فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
معرفی کتاب: دف و دایره در تاریخ ایران در ادبیات فارسی، در جهان ایرانی/ کیوان پهلوان؛ انتشارات آرون
تأملی بر محل برگزاری مراسم آیینی روز عاشورا در شهر ایلام با تأکید بر میدان 22 بهمن و پنج راه جهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین ها را می توان آداب و رسومی دانست که طی سال های طولانی شکل گرفته اند و روابط و مناسبات انسان ها با جامعه، محیط و تاریخ را در فضایی نمادین، تعریف و تنظیم می کنند. آیین ها ریشه در باورها، احساسات و هویت اجتماعی مردم دارند و به همین دلیل، اغلب، برگزاری آنها به شکلی خودانگیخته از سوی افراد جامعه صورت می پذیرد. آیین روز عاشورا نیز یک مراسم دسته جمعی است که هر ساله تکرار می شود و بر کالبد و ظاهر شهرها تأثیر می گذارد؛ همچنین خاطره انگیز است و برای مکان برگزاری، ایجاد هویت می کند. نگارندگان در این پژوهش کاربردی که با استفاده از روش های اسنادی و میدانی انجام گرفته است، به دنبال یافتن پاسخ برای سؤال های زیر بودند: 1. آیا مکان های فعلی برگزاری مراسم روز عاشور در شهر ایلام، کارآمد و متناسب با این آیین است؟ 2. آیا مکان های برگزاری آیین روز عاشورا در شهر ایلام توانسته است خاطره انگیز باشد و حس تعلق مکانی را ایجاد کند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که اکثریت پاسخ دهندگان، مکان های فعلی برگزاری مراسم را نامناسب دانسته و خواهان تغییر کالبدی در مکان های فعلی یا انتقال مکان های کنونی به محل دیگری از شهر بوده اند. آنها آیین های جمعی را سبب ایجاد فضاهایی خاطره انگیز، بامعنا و نمادین دانسته اند که در هویت بخشی به فضاها مؤثر هستند؛ همچنین سیاه پوش کردن مساجد و حسینیه ها، تجمع های مردمی و هیئت های عزاداری، سینه زنی، زنجیرزنی، علم گردانی، نوحه خوانی و تعزیه خوانی را از عناصری دانسته اند که بیشترین تأثیر را بر ذهن بازدیدکنندگان در مکان های برگزاری مناسک و آیین این روز داشته و سبب شکل گیری خاطره و هویت بخشی به مکان شده است.
ژان والژان نویسندگان
پایگاه و نقش فرد در جامعه ژاپن
حوزههای تخصصی:
مدل روششناختی مطالعة سبک زندگی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برای مطالعه سبک زندگی با رویکرد اسلامی و استنباط وضعیت مطلوب آن، باید از قرآن استفاده کرد. به خصوص استنباطی که درصدد است به تولید نظریهای در باب سبک زندگی اسلامی بیانجامد، یعنی استنباط مدل مطالعه سبک زندگی اسلامی با استفاده از قرآن در مقام گردآوری، ساخت مدلمفهومی، نظریهپردازی،... بیشتر نیاز به استفاده از آیات قرآن دارند. اما از چه روشی میتوان در مقام نظریهپردازی از قرآن استفاده کرد؟ به عبارت دیگر مدل روششناختی مطالعه قرآن برای رسیدن به نظریة سبک زندگی اسلامی کدام است؟ برای پاسخگویی به این سؤال بین سه روش تفسیر موضوعی، تحلیل محتوا و مدلسازی ترکیب شده است که به مدل ترکیبی روششناختی یا «روش مدلسازی بر اساس منابع دینی» نامگذاری شده است. این تحقیق درصدد است ضمن توضیح هر یک از این سه روش، به مدلی ترکیبی برای نظریهپردازی در باب سبک زندگی اسلامی از قرآن دست یابد.
انجمن دفاع از فرهنگ
تحلیل جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و تحقّق شهروند الکترونیک در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی شهروند الکترونیک، راهکار مناسبی برای مشکلات اجتماعی شهرهای بزرگ ایران همچون ترافیک، آلودگی های زیست محیطی و مصرف زیاد انرژی است اما شهروند الکترونیک در ایران توسعه ی مطلوبی نداشته است. با استناد به مباحث نظریه پردازان اعتماد اجتماعی، استفاده از خدمات الکترونیک توسط شهروندان، پیوند نزدیکی با اعتماد اجتماعی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر این است که رابطه ی اعتماد اجتماعی را با شهروند الکترونیک واکاوی کند. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه ی آماری پژوهش، شهروندان 18 سال به بالای شهر یاسوج هستند که 346 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق برای سنجش شهروند الکترونیک، پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته است که با استفاده از اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از روش کودر-ریچاردسون تعیین پایایی گردیده است. ابزار تحقیق برای سنجش اعتماد اجتماعی، پرسشنامه ی استاندارد شده اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف (1392) است. براساس یافته های تحقیق، رابطه ی معناداری بین اعتماد اجتماعی و تحقق شهروندالکترونیک وجود دارد و طی آن، اعتماد اجتماعی قادر است 106/0 تغییرات شهروند الکترونیک را تبیین کند. با ورود متغیرهای کنترل جنسیت، وضع تأهل و تحصیلات دانشگاهی به مدل، ضریب تبیین به 259/0 افزایش می یابد. نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که با ارتقای اعتماد اجتماعی می توان، شهروند الکترونیک را گسترش داد و از این طریق به تسکین برخی از مسائل اجتماعی حادّ شهرها کمک نمود.
سکوت گناه کبیره است
سازوکار های ارتقاء مسئولیت ذهنی کارکنان سازمان های خدمات عمومی شهر تهران؛ بررسی شکاف بین وضع موجود و مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت وظایف در بخش دولتی به گونه ای است که فرایند تصمیم گیری کارکنان و مدیران می تواند به علت وجود منافع متعارض و تعارض نقش ها به مسئله ای غامض و پیچیده تبدیل گردد. امروزه شاهد هستیم که با به سر بردن در عصر بحران اخلاقی و کاهش شدید اعتماد مردم نسبت به رعایت جنبه های قانونی و اصول اخلاقی توسط خدمتگزاران بخش دولتی، موج مسئولیت گرایی گریزناپذیری در میان مسئولان سازمانی و پژوهشگران شکل گرفته است. بررسی ادبیات پژوهش بر اهمیت وجود مسئولیت ذهنی بالا برای برقراری تعادل بین منافع متعارض و رویارویی با مسائل غامض اخلاقی، به عنوان اجزای جدانشدنی وظایف دولتی، صحه می گذارد. پژوهش حاضر با روش ترکیبی با هدف شناسایی سازوکار های ارتقاء مسئولیت ذهنی کارکنان بخش دولتی در 23 سازمان خدمات عمومی کشورمان انجام شده است. در بخش کیفی این پژوهش سه دسته سازوکار شامل سازوکار های سازمانی، مدیریتی و شغلی برای ارتقاء مسئولیت ذهنی شناسایی شدند. در بخش کمّی پژوهش نیز مشخص شد که بین بهره گیری از این سازوکارها در وضع موجود و وضع مطلوب آنها فاصله معناداری در سازمان های خدمات عمومی کشورمان وجود دارد.
بررسی تأثیر عوامل محیطی معنویت گرایی بر میزان تعارضات سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: واحدهای فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر عوامل محیطی معنویت گرایی بر میزان تعارضات سازمانی کارکنان است که با روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری آن را، کلیه کارکنان واحدهای فرهنگی زیرمجموعه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام به تعداد 1900 نفر تشکیل داد که 320 نفر از آنان با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان و به صورت تصادفی، انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که بین معنویت گرایی و تعارض سازمانی با ضریب 82/0- همبستگی قوی معناداری وجود دارد؛ به عبارتی هرچه معنویت گرایی در این سازمان بیشتر باشد، میزان تعارضات سازمانی کاهش می یابد. بین مؤلفه های معنویت گرایی (محیط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) و تعارض سازمانی نیز همبستگی معناداری وجود دارد؛ به عبارتی هرچه تأثیر مؤلفه های معنویت گرایی در سازمان بیشتر باشد، میزان تعارض کاهش می یابد.
بشر صنعتی و تفریحات سالم
حوزههای تخصصی:
توسعه و چند گرایی فرهنگی
گوناگون: برابری فرهنگی ایرانیان و تاجیکان
منبع:
بخارا مهر ۱۳۸۰ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
حوزه های کاربستِ رویکرد تاریخ فرهنگی در تحلیل تاریخ قاجاریه (مطالعه و ارزیابی منابع سفرنامه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به طرح این مساله می پردازد که با کاربست رویکرد تاریخ فرهنگی چه حوزه های موضوعی و معرفتی در بررسی منابع سفرنامه نویسی دوره قاجاریه، امکانِ طرح می یابد؟ آثار این خوانش بر خلق معانی جدید در پژوهش تاریخی چیست؟ در ارزیابی نقّادانه ی متون سفرنامه خارجی مشخص است که علی رغم برخی خلاء ها، دربردارنده ی رویکرد مردم شناختی، انسان شناسی فرهنگی به جامعه، فرهنگ و تاریخ ایران از یک سو، و طرح این مسائل با رویکردی جزئی نگرانه اجتماعی از سوی دیگر، هستند که هر دو منظر معرفتی و روش شناختی مذکور در چارچوب رویکرد تاریخ فرهنگی می تواند در کشف و ارایه حوزه های موضوعی و مساله شناسی پژوهش اثرگذار و به خوانش های جدید و موثر در تحلیل تاریخ قاجاریه انجامد. دستاورد نوشتار حاضر نشان داده است که سیاحان در مساله شناسی خود، عمدتاً به وضعیت و تغییرات اجتماعی، تحلیل فرهنگی از گذشته در پرتو حال، توجه به کار میدانی در پژوهش یا مشاهده ی صبورانه مسائل ، عملیاتی کردن روش های کمّی متمرکز بوده و با طرح معانی و مفاهیم با روشِ جزئی نگر اجتماعی به فراهم شدن زمینه شکل گیری تبیین های چندگانه از مسائل تاریخ اجتماعی و فرهنگی دوره قاجار کمک کرده اند.
پست مدرن و جاودانگی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بازتولید فرهنگی و طبقه اجتماعی با تأکید بر تقدیرگرایی (سرپرستان خانوار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با تأکید بر مفهوم طبقه، انواع سرمایه و بازتولید فرهنگی، رابطه میان تقدیرگرایی و طبقه اجتماعی (334 نفر از سرپرستان خانوار شهر اصفهان) را با استفاده از روش پیمایش و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بررسی کرده است. نتایج نشان می دهند رابطه معکوس میان طبقه اجتماعی و میزان تقدیرگرایی وجود دارد؛ به عبارت دیگر، طبقات پایین تر، تقدیرگراتر هستند. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان دادند مؤلفه های سرمایه فرهنگی (به عنوان مهم ترین شاخص طبقه اجتماعی) و پس از آن سرمایه اقتصادی، بیشترین واریانس مربوط به تغییرات مفهوم تقدیرگرایی را تبیین کرده اند. علاوه بر این، نقش سرمایه فرهنگی و توزیع نابرابر آن در بین طبقات اجتماعی (بالابودن میانگین آن در طبقات بالا) و تفاوت زیاد نمرات تقدیرگرایی (بالابودن میانگین آن در بین طبقات پایین) در هر دو معنا نشان می دهد الگوی تحرک فرهنگیبه طور نسبی در طبقه متوسط وجود دارد و بیشتر الگوی بازتولید فرهنگی در طبقات اجتماعی حاکم است.