فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۰۷۴ مورد.
مزایا و معایب رؤیای آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسنر و روزنفلد در کتاب« جرم و رؤیای آمریکایی» به یکی از مؤلفه های غالباً فراموش شده ی نظریه ی « ساختار اجتماعی و آنومی» مرتن؛ یعنی چرا ایالات متحده چنین نرخ جرم بالایی دارد، می پردازند. مسنر و روزنفلد « نظریه ی آنومی نهادی» را مطرح کردند که به موضوع آنومی در سطح جامعه می پردازد. مثل مرتن درصدد تبیین نرخ فوق العاده بالای جرم در ایالات متحده هستند. و این هدف را با اشاره به « رؤیای آمریکایی» محقّق می کنند. مسنر و روزنفلد در تأکید بر این امر که نرخ بالای جرم در ایالات متحده تا حدودی از این واقعیّت ناشی می شود که جامعه ی آمریکا، افراد را به پی گیری هدف موفقیّت مالی ترغیب می کند؛ اما برای ابزارهای مشروع به منظور دست یابی به اهداف، ارزش ناچیزی قائل است، به شدتتحت تأثیر نظریه ی آنومی مرتن هستند. به عبارت دیگر، هنجارهای مشروع مقبول به لحاظ فرهنگی فدای هدف می شوند که بیش از زندگی اهمیت می یابد.
با این حال، مسنر و روزنفلد نظریه ی مرتن را هم بسط داده اند. در وهله ی اول، آن ها مدعی هستند که تأکید فرهنگی بر موفقیّت مالی با این تصور توأم است که نهاد اقتصاد در دیگر نهادها؛ مانند خانواده، آموزش و حکومت نفوذ می کند و بر آن ها مسلّط می شود. استدلال آن ها این است که تسلّط نهاد اقتصاد تا آن اندازه عملکرد مناسب این نهادها را مختل می کند که دیگر به طور مؤثر و به اندازه ی کافی نمی توانند افراد جامعه را جامعه پذیر کنند یا حتی رفتار منحرفانه را کیفر دهند. مسنر و روزنفلد استدلال می کنند که اگر جنبه های دیگر زندگی آمریکایی بیش از موفقیّت مادی مورد تأکید قرار گیرند، ایالات متحده می تواند فاقد چنین نرخ جرم بالایی باشد. آن ها به اقتصاد مختلط در اروپای غربی و ژاپن به مثابه ی نمونه هایی از جوامعی اشاره می کنند که نشان می دهند بر خلاف آنچه در آمریکا وجود دارد، سطحی از رفاه اقتصادی کاملاً به عملکرد اقتصادی وابسته نیست.
مقایسه نیمرخ شخصیتی معتادان گمنام و غیر گمنام زندانی مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه نیمرخ شخصیتی معتادان گمنام و غیر گمنام زندانی مرد بود. روش: جامعه آماری این پژوهش معتادان گمنام و غیر گمنام مرد زندان های استان همدان در سال 1391 بودند که تعداد آنها 3130 نفر شامل 627 نفر گمنام و 2503 نفر غیر گمنام بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 310 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی نئو پاسخ دادند. داده ها با استفاده از توزیع فراوانی و درصد، شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین نیمرخ ویژگیهای شخصیتی معتادان گمنام و غیر گمنام زندانی مرد تفاوت معنا داری مشاهده شد. به گونه ای که میانگین نمره ویژگی شخصیتی روان نژندی معتادان گمنام از غیر گمنام کمتر بود، اما میانگین نمره ویژگی شخصیتی برون گرایی معتادان گمنام از غیر گمنام بیشتر بود. نتیجه گیری: میتوان نتیجه گیری کرد معتادان مردی که در مجمع های معتادان گمنام شرکت میکنند، در مقایسه با معتادانی که در این جلسات شرکت نمیکنند، دارای ویژگیهای شخصیتی متفاوتی هستند.
مقایسه سرشت و منش در افراد معتاد به مواد مخدر و غیرمعتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه مقایسه ابعاد سرشت و منش در افراد معتاد به مواد مخدر و افراد غیرمعتاد بود. روش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این تحقیق را تمامی معتادان شهر اردبیل تشکیل می دادندکه در زمان انجام تحقیق به یکی از مراکز ترک اعتیاد این شهر مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل60 فرد معتاد به مواد مخدر و60 همتای غیرمعتاد بود که از میان 3 مرکز ترک اعتیاد شهر اردبیل به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد سرشت و منش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات اجتناب از آسیب و نوجویی در افراد معتاد به مواد مخدر از افراد غیر معتاد به طور معنا داری بیشتر بود. همچنین، میانگین نمرات پاداش وابستگی، همکاری و خود راهبری در افراد معتاد از افراد غیر معتاد به طور معنا داری کمتر بود. نتیجه گیری: این نتایج بیان می کند که ابعاد سرشت و منش، شدت اعتیاد را در افراد معتاد تحت تاثیر قرار می دهند.
مطالعة عوامل مرتبط با احساس آنومی فردی در میان دانشجویان (مطالعة موردی دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس جامعه شناسی عواطف، یکی از مهم ترین مباحث مطرح در مدیریت مسائل خرد، توجه به احساس افراد جامعه است. از این رو، احساس آنومی فردی که از عوامل تأثیرگذار در کنش های افراد محسوب می شود نیازمند مطالعه است. این پژوهش به بررسی میزان آنومی فردی در میان دانشجویان دانشگاه تهران می پردازد. در این تحقیق از نظریه های فردینبرگ، لیدنبرگ، نظریة بیگانگی اجتماعی سیمن، نظریة بی سازمانی در چارچوب نظری تحقیق استفاده شده است. روش این تحقیق پیمایشی است و نمونة تحقیق (300 نفر) به صورت نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شد. پردازش و تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (مشتمل بر آزمون های همبستگی , رگرسیون چند متغیره) انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد احساس آنومی 5/18 درصد دانشجویان تحت مطالعه پایین، 5/65 متوسط و 16 درصد بالاست که نشانگر احساس آنومی متوسط رو به بالای دانشجویان است. نتایج حاکی از آن است که عواملی چون اعتماد اجتماعی، اعتماد فردی، نهادی و تعمیم یافته، بی قدرتی، سرمایة اجتماعی و رضایت از زندگی با احساس آنومی مرتبط اند، به طوری که بین این عوامل و احساس آنومی فردی همبستگی وجود دارد. به جز متغیر احساس بی قدرتی که رابطة مثبتی با احساس آنومی فردی دارد، بقیة متغیرها رابطة منفی با متغیر وابسته دارند. بین مشارکت اجتماعی، جنسیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و احساس آنومی فردی رابطه ای وجود ندارد. بر اساس مدل رگرسیونی، متغیرهای احساس بی قدرتی و اعتماد فردی بیشترین اهمیت را در تبیین احساس آنومی فردی داشته اند.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با نابرابری جنسیتی در میان دختران 18 تا 59 ساله شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
متفاوت بودن دو جنس مرد و زن ورای هرگونه برتری در هر جامعه ای مستعد نابرابری بوده است. این نابرابری در جوامع مختلف به سبک های متفاوتی جریان داشته و نوعی برتری و حق کشی را به دنبال داشته و این نابرابری ورای قومیت ها و گروه های متفاوت بیشتر در جنسیت نمود بارزی پیدا کرده است. امروزه به موازات تحولات گسترده ای که در اوضاع اجتماعی زنان در جوامع بشری پدید آمده است، شاهد تغییر و تحولاتی درخواسته ها و نیازهای زنان جامعه هستیم که این خواسته ها در جهت احقاق حقوق از دست رفته آنها و دستیابی به عدالت جنسیتی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر نابرابری جنسیتی در میان دختران 18 تا 59 ساله شهر تهران به روش پیمایشی انجام شده است. در بررسی نتایج حاصل از فرضیات پژوهش بر اساس تحلیل واریانس مشخص شد که رابطه معناداری بین وضعیت اشتغال و قومیت با نابرابری جنسیتی وجود دارد. همچنین در آزمون های همبستگی ابطه درآمد و گرایش مذهبی با نابرابری جنسیتی معنادار شد و اما در نتایج تحلیل واریانس ابطه بین تحصیلات و نابرابری جنسیتی معنادار دیده نشد.
بررسی علل اقتصادی آسیب های اجتماعی ( با تأکید بر رابطه تورم و جرایم در ایران طی سال های 1390-1370)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری سیاست های اقتصادی علاوه بر تأثیرات اقتصادی می تواند باعث بروز بسیاری از تأثیرات اخلاقی و اجتماعی در جامعه شود. از جمله اصلی ترین تأثیرات به کارگیری سیاست های اقتصادی در ایران تشدید تورم بوده است که این عامل توانسته با ایجاد نابرابری های درآمدی و شکاف اجتماعی، زمینه های بروز انواع جرایم و به خصوص جرایم اقتصادی را فراهم سازد. در این پژوهش با به کارگیری داده های 20 ساله سالنامه آماری ایران در خصوص جرایم سرقت و صدور چک بلامحل در قالب یک مدل اقتصادسنجی و با استفاده از الگوی پویای خود توضیحی با وقفه های توزیعی موسوم ( ARDL ) به منظور تحلیل ضرایب بلند مدت بین متغیرهای توضیحی (نرخ های تورم و بیکاری) و وابسته ( جرایم سرقت و صدور چک پرداخت نشدنی) و همچنین، الگوی تصحیح خطا ( ECM ) برای تطبیق رفتار کوتاه مدت متغیر اقتصادی با رفتار بلند مدت آن استفاده شده است. برآورد مدل های مورد اشاره حاکی از آن است که متغیرهای اقتصادی معرفی شده در این رساله با عنوان نرخ بیکاری و نرخ تورم هر دو اثر معناداری بر ارتکاب جرایم مد نظر؛ یعنی سرقت و صدور چک پرداخت نشدنی داشته است.
جرم شناختی فضای اینترنت
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از موضوعات مهم کنگره دوازدهم سازمان ملل در زمینه پیشگیری از جرم و عدالت کیفری جرایم سایبری و چالش های فراروی آن است و بنابراین آگاهى از پى آمدهاى اینترنت و در کنار آن، در نظرگرفتن راهبردهاى مناسب براى استفاده درست و پیش گیرى یا کاهش پى آمدهاى احتمالی منفى آن، اهمیت اساسى دارد. این نوشتار به بیان روانشناسی اینترنت و پى آمدهاى منفى آن بر سلامت و رفتار انسان و بازداری زدایی در اینترنت و تاثیرات اینترنت بر بزهکاری و بزه دیدگی افراد می پردازد. روش: این تحقیق بصورت کتابخانه ای و با بررسی ادبیات موجود در زمینه آثار مثبت و منفی اینترنت و فضای مجازی صورت گرفته است. داده های تحقیق به کمک ابزار فیش برداری جمع آوری و تدوین گردیده اند. یافته ها و نتایج: اینترنت در کنار دست آوردها و کاربردهاى انکارناپذیر و مثبتى که در زمینه هاى گوناگون دارد، پى آمدهاى نامطلوبى به همراه دارد که باید مورد توجه والدین، مربیان و همه مسئولان امر تعلیم و تربیت و برنامه ریزان فرهنگى جامعه و پلیس قرار بگیرد.
تحلیل اجتماعی گرایش به مصرف مشروبات الکلی در میان دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش دانشجویان به مصرف مشروبات الکلی صورت پذیرفته است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جمعیت تحقیق، متشکل از کلیه دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بوده است. داده های توصیفی تحقیق نشان می دهد: در تمامی ابعاد مختلف، متغیر وابسته میان دانشجویان دختر و پسر به لحاظ گرایش به مصرف مشروبات الکلی تفاوت معنادار وجود داشته است. به عبارتی، در تمامی ابعاد (شناختی، رفتاری و عاطفی) مردان گرایش بیشتری به مصرف مشروبات الکلی داشته اند. دستاورد نظری این تحقیق، ارائه یک مقیاس منسجم جهت سنجش گرایش به الکل بوده است. بر اساس تحلیل داده ها، متغیرهای پیوستگی به مذهب، پیوستگی تحصیلی، خودکنترلی و برچسب رسمی دارای تأثیر معناداری بر گرایش به مصرف الکل بوده و متغیر پیوستگی به مذهب مهم ترین تبیین کننده گرایش به مصرف الکل بوده است.
بررسی عوامل مرتبط با گرایش پسران نو جوان شهر ایلام به رفتار بزهکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع رفتار انحرافی در میان نوجوانان ، از حادترین مسائل اجتماعی جوامع مختلف است که ریشهدار شدن آن موجب بیم و نگرانیهای زیادی است. به منظور شناخت عوامل مرتبط با گرایش نو جوانان پسر شهر ایلام به رفتار بزهکارانه، این مقاله ، به شیوه پیمایشی و با توزیع پرسشنامه به روش نمونهگیری خوشهای ، 370 نفر از پسران نو جوان شهر ایلام را ارزیابی کرده است. یافتهها بیانگر آن است که تقلب در امتحان، رفتارهای جنسی و دعوا کردن، بیشترین گرایش را در بین پاسخگویان داشتهاند. همچنین، از میان 10 متغیر مستقل آزمون شده، متغیرهای؛ نظارت خانواده، صمیمیت بین اعضای خانواده، آشفتگی خانواده، داشتن مجرم در خانواده ، تعلق خاطر به مدرسه، همنشینی با دوستان بزهکار ، وابستگی به دوستان، استفاده از تولیدات فرهنگی داخلی و استفاده از تولیدات فرهنگی خارجی با گرایش پسران نوجوان به رفتار بزهکارانه رابطه معنیدار داشتهاند. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان میدهد که متغیرهای همنشینی با دوستان بزهکار، صمیمیت بین اعضای خانواده، میزان استفاده از رسانههای خارجی، وابستگی به دوستان و نظارت خانواده، 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمودهاند.
مطالعه عوامل مؤثر بر ترس از جرم در محله های شهری مطالعه محله ای در منطقة 5 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق سطح ترس از جرم شهروندان در یکی از محلههای تهران با تدوین مدل علّی آزمون شده است. نظریه های سرمایة اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی و بزه دیدگی برای انتخاب متغیرها و تدوین مدل پژوهش جهت علتیابی ترس از جرم در محله های شهری، انتخاب شدند. داده ها از یک نمونة تصادفی 386 نفره از ساکنان محلة جنت آباد شمالی به وسیلة پرسش نامه جمعآوری شده است. مدل نظری پژوهش پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارAMOS آزمون شده و مدل نهایی برازش شده است. تحلیل چندمتغیرة انجام شده درحدود 57 درصد از واریانس متغیر وابسته، یعنی ترس از جرم، را تبیین میکند. یافتههای تحقیق نشان میدهد بینظمی در محله مهم ترین تبیین کنندة ترس از جرم در محلات شهری است. تجربة بزهدیدگی و رضایت از محله نیز تأثیر چشمگیری بر سطح ترس از جرم شهروندان دارند. نتایج این تحقیق ارتباط میان تعلق به شبکه های حمایت اجتماعی و اتخاذ تدابیر حفاظتی را با سطح ترس از جرم شهروندان تأیید نمیکند.
سهم ساختار و یادگیری اجتماعی در بزهکاری نوجوانان شهر تهران (مطالعه موردی: 5 منطقه حاشیه نشین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با روش الگوی توضیح رئالیستی انجام یافته و متناسب با آن، SSSL انتخاب شده است. فرض بنیانی در مدل SSSL فضاسازی ساختار جامعه در یادگیری اجتماعی جرم و کجروی است. از بین نوجوانان 19-14 ساله مناطق حاشیه نشین شهر تهران، به شیوه نمونه گیری ترکیبی به تعداد 350 نفر برآورد شد. نتایج نشان داد: همبستگی بین متغیر های تئوریکی ساختاری و ابعاد یادگیری اجتماعی و نیز ابعاد یادگیری اجتماعی و بزهکاری نوجوانان وجود دارد. از بین ابعاد یادگیری اجتماعی، بعد همنشینی افتراقی بیشترین تأثیر را بر بزهکاری نوجوانان داشته است. متغیرهای ساختاری تئوریکی (آنومی اجتماعی و بی سازمانی اجتماعی)، سبب فضاسازی بر روی یادگیری اجتماعی بزهکاری می شوند و فضای یادگیری اجتماعی نیز تولید بزهکاری و کجروی می کند.
بررسی تحلیلی ـ تطبیقی سرمایة اجتماعی در محله های مساعد و نامساعد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به بررسی سرمایة اجتماعی در محلات مساعد و نامساعد شهر تهران پرداخته شده و ابعاد سرمایة اجتماعی، عینی و ذهنی، و مؤلفه های آن همچون حمایت های اجتماعی، روابط، مشارکت، آگاهی، همیاری و اعتماد اجتماعی در این محلات با یکدیگر مقایسه شده اند. در این زمینه از نظریات سرمایة اجتماعی و ادبیات تأثیر محله و بخصوص نظریات ویلسون، هاردینگ و تورنی درباب تأثیر زندگی در محلات نامساعد بر رفتارهای اجتماعی افراد استفاده شده است.
جامعة آماری این تحقیق جمعیت 15 تا 65 سال ساکن در محلات تهران است. محلات تهران با توجه به سه شاخص وضعیت اقتصادی، سواد زنان و مهاجرت، به سه دستة مساعد، نیمه مساعد و نا مساعد تقسیم و از هر دسته 10 محله به طور تصادفی انتخاب شده است. اطلاعات این پیمایش با استفاده از تکنیک پرسش نامه از بین 450 نفر از ساکنان این محلات جمع آوری شده است.
نتایج تحلیل واریانس بیانگر وجود تفاوت در میزان سرمایة اجتماعی عینی و ذهنی افراد در محلات مختلف بوده است. به گونه ای که در محلات مساعد در مقایسه با محلات نامساعد، شبکة روابط افراد گسترده تر، میزان آگاهی، مشارکت، حمایت های اجتماعی و همیاری ایشان هم بیشتر بوده است، اگرچه میزان اعتماد در محلات نامساعد بالاتر گزارش شده است.
در نهایت، یافته های تحقیق داعیة نظریه های یادشده را مبنی بر محدودبودن منابع و فرصت ها در محلات نامساعد نسبت به محلات مساعد دربارة سرمایة اجتماعی تأیید می کند.
بررسی مقایسه ای عوامل مرتبط با ترس از جرم زنان و مردان؛ مطالعه موردی زنان و مردان ساکن شهر کرج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با روش پیمایش سعی در مقایسه رابطه بی سازمانی اجتماعی با ترس از جرم در بین زنان و مردان 18 ساله به بالای شهر کرج را داشته است. بدین منظور نمونه ای شامل 413 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. یافته ها حاکی از آن بود که تنها متغیر بی نظمی محله ای بصورت مشترک در مردان و زنان رابطه معناداری با ترس از جرم دارد. از میان سایر متغیرها ترس از جرم در زنان با متغیرهای پیوند محله ای، رضایت از پلیس، سن و نوع مسکن و در مردان با متغیرهای تعلق خاطر به محله، مدت اقامت در محله و ناهمگونی قومیتی دارای رابطه معناداری بود. در نهایت متغیرهای وارد شده به معادله رگرسیون به شیوه گام به گام، توانستند در زنان و مردان به ترتیب 3/18 و 5/17 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمایند.
رابطه پایگاه اقتصادی – اجتماعی با سرمایه فرهنگی (نمونه موردی شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر حاصل تحقیقی است که در تابستان 1390 درباره رابطه بین سرمایه فرهنگی با پایگاه اقتصادی اجتماعی دربین افراد مختلف 18تا60سال ساکن شهر تهران صورت گرفته است.برای برسی سرمایه فرهنگی ازچارچوب نظری پی یر بوردیو استفاده شده است.دراین چارچوب سرمایه فرهنگی دارای سه بعد تجسد یافته،عینی و نهادی است.پایگاه اقتصادی اجتمایی نیز نمایانگر عوامل قشربندی اجتماعی از دیدگاه وبری هستند. برای بررسی این رابطه ازروش پیمایش وتکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده است وبرای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون های مرتبط با آن استفاده شده است. نتیجه نمایانگر وجودارتباط ما بین پایکاه اقتصادی اجتماعی افراد بامیزان سرمایه های فرهنگی آنهاست که با غالب بررسی های دیگری که در داخل و خارج در این زمینه صورت گرفته اند همخوانی دارد.
بررسی زمینه های خشونت (علیه زنان) در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی زمینه های خشونت (علیه زنان) در خانواده است. این پژوهش بر اساس دیدگاه های یادگیری اجتماعی، نظریه منابع ارزشمند و نظریه جامعه پذیری نقش جنسی بر روی نمونه ای 400 نفری از زنان متأهل شهر جیرفت، میزان خشونت علیه زنان را در خانواده -هایشان مورد مطالعه قرار داده است. برای جمع- آوری اطلاعات از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز با شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد.
نتایج نشان دهنده آن است که متغیر های سرمایه اجتماعی، نوع رابطه جنسی، میزان رضایت جنسی شوهر از پاسخگو، آگاهی پاسخگو از حقوق خودش و تحصیلات شوهر پاسخگو به ترتیب توانسته اند 6/78 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
پیشگیری اجتماعی از جرم در پرتو تحولات ناشی از جهانی شدن فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع همواره در حال تحول و دگرگونی هستند و نهادهای اجتماعی، نظام ارزش ها، هنجارها و ساختارهای فرهنگی نیز در حال تحولند. تغییرات اجتماعی گرچه در تمام جوامع و زمان ها اتفاق افتاده و میافتد، سطح و جهت آن از جامعه ای به جامعة دیگر متفاوت است. در نتیجه، شناخت هویت و گسترة تغییرات اجتماعی دارای اهمیت است. فضای فرهنگی اطراف ما که بستر اصلی تبیین پدیده ها میباشد با تحولات فراگیری مواجه است. با جهانی شدن فرهنگ و پیامدهای آن، معمای جرم به موضوعی پیچیده تر و دارای ابعاد گسترده تر تبدیل شده و تغییر و تحولات در روابط و نهادهای اجتماعی موجب تضعیف پیشگیری اجتماعی میگردد. این تغییر و تحول در ساحت فرهنگ، ضرورت توسعة نگاه فرهنگی در مطالعات جرم شناختی را ایجاب میکند.