فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۸۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق ، روش مبتنی بر پیکسل پایه و روش مبتنی بر شیءگرا در تهیه نقشه کاربری اراضی شهرستان مراغه با استفاده از تصاویر سنجنده ASTER در یک بازه زمانی 17 ساله، از سال 2000 تا 2017 و تاثیر تغییرات کاربری ها بر فرسایش، مورد بررسی قرار گرفت. برای مقایسه عملی نتایج، د ر هر د و روش از د اد ه های آموزشی یکسان برای طبقه بندی استفاد ه گرد ید ؛ سپس مهم ترین روش های ارزیابی صحت شامل د قت کلی و ضریب کاپای طبقه بندی استخراج شد و مشخص شد که نتیجه طبقه بندی به روش شیءگرا نسبت به روش حداکثرشباهت 3% نتایج بهتری ارائه می دهد. بعد از طبقه بندی و مقایسه نقشه های استخراج شده، اقدام به آشکارسازی تغییرات حادث شده در این بازه زمانی شد و مشخص شد که طبقات مرتع و بایر دارای روند کاهشی و طبقات باغات متراکم و آب دارای روند افزایشی می باشد. با توجه به نقشه های کاربری های حاصل از دو روش طبقه بندی حداکثرشباهت و شیءگرا و مقایسه و تطبیق دادن این نقشه ها با واقیت های زمینی، نتایج حاصل از روش طبقه بندی شیءگرا مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از مطالعه با روش شیءگرا در طی بازه ی زمانی مورد مطالعه در شهرستان مراغه کاربری های باغات متراکم، باغات کم تراکم، مسکونی، کشاورزی، صنعتی و ارتباطی در روش شیءگرا دارای افزایش، و کاربری های زراعی، مرتع، دیم و بایر دارای کاهش مساحت بوده اند. که این امر بیانگر اهمیت کشاورزی و باغداری در این شهرستان می باشد. با توجه به نتایج پهنه بندی خطر فرسایش سال 2000 به ترتیب 08/9 و 88/15 درصد و با توجه پهنه بندی فرسایش 2017 به ترتیب 66/13و 76/29 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند. هم چنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در دوره یاد شده، ضمن افزایش کاربری باغات متراکم، باغات کم تراکم، مسکونی و صنعتی، تخریب و تبدیل شدن اراضی مرتعی و اراضی دیم در سطح قابل توجهی صورت گرفته است که نقش مهمی در افزایش آسیب پذیری منطقه مورد مطالعه در مقابل فرسایش خاک دارد.
ارزیابی پتانسیل های ژئوتوریسمی حوضه قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از طرح مفهوم ژئوتوریسم، شناسایی لندفرم هایی است که دارای جایگاه و اهمیت ویژه در توصیف و درک تاریخ سطح زمین هستند و از ارزش های علمی، اکولوژیکی، فرهنگی، زیبایی و اقتصادی به صورت توأمان برخوردارند. در پژوهش حاضر از روش های روچا و کومانسکو برای ارزیابی پتانسیل ژئوسایت های حوضه آبریز قزل اوزن استفاده شده است. دراین ارتباط به منظور انتخاب ژئوسایت های برتر از روش روچا، با سه معیار نماینده بودن، نزدیکی و منحصربه فرد بودن استفاده شده است. از بین ژئوسایت های شناسایی شده 11 ژئوسایت برتر انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج مطالعه دودکش های جن ماهنشان با میانگین 52/17 بیشترین امتیاز و سیرک های یخچالی بلقیس با 11/10 کمترین امتیاز را در بین ژئوسایت ها کسب کرده اند. لندفرم های قلعه بهستان و دره های تکتونیکی یخچالی ارمغانخانه در رتبه های دوم تا دهم قرار گرفتند. امتیاز بالای دودکش جن را باید به دلیل مسیر بالنسبه مناسب وجود لندفرم های ژئومورفولوژیکی زیبا و جذاب و محیط زیست بکر و متنوع آن دانست در بین ارزش ها، ارزش علمی و زیبایی شناختی بیشتر متکی بر پارامترهای طبیعی می باشند که بیشترین مقدار این ارزش ها برای ژئوسایت های دودکش جن و قلعه بهستان و دره دربند قاطرچی به دست آمده است. بیشترین ارزش اقتصادی مربوط به ژئوسایت دودکش های جن و قلعه بهستان می باشد. از نکات مهم در مطالعه ژئوسایت های منطقه تنوع ساختاری سایت ها و عملکرد فرسایش تفریقی در شکل دهی برخی از آن ها است که اوج آن را می توان در دودکش های جن و دایک رسوبی مشاهده کرد.
پهنه بندی زمین لغزش و برنامه مدیریتی کنترل خطر آن در استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از مدل حائری - سمیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
176 - 196
حوزههای تخصصی:
در آمایش سرزمین و راهبرد توسعه پایدار، انتخاب و آرایش گزینه های کاربری زمین، طراحی پروژه ها و شیوه های مدیریت محیط با الزامات قانونی و فنی، بر نقشه های ارزیابی توان و پهنه بندی شدت و تیپ خطرات محیطی مانند زمین لغزش و ناپایداری زمین استوارند. با پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش می توان مناطق حساس و دارای پتانسیل خطر بالای زمین لغزش را شناسایی نمود و با ارائه راه حل ها، روش های کنترل و مدیریت مناسب تا حدی از وقوع زمین لغزش ها جلوگیری و یا از خسارات ناشی از وقوع آنها کاست. در این تحقیق پهنه بندی خطر زمین لغزش در استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از مدل تجربی حائری – سمیعی و تلفیق نقشه های موضوعی سنگ شناسی، زاویه شیب، طول گسل، طول راه و رودخانه، میزان بارندگی، شدت بارندگی و زمین لرزه در مقیاس 1:1500000 انجام گرفته است. پس از تهیه نقشه پهنه بندی زمین لغزش، با بررسی دقیق تصاویر Google Earth محدوده هایی از استان که انتظار می رفت پتانسیل وقوع زمین لغزش در آنها بیشتر باشد، مشخص گردید. سپس طی بازدیدهای گسترده میدانی مختصات جغرافیایی زمین لغزش های مشاهده شده ثبت و با تهیه فایل مختصات نقطه ای زمین لغزش ها در محیط نرم افزار Arc Map و انتقال آنها بر روی تصاویر Googel Earth، محل زمین لغزش ها شناسایی و محدوده مربوط به هر کدام به صورت یک فایل پلی گونی تهیه و به محیط نرم افزار Arc Map منتقل شد و به این ترتیب نقشه رقومی پراکنش زمین لغزش های استان تهیه گردید. برای ارزیابی نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش از شاخص نسبت دانسیته (Dr) استفاده شد. نتایج نشان داد که فقط از لحاظ عامل زمین شناسی حدود 40 درصد مساحت استان کهگیلویه و بویراحمد حساسیت بالایی نسبت به وقوع زمین لغزش دارد، در صورتی که از لحاظ سایر عوامل شامل زاویه شیب، طول گسل، طول راه و رودخانه، میزان بارندگی، شدت بارندگی و زمین لرزه، حدود 95 درصد مساحت استان کهگیلویه و بویراحمد حساسیت کمی نسبت به وقوع زمین لغزش دارد. پس از تلفیق امتیاز عددی نقشه های موضوعی مدل حائری- سمیعی، نقشه خطر زمین لغزش در 4 کلاس بدون خطر، خطر بسیار کم، کم و متوسط به ترتیب با توزیع مساحت 3/26، 8/33، 9/36 و 2 درصد تهیه شد. در ارتباط با ارزیابی کارایی مدل با استفاده از شاخص نسبت دانسیته، نتایج نشان داد که مدل توانسته است پهنه های خطر زمین لغزش را به خوبی از هم تفکیک کند و در کلاس خطر بسیار کم از دقت بیشتری برخوردار است. بر اساس نتایج حاصل از پهنه بندی، می توان گفت که وقوع خطر زمین لغزش در استان کهگیلویه و بویراحمد در وضعیت فعلی تقریباً بسیار ناچیز است و صرفاً می توان با برنامه های مدیریتی کنترل خطر یا اصل پیشگیری، از وقوع زمین لغزش ها در آینده در استان جلوگیری کرد. نتایج این مطالعه گامی مؤثر در جهت برنامه ریزی و مدیریت هر چه بهتر سرزمین در استان کهگیلویه و بویراحمد است.
تحلیل خشکسالی های هیدرولوژیک در شمال دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
79 - 100
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، با هدف پایش خشکسالی های هیدرولوژیکی در رودخانه دریان چای در یک دوره ی 31 ساله اجرا ش ده است. مشخصات خ شکسالی های هیدرولوژی کی شامل: زمان وق وع، مدت، ش دت و ح داقل دبی م شاهده ش ده در ط ول رخ داد خ شکی، از روش س طح آس تانه با ن رم اف زار NIZOWKA2003 محاسبه شده است. در اینجا، مقادیر سطح آستانه از منحنی مدت جریان انتخاب شده و دوره های ریز و وابسته دو سویه خشکی نیز با اعمال روش IC از سری رخدادهای خشکی مشاهداتی حذف شدند. تحلیل فراوانی براساس سری های جزئی و با برازش توابع توزیعی مختلف برای بررسی احتمال وقوع رخدادهای خشکی، شدت و مدت آن صورت گرفته است. نتایج نشان داد در مجموع ۳۸ دوره ی خشکی هیدرولوژیکی در این رودخانه رخ داده که بیش از 60 درصد آن دارای تداومی بیشتر از 200 روز هستند. از نظر توزیع زمانی وقوع دوره های خشکی حدود 71 درصد (تعداد 27رخداد) در فصل بهار شروع شده است. در عوض، حدود 39 درصد (14رخداد خشکی) از مجموع خشکسالی های مشاهداتی در اسفندماه خاتمه یافته اند. بزرگ ترین رخداد خشکی، دارای تداومی577 روزه بوده و دومین دوره ی بزرگ خشکی با تداوم 365 روز با تاخیر دو ماهه رخ داده است. کسری جریان سطحی ناشی از وقوع دوره های خشکی در این رودخانه، معادل 117 میلیون مترمکعب محاسبه شده است. این موضوع و تعمیم آن به دیگر رودخانه های حوضه ی آبریز دریاچه ی ارومیه و تأثیر آن در کاهش سطح آب این دریاچه و خشک شدن آن بسیار حائز اهمیت است.
بررسی توسعه کارست در استان کردستان؛ مکانیسم تشکیل ژئومورفولوژی غارها و هیدروژئولوژی چشمه های کارستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
41 - 56
حوزههای تخصصی:
تکتونیزه شدن استان کردستان و گسترش سنگ های کربناته انحلال پذیر، باعث توسعه ی کارست شده است. تعیین واحد کارستی و غیرکارستی و انتقال موقعیت چشمه ها و غارها روی نقشه نشان داد که تمام غارهای منطقه بر روی واحدهای کارستی قرار گرفته اند. مقایسه ی دیاگرام گلسرخی امتداد گسل های اطراف چند غار با امتداد راهروهای این غارها تأثیر آب یا ساختار در کنترل الگوی توسعه ی غارها مشخص گردید. با اینکه 29 درصد از سازندهای استان را واحدهای کارستی تشکیل می دهد، به علت تراکم و دبی بالای چشمه های کارستی، 5/69 درصد آبدهی کل چشمه های استان از واحدهای کارستی می باشد. از نظر کاربری حدود 79 درصد آب مورد نیاز کشاورزی و 4 درصد آب شرب استان کردستان از چشمه های کارستی تأمین می شود. کمترین هدایت الکتریکی مربوط به چشمه های سازند سخت و واحدهای کارستی بوده و بیشترین و کمترین دبی ویژه به ترتیب مربوط به سنگ های کربناته و سنگ های بلورین می باشد. با توجه به شرایط زمین شناسی و تکتونیکی منطقه حدود ۹0 درصد چشمه ها تحت تأثیر درز و شکستگی های تکتونیکی تشکیل شده اند. سیستم توسعه ی کارست در بخش های جنوبی استان عمدتاً کانالی و در بقیه ی قسمت های منطقه افشان است.
شناسایی مناطق کارستی با استفاده از مدل دمسترشافر و روش فازی (منطقه مورد مطالعه: شمال غرب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
160 - 175
حوزههای تخصصی:
سرزمینهای کارستی آب اشامیدنی 25 درصد از جمعیت جهان را تامین می کنند. منابع اقتصادی کارست، اهمیت سرزمین های کارستی در کشاورزی و دارا بودن عوامل اقلیمی دیرینه به منظور شناسایی تحولات ژئومورفولوژی مشخص می نماید. از طرفی مطالعه کارست ها در مناطق خشک به دلیل مناطق مناسبی که برای ذخیره سفرهای آب شیرین محسوب می شوند، بسیار مهم به نظر می رسد. با توجه به اهمیت موضوع هدف از این مطالعه تعیین مناطق کارستی با استفاده از الگوریتم جدیدی به نام دمپسترشافر و مقایسه آن با روش فازی می باشد. به منظور تعیین مناطق مستعد کارست از داده های زمین شناسی، فاصله از گسل، بارندگی، ارتفاع، دما، فاصله از رودخانه، شیب در محیط GIS استفاده شد. در روش فازی بعد از تهیه نقشه فازی برای هر یک از پارامترها به روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هر یک از لایه ها مشخص شد. نتایج حاصل از مقایسه زوجی در روش تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که با توجه به نرخ ناسازگاری 01/0 وضعیت زمین شناسی دارای بیشترین وزن (297/0) و شیب کمترین اهمیت (وزن 045/0) در تعیین مناطق کارستی منطقه مورد مطالعه دارندنتایج حاصل از روش فازی نشان داد که نیمه جنوبی و غرب منطقه احتمال وجود مناطق کارستی بیشتر است. در حالیکه نتایج حاصل از روش دمپسترشافر نشان دادند که مناطق غرب دارای مناطق کارستی بهتری نسبت به سایر مناطق هستند. با مقایسه دو روش و مقایسه آن با میزان فاصله از جاده نشان داد که روش دمپسترشافر دارای دقت بالاتری نسبت به روش فازی می باشد. بطوریکه در روش دمپسترشافر با افزایش سطح اطمینان و کاهش ریسک پذیری احتمال وجود مناطق کارستی کاهش می یابد.
مدل سازی حرکات توده ای با روش های داده کاوی در جنوب شرق نیشابور، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
57 - 77
حوزههای تخصصی:
حرکات توده ای با توجه به ماهیت، تنوع و خطراتی که دارند، همواره مورد توجه پژوهشگران علوم مختلف بوده اند. مطالعات گسترده ای در زمینه ی شناخت عوامل مؤثر، پهنه بندی و مدل سازی این فرآیند صورت گرفته است، اما در زمینه ی کاربرد الگوریتم های داده کاوی مطالعات محدودی انجام شده است. لذا در این پژوهش با هدف استفاده از علم داده کاوی، زمین لغزش های جنوب شرق شهرستان نیشابور بررسی و نقشه ی پهنه بندی خطر با روش های آماری دو متغیره شامل ارزش اطلاعات و تراکم سطح تهیه شد. 15 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب اراضی، جهت شیب، اقلیم، کاربری اراضی، خاک شناسی، پوشش گیاهی، زمین شناسی، میزان تبخیر، دما، بارش، تیپ اراضی، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه در محیط ArcGIS رقومی و با استفاده از الگوریتم های داده کاوی در نرم ا فزار R، بهترین الگوریتم و عوامل مؤثر شناسایی و معرفی ش دند. برطبق ن تایج این تحقیق، متغیرهای زمین شناسی، آب وهوا، جهت شیب، فاصله از جاده، ارتفاع، خاک شناسی و تیپ اراضی به عنوان مهم ترین عوامل وقوع زمین لغزش در نظر گرفته شد. همچنین نتایج حاکی از برتری الگوریتم جنگل تصادفی با دقت 92% بود. ن تایج ارزیابی ن قشه ی پهنه بندی نشان داد ب ه ترتیب 45/45% و 51/51% از حرکات توده ای مرحله ارزیابی، در پهنه با خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است و مابقی در پهنه های با خطر کمتر واقع شده اند. بنابراین نتایج بیانگر دقت مناسب مدل سازی است، اما در مقایسه ی دو روش آماری، روش تراکم سطح نسبت به روش ارزش اطلاعات برای منطقه ی مورد مطالعه مناسب تر معرفی شد.
تحلیل توزیع های آماری در برآورد اثرات تغییر اقلیم بر سیلاب های آینده (مطالعه ی موردی: حوضه ی آذرشهر چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
57 - 78
حوزههای تخصصی:
افزایش گازهای گلخانه ای و گرمایش جهانی در اثر تغییرات اقلیمی می تواند باعث افزایش احتمال وقوع رخدادهای حدی اقلیمی مانند سیلاب و افزایش فراوانی و شدت آن در بعضی از مناطق کره ی زمین شود. از این رو ضرورت بررسی مقادیر حدی شدت بارش و فراوانی رخداد این کمیت طی دوره های گذشته و همچنین تأثیر گرمایش جهانی بر روند آن طی دوره های آتی کاملاً احساس می شود. در پژوهش حاضر اثر تغییرات اقلیمی بر رواناب حوضه ی آذرشهر با مدل CanESM2 تحت سناریوهای انتشار، RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 با ریزمقیاس گردانی آماری مدل SDSM از طریق مدل هیدرولوژیکی SWAT بررسی شد. نتایج ارزیابی مدل SDSM با ضریب نش-ساتکلیف 95/0 بیانگر دقت بالای این مدل در ریزمقاس نمایی داده های بزرگ مقیاس است. نتایج مدل اقلیمی حاکی از افزایش دما به میزان 1/0 تا 25/0 درجه ی سانتی گراد و افزایش 4 تا 7 درصدی بارش در دوره ی زمانی 2005-1976 نسبت به دوره ی 2059-2030 می باشد. به منظور تحلیل فرکانس و شدت سیلاب با استفاده از مدل Easy fit مناسب ترین توزیع براساس سه آزمون نکویی برازش انتخاب شد. نتایج بررسی رژیم جریان های حداکثر سالانه (فراوانی و شدت) از طریق برازش توزیع های احتمالاتی با کمترین میزان خطا برای دوره ی پایه توزیع ویبول، دوره ی آینده RCP2.6 توزیع لوگ پیرسون نوع 3، RCP4.5 لوگ نرمال و RCP8.5 لوگ نرمال به عنوان بهترین توزیع انتخاب شده است. فراوانی و شدت سیلاب نیز افزایش یافته به طوری که، در دوره ی بازگشت 500 ساله افزایش 98 درصدی دبی حداکثر دوره ی آتی RCP8.5 نسبت به دوره ی پایه مشهود شده است.
- بررسی روند تغییرات کاربری اراضی حوضه ی آبریز علی آباد چای هوراند و ارزیابی تأثیرات آن بر روند مصرف آب در باغات میوه در بازه ی زمانی 1992-2017(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
37 - 56
حوزههای تخصصی:
حوضه ی آبریز علی آباد مهم ترین شبکه هیدرولوژی شهرستان هوراند می باشد و در دهه های اخیر از بحران تغییرات مخرب کاربری اراضی در امان نبوده است، بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد، کشف و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی این حوضه را در بازه زمانی 25 ساله (2017- 1992) به منظور ارزیابی مسائل آبی مورد مطالعه قرار دهد. به همین منظور از تصاویر لندست با سنجنده هایTM) و (OLIبا مسیر 168 و ردیف 33 و طرح نیاز خالص آبیاری محصولات کشاورزی ایران و البته مطالعات میدانی و داده های آماری بارش و عمق چاه های نمونه استفاده گردید. با توجه به داده ها و روش تحقیق مشخص شد که اراضی کشت آبی، جنگل متراکم، مرتع درجه 1، بستر رودخانه و مناطق آبی در عرض 25 سال کاهش مساحت داشته اند در حالی که اراضی باغی، اراضی زراعت دیم، جنگل تنک، مرتع درجه 2 و 3 از افزایش مساحتی چشمگیری برخوردار بوده اند که در این خصوص اراضی باغی از مساحت 62/7 به 77/12 کیلومتر مربع افزایش یافته که این افزایش به میزان 67 درصد بوده است و این افزایش نیاز مصرفی باعث حذف جریان سطحی رودخانه و پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی حوضه شده است و آزمون آماری پارامتریک پیرسون این نتایج را تأئید کرد.
تجزیه و تحلیل خطر زمین لغزش با استفاده از مدل های ANP و LR در محیط GIS(مطالعه موردی پهنه گسلی قوشاداغ-ارسباران در آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، حساسیت زمین لغزش با استفاده از دو مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP) و رگرسیون لجستیک (LR) در سامانه گسلی قوشاداغ پهنه بندی گردید و مناسب ترین مدل معرفی شد. جهت این مطالعه از تصویرOLI ماهواره لندست8 و سنتینل2a 2017 استفاده شد. 14 فاکتور مؤثر در وقوع زمین لغزش (شیب، جهت دامنه، کاربری زمین، فاصله از گسل و رودخانه و جاده، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، اقلیم، بارندگی، خاک، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص طول شیب (LS)، شاخص قدرت آبراهه ای(SPI)) در محیط GIS آماده شد و در محیط نرم افزار Super Decision وزن هریک مشخص گردید و دوباره در ArcGIS نقشه های نهایی پهنه بندی به دست آمد. در وقوع زمین لغزش ها، عامل فاصله از گسل و بارش بیشترین و کاربری زمین کمترین نقش را داشته اند. وقوع حدود 2/62 و 1/71درصد لغزش ها در کلاس های خطر زیاد و خیلی زیاد به ترتیب در ANP و رگرسیون لجستیک، نشان دهنده دقت قابل قبول نقشه های پیش بینی شده برای زمین لغزش می باشد. نتایج ارزیابی صحت روشها با شاخص ROC، نشان داد که درصد مساحت زیر منحنی (AUC) نقشه ها، به ترتیب در مدل رگرسیون لجستیک 52/85 درصد و در مدل تحلیل شبکه 35/81 درصد با میزان خطای استاندارد062/0 به دست آمدند که هردو نشانگر قدرت پیش بینی خیلی خوب همراه با برتری نسبی مدل رگرسیون لجستیک می باشد. نتایج مطالعه نشان دهنده آسیب پذیری بالای مناطق لرزه خیز از حرکات دامنه ای دارد و ضرورت شناسایی و پایش مخاطرات ژئومورفولوژیکی و مقایسه آنها در قبل و بعد از زلزله و اجرای عملیات محافظتی را بیشتر می کند.
بررسی مورفوتکتونیک شرق رامسر، شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش های نوین به تحقیق و مطالعه در رابطه با تاثیر زمین ساخت فعال بر نیم رخ طولی رود پرداخته شده است. بنابراین نیم رخ طولی رود با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی (DEM) در محیط نرم افزارهای متلب و GIS به دست آمده و سپس مقادیر شاخص های شیب نرمال و تقعر رود در منطقه البرز مرکزی حدفاصل شهرهای چالوس تا رامسر و طالقان در امتداد هر رود محاسبه شده است. رودخانه های گستره مورد بررسی از نظر مقادیر شاخص شیب نرمال به 4 رده بسیار بالا ، بالا ، متوسط و کم تقسیم شد . نتایج حاصل از این رده بندی نشان می دهد که گستره مورد بررسی دارای فعالیت زمین ساختی بسیار بالا و بالا است، به طوری که حاشیه غربی دریای خزر با شاخص شیب نرمال 298 و بخش غربی مرکزی البرز در محدوده طالقان با شاخص شیب نرمال 109 بیشترین و کمترین فعالیت زمین ساختی حوضه مورد مطالعه را دارا هستند. پس از بررسی تاثیرگسل های اصلی منطقه مانندگسل خزر، البرز، راندگی طالقان ، آذرک و سیاه بیشه مشخص گردید که فعالیت زمین ساختی اخیر ناشی از حرکات گسل های مزبور بر رودهای منطقه مورد مطالعه اثرگذار بوده است، به طوری که عموما در محل تقاطع گسل با رودخانه ها نیم رخ طولی رود دستخوش تغییرات محسوسی در گرادیان شیب می شود. هم چنین شواهد زمین ریختی حاصل از مشاهدات صحرایی اثبات کننده نتایج این مطالعه است .
بررسی جهت رخنمون و تغییرات مورفومتری گنبدهای نمکی سری هرمز در سطوح میزبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
197 - 213
حوزههای تخصصی:
گنبدهای نمکی سازند هرمز در محدوده وسیعی از جنوب و جنوب غرب ایران، خلیج فارس و سرزمین های شرقی عربستان رخنمون یافته اند. این گنبدها، در موقعیت های گوناگونی همچون واحدهای خشکی (زاگرس) و آبی (خلیج فارس)، سطوح رورانده و مرتفع، سطوح پست و دشتی و مجاورت با گسل های اصلی و پی سنگی قرارگرفته اند که این عوامل باعث تغییراتی در شکل، گستردگی، ارتفاع و روند رخنمون آن ها شده است. هدف از این پژوهش بررسی رفتار مورفومتری گنبدهای نمکی سری هرمز در سطوح میزبان محل رخنمون و بررسی روند رخنمون گنبدهای نمکی سری هرمز است. در این پژوهش با استفاده از نقشه های زمین شناسی با مقیاس 1:250000، تصاویر ماهواره ای و لایه رقومی ارتفاع (DEM) اقدام به شناسایی موقعیت گنبدهای نمکی و رقومی سازی محدوده رخنمون گنبدها و سپس استخراج پارامترهای مورفومتری (گرد شدگی، مساحت و ارتفاع) با استفاده از نرم افزار Arc GIS شد. جهت بررسی پارامترهای مورفومتری در طبقات ارتفاعی، اقدام به طبقه بندی DEM محل رخنمون گنبدها شد و جهت بررسی روند رخنمون، نمودار Trend برای کلیه ی گنبدها ترسیم گردید. نتایج نشان می دهد که؛ به طورکلی پارامترهای گردشدگی و مساحت گنبدهای نمکی در تضاد با ارتفاع آن ها قرار دارد به گونه ای که با افزایش ارتفاع سطح میزبان، ارتفاع آن ها افزایش پیدا می کند و از مساحت و گردشدگی آن ها کاسته می شود، طوری که گردترین گنبدهای نمکی در محدوده خلیج فارس با میانگین گردشگی17/1، پهناورترین گنبدهای نمکی در محدوده ناودیس و دشت ها با میانگین مساحت6/36 کیلومتر مربع و مرتفع ترین گنبدها در سطوح روراندگی و طاقدیس ها با میانگین ارتفاع1663 متر از سطح دریا قرار دارند. نتایج حاصل از بررسی روند رخنمون گنبدهای نمکی نشان می دهد که گنبدهای نمکی سری هرمز دارای دو روند رخنمون اصلی هستند، گنبدهایی که بالاتر از گسل های جهرم، فسا و در ناحیه زاگرس مرتفع و کنار گسل کازرون قرار دارند، با روند شمال باختری- جنوب خاوری رخنمون پیداکرده اند و گسل هایی که پایین تر از گسل های جهرم و فسا، در ناحیه زاگرس چین خورده و خلیج فارس قرار دارند به تبعیت از گسل های پی سنگی دارای روند رخنمون شمال شرق- جنوب غرب هستند.
پیش بینی مدل مکانی سطح ایستابی با استفاده از تابع هایپربولیک تانژانت شبکه ی عصبی مطالعه ی موردی: دشت سرخون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
101 - 119
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر سطح تراز آب های زیرزمینی در اثر تغییرات اقلیمی و همچنین شیوه و میزان بهره برداری از آن ها، روند نزولی داشته است. با توجه به افزایش تقاضای آب و افت شدید آب های زیرزمینی، مدیریت پایدار این منابع از اهمیت شایانی برخوردار است. پیش بینی سطح ایستابی با استفاده از مدل های ریاضی و آماری می تواند کمک قابل توجهی به برنامه ریزی و تصمیم گیری های مناسب جهت تأمین آب در درازمدت، داشته باشد. در این مطالعه تلاش شده است تا سطح آب های زیرزمینی با استفاده از شبکه ی عصبی گرادیان دیسکنت و تابع انتقال Hyperbolic Tangent پیش بینی شود. مدل تابع انتقال Tanh با تعداد 40 نرون در لایه پنهان با ضریب همبستگی 99/0 و مجذور مربعات خطا 01/0 برای پیش بینی سطح ایستابی پیاده سازی شد. با تعمیم این مدل به ده چاه مشاهده ای و برون یابی در محیط سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، مدل مکانی پیوسته سطح ایستابی در دشت سرخون برای سال 1400 تخمین زده شد. نتایج نشان داد که سطح ایستابی در قسمت های غربی دشت با مقدار 98/72 متر بیشترین و در بخش شرقی دشت با توجه به تراکم جمعیتی بیشتر مقدار با 72/18 متر کمترین سطح ایستابی را خواهند داشت. با توجه به میزان خطای پایین مدل، می توان نتیجه گرفت که با اجرای این مدل در دیگر حوزه ها می توان پیش بینی صحیحی از سطح آب های زیرزمینی به دست آورد و در برنامه ریزی و مدیریت پایدار آب های زیرزمینی از آن استفاده نمود
مقایسه ی روش های هیدروگراف واحد SCS و Uniform در برآورد حداکثردبی سیلاب حوضه ی عموقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
87 - 107
حوزههای تخصصی:
سیلاب در مطالعات مربوط به بهره برداری از منابع آب، ساخت سدها، مدیریت حوضه و مطالعات هیدرولوژیکی اهمیت زیادی دارد. بنابراین، تا حد زیادی دقت این مطالعات و ایمنی تأسیسات آبی بستگی به روش های مطاله سیلاب دارد. این مطالعه با هدف مقایسه ی روش های هیدروگراف واحد SCS و Uniform در تعیین بیشینه ی دبی سیلاب با استفاده از مدل WMS در حوضه ی عموقین واقع در استان اردبیل، انجام شده است. مساحت حوضه ی مذکور 78 کیلومتر مربع بوده و برای تعیین مقدار CN منطقه از تلفیق نقشه ی کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیک خاک (B ,C ,D) به دست آمده از تحلیل تصاویر ماهواره لندست 8 در نرم افزار Idrisi32 به دست آمد که برابر 7/78 محاسبه گردید. نتایج واسنجی (RE=7.17، RMSE=0.44) و اعتبار سنجی مدل (RE=2.51، RMSE=0.0042 ) با وقایع بارندگی رواناب در منطقه نشان داد که میزان حداکثر دبی سیلاب و حجم سیلاب برآورد شده توسط روش SCS به خوبی با مقادیر مشاهده شده مطابقت دارد. همچنین نتایج حداکثر دبی روش های SCS وUniform در دوره ی بازگشت های 25، 50 و 100 ساله مقایسه شد و نتایج نشان داد میانگین برآوردهای روشUniform تقریباً 5 درصد بیشتر از روش SCS می باشد و بر اساس آزمون T استیودنت، تفاوت بین مقادیرUniform و SCS در سطح اعتماد یک درصد معنی دار نگردید. نتایج نشان داد در صورتی که زمان تأخیرحوضه با درنظر گرفتن سیلاب واقعی حوضه، محاسبه گردد، روش SCS دقیق تر از روشUniform قادر به شبیه سازی سیلاب در منطقه است، با توجه به حساسیت بالای روش SCS به توزیع بارندگی، تحلیل بارندگی در منطقه ی مورد مطالعه، برای دستیابی به نتایج مطلوب لازم بوده و توزیع باران و توزیع زمانی آن باید حتی الامکان نزدیک به مقادیر واقعی در منطقه باشد.
تحلیل میزان فرسایش و رسوب ناشی از رخساره های فرسایشی حوضه کاخک با مدل شبیه ساز باران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوضه آبخیز کاخک واقع در خراسان رضوی، انواع ناهنجاری های طبیعی از جمله فرسایش خاک ، انواع رخساره های فرسایشی (سطحی-شیاری، شیاری و شیاری - گالی ) و رسوب زایی متوسط تا بالا دیده می شود. برای انجام این پژوهش، ابتدا 4 واحد همگن (واحدهای کاری) بر مبنای نوع لیتولوژی شامل شیل و ماسه سنگ و گابرو، رخساره های فرسایشی در کاربری مرتعی و در شیب مشابه انتخاب شد. 32 آزمایش در شدت بارش 36 میلی متر در ساعت و به مدت 30 دقیقه با شبیه ساز باران بر روی واحدهای کاری، انجام شد. مقدار رسوب هر یک از آزمایش ها اندازه گیری شد. به منظور بررسی عوامل موثر در تلفات خاک و فرسایش پذیری، نمونه برداری از خاک در لایه 0 تا 15 سانتی متری نیز از مجاور پلات های مورد آزمایش برداشته شد. آنالیز آماری اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که لیتولوژی های مورد بررسی از نظر فرسایش و رسوبدهی با یکدیگر تفاوت معنی دار دارند. دو واحد کاری شامل شیل واجد فرسایش شیاری-خندقی (Jsh-RG) و ماسه سنگ واجد فرسایش سطحی-شیاری (Js-SR) به ترتیب با رسوبدهی 12/68 و و 12/45 گرم در مترمربع دارای بیشترین و کمترین مقدار رسوبدهی می باشند. برخی از ویژگی های خاک مانند درصد سیلت، شوری و نسبت جذب سدیم با میزان فرسایش و رسوبدهی خاک دارای همبستگی مستقیم و فاکتورهای درصد پوشش گیاهی و درصد سنگریزه موجود در سطح خاک و همچنین درصد ماسه، کربن آلی و درصد آهک فعال خاک با میزان فرسایش و تولید رسوب، همبستگی معکوس و معنی دار نشان می دهند.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تلفیق دو مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فازی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کمه، استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
142 - 159
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده از نقاط لغزشی برداشت شده از حوضه آبخیز، اقدام به شناسایی پهنه های لغزش در منطقه گردید. عواملی مثل ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، فاصله از مراکز مسکونی و مقدار بارش به عنوان متغیرهای تأثیرگذار در وقوع لغزش های در منطقه بررسی شدند. جهت تهیه لایه ها و طبقه بندی هر یک از آنها برای هر متغیر، از روش تلفیق لایه زمین لغزش و متغیر مورد نظر استفاده شد و در واقع همان روش تعیین عضویت فازی با استفاده از مدل نسبت فراوانی است. پس از محاسبه نسبت فراوانی و عضویت فازی طبقات، اپراتورهای مجموعه فازی، شامل جمع، ضرب و گاماهای 7/0، 8/0 و 9/0، به عنوان روش های همپوشانی متغیرهای رده بندی شده با مقادیر عضویت فازی مورد استفاده قرار گرفتند تا نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه تهیه شوند. به منظور انتخاب روش بهینه از میان اپراتورهای همپوشانی فازی، از دو روش مجموع کیفیت و دقت روش استفاده شد تا مشخص شود که کدام اپراتور یا روش فازی دقت بهتری برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز کمه دارد. مقدار شاخص مجموع کیفیت (Qs) که مقایسه و ارزیابی روش ها را در قیاس با یکدیگر نشان می دهد، حاکی از آن است که اپراتور فازی گامای 8/0 با 44/6، بالاترین مقدار Qs را در میان سایر اپراتورهای فازی دارد.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز نهندچای با استفاده از مدل ANP و تکنیک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تهیه نقشه پتانسیل وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز نهندچای واقع در استان آذربایجان شرقی انجام شده است. برای تهیه نقشه پهنه بندی از مدل ANP و تکنیک GIS استفاده شده است. ابتدا لایه های اطلاعاتی مربوط به 8 فاکتور مؤثر در وقوع زمین لغزش شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل و بارش با استفاده از نرم افزار Arc GIS تهیه شد. سپس به منظور وزن دهی هر یک از معیارها از نرم افزار Super Decisions استفاده شد. بدین صورت که ابتدا مدل شبکه ای جهت پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در این نرم افزار طراحی و ارتباطات داخلی و خارجی معیارها مشخص شده و وزن دهی معیارها صورت گرفت. نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر نشان داد که وزن معیارهای هشت گانه مذکور به ترتیب 064/0، 028/0، 044/0، 296/0، 180/0، 134/0، 054/0 و 196/0 است. درنهایت، با تلفیق این لایه ها با توجه به وزنشان، در محیط GIS نقشه ی پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش به دست آمد. در نهایت، نقشه پهنه بندی در 5 طبقه با پتانسیل خطر زمین لغزش خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تهیه شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیش از 40 درصد از مساحت منطقه پتانسیل بالایی از نظر وقوع زمین لغزش را دارا می باشد که بیشتر منطبق بر مناطق دارای کاربری مرتع، حاشیه آبراهه ها و مناطق دارای سازند مارن است. ارزیابی دقت نقشه پهنه بندی تهیه شده از مدل ANP با نقاط لغزشی رخ داده در سطح منطقه نشان داد که بیش از 80 درصد لغزش ها در مناطق با خطر زیاد و خیلی زیاد اتفاق افتاده است که نشان دهنده دقت خوب مدل ANP در تهیه نقشه خطر وقوع زمین لغزش در منطقه می باشد.
ارزیابی تکتونیک فعال حوضه ی رودخانه سیروان با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
187 - 209
حوزههای تخصصی:
حرکات تکتونیکی همواره تأثیرات بسیار زیادی بر نقاط مختلف کره ی زمین دارند و هر منطقه ای که در حال حاضر نیز حرکات تکتونیکی در آنها وجود دارد به اصطلاح دارای تکتونیک فعال است. رودخانه ها نسبت به حرکات تکتونیکی حساس هستند و رابطه نزدیکی بین لندفرم های رودخانه ای و حرکات تکتونیکی وجود دارد. به منظور بررسی وضعیت تکتونیکی یک منطقه یا حوضه روش های مختلفی وجود دارد. در این میان، شاخص های ژئومورفیکی در ارزیابی فعالیت های تکتونیکی ابزاری مفید و قابل اطمینان هستند. بر این اساس در تحقیق حاضر به بررسی وضعیت تکتونیکی حوضه ی رودخانه ی سیروان پرداخته شده است. در این تحقیق حوضه ی رودخانه ی سیروان شامل 5 زیرحوضه ی گاران، شویشه، قشلاق، گاورود و سیروان مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. به منظور بررسی تأثیر تکتونیک بر زیرحوضه های مورد مطالعه از 8 شاخص، شامل: شاخص پیچ و خم (سینوسی) جبهه کوهستان (Smf)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (SL)، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس (T)، شاخص تراکم سطحی آبراهه (P)، شاخص انتگرال هیپسومتری (Hi)، شاخص سینوسی رودخانه (S) و شاخص شکل حوضه (Bs) استفاده شده است. پس از ارزیابی حوضه بر مبنای شاخص های موجود، به منظور طبقه بندی حوضه ها از نظر فعالیت تکتونیکی، از شاخص ارزیابی نسبی فعالیت های تکتونیکی (Lat ) استفاده شده است که نتایج حاصله از این شاخص بیانگر این است که در بین زیرحوضه های مطالعاتی، زیرحوضه ی شویشه با میانگین کلاس ۲، دارای وضعیت فعال تری نسبت به سایر زیرحوضه ها است
مدلسازی تغییر مورفولوژی زمین لغزش با استفاده از مدل فلوئنت (مطالعه موردی دامنه شمالی الوند همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
125 - 141
حوزههای تخصصی:
با بررسی تغییر مورفولوژی و سرعت جابجایی زمین لغزش ها می توان میزان ناپایداری دامنه ها را مشخص نمود. هدف از این بررسی، مدلسازی سرعت جابجایی و تغییر مورفولوژی زمین لغزش مریانج در دامنه های شمالی الوند همدان با استفاده از شاخص های مورفومتری، مدل پیش پردازندهGAMBIT و مدل محاسبه گر FLUENT است. ابتدا ابعاد لغزش ها اندازه گیری و ضریب تغییر شکل عرضی، طولی و تغییر شکل زمین لغزش ها بررسی و سپس خواص سیال شامل مقدار چگالی و ویسکوزیته مواد لغزشی با نمونه گیری و انجام آزمایشات مکانیک خاک محاسبه و بر اساس شیب و اعداد رینولدز سرعت و نحوه تغییر مورفولوژی زمین لغزش برای زمان های 0، 50 و 100 ثانیه اندازه گیری و محاسبه شد. نتایج بررسی شاخص های مورفومتری نشان داد که زاویه شیب و آب بر گسترش جانبی و تغییر شکل عرضی مواد لغزش یافته تأثیر فراوان دارد. بررسی های مربوط به تحول مورفولوژی لغزش نشان می دهد که در لغزش ابتدا تغییرشکل طولی خیلی ضعیف و سپس تغییر شکل عرضی ضعیف رخ داده است. نتایج حاصل از محاسبه معادلات رینولدز در مدل فلوئنت نشان می دهد که نحوه حرکت اولیه و جداسازی توده لغزشی تحت تأثیر نیروی ثقل و شیب در نخستین ثانیه های حرکت به شکل طولی و در ثانیه 50 به شکل نه چندان عرضی و بعد از گذشت زمان و با کاهش اثر نیروی ثقل و شیب در ثانیه 100 به شکل کاملا عرضی و جانبی می باشد. نتایج حاصله نشان داد که هر چقدر ویسکوزیته توده لغزشی بیشتر باشد تشکیل پیشانی قارچی شکل با شدت بیشتری را می دهد و با افزایش نرخ جریان ورودی سیال حجم توده لغزشی و تغییر مورفولوژی آن افزایش وگسترش جانبی توده نیز در پایین دست بیشتر می شود. همچنین نتایج حاصل از بررسی مدل فلوئنت و میدانی با نتایج حاصل از شاخص ها کاملا منطبق می باشد.
اولویت بندی حوضه های آبخیز از نظر ریسک خطر وقوع زمین لغزش در استان کرمانشاه براساس مدل تصمیم گیری چندمعیاره (ELECTRE-1)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
19 - 38
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش یکی از مخاطرات ژئومورفولوژیکی از نوع حرکات دامنه ای با خسارت های اکولوژیکی و اقتصادی بالا می باشد. اولویت بندی زیرحوضه های یک حوضه ی آبخیز براساس پتان سیل وقوع زمین لغزش، با هدف تعیین اولویت در سیاست گذاری ها و اقدامات مدیریتی می تواند نقش مهمی در مدیریت بهینه ی آبخیز ها داشته باشد. در تحقیق حاضر از روش تصمیم گیری چندمعیاره (الکترا) به منظور اولویت بندی زیرحوضه های آبخیز استان کرمانشاه از نظر ریسک خطر وقوع زمین لغزش استفاده شده است. معیار های در نظر گرفته شده، شامل ده معیار مختلف شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، تراکم آبراهه، تراکم گسل، دما، بارش، زمین شناسی، کاربری و تراکم گسل است که از معیار های مهم و تأثیر گذار بر وقوع زمین لغزش هستند. وزن معیار ها بر اساس مدل آنتروپی آنها به دست آمده و با استفاده از مدل الکترا شش زیرحوضه ی آبخیز در استان اولویت بندی، بررسی و سپس نقشه ی اولویت بندی این شش زیرحوضه ی آبخیز تهیه شد. تهیه ی نقشه ی اولویت بندی این امکان را فراهم م ی سازد که مناطق آسیب پذیر شناسایی و در برنامه ریزی محیطی مد نظر قرار گیرند. نقشه ی اولویت بندی منطقه ی مورد نظر نشان می دهد که زیرحوضه ی ریزه وند ماهیدشت در اولویت اول و زیرحوضه ی کنگیر در اولویت آخر قرار دارند. به گونه ای که براساس نتایج به دست آمده حدود 34 درصد لغزش های منطقه در زیرحوضه ی ریزه وند ماهیدشت رخ داده که علت اصلی آن تکتونیک و جنس سازند های سطحی است. در نتیجه این منطقه از لحاظ ضرورت انجام اقدامات مدیریتی در اولویت است.