فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
610 - 633
حوزههای تخصصی:
به کارگیری تفکر تاب آوری معیشتی در تحقیقات مقاصد گردشگری روستایی دیدگاه جدیدی در مورد گردشگری پایدار است و به تدریج به یک موضوع تحقیقاتی محبوب تبدیل شده است. علی رغم انجام مطالعاتی در حوزه تاب آوری معیشتی مقاصد گردشگری روستایی، بررسی و تحلیلی جامع از کل این زمینه محدود بوده و نقشه دانش جامعی که مبین گستره و تمرکز این مطالعات باشد، صورت نگرفته است. لذا هدف مطالعه حاضر تحلیل نقشه دانش تاب آوری معیشتی مقاصد گردشگری روستایی، بر اساس مرور 886 سند مشتمل بر کتاب، مقاله و غیره؛ همچنین تحلیل نقشه در این حوزه موضوعی در پژوهش های مرتبط با ایران بر اساس مرور 15 سند از نوع مقاله برگرفته از پایگاه داده اسکوپوس (Scopus) است. با جستجوی کلیدواژه «تاب آوری معیشتی مقاصد گردشگری روستایی» از سال 2003 تا ژوئیه 2023 و سپس با اضافه کردن واژه ایران این جستجو از سال 2016 تا ژوئیه 2023 برای پژوهش های مرتبط با ایران، انجام گرفت تا با تجزیه وتحلیل علم سنجی به هم استنادی مطالعات پیشین، هم نویسندگی و هم رخدادی واژگان کلیدی در نرم افزار VOSviewer پرداخته شود. یافته ها نشان داد نویسندگانی چون یلینگ، ینگ و جی در سطح جهانی و آزادی و سواری در ارتباط با ایران بالاترین انتشار اسناد علمی را داشته اند. تجزیه وتحلیل هم رخدادی واژگان، در سطح جهانی و همچنین در ارتباط با ایران، برای هرکدام چهار خوشه پژوهشی در مطالعات تاب آوری معیشتی مقاصد گردشگری روستایی را آشکار ساخت که واژگان کلیدی هسته شامل گردشگری، تاب آوری، معیشت، مقصد گردشگری، پایداری، توسعه گردشگری، اکوتوریسم، توسعه پایدار است. این مطالعه جامع و سیستماتیک مرجع ارزشمندی برای تحقیقات آتی است.
تبیین الگوها و رتبه بندی پایداری مسکن بومی (مورد مطالعه: روستای رویین خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
656 - 679
حوزههای تخصصی:
بی توجهی به ارزش های الگوهای مسکن بومی در ساخت وسازهای معاصر روستایی از یک سو و تهدید فرسودگی و تخریب مسکن بومی در بافت های تاریخی، ضرورت توجه به شناخت و تحلیل الگوهای معماری و معیارهای پایداری خانه های بومی را آشکار می سازد. پژوهش حاضر در روستای رویین اسفراین در خراسان شمالی انجام یافته است. باوجود بافت و همچنین، گونه های ارزشمند معماری روستایی، تاکنون الگوهای معماری خانه های بومی باارزش روستای رویین استخراج و تحلیل نشده اند. لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی الگوهای مسکن بومی روستای رویین شهرستان اسفراین و تحلیل و رتبه بندی آن ها بر مبنای پایداری است. شناسایی الگوهای معماری در دو مرحله صورت پذیرفت. ابتدا، خصوصیات معماری خانه های بومی رویین در سه مقیاس کلان، میانی و خرد مقایسه و جزء الگوهای معماری استخراج شدند. سپس بر مبنای جزء الگوها، هفت الگوی نهایی معماری مسکن شناسایی گردید. پس ازآن، الگوهای نهایی بر مبنای پایداری مسکن بومی روستایی شامل مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) رتبه بندی گردیدند. با توجه به یافته ها، مهم ترین وجوه تمایز الگوها به ترتیب در نورگیری فضاهای زیستی، تعداد و اندازه نسبی حیاط در طبقه همکف، جهت گیری بنا، فرم توده در طبقه اول و چیدمان آن اطراف حیاط بود. همچنین الگوی دو با فراوانی 22 درصد با نورگیری اصلی فضاهای زیستی و ایوان از جنوب غرب و فرم L در طبقه اول به عنوان پایدارترین الگو شناسایی گردید. درنهایت، راهبردهای طراحی مسکن معاصر روستای رویین ارائه شده است.
ارزیابی اثرات شکلگیری خوشه های صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای توسعه اقتصاد روستایی توسعه خوشه های صنعتی مبتنی بر صنایع کشاورزی است که زمینه ساز تحقق توسعه پایدار روستایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات شکل گیری خوشه های صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی در شهرستان طارم است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. قلمرو مکانی پژوهش شهرستان طارم در استان زنجان است که براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای ۴۶۶۴۱ نفر جمعیت بوده که ۳۹۹۲۷ نفر آنها (85.6%) در روستاها زندگی می کنند. جامعه آماری شامل 196 نفر از مدیران روستایی (دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی)، خبرگان و آگاهان محلی، صاحبان صنایع و بنگاه های اقتصادی خرد، افراد شاغل در صنایع روستایی و شهری، کارشناسان و مسئولان ادارات و سازمان هایی که با مناطق روستایی ارتباط تنگاتنگی دارند، بوده است. برای شناسایی نمونه ها از روش کیفی هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج نشان می دهد بین شکل گیری خوشه های صنعتی با شاخص اشتغال با ارزش 545/0، درآمد با ارزش 690/0، افزایش سرمایه گذاری با ارزش 405/0، افزایش تولید با ارزش 620/0 و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباط با ارزش 749/0 در سطح آلفای 001/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، شکل گیری خوشه های صنعتی در شهرستان طارم بیشترین تأثیر را بر افزایش تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان با مقدار کلی 706/0 و افزایش اشتغال در زمینه های مختلف برای جوانان روستایی و در نتیجه کاهش مهاجرت های روستا- شهری در پی خواهد داشت. با توجه به تمرکز عمده تولید محصول زیتون، این منطقه می تواند قطب خوشه های صنعتی- کشاورزی مبتنی بر زیتون قرار گیرد و بنابراین پیشنهاد می شود برنامه ریزی و سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساخت های لازم در این زمینه انجام گرفته گیرد.
تعیین کننده های رضایتمندی و وفاداری گردشگران روستایی نسبت به اقامتگاه های بوم گردی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
167 - 192
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری گردشگران روستایی نسبت به اقامتگاه های بوم گردی استان گیلان پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود که به روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه گردشگران اقامتگاه های بوم گردی استان گیلان در سال 1399 بود. تعداد 315 گردشگر پرسشنامه های تحقیق را تکمیل کردند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین مربوطه تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بین 72/0 تا 89/0 تعیین شد. با توجه به نتایج، رضایت و وفاداری گردشگران نسبت به اقامتگاه های بوم گردی در سطح خوب ارزیابی شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای کیفیت، انتظارات گردشگران و ارزش درک شده با متغیر وابسته رضایت رابطه مثبت و معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. همچنین، بین متغیر رضایت گردشگران و کاهش شکایت با متغیر وابسته وفاداری رابطه مثبت و معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل مسیر، متغیر کیفیت از خدمات دارای بیشترین اثر علی کل بر روی رضایتمندی و متغیر کاهش شکایت بیشترین اثر مستقیم و اثر علی کل بر وفاداری گردشگران بود. پیشنهاد می شود در قالب سیستم ارزیابی عملکرد، کیفیت خدمات اقامتگاه های بوم گردی در راستای تحقق رضایت و وفاداری گردشگران به طور مداوم مورد ارزیابی قرار گیرد.
واکاوی نقش دل بستگی به مکان بر افزایش حس رضایتمندی ساکنین جهت ارتقای منظر روستایی؛ مطالعه موردی: ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روزافزون صنعت و گسترش شهرنشینی، موجب مهاجرت روستائیان به شهرها و از بین رفتن رضایتمندی و دل بستگی آنان به روستاها و سکونتگاهشان شده که نتیجه آن، از بین رفتن تدریجی ارزش های هویتی و اصالت محیط روستاهای ایران است. شناخت ماهیت محیط و منظر، ساختار آن ها و نیز درک چگونگی تأثیرگذاری سایر عوامل بر حفظ بقای مناظر روستایی، ازجمله اهداف مهم برنامه ریزی و طراحی محیطی محسوب می شوند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دل بستگی مکان بر حس رضایتمندی ساکنین جهت ارتقای منظر روستایی است. روش تحقیق این پژوهش کمّی - پیمایشی بوده و جامعه آماری 203 نفر از ساکنین شهر ماسوله هستند که به شیوه در دسترس نمونه گیری گردیده اند. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته و به منظور ارزیابی آثار بین متغیرهای دل بستگی (کالبدی، اجتماعی، فردی و مکانی)، رضایتمندی (اجتماعی، عملکردی و بافت) و منظر روستایی (مورفولوژی، عناصر اقلیمی و عوامل انسانی)، از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با کمک نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که از دیدگاه ساکنین، دل بستگی به مکان منجر به افزایش رضایتمندی و درنتیجه ارتقای منظر روستایی در ماسوله می گردد. در این خصوص، بیشترین تأثیر دل بستگی بر رضایتمندی ساکنین ناشی از بعد مکانی دل بستگی (799/0=β) و کمترین تأثیر مربوط به بعد کالبدی دل بستگی (269/0=β) است. در رابطه با دل بستگی بر منظر روستایی بیشترین تأثیر ناشی از بعد مکانی دل بستگی (751/0=β) و کمترین تأثیر ناشی از بعد اجتماعی دل بستگی (280/0=β) است. همچنین، بیشترین تأثیر رضایتمندی بر منظر روستایی ناشی از بعد عملکردی رضایتمندی (430/0=β) و کمترین تأثیر ناشی از بعد اجتماعی رضایتمندی (206/0=β) بوده است. نتیجه پژوهش حاضر می تواند با بررسی نیازهای روان شناختی ساکنین، راهکاری در جهت ارتقای ارزش مناظر روستایی باشد.
تحلیل عوامل بازدارنده وپیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی مطالعه موردی:دهستان سردابه بخش مرکزی اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
52 - 66
حوزههای تخصصی:
نیل به اهداف توسعه بدون توجه به نقش زنان امری غیرممکن است و زنان روستایی به منزله یکی از کنشگران اصلی در رسیدن به اهداف هزاره، ایفاگر نقش کلیدی هستند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل بازدارنده و پیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی در دهستان سردابه انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و روش بکار رفته در آن، روش ترکیبی با رویکرد متوالی اکتشافی است که از دو رویکرد کیفی و کمی استفاده شده است. در فاز اول، با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوای کیفی، داده های گردآوری شده از طریق بررسی منابع موجود و مصاحبه ها، مفاهیم کلیدی از متن یادداشت ها و مصاحبه ها استخراج و طی انجام کدگذاری باز 18 عامل بازدارنده و 17 عامل پیش برنده در قالب سه گروه اصلی عوامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و سیاسی شناسایی شدند. سپس در فاز کمی، با استفاده از روش پیمایش؛ شاخص های استخراج شده مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. تکنیک لازم برای به دست آوردن داده های موردنیاز کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش حاضر، جمعیت زنان 11 روستای دهستان سردابه در بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت 3179 است که برای معین کردن حجم نمونه نیز از فرمول کوکران استفاده گردیده که مطابق این فرمول تعداد نمونه آماری برابر 345 کسب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel بهره گرفته شد. رتبه بندی بر اساس بار عاملی استاندارد شده نشان داد به ترتیب عامل اجتماعی- فرهنگی با ضریب اثر 95/0، عامل سیاسی با ضریب اثر 92/0 و اقتصادی با ضریب اثر 89/0 مهم ترین عوامل بازدارنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب می شوند. از نظر عوامل پیش برنده نیز عامل سیاسی با ضریب اثر 94/0 مهم ترین عامل پیش برنده در توسعه مشارکت زنان روستایی می باشد. عامل اجتماعی فرهنگی با ضریب اثر 90/0 دومین گروه و بعد از آن عوامل اقتصادی با ضریب اثر 86/0به عنوان عوامل پیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب می شوند.
تحلیل بهره وری اقتصادی و بهبود عملکرد تولید ذرت در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیه یافته های تحقیقاتی در قالب برنامه های آموزشی و ترویجی به بهره برداران روستایی به منظور ارتقاء سطح دانش کشاورزان، نقش مهمی در بهبود بهره وری و توسعه روستایی ایفاء می کند. در همین راستا، این مطالعه به منظور ارزیابی زراعی، سودآوری و بهره وری اقتصادی نهاده ها در تولید دانه و علوفه ذرت تحت مدیریت های مختلف کارشناسی و بهره بردار در روستای توللی از توابع دهستان الهیارخانی در شهرستان کرمانشاه در سال 1400 انجام شد. در این پژوهش، 10 هکتار مزرعه در مزارع بهره بردار مشخص گردید به طوری که پنج هکتار آن با استفاده از برنامه های فنی و توصیه تحقیقاتی و پنج هکتار دیگر براساس مدیریت مرسوم توسط بهره بردار انجام گردید. در بخش زراعی، صفات کمی و کیفی محصول تحت مدیریت های مختلف مشخص و سطح معنی داری آنها با استفاده از آزمون t تعیین شد. ارزیابی اقتصادی با استفاده از شاخص های سودآوری و سنجش بهره وری نهاده های آب و بذر با استفاده از شاخص های بهره وری فیزیکی و اقتصادی انجام گردید. طبق نتایج، تحت توصیه تحقیقاتی نسبت به مدیریت مرسوم، عملکرد دانه و علوفه ذرت در مزرعه زارع به ترتیب 8/13 و 4/16 درصد افزایش، هزینه تمام شده هر کیلو دانه و علوفه ذرت به ترتیب 3/22 و 26 درصد کاهش، نسبت فایده به هزینه تولید دانه و علوفه ذرت به ترتیب 6/28 و 6/34 درصد افزایش، بهره وری اقتصادی هر مترمکعب آب و هر کیلوگرم بذر در مزرعه زارع برای دانه ذرت به ترتیب 8/13 و 7/45 درصد و برای علوفه ذرت به ترتیب 4/16 و 6/38 درصد افزایش نشان داد. بنابراین با اعمال توصیه های تحقیقاتی علاوه بر بهبود سودآوری و بهره وری در تولید ذرت، امکان کاهش خلاء عملکرد در مزرعه زارع نیز فراهم خواهد شد.
ارائه مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال در صندوق بیمه کشاورزی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
197 - 226
حوزههای تخصصی:
صندوق بیمه کشاورزی در مدیریت ریسک بخش کشاورزی کشور نقش راهبردی و اساسی دارد. اگرچه مدیریت و انتقال بخش مهمی از ریسک های کشاورزی در حال حاضر توسط این صندوق انجام می شود اما ساختار و حیطه اختیارات این مجموعه تناسبی با نیازهای امروز کشور در حوزه کشاورزی ندارد و سطح نارضایتی در بیمه گذاران و کلیه لایه های ذی نفعان این سازمان بالا است. بررسی های مقدماتی نشان می دهد نظام فعلی بیمه های کشاورزی، ساختار صندوق، مأموریت ها و راهبردها، شیوه های تأمین مالی، قوانین و مقررات همگی نیازمند تغییر و بازنگری هستند؛ لذا ارائه یک مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال برای صندوق در دستور کار این تحقیق قرار گرفته است. به منظور دستیابی به مدل از روش تئوری زمینه ای استفاده شده است. ابزار تحقیق، مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان و ذی نفعان این صندوق در سراسر کشور بوده و از کدگذاری و تحلیل های دستی و نرم افزاری به صورت توأم برای تحلیل داده های مصاحبه ها استفاده شده است. مدل پارادایمی نهایی، عوامل تأثیرگذار بر نوسازی استراتژیک دیجیتال صندوق، شرایط مداخله گر و زمینه ای تأثیرگذار بر این نوسازی و در نهایت راهکارها و نتایج حاصل از نوسازی را نشان می دهد که در قالب مفاهیم و مقوله ها ارائه شده اند.
تحلیل وضعیت سرمایه های طبیعی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی (مطالعه موردی: روستاهای شرقی شهرستان قره باغ، کشور افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
103 - 132
حوزههای تخصصی:
امروز سرمایه زیست محیطی (طبیعی) از مفاهیم مهم و نوینی است که در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است؛ به طوری که از نقش کلیدی در معیشت پایدار روستایی و توسعه از همه ابعاد برخوردار است. بر این اساس، هدف این تحقیق تحلیل و تبیین سرمایه زیست محیطی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی در روستاهای شرقی شهرستان قره باغ در کشور افغانستان است. در گام اول، متغیرهای کلیدی سیستم از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان در منطقه مورد مطالعه تعیین شدند. در ادامه با طراحی یک پرسشنامه جدید و مصاحبه با 120 نفر مردم محلی در منطقه مورد پژوهش، با نمونه گیری هدفمند به تکنیک گلوله برفی مطابق با فرمول کوکران، وضعیت منطقه از منظر متغیرهای کلیدی سرمایه زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرمایه زیست محیطی از طریق مکانیزمی پیچیده و پویا می تواند معیشت پایدار روستایی را در یک جامعه رقم بزند. بنابراین با استفاده از رویکرد سیستم دینامیک رفتار پویای متغیرهای کلیدی سیستم معیشت پایدار روستایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج شبیه سازی متغیرهای کلیدی سرمایه های زیست محیطی طی سال های 1400-1420 نشان داد که سرانه آب سطحی در دسترس و سرانه جنگل در منطقه مورد بررسی روند نزولی را تجربه خواهند کرد. با توجه به سیستم طراحی شده، این بدان معناست که سرمایه های زیست محیطی در منطقه مورد مطالعه در سال های آینده در وضعیت مطلوبی قرار نخواهند داشت و توانایی سیستم در پاسخ به تقاضای فزاینده آب و غذا رو به کاهش است. بر این اساس به نظر می رسد سیاست های فعلی در منطقه مورد بررسی در بخش مدیریت سرمایه های زیست محیطی در راستای دستیابی به توسعه معیشت پایدار روستایی نیست. ازاین رو پیشنهاد می شود تا دولت افغانستان سیاست های مطلوب برای مدیریت سرمایه های زیست محیطی در جهت توسعه پایدار روستایی اتخاذ نماید.
تحلیل عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی سالمندان در نواحی روستایی (مورد مطالعه: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
680 - 693
حوزههای تخصصی:
در تغییرات اخیر با افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ رشد جمعیت، تعداد جمعیت سالمند روز به روز در حال افزایش می باشد. یکی از مباحث مهم در موضوع سالمندی جمعیت شناخت وضعیت سلامت اجتماعی این اقشار و شناخت عوامل موثر بر ارتقای آن می باشد. هدف تحقیق حاضر شناخت سطح سلامت اجتماعی سالمنان در نواحی روستایی و سپس اثرگذاری عوامل موثر بر آن می باشد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل روستاهای دارای بیش از 5 درصد سالخوردگی جمعیت در شهرستان زنجان می باشد تعداد روستاهای دارای 5 درصد و بیشتر سالخوردگی طبق امار سال 1400 برابر با 39 روستا می باشد که براساس روش نمونه گیری احتمالی ( روش قرعه کشی) 14 روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند، تعداد سالخودگان این روستاها برابر با 2147 سالمند می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم در نظر گرفته شده است. جهت ارزیابی سلامت اجتماعی از پرسشنامه کیبز استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، وضعیت سلامت اجتماعی سالمندان در سطح نسبتا مطلوب قرار داشته و در عوامل اقتصادی شاخص های مالکیت اراضی، درامد بازنشستگی، وجوه ارسالی از شهر و وسیله نقلیه در عوامل فردی شاخص های سن، تعداد بیماری ها، میزان استفاده از اینترنت و وضعیت تاهل و در بین عوامل اجتماعی گذران اوقات فراغت و اعتماد اجتماعی و احساس امنیت بر سلامت اجتماعی سالمندان مورد مطالعه تاثیرگذار است.
تحلیل شاخص های اجتماعی و اقتصادی عشایر قبل و بعد از اسکان در شهرستان ملارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
732 - 747
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر که به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی - تحلیلی است، به بررسی و مقایسه شاخص های اجتماعی، اقتصادی و میزان رضایت عشایر اسکان یافته در دو دوره زمانی قبل و بعد از اسکان پرداخته شد. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه عشایر اسکان یافته و عشایر نیمه کوچنده مجموعاً با تعداد 520 خانوار بوده که بر اساس فرمول کوکران 126 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های آماری در محیط نرم افزار SPSS23 از آزمون t استیودنت استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در مؤلفه های شاخص اجتماعی - فرهنگی در سطح معنی داری 05/0= Sig با مقدار آماره 06/2=t تحولات مطلوبی ایجاد شده است. در شاخص اقتصادی نیز در سطح معنی داری 05/0= Sig با مقدار آماره 15/2=t به واسطه به وجود آمدن تنوع منابع درآمدی، درآمد و پس انداز خانوارها افزایش یافته است و اسکان موجب تغییرات مثبت در وضعیت اقتصادی گردیده است. همچنین میزان تأثیر شاخص رضایت در بین خانوارهای عشایری اسکان یافته در سطح معنی داری 05/0= Sig با مقدار آماره آزمون t برابر با 97/1، مثبت است. یافته ها و پیشنهاد های پژوهش حاضر می تواند الگویی جهت انجام تحقیقات آتی در زمینه جوامع عشایری و همچنین راهگشایی برای برنامه ریزان جهت تدوین برنامه های ساماندهی عشایر باشد.
واکاوی رفتارهای محیط زیستی و سازوکارهای مدیریت نهادی خشکسالی و تأثیر آن ها بر توسعه معیشت پایدار کشاورزان شهرستان برخوار: کاربرد نظریه انگیزه حفاظتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 165
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های چند سال اخیر شهرستان برخوار، زیستگاه های طبیعی و معیشت روستاییان را بیش ازپیش آسیب پذیر نموده است. در این راستا، به نظر می رسد درک عوامل مؤثر بر رفتارهای محیط زیستی کشاورزان به عنوان اولین گام توسعه معیشت پایدار با رویکرد مدیریت نهادی خشکسالی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر، واکاوی سازوکارهای مدیریت نهادی خشکسالی و تأثیر آن ها بر توسعه معیشت پایدار کشاورزان شهرستان برخوار استان اصفهان، با تکیه بر نظریه انگیزه حفاظتی است. داده ها به صورت پیمایشی از نمونه ای شامل 293 کشاورزان خرده پا در فاصله سال های 1399-1397 در شهرستان برخوار به دست آمد و با استفاده از مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که سازه های خودکارایی، آسیب پذیری درک شده و اثربخشی پاسخ، تأثیر مثبت و معنی داری بر رفتارهای محیط زیستی کشاورزان داشته، درحالی که، سازه های شدت مخاطرات درک شده و هزینه های پاسخ، تأثیر منفی و معنی داری بر رفتارهای محیط زیستی نشان داده است. همچنین بر اساس یافته ها، سازه های رفتارهای محیط زیستی و مدیریت تلفیقی مخاطرات، پیش بینی کننده اصلی توسعه معیشت پایدار کشاورزان بودند. به علاوه، حفاظت از زیستگاه های طبیعی و تنوع زیستی، و ارائه آموزش های لازم جهت توسعه آگاهی و مهارت های کشاورزان در این مناطق روستایی از شاخص های بسیار مهمی هستند که بهبود و توسعه معیشت پایدار را در شرایط خشکسالی، افزایش داده و منجر به توسعه روستاهای شهرستان می شود.
نوسازی و فرهنگ سیاسی روستایی (مورد مطالعه: روستائیان شهرستان ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
538 - 553
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین نوسازی و فرهنگ سیاسی در بین روستائیان شهرستان ماکو می پردازد. این بررسی در جهت آزمون نظریه های موج اول و دوم توسعه سیاسی حرکت می کند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریات دانیل لرنر و کارل دویچ است و برای سنجش متغیر فرهنگ سیاسی از طبقه بندی گابریل آلموند استفاده می کند. نوع پژوهش کمی و از تکنیک پیمایش جهت گردآوری داده ها استفاده می شود. یافته ها از حجم 381 نمونه و به روش خوشه ای تصادفی استخراج شده اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که فرهنگ سیاسی روستائیان ماکو، یکدست نیست. یافته ها نشان می دهند که بین فرهنگ سیاسی و دین داری، استفاده از رسانه های ارتباطی جدید و تحصیلات روستائیان رابطه وجود دارد؛ متغیرهای پیش بین، تحصیلات، دین داری و استفاده از رسانه های ارتباطی 50 درصد از تغییرات فرهنگ سیاسی را تبیین می کنند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر نشان می دهد که صرف روستایی بودن موجبات برخورداری از فرهنگ سیاسی سنتی نظیر ده کوره ای و انقیادی نمی شود و باید از روایت های کلان و ذات گرایانه نظریات کلاسیک توسعه سیاسی در باب فرهنگ سیاسی روستائیان اجتناب نمود.
تحلیل وضعیت اقتصادی روستاها از نظر شاخص های اقتصاد مقاومتی (مطالعه موردی: حوزه جغرافیایی- فرهنگی هلیل رود، دشت جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد روستایی به عنوان اقتصاد ملی، بخش های مختلفی چون کشاورزی، دامپروری، صنایع تبدیلی و دستی را در بر می گیرد که هرکدام به نوعی در سلامت جامعه و البته رونق اقتصادی و اجرای اصول مهم و کاربردی اقتصاد مقاومتی، نقش بسزایی دارند. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت اقتصادی روستاها از منظر شاخص های اقتصاد مقاومتی در محدوده شهرستان های جیرفت و عنبرآباد است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی تحقیق شهرستان های جیرفت و عنبرآباد در استان کرمان است. با توجه به تعداد زیاد روستاها در این دو شهرستان، طبق نظر کارشناسان و خبرگان در این زمینه روستاهای که به عنوان مراکز دهستان ها شناخته می شدند، به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردیدند. لذا، جامعه آماری را سرپرستان خانوارهای روستایی در روستاهای مرکز دهستان ها تشکیل دادند که طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 این روستاها که حدود 21 روستا هستند، دارای 41289 نفر جمعیت و 12165 خانوار می باشند و براساس فرمول کوکران تعداد 314 خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکال والیس، تی تک نمونه ای، تحلیل خوش ه ای و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد، شاخص های تحرک و پویایی اقتصادی با آماره 01/12، عدالت اجتماعی با آماره 31/3 در سطح متوسط به بالایی قرار دارند و در بین روستاهای نمونه روستاهای علی آباد با میانگین رتبه ای 81/253، دولت آباد با میانگین رتبه ای 50/210، حسین آباد دهدار با میانگین 35/205 و اسماعیلی سفلی با میانگین رتبه ای 179 در رتبه اول قرار دارند. همین طور، در بین شاخص های اقتصاد مقاومتی شاخص مردم محوری با اثر کلی 731/0، شاخص تحرک و پویایی اقتصادی با 686/0 و حرکت علمی و جهادی با اثر کلی 485/0 بیشترین تأثیر را در پایداری اقتصاد روستایی در محدوده مورد مطالعه دارند.
بازدهی عملکردی نظام پیکربندی مسکن معاصر بر مبنای گونه شناسی انتظام فضای داخلی؛ مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۹۴-۷۹
حوزههای تخصصی:
علی رغم انتقادات پراکنده از مبانی فلسفی و ریاضی نظریه نحو فضا و بحث های مداوم درباره کاربرد آن، این روش یک ابزار مفهومی قدرتمند برای تحلیل محیط ساخته شده است. مسئله اصلی تحقیق حاضر پاسخ به این پرسش است که انتظام فضایی مسکن معاصر شهر شیراز به لحاظ نحوی دارای چه ویژگی هایی است و تأثیرگذاری این ویژگی ها در بازدهی عملکردی مسکن به چه صورت است؟ بنابراین، تشخیص ترکیب بندی فضا ازطریق مطالعه پلان های معماری یکی از منابع مهم است. برای این منظور، 384 پلان مسکونی برداشت و بر اساس آن الگوهای انتظام فضایی مسکن به لحاظ شکلی (دارای دو وجه انتظام مرکزی و انتظام محوری) و فضایی شناسایی شد. سپس از هر الگو 15 نمونه مورد تحلیل نرم افزاری قرار گرفت و گراف های توجیهی آن ارائه شد. در مرحله سوم تحلیل نهایی بر اساس متغیرهای (پیوستگی و عمق) و درنهایت ارزش فضایی در هر نمونه مبنا انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل های انجام شده در این پژوهش، رابطه مثبت بین الگوی پیکربندی فضایی و سطح کارایی عملکرد چیدمان های مسکن معاصر را ازطریق یک روش مقایسه ای تحلیلی اثبات می کند. بررسی های تحقیق حاضر نشان داد با وجود فضاهای تقسیم و گره های میانی، ساختار بوته ای، و با توالی عملکردی فضاها، ساختار درختی نحو آغاز می شود. ازنظر فضایی، جنبه مهمی از نظریه نحو فضا معتقد است که ازنظر منطقی و ریاضی، چیدمان فضاها می تواند بر کارایی عملکردی فضا تأثیرگذار باشد. با توجه به داده های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که چیدمان خانه های مرکزی ازنظر کمّی و آماری کارآمدتر در نظر گرفته می شوند. بر این اساس، چنانچه رفتارهای مشارکتی و تعاملات اجتماعی بالا مدنظر باشد، نظام های مرکزی که دارای گره های متعدد و حلقه های فضایی بیشتر، عمق کمتر و یکپارچگی بالاتری هستند، از رفتارهای مشارکتی بیشتری حمایت می کنند که این ویژگی با فرهنگ خانواده ایرانی سازگاری مطلوبی دارد.
تغییرات اقلیمی و کشاورزی در شهرستان نجف آباد: ارزیابی تأثیرات و راهبردهای سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
592 - 609
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی به دلیل تعاملات گسترده ای که با محیط دارد، بیشترین تأثیر را از تغییرات اقلیمی می پذیرد و جوامع روستایی وابسته به فعالیت کشاورزی را با خطرات جدی تهدید می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی آثار تغییرات اقلیمی بر کشاورزی و انتخاب راهبردهای سازگاری در شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش پیمایشی (پرسش نامه) تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کشاورزان شهرستان نجف آباد هستند. حجم نمونه 300 نفر کشاورز است که از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسش نامه بوده که روایی آن توسط اساتید و صاحب نظران تأیید و پایایی آن با آلفای کرونباخ (760/0) محاسبه شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده با روش های آماری و نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که کشاورزان نسبت به افزایش خشکسالی ها و کاهش بارش و گرم تر شدن هوا آگاهی دارند. حدود 51 درصد کشاورزان تنوع محصول را به عنوان یکی از راهبرد های سازگاری ترجیح می دهند. تقریباً 53 درصد کشاورزان معتقدند استفاده از کودها شیمیایی و سموم دفع آفات باعث افزایش ظرفیت سازگاری در برابر تغییرات اقلیمی می شود. همچنین 66 درصد کشاورزان سامانه های آبیاری پیشرفته را برای مقابله با تغییرات اقلیمی انتخاب کرده اند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد متغیرهای جنسیت، آگاهی از تغییرات اقلیمی، اطلاعات دریافت شده از دفاتر خدمات ترویجی و سازگاری با تغییرات اقلیمی نقش مهم و تعیین کننده در تولید محصولات کشاورزی دارند. سه مدل رگرسیونی (تولیدات کشاورزی، بیکاری و کمبود مواد غذایی) تدوین شد که همگی معنی دار بودند.
A Rural Development Perspective on the Use of Children in Ghana’s Cocoa Farms(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
764 - 777
حوزههای تخصصی:
This study takes a rural development perspective to examine the various reasons behind the use of children under 18 years in cocoa farms in Ghana. Using descriptive research, a sample size of 385 cocoa farmers was selected through the multi-stage sampling technique. The analyses included mean, standard deviation, frequency, percentage, and perception index. Although the level of usage of children on cocoa farms was relatively low (74%), majority of the children were involved in nursing of cocoa seedlings (87.8%), digging of holes for seedlings (76.3%), gathering of pods (55.7%) and heaping of pods (53.9%). Farmers involved children on cocoa farms for the following three reasons; to acquire indigenous knowledge of farming patterns (Mean=2.18), it is a way of life to learn their parents' occupation (Mean=2.18), and income source of the household (Mean=2.11). The challenge most farmers face in the use of children for farm activities is the fact that the children do not meet the required strength/energy (Mean=2.48). Policy efforts towards the complete eradication of using children under 18 years on cocoa farms must take into consideration the rural nature of the environments in which cocoa farming takes place in order not for it to backfire as is the case currently.
Designing a Path Analysis Model of Institutional Factors Affecting the Development of Entrepreneurship (Case Study: Nesa Rural Area in Karaj County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
95 - 118
حوزههای تخصصی:
Purpose- The goal of this research is to identify institutional variables affecting entrepreneurship in Nesa rural Area in Karaj County.Design/methodology/approach-This is a fundamental, applied research that uses a descriptive survey method for data collection. The statistical population of the research comprises the residents of Nesa Rural district. The sample size was calculated using Cochran's formula (n = 216) and its distribution among the villages was proportional to the number of households in each village and the sampling was conducted using a simple random method. The research instrument is a researcher-designed questionnaire. In this research, the confirmatory factor analysis method was used to assess the validity and reliability of the questionnaire, and the partial least squares path analysis method was adopted to test the conceptual model of the research. The relationship between the variables was measured with the Pearson correlation test.Findings- The findings of the research on the state of entrepreneurship suggest that self-employment driven by a small family business approach, mostly without innovation, has been the predominant entrepreneurial activity in the study area. The results of the conceptual research model showed that the institutional variables of economic stability, transparency and accountability, and educational system and skills training have the most direct impact on the state of rural entrepreneurship. The analysis of fit indices of the model revealed that the coefficient of determination for the dependent variable of the rural entrepreneurial status was 0.683. Accordingly, the independent and mediating variables of the model can explain 68.3% of the variance in the rural entrepreneurial status, indicating the explanatory power of the model.Practical implications- The results of the research suggested that rural entrepreneurship is in a deplorable condition and despite the direct and indirect effects of institutional variables on rural entrepreneurship, institutional factors play a weak and inefficient role in rural areas. Hence, it is necessary to pay attention to the role of institutional factors such as political stability, enforcement of the rule of law among citizens, control of corruption, and payment of rewards in proportion to the endeavors and creativity of individuals to promote rural entrepreneurship.
ارزیابی مسئولیت پذیری اجتماعی در سازمان های مرتبط با مدیریت توسعه روستایی (مطالعه موردی: سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الزامات اساسی جهت دستیابی به توسعه مستمر و پایا، بررسی تحلیلی ساختارهای مرتبط با آن است. ساختارها و سازمان های متنوعی، عاملیت توسعه را به خصوص در حوزه روستایی بر عهده دارد. پرسش اساسی این است که تا چه اندازه بر مسئولیت اجتماعی خود واقف می باشند. تحقیق حاضر سعی در بررسی و ارزیابی مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان جهاد کشاورزی به عنوان یکی از نهادهای مسئول در توسعه روستایی ایران به صورت مطالعه موردی استان اصفهان دارد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کارکنان ستادی و صفی ترویج جهاد کشاورزی استان اصفهان تشکیل داده که از این تعداد 158 نمونه آماری انتخاب و میزان مسئولیت پذیری اجتماعی این نهاد به وسیله این افراد مورد ارزیابی قرار گرفته است. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بود. تحقیق از پرسشنامه ساختار یافته کارول (2016) در چهار بعد اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و خیرخواهانه و 25 متغیر (5 متغیر در هر بعد) استفاده نمود. همچنین به منظور بررسی عوامل روانشناختی نیز چهار بعد: ریسک پذیری، توفیق طلبی، عمل گرایی و چالش طلبی مورد سنجش قرار گرفت. روایی پرسشنامه به وسیله متخصصان دانشگاه و سازمان جهاد کشاورزی مورد تایید قرار گرفت و پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که میزان مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان از دیدگاه کارکنان ترویج در حد مطلوبی نبوده به خصوص در بعد فعالیتهای خیرخواهانه پایین تر از حد مناسب (50 درصد) می باشد و عوامل روان شناختی کارکنان بر میزان این ارزیابی از دیدگاه آنان تاثیرگذار بوده است همچنین رابطه مثبت و معنی داری بین تعهد سازمانی کارکنان با میزان ارزیابی آنان از مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان وجود داشته است.
سنجش مطلوبیت توسعه اقتصاد کشاورزی در فضاهای روستایی پیراشهری، مورد: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی هسته اصلی پایه اقتصاد فضا را تشکیل می دهد به گونه ای که کشاورزی به عنوان بزرگ ترین جذب کننده نیروی کار در نواحی بوده و بیشترین درآمد و توسعه را ایجاد می کند.از آنجا که توسعه مفهومی چند بعدی است که در خود، تجدید سازمان نظام اجتماعی-اقتصادی را به همراه دارد، بررسی سطوح و ابعاد مختلف توسعه و آگاهی از میزان برخورداری مناطق مختلف می تواند گامی موثر و اساسی در این تجدید سازمان و برنامه ریزی باشد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر، سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضاهای پیراشهری از منظر شاخص های توسعه کشاورزی جهت توسعه سکونتگاه های روستایی در استان گلستان می باشد. بدین منظور شاخص های منتخب پژوهش در قالب 20 شاخص قابل سنجش در بین 14 پهنه فضایی اقتصاد(شهرستان) با بهره گیری از مدل تصمیم گیری ترکیبی WASPAS مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت با تعیین میزان توسعه شاخص ها، مطلوبیت مناطق چهارده گانه بر اساس برخورداری از شاخص های مطلوبیت فضاهای پیراشهری مبتنی بر توسعه پایدار کشاورزی، پراکندگی و نابرابری در شاخص های توسعه اقتصاد سبز منطقه ای سنجیده شده است. برای وزن دهی شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL و SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بر اساس تحلیل داده ها سکونت گاه های پیراشهری(روستایی) استان دارای وضعیت پراکنش نابرابری می باشند. اولویت بندی فضاهای پیراشهری استان با مدل واسپاس حکایت از شکاف در امر برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی دارد که صورت واضح آن را می توان بین پهنه فضایی شهرستان گنبد با مجموع برخورداری (464/0)مطلوب ترین فضای پیراشهری نسبت به میزان مطلوبیت فضای پیراشهری شهرستان آق قلا با میزان برخورداری (264/0) که فاصله تقریباً دو برابری را نشان می دهد ملاحظه کرد. با توجه به نتایج بدست آمده، مسئولین و برنامه ریزان باید راهبردها، اهداف و سیاست گذاری ها را در راستای بهبود مطلوبیت فضاهای پیراشهری علی الخصوص شاخص های کشاورزی پایدار در سکونتگاه های روستایی جهت دار نماید.