فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
99 - 118
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تحلیل و ارزیابی نظرات برخط کاربران درباره اقامتگاه های شهر تهران، از تکنیک های پیشرفته وب کاوی (Web Scraping) استفاده کرده است. ازاین رو در این مقاله، به بررسی یک روش جامع خودکار وب کاوی برای جمع آوری و تجزیه وتحلیل نظرات کاربران در یکی از سایت های آنلاین اقامتگاه در شهر تهران ارائه شده است. این روش هوشمند شامل مراحلی مانند انتخاب وب سایت، بررسی ابزارها، استخراج داده ها، پیش پردازش و تجزیه وتحلیل نظرات است. با استفاده از این روش، صاحبان اقامتگاه ها، مدیران و بازاریابان می توانند بینشی عمیق درباره ترجیحات مشتریان، سطح رضایت و نیازهای بهبود را به دست آورند. هم چنین گردشگران و کاربران برای انتخاب اقامتگاه خود می توانند اطلاعات ارزشمندی از تجربیات سایرین کسب نمایند. بر اساس نتایج تحقیق، روش هوشمند وب کاوی، امکان تحلیل داده های بزرگ و ارزشمند را فراهم می کند و می تواند به تصمیم گیری های استراتژِیک در حوزه خدمات گردشگری کمک کند. یافته ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های تحلیلی شامل آزمون های t و ANOVA، برای ارزیابی میانگین تفاوت در نظرات کاربران در دسته های مختلف هتل ارائه شده اند. این مطالعه نشان می دهد که میانگین امتیازات امکانات هتل، قیمت اتاق، کیفیت اتاق، موقعیت هتل و پروتکل های بهداشتی عموماً بالاتر از میانگین مورد انتظار است که نشان دهنده درک کلی مثبت از هتل های تهران است.
مدیریت بصری منظر رودخانه های شهری (نمونه موردی منظر رودخانه ای محدوده مرکزی شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی نامناسب سایت های بلندمرتبه می تواند لطمات جبران ناپذیری به مناظر شهری وارد کند. این موضوع به خصوص در شهر هایی با مناظر آبی که دارای با کیفیت ترین مناظر شهری هستند، اهمیت دوچندان دارد. منظر رودخانه ای بخش مرکزی اهواز، اخیرا مورد تعرضِ توسعه غیر اصولی قرار گرفته است؛ و به نظر می رسد با ادامه این روند، در آینده نه چندان دور ناهماهنگی ارتفاعی ساختمان ها چهره آشفته ای برای شهر به وجود آورد. بنابر این، هدف از پژوهش حاضر توسعه یک روش شناسی مؤثر برای هدایت منظر رودخانه ای در بخش مرکزی اهواز است. روش پژوهش ترکیبی از روش های کمی وکیفی است؛ که ابتدا انواع دیدها شناسایی، کد گذاری و تحلیل شده اند. سپس وضعیت مطلوب ارتفاعی با توسعه تکنیک ایزوویست سه بعدی (3D-isovist) و نمایش بصری دقیق (AVR) شبیه سازی شدند. نتایج نشان می دهد که علیرغم ناهماهنگی های ایجادشده فرصت توسعه موزون بصری رود کارون هنوز فراهم است. برای حفظ محصوریت فضایی جداره کارون آستانه ارتفاعی به صورت پلکانی پیشنهاد شده است. محاسبات صورت گرفته نشان می دهد که توسعه بلندمرتبه در فاصله کمی از جداره کارون امکان پذیر است. به عنوان مثال، ساختمان مسکونی 20 طبقه مجاور خیابان ساحلی اگر 4 بلوک عقب تر و در مجاورت خیابان آزادگان مکان یابی می شد آسیب بصری کمتری به منظر رودخانه وارد می شد. تفاوت این پژوهش با سایر پژوهش ها در حوزه منظر آن است که تلاش می کند تا چارچوب قائده مند و دقیق محاسباتی را برای تحلیل منظر پیشنهاد دهد؛ که قابلیت اجرا در سایر نمونه ها را دارد. نتایج فرآیند پیشنهادی در این پژوهش می تواند تحولی در نگرش به موضوع منظردر طرح های توسعه شهری ایجاد کند و تکمیل کننده آن باشد.
تحلیل شاخص های مدیریتی موثر بر توسعه محلات شهری (مطالعه موردی: شهر کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
پیامدهای حاصل از فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری غیر مشارکتی به اذعان متخصصان حوزه شهری چندان موفقیت آمیز نبوده است. بر این اساس در پی گسترش شهرنشینی پارادایمی از نگاه حکومتی به نگاه حکمروایی شکل گرفته و لزوم رویارویی با چالش های جدید برآمده از رشد شهرنشینی موجب دگرگونی اساسی در دیدگاه ها و رویکردهای مدیریت شهری شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر اولویت بندی شاخص های مدیریتی موثر در توسعه شهر کنگان است. نوع پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز با مطالعه منابع کتابخانه ای، اسنادی و همچنین مطالعات میدانی بدست آمده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش AHP انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 90 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری می باشند که حجم نمونه به روش گلوله برفی تعیین شده است. بر اساس نتایج تحلیل سلسله مراتبی معیارهای مدیریتی/ سیاسی و اجتماعی/ فرهنگی به ترتیب در اولویت اول و دوم قرار گرفته اند. همچنین با توجه به رتبه بندی ها در مدل AHP محلات چهار و دو به ترتیب با امتیاز 181/0 و 167/0 دارای رتبه های اول و دوم و رتبه های آخر به محلات هشت و ده تعلق گرفته است و در نهایت پیشنهاد می شود زیرمعیارهایی چون مسئولیت پذیری و پاسخگویی مسئولان، انگیزش و بینش راهبردی، عدالت اجتماعی، جامعه محوری و اقدام جمعی، اقدامات عمرانی و زیرساخت های شهری و مدیریت و دانش زیست محیطی در اولویت های برنامه ریزی این شهر قرار گیرند.
شناسایی و ارزیابی ویژگی های کالبدی/ عملکردی مسکن قابل استطاعت پایدار (قیاس تطبیقی 7 نمونه مطالعاتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
23 - 44
حوزههای تخصصی:
علی رغم پذیرش ضرورت تحقق مسکن قابل استطاعت پایدار در دو دهه گذشته و توسعه برخی مدل های مفهومی، چارچوب کالبدی و الگوهای معماری این نوع از مسکن همچنان مبهم است. لذا این پژوهش، با هدف تعریف الگوی مسکن قابل استطاعت پایدار و شناسایی راهکارهای طراحی آن صورت گرفت. روش تحقیق پژوهش ترکیبی بوده و با بهره گیری از روش های توصیفی، مورد پژوهی و قیاس تطبیقی، در دو گام صورت گرفته است. در گام اول با تحلیل محتوا، مؤلفه های کالبدی پرتکرار در پژوهش های پیشین شناسایی شده و بر اساس ارتباط و تأثیر متقابل در دو دسته قرار گرفتند. در گام دوم نمونه های مطالعاتی موفق بر اساس مؤلفه های مستخرج در گام اول تحلیل شد و با قیاس آن ها با یکدیگر، راهکارهای طراحی به عنوان نتایج به دست آمدند. یافته های پژوهش نشان داد 9 مؤلفه پرتکرار و قابل تعمیم مرتبط با طراحی مسکن قابل استطاعت پایدار مستخرج از ادبیات موضوع وجود دارد که در نمونه های موفق جهانی نیز، با راهکارهایی متنوع و تفاوت هایی در هر نمونه، تحقق یافتند. مؤلفه ها شامل امکان تعامل ساکنان در سطح محله، ایمنی و امنیت، فضای سبز عمومی، اختلاط کاربری، کیفیت ادراک شده/ واقعی، مساحت بهینه واحدها، اختلاط واحدها با تنوع مساحت، طراحی انعطاف پذیر، طراحی کارآمد محیط زیستی (محوریت انرژی/ آب) می باشند. نتایج نشان می دهد در این نوع از مسکن با هدف طراحی اقتصادی، تلاش برای طراحی پایدار به منظور کاهش هزینه زندگی، حذف پارکینگ اختصاصی، اختصاص فضای باز نیمه عمومی و فضای سبز در تمام نمونه ها برای جبران ابعاد کوچک واحدها و افزایش پایداری اجتماعی، تبعیت کامل فرم از عملکرد و گاهی انتخاب ساده ترین فرم ممکن به دلیل سرعت و سهولت ساخت و کاهش هزینه تمام شده ساختمان، از راهکارهای پرتکرار است.
بررسی و تحلیل پیش بینی رفتار حفاظت از برق خانگی با استفاده از تئوری توسعه یافته رفتار برنامه ریزی شده، مطالعه موردی: خانوارهای روستایی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
159 - 177
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش جمعیت و با توجه به گسترش شبکه برق به روستاها و افزایش تعداد محور مصرف کنندگان، رفتارهای حفاظت از برق و صرفه جویی در مصرف برق دارای اهمیت فراوانی است. هدف از این مطالعه بررسی رفتار خانوارهای روستایی استان خوزستان با استفاده از تئوری توسعه یافته رفتار برنامه ریزی شده نسبت به حفاظت از برق بوده است. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای روستایی دو شهرستان باغملک و حمیدیه در استان خوزستان (8450=N) تشکیل داده و با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 440 خانوار تعیین و از روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای تصادفی، خانوارها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای بود که روایی صوری آن توسط متخصصین شامل دو گروه اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان سازمان آب و برق تأیید گردید. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف پرسشنامه، از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفا کرونباخ استفاده شد که بین 71/0 تا 95/0 بود و مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل مدل معادله های ساختاری نشان داد، متغیرهای هویت خود، نگرش، هنجار اخلاقی و هنجار ذهنی متغیرهای مؤثر بر قصد رفتاری خانوارهای روستایی به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم می باشند و این متغیرها در نهایت توانستند به ترتیب 51 و 45 درصد از تغییرات متغیرهای قصد رفتاری و رفتار خانوارهای روستایی را برای حفاظت از برق خانگی پیش بینی کنند
خلاقیت کودکانه در فضا؛ مقایسه تجربه فضای باز و بسته در سن پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که کودکان بیشتر در فضاهای بسته و محیط های شهری رشد می کنند، طراحی هوشمندانه فضاهای بازی و آموزشی که زمینه تجربه های حسی، کشف و تعامل با محیط را فراهم کنند، نقش کلیدی در شکوفایی خلاقیت و توسعه شناختی کودکان دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه نحوه تجربه فضا و تعامل کودک با محیط در دو حالت طبیعی/باز و ساخته شده/بسته و شناسایی ویژگی های فضایی مؤثر در بروز و رشد خلاقیت کودکانه است. این پژوهش از نوع کاربردی و از لحاظ روش اجرا، دارای طرح توصیفی–مقایسه ای به دنبال شناسایی نقش محیط در بروز خلاقیت کودکان پیش دبستانی و فراهم کردن اصول طراحی فضاهای مناسب برای این گروه سنی است. در این مطالعه، پنج مؤلفه تفکر خلاق شامل «سیالی»، «ابتکار»، «انعطاف پذیری»، «بسط» و «خلاقیت کل» با استفاده از آزمون استاندارد تورنس (TTCT) ارزیابی شده اند. جامعه آماری این پژوهش را کودکان دوره پیش دبستانی ساکن منطقه ۲ شهرستان مراغه تشکیل می دادند. از میان این جامعه، دو گروه نمونه انتخاب شدند که به ترتیب در محیط های باز و بسته فعالیت داشتند. نمونه گیری به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای مشخص (مانند سن، مقطع تحصیلی و نوع محیط فعالیت) انجام گرفت تا امکان مقایسه مؤثر بین دو گروه فراهم شود. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که تعامل مستقیم با محیط طبیعی نقش به سزایی در تقویت و شکوفایی خلاقیت کودکان دارد؛ به طوری که کودکانی که در فضای باز و طبیعی فعالیت داشتند، نسبت به گروهی که در محیط سنتی مهدکودک فعالیت می کردند، افزایش معناداری در مؤلفه های تفکر خلاق (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری، بسط و خلاقیت کل) نشان دادند. در این پژوهش، تأثیر نوع فضا بر مؤلفه های خلاقیت به صورت تفکیکی بررسی شد؛ نتایج نشان داد که مؤلفه «ابتکار» در فضای باز و مؤلفه «انعطاف پذیری» در فضای بسته بیشترین رشد را داشته اند که بیانگر اثر متفاوت محیط ها بر ابعاد گوناگون تفکر خلاق است.
متاورس؛ فرصت ها و چالش ها در پایداری شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
متاورس، به عنوان یک جهان مجازی موازی، با بهره گیری از فناوری های پیشرفته نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و دوقلوهای دیجیتال، به یکی از مفاهیم کلیدی در بازتعریف زندگی شهری و توسعه شهرهای آینده تبدیل شده است. این فناوری پتانسیل ایجاد تحولاتی بنیادین در نحوه زندگی، کار، تعاملات اجتماعی و مدیریت شهری را داراست. هدف این پژوهش، بررسی جامع تأثیرات متاورس بر پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شهرهای هوشمند است و با بهره گیری از روش کیفی و تحلیل محتوای اسناد علمی به انجام رسیده است. در تحلیل داده ها از روش کدگذاری موضوعی استفاده می شود که در آن مفاهیم کلیدی استخراج و در دسته بندی های مرتبط مانند چالش ها، فرصت ها و نقش های متاورس در پایداری شهری قرار می گیرند. یافته ها نشان می دهند که متاورس می تواند از طریق بهینه سازی مدیریت منابع، کاهش مصرف انرژی در حمل ونقل فیزیکی، و ایجاد فرصت های جدید برای تعاملات اجتماعی مجازی، نقش بسزایی در تقویت پایداری شهری ایفا کند. همچنین، متاورس با ارائه محیط های شبیه سازی شده برای آموزش، طراحی شهری و برنامه ریزی، به بهبود فرآیندهای تصمیم گیری کمک می کند. این فناوری می تواند ابزار مؤثری برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی از طریق مدل سازی دقیق و اجرای سیاست های هوشمند باشد. بااین حال، توسعه متاورس با چالش های قابل توجهی نیز همراه است، از جمله مصرف بالای انرژی برای زیرساخت های دیجیتال، تعمیق شکاف های اقتصادی و اجتماعی ناشی از دسترسی نابرابر به فناوری، و نگرانی های اخلاقی و حریم خصوصی. علی رغم این چالش ها، نتایج پژوهش نشان می دهد که متاورس ظرفیت بی نظیری برای بازتعریف محیط های شهری و تقویت ابعاد مختلف پایداری دارد و افق های جدیدی برای تحقیقات و نوآوری های آینده فراهم می کند
بررسی جایگاه جامعه عشایری ایران در نظام برنامه ریزی کتاب های درسی آموزشی کشور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
94 - 102
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری سابقه ای طولانی در تاریخ و فرهنگ ایران زمین دارد. از زمان های گذشته تاکنون بخشی از مردم در پهنه جغرافیایی ایران نوعی از زندگی را برگزیده اند که به استفاده از منابع طبیعی محیط زیست پرداخته اند. جامعه عشایری در کنار جامعه شهری و روستایی جامعه سومی را به وجود آورده است و این جامعه با گذشت ،قرون در اثر عوامل گوناگون اهمیت خود را از دست داده است و بسط و توسعه شهرنشینی و دگرگونی های عمده در ساختار اقتصادی و شیوه های تولید سبب بر هم خوردن تعادل جامع عشایری شده است. هدف از این مقاله تحلیل محتوای کتب درسی ۱۲ ساله نظام آموزشی جدید بر محور موضوع عشایر است تا مشخص شود که چه محتوایی در این کتب مطرح شده و آیا دانش آموزان با مطالعه ی این محتوا به اهمیت وجود عشایر در یک سرزمین و ظرفیت هایی که این قشر ایجاد می کند پی خواهند برد یا خیر؟ به این منظور از روش تحلیل محتوا استفاده شده و کتاب های دوره های ابتدایی و متوسطه مشترک رشته های مختلف تحصیلی انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند نتایج به دست آمده گواه آن است که مبحث عشایر بیشتر در کتاب های مطالعات اجتماعی و کمتر در کتاب های علوم تجربی مورد توجه قرار گرفته است و بنظر میرسد محتوای ارائه شده آنقدری بوده است که می تواند این پیام را به دانش آموزان منتقل کند که "اولا بتوانند عشایر و زندگی عشایری را توصیف کنند و اطلاعات نسبتاً خوبی داشته باشند و ثانیا بتوانند پتانسیل ها و ظرفیت هایی که عشایر میتواند برای یک کشور به ارمغان بیاورد را بشناسند.
بررسی مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی؛ مطالعه موردی: روستای قلعه بالا شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۱۴۰-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: بخش عظیمی از ذخایر کالبد تاریخی و سرمایه های فرهنگی در روستاها قرار دارد و زندگی روستایی با معماری بومی عجین شده است. معماری بومی در سکونتگاه های روستایی، گواهی بر پیشینه معماری و فرهنگ ارزشمند آن سرزمین است، اما در تحولات امروزی ساختار روستاها، به معماری بومی کمتر توجه شده است. لذا شناخت معماری بومی، می تواند زمینه ای را برای مرتفع ساختن نیازهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و توسعه هرچه بیشتر این سکونتگاه های باارزش فراهم نماید و در انتقال فنون معماری و تجارب فرهنگی به دیگر مناطق نیز مؤثر باشد. ازاین رو هدف این پژوهش، بررسی ابعاد و مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی و نمود آن ها در مطالعه موردی روستای قلعه بالا شاهرود است. روش پژوهش: این پژوهش ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی است. برای این منظور ابتدا با مطالعه اسناد کتابخانه ای، ابعاد معماری بومی و مؤلفه های آن مشخص گردیده و پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری بیان شده است. در ادامه با مطالعه میدانی و با شیوه تحلیلی، نمود آن در مطالعه موردی روستای قلعه بالا شاهرود موردبررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد اقتصادی-معیشتی، اجتماعی-فرهنگی، اقلیمی-محیطی در شکل گیری معماری بومی در سکونتگاه های روستایی مؤثر هستند. در بعد اقتصادی-معیشتی، مؤلفه نوع کارایی و کارکرد، نوع معیشت و وضعیت درآمد و نوع مصالح ساخت و در بعد اجتماعی-فرهنگی، مؤلفه امنیت و آرامش، روابط و تعاملات اجتماعی، حس تعلق خاطر، ارزش و هنجار فرهنگی و در بعد محیطی-کالبدی، مؤلفه ساختار فضایی و کالبدی، آسایش محیطی و هماهنگی اقلیمی، انعطاف پذیری فضایی و عملکردی تأثیرگذار است. نتیجه گیری: ابعاد و مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی در عین واحد بودن، روی یکدیگر تأثیر می گذارند و از هم تأثیر می پذیرند. همچنین بافت و مسکن روستای قلعه بالا شاهرود از تمامی این مؤلفه ها و شاخص های آن تأثیر پذیرفته و معماری روستای قلعه بالا شاهرود نمونه ای از معماری بومی منطبق با اقلیم، فرهنگ و زندگی روستایی است.
تحلیل احساسات کاربرانِ پارک های شهری مبتنی بر داده های فضای مجازی؛ با بهره گیری از روش های مدل گرا و غیرمدل گرا، مطالعه موردی: پارک ملت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع فضاهای شهری، فضاهای سبز شهری و پارک ها، به عنوان تنفس گاه های شهر، عرصه هایی سرسبز و آرامش بخش هستند و، به عنوان بستر فضایی پژوهش انتخاب شده اند. بنابراین این مقاله، با هدف تحلیل احساسات کاربران از پارک ملت تهران، در قالب پژوهشی تحلیلی و مبتنی بر روش کمی (رویکرد یادگیری ماشین نظارت شده و مبتنی بر لغت) است. داده ها پس از پیش پردازش و برچسب گذاری، با دو روش: مدل گرا و غیرمدل گرا، بررسی و تحلیل احساسات با زبان برنامه نویسی پایتون، انجام شده است. مقایسه این دو روش نشان داد که از میان الگوریتم های یادگیری ماشین، ایکس. جی.بوست با بیشترین دقت (87%)، کی-نزدیکترین همسایه و ماشین بردار پشتیبان با دقت کمتر، قابلیت پیش بینی احساسات در فضاهای سبز را دارند. روش لغوی (استفاده از فرهنگ لغت ویدر) در مقایسه با یادگیری ماشین، قابلیت پیش بینی کمتری دارد. در نهایت مدل یادگیری گروهی از نوع پشته سازی که برای بالا بردن دقت مدل استفاده شده که بر اساس نتایج ماتریس درهم آمیختگی (96%) قابلیت پیش بینی احساسات را دارد. بنابراین با بهره گیری از روش مبتنی بر داده های فضای مجازی، می توان، به پیش بینی احساسات کاربران سایر فضاهای سبز شهری با سرعت و دقت بالا در شهر تهران دست یافت.
شناسایی مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهرهای جدید (مورد مطالعه: شهر جدید رامشار سیستان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
74 - 93
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید ایران با داشتن نقاط ضعف فراوان در مراحل مختلف برنامه ریزی و اجرا، هر روز با چالش های زیادی روبرو هستند. چالش هایی که در بیشتر موارد به یک معضل تبدیل شده و زندگی را برای ساکنان این شهرها سخت کرده است؛ تا زمانی که راهبردهای توسعه بلندمدت در کشور مشخص نباشد، راهبرد ایجاد شهرهای جدید در خدمت توزیع و استقرار نظام فضایی مطلوب و توسعه همه جانبه نخواهد بود. بر این اساس پژوهش حاضر به شناسایی مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهرهای جدید (مورد مطالعه: شهر جدید رامشار سیستان)، پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی- میدانی (مصاحبه) گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید، کارشناسان و مدیران شهر جدید رامشار در می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای (گراندد تئوری)، استفاده شد. از نتایج تئوری زمینه ای جهت شناسایی مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهر جدید رامشار، مقولات (توسعه متوازن، شرایط خاص ژئوپولوتیکی، شناسایی دقیق ویژگی های کمی و کیفی منطقه، مدیریت توسعه منطقه ای، حکمرانی خوب شهری و گفتمان سازی بین سازمان های ذی ربط) در قالب رویکرد آمایشی، شناسایی شد. این نتایج نشان داد مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهر جدید رامشار، رویکرد آمایشی، است.
شکارهای ناصرالدین شاه قاجار و پیامدهای آن بر حیات وحش ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
366 - 378
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار شکار و شکارگری به عنوان یکی از تفریحات و سرگرمی های پادشاهان این سلسله به حساب می آمد؛ در این میان ناصرالدین شاه قاجار بیش از همه شیفته شکار بود و بخش بزرگی از اوقات فراغت و حتی زندگی خود را به آن اختصاص داده بود. او مهارت زیادی در شکار داشت و به صورت گسترده به شکار حیوانات حیات وحش ایران می پرداخت. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که شکار چه جایگاهی در نزد ناصرالدین شاه قاجار داشت و پدیده شکار گسترده چه تبعاتی برای حیات وحش ایران داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد ناصرالدین شاه قاجار در ادامه سنت شکارگری سلاطین ایرانی، علاقه وافری به شکار داشت و در فنون و شاخه های مختلف شکار مهارت فوق العاده ای داشت و بخش بزرگی از ایام سلطنت خود را به شکار پرداخت. شاه و اطرافیانش هیچ محدودیتی در شکار گونه های مختلف جانوری برای خود قائل نبودند و این مسئله سبب کاهش جمعیت گونه های ارزشمند جانوری ایران در این دوره شد.
بررسی ابعاد جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی بازاریابی تاثیرگذار در ترویج رفتار مصرف غذای سالم
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
587 - 597
حوزههای تخصصی:
تغذیه سالم در جوامع مختلف ضمن تامین سلامت نسل های آینده، نقش حیاتی در ارتقای سلامت فردی و کاهش بار اقتصادی نظام های بهداشتی ایفا می کند. با این وجود، شیوع جهانی چاقی و سوءتغذیه به ویژه در کشورهای در حال توسعه همچون ایران، لزوم مداخلات مؤثر را آشکار می سازد. علاوه بر این در تحولات دنیای امروز، رفتار تغذیه سالم با موانع چندلایه ای از جمله دسترسی محدود به غذای مناسب در مناطق کم برخوردار، پویایی های خانوادگی و ناکارآمدی راهبردهای ترویجی روبه روست. در این زمینه، پژوهش حاضر به بررسی ابعاد جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی بازاریابی مبتنی بر افراد تأثیرگذار در رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری نوین در ترویج رفتار غذای سالم پرداخته است. این راهبردها تحت تأثیر عوامل جغرافیایی، در مناطق شهری اغلب بر ترویج مصرف غذاهای جدید و در مناطق روستایی بر مصرف محصولات محلی و سنتی تأکید دارند. همچنین، متغیرهای اجتماعی-فرهنگی مانند قومیت، سن و پایگاه اقتصادی-اجتماعی، واکنش مخاطبان به محتوای تولیدی تاثیرگذاران را تعدیل می کنند. با این حال، چالش های اخلاقی نظیر عدم شفافیت در تبلیغات پولی و انتشار اطلاعات نادرست، لزوم تنظیم مقررات سختگیرانه تر و همکاری نهادهای بهداشتی با تأثیرگذاران را برای تضمین اصالت محتوا آشکار می سازد. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که بهره گیری مسئولانه از قابلیت های تأثیرگذاران، همراه با در نظر گرفتن تفاوت های منطقه ای و فرهنگی، می تواند به عنوان راهبردی کارآمد در تغییر الگوهای تغذیه ای و مقابله با بحران های سلامت عمومی عمل کند.
بررسی عوامل کلیدی مؤثر بر میزان موفقیت الگوهای تأمین مسکن گروه های کم درآمد، نمونه موردی: مسکن مهر شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۱)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
مسکن به مثابه یک نیاز اساسی همواره یکی از چالش های برنامه ریزی دولت ها در چند دهه گذشته بوده است. الگوهای تأمین مسکن برای این گروه نقش کلیدی در رفاه و ثبات زندگی آنها و توسعه کشوردارد. در تجربه چند دهه گذشته الگوهای گوناگونی برای تأمین مسکن کم درآمدها به کار گرفته شده که دستاورد آنها متفاوت بوده است و نکته اساسی این است که پس از صرف منابع مالی چشمگیر و اجرای برنامه ها هنوز مسکن به عنوان نیاز اساسی بسیاری از گروه های تهی دست نقش اصلی را شرایط نامطلوب زندگی آنان دارد. در این راستا هدف از مقاله حاضر، تمرکز بر بررسی عوامل کلیدی مؤثر بر میزان موفقیت الگوهای تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد در شهر مهاباد قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر نتایج از نوع پژوهش های کاربردی بوده و برای تحلیل داده ها از روش تحقیق کمی و از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 9945 نفر است که با استفاده از تکنیک کوکران تعداد 376 نفر نمونه به دست آمده است که برای اطمینان بیشتر 420 پرسش نامه در بین ساکنان سه پروژه سیدآباد، مکریان و شهرک کارمندان توزیع، گردیده است. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SmartPLS صورت گرفته است و نتایج بر اساس مؤلفه ها و ضرایب مسیر تفسیر شده اند. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که عوامل اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی جزء عوامل کلیدی در موفقیت الگوهای تأمینی مسکن گروه های کم درآمد در شهر مهاباد محسوب می شوند. معناداری تأثیر این عوامل بر موفقیت الگوهای تأمینی مسکن باتوجه به کسب مقادیر t-value بیشتر از 1.96 و مقادیر p-value کمتر از 0.05، مورد تأیید قرار گرفت.
توسعه گردشگری غذا و نقش آن در توانمندسازی زنان ، مطالعه موردی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۱)
123 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری غذا یکی از انواع جدید گردشگری است که در مسیر رشدقرار گرفته است. زنان در گردشگری غذا نیز مانند سایر بخش های گردشگری نقش دارند. یکی از شروط رشد مدوام گردشگری، بهروری مناسب از منابع انسانی است و زنان به عنوانی نیمی از جامعه انسانی قابل چشم پوشی نیستند. هدف این پژوهش، بررسی نقش توسعه و رشد گردشگری غذا در توانمند سازی زنان شهرستان مریوان است. جامعه آماری جهت انجام این پژوهش از میان زنان شاغل در گردشگری غذا و زنانی که به صورت مستقیم با این زنان در ارتباط بودند، مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی اثر متغیرهای پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی به وسیله ی نرم افزار اسمارت پی ال اس، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گردشگری غذا در شهرستان مریوان در چند سال اخیر رشد داشته و رشد این بخش از صنعت گردشگری به نوبه خود توانسته روی توانمندسازی زنان به عنوان بخشی حائز اهمیت در جامعه هم از لحاظ اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و هم از لحاظ روانشناختی موثر باشد و زنان در طول سال های اخیر از لحاظ هرکدام از این شاخص ها توانسته اند جایگاه خود را تغییر داده و نسبت به قبل رشدکرده اند. با توجه به نرخ بالای بیکاری در این شهرستان و وابسته بودن به بازارچه مرزی، رشد و توسعه گردشگری بخصوص گردشگری غذا با وجود تنوع بالای غذاهای محلی، می تواند سبب افزایش رفاه اقتصادی و افزایش توانایی مالی و تغییر شرایط زندگی این منطقه گردد. بررسی ها نشان داد که فعالیت های انجام شده و مقدار رشدی که در چند سال اخیر ایجاد شده توسط فعالیت های مردمی با دو هدف افزایش اشتغال و حفظ تنوع غذایی منطقه انجام گشته است.
واکاوی علل و پیامدهای وندالیسم روستایی، مطالعه موردی: بخش باغبهادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
81 - 96
حوزههای تخصصی:
ناهنجاری های اجتماعی اگرچه تاریخی طولانی دارند، اما در دهه های اخیر با شدت و تنوع بیشتری نمایان شده اند. وندالیسم از جمله این ناهنجاری هاست که بیشتر به عنوان پدیده شهری-صنعتی شناخته شده است؛ اما تقریباً در هر سکونتگاهی قابل مشاهده بوده و در نواحی روستایی هم نمی توان از آن چشم پوشی کرد. این پژوهشِ کاربردی تلاش دارد تا به روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای-میدانی، به علل و پیامدهای پدیده وندالیسم در سکونتگاه های روستایی بخش باغبهادران بپردازد. لذا از 32 نفر از مسئولان، مدیران محلی و آگاهان روستایی به روش هدفمند پرسشگری شد. با توجه به مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه ها و مشاهدات، پرسشنامه ای با 79 سؤال طراحی و پس از سنجش روایی، توزیع و تکمیل گردید. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ، 905/0 به دست آمد. برای تکمیل مطالعه میدانی از روش تحلیل محتوای عکس، مصاحبه و مشاهده نیز استفاده شد. بر اساس نتایج: به لحاظ محل خرابکاری، دیوار و خانه مردم با 26 فراوانی (3/81٪) بیشترین آسیب را از فعالیت های خرابکاری دیده اند. به لحاظ نوع وندالیسم، شعارنویسی (4/84٪)، حکاکی و یادگاری نویسی (75٪) بیشترین فراوانی را داشته اند. به لحاظ ویژگی خرابکاران، سن 11-30 سال، زمان شب و جنسیت مرد بالاترین میزان ها بوده اند. عوامل اقتصادی (با میانگین 032/4) مهم ترین عوامل مؤثر بر پیدایی خرابکاری روستایی بوده اند. پس ازآن عوامل فیزیکی-کالبدی (731/3)، اجتماعی (713/3) و روان شناختی (583/3) جای می گیرند. در بین پیامدها نیز به ترتیب روان شناختی (با میانگین 7966/3) اقتصادی (7962/3)، اجتماعی (7087/3) و فیزیکی-کالبدی (498/3) قرار دارند.
بررسی موانع توسعه گردشگری روستایی با تاکید بر شاخص های توسعه پایدار، مطالعه موردی: بخش میدان شهرستان خانقین عراق
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
534 - 559
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی مقول ه جدی دی در مت ون توس عه روس تایی میباشد که همچون توسعه، دارای ابعاد و آثار گوناگونی است. گردشگری روستایی به عنوان فعالیتی شناخته می شود که نه تنها نقش موثری در توسعه اقتصاد محلی دارد، بلکه به عنوان یکی از عناصر جدایی ناپذیر راهبرد توسعه پایدار روستایی مطرح شده است. هدف کلی این تحقیق بررسی موانع توسعه گردشگری روستایی با تاکید بر شاخص های توسعه پایدار روستاهای هدف گردشگری بهش میدان شهرستان خانقین عراق می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش انجام توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، از بررسی های اسنادی و همچنین مطالعات میدانی، از قبیل مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. جامعه ی آماری در این پژوهش 153 نفر می باشد. نتایج تحقیق نشان داد بین موانع آموزشی و فرهنگی و مشکلات مربوط به توسعه گردشگری همبستگی مثبت و معنادار نسبتاً قوی وجود دارد، که مطابق با آن افزایش موانع آموزشی و فرهنگی افزایش مشکلات توسعه گردشگری را به دنبال دارد. موانع ومشکلات زیست محیطی در جایگاه دوم و موانع زیربنایی به لحاظ اهمیت در جایگاه بعدی قرار می گیرد. موانع بازاریابی و مدیریتی رابطه معنی داری با متغیر وابسته ندارند اما در تحلیل رگرسیون تاثیر افزایشی بر نارساییهای توسعه گردشگری دارند. بنابراین باانجام اقدامات لازم وفراهم کردن امکانات و خدمات برای رفع مشکلات از طریق برنامه ریزی وراهبردهای مناسب ازجمله تدوین برنامه های آموزشی، احیاء و توسعه زیر ساختهای گردشگری روستاها و معرفی و شناساندن جاذبه ها و محصولات گردشگری روستاهای هدف می توان در راستای توسعه روستاهای مورد نظر از منظر گردشگری گام برداشت.
تبیین عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی، مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند و تاب آور دو مفهوم متفاوت هستند، اما می توانند با یکدیگر ترکیب شوند تا بهبود زندگی شهروندان را در مواجهه با چالش های مختلف تسهیل کنند. استفاده از فناوری های پیشرفته در ساختار شهر هوشمند می تواند به تقویت تاب آوری شهر در مواجهه با چالش های مختلف کمک کند، لذا، در پژوهش حاضر عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی موردبررسی قرار گرفت. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و پرسشنامه انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک تحلیل عاملی و آزمون رگرسیون چند متغیر در نرم افزار اس.پی اس. اس و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار ایموس صورت پذیرفت. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عامل بهره گیری از زیرساخت های انرژی محور هوشمند در جهت کاهش آسیب پذیری نخستین عامل شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی در شهر اهواز به شمار می آید. هم چنین، عواملی همچون؛ زیرساخت ها و سرمایه اجتماعی، مدیریت زیرساخت های هوشمند شهری و مدیریت هوشمند و یکپارچه زیرساخت های اطلاعاتی جهت تحقق شهر هوشمند تاب آور به ترتیب رتبه دوم تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. نتایج همچنین نشان داد عوامل شش گانه استخراج شده تاب آوری زیرساختی 723/0 درصد از واریانس متغیر شهر هوشمند، سپس، زیرساخت تأسیساتی و انرژی به میزان 7/53 درصد بر تحقق شهر هوشمند، زیرساخت نهادی-مدیریتی 1/63 درصد بر تحقق شهر هوشمند و زیرساخت اجتماعی 27/3 درصد بر تحقق شهر هوشمند اثرگذار است. هوشمند سازی خدمات امداد و نجات مثل آتش نشانی، ساخت مسیرهای هوشمند جهت حرکت خودروهای ویژه و خدمات رسان، برنامه ریزی مطلوب محلات هوشمند بر اساس سرمایه اجتماعی و مدیریت هوشمند و یکپارچه زیرساخت های اطلاعاتی، انرژی و تأسیساتی از جمله پیشنهادهایی است که بر اساس نتایج پژوهش ارائه شده است.
بررسی مؤلفه های مؤثر بر سیاست گزاری مدیریت پسماند مناطق روستایی بخش کن از دیدگاه کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند رشد سریع جمعیت، بحث افزایش پسماندها به یکی از چالش های اساسی توسعه پایدار روستایی جهت حفظ محیط زیست تبدیل شده است. در همین راستا هدف پژوهش پیش رو بررسی مؤلفه های مؤثر بر سیاست گزاری مدیریت پسماند مناطق روستایی بخش کن در استان تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و مدیران دهیاری های منطقه و سازمان مدیریت پسماند شهر تهران می باشند. حجم نمونه برای کارشناسان و مدیران با استفاده از روش سرشماری 34 نفر تعیین گردید. روش گردآوری داده ها، به دو روش اسنادی و پیمایشی بوده است. از روش اسنادی برای بررسی سوابق و تبیین مسئله و از روش پیمایشی برای گردآوری داده ها با ابزار مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بین کارشناسان و مدیران استفاده شده است. برای تعیین روایی و جهت معتبر سازی محتوای پرسش نامه های تحقیق از نظر متخصصان، اساتید راهنما و کارشناسان استفاده گردید. همچنین پایایی یا قابلیت اعتماد پرسش نامه از طریق آزمون مقایسه دو نسبت سنجش شده است. در این تحقیق برای بررسی مدیریت پسماند از دیدگاه کارشناسی از سه مؤلفه رهبری توأم با نوآوری، بکارگیری صحیح منابع و برنامه-ریزی و ساماندهی استفاده شده و تأثیر آ ن ها بر سیاست گزاری در این حوزه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج منتج شده در آزمون کای اسکوثر نشان از رابطه معنی دار مولفه های رهبری توأم با نوآوری، بکارگیری صحیح منابع و برنامه ریزی و ساماندهی با سیاست گزاری مدیریت پسماند در این پژوهش است. همچنین با توجه به نتایج از تحلیل رگرسیون چندگانه مجموعاَ 91 درصد از واریانس سیاست گزاری مدیریت پسماند توسط سه بعد یاد شده تعیین شده است.
Identifying Strategies to Make Villages Smarter with the Aim of Improving the Quality of Life (Case Study: Kalar County, Sulaymaniyah Province, Kurdistan Region)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
17 - 32
حوزههای تخصصی:
Purpose- The widespread use of virtual platforms has become a common practice in present management, and rural areas are identified as a sector that can greatly benefit from this technology. Statistic data in the field of communication and information technology exhibit a significant increase in internet access in rural areas, a trend that is on the rise globally. The successful implementation of smart village initiatives in Asia shows a promising way to improve life in rural areas, overcome existing challenges, prevent the collapse of social structures, and counteract the problem of rural exodus. It can be argued that by advancing information technology and smart village initiatives, life quality in rural areas can be positively impacted.Design/methodology/approach- The research population comprised the entire statistical community of four districts in Kalar County. Three villages were randomly selected from each district, resulting in a total of 150 samples from 262 households, using the Cochran formula with a 5% error rate. The reliability of the questionnaire was confirmed through content validity and Cronbach's alpha.Finding- The results of this study indicated that the existing infrastructure for smart village development in the rural areas of Kalar County is in an unsatisfactory condition. Additionally, the level of knowledge and information of residents regarding the smartification process in the study area is insufficient. Moreover, the effectiveness of this emerging process in improving the life quality for the local population was not as impactful as expected. The driving and inhibiting factors affecting the development of smart villages in Kalar County do not align with optimistic expectations hindering the desired outcomes.