فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۲٬۳۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
قیمت اساسی ترین متغیر بخش مسکن است که در رفاه اجتماعی و اقتصادی شهر بسیار مهم می باشد و عوامل مختلفی بر آن اثر دارند، در این میان عوامل فضایی اهمیت خاصی دارند. لذا در این پژوهش تحلیل توزیع فضایی قیمت مسکن در شهر مشهد و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی بررسی شده است. حجم نمونه شامل 1000 مورد از قیمت مسکن ویلایی و آپارتمانی است (628 مورد آپارتمانی و 372 ویلایی)، که از سایت های مربوط به املاک و مستغلات کشور و روزنامه خراسان در طول سال 1389 گردآوری و مختصات جغرافیایی آن ها بر روی نقشه شهر مشهد ثبت شده است. این مطالعه توصیفی و تحلیلی می باشد. نتایج حاصل از مطالعه نشانگر بعد خانوا ر 1.1 در واحد مسکونی است و کمبود مسکن برابر استاندارد در شهر مشهد رقم 58108 واحد مسکونی است.
اصلاح ضریب کریگر براساس دوره های بازگشت مختلف به منظور برآورد دبی حداکثر سیل (مطالعه موردی: حوضه آبریز ایران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از مهم ترین عوامل تهدید انسان، سرمایه و امکانات بشری محسوب شده که به دلیل شرایط اقلیمی و توپوگرافی و به ویژه بارش های با شدت و مدت زیاد به وقوع می پیوندد. مقابله با سیلاب در هر منطقه مستلزم اطلاع از مقدار دبی سیلابی و دوره بازگشت آن می باشد. در بسیاری از مناطق دنیا و در حوضه های فاقد آمار جهت برآورد دبی حداکثر سیل از روابط تجربی استفاده می شود که در این میان فرمول کریگر به دلیل سادگی و در دسترس بودن پارامترهای مورد نیاز از کارایی گسترده ای برخوردار است. این در حالی است که مشخص نبودن دوره بازگشت ارقام دبی های برآورد شده نیز از جمله ایرادات وارد بر این روش می باشد. این تحقیق با وارد نمودن دوره بازگشت به مقادیر ضریب منطقه ای کریگر به بررسی دامنه تغییرات آن را در مناطق مختلف حوضه آبریز ایران مرکزی پرداخته است. بدین منظورآمار مربوط به دبی حداکثر لحظه ای 29 ایستگاه هیدرومتری واقع در حوضه ایران مرکزی طی سال های90-1344 جمع آوری گردید. سپس با انجام آزمون داده های پرت، با استفاده از روش گروبزـ بک و آزمون کفایت داده های ماکوس، صحت و قابلیت اعتماد نسبی داده های ثبت شده مورد ارزیابی قرار گرفت و در هر ایستگاه با استفاده از روش عصبی- فازی، بازسازی نواقص آماری صورت گرفت. در مرحله بعد با هدف تعیین دوره بازگشت و با استفاده از تحلیل فراوانی سیلاب، ارقام دبی های سیلابی برآورد و سپس ضریب منطقه ای فرمول کریگر تعیین گردید. نتایج حاصل از اعتبارسنجی مدل نشان داد که دامنه تغییرات ضریب منطقه ای کریگر در حوضه ایران مرکزی بسیار کمتر از میانگین جهانی آن بوده و میانگین درصد خطای مطلق روش کریگر در برآورد دبی حداکثر سیلابی این مناطق، 85/54 درصد می باشد. همچنین برخلاف تصور موجود حل رابطه ی کریگر از طریق برقرار تناسب بین دبی حداکثر با مساحت حوضه بالادست همگن با آن منجر به خطاهای فاحشی خواهد گردید.
تحلیلی برکاربری فضای سبز شهری با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی شهری( مدل اسپرمن رنک، ضریب جینی، FAHP، مدل همپوشانی) در محیط GIS (مطالعه موردی: منطقه 4 شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربریهای عمومی در بسیاری از شهرها به دلایلی چون عدم توجه به معیارهای مکان گزینی و شعاع دسترسی و آستانه های جمعیتی، قادر به ارائه خدمات مطلوب به شهروندان نمی باشند. این موضوع در شهرهای بزرگ و بویژه برای کاربریهایی نظیر فضای سبز از نمود بیشتری برخوردار است. در خدمات رسانی شهری تنها افزایش تعداد مراکز خدماتی، دلیل بر خدمات رسانی مناسب نبوده، بلکه آنچه حائز اهمیت است، توزیع بهینه این مراکز می باشد نوع تحقیق کاربردی است. روش حاکم بر این پژوهش "" توصیفی ـ تحلیلی"" است. جامعه آماری، منطقه 4 شهر شیراز می باشد. در این تحقیق با استفاده از مدل های برنامه ریزی به نتایج زیر رسیدیم. کاربری فضای سبز با توجه به جمعیت و مساحت هر یک از مناطق نه گانه شهر شیراز بررسی شد و بیانگر این نتایج بود، که بالاترین سرانه فضای سبز شهری در منطقه 3 و کمترین حد سرانه مربوط به مناطق4، 7، 8 و 9 می باشد. همبستگی اسپیرمن رنک بین جمعیت و مساحت فضای سبز مناطق، معادل 78/0 می باشد. و توزیع پارامترهای مساحت فضای سبز و جمعیت در سطح مناطق شهری شیراز با توجه به میزان ضریب جینی معادل 16/0 می باشد. که این دو شاخص نشان دهنده توزیع نسبتاً متعادل فضای سبز و جمعیت مناطق شهری می باشند. اما این نشان دهنده مکان بهینه و دسترسی مطلوب تمام شهروندان به پارک های شهری نمی باشد. گسترش فیزیکی شهر بیشتر در مناطق 4 و 9 می باشد که با توجه به افزایش جمعیت در این مناطق، نیاز به ایجاد فضای سبز در الگوی پارک های محله ای و ناحیه ای می باشد. بر این اساس مطالعه موردی منطقه 4 با تراکم جمعیتی بالا، انتخاب شد و با تلفیق لایه های مختلف با وزن های مشخص در محیط GIS، پارک های ناحیه ای در نواحی شهری 5، 6 و 9 منطقه 4 مکانیابی شدند.
سطح بندی دهستان های شهرستان بندرانزلی بر اساس تغییرات کاربری اراضی روستایی (با استفاده از مدل فرایند سلسه مراتبیAHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح بندی دهستان ها بر اساس تغییرات کاربری اراضی روستایی معیاری برای تعیین مرکزیت بیشترین تغییرات کاربری اراضی روستایی و کشاورزی به کاربری های ساخته شده و یکی از مسائلی است که امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. دغدغه اصلی زمین، موانع و محدودیت برای تأمین آن است. به خصوص مرغوبیت زمین های کشاورزی و ایجاد تعادل میان حفاظت و فشارهای توسعه، موضوعی است که باید بدان پرداخته شود. در این پژوهش هدف اصلی بهینه سازی استفاده از زمین است که با استفاده از سطح بندی دهستان ها می توان عوامل مؤثر را شناسایی و آنها را رتبه بندی نمود. بدینوسیله برای رسیدن به توسعه پایدار مشکلات مشخص شده و اقدامات لازم جهت برطرف نمودن آن انجام می گیرد. پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل مؤثر بر روند تغییرات کاربری اراضی روستایی در شهرستان بندرانزلی صورت گرفته از روش توصیفی- تحلیلی کاربردی استفاده شده است و جامعه آماری در نظر گرفته شد کل روستاهای بندرانزلی (27روستا) است، که حجم جامعه آماری برابر با 6968 و حجم نمونه که با استفاده از روش کوکرال تعیین شده برابر با 364 است. همچنین شاخص های که مورد ارزیابی قرار گرفته شامل: گردشگری، رشد جمعیت، توسعه کالبدی فضایی شهر و اقدامات عمرانی دولت می باشد. برای سطح بندی دهستان ها از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی Ahp استفاده شده است، که با توجه به محاسبات انجام شده دهستان لیجارکی حسن رود رتبه یک که بیانگر بیشترین میزان تغییرات است را دربر داشته. همچنین از نرم افزارExpert choice برای تحلیل داده های مدلAhp ، نرم افزارArc Gis برای رسم نقشه و مدل نهایی استفاده شده است. نتایج حاکی است که از میان شاخص های مورد بررسی گردشگری با توجه به قدمت و عملکرد در محدوده مطالعاتی نسبت به سایر شاخص ها فعالتر بوده و با وزن نسبی 444/0 بالاترین اولویت را از لحاظ تأثیرگذاری در تغییر کاربری اراضی نسبت به سایر شاخص ها در محدوده مطالعاتی داشته است.
بررسی و تحلیل سطح برخورداری شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری از شاخص های توسعه با استفاده از مدل تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است. با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق مشخص شده و می توان برای رفع آن ها اقدام کرد. به عبارتی برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایى جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندى سطوح برخوردارى از مواهب توسعه ضرورى است. با عنایت به مباحث فوق الذکر در پ ژوهش حاضر سعی شده است، با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان چهار محال بختیاری در شاخص های انتخابی توسعه پرداخته شود. در این پژوهش شهرستان های استان براساس 11 مولفه مختلف توسعه در قالب 50 شاخص (با تاکید بر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) با استفاده از مدل های کمی برنامه ریزی از جمله مدل تصمیم گیری چند معیاره شباهت به گزینه ایده آل TOPSIS و وزندهی شاخص ها با تکنیک AHP، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود در شهرستان های استان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این بررسی ها حاکی از آن است که شهرستان های شهرکرد و بروجن به ترتیب با 5721% و 5062% در سطح برخوردار و شهرستان های اردل، فارسان و کوهرنگ به ترتیب با 3838% و3644% و 3071% در سطح نیمه برخوردار و شهرستان لردگان با 2042% در سطح عدم برخورداری هستند. یافته ها نشان می دهد لزوم توجه به برنامه ریزی غیرمتمرکز بر اساس منابع و محدودیت ها به منظور نیل به توسعه و پیشرفت متعادل و یکپارچه منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیراست.
شبیه سازی الگوی پراکنش CO با مدل خرداقلیمی Envi-met در مسیر آزادی ـ تهران پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهران از کلان شهرهای آلوده جهان است و مناطق مرکزی آن ناشی از تمرکز انواع منابع انتشار آلاینده ها با شرایط آلودگی شدید هوا مواجه است. محدوده مورد مطالعه خیابان مرکزی تهران، از میدان آزادی تا سه راه تهران پارس با طول تقریبی 19 کیلومتر است. برای مطالعه خرد مقیاس آلودگی هوا تعامل عناصر فیزیکی شهر با عناصر جوّی شدت و جهت باد، دما و رطوبت هوا استفاده شدند. روش شناسی مطالعه ترکیبی از برداشت پیمایشی، محاسبات آماری و مدل سازی عددی است. با انتخاب سه برش از میدان آزادی، چهارراه ولیعصر و سه راه تهران پارس و تهیه فیلم های ترافیکی آنها برای تاریخ 26 ژوئیه 2011 در دو نوبت پرترافیک صبح و کم ترافیک ظهر حجم تردد خودروها در تقاطع ها بررسی شد. با واکاوی آماری حجم ترافیک در واحد زمان، میزان مصرف بنزین و حجم خروجی گاز CO محاسبه شده و با داده های عناصر جوی ایستگاه هواشناسی مهرآباد بعنوان ورودی مدل اقلیمی خردمقیاس ENVI-met تعریف شدند. نتایج به دست آمده گویای تمرکز بیشینه آلودگی در بخش های با تراکم بافت شهری مانند چهارراه ولیعصر و ضلع شرقی میدان آزادی به ویژه در ساعت های آغازین روز و کمترین مقادیر در معبرهای باز مانند ضلع غربی میدان آزادی، ضلع جنوبی سه راه تهران پارس، فضاهای سبز و نواحی دور از کانون انتشارات به خصوص ساعات میانی روز است.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شاهرود- بسطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روبه رشد شهرستان شاهرود در سالهای اخیر، راهبرد مدیریت منابع آب در این منطقه را بیش از پیش ایجاب میکند. یکی از راهکارهای مدیریتی منابع آب، شناسایی مناطق آبی با پتانسیل های مختلف و بهره برداری از آنها با توجه با ظرفیتشان می باشد. هدف از این پژوهش پهنه بندی مناطق پتانسیل آبی در حوضه آبخیز شاهرود- بسطام با استفاده از عوامل موثر در تغذیه سفره های آب زیرزمینی، از طریق مدل AHP و تکنیک GIS است. جهت نیل به اهداف از معیارهای زمینشناسی، اقلیمی، ژئومورلوژی و هیدرولوژی بهرهگیری شد و در مجموع پنج منطقه پتانسیلی بالا، خوب، متوسط، کم و بدون پتانسیل شناسایی گردید. در پایان برای اطمینان از نتیجه نهایی، لایه پتانسیلی منطقه مطالعاتی به سه روش Raster Calculator Weighed Overlay, و Weighted Sum تهیه شده است. نتایج نشان میدهد که در بین پنج منطقه پتانسیلی معرفی شده حداکثر مساحت پهنه پتانسیل بالا در روش نخست و حداقل مساحت آن در روش دوم مشخص شده است. اما روش سومی حدفاصل بین دو روش قبلی بوده و نتایج آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه دوران چهارم و مخروطه افکنههای پایکوهی است. پهنه بدون پتانسیل یکی منطبق بر حداکثر ارتفاعات و دیگری منطبق بر مناطق کم ارتفاع رسی و مارنی میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در طرحهای مدیریت محیط منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از بهرهکشی بیش از توان آنها سازنده باشد.
گوگل ارتس، سیستم اطلاعات جغرافیایی و زمین لغزش چهار تخته؛ روش ساده و جدید برای بررسی زمین لغزش
برآورد شاخص های پوشش گیاهی برنج با تصاویر چندزمانه راداری و اپتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت ها و توانایی های تصویربرداری راداری در بخش تکنولوژی تصویربرداری مایکروویو چشمگیر است. طبقه بندی، تشخیص و پایش محصولات زراعی به کمک سنجش از دور، امروزه به یکی از بخش های مهم در مدیریت کشاورزی تبدیل شده است. به سبب وجود مشکلات تصاویر اپتیک در مناطق شمالی کشور (به دلیل وجود ابر) و ناکارآمدی روش های سنتی استفاده از باند مرئی و مادون قرمز و همچنین با توجه به کوچک بودن اندازه قطعات شالی های برنج، تصاویر راداری SAR (رادار روزنه مصنوعی) با قابلیت های خاص خود (نفوذپذیری در هر شرایط آب وهوایی)، می توانند جایگزین (یا مکمل) مناسبی برای برآورد شاخص پوشش های گیاهی محصول برنج باشند. در پژوهش پیش رو با استفاده از تصاویر چندزمانه اپتیکی و راداری که در سه مرحله نشا، داشت و برداشت در منطقه بهشهرِ استان مازندران انجام گرفت، به بررسی و مقایسه پنج شاخص پوشش گیاهی محصول برنج در تصاویر اپتیک لندست با ضریب پراکندگی راداری ماهواره رادارست-1، در پلاریزاسیون HH پرداخته شده است. در این پژوهش، یک مدل ریاضی رگرسیون خطی با ضریب همبستگی ارائه شد و این نتیجه به دست آمد که شاخص پوشش گیاهی NDVI با ضریب همبستگی 92/0 و شاخص SR با ضریب همبستگی 86/0، به ترتیب دارای بالاترین ضریب همبستگی با ضریب پراکندگی راداری هستند.
بررسی تغییر مورفولوژی بستر رودخانه پیش و پس از احداث سد با استفاده از HEC RAS و GIS (مطالعه ی موردی: منطقه ی پایین دست سد ستارخان اهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها از منابع عمده ی تأمین آب شیرین در جهان به شمار می روند. کاهش منابع آب و کمبود آب شیرین در جهان، لزوم مطالعه و بررسی تغییرات ایجادشده در ویژگی های آن را آشکار می کند. هدف از این بررسی، مطالعه ی تغییرات ایجاد شده در مورفولوژی بستر رودخانه و جابه جایی شکل گرفته در مسیر رودخانه و نیز، بررسی مقاطع عرضی رودخانه و عوامل مؤثّر در ایجاد تغییرات رخ داده ای همچون دبی و رسوب و... به دلیل احداث سد است. در بررسی تغییرات بستر رودخانه، به دلیل احداث سد، از دو سری داده های زمانی برای پیش و پس از احداث سد استفاده شده است که شامل دبی و رسوب می شوند. داده های دبی و رسوب روزانه از ایستگاه های هیدرومتری اشدلق و تازه کند به دست آمد و مقادیر رسوب سالانه، بر اساس مدل رگرسیون خطّی به روش کمترین مربّعات محاسبه شد. همچنین مقاطع عرضی رودخانه با استفاده از نقاط کنترلی موجود در آمارهای ایستگاه های هیدرومتری مورد نظر، به کمک نرم افزار HEC RAS ترسیم و با بررسی داده های محاسبه شده، میزان این تغییرات مشخّص شد. جابه جایی مسیر رودخانه در محیط نرم افزار ARC MAP و از طریق تصاویر ماهواره (2006) SPOT، عکس های هوایی 1:40000 سال 1374 و نقشه های توپوگرافی 1:25000 سازمان نقشه برداری بررسی و نتایج به صورت نقشه ارائه شد. نتایج حاکی از کاهش میزان رسوب حمل شده پس از احداث سد، کاهش میزان دبی و ثبات تقریبی آن که به دلیل هدایت جریان آب به داخل شبکه های آبرسانی برای کشاورزی و مصارف آشامیدنی بوده پایداری تقریبی بستر رودخانه، به دلیل جلوگیری از جریان یافتن سیلاب های بزرگ توسط سد و نیز، جریان یافتن دبی تقریبی ثابت طیّ سال ها است.
تعیین رتبه و میزان پیوندِ شبکه ایِ جهانیِ تهران با استفاده از مدل «جی. اِن. سی »
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن طرح مسئله جایگاه تهران در شبکه شهری جهانی، مدل «جی. اِن. سی» را معرفی می کند. سپس، پیوند شبکه ای کلان شهر تهران را با استفاده از این مدل تعیین می کند. در این راستا، از داده های آماری و شاخص حضور 100 شرکت جهانی در 315 شهر استفاده شده است. هدف مقاله، معرفی مدل «جی. ان. سی» و تعیین رتبه و میزان پیوند شبکه ای تهران در شبکه شهری جهانی و شبکه شهری خاورمیانه و به ویژه کشورهای اسلامی پیرامون ایران است. مهم ترین یافته های این پژوهش عبارت اند از: 1. تهران از نظر پیوند شبکه ای با سهم 0019/0 از کل پیوند و عدد 122/0 از پیوند شبکه ای (عدد 1 مؤید پیوند کامل)، رتبه 203 را در میان 315 شهر منتخب برای مطالعه در جهان دارد. این رتبه تهران را از رده «شهرهای جهانی» خارج کرده است. 2. تهران با کسب رتبه 15 در بین 22 شهر منتخب خاورمیانه و حوزه کشورهای اسلامی پیرامون ایران، فاصله عمیقی با شهرهای استانبول (رتبه 1) و دوبی (رتبه 2) دارد. 3. با وجود کلان شهر بودن و جایگاه نخست شهریِ تهران در شبکه شهری ایران، این شهر تا سال 2010 در رده شهرهای جهانی قرار نگرفته است و این مسئله صحت نتایج برخی از پژوهش های پیشین را تأیید می کند. نتیجه اینکه، تهران رتبه ضعیفی در شبکه شهری جهانی داشته است. همچنین، پیوند ضعیفی با شبکه شهرهای جهانی دارد.
ارزیابی پایداری توسعه ی شهری با روش جای پای اکولوژیکی(نمونه ی موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه، می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد: آیا فضای بوم شناسی شهر کرمانشاه توان حمایت و برآوردن نیازهای اساسی جمعیّت شهر را دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی انجام گرفته و جامعه ی آماری آن تمام خانوارهای شهری کرمانشاه بوده که آمار مربوط به میزان مصرف آنها از دو روش مراجع رسمی و پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته، متشکّل از 14 گویه جمع آوری شده است. حجم نمونه 322 خانوار بوده است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه در گروه های مصرفی موادّ غذایی، حمل ونقل، گرمایش گازهای طبیعی، آب، برق و زمین مورد نیاز برای دفع موادّ زائد 82/1 هکتار بوده است، که مقایسه ی آن با فضاهای پشتیبان آن، مانند شهرستان و استان، بیانگر این است که شهر کرمانشاه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری خویش متّکی به منطقه ای فراتر از استان کرمانشاه است. نگاهی به میزان مواد مصرفی شهر کرمانشاه، نشان می دهد که سهم موادّ غذایی با 22/1 هکتار، بیشترین سهم را در بین سایر مواد دارد. کمترین میزان مربوط به زمین مورد نیاز برای دفع زباله 06/0متر مربّع به ازای هر نفربوده است. از آنجایی که ظرفیت زیستی ایران 8/0هکتار است، جای پای اکولوژیکی 82/1 هکتاری شهر کرمانشاه بدان معناست که 275/2 برابر بیش از سهم خود، از ظرفیت زیستی قابل تحمّل کشور را به خود اختصاص داده است. به گفته ی دیگر با ادامه ی روند کنونی مصرف، شهر کرمانشاه برای تأمین غذا، انرژی و زمین مورد نیاز برای جذب دی اکسیدکربن، به فضایی حدود 180 برابر مساحت کنونی خود نیازمند است.
تحلیل فضایی توسعه فیزیکی شهر اقلید با استفاده از روش سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه فضائی و پایدار، از مبانی اولیه و اجتناب ناپذیر برنامه ریزی توسعه کالبدی شهرها می باشد. در راستای این رویکرد، و بنا بر ضرورت های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی، توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید مورد بررسی قرارگرفت. شهر اقلید به دلیل قرارگرفتن در یک محیط کوهستانی و فعال زمین ساختی و زمین ریخت ساختی، نیاز مبرم به یک برنامه ریزی دقیق و مستمر جهت هدایت و برنامه ریزی توسعه آتی و بهبود وضعیت فعلی شهر دارد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مناسب توسعه فیزیکی شهر می باشد که در محدوده حریم قانونی، اقدام به شناسایی عوامل موثر در توسعه شهر و معرفی آنها به عنوان معیارهای مورد بررسی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل AHP نموده است. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی- اسنادی، تحلیلی، علٌی و کمٌی است و از روش میدانی- اسنادی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل طبیعی در شکلدهی شهر اقلید موثر بوده و الگوی خطی شهر اقلید، حاصل تأثیر عوامل و موانع طبیعی بوده است. در نقشه نهایی حاصل از فرایند مدل AHP ، اراضی واقع در حریم شهر به پنج طیف «بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و خیلی نامناسب» طبقه بندی شدهاند. نهایتا اراضی داخل شهر که قابلیت توسعه دارند به عنوان اولویت اول، اراضی بلافصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» واقع شدهاند در اولویت دوم و اراضی منفصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» قرار میگیرند در اولویت سوم جهت توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید پیشنهاد می شوند.
ارزیابی خطر فرسایش آبی با استفاده از مدل ICONA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی، کشاورزی و تولید غذا در جهان محسوب می شود و تأثیرات مخربی به تمام اکوسیستم های طبیعی و تحت مدیریت انسان دارد، لذا یافتن راه حل های سریع و به موقع الزامی به نظر می رسد، از جمله ی این راه حل ها کاربرد مدل ICONA می باشد که توسط انجمن علمی حفاظت ازطبیعت اسپانیا ارائه شده است. درمیان بسیاری از روش ها برای پیش بینی فرسایش با استفاده از GIS وRS ، نتایج شبیه سازی این مدل به صورت همگانی پذیرفته شده است. این تحقیق سیمای فرسایش آبی حوضه آبخیز تنگ بستانک شیراز را به شکل موردی بررسی کرده و وضعیت فرسایش خاک و پهنه بندی آن را نشان می دهد. این مدل دارای هفت مرحله می باشد که در گام اول نقشه شیب، درگام بعد، نقشه زمین شناسی و درمرحله سوم ازهمپوشانی لایه شیب و زمین شناسی لایه فرسایش پذیری خاک تهیه شدند. در گام چهارم، نقشه کاربری با استفاده از تکنیک های سنجش ازدور تهیه شد و در مرحله پنج، نقشه پوشش گیاهی با استفاده از شاخصNDVI ساخته شد. در مرحله ششم، لایه اطلاعاتی کاربری اراضی و لایه پوشش گیاهی همپوشانی شده و نقشه حفاظت خاک را می سازند. در گام آخر، لایه فرسایش پذیری خاک و لایه حفاظت خاک همپوشانی شده و نقشه خطرفرسایش پذیری رامی سازند. نتایج نشان دادکه ازکل سطح حوضه، 6/28% کلاس خطرفرسایش خیلی کم، 7/36% کلاس خطر فرسایش کم،7/26% کلاس خطر فرسایش متوسط، 2/3%کلاس خطر فرسایش زیاد و8/4% کلاس خطر فرسایش بسیار زیاد را بخود اختصاص داده اند. این مدل سعی بر پهنه بندی خطر فرسابش آبی با استفاده بهینه از دورسنجی و سامانه اطلاعات جغرافیائی دارد.
اولویت سنجی تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی، نقش محوری در برنامه ریزی و توسعه شهرها دارند و از اجزای اصلی یک محیط شهری سالم و با نشاط به حساب می آیند. توسعه کیفی و کمی فضاهای عمومی شهرها، هنگامی روند مطلوب اجرایی و قابل تحققی پیدا خواهد نمود، که اولویت سنجی مسائل موجود در شهرها، مبتنی بر نظریات نوین مشارکت مردمی (دیدگاه استفاده کنندگان) و استفاده از روش های علمی مناسب و کارآمد باشد. از آنجا که نظرات و آراء مختلفی در سطح شهر پیرامون مسائل و اولویت های شهری وجود دارد و اتخاذ تصمیمات می بایست همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف مقاله حاضر، اولویت سنجی و تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل «فرآیند تحلیل شبکه» (ANP) می باشد. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی- کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعه مستقیم به سازمان های مربوطه و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده که محدوده مورد مطالعه شامل فضای عمومی؛ پارک، خیابان و بازار و هفت فضای شهری مورد بررسی است. ابتداء مهمترین مسائل مرتبط با فضاهای عمومی شهر با استفاده از منابع، مصاحبه و پرسشنامه استخراج گردید، سپس با توجه به ویژگی های ANP و ویژگی مسائل شهر عسلویه، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر فضاهای عمومی شهر عسلویه شامل 4 خوشه (معیار/گروه) و 14 گزینه (نود/زیر گروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارائه است، از این رو، به سبب حجم گسترده عملیات، تنها برخی از خروجی ها برای نمونه در مقاله آورده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین و بالاترین اولویت ها مربوط به تعاملات اجتماعی (0.644 نرمال شده خوشه فضای مطلوب شهری)، دسترسی اجتماعی (0.625 نرمال شده خوشه قابلیت دسترسی به فضاهای عمومی) و سازگاری (0.415 نرمال شده خوشه کاربرد بهینه فضاهای عمومی)، با تأکید بر توسعه فضای عمومی بازار شهر (بخش مرکزی) و بخش ساحلی شهر- پارک نگین جهت تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه تعیین گردید.
پهنه بندی خطر رخداد زمین لغزش به روش رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های گسسته در حوضه رودخانه ماربر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش از جمله پدیده هاییاست که امروزه تحت عنوان بلای طبیعی از آن یاد می شود.در سال های اخیر خسارت های ناشی از اینپدیده با دخالت روز افزون بشر در طبیعت افزایش یافته است. پهنه بندی خطر زمین لغزش ها با استفاده از روش های متفاوتی مانند روش ارزش اطلاعاتی، روش تراکم سطح، روش تحلیل سلسله مراتبی، منطق فازی و برخی از روش های دیگر انجام می شود. هدف از این تحقیق پهنه بندی خطر رخداد زمین لغزش در حوضه رودخانه ماربر در جنوب استان اصفهان با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره خطیمی باشد. با تفسیر عکس-هایهوایی، تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقشه پراکنش زمین لغزش ها تهیه گردید. در مرحله بعد با توجه به موقعیت زمین لغزش ها و نظرات کارشناسی، 9 عامل موثر در رخداد زمین لغزش های منطقه شناسایی شدند و پس از تهیه لایه های رقومی عوامل موثر در محیط GIS،نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش تهیه گردید. در این روشرابطه متقابل بین متغیرهای مستقل(عوامل موثر) نسبت به هم و نسبت بهمتغیر وابسته(وقوع زمین لغزش) بطور یکجا در نظر گرفته می شود.ارزیابی مدل با استفاده از نسبت تراکمی(DR) و شاخص زمین لغزش(LI) صورت گرفته است.روند صعودی نسبت تراکمی و شاخص زمین لغزش برای گستره های مواجه با خطر خیلی کم تا گستره های مواجه با خطر زیاد نشان از صحت نقشه تهیه شده از طریق این روش دارد. با توجه به ضرایب رگرسیونی به دست آمده کلاس فاصله از گسل(1500-0 متر)بیشترین تاثیر را در وقوع زمین لغزش های منطقه داشته است.نتایج نشان دادکه از مجموع مساحت 800 کیلومترمربعی حوضه ماریر، گستره های لغزشی با خطر متوسط و کم به ترتیب با دارا بودن 32 و 31 درصد، بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده اند. از طرفی پهنه با خطر زیاد با 5/25درصد مساحت در رده بعدی قرار گرفته است.
ارزیابی مدل WEPP در برآورد میزان فرسایش و رسوب در اراضی مارنی منطقه خواجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش فرسایش خاک، در تولید رسوب و پُر شدن مخازن سدها، از اهمیت جهانی برخوردار است. از آنجا که بسیاری از حوضه های آبخیز در اکثر کشورها ، ازجمله ایران، فاقد ایستگاه های رسوب سنجی هستند، بنابراین باید در چنین مناطقی برای برآورد فرسایش و رسوب از مدل سازی استفاده شود. منطقه مورد مطالعه، ایستگاه های حفاظت خاک مرکز تحقیقات کشاورزی آذربایجان شرقی است که از سازندهای مارنی تشکیل شده است. برای برآورد فرسایش و رسوب، منطقه مورد مطالعه به سه زیرحوضه تقسیم شد و هر زیرحوضه تحت مدیریت متفاوت حفاظت خاک قرار گرفت و در خروجی آنها، میزان فرسایش و رسوب به صورت مستقیم اندازه گیری شد. برای ارائه تصویر مناسبی از توزیع مکانی مقادیر تلفات خاک در سطح منطقه و همچنین بررسی تأثیر روش های مختلف مدیریتی در کاهش هدررفت خاک و نهشته گذاری آن، از مدل ویپ با به کارگیری برنامه ژئوویپ استفاده شده است. نتایج این مدل در قالب نقشه های تلفات خاک و مکان های ترسیب در محیط GIS ارائه شده است. ارزیابی کارایی مدل مذکور از طریق مقایسه مقادیر کمی رسوب مشاهداتی با مقادیر برآوردی صورت گرفته است. نتایج شبیه سازی مدل در محل خروجی هر زیرحوضه، به ترتیب مقادیر 2/23، 3/21 و 5/6 تن در هکتار گزارش شده است؛ در حالی که مقادیر مشاهداتی در این مناطق، به ترتیب 2/20، 7/18 و 8/4 تن در هکتار بوده است. از سوی دیگر مکان های نهشته گذاری در سطح حوضه، مطابقت کاملاًً مناسبی با محل های سازه های مکانیکی (کنتور باند و کنتور ترنج ها) نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل WEPP کارایی خوبی در شبیه سازی فرسایش و رسوب دارد؛ به طوری که مقایسه آماری نتایج به دست آمده از این روش با نتایج آزمون t نرم افزار STATGRAPHICS بین داده های مشاهده ای، در سطح احتمال 5 درصد اختلاف معنا داری دیده نشد.
توسعه مدل ارزیابی اثرات اختلاط کاربری های شهری بر پایه شاخص ها و تحلیل های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامهریزی کاربری اراضی شهری به چگونگی اختصاص نواحی به کاربریهای مختلف میپردازد. در طول چند دهه گذشته توسعه اختلاط کاربری، تبدیل به یک الگوی برنامهریزی مهم در کشورهای پیشرفته شده است و به عنوان یک جزء کلیدی در توسعه هوشمند و شهرسازی نوین مطرح گردیده است. اختلاط کاربریها، هنگامی به بهترین نحو کار میکند که تحت یک برنامه اندیشیده شده، توسعه یابد. در این زمینه سامانه اطلاعات جغرافیایی به علت دارا بودن قابلیت تجزیه و تحلیل بالا در حل مسائل مکانی میتواند به توسعه و فهم درست این مفهوم جدید کمک کند. در این تحقیق ضمن ارائه یک چارچوب مفهومی برای ارزیابی اثرات اختلاط کاربریهای شهری، یک مدل ارزیابی بر پایه شاخصها و تحلیلهای مکانی ارائه شده است. شاخصهای مورد توجه در این مدل عبارتند از: دسترسی پذیری، تراکم و سرانه کاربریهای اساسی شهری در ردههای مختلف شهر و همچنین میزان تنوع و خوشه بندی مربوط به کاربریهای مختلف؛ با توجه به مدل مفهومی ارائه شده، شاخصهای فوق برای بُعد افق در مقیاس محلات و نواحی شهری در منطقه هفت شهرداری تهران به کار گرفته شد. در نهایت با توجه به خروجی مدل حاصل از تلفیق معیارهای مختلفِ بررسی شده، به ارزیابی اثرات اختلاط کاربریهای منطقه مورد تحلیل پرداخته شد. نتایج حاکی از توانایی مدل فوق در شناسایی اثرات اختلاط کاربریها و همچنین تعیین میزان محدودیتها و تواناییهای هر محله و ناحیه در رابطه با هر کدام از شاخصهای ارائه شده، میباشد. با توجه به شاخصهای در نظر گرفته شده، در مقیاس محله، چهار محله شهید دکتر قندی، اندیشه، کاج و نیلوفر و در مقیاس ناحیه، نواحی چهار و سه از لحاظ اختلاط کاربریهای شهری در وضعیت مطلوبتری قرار دارند.
تعیین تقویم زمانی گردشگری در دریاچه گهر بر اساس مدل MEMI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات بیوکلیمایی انسانی،پایه واساس بسیاری ازبرنامه ریزی های توریسمی است. تفاوت های زمانی - مکانی آب وهوا در مناطق مختلف یک پتانسیل قوی برای گردشگری است و از دلایلی می باشد که ایران را در ردیف پنج کشور متنوع گردشگری جهان قرار داده است. یکی از راهبردهایی که اخیرآ در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته، توسعه و گسترش توریسم در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای ترویج گردشگری می باشد. یکی از مناطق بسیار زیبا که از جنبه اکوتوریسم توان بالقوه فراوانی دارد، محدوده حفاظت شده اشترانکوه و به تبع آن دریاچه گهر در استان لرستان است. سطح آسایش انسان تحت تاثیر عوامل محیطی و فیزیولوژیکی قرار دارد. مدل MEMI جزءمدلهای موازنه حرارتی ترمو-فیزیولوژیک، از سه زیر شاخص PMV,PET ,SET تشکیل شده، اساس این مدل برمبنای معادله بیلان انرژی بدن انسان استواراست. در این پژوهش در راستای تعیین تقویم زمان مناسب گردشگری در دریاچه گهر از فراسنج های اقلیمی دمای خشک هوا به سانتیگراد، میزان ابرناکی آسمان به اکتا، سرعت باد غالب به متر در ثانیه، فشار بخار آب به هکتو پاسکال و رطوبت نسبی به درصد ایستگاه سینوپتیک شهر دورود در بازه زمانی 1391- 1379 ، و پیراسنج های فیزیولوژیکی انسانی( سن، جنس، وزن، قد، نوع پوشش و فعالیت)، به همراه متغیرهای موقعیتی( طول، عرض جغرافیایی و ارتفاع هندسی منطقه مورد مطالعه)،در قالب مدل MEMI ارزیابی گردیدند. نتایج حاصل از محاسبه و ارزیابی شاخص آسایش در این مدل حاکی از آن است که خروجی شاخص های PET و PMW تقریباً شبیه هم، و در تمام طول سال شرایط فیزیولوژیکی متنوعی در دریاچه گهر حاکم می باشد. بر اساس این مدل مناسبترین زمان برای فعالیت گردشگری در منطقه ماههای اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر است.
شناسایی شاخص های عملکرد نیروی انتظامی جهت برقراری امنیت اجتماعی مناطق گردشگرپذیر نوروزی با اتکاء به تکنیک دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی و گردشگری دو مقوله وابسته به یکدیگر هستند، وجود احساس امنیت برای گردشگران می تواند رضایت و سفرهای آتی به مناطق بازدیده شده را به همراه داشته باشد. ایجاد امنیت و ارائه خدمات حفاظتی به گردشگران، به خصوص گردشگران نوروزی که طیف وسیعی از هموطنان را شامل می شود از وظایف اصلی نیروی انتظامی و نهادهای ذیربط است، بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های عملکرد نیروی انتظامی در ایجاد امنیت اجتماعی گردشگران نوروزی است. جامعه آماری تحقیق شامل؛ گردشگران نوروز 1393 ورودی به شهر سمنان است که از این تعداد 386 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. همچنین به منظور تحلیل داده ها از تکنیک دیمتل فازی بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که حضور نیروی انتظامی و استقرار پایگاه های راهنما، تأثیرگذارترین و توانایی آرامش بخشیدن و کمک، تأثیرپذیرترین شاخص عملکرد نیروی انتظامی در تأمین امنیت اجتماعی گردشگران نوروزی است.