فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
83 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی مؤلفه های بهبود رفاه خانوارهای روستایی عضو و غیر عضو شرکت های تعاونی تولید روستایی در شهرستان میاندوآب است. برای دستیابی به هدف از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری را 17493 خانوار روستایی عضو و غیر عضو شرکت های تعاونی تولید روستایی تشکیل دادند و 377 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظرات گروهی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. پرسش نامه با توجه به ضرایب به دست آمده از قابلیت اعتماد بالایی برخوردار بود. به منظور شناسایی مؤلفه های بهبود رفاه خانوارهای روستایی و بررسی شاخص خوبی برازش مدل تحقیق از تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت استقرارپذیری مؤلفه های رفاه بین خانوارهای روستایی عضو و غیر عضو تفاوت معنی داری دارد. به طوری که در مؤلفه های ایمنی و امنیت، آزادی فردی، حکمرانی، سرمایه اجتماعی، محیط سرمایه گذاری، شرایط کارآفرینی، دسترسی به بازار و زیرساخت، کیفیت اقتصادی، شرایط زندگی، بهداشت و سلامت و آموزش بین خانوارهای عضو و غیر عضو تفاوت معنی داری وجود داشت و تنها در مؤلفه محیط زیست طبیعی تفاوت معنی داری دیده نشد. بنابراین شرکت های تعاونی تولید روستایی نقش مؤثری در بهبود رفاه خانوارهای روستایی در شهرستان میاندوآب داشتند و میانگین آن 3/56 محاسبه شد که نشان از تأثیر مثبت تعاونی ها در بهبود کلی رفاه خانوارهای روستایی دارد. از همین رو پیشنهاد می شود آموزش های کارآفرینی به منظور افزایش تولیدات کشاورزی، تنوع در اقتصاد روستایی و بسترسازی لازم برای افزایش ثروت ارائه شود.
تحلیل شکاف عملکرد مدیریتی گلخانه های تولید محصولات کشاورزی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
133 - 164
حوزههای تخصصی:
مقایسه عملکرد گلخانه ها در ایران با سایر نقاط جهان بیانگر عملکرد پایین این واحدها و ناکارآمدی مدیریت آن ها است. این در حالی است که سیاست توسعه کشت محصولات کشاورزی در محیط های کنترل شده مثل گلخانه ها با توجه به افزایش جمعیت بشر و وقوع تغییرات گسترده اقلیمی و لزوم مدیریت بهتر منابع پایه تولید و در راستای تحقق امنیت غذایی، در سال های اخیر بیش ازپیش مورد تأکید قرار گرفته است. بنابراین، این مطالعه با هدف ارزیابی عملکرد مدیران گلخانه های تولید محصولات کشاورزی در استان تهران انجام شد. حجم نمونه مورد مطالعه 140 واحد گلخانه از میان تعداد 2574 واحد فعال در این استان بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود که از طریق مراجعه حضوری و مصاحبه تکمیل شدند. برای تحلیل داده ها از روش های توصیفی و تحلیلی شامل شاخص سازی و تحلیل ماتریس اهمیت عملکرد استفاده شد. نوآوری این مطالعه در ارائه شاخصی ترکیبی به منظور ارزیابی عملکرد مدیریتی گلخانه ها در سه بعد پیش، حین و پس از تولید و اندازه گیری شکاف عملکردی مدیران این واحدها بود. بر اساس یافته های این تحقیق، میانگین شاخص عملکرد مدیریتی در سطح گلخانه های مورد مطالعه 3/13 از 5 بود که در حد متوسط ارزیابی می شود. تحلیل ماتریس اهمیت عملکرد نشان داد که گلخانه ها در 13 عملیات و به ویژه در انتخاب محصول مناسب برای کاشت، بهره گیری از فناوری های روز مانند اتوماسیون و فناوری های هوشمند و تهیه طرح توجیهی برای تولید در گلخانه دارای شکاف عملکردی بالایی بوده اند. این بدان مفهوم است که علی رغم اهمیت بالای هریک از این موارد در افزایش عملکرد مدیریتی گلخانه ها، وضعیت فعلی آن ها از حد قابل قبولی برخوردار نیست. لذا، پیشنهاد می شود ضمن ریشه یابی این موضوع، مواردی نظیر تولید فناوری های هوشمند سازگار با گلخانه های موجود، آموزش استانداردهای داخلی و خارجی تولید، بهبود سیستم های بسته بندی و حمل به بازار بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
تبیین اثرات استخراج معادن بر پایداری نواحی روستایی مطالعه موردی: بخش کرانی شهرستان بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهمترین فرصتها و مزیتهای اقتصادی که با توجه به شرایط خاص سرزمینی ایران میتوان برای کشاورزان و ساکنین روستاها در کنار شغل اصلی آنها یعنی دامداری و کشاورزی مطرح کرد، فعالیت در بخش معدن میباشند که می تواند زمینه دستیابی به توسعه پایدار را فراهم نموده و تأثیرات بی شماری در ابعاد مختلف به همراه خواهد داشت. در این راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات استخراج معادن بر توسعه پایدار روستایی انجام شده است. روش پژوهش: حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش 10 سکونتگاه روستایی بخش کرانی است که در اراضی پیرامون خود دارای معادن می باشند که با استفاده از فرمول کوکران 250 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ارزیابی پایداری روستاها در سه بعد محیطی، اجتماعی و اقتصادی با 40 شاخص با ابزار پرسش نامه انجام شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t و مدل ماباک مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Excel و ترسیم نقشه ها از نرم افزار Arc GIS بهره برده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فعالیت معادن آثار مثبت و معناداری را در بعد اقتصادی و اجتماعی بترتیب با میانگین 34/3 و 83/2 ایجاد نموده ولی در بعد محیطی اثرات منفی و معناداری با میانگین 22/3 به جا گذاشته است. رتبه بندی پایداری روستاها با استفاده از مدل ماباک نیز نشان داد روستاهای آغبلاغ طغامین، اوچگنبد خان و بستاندره بترتیب با امتیاز 940/0، 715/0 و 568/0 در رتبه های اول تا سوم و روستای شهرک با امتیاز 869/0- در رتبه آخر قرار گرفتند. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش، وضعیت پایداری نواحی روستایی بخش کرانی در اثر فعالیت معادن در بعد اقتصادی، پایدار در بعد اجتماعی، نیمه پایدار و در بعد محیطی ناپایدار می باشد. نتایج رتبه بندی پایداری روستاها نیز نشان داد در کنار عامل فاصله از معادن عوامل دیگری از جمله سطح آگاهی اجتماعی و روحیه مطالبه گری ساکنین روستا، عملکرد و روابط سیاسی- اجتماعی مدیران محلی روستا بویژه شورا و دهیا
الگوی بهینه پذیرش و موفقیّت طرح های توسعه روستایی؛ مطالعه طرح توسعه مشارکتی فناوری در شهرستان های سوادکوه شمالی و قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک درست از چگونگی انتشار نوآوری ها در جامعه، لازم است درک درستی از فرآیند پذیرش آن ها وجود داشته باشد؛ چراکه افراد در این فرآیند از یکدیگر یاد می گیرند و برهم تاثیر می گذارند. هم چنین توسعهمشارکتی فناوری به کشاورزان اجازه می دهد یاد بگیرند و آن چه را که موردنیاز است انتخاب کنند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه پذیرش طرح های توسعه روستایی، تصمیم دارد نقش مولفه های مؤثر با فرض این که عناصر اصلی نظام پذیرش هستند را مطالعه کند. این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری در این مطالعه بهره برداران، مروجان و مدیران 10 روستای شهرستان های سوادکوه و قائم شهر می باشد که 283 نفر به صورت طبقه بندی با انتساب بهبنه انتخاب شدند. اطلاعات به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و پس از تعیین روایی و پایایی، با استفاده از تحلیل ها توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که الگوی بهینه پذیرش شامل عناصری همچون خصوصیات فناوری/ طرح، خصوصیات جامعه محلی، خصوصیات پذیرندگان، خصوصیات مروج، عملکرد مدیران ملی و محلی و هم چنین اثرات طرح جهت گسترش پذیرش، می شود. از بین آن ها در بخش میانگین ها، خصوصیات پذیرنده، مروج و اثرات طرح دارای بیش ترین تاثیر بودند و در تحلیل عاملی نیز «اثرات طرح» بیش ترین نقش را درمیان عوامل موثر بر پذیرش نوآوری ها داشت؛ درواقع پس از پذیرش توسط گروه های اول و مشخص شدن آثار آن، سایرین نیز ترغیب به پذیرش می شوند؛ درنتیجه نوآوری و فناوری میان روستاییان گسترش می یابد.
تحلیل پارادایمیک سازه های توسعه کسب و کارهای خرد گردشگری در نواحی روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل پارادایمیک سازه های توسعه کسب و کارهای خرد گردشگری در روستاهای گیلان انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای و مدل (FBWM)، استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به دو صورت مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه و پرسشنامه است. جامعه آماری در پژوهش حاضر نیز شامل متخصصان و نخبگان در حوزه مطالعاتی (گردشگری) و کارآفرینان روستایی در حوزه گردشگری در روستاهای هدف هستند. به منظور گردآوری جامعه نمونه از روش نمونه گیری هدفمند (تا زمان اشباع نتایج) صورت گرفت، که در نهایت تعداد (35) نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. یافته ها: مقولات (شناخت روستاییان نسبت به مشاغل گردشگری، اعتبارات بانکی، شبکه تعامل در روستا)، به عنوان سازه های علی؛ مقولات (اطلاع رسانی به روستاییان، کاهش فساد و تبعیض، مدیریت یکپارچه و برنامه ریزی کارآمد) به عنوان سازه های مداخله گر، مقولات (تامین زیرساخت ها در روستا، توسعه سرمایه انسانی، کاهش بروکراسی و تشریفات و قوانین منعطف) به عنوان سازه های زمینه ای معرفی شدند. همچنین از بین سازه های علی، شناخت روستاییان نسبت به مشاغل گردشگری با مقدار وزن 321/0، در سازه های مداخله گر؛ مدیریت یکپارچه با مقدار وزن 314/0، در سازه های زمینه ای، تامین زیرساخت ها در روستا با مقدار وزن 320/0 بیشترین میزان تاثیرگذاری را در توسعه کسب و کارها به خود اختصاص داده اند. سپس 4 راهبرد (گردهم آیی بین متخصصان، کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط با گردشگری در راستای توسعه کسب و کارهای خرد در روستاها، برگزاری کارگاه های آموزشی برای روستاییان برای بهبود کسب و کار و نحوه تعامل با گردشگران، مطالعات پژوهشی در خصوص نیازسنجی خدمات و زیرساخت های گردشگری در روستاهای گیلان با دید سیستماتیک و حمایت از کسب و کارهای فعالان گردشگری) و 3 پیامد (گردشگری پایدار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در روستاها، تغییر رویکرد روستاییان نسبت به اشتغال در روستا با تمرکز بر گردشگری، ترسیم الگوی کسب و کار گردشگری بر اساس تجربه زیستی روستاییان گیلان)؛ حاصل از توسعه کسب و کارهای خرد گردشگری در روستاهای گیلان مطرح شد. نتیجه گیری: گردشگری و کسب وکارهای مرتبط با آن در مناطق روستایی، در پاسخ به نیازهای گردشگران و سایر عوامل، به یک پدیده جهانی بدل شده است که توسعه آن تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار دارد. از این رو، شناخت سازه های توسعه کسب وکارهای خرد گردشگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا این شناخت می تواند در حل مشکلاتی همچون نابرابری های رو به رشد، افزایش سریع جمعیت و نرخ بیکاری فزاینده در مناطق روستایی استان گیلان نقش بسزایی ایفا کند.
Explaining the Effects of Rural - Urban Linkages on Changing the Rural Lifestyle (Case Study: Lasht-e Nesha District, Guilan, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
65 - 80
حوزههای تخصصی:
Purpose-Various factors influence changes in rural lifestyles, with one of the most important being rural-urban linkages. The aim of this paper is to examine the role of rural-urban linkages in changing the lifestyle of rural households across three dimensions: social, economic, and cultural. Design/methodology/approach- The research method is descriptive-analytical, and data collection was conducted through library research for theoretical studies and via questionnaires for the field study. The statistical population includes the villages of the Lasht Nesha district in Rasht County. A sample of 360 respondents was selected using Cochran's formula and a simple random sampling method. Data were analyzed using linear regression and multivariate regression tests. Finding- The research findings regarding the linear relationship between rural-urban linkages and changes in rural household lifestyles revealed a significant relationship between these two variables. Additionally, the results showed that the most significant impacts of rural-urban linkages were in the cultural, social, and economic dimensions, respectively. Specifically, in the cultural dimension, consumerism and cultural and linguistic changes were most prominent; in the social dimension, changes in clothing and behavior; and in the economic dimension, materialism, wealth accumulation, and income generation experienced the greatest changes.
بررسی عوامل موثر در پذیرش سامانه های آبیاری تحت فشار در شهرک های گلخانه ای (مطالعه موردی: کیشستان شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در سال 1402 در استان گیلان، شهرک گلخانه ای کیشستان شهرستان صومعه سرا انجام گرفت. روش پژوهش: این پژوهش علی و پس از وقوع و از لحاظ هدف ک اربردی است. روایی پرسشنامه محقق ساخته با ارائه به 15 کارشناس و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 9/0 به دست آمد. جامعه آماری 103 گلخانه دار بوده که به دو گروه دارای سامانه آبیاری تحت فشار و فاقد آن تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 82 گلخانه دار برآورد شد. یافته ها: نتایج توصیفی نشان داد سابقه گلخانه داران در گروه دوم، بیشتر از گروه اول بود. گروه دوم نسبت به گروه اول از نظر سطح تحصیلات، مهارت فنی، سطح زیرکشت، عملکرد در واحد سطح و درآمد سالانه، پایین تر بودند و برای فعالیت خود از نیروی کار بیشتری استفاده می کنند. گروه اول دسترسی بیشتری به افراد ماهر دارند و نیز اکثر آنان می توانند به خدمات پس از نصب و لوازم یدکی دسترسی یابند. گروه دوم، از خدمات بیمه ای رضایت ندارند و برنامه های آموزشی و ترویجی رضایت آنان را به خوبی جلب نکرده و به مراکز پژوهشی و خدماتی دسترسی ندارند و از خدمات آن ناراضی هستند. آنها رغبت مناسبی برای بازدیدهای علمی، ملاقات با مروجین، بهره گیری از رایانه و اینترنت و نشریات ترویجی ندارند و رضایتشان را جلب نمی کند. یافته های آمار استنباطی نیز این تفاوت ها را در بین دو گروه به صورت معنی دار نشان داد. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که مقادیر ضریب تعیین در گام اول برابر 57/0، در گام دوم 71/0، در گام سوم 82/0، در گام چهارم 89/0 و در گام پنجم 93/0می باشند، بنابراین 93 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل ناشی می شود. نتیجه گیری: با ایجاد نهادهای اعتباری مناسبی برای اعطای وام با نرخ سود کمتر و همچنین داشتن تنفس برای بازپرداخت و باز پرداخت طولانی تر، گلخانه داران کم درآمد می توانند تجهیزات ضروری سامانه آبیاری تحت فشار را خریداری و اجرا کنند.
مطالعه علل و پیامدهای روند مهاجرت منطقه ای به استان اصفهان با استفاده از نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان اصفهان به عنوان یکی از کانون های مهمی جمعیتی، در طول دوره های مختلف، مقصد انتخابی مناسب برای مهاجرت از استان های همجوار بوده است. امروزه این استان با مسائل بسیار زیادی ناشی از هجوم و ازدیاد جمعیت مواجه است. بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال بررسی پیامدهای روند مهاجرت منطقه ای به استان اصفهان است. در این تحقیق، با روش نظریه زمینه ای، فرایند مهاجرت به استان اصفهان و پیامدهای آن ارزیابی شد. این تحقیق با روش نظریه سیستماتیک در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی نظری صورت گرفت. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته و مشاهدات میدانی حاصل شد و یافته نشان می دهد که مهاجرت به استان اصفهان در اثر عواملی مانند دافعه های مبدا، جاذبه های مقصد، روایت ها و شبکه های مهاجرتی، تغییر شرایط در مبدا، انتظار زیست و سکونت ارزان در مقصد، رویکردهای کلان تشدید کننده مهاجرت و ... ایجاد و تشدید می شود. این روند مهاجرتی پیامدهای مختلفی به همراه دارد که در مقولات اصلی پیامدهای اقتصادی، پیامدهای اجتماعی-فرهنگی و پیامدهای زیست محیطی استخراج و دسته بندی شد. به نظر می رسد برای مدیریت و کاهش این پیامدها، نیازمند یک بازنگری در بازتوزیع مجدد جمعیت در استان اصفهان و استان های همجوار آن است تا بتوان متناسب با ظرفیت های محیطی کشور، جمعیت را به صورتی پایدار و منطقی توزیع کرد.
اثرات راهبردهای انطباقی بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در حوضه آبریز بختگان و طشک: کاربرد رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
47 - 82
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی همواره آسیب پذیری بالایی در برابر تغییر اقلیم داشته و این موضوع امنیت غذایی خانوارهای روستایی را تحت تأثیر قرار داده است. در این شرایط، مهمترین اقدام، بکارگیری راهبردهای انطباقی با تغییر اقلیم است. لذا در پژوهش پیش رو، اثر اتخاذ اقدامات تطبیقی بر امنیت غذایی با رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM) و عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبردهای تطبیقی با بهره گیری از مدل پروبیت چندمتغیره در سطح حوضه آبریز بختگان و طشک مورد مطالعه قرار گرفت. در این راستا، نمونه ای متشکل از 300 زارع جهت مصاحبه و جمع آوری داده های مورد نیاز خانوار با روش نمونه گیری چندمرحله ای در حوضه آبریز بختگان و طشک انتخاب شدند. نتایج رویکرد تطبیق نمرات تمایل نشان داد که چنانچه زارعین، راهبردهای تطبیقی تنوع فعالیت های معیشتی، نوین سازی سیستم های آبیاری، احداث استخرهای آبیاری و استفاده از ارقام اصلاح شده با نیاز آبی کم را اتخاذ نمایند، کالری روزانه دریافتی خانوارهای نمونه به ترتیب حدود 219/85، 182، 137/82 و 83/23 کالری افزایش می یابد. بنابراین، مهمترین راه حل جهت تعدیل پیامدهای منفی تغییر اقلیم بر ناامنی غذایی، تنوع بخشی فعالیت های معیشتی است. همچنین نتایج حاصل از مدل پروبیت چندمتغیره نشان داد که سن زارع، تحصیلات زارع، بعد خانوار، درآمد خانوار زارع، دسترسی به اعتبارات، دسترسی به آب آبیاری، مالکیت ماشین آلات کشاورزی، دسترسی به خدمات ترویج کشاورزی، تعداد محصولات کشت شده و کیفیت خاک به عنوان تعیین کننده های معنی دار راهبردهای تطبیقی محسوب می شوند. ازاین رو، پیشنهاد می شود که نتایج پژوهش به ویژه اثرات اتخاذ راهبردهای تطبیقی با تغییر اقلیم بر امنیت غذایی در تدوین برنامه های ملی امنیت غذایی مدنظر قرار گیرد.
طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش ترکیبی بر مبنای برنامه سیپا جوامع محلی تالاب های بین المللی سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
149 - 166
حوزههای تخصصی:
برنامه سیپا بخشی از کنوانسیون رامسر، باهدف استفاده خردمندانه از تالاب هاست. این پژوهش باهدف طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش ترکیبی برای جوامع محلی در برنامه سیپای تالاب بین المللی خلیج گواتر و مجموعه تالاب های بین المللی هامون در سیستان و بلوچستان انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی و به روش آمیخته از نوع اکتشافی بود. جهت استخراج ریز مؤلفه های کلیدی، از روش کیو استفاده شد. در بخش کیفی، پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، از میان 110 گزاره، پرسش نامه ای با 4 دسته و 51 عبارت کیو، توسط ده نفر از خبرگان، طراحی شد. در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته به شیوه نمونه گیری هدفمند، در اختیار 19 تن از متخصصان برنامه سیپا قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با آلفای کرونباخ (93/0) به دست آمد. اعتبار یابی الگو، توسط نرم افزار SPSS و AMOS محاسبه گردید. برای آزمون الگو، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد الگوی آموزش ترکیبی جوامع محلی شامل 4 مؤلفه اصلی"ارتباطات و تعامل"،" آموزش و اطلاعات"،"مشارکت و همکاری"و" اقدام عملی پایدار" و 36 ریز مؤلفه کلیدی است. طبق نتایج، ریز مؤلفه توانمندسازی جوامع محلی با بیشترین بارعاملی، در اولویت اول جهت حفاظت از تالاب های منطقه قرار گرفت. همچنین رابطه مؤلفه های اصلی با یکدیگر به گونه ای است که ارتباطات و تعاملاتی که بین جوامع محلی وجود دارد سبب رشد مشارکت و همکاری بین آن ها می شود. این مشارکت، گسترش آموزش و اطلاعات را به همراه دارد و بدین طریق زمینه اقدامات لازم جهت حفاظت از تالاب ها فراهم می شود.
Non-Revenue Water Implications on Organisation Operation Cost and Customer Satisfaction: A Case of Musoma Urban Water Supply and Sanitation Authority (MUWASA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
73 - 81
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study examined the effects of non-revenue water (NRW) on organisation running costs and customer satisfaction. The intention was to describe the NRW's effects on the MUWASA's performance as a case study. Specifically, it identified factors prompting non-revenue water; described the NRW effects on organisation running costs; and examined the level of customer satisfaction towards service provision.Design/methodology/approach- A purposive sampling technique was used to pick respondents for the household survey and key informant interview. The study included 100 respondents (70 connected customers and 30 employees of the authority). MUWASA serves 5 zones of the municipality; therefore, the study obtained 70 connected customers from the five zones of the authority. The household survey and the key informant interviews (KII) were the main data collection methods, the survey technique was used to collect data from 100 respondents and seven were involved in key informant interviews. Descriptive and inferential statistics and content analysis were used in data analysis.Findings- The findings have indicated that NRW affects the water utility revenue collection, and organisation running costs, which jeopardizes customer satisfaction with the organizational service delivery. Originality/value- Based on the National Water Policy of 2002 which aims at achieving sustainable, effective, and efficient development and management of Water Supply and Sanitation one of its objectives is to create an enabling environment and appropriate incentives for the delivery of reliable, sustainable, and affordable water supply and sanitation services. Therefore, the findings of this study are a catalyst for the improvement of the set policy objectives and enhance interventions where necessary.
تاثیر راهبردهای سازگاری بر زیست پذیری خانوارهای روستایی در مقابله با خشکسالی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان باوی از توابع استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: درک و شناخت دقیق از ظرفیت سازگاری در جوامع روستایی این امکان را فراهم می کند تا در موقعیت های اقلیمی گوناگون و منطبق با توانایی های روستاییان، راهبردهایی اجرا شود که به کاهش آسیب های ناشی از خشکسالی و ارتقای زیست پذیری آنان کمک کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر مولفه های ظرفیت سازگاری بر زیست پذیری خانوارهای روستایی در مقابله با خشکسالی انجام شد. روش پژوهش: در این تحقیق از فن پیمایش با رویکرد کمی برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام پذیرفت و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS برای تعیین تأثیر مولفه های ظرفیت سازگاری بر متغیر وابسته ی زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوارهای کشاورز روستایی در شهرستان باوی استان خوزستان می شود که از بین آنان 347 نفر به روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند. یافته ها: بر اساس یافته های ماتریس راهبردهای سازگاری، به ترتیب تغییر زمان کاشت محصول، تغییر زمان برداشت، استفاده از پس انداز، مبادله کالا به کالا و روی آوردن به فعالیت های غیر زراعی از مهم ترین اقدامات کشاورزان در شرایط خشکسالی شناسایی شدند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که هر پنج فرضیه ی مربوط به دانش، میزان استفاده، وجود منابع و نهاده ها، دسترسی به منابع و مشاوره دریافتی در رابطه با راهبردهای سازگاری بر زیست پذیری خانوارهای روستایی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. نتیجه گیری: در این راستا، سرمایه گذاری در توسعه دانش و مهارت های کشاورزان، درک اهمیت مشاوره های ترویجی در تصمیم گیری های هوشمندانه، بهبود دسترسی به منابع و به کارگیری راهبردهای مؤثر برای مقابله با خشکسالی، از مهم ترین توصیه های این پژوهش است.
The Role of Vocational Education and Training (VET) in Preparing Rural Youth for the Labor Market in Isfahan Province, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The model of sustainable human development goes beyond sustainable development and has been adopted as the global development charter for the twenty-first century. Development should consider the needs of the current generation in addition to being sustainable. The impact of empowering members of society, particularly educated youth, can be significant. Skills-oriented and applied scientific training deals with aspects of human resource capabilities that are developed based on knowledge, skills, and attitudes. The implementation of applied scientific education in a way that is useful in the direction of economic development is critical. Assessing the need of society for a type of education that can be useful is important, but so is the method of providing that education. Design/methodology/approach- One of the research's key questions is whether graduates of applied scientific education were successful in achieving their goals of economic development and job acquisition. The students at the Applied Science University are the focus of this research. The challenges of a lack of suitable businesses, as well as the existence of skill training centers that operate in the three sectors of agriculture, services, and industry, are the reasons for choosing this province. They can help the people. A questionnaire-based survey is the research method used in this study. Students from scientific research centers and theoretical foundations were asked to answer questions on a questionnaire designed to achieve the research objectives. Finding- According to the surveys conducted, only 3.24% believe that the current skill education system is adjusted and designed with the characteristics of the rural community, as well as improving skills and improving social life conditions, respectively 4.04 and 3.99% of the most important motivations for studying in applied scientific universities based on the results of the analysis were based on the information collected from supplementary questionnaires. In addition to that, the examination of the efficiency and performance of the skill training system in different dimensions (curriculum and content, facilities and equipment) shows that "attachment and sense of belonging", "strengthening of urban behavior" and "desire of young people to transform from village to city" are three It is a case where the respondents believe that applied science education contributed to their improvement.
Architectural Strategies under the Influence of Rural Business Space & Place (Case: A Delphi Survey in Babolkenar, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
107 - 127
حوزههای تخصصی:
Purpose- To examine the architectural and economic strategies of rural business spaces from the perspective of experts. Design/methodology/approach- In synthesis of literature review, after reviewing 47 articles found, the relationships between variables in first relation between R.B.S & R.B.A: The components were extracted & converted to 8 components based on the Roberts synthesis method. But since the main unknown of the research was Architecture & speciology of the building, according to the gaps extracted 8 types of architecture were compiled & the axial coding & 8 research content was extracted from it. Then the content-target-table was generated. In the current step, since theoretical foundations were insufficient, a combined research method was used & the Delphi research method was used in this phase of research. The study community had 41 elite subjects (rural-urban-architectural-entrepreneurial). To analyze the data collected based on the Q factor analysis extracted results & ultimately the most influential factors on the RBS & RBP from each of the specified spatial attributes. The results of the study indicate that in total, 3 categories are emphasized, 5 categories in the 2nd priority, 3 categories are not generally approved by this community, but in some factors it is emphasized. Findings- In response to the research question of what the classification and perspective of the community of experts are on the architectural strategies of rural business spaces, there are 7 views in this regard: Requirements for multi-purpose spaces (second activity): separate, isolated, sanitary, and Indigenous (12.67%); Second activity in the form of multi-purpose buildings or increasing the area for the construction of a sales place in rural buildings (11.49%); The sales Place is equipped with isolation (10.07%); Sanitary and isolated interior architecture (cultivation space) (8.06%); Indigenous model of Health and isolation (7.85%); Reconstruction of old buildings by equipping, and separating and increasing the business area (7.68%) and etc. Reseach limitation/implications- Interdisciplinary and lack of coherent studies and literature on Rural Business Architecture (R B A) and multi-purpose & hybrid building and architecpreneure (architecture + entrepreneurship). Originality/value– Research started with the hypothesis of multifunctionalization of production spaces, but ultimately concepts such as health & reducing the penetration of the second activity pest were given priority over multifunctioning & combining activities. There for the priority of health concepts & sales & second activity is the innovation of this research.
بررسی میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار محصول خرما در استان های خرماخیز کشور (رهیافت توبیت هکمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
23 - 46
حوزههای تخصصی:
خرما از محصولات باغی دارای مزیت نسبی و ارزآور کشور به شمار می رود که حمایت از تولید و صادرات آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. بیمه از ابزارهای حمایتی و کارآمد در راستای تولید محصول خرما است. هدف پژوهش بررسی میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار محصول خرما از منظر کارگزاران صدور بیمه نامه در استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، فارس، بوشهر و هرمزگان با استفاده از الگوی دومرحله ای هکمن بود. اطلاعات لازم با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از 105 کارگزار صدور بیمه نامه به صورت غیر حضوری در سال 1401 جمع آوری شد. نتایج آماره های مرحله نخست، مؤید قدرت توضیح دهندگی، دقت عمل و مناسب بودن مدل بود و نتایج مرحله دوم نشان داد سه متغیر سطح زیر کشت، بیمه کشاورزی و خرید تضمینی به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار خرما داشته اند. در این راستا پیشنهاد می شود سیاست گذاران با اقدامات حمایتی لازم زمینه یکپارچه سازی اراضی خرما را فراهم نمایند. همچنین با بیمه کشاورزی و قراردادهای بازاریابی در قالب خرید تضمینی، ریسک های نخل داران را کاهش داده تا با افزایش تولید و صادرات آن، زمینه حفظ و توسعه این محصول فراهم شود.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
213 - 236
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و افزایش چشمگیر فعالیت های انسانی، تغییر الگوهای زندگی و تنوع فزاینده نیازهای بشر منجر به افزایش پسماندهای مختلف در جوامع شهری و روستایی شده است. روستاها به خصوص روستاهای حواشی شهرهای بزرگ ایران همچون دیگر جوامع انسانی تحت تأثیر این تحولات و خطرات واقع شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی در روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم از توابع استان اصفهان پرداخته است. تعداد 150 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه، انتخاب و اطلاعات به روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1403 جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی در نمونه مورد مطالعه همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه نیز نشان داد که اخلاقیات و اعتماد اجتماعی به ترتیب بیشترین اهمیت نسبی را در رفتار مدیریت پسماندهای روستایی ساکنان به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره گام به گام نشان داد مؤلفه های مشارکت و اخلاقیات اجتماعی در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی دارای اثرگذاری مثبت و معنی دار بر مدیریت پسماندهای روستایی بودند و بر این مبنا به عنوان مؤلفه های پیشگو در توضیح رفتار مدیریت پسماند روستایی در منطقه مورد مطالعه شناخته شدند. در نهایت، براساس نتایج به دست آمده، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت ترویج و بهبود اخلاقیات و مشارکت اجتماعی در مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و ارائه مشوق های مالی در مناطق روستایی توسط نهادهای ذی ربط مورد تأکید قرار گرفت.
تحلیل و سنجش موانع موثر بر تحقق پایداری گردشگری در نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان اورامان شهرستان سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
94 - 111
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مهم ترین موانع مؤثر بر پایداری گردشگری نواحی روستایی منطقه اورامان است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، ازلحاظ روش توصیفی - تحلیلی و ازلحاظ شیوه گردآوری اطلاعات ترکیبی از روش های اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (مبتنی بر توزیع پرسش نامه، مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته) است. رویکرد پژوهش، تلفیقی از هر دو رویکرد کمی - کیفی است. جامعه آماری پژوهش، شامل مردم محلی و آگاهان عرصه گردشگری، صاحبان خدمات و مسئولین توسعه روستایی منطقه است. در بخش کیفی ابتدا جهت شناسایی مهم ترین موانع مؤثر بر پایداری گردشگری اورامان، با گروه صاحبان خدمات، متخصصان و مسئولین، با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته انجام و با استفاده از نظریه داده بنیاد تجزیه وتحلیل گردیده . در مرحله بعد با استفاده از آزمون های آمار استنباطی (t تک نمونه ای و تحلیل مسیر) موانع شناسایی شده در قالب پرسش نامه ای محقق ساخته با حجم نمونه 310 نفر از سرپرستان خانوار ساکن روستاهای هدف گردشگری منطقه ارزیابی شد و در ادامه نیز توسط60 نفر از صاحبان خدمات گردشگری، گردشگران، متخصصان و مسئولین توسعه منطقه مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش، مهم ترین موانع و چالش های پیشروی پایداری گردشگری روستایی منطقه اورامان را در چهار بعد نارسایی های اقتصادی، نارسایی های اجتماعی، نارسایی ها و ضعف های بعد نهادی و نارسایی های کالبدی - محیطی خلاصه نمودند. دراین بین، مؤلفه عدم توجه و نظارت مطلوب دولت با بار کلی 486/0 بیشترین تأثیر را در ناپایداری گردشگری منطقه دارد.
Farmers’ Perception and Profitability of Pasture Establishment: Evidence from Ashanti Region, Ghana(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
199 - 182
حوزههای تخصصی:
This study was conducted in the Agogo Traditional Area of the Ashanti region of Ghana where there are numerous cases of conflicts between crop and animal farmers as a result of insufficient pasture for livestock, especially during the dry seasons. This has drawn the attention of various stakeholders in agriculture to the need for supplement feed through pasture establishment. The study used cross-sectional data from 150 farmers selected via a multi-stage sampling technique. Financial viability indicators such as Net Present Value (NPV), Benefit-Cost Ratio (BCR) and Internal Rate of Return (IRR), and perception index based on a five-point Likert scale were used. SWOT analysis was also conducted to assess the feasibility of the pasture business venture. The study found the pasture business as a viable concept with a BCR of 1.18, a positive NPV of GH₵3,160, an IRR of 40.1% and a payback period of 2.61 years. Farmers’ perception on the establishment of pasture for small ruminant production was positive. The SWOT analysis identified the prospects and potential challenges of the concept as follows: availability of land, support to government policy of establishing ‘fodder banks’ for sustainable land use, low technical know-how, and land tenure issues, among others. The study recommends the establishment of pasture as a venture since it is financially viable and has the potency to reduce farmer-herder conflicts to make all stakeholders better off. Farmers should also be empowered by concerned institutions through technical education on pasture establishment.
تأملی در معناباختگی خانه های نوظهور روستایی با تأکید بر وجوه فضایی - عملکردی (مطالعه موردی: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرم، فضا و عملکرد خانه روستایی برآیند جهان بینی و ذهنیت ساکنین بوده و مدرنیته و فرایندهایش، وجوه چندگانه خانه روستایی را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن، نوعی جدایی میان ذهنیت ساکنین و عینیت خانه های نوظهور به وجود آمده که نتیجه آن، خالی شدن از دیروز و گم شدن در آن همه معناست. هدف: هدف این پژوهش، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی است. روش شناسی تحقیق: داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر، مان ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان است که دارای 5 دهستان است. نمونه مورد بررسی، دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر (خی دو) نشان می دهد که در بعد کالبدی، مساکن نوظهور موجب تغییر در معنای حقیقی معماری بومی و کاهش سطح زیربنا شده اند که با مقدار خطای آلفای 000/0 معنادار است. از بعد اقتصادی، نوسازی بر معیشت محوری خانه های روستایی تاثیر گذاشته و به نوعی در حذف عملکرد معیشتی خانه روستایی موثر می باشد. پدیدار شدن مساکن نوظهور در روستاها تغییراتی را در مفهوم اجتماعی مسکن ایجاد نموده و موجب شکل گیری مساکن تک خانواری با مقدار کای اسکوئر 750/19 و سطح معناداری کمتر از 05/0 شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد که ساخت مساکن جدید در روستاها، تغییرات عمده ای در نوع معماری و تنوع فضایی و عملکردهای پیشین آن ایجاد کرده، به طوری که از معنای خانه های کهن روستایی که عملکرد زیستی- معیشتی داشته و مصالح و منظر و معماری آن با طبیعت و محیط پیرامون روستا همخوانی داشته، فاصله گرفته است.
شناسایی و تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده کشت کلزا در مناطق روستایی شرق استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
207 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از سیاست های اصلی دولت با توجه به واردات بالای روغن های خوراکی و دانه های روغنی به کشور، افزایش و توسعه کشت دانه های روغنی از جمله کلزا است. سازمان جهاد کشاورزی استان مازندران نیز توسعه و افزایش کشت کلزا را به عنوان یکی از اهداف و اولویت های خود قرار داده است. ازاین رو هدف اصلی مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کشت کلزا در مناطق روستایی شرق استان مازندران است. روش مطالعه ترکیبی و از نوع مطالعات توصیفی-اکتشافی است. از روش کیفی (تحلیل محتوا) برای کشف عوامل پیش برنده و بازدارنده (تدوین ابزار تحقیق) و از روش کمی (تحلیل عاملی اکتشافی) برای خلاصه و دسته بندی عوامل مذکور استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی، کارشناسان، محققان و کشاورزان پیشرو استان مازندران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 14 نفر گزینش و داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند تا نقطه اشباع نظری جمع آوری شد. جامعه آماری در بخش کمی، 3637 نفر از کلزاکاران فعال شرق استان مازندران بودند که 231 نفر از آن ها با استفاده از فرمول دانیل و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه حاصل از مرحله کیفی استفاده شد که روایی آن توسط متخصصان تأیید شد و برای پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن مناسب بود. یافته های پژوهش نشان داد در مجموع حدود 53/47 درصد واریانس عوامل پیش برنده توسعه کشت کلزا را چهار مورد شامل عوامل ترویجی- آموزشی، عوامل مزیتی- فنی، عوامل نهاده ای- حمایتی و عوامل تسهیل کننده کشت و 55/4 درصد واریانس عوامل بازدارنده توسعه کشت کلزا را نیز چهار مورد شامل ویژگی های فیزیولوژیکی گیاه و عوامل اقلیمی، مشکلات اقتصادی و بازاریابی، مدیریت نامناسب مزرعه و ضعف منابع و زیرساخت ها و عوامل آموزشی- ترویجی تبیین کردند. با توجه به نتایج، ارائه فعالیت های آموزشی - ترویجی مناسب، مدیریت مناسب مزرعه و واحد تولیدی برای کشت کلزا و اجرای سیاست های حمایتی از جمله کمک های مالی برای توسعه کشت کلزا در استان مازندران پیشنهاد می شود.