فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
179 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل وضعیت اقتصاد روستایی و نسبت آن با امر توسعه و نوسازی در ایران است. گزاره اصلی این است که اقتصاد روستایی در دوره ی پهلوی دوم، دچار افول و سپس فروپاشی گردید که این مسئله به میانجی سیاست ها و برنامه های توسعه_ برنامه های عمرانی توسعه، اصلاحات ارضی، نظام های بهره برداری مدرن «نظیر ایجاد واحدهای کشت و صنعت شرکت های سهامی زراعی، تعاونی های تولید»_ اتفاق افتاده است. بیشتر مطالعات در مورد توسعه روستایی در ایران با دیدگاه نوسازی انجام گرفته که نشان از پیوند این نظریه با برنامه های توسعه ای می باشد. مدرنیزاسیون و توسعه آمرانه در امتزاج با صنعتی شدن و شهرنشینی در ایران به عنوان دستگاه مفهومی این پژوهش صورت بندی شد. اعتبار داده ها با کیفیت منابع و شیوه تجزیه وتحلیل داده ها به صورت توالی تاریخی و ضرورت برنامه ها مدنظر قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه ها و اقدامات توسعه ای ذیل الگوی نوسازی، باوجود برخی پیامدهای مثبت، به تدریج و با روند روبه رشد فروش نفت و تأثیرات آن بر اقتصاد ایران، و با دگرگونی نظام ارضی، تغییر شیوه حکمرانی روستایی، سلطه نظام برنامه ریزی آمرانه و ظهور نظام سرمایه داری تجاری- صنعتی، زمینه های فروپاشی اقتصاد روستایی را فراهم نموده اند. این روند، مهاجرت روستا- شهری، کاهش تولیدات کشاورزی، خروج نیروی فعال کار از روستاها، عدم سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و تولیدی و وابستگی به دولت، توجه دولت به بخش های عمرانی، به حاشیه راندن مشارکت روستایی و ارجحیت اقتصادِ کلان بر فرهنگ و اجتماع را به دنبال داشته است.
نقش هوشمندسازی در مدیریت شهری با تاکید بر شهرداری منطقه یک مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در الگوی شهر هوشمند، تکنولوژیهای گوناگون برای بهبود زندگی شهروندان با هم ترکیب و استفاده می شوند. بنابراین، شهر هوشمند نه یک واقعیت، بلکه یک استراتژی در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری است، در واقع آنچه یک شهر را به سمت هوشمندی پیش می برد صرفا استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلکه نحوه برنامه ریزی و استفاده از این ابزار در جهت ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است. بنابراین این الگو به عنوان راهکاری بی-بدیل در جهت حل معضلات شهری باید مورد توجه ویژه مدیران و برنامه ریزان قرار گیرد. لذا، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیرگذاری عوامل هوشمندسازی بر مدیریت شهری در شهرداری منطقه مشهد است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی بوده و داده های آن به کمک پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل همه ساکنین منطقه یک شهرداری مشهد می باشند و با توجه به جمعیت 201373 نفری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری بدست آمد. برای دستیابی به میزان پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های بدست آمده بر اساس نظرات شهروندان نشان می دهد، هوشمندسازی در بُعد محیطی با ظریب 729/0، در بُعد قلمرو با ضریب 745/0، در بُعد حکمرانی با ضریب 533/0، در بُعد اقتصادی با ضریب 400/0 و در بُعد پویایی با ضریب 337/0 بر عملکرد مدیریت شهری تاثیرگذار بودند همچنین رابطه مثبت و معناداری نیز بین هوشمندسازی و مدیریت شهری بر قرار بوده است.. در نهایت مشخص شد شاخص قلمرو هوشمند بیشترین اهمیت را در بین مولفه های شش گانه تحقق شهر هوشمند در منطقه یک مشهد را داشته و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر شاخص های هوشمندسازی بر عملکرد مدیریت شهری این منطقه داشته است. لذا مولفه ای است که از دیدگاه شهروندان دارای اهمیت بوده است.
تحلیل وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اکوسیستم کارآفرینی روستایی برای توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در مناطق روستایی حیاتی است. با استفاده از اهرم کارآفرینی در مناطق روستایی، می توان اقتصاد روستایی پویا و نوآور ایجاد کرد. استان البرز با وجود داشتن شرایط مناسب اقلیمی، جغرافیایی، ارتباطی و دسترسی مناسب، اما طی سالیان اخیر در زمینه توسعه اقتصادی نواحی روستایی شرایط نامناسبی مانند؛ افزایش نرخ بیکاری، پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی و اختلاف درآمد خانوارهای روستایی و شهری دارد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر تحلیل وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در استان البرز است. روش پژوهش: این پژوهش درچهارچوب روش شناسی کمی انجام شده است. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی صورت گرفته که در بخش میدانی ابزار اصلی پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل روستاهای استان البرز بوده که از بین آن ها تعداد 33 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده و بر اساس فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان نمونه برای تکمیل پرسش نامه انتخاب شده اند. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری کای اسکوئر، t تک نمونه ای، آزمون آنووا، دانکن و درون یابی کریجینگ استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که اکوسیستم کارآفرینی روستایی استان البرز دارای وضعیت نامناسبی است، به طوریکه از بین 10 گروه شاخص های اصلی شامل؛ شاخص های کسب و کار، شاخص های مالی، شاخص های آموزشی، شاخص های سرمایه انسانی، شاخص های حمایتی، شاخص های بازار و مشتریان، شاخص های اجتماعی، شاخص های فرهنگی، شاخص های زیرساختی و شاخص های نوآوری، تحقیق و توسعه که مورد بررسی قرار گرفته است، صرفاً دو گروه دارای وضعیت مناسب و هشت گروه دیگر دارای وضعیت نامناسب بوده اند. همچنین پراکندگی جغرافیایی وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در سطح استان متفاوت است. نتیجه گیری: وجود زیرساخت های سخت افزاری مانند دسترسی به راه های ارتباطی و مراکز شهری به تنهایی برای توسعه اکوسیستم کارآفرینی کافی نمی باشد بلکه لازم است در کنار آن توسعه زیرساخت های نرم افزایی مانند امور مالی، آموزش، انواع حمایت ها، سرمایه انسانی و اجتماعی و تحقیق و توسعه نیز مورد توجه قرار گیرد.
تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی جوامع روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر بحران های مرتبط با کم آبی بسیار ملموس است؛ زیرا آب یک ابزار اصلی تولید در این نواحی می باشد و امنیت آب دارای ویژگی ها و آثار بزرگ اجتماعی اقتصادی و جمعیتی است و نبود امنیت آب سبب ایجاد اعتراضات و درگیری هایی گسترده در جوامع روستایی می شود. لذا با توجه به ضرورت موضوع و آنچه در مورد اهمیت آب و ناامنی آن در جوامع روستایی ذکر شد، هدف تحقیق حاضر تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی در جوامع روستایی استان ایلام می باشد که در این راستا از رویکرد آینده نگاری و تکنیک تحلیل پیشران ها بهره برده شده است. اطلاعات موردنیاز توسط مصاحبه نیمه ساختارمند با 16 تن از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، شرکت سهامی آب منطقه ای و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی در استان ایلام گردآوری شد. با استفاده از تحلیل محتوا، مصاحبه های جمع آوری شده تحلیل شدند و نتایج اولیه 76 مؤلفه بود و در ادامه این فرایند و بعد از دسته بندی مؤلفه ها، موارد تکراری و مشابه حذف گردید و تعداد 41 مؤلفه نهایی شدند. سپس ماتریس تأثیرات متقاطع طراحی گردید و برای امتیازدهی، مجدداً به مصاحبه شوندگان ارسال شد. وزن دهی این ماتریس به صورت مقایسه ای زوجی و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد. بعد از گردآوری پرسش نامه ها، داده های حاصله تجزیه وتحلیل شدند که در این بخش از نرم افزار میک مک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تحقق امنیت آب در منطقه موردمطالعه مستلزم توجه به حوزه هایی می باشد که بیشترین توانایی اثرگذاری بر سایر مؤلفه ها را دارند. بدین طریق که " مشخص کردن متولی توسعه روستایی، سیاست گذاری برای مدیریت بحران در روستا، پایش و بررسی میزان مصرف آب در مزارع/ نصب کنتور دیجیتال، تغییر آب بها به تناسب نوع کشت، تشکیل انجمن های آب بران و توسعه سامانه نوین آبیاری" جز مواردی هستند که می توانند هدف مدنظر را پوشش دهند.
واکاوی معیارهای مورفولوژی شهری همساز با اقلیم شهر شیراز؛ مطالعه موردی: محله تاریخی سنگ سیاه، شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
121 - 136
حوزههای تخصصی:
گسترش دامنه های شهری و پیدایش پیامدهای زیست محیطی و ضرورت تأمین آسایش انسان در فضاهای شهری جهت تداوم حضور پذیری و حفظ سلامت شهروندان، باب تازه ای در برابر طراحان توسعه شهری گشوده است. ساختار مورفولوژی شهرها با تأثیر بر دامنه نفوذ عوامل اقلیمی، قادر به تغییر شرایط خرد اقلیمی فضاهای شهری نسبت به شرایط اقلیمی کلان بوده و بدین ترتیب، نقش به سزایی در تعیین سطح آسایش حرارتی کاربران فضای شهری دارد. نظر به اینکه ساختارهای کهن ایرانی به خوبی در تعامل با اقلیم کلان درآمده اند؛ می توان بافت تاریخی هر شهر ایرانی را سندی سه بعدی از راهکارهای طراحی همساز با اقلیم حاکم بر آن محدوده برشمرد. در همین راستا، در پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و پیمایش میدانی، به شبیه سازی شرایط مورفولوژیکی تاریخی همساز با اقلیم شهر شیراز در محیط نرم افزار GIS و بررسی نظام مند آن پرداخته شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد، مورفولوژی محله سنگ سیاه شیراز با معابری پر پیچ وخم، با نسبت بالای ارتفاع به عرض معبر، سطح پایین دید به آسمان و فضاهای نیمه باز؛ و بلوک هایی با فرم پیچیده، میزان بالای سطح اشغال بلوک و مقدار پایین سطح پوشیده شده با ساختمان در بلوک؛ و همچنین قطعاتی سه بر ساخت با جهت گیری شمال غربی-جنوب شرقی ضمن جلوگیری از دامنه نفوذ تابش گرم بعدازظهر ورود بادهای گرم، منجر به سایه اندازی بر فضاهای باز و همچنین تهویه مطلوب محیط شده و در ارتقا آسایش حرارتی کاربر خود نقش مثبتی ایفا می کند. در پایان نیز چارچوب طراحی مورفولوژی همساز با اقلیم شهر شیراز ارائه گردیده است
بررسی تاثیر جریانات فضایی بر تحولات سکونتگاه های روستایی پیراشهری اراک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
118 - 137
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تاثیر جریانات فضایی بر تحولات سکونتگاه های روستایی پیراشهری اراک مورد ارزیابی قرار گرفته است. داده ها از طریق کارهای میدانی و پرسشنامه از دهیاران و اهالی روستاها تهیه شد. برای ارزیابی و رتبه بندی جریان های فضایی موثر بر تحولات سکونتگاه های روستایی از سه آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، توکی و فریدمن استفاده شد. نتایج نشان می دهد که جریان های فضایی اثرات مثبت و منفی زیادی بر تحولات سکونتگاه های روستایی داشته اند. یکی از بارزترین اثرات مثبت در ارتباط با بهبود کیفیت مساکن روستاها بوده است. بالاترین میانگین رتبه کارشناسان مربوط به شاخص های مسکونی می باشد. توسعه سیستم حمل و نقل و شبکه ارتباطی را نیز می توان جزو مهم ترین مولفه های اثرگذار مثبت بر تحولات سکونتگاه های روستایی به حساب آورد. این امر باعث تقویت یا شکل گیری کارکردهای جدید مانند خدماتی، تفریحی، توریستی، کارگاهی، صنعتی و خوابگاهی در شمار زیادی از روستاهای پیراشهری گردیده است. ابعاد منفی جریان های فضایی عمدتا در بخش کشاورزی روستاها نمود یافته است. در طی سه دهه گذشته درصد زیادی از اراضی کشاورزی روستاها به دلیل توسعه فضایی کلان شهر اراک و روستاهای پیرامون تخریب شده و به کاربری های ساخته شده تبدیل گردیده اند. قانون ارث و تقسیم زمین و افزایش ویلاهای ساکنان غیربومی در رتبه های بعدی (از نظر شهروندان) قرار دارند. دو متغیر مذکور بیش از همه، بخش کشاورزی روستاها را تحت تاثیر قرار داده و باعث تضعیف مضاعف کارکردهای کشاورزی روستاها شده اند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر تخصیص اراضی کشاورزی در دشت ماهیدشت از دیدگاه کشاورزان و کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخص یص اراض ی، مس ئله تص میم گی ری در رابطه با من ابع اس ت ک ه ب ه ارزی ابی مطلوبیت هر واحد زمین برای گزین ه ه ای مختل ف تخصیص اراضی می پردازد، لذا شناسایی عوامل مؤثر در تخصیص اراضی کشاورزی حائز اهمیت است. از آنجا که دشت ماهیدشت از جمله دشت های مهم استان کرمانشاه از لحاظ کشاورزی است، هدف از این مطالعه شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر تخصیص اراضی کشاورزی در دشت ماهیدشت از دیدگاه کشاورزان و کارشناسان می باشد. این ﭘﮋوﻫﺶ از روش شناسی توصیفی- تحلیلی بهره برده است و از ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف، ﺗﻮﺳﻌﻪای کﺎرﺑﺮدی است. پارادایم کلی تحقیق ترکیبی (کیفی- کمی) از نوع طرح متوالی – اکتشافی است. ﻧﻤﻮﻧﻪ ی مورد مطالعه در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، کﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﺳﺎزﻣﺎن جهاد کشاورزی و مرکز تحقیقات و کشاورزان ﺑﻮدﻧﺪ، کﻪ ﺑﻪ ﺷیﻮه ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ اﻧﺘﺨﺎب شدند. ﭘﺲ از اﻧﺠﺎم ﻣﺼﺎﺣﺒه ﻋﻤیﻖ ﺑﺎ بیش از 40 ﻧﻔﺮ (23 نفر کارشناس و 17 نفر از کشاورزان)، اﺷﺒﺎع داده ها ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻫﺎ ﭘیﺎدهﺳﺎزی ﺷﺪﻧﺪ. ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ ﻧﺘﺎیﺞ ﺗﺤﻠیﻞ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻫﺎی ﻣی ﺪاﻧی در ﻣﺤیﻂ نرم افزار Maxqda، عامل های شناسایی شده در 6 دسته شامل؛ عوامل اقتصادی، انسانی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی، طبیعی و فنی طبقه بندی شدند. همچنین نتایج رتبه بندی و وزن دهی شاخص ها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choiceنشان داد که مهم ترین مؤلفه های مؤثر در تخصیص اراضی کشاورزی بر اساس وزن آنها به ترتیب عبارتند از: ابعاد اقتصادی (254/0)، ابعاد سیاسی (184/0)، ابعاد انسانی (156/0)، ابعاد طبیعی (142/0). نتایج این مطالعه می تواند از برنامه ریزی و سیاست گذاری در زمینه ی تخصیص اراضی کشاورزی پشتیبانی نماید و به عنوان یک سیستم پشتیبانی تصمیم در اختیار بهره برداران اراضی قرار گیرد.
مقایسه و تحلیل شاخص های فقر مسکن شهری با توجه به توزیع جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۶)
131 - 153
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک عنصر تعیین کننده در سازمان اجتماعی فضا، در شکل گیری هویت فردی، روابط اجتماعی و اهداف جمعی افراد نقش موثری دارد. امروزه شهرهای ایران با فقر مسکن درابعاد اقتصادی، کالبدی و اجتماعی روبرو هستند که هریک از این ابعاد نیز دارای شاخص های متفاوتی با هم می باشند. در مناطقی که گروه های کم درآمد و اقشار آسیب پذیر جامعه ساکن هستند وضعیت نامناسب است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی می باشد. جهت تنظیم مبانی نظری منابع اسنادی مورد مطالعه قرار گرفت و داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر بیجار در دو سال 1385 و 1395 مرکز آمار ایران استخراج شده است. با روش تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS برای دوره 1385، ده شاخص به 2 عامل و برای دوره 1395، شش شاخص به دو عامل تقسیم شده اند. همچنین با تولید نقشه پهنه بندی از طریق GIS مشخص شد که که پهنه های فقر مسکن در دوره 1385 در قسمت های مرکزی محله بلوار، قسمت جنوب غربی محله بادامستان و فرحی و قسمت جنوبی شهر محله سراب را شامل می شود و در دوره 1395 در بیشتر نواحی شهر از جمله: محله الماسیه، قسمت شرقی محله یارمجه و جنوب شرقی ریگ سیاه را شامل می شود. در مقابل پهنه های رفاه مسکن در سال 1385 قسمت های شرقی محله یارمجه، شمال شرقی محله تخت سفلی و تخت علیا، قسمت غربی محله مهدیه و شمال غربی محله حلوایی را شامل می شود و در سال 1395 که در قسمت های شمال شرقی محله تخت سفلی و تخت علیا و شمال غربی محله حلوایی مشاهده می شود. با توجه به درصد تغییرات طی 10 سال می توان نتیجه گرفت که وضعیت مسکن بهبود نیافته است.
بررسی تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی عشایر در ییلاق و قشلاق ایل بختیاری (مطالعه موردی: عشایر شهرستان لالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه بهبود کیفیت زندگی، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها در هر کشور است. برای این منظور در وهله اول باید شناخت دقیق و همه جانبه ای از وضعیت موجود کیفیت زندگی به عمل آید که این امر بر اساس یک نگرش نظام مند امکان پذیر خواهد بود. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی شاخص های کیفیت زندگی عشایر شهرستان لالی در ییلاق و قشلاق می باشد. روش شناسی تحقیق: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را عشایر شهرستان لالی تشکیل می دهند و حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید، 322 نمونه مشخص شده است. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای از طریق کتب موجود و مقالات جمع آوری شد و اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، مد، میانه) و آمار استنباطی (تی تک نمونه ای) مبادرت شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، مناطق ییلاق و قشلاق عشایر شهرستان لالی می باشد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد که مقدار میانگین به دست آمده از شاخص اقتصادی در مناطق قشلاق و ییلاق به ترتیب برابر است با (88/1) و (49/1)، شاخص اجتماعی در قشلاق (43/2) و در ییلاق (16/2)، شاخص کالبدی در قشلاق (99/1) و در ییلاق (20/2)، شاخص زیست محیطی در قشلاق (07/2) و در ییلاق (98/1) که نسبت به میانگین فرض صفر (3) پایین تر است که نشان دهنده این است که شاخص های مذکور تأثیر مثبتی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی نداشته است. نتایج: زندگی کوچ نشینی از قدیمی ترین شیوه های زندگی در مناطق مختلف جهان و ایران است و تداوم آن در طول تاریخ، فراز و نشیب های مختلفی را تحت تأثیر مسائل اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و به ویژه سیاسی تجربه کرده است. تا آنجا که گاهاً تحولات این جامعه نقطه عطفی در تحولات کشور را به همراه داشته است؛ بدین ترتیب ارائه هرگونه طرح و برنامه در خصوص عشایر نیازمند بررسی و مطالعات عمیق علمی است؛ تا بتوان راهبردهای مناسبی که کمترین آسیب را وارد نماید، ارائه داد.
اثر اقتصادی روش های برداشت شیرابه گیاه آنغوزه (Ferula assa foetida L.) بر بهره برداران روستایی در مراتع شهرستان سبزوار مطالعه موردی: مراتع کال سه گوش و دهنه گودال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنغوزه Ferula assa foetid L یکی از گیاهان مهم مرتعی ایران است که علاوه بر نقشی که در حفاظت خاک بر عهده دارد، از آن شیرابه ای به دست می آید که ارزش دارویی و صنعتی فراوان دارد. بهره برداری ازاین گونه باید به نحوی باشد که ضمن ایجاد درآمد برای ساکنین منطقه، بقای گونه نیز به خطر نیفتد. در این پژوهش اثر اقتصادی و روش برداشت شیرابه آنغوزه در 2 منطقه (کال سه گوش و دهنه گودال) در سبزوار موردبررسی قرار گرفت. پژوهش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی، با 2 روش برداشت (افقی و عمودی) و 2 نوع تعداد برش (8 و 10) با ۴ تکرار و ۵ نمونه اجرا شد. نمونه های گیاهی به صورت تصادفی و در مجموع تعداد 80 پایه گیاهی در هر رویشگاه انتخاب گردید. نتایج نشان می دهد که بین مناطق برداشت، روش تیغ زنی و تعداد تیغ زنی اختلاف معنی دار وجود دارد (P-Value<0.01). همچنین روش تیغ زنی عمودی با 8 بار برداشت درآمد بیشتری از 10 بار تیغ زنی به بهره بردار می دهد. همچنین نوع روش تیغ زنی عمودی شیره بیشتری نسبت به روش افقی داشته است. اثرات متقابل منطقه با روش تیغ زنی و تعداد تیغ زنی اختلاف معنی دار ندارند. میزان درآمد روزانه هر بهره بردار 440 هزار تومان محاسبه گردید که با توجه به مزد کارگر تقریباً 2 برابر مزد روزانه یک کارگر معمولی در روستا می باشد. این درآمد با توجه به مشکلات اشتغال در مناطق روستایی و عدم وجود کار مولد برای روستائیان حائز اهمیت است.
شناسایی شبکه مضامین اشتغال زنان در صنایع دستی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
139 - 153
حوزههای تخصصی:
ظرفیت های متنوع صنایع دستی در روستاهای مختلف کشور زمینه ای را برای اشتغال آسان تر و در دسترس تر زنان فراهم آورده است. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر شناسایی موانع و ظرفیت های این حوزه از نگاه زنان فعال در صنایع دستی روستایی کشور بود. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع کیفی است. نمونه گیری (16 نفر) از میان جامعه هدف زنان کارآفرین شاغل در زمینه صنایع دستی کشور به صورت هدفمند- در دسترس شروع و با استفاده از روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. متن مصاحبه با روش تحلیل مضمون به سبک آتراید و استرلینگ و توسط نرم افزار Maxqda2020 کدگذاری گردید. درمجموع 71 کد، 31 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و سه مضمون فراگیر شناسایی شدند. مضامین فراگیر شناسایی شده شامل ظرفیت های اشتغال در صنایع دستی برای زنان (شامل مضامین سازمان دهنده ظرفیت های خاص صنایع دستی، آثار اشتغال در صنایع دستی و حمایت دیگران از اشتغال زنان)، موانع اشتغال زنان در صنایع دستی (شامل مضامین سازمان دهنده موانع اجتماعی، موانع خانوادگی، موانع دولتی، موانع محصول و بازار گردشگری، موانع مالی و موانع مهارتی) و پیشنهادهای برای اشتغال زنان در صنایع دستی (شامل مضامین سازمان دهنده پیشنهادهای سطح کلان، پیشنهادهای سطح کسب وکار و پیشنهادهای سطح فردی) هستند. یافته ها می تواند برای سیاست گذاری بهتر اشتغال زنان در زمینه صنایع دستی روستایی و همچنین بهبود عملکرد زنان به کار گرفته شود.
بررسی جاذبه های بوم شناسی مناطق حفاظت شده اطراف تهران با تأکید بر ظرفیت تحمل گردشگری، نمونه موردی: ورجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع صنعت گردشگری و اولویت دادن به منافع اقتصادی در مناطق حفاظت شده اطراف تهران، اصول توسعه پایدار را به زیر پا نهاده و فشار روزافزونی را بر محیط زیست به دنبال دارد ازاین رو به منظور کاهش این فشار، محاسبه ظرفیت برد مناطق گردشگری به عنوان راهکار کلیدی توصیه می شود. هدف اصلی در این پژوهش تعیین ظرفیت برد گردشگری در منطقه حفاظت شده ورجین به جهت نزدیکی به پایتخت و با برخورداری از طبیعت کم نظیر از جاذبه های بوم شناسی است. روش انجام پژوهش در پژوهش حاضر، پیمایشی و از نوع توصیفی -تحلیلی است. داده های مورد نظر از طریق مصاحبه با محیط بانان، آمار آب و هوایی از ایستگاه سینوپتیک لواسان و با بهره گیری از نرم افزار GIS جهت نمایش موقعیت و توپوگرافی منطقه جمع آوری شد. تعیین ظرفیت برد، با روش TCC به عنوان ابزار کمی در سه سطح فیزیکی، واقعی و مؤثر محاسبه گردید. جهت تعیین ظرفیت برد گسترده، جاذبه های بومشناسی، نظیر بازدید از حیات وحش، منابع آب و همچنین کوهنوردی انتخاب و ظرفیت برد جاذبه های طبیعی مورد نظر بر اساس (نفر/هکتار/روز) تعیین و سپس با استاندارد جهانی Baud-Bovy مقایسه گردیدند. برآورد ظرفیت های برد مؤثر در هر سه جاذبه گردشگری مشخص کرد که محاسبات انجام شده، کم تر از 5 نفر در هر هکتار بوده و با استاندارد جهانی مرتبط با طبیعت (بادباوی و لاوسون) مطابقت دارد. نتایج حاصل از پژوهش مذکور بیانگر ظرفیت برد مناسب جهت توریسم گسترده و جذب گردشگر در منطقه حفاظت شده ورجین می باشد.
ارزیابی الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک با تأکید بر شاخص های دسترسی پذیری (مطالعه موردی: منطقه ۸ شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
38 - 53
حوزههای تخصصی:
امروزه عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که ازجمله آن ها می توان به سیستم حمل ونقل اشاره کرد. فقدان برنامه ریزی راهبردی در حوزه حمل ونقل شهری منجر به تکرار سرمایه گذاری های مشترک در بخش زیرساختی و ناهماهنگی و ناسازگاری سیستم حمل ونقل شهری شده است. هدف اصلی این پژوهش تبیین الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک منطقه ۸ شهر تهران با تأکید بر شاخص های دسترسی پذیری است. این پژوهش ازنظر روش انجام تحقیق، توصیفی – تحلیلی است که به دلیل کاربردپذیر بودن یافته ها در تدوین نقشه و رویکرد زیست پذیری در برنامه ریزی شهری، در هدف جنبه کاربردی است. در این تحقیق از تکنیک DEMATEL و نظرات 15 نفر از کارشناسان برای شناسایی روابط بین معیارها استفاده گردیده و از نتایج آن در تشکیل ساختار شبکه و روابط بین معیارها در مدل فرآیند تحلیل شبکه – فازی برای وزن دهی به معیارها و نرمال سازی در نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج پهنه بندی الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک منطقه هشت شهر تهران نشان داد که محله های کرمان، دردشت و تهرانپارس به ترتیب با اختصاص ضرایب زیست پذیری حمل ونقل پاک 0.77، 0.55 و 0.52 بیشترین میزان پهنه های زیست پذیری حمل ونقل پاک را به خود اختصاص داده اند. محلات هفت حوض، فدک و مدائن هر یک به ترتیب با اختصاص ضرایب 0.48، 0.43 و 0.35 جایگاه دوم زیست پذیری حمل ونقل پاک را به خود اختصاص داده اند. ازاین رو می توان گفت که مناطق مذکور پتانسیل و قابلیت بیشتری در اجرای طرح حمل ونقل پاک را در میان سایر محلات به خود اختصاص داده اند. کمترین میزان زیست پذیری برای محله مجیدیه محاسبه شده است.
تدوین راهکارهای آینده نگر در ارتقاء کیفیت کالبدی ساختمانهای مسکونی معماری شهری با نگاهی به ابعاد روانشناسانه (مورد پژوهی: منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
باتوجه به آنکه کیفیت کالبدی معماری شهری در منطقه 10 شهر تهران با مشکل مواجه است، تدوین راهبردهای ارتقاءکیفیت کالبدی معماری شهری از طریق تغییر مولفه های روانشناسانه محیط در این منطقه حائز اهمیت است. هدف اصلی تحقیق، تدوین راهبردهای ارتقای کیفیت کالبدی معماری شهری(ساختمان های مسکونی) از طریق تجزیه و تحلیل ابعاد روانشناسانه محیط در منطقه 10 شهر تهران در راستای بهبود معماری شهری برای استفاده کنندگان است و سوال مطرح این است که چگونه می توان با تجزیه و تحلیل ابعاد روانشناسانه محیط، راهبردهای ارتقای کیفیت کالبد معماری شهری (ساختمان های مسکونی) را برای استفاده کنندگان تدوین نمود؟ درراستای پاسخ به این سوال از روش کیفی- کمی استفاده شد. روش پژوهش به لحاظ هدف توصیفی- تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش استدلال استقرائی و استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون انجام گرفت. نتایج نشان داد که اصلی ترین ابعاد در حیطه های عملکردی، محیطی، فرهنگی و انگیزشی دسته بندی می شوند و هر یک از این ابعاد دارای ریز مولفه های مختلفی است که بکارگیری تک تک این ریز مولفه ها در کنار یکدیگر موجب ارتقاء کیفیت کالبد ساختمان های مسکونی و به دنبال آن معماری شهری می شود. براین اساس راهبردهای ارتقاءکیفیت کالبدی معماری ساختمان های مسکونی از طریق تغییر مولفه های روانشناسانه محیط در شهر منطقه 10 تهران عبارتند از: فهم ماهیت مصالح ساختمانی که در سرشت خود پایدار باشند و به صورت هماهنگ با منطقه باشند. ضمن آنکه توجه به نقش نمادین رنگ و فرم در کالبد ساختمان های مسکونی، چه از منظر کیفیت کالبدی و چه از منظر بهبود و ارتقاء مولفه های انگیزشی ساکنین منطقه 10 شهر تهران و چه به مثابه عنصر معنادار در معماری شهری این منطقه که می تواند احساسات و ادراکات افراد را درگیر کند و ذهنیت ایشان را نسبت به کیفیت معماری شهری این منطقه بهبود بخشد.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی خوب (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در کشورمان، بخش قابل توجهی از بافت قدیمی شهرها که غالبا هسته ی اولیه و اصلی آن هارا تشکیل می دهند در روند شتاب آلود شهرنشینی و برنامه های توسعه شهری مورد بی توجهی قرار گرفته و به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل شده اند موضوع مورد بررسی این پژوهش بازآفرینی بافت فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب شهری است و در آن تلاش شده است به این سوال پاسخ داده شود که شهر ساری به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری چگونه است و چگونه می توان با استفاده از این رویکرد به بازآفرینی بافت فرسوده شهری اقدام نمود. هدف: هدف این پژوهش،بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب است. روش شناسی تحقیق: ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است. در روش کتابخانه ای از ابزارهایی نظیر، مقاله ها، آمارنامه ها، جداول آماری و ...استفاده شده است و در روش میدانی از مشاهده مستقیم، و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شده و به وسیله آزمون های آماری ( توصیفی- استنباطی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از نرم افزارSmart PLS مدل معادلات ساختاری پژوهش تنظیم گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرساری مرکز استان مازندران و شهرستان ساری است. این شهر با جمعیتی حدود 347 هزار نفر در میان 30 مرکز استان در رتبه بیست و سوم کشوری جای گرفته است (مرکز آمار ایران،1395). شهر ساری دارای چهار منطقه (بافت قدیم، منطقه یک، منطقه دو، منطقه سه) می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از 50 درصد فراوانی پاسخ ها به وضعیت شاخص های حکمروایی خوب و بازآفرینی پایین تر از حد متوسط بوده که حاکی از وضعیت نامطلوب این شاخص ها در بافت فرسوده شهر ساری می باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد بین حکمروایی خوب و بازآفرینی بافت فرسوده در شهر ساری رابطه معناداری وجود دارد و سه شاخص عدالت گرایی، قانون گرایی و اجما ع گرایی بیشترین تاثیر را بر بازآفرینی بافت فرسوده شهرساری داشتند.
سنجش و ارزیابی تاب آوری کالبدی شهر مریوان در برابر زلزله با استفاده از مدل ترکیبی فازی (Fuzzy) و فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
69 - 82
حوزههای تخصصی:
وقوع رخدادهای طبیعی به ویژه زلزله در شهرها آسیب های جبران ناپذیری را به دنبال دارد. به طوری که برنامه ریزی برای مقابله با این چالش گذار از مدیریت بحران به تاب آوری را تجویز می کند. ازاین رو هدف از این پژوهش سنجش و ارزیابی نقاط آسیب پذیر شهر مریوان در برابر زلزله با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد که برای تحلیل داده ها از مدل فازی (Fuzzy) در نرم افزار ArcGIS و مدل فرایند تحلیل شبکه (ANP) در نرم افزار Super Decision استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد 170 هکتار از بخش های شمالی شهر (14 درصد از کل مساحت شهر) شامل محلات شماره 4،3،14،15،16،17 به دلیل شیب زیاد ، ریزدانگی بافت و عمر بالای ابنیه و 121 هکتار از بخش های شرقی شهر (10 درصد از کل مساحت شهر) شامل محلات شماره 24،25،26،27به دلیل فاصله از مراکز خدماتی و عدم تأمین دسترسی مناسب به این خدمات و نزدیکی به گسل، در کنار 181 هکتار از بافت مرکزی (16 درصد از مساحت کل شهر) شامل محلات شماره 1،2،12،13،22 با توجه به ریزدانگی و کیفیت پایین کالبدی ابنیه آن تاب آوری متوسط رو به پایینی در برابر زلزله داشته و در صورت وقوع آن به شدت آسیب پذیر خواهد بود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت وضعیت شاخص های کالبدی تاب آوری در سکونت گاه های خودانگیخته و بافت های ناکارآمد شمالی و مرکزی شهری ازلحاظ شاخص های کالبدی با 39/0 درصد و بخش های شرقی شهر شامل بافت های جدید شکل گرفته بدون برنامه ازلحاظ شاخص های فاصله و دسترسی به خدمات با 25/0 درصد به مراتب از سایر نقاط شهر تاب آوری پایین تری را در برابر زلزله دارند.
واکاوی چشم انداز برنامه های توسعه شهری با مشارکت کودکان، مطالعه موردی: بازنگری طرح جامع کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
93 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع مشارکت و یادگیری اجتماعی موردتوجه شهرسازان قرارگرفته و نقش به سزایی در موفقیت طرح های توسعه شهری دارد، این در حالی است که در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان گروهی از شهروندان، عموماً مورد غفلت بوده است. مقاله حاضر بر اساس یک طرح مشترک میان نهاد راهبری و پایش طرح های توسعه شهری تهران و یک تیم اجرایی پژوهشی با هدف ایجاد زمینه های مشارکت کودکان در فرایند بازنگری طرح جامع شهر تهران و فهم چشم انداز کودکان درباره تهران مطلوبشان تهیه شده است. بدین منظور، با مشارکت 100 دانش آموز در گروه سنی 10 تا 11 سال و بهره مندی از تکنیک های نقاشی گروهی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و گروه متمرکز برای جمع آوری داده ها و از روش تحلیل مضمون جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با وجود دانش اندک کودکان پیرامون مفاهیم شهری، توجه آن ها به ابعاد اصلی توسعه شهری، گسترده بوده و در قالب ابعاد اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی، مدیریتی، اقتصادی و مؤلفه های شهر سرزنده، پذیرا، دارای انسجام اجتماعی، برانگیزاننده حس تعلق شهروندان، در پیوند با طبیعت، حافظ منابع طبیعی، دارای کارآمدی اقتصادی، هوشمند، روزآمد، دارای سیمای متنوع، دارای کالبد و مسکن متنوع و دارای پایداری کالبدی قابل طبقه بندی است. از دستاوردهای این کار اجرایی پژوهشی می توان به بسترسازی مشارکت کودکان در چشم انداز سازی طرح های توسعه شهری، توسط سازمان مرجع اشاره نمود. در کنار ایجاد این بسترها، بهره مندی از مؤلفه ها و اولویت بخشی به آن ها در فرایند بازنگری طرح جامع شهر تهران می تواند گامی اساسی در راستای تقویت ابعاد مشارکتی و تحقق تهران مطلوب از دیدگاه شهروندان به شمار آید.
تحلیل ساختار و محتوای پژوهش های بیوفیلیک شهری از نگاه پژوهش های داخلی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
135 - 155
حوزههای تخصصی:
رویکرد نوظهور برنامه ریزی شهری بیوفیلیک با در نظر گرفتن همبستگی شهر و شهروندان با طبیعت به عنوان اصل اساسی و بسیار مهم در برنامه ریزی، در جهت رفع معضلاتی همچون آلودگی هوا، کاهش پویایی اجتماعی در ارتباط با طبیعت، عدم همخوانی طبیعت با کالبد شهر، هدر رفت منابع طبیعی و ... ارائه گردیده است. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی و دسته بندی مقالات پژوهشی نوشته شده در حوزه برنامه ریزی شهری بیوفیلیک اعم از داخلی و بین المللی به فهم رویکردها و ماهیت مقالات، بررسی ساختار شامل روش شناسی، شاخص ها، روش جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداخته شود تا جنبه های مثبت و خلأهای پژوهشی مورد واکاوی قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که در پژوهش های بین المللی در حوزه برنامه ریزی شهری بیوفیلیک بیشتر تأکید بر ابعاد زیست محیطی و اجتماعی است؛ این در حالی است که در پژوهش های داخلی بیشتر تمرکز بر بعد کالبدی، بافت شهر و طراحی شهری در برنامه ریزی شهری بیوفیلیک می باشد. همچنین یافته های دیگر پژوهش حاضر نشانگر آن است که به طور میانگین بیش از 64% از محتوای پژوهش های داخلی و خارجی انجام شده به لحاظ ماهیت در حوزه برنامه ریزی شهری بیوفیلک، کاربردی هستند. نتیجه پژوهش ها حاکی از آن است که همه مقالات به بررسی ابعاد مشخصی از حوزه برنامه ریزی شهری بیوفیلیک پرداخته اند و خلأ ارائه مدلی جامع برای تحلیل و ارزیابی برنامه ریزی شهری بیوفیلیک کاملاً مشهود است.
تاثیرات حاشیه نشینی و پیامدهای آن بر ابعاد اقتصادی؛ اجتماعی-فرهنگی و کالبدی-خدماتی (مورد مطالعه: شهر شیروان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
736 - 751
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی شهری در اثر گسترش نا به سامان و بی رویه شهرها با روندی سریع و بی برنامه به وجود می آید. این موضوع یکی از مشکلات شهرنشینی جهان سوم در دوران معاصر است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیرات حاشیه نشینی و پیامدهای آن بر ابعاد اقتصادی؛ اجتماعی-فرهنگی و کالبدی-خدماتی در شهر شیروان است. پژوهش حاضر بر حسب نوع داده های مورد استفاده، کمی؛ بر اساس نتیجه، پژوهشی توسعه ای و بر اساس مدت زمان گردآوری داده ها، مقطعی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش، جمعیت حاشیه نشین شهر شیروان در چهار منطقه مختلف بوده است که از این میان 250 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و ابزار تحقیق نیز پرسشنامه محقق ساخته بوده است. تجزیه و تحلیل داده های این مطالعه در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفته است، بدین صورت که از آزمون های تی تک نمونه ای در نرم اف زار SPSS استفاده شده است. نتایج از دید ساکنان شهر شیروان نشان داد که، میزان حاشیه نشینی بر بعد اجتماعی-فرهنگی با میانگین 3.6 و بعد اقتصادی با میانگین 3.48 بالاترین تاثیر و سپس بر بعد کالبدی-خدماتی با میانگین 2.98 کمترین تاثیر را داشته است.
تحلیل توسعه SMEها در فرآیند تحول نوآوری روستایی: رهیافتی بر گذار از بحران اقتصادی (مورد مطالعه: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با شکل گیری مفهوم عمیق فرآیند کارآفرینی در گذر زمان و تحول در فهم چگونگی گذار از بحران های اقتصادی در کشورهای در حال رشد، توجه به توسعه SMEها مورد توجه اندیشمندان توسعه قرار گرفت. بحران اقتصادی در فضاهای جغرافیایی کنش ها و واکنش هایی مختلفی را به همراه دارد. اگر قرار است اقتصاد در نواحی مختلف تصویری از موفقیت را تداعی کند توجه به اقتصاد اجتماعی و ایجاد محیط های رقابتی از طریق توسعه کسب و کارهای کوچک مکانی در جوامع محلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر به شیوه کمی و با هدف "تحلیل توسعه SMEها در ایران در فرآیند تحول نوآوری روستایی" بدنبال رهیافتی بر گذار از بحران اقتصادی و درک معنایی از واقعیت های موجود کسب و کار در جوامع محلی است که می تواند زمینه ساز نوآوری و کارآفرینی گردد. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را 52 نفر از صاحبان SMEها واقع در دهستان های میان دربند، پشت دربند و بالا دربند شهرستان کرمانشاه تشکیل می دهند که بیشترین میزان از بین رفتن شرکت های جدید را در 15 سال اخیر تجربه کرده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 و برای ترسیم نقشه ها از ArcGIS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میزان اثرات متغیرهای توسعه SMEها در فرآیند تحول نوآوری روستایی بر پذیرش یا رد کارآفرینی در شبکه پویای روستانشینی 371/72 درصد بوده که در عامل های تمایل های سیاسی فضا (321/19درصد)، نیروهای دانش بنیان سر ریز فن آوری (32/15درصد)، عامل رقابت پذیری و بهبودیاب اقتصادی (12/11درصد)، نیروی خواسته ها و تعامل های اجتماعی فضا (48/10درصد)، تحولات جمعیتی و تولیدی فضا (08/10درصد) و حمایت های نهادی و محیطی فضا (05/6 درصد)) نمود پیدا کرده است. نتیجه گیری: توسعه کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط منجر شده است که دو دهستان بالادربند و میان دربند به مکان مرکزی تبدیل شده است. به طوری که پیامدهای فضایی کارآفرینی در بیشتر نقاط آن قابل رؤیت است. این دو دهستان می توانند قابلیت انتشار نوآوری و سر ریز دانش به دیگر دهستان های پیرامون دورتر از مرکز شهرستان را دارا باشند.