مردم سالاری لیبرال که محصول اختصاصی غرب است، آیا میتواند در فرهنگ اسلامی کاشته شود و باقی بماند؟ ظاهرا ویژگی مفاهیم و نهادهایی که اسلام برای حکومت پیشنهاد کرده است، عمدتا جنبه شخصی دارد، ولی در سنت اسلامی نیز عناصر قدیمیتری مثل بیعت، شورا و غیره وجود دارد که با مردمسالاری دشمن نیست و در اوضاع و احوال مطلوب، حتی میتواند به توسعه مردم سالاری کمک کند.
هرچند اسلام اساسا در قالب یک جنبش سیاسى نمودار شد و تفکیک حیات سیاسى از حیات دینى در آن تصورناپذیر بود، اما سیاسىتر شدن اسلام در قرن بیستم واکنشى در مقابل گسترش ساخت دولت مطلقه در عصر پهلوى و رشد سکولاریسم بود . این دو عامل، شکاف و چندپارگى فرهنگى میان خردهفرهنگ اسلامى و خرده فرهنگ مدرن را تشدید کرد و کوشش براى استخراج نوعى نظام سیاسى، به عنوان جانشین نظام مستقر، از درون اسلام سرعتبیشترى یافت .
در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، همه حوزه های معرفتی و انسانی، متکی بر بنیادهای معرفتی واحدی هستند و عرفان، به عنوان اساسی ترین معرفت نزد امام راحل، به منزله زیرساخت تفکر اوست. به گونه ای که فهم دقیق دیگر معرفت ها و نیز دانش های فقهی، فلسفی، اخلاقی، سیاسی، کلامی و ...، با مبانی عرفانی امام پیوندی استوار دارد. نوع نگاه امام راحل به سیاست، حقوق، اخلاق و ...، متاثر از مبنای عرفانی او درباره هستی و انسان و فرجام خلقت دارد. بنابراین، فهم اندیشه سیاسی امام در گرو فهم آثار سیاسی اوست. از این رو، در میان آثار ایشان، کتاب «مصباح الهدایه» را که از ویژگی ممتازی برخوردار است، برگزیده ایم. این کتاب به انسان به عنوان خلیفه اله می نگرد؛ نگاهی که مبانی اندیشه سیاسی امام را تشکیل می دهد.
هنر دینى آن است که بتواند هدف دین را تحقق بخشد و بدان تعمیم دهد. هنر دینى راه را به مخاطبان خود بازمىگوید و پاسدار و تجلىگاه اخلاق و ارزشهاى اخلاقى است.
نفاق، پدیده ای است که در همه جوامع قابل پیگیری است. یکی از این عرصه ها، عرصه نظری مباحث نفاق است در این زمینه، بررسی عوامل ظهور نفاق شایسته پژوهش است. بی تردید، طرح این گونه مباحث از منظر دینی می تواند به تحکیم مبانی نظری مطالعات انقلاب اسلامی بینجامد. نفاق در صدر اسلام پدیده ای است که از نگاه بسیاری، معلول «ترس» و از دید برخی دیگر، معلول عوامل متعدد و گوناگونی چون طمع، ترس، تعصب، اخلال و ایجاد انحراف در برنامه انبیاست. لازمه این اختلاف آن است که در دیدگاه نخست، پیدایش نفاق، محدود به مدینه می شود، ولی در دیدگاه دوم، وقوع آن در مکه پیش از هجرت نیز قابل فرض و اثبات است. تدبر در آیات مربوط به منافقان، موید دیدگاه اخیر است.
مقاله ی حاضر به تبیین نقش عوامل متعدد در تکوین بنیادگرایی در پاکستان در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی می پردازد. بدین منظور و برای تشریح دقیق تر موضوع، تئوری عمومی سیستم ها به عنوان چارچوب نظری مورد استفاده قرار گرفته است. پس از تعریف بنیادگرایی با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی موثر در شکل گیری این پدیده بررسی شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که وضعیت نامساعد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پاکستان همراه با نقش اسلام در تحولات این کشور، از مهم ترین عوامل داخلی در تکوین پدیده ی بنیادگرایی در پاکستان محسوب می شود. ایجاد مدارس مذهبی و رشد افکار رادیکالیستی با حمله ی شوروی به افغانستان به همراه مساله ی کشمیر و حمایت های مالی عربستان سعودی از گروه های افراطی و تزریق ایدئولوژی وهابیت در ذهن جوانان سنی افغان و پاکستانی از جمله عوامل موثر در رشد و گسترش روزافزون افراط گرایی در سطح منطقه ای بوده است. در سطح بین المللی نیز حضور غرب و در راس آن ایالات متحده در افغانستان و پاکستان به بهانه ی جنگ با روس ها و به دنبال آن حمایت از طالبان در گسترش افراط گرایی، نقشی تعیین کننده داشته است و مضافاً این که پس از واقعه ی یازده سپتامبر، تغییر سیاست آمریکا مبنی بر مقابله با طالبان، نقش اساسی در رویکرد به خشونت از سوی گروه های بنیادگرا در پاکستان داشته است.
خاورمیانه از دیرباز به دلیل موقعیت خاص ژئوپلتیک و دارا بودن منابع انرژی جهان، مورد توجه بوده است. علت توجه نظام سلطه به این منطقه نیز حفظ امنیت انرژی آینده خود و تضمین بیشتر امنیت اسرائیل در رویارویی با کشورهای اسلامی پس از بیداری اسلامی است. لذا می توان به منابع طبیعی موجود در منطقه به عنوان ابزاری قوی در دست کشورهای اسلامی متحول شده خاورمیانه اشاره کرد که برای پیشبرد اهدافشان برای آینده از آنها سود بجویند و در تعامل با نظام سلطه، مانند گذشته مغلوب و متضرر نباشند و تهدیدهایی که این منابع طبیعی در گذشته برای آنها فراهم می آورده را به فرصت هایی برای پیشرفت تبدیل کنند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با نگاهی اجمالی به سخنان مقام معظم رهبری و فرمایشات ایشان در مورد صیانت از منابع طبیعی توسط کشورهای اسلامی و نقشه های غرب برای تسلط مجدد بر منطقه بعد از روی کار آمدن دولت های اسلامی جدید، به موضوع پرداخته شود و بر اهمیت منابع طبیعی برای تحت فشار قرار دادن نظام سلطه و غرب تأکید و راه کارهایی ارائه شود.
فرایند شکل گیری و تدوین آموزه های سیاسی در جهان اسلام، موضوعی است که در نیم قرن اخیر موضوع پژوهش های فراوانی بوده است که بیشتر آنها، در ادامه آنچه به گونه تلویحی ایدئولوژی شرق شناسانه اش می توان خواند، با تاکید بر وجه اندرزنامه ای بودن ذهنیت سیاسی پرداز نخستین اندیشمندان ایرانی در این زمینه، کارخود را بیاغازیده اند..
اخیراً بعضى از اهل سنت، شیوه انتخاب خلفاى اولیه را مبتنى بر اصل دموکراسى دانسته و به آن افتخار کردهاند و در کشور ما برخى از مخالفان دموکراسى به همین دلیل دموکراسى در سقیفه را عامل انحراف حکومت اسلامى پس از پیامبرعلیه السلام دانستهاند؛ حال آنکه شرایط و قرائن بسیار نشان مىدهد که نه تنها در سقیفه رأى مردم هیچ دخالتى نداشت، بلکه در انتخاب خلیفه دوم و سوم نیز آراى عمومى و حتى رأى صحابه بزرگ پیامبر نیز تأثیر نداشت.