بررسی جایگاه تروریسم در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و رویکردی که این کشور برخورد با پدیده مزبور در دستورکار خود قرار داده ، موضوعی است که این نوشتار در صدد پژوهشی در زمینه ماهیت و سویه های کارکردی آن است . بدین منور ، بعد از طرح نکات روشی در مقدمه مقاله ، ضمن تعریف مفاهیم و ماهیت متغیرهای انضمامی آن ، محورهای اصلی موضوع ، یعنی اصول و اهداف سیاست خارجی آمریکا و استراتژی آن دولت در مقابله با تروریسم مورد کاوش قرار گرفته و در پایان به طرح جمع بندی موضوعی و ارائه نتیجه گیری و استنتاجات پژوهشی پرداخته شده است .
نوشتار حاضر، تحلیلی پژوهشی در موضوع فرایند تصمیم به جنگ در رژیم صهیونیستی است وپردازش محتویات مقاله بر مدار بررسی این عناصر صورت گرفته است که فرایند سیاستگذاریدفاعی ـ امنیتی این رژیم، با توجه به عناصر تصمیمسازی نظامی ـ امنیتی و روابط ناظر بر اینتصمیمسازی و اهمیت نهادهای بوروکراتیک مسئول در این فرایند و همچنین شرایط داخلی وخارجی مؤثر در تصمیم به جنگ، چه هستند و از سویی رژیم صهیونیستی چه سطحی از خشونت درجنگ را بهکار میبرد، و الزامات و محدودیتهای جنگی این رژیم کدامها هستند؟ در پایان مقاله به جمعبندی ملاحظات کلی ناظر بر توانمندیها و آسیبهای نظام تصمیمگیریرژیم صهیونیستی و پاسخی که به آسیبها میدهد، پرداخته میشود; و در نهایت نتیجهگیری مقالهمعطوف به بیان شرایطی میگردد که رژیم مزبور، راحتتر و روانتر دست به تصمیم جنگی میزند.