فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزههای تخصصی:
ا رزش های اجتماعی تا زمانی که با سایر ارزش ها ارتباط ارگانیک دارند، ماندگارند، اما به محض محدودشدن دامنه ارتباط یا ایجاد اختلال در ارتباط، علائم حیاتی ارزش ها رو به نیستی می رود. اهمیت ارزش ها و نقش آن در تعالی جامعه از یکسو و فقدان شناخت کافی، موثق و به موقع از فرایند سُست شدن ارزشهای بالنده و رسوخ ضدارزش ها در جامعه امروزی، ضرورت این مطالعه را دوچندان نمود. هدف پژوهش حاضر، بازنمایی چگونگی بروز دگرگونی های ارزشی در جامعه به ویژه در زنان است. بدین منظور ۳۶ نفر از زنان و مردان (۱۲ مرد و ۲۴ زن)، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها و بررسی میزان همگرایی و غنی سازی یافتهها، از چندین فن، شامل مصاحبه بدون ساختار، مصاحبه نیمه ساختارمند، مشاهده و نامه نگاری شرکت کنندگان، استفاده شد. مرور و مقایسه متوالی داده های گردآوری شده، به استخراج ۱۰ مقوله و ۳ مقوله کلی منتج گردید. تحلیل ساختار ارزش ها و تعامل زنان با دیگران، منجر به شکل گیری نظریه میانی شد. الگوی بدست آمده از این پژوهش، نشان می دهد، مقوله محوری که زمینه ساز بروز دگرگونی های ارزشی در افراد به ویژه زنان می شود، «عدم توجه به مبدأ هستی و نگاه کوته بینانه به فلسفه وجودی انسان» است که باعث سُست شدن باورها و در نتیجه شکسته شدن حریم ها و بی توجهی به نقش ها و مسئولیت ها می شود. چنانچه فردی تحت تاثیر شرایط واسطه ای و محیطی ویژه، قرار گیرد، احتمال ورودش به دگرگونی های ارزشی، افزوده می شود و مبتنی بر راهبرد لذت جویی آنی، احتمال ایجاد پیامدهایی چون: مسخ ارزش ها و بروز دگرگونی های ارزشی افزایش خواهد یافت. در این مقاله، نحوه شکل گیری نظریه میانی مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی شکاف و زمینه های آن در لایه های فرهنگی هویت ایرانیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هویت فرهنگی ایرانیان، تحت تأثیر سه شکاف عمده قرار می گیرد و به مرور، ممکن است ماهیت اصلی خود را از دست بدهد. این سه شکاف عبارتند از: شکاف ایدئولوژیکی، شکاف رفتاری و شکاف موقعیتی. هدف این پژوهش، تحلیل هر یک از این شکاف ها و بیان زمینه هایی است که موجب این شکاف ها می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که دو عامل چندگانگی منابع هویتی و قرائت های متفاوت از آنها، زمینة شکاف ایدئولوژیکی در هویت فرهنگی را فراهم می کند و عواملی همچون فرم گرایی، اباحه گری و مصلحت اندیشی های کاذب، دنیاطلبی، کمیت گرایی، سیاست زدگی، ترویج فساد، اغواگری و... زمینه های شکاف رفتاری در هویت فرهنگی را ایجاد می کنند. همچنین مدرنیته و جهانی شدن، دو عاملی هستند که زمینه های شکاف موقعیتی در هویت فرهنگی را به دنبال خواهند داشت.
لایه های هویت ملی ایرانی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران (1394-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه از اسناد فرادستی مهم نظام جمهوری اسلامی ایران است که آینده مطلوب را در میان مدت ترسیم می کند. یکی از حوزه های مغفول در این برنامه که کمتر به آن توجه شده، جایگاه هویت ملی ایرانی در برنامه های توسعه است، چراکه ﻫﻮﯾﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻨﺘﺮلﮐﻨﻨﺪه ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﺗﻀﻤﯿﻦﮐﻨﻨﺪه ﭘﺎﯾﺪاری ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻮده و ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺒﺎت ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ را ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﻨﺪ. سؤال اصلی این است که لایه های هویت ملی در برنامه های پنج گانه توسعه جمهوری اسلامی ایران چگونه است. برای پاسخ به سؤال، از روش تطبیقی تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد: هویت ملی ایرانی در برنامه های توسعه ، ترکیبی از سه لایه هویت اسلامی، هویت ایرانی و هویت متجددانه با عناصر و مؤلفه های مختلف است که اهمیت و برجستگی لایه ها و عناصر هویت ملی، تابعی از گفتمان های دولت های حاکم در زمان تهیه و تدوین برنامه های توسعه مزبور است.
هویت در آستانه کولی های ساکن در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از طریق تحلیل، روایت هایی از کولی بودن ونحوه حضور اجتماعِ کولی ها در شهر تهران مطالعه شده است.عمده ترین و مکررترین تعاملاتی که کولی ها با محیط اجتماعی پیرامون خود در دوران اخیر تجربه کرده اند یعنی چهار چرخه گدایی مصرف، اعتیاد پاکی، زندان آزادی و روابط ناپایدار جنسی در پرتو مفهوم آستانگی توضیح داده شده است؛ چگونگی «بودنِ» کولی ها به عنوان یک اجتماع در حال گذردر بستر های کنونی جامعه ایران به طور عام و در متن های شهری ای چون محله های خاک سفید، دروازه غار و لب خط در تهران به طور خاص توضیح و نشان داده شده است که چگونه کولی ها با گذر از مرحله پیشاآستانگی در مرحله آستانگی باقی مانده و نتوانسته اند از این مرحله خارج شوند و بدین ترتیب دارای هویت های درآستانه ای شده اند که گذار آنها را به مرحله پساآستانگی و جذب ایشان در بسترهای کنونی شهر تهران را با موانع جدی روبه رو ساخته است.
نقش نخبه گان جامعه ارامنه ایران در سلطه یافتن روسیه بر قفقاز (1660م - 1828م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله سلطه یافتن روسیه بر قفقاز، به عنوان منطقه ای عمدتاً ایرانی، به لحاظ تاریخ و فرهنگ و نژاد، همیشه در ذهن مخاطب ایرانی تازه بوده است؛ مسئله ای که ارامنه نقشی اساسی در آن آفریدند. متأثر از خاطرات جنگ های صلیبی، ارامنه قفقاز، همیشه در آرزوی حضور یک دولت مسیحی قدرتمند در نزدیکی منطقه سکونت خود بودند، اما ازآنجا که اروپای غربی پس از جنگ های صلیبی هرگز آن حد به قفقاز نزدیک نبود که بر امور منطقه، تأثیرگذار باشد، ظهور یک قدرت مسیحی دیگر توجه ارامنه را جلب کرد؛ دولت مسکووی.
فرآیندی که نخبه گان ارامنه ایران طی آن کوشیدند پای دولت همیشه توسعه طلب مسکووی و بعدها امپراتوری روسیه را به قفقاز باز کنند، درواقع فرآیندی از تغییر وفاداری بود که از دهه 1660 م (1070 ق) آغاز شد و تا سال 1828 م (1243ق)، سال بسته شدن قرارداد ترکمنچای، ادامه یافت. اینجا سعی شده به واسطه تبیین تشریحی و با اتکای عمده بر منابع ارمنی، افت و خیز های این فرآیند صدوشصت ساله به همراه چگونگی انتقال وفاداری ارامنه از ایران به روسیه تاحد ممکن روشن شود.
یافته های این بررسی نشان می دهد که سه جناح عمده اشرافیت ارمنی، یعنی رهبران کلیسا، ملیک ها و تجار برجسته، به ترتیب بیشترین اهمیت را در تعیین وفاداری سیاسی ارامنه قفقاز داشته اند؛ درحالی که ابتکار گِرَوش به روسیه از آنِ تجار ارمنی بود؛ اما این ملیک ها بودند که به آن دامن زدند و درنهایت، کلیسا بود که با نقش آفرینی خود تغییر وفاداری را قطعی ساخت.
تبیین جامعه شناختی زمینه های اجتماعی پرورش و گریز نخبگان در شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخبگان رکن اساسی توسعه هر جامعه ای هستند که بدون آن ها مسیر توسعه هرگز هموار نخواهد شد. مسأله ای که جامعه ما را مورد تهدید می کند، مهاجرت نخبگان است. بر این اساس ضروری است که به منظور نگهداشت نخبگان و استفاده مناسب از ظرفیت های علمی آنان در جهت توسعه، زیرساخت ها و شرایط لازم برای پرورش و بالندگی شناسایی شود. پژوهش حاضر در راستای نیل به این هدف سعی بر مطالعه زمینه های اجتماعی پرورش و گریز نخبگان در شهر بندرعباس داشته است. روش تحقیق پیمایشی- مقطعی بوده و از ﺗکﻨیک ﭘﺮسشناﻣﺔﻣﺤﻘﻖﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺘﻔﺎدهﺷﺪه است. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده دانش آموزان نخبه پیش دانشگاهی مدارس تیزهوشان، استادان نخبه، دانشجویان استعداد درخشان دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاه دولتی، پزشکان نخبه و محققان و پژوهشگران نخبه غیر دانشگاهی، به تعداد 267 نفر می باشد، که از این تعداد 140 نفر براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه بندی و انتخاب شده اند. برای بررسی رابطه متغیرهای پیش بین بر پرورش نخبگان و تمایل آن ها به مهاجرت، ازآزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t، تحلیل واریانس یک طرفه، رگرسیون چند گانه و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سرمایه نمادین، خانواده و پرورش نخبگان رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که بین سرمایه اجتماعی، گروه مرجع، امنیت اجتماعی و گرایش به مهاجرت رابطه معناداری وجود دارد.
رابطه ی فضاهای اقتصادی شهری و شبکه های اجتماعی: بررسی تاثیر میدانهای میوه و تره بار و هایپراستار بر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرگونه مداخله در شهر اثرات مثبت و منفی زیادی بر ابعاد مختلف زندگی شهروندان مانند کیفیت زندگی، سرمایه ی اجتماعی و... خواهد داشت. میدان های میوه و تره بار و هایپرمارکت ها نیز به عنوان پروژه های اقتصادی نوعی مداخله در زندگی شهری محسوب می شوند. تا کنون در ایران مطالعات منسجمی در باره ی سنجش تأثیرات مثبت و منفی این پروژه ها بر شبکه های اجتماعی محلی صورت نگرفته است. بر این اساس مساله ی پژوهش حاضر این بود که اثرات میدان های میوه وتره بار و هایپرمارکت در اجتماع محلی و بویژه در مناسبات و تعامالت اجتماعی محله ای مورد سنجش قرار دهد. در این پژوهش از دو روش بررسی اسنادی و پیمایش استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته است که از اعتبار صوری برخوردار است. جامعه ی آماری مراجعان به میدان میوه شهران و هایپراستار واقع در منطقه ی پنج شهر تهران است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر به دست آمد و دسترسی به افراد نمونه با نمونه گیری سیستماتیک صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل نیز از آزمونهای تی مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی مستقل حاکی از آن است که تعاملات اجتماعی در دو فضای میدان های میوه وتره بار و هایپراستار متفاوت است. به بیان دیگر شهروندان بر این باورند که بازارهای محلی میدان های میوه و تره بار تقویت کننده ی تعاملات اجتماعی است. در نهایت تعاملات در قالب شبکه های واقعی اجتماعی خود به عنوان بستری است که سرمایه ی اجتماعی سطح محله ای در آن متولد می شود.
تأثیر فرهنگ بر حقوق دینی با توجه به واقعیت های تقنینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگاه اول فرهنگ متعلق به بینش، گرایش و رفتار مردم یک جامعه بوده و در مقابل حقوق متعلق به بایدها و نبایدهایی است که در حکومت دینی از دین گرفته می شود. مقاله حاضر با بیان تأثیر فرهنگ بر حقوق در پی نشان دادن حضور فرهنگ حتی در حقوق دینی است. تأثیر فرهنگ بر حقوق را می توان از زوایای مختلفی بررسی کرد. در بررسی اول با توجه به پیوست حقوق به دین، رابطه فرهنگ با دین بحث می شود. سه رویکرد «سنتی»، «ترجمه فرهنگی دین» و «اجتهادی» در مورد قلمرو دین مطرح شده است. ترجمه فرهنگی، دین را از فرهنگ جدا کرده و به فرهنگ اصالت می دهد، رویکرد سنتی، فرهنگ را تحت نظر دین آورده و هر فرهنگ مستقل از دین را نفی می کند و در نهایت رویکرد اجتهادی، نظر بینابین و متعادل در تعامل فرهنگ و دین برگزیده که دلایل ترجیح این رویکرد بیان می شود.
بررسی دوم به منشأ انتزاع حقوق پرداخته و با توضیح نظریه اعتباریات علامه، از تأثیر فرهنگ بر وضع حقوق گفته می شود.
و در نهایت بررسی سوم مقاله، به تأثیر فرهنگ در اجرایی و عملیاتی شدن حقوق توجه کرده و از مباحث انتزاعی و مبنایی فاصله می گیرد. بر این اساس کنار گذاشتن فرهنگ موجب بیهودگی و ناکارآمدی حقوق خواهد شد. موضوع تعزیرات در فقه و نقش حاکم در مصلحت سنجی آن مهم ترین اماره برای نشان دادن تأثیر فرهنگ بر حقوق دینی است؛ چراکه مهم ترین تضمین برای اطمینان حاکم شرع برای عملیاتی شدن تعزیرات، همراهی فرهنگی جامعه مخاطب است.
نگرش به نقش های جنسیتی در نسبت با قومیت و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور سنجش تفاوت های جنسیتی و قومیتی در نگرش به نقش های جنسیتی و با استفاده از سنجه متناسب با فرهنگ کشورهای اسلامی طراحی شده توسط خلید و فریزی (2004) صورت گرفته است. حجم نمونه در این مطالعه 400 نفر از دانشجویان دختر و پسر سه دانشگاه دولتی شامل دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران و دانشگاه کردستان است. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش پیمایش، و ابزار مورد استفاده پرسش نامه بوده که با شیوه نمونه گیری تصادفی در بین پاسخگویان توزیع شده است. نتایج حاصل از سنجش بیانگر این است که دیدگاه سنتی به نقش های جنسیتی در بین دانشجویان وجود ندارد و نگرش ها در سطح حرفه ای و لیبرال قرار دارد. بین زنان و مردان تفاوت معنادار در نگرش به نقش های جنسیتی وجود دارد بطوریکه مردان نگرش حرفه ای و زنان نگرش لیبرال به نقش های جنسیتی دارند. از نظر قومیتی، نگرش به نقش های جنسیتی در بین زنان و مردان در قومیت فارس و لر دارای تفاوت معناداری است به طوری که در هر دو قومیت، زنان نگرش لیبرال و مردان نگرش حرفه ای به نقش ها دارند. این در حالی است که در قومیت کرد تفاوت معناداری ببن دو جنس وجود نداشته و هر دو جنس نگرش لیبرال به نقش ها دارند. در قومیت ترک هم تفاوت معنادار بین دو جنس وجود ندارد و نگرش هر دو جنس به نقش های جنسیتی حرفه ای و سنتی است.
مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی زیبایی دو جنس و کارکردهای آن از دیدگاه دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر تحقیقات ایرانی در حوزه جامعه شناسی بدن با استفاده از رویکرد کمی و در جمعیت زنان انجامشده، حال آن که تغییرات پیچیده جامعه امروزی، مردان را نیز در این حوزه درگیر کرده است. این تحقیق با هدف کشف و شناسایی معیارهای زیبایی از دیدگاه مردان، تأثیرپذیری آن ها از جامعه و اقدام برای تغییر در بدن برای استفاده از کارکردهای اجتماعی زیبایی ا نجام شد. تحقیق حاضر با استفاده از نظریه زمینه ای و با به کارگیری نظرات پسران دانشجو در دانشگاه شهید باهنر کرمان به عنوان مشارکت کنندگان تحقیق به انجام رسید. پس از استخراج مفاهیم ابتدایی، مفاهیم ثانویه و مفاهیم واسطه پنج مقوله اصلی به شرح زیر مشخّص شد: ۱- تناسب و توازن چندگانگی های زیبایی برای مردان ۲- جهت گیری جنسیتی و ادراک زیبایی ۳- پای بندی هم زمان به منابع سنّتی و غیرسنّتی تعیین هنجارهای زیبایی و جذابیت ۴- زیبایی مبتنی بر هزینه کم تر، استمرار کم تر ۵- کسب و تثبیت قدرت ومنزلت. از کلّیه مفاهیم و مقولات اصلی مستخرج در نهایت، یک مقوله بنیانی یا هسته با عنوان استمرار بنیان های سنّتی در رفتارهای مدرن زیباگرایانه پدید آمد. مدل پارادایمی نشان دهنده تداوم تفکّری است که برای مرد مسائلی؛ هم چون پیشرفت، موفّقیت و منزلت، مهم تر از زیبایی و جذابیت می باشد. اهمّیت زیبایی و جذابیت مردان در کسب و حفظ موقعیت های قدرت– منزلت و تثبیت موقعیت هایی که به صورت سنّتی همیشه در اختیار مردان بوده، بسیار نمایان است.
منجی شهر در سینمای آخرالزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای آخرالزمانی در دوران معاصر و به خصوص پس از ورود به هزاره سوم مورد توجه ویژه، قرار گرفته است. از سوی دیگر بحث منجی، از مهمترین مباحث، سینمای آخرالزمانی بوده است. پژوهش حاضر، با هدف مطالعه، تجلی منجی شهر در سینمای آخرالزمانی تدوین شده است. نمود منجی به لحاظ صوری و رخدادهای مرتبط با حضور منجی، شخصیت شناسی منجی، نیز مهمترین موارد مورد اشاره مرتبط با حضور، کارکرد و کاربرد منجی در سینمای آخرالزمانی مورد کنکاش قرار گرفته است. بحث منجی به صورت موردی و با تحلیل فیلمهای برگزیده سینمای آخرالزمانی نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش به صورت تحلیل محتوای فیلمهای مورد بررسی بوده است. از سوی دیگر به دلیل ملموس بودن موضوع، تعداد سی و چهار اثر از مهمترین آثار سینمایی تاثیرگذار و مرتبط با بحث آخرالزمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر مهمترین عوامل تاثیرگذارانه مرتبط با حضور منجی در سینمای آخرالزمانی بوده است. غلبه بر مشکل، نجات جسمی، تذکر دهی، منجی آمریکایی، توجه به دانش بشری، نظارت مستمر، خرق عادت و نیز کار با گروه ویژه، انسانیت و توجه به خانواده، معنویت، عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست جزو اولویتهای تاثیرگذار حضور منجی در سینمای آخرالزمانی بوده است.
بررسی رابطة هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، رابطه هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج بررسی شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریه های هوش اخلاقی لنیک و کیل و نظریه عقب ماندگی فرهنگی آگ برن است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه ای انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان 60-18ساله بودند که گواهینامه رانندگی داشتند و طی بازه زمانی 2 ماه قبل از انجام پژوهش، در سطح شهر یاسوج رانندگی کرده بودند. حجم نمونه 367 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. اعتبار متغیرهای تخلف رانندگی و آگاهی ترافیکی از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آنها با استفاده از همسانی درونی به روش کودرریچاردسون تعیین شد. همچنین برای سنجش اعتبار سازه هوش اخلاقی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای سنجش پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج توصیفی پژوهش، نشان می دهد میزان تخلف ترافیکی در بین رانندگان بسیار زیاد است. نتایج تحلیلی تحقیق، رابطه ای معکوس و معنادار را بین هوش اخلاقی و آگاهی از تخلف رانندگی نشان می دهد؛ به گونه ای که با افزایش هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی تخلفات ترافیکی کاهش می یابد. این دو متغیر، با هم حدود 18درصد از تغییرات متغیر تخلف رانندگی را تبیین می کنند.
تحلیلی بر مناط بدعت و مشروعیت مناسک عزاداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عزاداری و برپایی مجالس به پاس تعظیم و احترام فرد یا گروهی است، که در قالب مداحی سخنرانی، سینه زنی و غیره انجام می شود. همچنین به دلیل نقش سازنده فردی و اجتماعی و فرهنگی آن، جایگاه ویژه ای در مکتب اسلام و سیره اهل بیت دارد. اما برخی اعمال خارج از توصیه ها و احکام دین در مراسم های عزاداری که به نام دین و به عنوان دستور دینی معرفی و عمل شود بدعت محسوب شده و ضروری است نحوه عزاداری ها اصلاح و بدعت ها از آن زدوده شود. این تحقیق با هدف بررسی مناط بدعت و مشروعیت مناسک عزاداری به روش توصیفی – تحلیلی انجام شد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که گریه کردن، نوحه سرایی و مرثیه خوانی و عزاداری طبق آیات قرآن احادیث شیعه و سنی برای اهل بیت (ع) نه تنها ممنوع نیست بلکه دارای فضیلت خاصی است که این فضیلت شامل تعزیه داران واقعی خواهد گردید. و نیز از مصادیق شعائر الهی، مودّت و محبّت به اهل بیت علیهم السّلام و مبارزه با ظلم و ستم است که در قرآن به آنها سفارش شده است و می توان مشروعیت عزاداری را در اسلام اثبات کرد. اما در زمینه بروز بدعت ها و خرافات در عزاداری می توان چنین نتیجه گرفت که از نظر اکثر فقهای عظام حکم اولیه در مورد بدعت ها از جمله قمه زنی و هر نوع عمل نامتعارف در عزاداری ها، حرمت است و در هیچ یک از فرمایش معصومین (ع) پیرامون فضیلت عزاداری بر امام حسین (ع) به امری غیر از گریه کردن و زیارت کردن قبر مطهّرشان توصیه نشده است .
دوسوگرایی جامعه شناختی در دوران سه پادشاه قاجار از نگاه سفرنامه نویسان زن انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر جهان و پدیده های موجود در آن از زاویه یک گروه خاص (مانند مردان) نمی تواند تفسیر به راستی حقیقی از جهان و پدیده های آن باشد. چشم انداز زنانه امکان دیدن و تفسیر کردن پدیده های جدید، متفاوت یا مغفول مانده از نگاه مردان را فراهم می کند. در پژوهش حاضر چشم اندازی زنانه را در راستای کشف خاستگاه مسئله دوسوگرایی، به عنوان یکی از مسائلی که امروزه در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، پزشکی و حتی اقتصادی از مسائل عمده به شمار می آید، برگزیدیم و به پیگیری این نگاه خاص در زوایای تاریخ پرداختیم؛ سؤال اصلی در این پژوهش اینگونه طرح گردیده است: از نگاه سفرنامه نویسان زن انگلیسی، دوسوگرایی (دوگانگی) جامعه شناختی و فرهنگی ایرانیان در دوران سه پادشاه قاجار (ناصرالدین شاه، محمدعلی شاه و احمدشاه) شامل چه انواعی می گردد؟ این پژوهش با استفاده از رویکرد نوع شناسی و با استعانت از نظریه مرتون درباره انواع دوسوگرایی روانشناختی و جامعه شناختی و از طریق تکنیک های بررسی تاریخی و تحلیل محتوا سعی نموده است به پرسش مذکور پاسخ دهد. دستاوردهای این پژوهش حاکی از شناسایی پنج نوع دوسوگرایی (دوگانگی) اجتماعی و فرهنگی در میان ایرانیان از نگاه مسافران زن انگلیسی است.
مطالعة فرهنگ لالایی، شعر و ضرب المثل در گویش قوم لر با تأکید بر نشانه های تفکیک جنسیت (مورد مطالعه: دو محلة شهرستان بروجرد از استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نقش جنسیتی افراد یک جامعه، متأثر از دو امر فرهنگی و بیولوژیکی است. لالایی ها و ضرب المثل ها به عنوان جزئی از فرهنگ عامه که با نقش های جنسیتی و الگوهای فرهنگی رابطه دارند، نقش مهمی در این امر ایفا می کنند. این پژوهش، گزارشی از لالایی ها، شعرهای محلی، ضرب المثل ها و تبیین رابطه شان با الگوهای زنانه- مردانه یا پسرانه- دخترانه است که قوم ایرانی لر، مخصوص مذکر یا مؤنث به کار می برد. بررسی سهم لالایی، شعر و ضرب المثل در شکل گیری فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم، علت و اهمیت این پژوهش و احتمال امحای آن ها، ضرورت چنین پژوهشی را نشان می دهد. در این نوشتار، قلمرو تحقیق محلة صوفیان و دودانگه در شهرستان بروجرد و جامعة آماری 45 نفر بروجردی و 5 نفر از اعضای انجمن بروجردی های مقیم تهران است. پرسش های پژوهش مربوط به ضرب المثل ها و لالایی ها یا شعرهایی با موضوع جنسیت است؛ برای مثال، بررسی می شود که چه کسانی با چه اهدافی از آن ها استفاده می کنند. در این پژوهش، از روش مردم شناختی ژرفانگر با مشاهدة مشارکتی مستقیم، همراه با اسناد و مدارک علمی مکتوب در مراکز علمی مختلف استفاده شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریة ساخت گرایی لوی اشتروس و نظریة عمل اورتنر است. نتایج پژوهش به شرح زیرند: نخست آنکه در ادبیات شفاهی قوم لر، جنسیت کاملاً هویداست و می توان در این فرهنگ، «زن طبیعی» و «مرد فرهنگی» را آن چنان که در نظریة عمل بیان شده است، به وضوح مشاهده کرد. دوم آنکه قوم لر در ادبیات شفاهی خود، به طور مشخص برای پسر و دختر، زن و مرد، زن و شوهر و پدر و مادر تفاوت ارزشی قائل است. سوم آنکه در الگوهای این ادبیات، معمولاً دختر جایگاه ویژه ای ندارد؛ جز در مواردی خاص که کدبانو و صبور است و کسی از راز دلش آگاه نیست. چهارم آنکه در الگوهای این ادبیات، پسر همیشه عزیزتر است و مسئولیت ها و وظایفش برحسب عزتش تعریف می شود.