارد که خود از فربه ترین عناصر سنت به شمار می آید. با توجه به این توضیح، مقاله حاضر بر آن است تا دیدگاه علمای دین و روشنفکران دوره مشروطیت را در ارتباط با نسبت سنت و عناصر مدرنیته مورد بررسی قرار دهد.در این خصوص گروهی قائل به تقابل سنت و مدرنیته با دفاع از مدرنیته بودند و گروهی دیگر با توجه به ذات مدرنیته و فارغ از مدرنیزاسیون، قائل به تقابل سنت و مدرنیته شدند و گروه سوم که نگاهشان به مدرنیزاسیون بود نه تنها قائل به امکان جمع سنت و مدرنیته بودند بلکه باور داشتند آنچه امروزه از غرب می رسد در اسلام وجود داشته و اینک در حال باز شناسی است.
اسلام کلاسیک و اروپای قرون وسطی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های بنیادینی در فرهنگ و فلسفه سیاسی در تمدن اسلام و غرب مسیحی و اروپایی در دوره قرون وسطی تا سده پانزدهم وجود دارد. این تمایزات خصوصاً در ماهیت جامعه سیاسی، قوانین دینی (احکام شریعت) و نوع گفتمان سیاسی به چشم می خورد. این تفاوت ها عمدتاً ریشه در عقلانیت اجتماعی، افکار عامه مردم، آثار مهم و متفکرانه فلاسفه، حقوق دانان و دانشمندان علوم الهی دارند. از جمله مسائل قابل توجه در آن مقطع، این است که اروپا تحت نفوذ اندیشه یونانی ـ رومی قرار داشت و این امر موجب شد که بر خلاف اسلام، در اروپای مسیحی، تفکر دولت غیر دینی شکل بگیرد. در نهایت به این نتیجه می رسد که در طی زمان، تمایزات اسلام و غرب مسیحی بیشتر شده و به جای آنکه آن دو در مسیر تجدد به هم نزدیک شوند، هر فرهنگ، بیشتر
مقاله: فلسفه زبان از نگاه حکیم سبزواری
حوزههای تخصصی:
فوکو، اندیشمندی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار با بررسی آرای میشل فوکو، توانایی های انتقادی اندیشه او به نمایش گذاشته می شود. چرا که به اعتقاد نویسندگان مقاله تأکید بر روایتهای ساختگرایانه و نسبیگرایانه و نیز تفسیر هایدگری آرای فوکو مانع از نمودار شدن جنبههای انتقادی اندیشه و به طور کلی درک پروژهی فکری انتقادی او شده است. بر این اساس، استدلال اصلی مقاله این است که فوکو در جایگاهی منحصر به فرد از جریان اندیشهی انتقادی قرار دارد و فارغ از محدودیت های نظریهی انتقادی قبل از خود است، بی آنکه در موضع پسا انتقادی غلطیده باشد. نوآوری های فوکو در بحث های مربوط به نقد و قدرت و پرداختن وی در دوران متاخر، به سوژه و روشنگری، دستاوردهایی قابل توجه برای تفکر انتقادی به همراه داشته است؛ به گونه ای که آرای وی در دوران معاصر مبنای شکل گیری بحث های گوناگون در اندیشه های متفکرانی نظیر ژیل دلوز، جورجو آگامبن