فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: تجریه بسیاری از کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که توسعه گردشگری یک نیاز اساسی برای توسعه ملی و باید با درجه بالایی از اولویت آنرا در نظر گرفت. بر این اساس، در ایران نیز دولت در سال های اخیر توجه بیشتری به توسعه صنعت گردشگری نموده است. همچنین با توجه به پتانسیل های بالقوه و کم نظیرمناطق روستایی توجه به این بخش می تواند در راستای توانمند سازی مناطق روستایی و توسعه این مناطق کمک نماید. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر گردشگری بر معیشت پایدار روستایی استان کردستان با مقایسه ی دو گروه روستاهای گردشگری و غیر گردشگری است. روش پژوهش: از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است و 203 نفر سرپرست خانوار از روستاهای گردشگری و 147نفر سرپرست خانوار از روستاهای غیر گردشگری به شیوه تصادفی انتخاب شده و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 0.82 درصد بسیار مناسب بوده است. یافته ها: نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میانگین سرمایه های انسانی واجتماعی و کل سرمایه ها در روستاهای گردشگری از روستاهای غیر گردشگری بیشتر است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که در روستاهای گردشگری فعالیت هایی مانند باغداری ، زراعت ، فروش غذاهای محلی ، فروش صنایع دستی، اجاره منزل، فروش تولیدات لبنی محلی و فروش لباس محلی به ترتیب راهبرد معیشتی اهمیت بیشتری داشته است. در حالی که روستاهای گروه دوم، به ترتیب فعالیت های باغداری، زراعت، فروش تولیدات لبنی محلی ، دامداری ، کارگری اهمیت بیشتری داشته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین روستاهای گردشگری و غیرگردشگری از لحاظ سرمایه های انسانی، اجتماعی، فیزیکی، طبیعی، مالی و کل سرمایه ها، تفاوت معنی داری وجود دارد. میانگین سرمایه انسانی، اجتماعی و کل سرمایه ها (دارایی های معیشتی) در روستاهای گردشگری بیشتر از روستاهای غیرگردشگری بود. شماره ی مقاله: ۶
The Role of Social Capital in the Sustainability of Rural Entrepreneurship (Case Study: The Eastern Margin of Zayandeh River, Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
39 - 63
حوزههای تخصصی:
Purpose- This research examines the impact of social factors on the sustainability and success of rural entrepreneurship in the eastern border of Zayandeh River, Isfahan, Iran. Design/methodology/approach- Using a qualitative grounded theory approach, data were collected through semi-structured interviews with 40 key stakeholders, including rural entrepreneurs, local managers, agricultural jihad managers and experts, entrepreneurship experts, and rural development specialists. MAXQDA software was used for data analysis. Findings- The findings of this research show that trust, support, social participation and teamwork are very important for the success and sustainability of rural entrepreneurship. Mutual trust between entrepreneurs and communities, active participation in economic initiatives and joint efforts, increases innovation, productivity and adaptability in rural businesses. In addition, cultural norms and local power dynamics significantly influence entrepreneurial behaviors. Practical implications- Policymakers should prioritize strengthening local financial institutions, fostering entrepreneurial culture, and adopting participatory methods for designing and implementing entrepreneurship programs. These measures can help to increase the economic capabilities of rural communities. Creating equal opportunities for all members of society and rebuilding trust between rural communities and government institutions is necessary and mandatory. This trust can lead to improved collaborations and effective partnerships. Also, strategies to remove the cultural barriers of entrepreneurship are also necessary to create a suitable environment for innovation and growth and to encourage more people to engage in entrepreneurial activities. Originality/value- This study contributes to the existing literature by providing an integrated conceptual model of social factors affecting the sustainability of rural entrepreneurship. It enhances understanding of the social dynamics that shape entrepreneurial ecosystems in rural areas, particularly areas facing environmental and economic challenges. The obtained insights can provide effective policies and interventions aimed at promoting sustainable rural entrepreneurship in similar contexts.
تببین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:حکمروایی خوب روستایی به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت روستایی بوده که محوریت این رهیافت در مدیریت روستایی بر مبنای توسعه مردم سالار و برابر خواهانه برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای دارای نفع و نفوذ در اداره امور روستاها و همچنین پاسخگویی به تمام نیازهای این گروه ها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش به بررسی رابطه بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن در شهرستان صومعه سرا پرداخته شده است. برای این منظور در مطالعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. پس از مشخص شدن نرمال بودن داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون نمونه زوجی t برای تحلیل داده ها استفاده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ستان صومعه سرا می باشد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد از نظر مدیران و خبرگان روستایی اقدام به جلب سرمایه گذاری روستایی، توجه به نظرات و پیشنهادات مردم روستا، نظرخواهی از مردم در انتخاب دهیار و وجود چشم انداز مالی بلند مدت برای روستا در اهمیت بالاتری است و از دیدگاه مدیران و کارشناسان نهادها نقش مدیران در تاثیر تشویق وتوجه به مشارکت زنان در روستا، توجه به محرومان، پیگیری طرح های عمرانی و اطلاع رسانی به مردم به عنوان عوامل تأثیرگذار بر افزایش مشارکت روستاییان درمدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا می باشد. نتایج بطورکلی این مطلب را نشان می دهد که نقش مدیران روستایی بر افزایش مشارکت روستاییان در مدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا درجه اهمیت بوده است نتایج: نتایج وجود رابطه معنادار مثبت بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن را نشان داد.
شناسایی و اولویت بندی چالش های معیشت پایدار روستاییان در شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 26
حوزههای تخصصی:
پایداری معیشت روستایی از ارکان توسعه پایدار روستایی است. توجه به چالش های پیش روی معیشت پایدار روستایی و تلاش برای مدیریت آن ها، مسیر توسعه پایدار را هموار می کند. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی و اولویت بندی چالش های معیشت پایدار روستایی در شهرستان دزفول است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی از نوع تحقیقات غیرتجربی است. برای شناسایی چالش، معیارها و زیرمعیارها از تحلیل محتوایی و اکتشافی و از روش های کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش طوفان اندیشه در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شد. در ادامه از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی با مقایسات زوجی برای اولویت بندی چالش ها با توجه به زیرمعیارها بهره گرفته شد. این چالش ها بر اساس اولویت بندی نهایی به ترتیب شامل چالش مدیریتی و برنامه ریزی، چالش زیرساختی، چالش آموزشی و انسانی، چالش زیست محیطی و چالش قانون گذاری و سیاست گذاری هستند. در انتها برای مدیریت چالش های شناسایی شده راهکارهای عملیاتی مانند مطالعه های مدیریتی و اجرایی درزمینه مدیریت بهینه اراضی منطقه و طراحی الگوی کشت مناسب، مدیریت و برنامه ریزی تحقیقات پایدار متناسب با شرایط منطقه و برنامه ریزی برنامه های آموزشی و ترویجی با محتوای کشاورزی پایدار و متناسب با شرایط منطقه در راستای بهبود معیشت پایدار ارائه شد. با رفع چالش های شناسایی شده، فضای مناسبی برای توسعه معیشت پایدار روستایی در منطقه مورد مطالعه فراهم می شود.
تحلیل تأثیرگذاری سیاست های توسعه کشاورزی بر شاخص های توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش های متعددی که روستاییان در فرایند توسعه ملی به ویژه در زمینه تأمین مواد غذایی دارند، توسعه پایدار این نواحی اهمیت زیادی دارد. هدف: این پژوهش، با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری اقدامات بخش کشاورزی در توسعه پایدار روستایی در شهرستان رودسر انجام شد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش ابتدا میزان برخورداری 195 روستای نمونه از انواع سیاست های بنیادین و حمایتی به صورت کیفی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ارزیابی شد. سپس وضعیت روستاهای نمونه براساس شاخص های توسعه پایدار بررسی گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر روستاهای دارای سکنه ی شهرستان رودسر است. مطابق با آخرین آمار جمعیتی استان گیلان در سال 1395، شهرستان رودسر دارای 395 روستای دارای سکنه است. بنابراین اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در سطح خطای 5 درصد برابر با 195 روستا خواهد بود. این اندازه نمونه براساس سهم نسبی روستاهای هر دهستان توزیع شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر شهرستان رودسر است. یافته ها: یافته ها نشان داد جامعه روستایی در شهرستان رودسر از لحاظ بعد اجتماعی نسبت به ابعاد اقتصادی و زیست محیطی با نمره میانگین 998/2 از پایداری بیشتری برخوردار است. براساس نتایج حاصل از مدلسازی رگرسیون خطی چند معیاره، در زمینه متغیر اشتغال، سیاست مکانیزاسیون کشاورزی با ضریب 456/0 بیشترین تأثیرگذاری را داشت. مکانیزاسیون کشاورزی، مدیریت منابع آب، بازاریابی و آموزش و ترویج بر اشتغال جامعه روستایی تأثیرگذار بودند. در خصوص متغیر وابسته درآمد، یکپارچه سازی اراضی روستا، مکانیزاسیون کشاورزی و قیمت گذاری محصولات کشاورزی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را داشتند. یکپارچه سازی اراضی روستایی و مدیریت منابع آب کشاورزی به ترتیب 1/41 درصد و 9/28 درصد قدرت پیش بینی متغیر وابسته تولید را داشتند. قیمت گذاری، بازاریابی و آموزش و ترویج بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیر پیوند با اقتصاد بازار داشتند. مکانیزاسیون کشاورزی تا حدود 54 درصد بر ثبات جمعیت روستایی تأثیرگذار بود. آموزش و ترویج تنها سیاست تأثیرگذار بر کیفیت محیط بود. یکپارچه سازی اراضی روستا، مدیریت منابع آب و توزیع نهاده های کشاورزی نیز بر منابع طبیعی روستا تأثیرگذار بودند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که اتخاذ سیاست های مناسب روی بهره وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی اثرات مثبت دارد. در واقع تعیین سیاست های مناسب و اثرگذار بنیادین و حمایتی در بخش کشاورزی، می تواند منجر به افزایش توان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان این بخش در تولید و مصرف محصولات کشاورزی گردد و بدین ترتیب می تواند بر بهره وری بخش کشاورزی تأثیرات مثبتی را بر جای گذارد و درنهایت توسعه پایدار اقتصادی را برای روستاها منجر خواهد شد.
A Conceptual Framework for Groundwater System Dynamics Evaluation by Combining Adaptive Cycle Theory and Social-Ecological System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
33 - 52
حوزههای تخصصی:
Purpose- The groundwater system is subject to drastic changes. Nonlinear changes in the groundwater system and management have made it difficult. There has been no study on groundwater dynamics assessment and most studies have examined the variables of salinity control, pollution, water volume and water demand. In addition to filling the study gap, the difference of the research is that it has studied the capacity and the elements of the groundwater system as indicators in the groundwater dynamics.Design/methodology/approach- In this study, using studies and literature on the groundwater Social-Ecological System (SES), a framework for evaluating groundwater SES dynamics by combining the groundwater adaptive cycle is presented. SES Groundwater consists of three subsystems: the aquifer, natural environment, and community. The elements of these three subsystems move in a four-stage adaptive cycle of exploitation, protection, release, and reorganization, in which potential change, connections, and adaptive capacity make the system dynamic.Findings - In assessing the dynamics of the groundwater system, the threshold of concern is an important concept for indicators for which capacity can not be defined or when and where the indicators change.Originality/value - The groundwater system dynamics assessment framework can be useful for proper management and timely actions to protect water and aquifer services in different areas.
واکاوی معیارها برای مکان یابی اسکان موقت برای زلزله احتمالی در منطقه ای ازیک کلانشهر؛ مطاعه موردی: منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۳۰-۱۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش اندیشی برای ضرورت های پس از سوانح امری خردمندانه و مدبرانه بوده و مطالعه و پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت پس از سوانح ازجمله زلزله در کلان شهرهایی همچون تهران موضوع اصلی این پژوهش است. شرایط و ویژگی کلان شهر نسبت به شهرهای بزرگ و نیز شهرهای کوچک متفاوت است. در یک کلان شهر هر منطقه ممکن است ویژگی متفاوت و انتخاب های متفاوتی برای مکان یابی اسکان موقت پس از سوانح داشته باشد. در این مقاله، با مروری بر معیارهای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در ایران و جهان، و نیز پیشینه تحقیقات در این حوزه درباره مکان یابی در شهرهای کوچک تر یا مناطق دیگری از کلان شهر تهران، ابتدا معیارهای نظری و تئوریک برای مکان یابی اسکان موقت به طور کلان واکاوی شده و سپس این معیارها به طور مشخص در منطقه 10 تهران ارزیابی و سنجیده شده است. هدف این پژوهش واکاوی معیارهای انتخاب مکان های مناسب برای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در کلان شهرها است که این معیارها به صورت مورد پژوهی در منطقه 10 تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش: این پژوهش با روش ترکیبی (ترکیبی از روش های کمی و کیفی انجام شد) و استنتاج نیز با روش های قیاسی و استقرایی انجام شد. روش تحلیل محتوای کیفی متون، کدگذاری (متون و گزارش ها و مصاحبه های عمیق با صاحب نظران علمی و عوامل فنی و نیز مدیران بخش تخصصی)، مقایسه تطبیقی معیارها با موردپژوهی ها موجب به دست آمدن معیارهای اولیه شده؛ پس از تحلیل معیارها، از سوی دیگر برای امکان سنجی و مکان یابی نهایی در منطقه 10 تهران علاوه روش فرایند سلسله مراتبی برای مکان یابی نهایی استفاده شد. یافته ها: تعداد 30 مکان در داخل منطقه و 3 مکان در خارج از منطقه 10 معرفی، سنجیده و به ترتیب اولویت معرفی شد. بررسی یافته ها منجر به اعلام نتایجی گردید که بر اساس آن پیشنهاد می شود برخی سیاست گذاری های علمی در حوزه تخصصی مکان یابی برای اسکان موقت پس از سوانح موردبازنگری و تغییرات ساختاری قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد الزاماً قادر به مکان یابی برای اسکان موقت در همه مناطق یک کلان شهر نخواهیم بود؛ زیرا شرایط و امکانات و ویژگی هر منطقه با یک منطقه دیگر در یک کلان شهر متفاوت باشد. ازجمله یکی از نتایج مهم این تحقیق این است که با توجه به ماهیت شهرسازی و ساختار شکل گیری تهران، بسیاری از مناطق این شهر -ازجمله منطقه 10- ظرفیت لازم جهت مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در داخل منطقه را ندارد. لذا در بخش نهایی پژوهش تغییرات پیشنهادی در حوزه های سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ارائه شده است.
تاثیر مدیریتِ محلی بر توسعه کالبدی و زیست محیطی سکونتگاههای روستائی (منطقه مورد مطالعه شهرستان شهرکرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
102 - 117
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه بیش از نیم قرن از برنامه ریزی و برنامه ریزی روستایی در ایران می گذرد، نش انه های ناپایداری از قبیل تخریب پوش ش گیاهی و کاربرد غیر اصولی منابع طبیعی، ب یکاری و عدم وجود اشتغال پایدار، ضعف بنیان های اجتماعی جه ت تعم یم مش ارکت و غی ره در فضاهای روستایی کشور مشهود است. از طرفی سالخوردگی جمعیت روستایی و زمینه بروز مشکلاتی بعدی نظیر مهاجرت و سالخوردگی جمعیت روستایی، کاهش بهره وری از امکانات و خدمات روستائی و افزایش شدید تراکم در شهرها و پیامدهای ناشی از آن خود می تواند ناشی از ضعف سیستم مدیریت در نواحی روستایی باشد. لذا با توجه به اهمیت نقش مدیران محلی در روستاها، در این مقاله سعی شده است تاثیر مدیریتِ محلی بر توسعه کالبدی و زیست محیطی سکونتگاههای روستائی در شهرستان شهرکرد مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و محدوده جغرافیایی مورد مطالعه استان چهارمحال و بختیاری در۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان انجام شده است. اطلاعات و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاریSEM و تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار نرم افزارAmos تجزیه و تحلیل شد. نتایج نیز نشان داد که با افزایش مدیریت محلی، توسعه کالبدی و زیست محیطی سکونتگاههای روستایی افزایش می یابد. لذا شناخت روند واقعی و وضعیت مشکلات موجود برسر راه مدیریت روستایی می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان این حوزه را جهت ترسیم چشم اندازی مطلوب یاری نماید و راه را برای ارایه طریق و پیشنهادهای راهبردی در این زمینه هموار سازد.
ارزیابی مدیریت بهره برداری از شبکه های آبیاری استان کرمانشاه با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
183 - 206
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مدیریت آب در توسعه روستایی، هدف از این مطالعه بررسی فرصت ها و چالش های مدیریت بهره برداری از شبکه های آبیاری استان کرمانشاه است. از بین نظام های بهره برداری موجود، شرکت های تعاونی تولید روستایی با ارزیابی عوامل مثبت و منفی و با استفاده از روش های ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) و مدل سوات (SWOT) در اولویت قرار گرفت. برای این کار طی سال های 1394 تا 1401 از ذی نفعان هر روستا در استان کرمانشاه خواسته شد که افرادی را به عنوان نماینده کل ذی نفعان به تسهیلگران اجتماعی پروژه معرفی نمایند. در بررسی های میدانی و مصاحبه های انجام شده با معتمدین انتخابی مهم ترین موارد مؤثر در شبکه های آبیاری تحت پوشش این پژوهش شناسایی شد. بر اساس مدل SWOT پنج راهبرد اساسی تعریف و با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی QSPM راهبردهای مختلف اولویت بندی شد. نتایج پژوهش نشان داد مهم ترین نقاط قوت ایجاد این شبکه ها بدون تحمیل هزینه بر کشاورزان، تبدیل اراضی دیم به آبی و افزایش ارزش افزوده زمین های کشاورزی است. علاوه بر این، مهم ترین نقاط ضعف عدم اعتماد کشاورزان به انجام پروژه های دولتی، عدم آموزش و برنامه های ترویجی به کشاورزان برای بهره برداری از سیستم های نوین آبیاری و عدم اقدام مناسب برای شبکه های آبیاری احداثی در استان کرمانشاه در راستای واگذاری مدیریت دولتی شبکه های توزیع آب به بخش خصوصی است. مهم ترین فرصت، ایجاد صنایع وابسته و توسعه اقتصاد کشاورزی است. علاوه بر این، مهم ترین تهدیدها شامل عدم رعایت الگوی کشت و تحویل حجمی آب از سوی شرکت های تابعه وزارت نیرو است. نتایج کلی نشان داد با ایجاد تشکل های بهره برداری در قالب شرکت های تعاونی تولید روستایی تفویض اختیار لازم می تواند ضمن تعدیل نقاط ضعف و تقویت سازوکار بهره برداری از شبکه های آبیاری منجر به توسعه تولید روستایی و بهبود اقتصاد منطقه ای شود.
بررسی اثرهای اقتصادی گردشگری کشاورزی بر توسعه کارآفرینی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستای فهرج یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
245 - 265
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی به عنوان یکی از بخش های مکمل و نوظهور در صنعت گردشگری، نقش مهمی در تنوع بخشی به اقتصاد مناطق روستایی ایفا می کند و فرصت های شغلی جدیدی را برای روستاییان فراهم می آورد. از طرفی با توجه به پتانسیل بالای روستای فهرج یزد به طور خاص متقاضی بررسی جدی تری در این زمینه است. این تحقیق در راستای بررسی اثرهای اقتصادی گسترش گردشگری کشاورزی بر توسعه کارآفرینی به ارزیابی تأثیر گردشگری کشاورزی بر تقویت کارآفرینی و بهبود معیشت خانوارهای روستایی پرداخته است. نوع پژوهش تحلیلی - توصیفی است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و مصاحبه استفاده شده است. نمونه اول هفت نفر از خبرگان اساتید رشته مدیریت گردشگری و کارآفرینان گردشگری هستند که به صورت غیر تصادفی و هدفمند به منظور تأیید نهایی عوامل پژوهش انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نمونه دوم، شامل 14 نفر از کارآفرینان گردشگری و مدیران کسب و کارهای گردشگری روستایی بودند که به شیوه هدفمند و غیر تصادفی برای مشارکت در ساخت مدل انتخاب شدند. داده های تحقیق با کمک روش نگاشت شناختی فازی تحلیل شد و مدل پژوهش از طریق تحلیل شبکه های اجتماعی طراحی شد. نتایج مطالعه نشان داد که عوامل اقتصادی متعددی در توسعه کارآفرینی تأثیرگذارند که در پژوهش حاضر 15 مورد از این عوامل شناسایی شد. نتایج نهایی حاکی از آن است که عوامل «افزایش انگیزه فعالیت های نوآورانه و کارآفرینانه»، «رونق فعالیت های صنفی و شغلی در روستا» و «افزایش درآمد سرانه و بهبود وضعیت معیشتی خانوارهای روستایی» به ترتیب بیشترین اهمیت و مرکزیت را دارند. نتایج تحلیلی سناریوها هم نشان داد که این سه عامل نقش پیشران در پویایی سایر عوامل دارند و بی توجهی نسبت به هریک از آن ها روند کلی توسعه کارآفرینی بر مبنای گردشگری کشاورزی این روستا را مختل می نماید.
نقش توسعه در تغییر مناسبات اجتماعی، مطالعه موردی: روستاهای حاشیه سد کارون 3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه به مثابه تغییر اجتماعی برنامه ریزی شده ازجمله برداشت هایی است که الگوی برخی کشورها ازجمله ایران قرار دارد. در این تحقیق به بررسی تغییرات ناشی از احداث سدسازی به عنوان یکی از طرح های توسعه ای پرداخته شد. با ساخت سد کارون 3، تمام یا بخش زیادی از 70 روستای حاشیه سد زیر آب رفت و ساکنان آن ها مجبور به جابجایی ناخواسته شدند. مقصد تعداد زیادی از این مهاجران، شهرستان ایذه و روستاهای اطراف آن بود. این پژوهش به بررسی تغییرات ایجادشده در زندگی روستائیان حاشیه سد کارون 3 پرداخت. رویکرد انجام تحقیق کیفی و روش مورداستفاده پدیدارشناسی بود. نمونه تحقیق 35 نفر و داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل مضمون، تم های تحقیق استخراج گردید. یافته های تحقیق نشان داد پس از جابجایی روستائیان، همه اشکال مناسبات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قبلی دستخوش تغییر اساسی شدند. شکل گیری روابط مبتنی بر پول؛ شکل جدید همسایگی؛ بهبود اوضاع زندگی زنان و جوانان؛ تغییر الگوی اشتغال و حضور پررنگ بروکراسی و قدرت در زندگی، و سست شدن پایه های پدرسالاری ازجمله تغییرات به وجود آمده در زندگی این اجتماعات بود. همچنین یافته ها نشان داد ضعف یا نبود حمایت نهادی بلندمدت منجر به گسیختگی مکانی، زوال میراث معنوی و حاشیه ای شدن اجتماعی ساکنان این روستاها شد. در خصوص جبران برخی آثار منفی، اقدامات جبرانی نهادی برای گروه های تحت تأثیر پیشنهاد شد.
تأثیر توسعه اکوتوریسم بر توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
183 - 201
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده می شود، بحث توانمندسازی آن ها در سال های اخیر اهمیت خاصی یافته است که در این زمینه نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد، لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توسعه اکوتوریسم بر توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت غربی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را زنان روستایی بخش الموت غربی قزوین تشکیل دادند که با توجه به پراکندگی روستاها و تعداد زیاد آن ها، 9 روستا (از هر دهستان 3 روستای هدف گردشگری) به عنوان روستای نمونه انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 283 نفر به دست آمد که به 290 نفر ارتقاء داده شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های آماری هم چون T تک نمونه ای، پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون ناپارامتری دوجمله ای در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی زنان روستاهای منطقه الموت غربی با میانگین 47/3، توانمندسازی اجتماعی با میانگین 42/3 و توانمندسازی زیست محیطی با میانگین 32/3 تأثیر داشته ولی اثرات آن در توانمندسازی روانی زنان روستایی با میانگین 18/3 کمتر می باشد. همچنین زنان روستاهای جوینک، پررود و سفیدآب بیشترین و زنان روستاهای بلکان، کامان و دستجرد سفلی کم ترین تأثیرپذیری را از توسعه اکوتوریسم در منطقه داشته اند. بنابراین با توجه به تأثیر توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی زنان روستایی، ارائه آموزش های اکوتوریستی و گردشگری به صورت دوره ای به آن ها، هم نسل جدید را دعوت به تلاش خواهد کرد و هم نیازهای اکوتوریست ها برای جامعه محلی بهتر شناسایی می شود.
شناسایی مدل مفهومی امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در جامعه روستایی استان خوزستان: یک رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش ها و ضعف های متعدد درزمینه امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان، شناسایی ابعاد موضوع ضرورت یافته است. با توجه به اینکه مبحث امنیت غذایی و اقتصاد مقاومتی پدیده های تک وجهی نبوده و صرفاً از طریق روش های کمی نمی توان به تحلیل و کنکاش عمیق آن ها پرداخت، ضرورت مطالعه کیفی و تحلیل عمقی آن از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق به منظور شناسایی معیارها و زیر معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی از روش های کیفی تحلیل محتوا، مصاحبه نیمه ساختاریافته، گروه متمرکز و روش طوفان اندیشه استفاده شد. نقطه نظرهای مصاحبه شوندگان از طریق کدگذاری نظام مند، استخراج شد و مؤلفه ها و الگوی پیش فرض تعیین شد. در گام نخست با استفاده از روش بررسی منابع و سوابق تحقیق و تحلیل محتوا 12 معیار و 65 زیر معیار شناسایی شد. سپس با مصاحبه با کارشناسان و بهره گیری از روش گروه متمرکز و جلسه های طوفان اندیشه با 35 نفر از خبرگان، 7 معیار و 35 زیر معیار استخراج شد که خبرگان با درصد 70 و بالاتر بر آن ها اجماع نظر داشتند. این معیارها و زیر معیارها به عنوان معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان شناسایی شدند. پیشنهاد می شود برنامه ریزان بخش کشاورزی این ابعاد را برای تحقق امنیت غذایی با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان مورد توجه قرار دهند.
Analysis of the Impact of Smart Tourism on the Sustainable Development of Rural Businesses in Tafresh County, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
83 - 99
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism is considered a potential solution for rural communities to overcome economic challenges; in this context, smart tourism can be viewed as a logical advancement from traditional tourism, providing a balanced approach to revitalizing rural settlements and creating new economic opportunities for farmers and local communities. Accordingly, given that smart tourism can play a significant role in the sustainable development of businesses and the overall economy of villages, the aim of this research is to analyse the impact of smart tourism on the sustainable development of rural businesses in the Tafresh County.Design/methodology/approach- Therefore, this study is applied and employs a descriptive-analytical method, and from a paradigm perspective, it is classified as quantitative research. The required information was collected through both documentary-library and field methods. The statistical population of the study includes 28 villages in Tafresh County. In the field method, a researcher-made questionnaire was used. For data analysis, exploratory factor analysis, one-sample T-test, and the MARCOS multi-criteria decision-making model were utilized.Findings - The results from the exploratory factor analysis indicated that among the five identified factors, social and infrastructural factors in smart tourism have the greatest impact on the sustainable development of rural businesses. The results from the MARCOS decision-making model also showed that the villages of Kookan, Khank, and Naqousan are in a more favorable position regarding the indicators of smart tourism in the sustainable development of rural businesses.
Cross-Cultural Differences in Rural Landscape Assessment: Iran and Sweden(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
87 - 106
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study explores cross-cultural differences in the assessment of rural landscapes among landscape architecture experts in Iran and Sweden. The research focuses on three key indicators of landscape aesthetics: diversity, naturalness, and sense of place, aiming to understand how cultural background influences the perception and valuation of these elements in rural environments. Design/methodology/approach- A quantitative survey approach was employed using a structured questionnaire based on a 7-point Likert scale. The sample included 31 landscape architecture experts—18 from Iran and 13 from Sweden—who were selected purposively and responded via email. To analyze the data, non-parametric statistical methods were used, including the Kolmogorov–Smirnov test for normality and the Mann–Whitney U test for comparing group differences. Findings-The results revealed that both groups valued vegetation diversity similarly, indicating a shared professional appreciation for diverse plant types. However, a significant divergence was noted in perceptions of naturalness: Iranian experts tended to associate cultivated and managed vegetation with higher natural value, while Swedish experts favored more untouched, wild natural elements. Regarding the sense of place, particularly the activity subcomponent, Iranian experts gave more weight to cultural infrastructure and traditional or religious events, reflecting the socio-cultural importance of communal and ritual activities in Iran. Practical Implications- These findings can guide rural landscape planning and design processes that are sensitive to cultural context, providing a basis for cross-cultural assessment tools tailored to differing aesthetic values. Originality/Value- The study contributes to the underexplored area of non-Western landscape perception research, offering fresh insights into how cultural frameworks shape aesthetic evaluations across distinct environmental and social settings.
بررسی توانمندی گردشگری روستایی بخش رستاق شهرستان داراب بر اساس مدل Topsis(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
13 - 28
حوزههای تخصصی:
پتانسیل های گردشگری از سرمایه های منحصر به فرد هر کشور و منطقه به شمار می رود که شناسایی، طبقه بندی و برنامه ریزی آن جهت توسعه گردشگری دارای اهمیت بالایی است و همچنین به دلیل اینکه در دهه های گذشته به ویژه از دهه 1990 به دلیل رکود کشاورزی و مشکلات فراروی جوامع روستایی، همواره متخصصان و برنامه ریزان بر اهمیت توسعه گردشگری روستایی تأکید کرده اند. هدف از این پژوهش بررسی توانمندی گردشگری روستایی بخش رستاق شهرستان داراب می باشد در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است که ابتدا به جمع آوری آمار و اطلاعات و مطالعات انجام شده در سطح منطقه (شامل: پارامترهای اقلیمی، ژئومورفولوژی، زمین شناسی، هیدروژئولوژی، انسانی و محیطی) و تهیه نقشه های مورد نیاز از جمله: دما، بارندگی، ساعات، فرسایش، شیب، زمین شناسی، گسلها، آبهای زیرزمینی، آبهای سطحی، کاربری اراضی، خطوط ارتباطی، مناطق حفاظت شده، مراکز جمعیتی، با استفاده از GIS صورت می گیرد و با توجه به اطلاعات به دست آمده به بررسی جاذبه ها، امکانات، خدمات و وضعیت گردشگری در منطقه پرداخته و سپس با استفاده از مدل TOPSIS به رتبه بندی و سطح بندی پتانسیل های گردشکری بخش رستاق از نظر پاسخ دهنده گاه صورت گرفته است. با توجه به نتایج تحقیق روستای لایزنگان با رتبه تاپسیس 612/. به عنوان روستای نمونه گردشگری بخش رستاق انتخاب شد.
Rethinking Rural Development: Analyzing Paradigmatic Intersections in Iran's Spatial Planning Projects(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
19 - 38
حوزههای تخصصی:
Purpose- The ongoing research endeavors to identify and critically analyze the paradigmatic rural development model embedded within Iran's spatial planning frameworks. As innovative philosophical perspectives in rural development emerge, the necessity of examining and understanding the foundational principles guiding these initiatives has become increasingly vital. This importance is recognized from a theoretical perspective and in practical efficiency and effectiveness, particularly relevant for geographers engaged in spatial analysis. Design/methodology/approach- The research aims to contribute valuable insights to enhance rural development strategies and inform effective spatial planning in Iran by exploring these dimensions. The research strategy uses a mixed-methods approach, allowing for the selection of various methods that are aligned with the overall research objectives. Initially, the qualitative content analysis method was employed. Data collection utilized several tools, including observation, document analysis, and questionnaires. A non-probability sampling technique was applied, and one document was selected from each of the nine study areas. Researchers needed to consider multiple criteria during judgmental sampling, such as clustering levels, time units, geographic units, and the number of document samples, alongside consultations with academic experts. The document analysis, grounded in qualitative content analysis, aimed to objectify findings. Findings- The research revealed that critical characteristics of the paradigmatic model for rural development in the provincial SSP include "objective ontology," "positivism epistemology," "Separate praxis," and "ethics." The findings indicate that the degree of alignment between the selected SPP and the paradigmatic model of retrogressive rural development is rated at 3.73. This score suggests that the retrogressive perspective remains dominant despite advancements in "ideological" and "institutional" reforms. Originality/value- Consequently, the characteristics associated with the paradigmatic elements of rural development have regressed within the SPP framework.
طراحی الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی گردشگری پایدار روستایی با تأکید بر نقش جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری سبز (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 192
حوزههای تخصصی:
واحدهای کارآفرین در حوزه گردشگری روستایی به دلیل نداشتن جهت گیری مناسب و استفاده نامطلوب از سرمایه های فکری در حفظ قابلیت های خود در کسب مزیت رقابتی و مقابله با رقبا، با مشکلاتی مواجهند. عوامل متعددی بر دستیابی واحدهای کارآفرین گردشگری به مزیت رقابتی تأثیرگذار است که از مهمترین این عوامل می توان به شناخت نیاز بازار گردشگری و خواسته های گردشگران و پاسخگویی مناسب و به موقع به این نیازها و خواسته ها با توجه به منابع موجود اشاره کرد. بر این اساس سرمایه های نامشهود جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری در این زمینه بسیار کاربردی هستند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو و تبیین نقش پیشایند جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری بر کارآفرینی گردشگری پایدار روستایی در روستاهای شهرستان شاهرود انجام گرفته است. روش پژوهش، ماهیت اکتشافی دارد و ازنظر هدف، بنیادین است. جامعه آماری مورد مطالعه، 15 نفر از خبرگان و فعالین حوزه کارآفرینی گردشگری روستایی در شهرستان شاهرود است. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تئوری داده بنیاد و برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق استفاده شد. یافته های تحقیق عبارت است از شناسایی ابعاد آینده گرایی، بازارگرایی، هزینه گرایی، یادگیری گرایی، رسمیت گرایی، برندگرایی، نوآوری گرایی، کارآفرینی گرایی و در نهایت سلطه گرایی. براساس یافته های پژوهش، مقوله آینده گرایی درزمینه شرایط علی، مقوله بازارگرایی، درزمینه پدیده اصلی و مقوله هزینه گرایی و یادگیری گرایی در رابطه با شرایط مداخله گر شناسایی شد. مقوله رسمیت گرایی در بخش بستر حاکم و مقوله های برندگرایی، نوآوری گرایی و کارآفرینی گرایی در رابطه با راهبرد اصلی شناسایی شدند. لازم به ذکر است که سلطه گرایی در بازار، پیامد اصلی این الگو بود.
پژوهش در اقامتگاه های بوم گردی ایران؛ تحلیلی مبتنی بر قیف پارادایم و مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۸۲-۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف: باوجود رشد تعداد اقامتگاه های بوم گردی و پژوهش های منتشرشده، تاکنون مطالعه ای به واکاوی، طبقه بندی و درنهایت پویایی تغییرات دانش علمی ارائه شده در این زمینه برای روشن نمودن مسیر آتی پژوهش ها نپرداخته است. ازاین رو، این مطالعه به بررسی ماهیت تلاش های پژوهشی در زمینه اقامتگاه های بوم گردی از نگاه پارادایم علمی پرداخته تا ضمن تعیین رایج ترین روش های علمی استفاده شده برای پژوهش در این حیطه، مشخص نماید کدام دانش علمی بیشترین سهم از مطالعات مرتبط را دارد. روش پژوهش: پژوهش حاضر اقدام به تحلیل و ارزیابی دانش منتشرشده در ایران با تلفیق مرور سیستماتیک و قیف پارادایم نموده است. برای جستجو و یافتن مقالات مرتبط مهم ترین پایگاه های نمایه کننده مقالات علمی شامل نورمگز، مگیران، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی و Google Scholar انتخاب شدند. یافته ها: 74 مقاله در نشریات علمی کشور در رابطه با اقامتگاه های بوم گردی منتشر شده اند. چهار زمینه جغرافیا، گردشگری، معماری و مدیریت زمینه های غالب در ادبیات علمی بوم گردی های هستند. نتایج حاکی از قرار داشتن اکثر مطالعات در سطح اول و دوم قیف پارادایم است؛ این بدان معنا است ادبیات تحقیق موجود بیشتر شامل مشاهدات تجربی و توصیفی است. مقالات در 15 گروه موضوعی شامل معماری، توسعه پایدار، مشتری مداری، مدیریت کیفیت، توانمندسازی، توسعه کسب وکار، مدیریت بحران، کارآفرینی، توسعه گردشگری، توسعه فرهنگی-اجتماعی، مدیریت کسب وکار، بازاریابی، توسعه روستایی، برنامه ریزی فضایی و مسئولیت پذیری اجتماعی طبقه بندی شدند. دراین بین بیشترین سهم متعلق به توسعه پایدار و توسعه کسب وکار است. نتیجه گیری: علی رغم رشد مطالعات در حوزه بوم گردی، خلأهایی در زمینه های نظیر توسعه پایدار روستایی، کارآفرینی و بازاریابی مشاهده می شود. مطالعات آتی با بهره گیری از رویکردهای نظری و بررسی تطبیقی تأثیر عوامل مختلف بر بوم گردی ها، می توانند به توسعه دانش در این حوزه کمک شایانی نمایند. علاوه بر این، نتایج حاکی از ضرورت توجه به مباحث روز همچون فناوری های هوشمند و شبکه های اجتماعی آنلاین با کاربرد رویکردهای مختلف همچون تحلیل شبکه و تحلیل های مبتنی بر کلان داده موجود در دنیای مجازی در رابطه با اقامتگاه های بوم گردی است.
واکاوی و تحلیل زیرساخت های هوشمندسازی شهری با استفاده از رویکرد آزمایشگاه زنده شهری؛ مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۱۰۲-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف: مفهوم شهر هوشمند مبتنی بر یکپارچه سازی، نوآوری و زیرساخت های فناورانه و دیجیتال، به منظور هوشمندتر کردن شهر و استفاده کارآمدتر از منابع موجود مطرح شده است. این مفهوم به واسطه گسترش پژوهش های مبتنی بر رویکرد آزمایشگاه های زنده شهری در قالب بهره برداری از واقعیت مجازی و استفاده از کلان داده ها و سایر موارد وابسته به فناوری، نویدبخش ورود شهرهای هوشمند به مرحله نوینی از برنامه ریزی شهری با تمرکز بر هوش جمعی و شهروند هوشمند بوده و فناوری تنها ابزاری برای بهره وری از این سرمایه در شهرها است. بدین ترتیب، شهرسازی هوشمند مبتنی بر آزمایشگاه زنده، عمدتا مبتکر و مشارکت محور است، شهروندان و به طور کل ذی نفعان شهری نه تنها به عنوان منابع اطلاعات عمل می کنند، بلکه به عنوان آزمونگر، توسعه دهنده و طراح نوآوری بر پایه عدالت با دیگران در آزمایشگاه های زنده عمل می کنند. روش تحقیق: در مقاله حاضر، از نوع ساختاری-تفسیری است. گردآوری داده ها به صورت مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای است. جامعه آماری تحقیق در قالب پنل نخبگان شامل 30 نفر متخصصین برنامه ریزی شهری است، که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد با کمک نرم افزار مکس کیودا و مدل معادلات ساختاری با استفاده از تکنیک حداقل مجذور مربع با کمک نرم افزار SmartPLS.3 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد، برنامه ریزی شهری هوشمند، به واسطه 6 مؤلفه «عدالت اجتماعی؛ بهره وری؛ زیرساختی؛ زیست محیطی؛ فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ کیفیت زندگی» قابل بررسی است. در این میان بر اساس مدل معادلات ساختاری، هوشمندسازی شهر زنجان، بیشتر متأثر از سازه بهره وری با ضریب بتای استاندارد 85/4 و سازه زیرساختی با ضریب بتای استاندارد 83/4 است. همچنین بر اساس تحلیل مسیر، بیشترین ضریب تأثیرگذاری در هوشمندسازی مربوط به شاخص عدالت اجتماعی با ضریب مسیر 341/0 و کمترین تأثیرگذاری نیز مربوط به شاخص فناوری اطلاعات با ضریب 130/0 است. نتیجه گیری: درنتیجه، هوشمندسازی شهر زنجان نیازمند دستیابی به یک مکانیسم منسجم در زمینه تقویت زیرساخت های فناوری اطلاعات و افزایش بهره وری زیرساخت های موجود است.