فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۰۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران بر آن است که با اجرای برنامه های توسعه و رسیدن به اهداف چشم انداز بیست ساله تا سال 1404، جامعه ای مبتنی بر دانایی و کشوری توسعه یافته ایجاد کند. دستیابی به این امر مهم نیازمند مدیریت دانش در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی است. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل بنیادی مدیریت دانش در محیط های دانشگاهی بود. یکی از دانشگاه های دولتی تهران با جامعة آماری 383 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه انتخاب شد که از این تعداد صد نفر در تحقیق مشارکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامة محقق ساخته، مشتمل بر 49 گویة بسته پاسخ و 3 گویة باز پاسخ بود. از تحلیل عاملی به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و شناسایی ابعاد مدیریت دانش استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل بنیادی مدیریت دانش در دانشگاه نمونه، اشاعه دانش (آموزش)، تولید دانش (پژوهش)، به کارگیری دانش (خدمات اجتماعی) و ذخیرة دانش بودند.
بررسی و اندازه گیری وضعیت سرمایه فکری در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی (مطالعه موردی: مجتمع های آموزشی دانشگاه یزد)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۴
49 - 70
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه استراتژیک، «سرمایه فکری» یکی از محرک های اصلی رشد و توسعه سازمان ها است. این دارایی های نامشهود به منظور خلق دانش و ارتقای عملکرد مراکز آموزش عالی مورد استفاده قرار می گیرند و موفقیت این مراکز به وضعیت سرمایه فکری آنها بستگی دارد. با تمرکز بر دانشگاه های دولتی، مدیریت سرمایه فکری و مدیریت دانش بیش از پیش مورد توجه صاحب نظران و اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. رؤسا و مسئولین دانشگاه های دولتی، می بایست نقش سرمایه فکری را در شکوفایی و نوآوری آموزشی و تحقیقاتی تقویت نمایند. لذا در این مطالعه به بررسی و اندازه گیری سرمایه فکری پرداخته شده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که بین سرمایه فکری در مجتمع های مورد اشاره، تفاوت معنی داری وجود دارد و بیانگر آن است که مجتمع علوم انسانی در تمامی ابعاد به غیر از بُعد سرمایه انسانی، وضعیتی پایین تر از میانگین را دارد. از سوی دیگر، مجتمع فنی مهندسی، تنها در بعد سرمایه رابطه ای، وضعیت مناسبی داشته و در سایر ابعاد، نمره ای پایین تر از میانگین کسب نموده است. هم چنین نتایج حاصل از رتبه بندی مؤلفه های سرمایه فکری مبین آن است که مؤلفه مهارت های آموزشی از بالاترین اهمیت برخوردار است.
گمشده در جمعیت بررسی گمنامی و بی فرهنگی در کلاس درس: تحقیق موردی در دانشکده های حسابداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
109 - 127
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، تأثیر گمنامی بر بی فرهنگی در کلاس درس مورد بررسی قرار می گیرد. این مهم نیازمند مطالعه عامل هایی است که به رفتار بد منجر می شود. اکثراً اعتقاد دارند که بی فرهنگی یک مشکل مهم اجتماعی بوده، به گونه ای که حتی محل کار آنها را نیز در برگرفته است. اگر چه شواهد اشاره دارند که بی فرهنگی به طور قطع به گمنامی افراد مربوط است (یعنی هر چه افراد ناشناس تر باشند بی نزاکت تر هستند). اما آمار به مراکز آموزشی اشاره ای نداشته و هم چنین روشی برای کاهش چنین رفتاری پیدا نشده است. تحقیق ما به دنبال پاسخ به این سئوال است که آیا سطح بی نزاکتی کلاس در مجموع کلاس ها، دانشکده ها یا اجتماع ناشی از گمنامی افراد است یا خیر؟ براساس مطالعه انجام شده معلوم گردید که بی فرهنگی و بی مسئولیتی دانشجویان، بیشتر در کلاس های پرجمعیت (بیش از 40 نفر) و مراکز آموزشی بزرگ (بیش از 10000 نفر)، و شهر های بزرگ (بیش از 100000 نفر) رخ می دهند. یافته ها حاکی از آن هستند که بی نزاکتی های کلاسی ممکن است از طریق برخوردهای بی واسطه، افزایش ارتباطات اجتماعی و پاسخگویی، کاهش یابند.
تحلیلی بر بومی سازی و بین المللی شدن برنامه درسی دانشگاه ها در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی منابع آموزشی علوم انسانی در مقطع متوسطه و دانشگاهی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی علوم انسانی و نهاد های مدرسه ، دانشگاه و حوزه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات جهانی شدن
در سال های اخیر، «بین المللی شدن» یکی از مباحث مهم محافل دانشگاهی بوده است. این موضوع دلالت بر تلفیق بُعد بین المللی، میان فرهنگی و جهانی در اهداف، کارکردها و نحوة آموزش دارد. بومی سازی، نظریه دیگری است که خواهان اشاعه، انطباق و رشد پارادایم دانش، فناوری، هنجارهای رفتاری و سرمایه های فرهنگی و ارزش های محلی خاص در موقعیت خاص است و همچون رویکرد بین المللی شدن، پاسخی در برابر پدیده جهانی شدن است. هدف مطالعه حاضر، بررسی ماهیت و الگوهای عملی بین المللی سازی برنامه های درسی و تبیین ربط و نسبت این رویکرد با نظریه های بومی سازی علوم و پدیده جهانی شدن است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و تحلیلی است که تلاش شده موضوع تحقیق با بهره گیری از نظریات متخصصان حوزه علوم تربیتی و جامعه شناسی مورد بررسی و نقد قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد بومی سازی و بین المللی شدن یکی از مهم ترین لوازم در عصر جهانی شدن، و رویکردی مهم برای احیای تفکر اسلامی در نظام علمی فرهنگی جهان است. اگرچه هر نظام آموزشی طبق آرمان ها و اهداف جامعه و با توجه به میزان اهمیتی که برای دانش ملی و دانش جهانی قائل است، راهکارها و فرصت های خاصی در ارتباط با رویکرد بین المللی سازی و بومی سازی علوم دارد، اما نظام هایی که دور از هرگونه افراط و تفریط در این زمینه قدم برداشته اند، توانسته اند نسبت به فرصت ها و چالش های پیش رو، تصمیمات مؤثرتری داشته باشند و در بحث تولید علم و تحقق رسالت های آموزش عالی، اثربخش تر عمل کنند.
رابطه علم و فناوری: طرح و نقد الگوی""فناوری به مثابه علم کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یکی از مهمترین الگوهای رابطه علم و فناوری، با عنوان «فناوری به مثابه علم کاربردی» به لحاظ فلسفی و تاریخی طرح و نقد شده است. ابتدا ریشه های فکری این الگو تا اندیشه های فرانسیس بیکن و رنه دکارت دنبال شده و سپس دفاع ماریو بانج، یکی از اولین فیلسوفان تحلیلی فناوری، از آن آموزه بازسازی شده است. در انتقاد از این اندیشه ابتدا نگرش های پسامدرن به جایگاه و رابطه علم و فناوری مطرح شده که مطابق با آن فناوری در دوره پسامدرن بر همه چیز از جمله علم تفوق دارد. سپس انتقادات تاریخ نگاران فناوری ارائه شده که در آن نشان داده می شود که رابطه علم و فناوری به گواهی تاریخ مطابق با الگوی مذکور نبوده است. در انتها نیز به برخی پیامدهای این انتقادات بر سیاست گذاری علم و فناوری اشاره می شود.
بررسی ضرورت ایجاد مراکز توسعه آموزش در دانشگاه های کشور
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۳
9 - 28
حوزههای تخصصی:
از آنجا که یکی از کارکردهای اصلی دانشگاه ها، آموزش است، ارائه تدریس با کیفیت از اهمیت خاصی برخوردار است. مهم ترین ابعاد تدریس، تخصص در محتوای تدریس، مهارت های برنامه ریزی و طراحی تدریس، برقراری و حفظ ارتباط و تعامل با فراگیران، ارائه درس، مدیریت کلاس و ارزشیابی از تدریس و یادگیری می باشند. در این راستا، مراکز تدریس و یادگیری در آموزش اعضای هیئت علمی و دانشجویان نقش به سزایی ایفا می کنند. با توجه به این که چنین مراکزی در دانشگاه های کشور وجود ندارد و یا در صورت وجود، فعالیت های محدودی انجام می دهند، هدف از این مقاله، معرفی و بررسی فعالیت های مراکز تدریس و یادگیری در چند دانشگاه معتبر دنیا و زمینه یابی برای ایجاد این مراکز در دانشگاه های کشور می باشد. اساسی ترین فعالیت های این مراکز با بیشترین فراوانی مربوط به توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی از طریق سمینارها و کارگاه های آموزشی، مشاوره فردی در زمینه تدریس و اعطای گواهینامه تدریس می باشد. همچنین موارد جدیدی با کمترین فراوانی مربوط به مقابله با سرقت ادبی، اخلاق پژوهش و دوره مقابله با اضطراب قابل توجه هستند.
نیازسنجی و اولویت بندی رشته های بین رشته ای؛ مطالعه موردی دانشگاه های آزاد نجف آباد و دولتی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نیازسنجی و اولویت بندی رشته های بین رشته ای در دانشگاه آزاد نجف آباد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و دانشجویانِ در دسترس تحصیلات تکمیلی دانشگاه های آزاد نجف آباد و دولتی اصفهان در سال 1389-1388 می شود. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است که از بین جامعه آماری، 105 نفر (اساتید دانشگاه آزاد نجف آباد و دانشگاه اصفهان 55 نفر و دانشجویان تحصیلات تکمیلی 50 نفر) به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساختة رشته های میان رشته ای بود. یافته های پژوهش نشان داد تمایل و انگیزه کافی برای اجرای این دوره ها در بین اساتید و دانشجویان وجود دارد و در حال حاضر امکان برگزاری تنها پنج رشته بین رشته ای از لحاظ منابع اطلاعاتی، امکانات فضای آموزشی، فرهنگی و مدیریتی بیشتر وجود دارد. اولویت بندی رشته های بین رشته ای نشان داد رشته های ویراستاری، روان شناسی سیاسی و اعتیاد، فلسفه تحلیل زبانی و مدیریت قراردادهای بین الملل در اولویت اول قرار دارند و رشته های بین رشته ای دیگر در اولویت بعد قرار دارند.
تولید محتوای الکترونیکی: مطالعه موردی مرکز آموزش الکترونیکی علوم حدیث
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۳
143 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش بررسی فرآیند تولید محتوای الکترونیکی در مرکز آموزش الکترونیکی علوم حدیث است. مرکز آموزش الکترونیکی علوم حدیث یکی از دانشگاه ها و مؤسسات پیشرو در ارائه آموزش الکترونیکی در ایران است که در سال 1384 فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرده است. در این پژوهش با استفاده از روش مطالعه موردی، داده ها از طریق مشارکت محقق در جلسه های مربوط به تولید محتوا، تحلیل و بررسی اسناد، صورت جلسه ها و آیین نامه، جمع آوری شده است. بر اساس داده های به دست آمده، تصمیم های مربوط به تولید محتوا در این مرکز را می توان در چهار بخش نظر گرفت؛ شیوه انتخاب محتوا، تشکیلات و ساختار سازمانی تولید محتوا، طرح نامه ها و آیین نامه ها، قالب ها و شکل ارائه ها.
این پژوهش نشان می دهد، تصمیم های چهارگانه این مرکز در زمینه تولید محتوای الکترونیکی در اغلب موارد مناسب و دقیق اتخاذ شده است. با این حال از جمله نقاط ضعف این تصمیم ها می توان به نبود شیوه دقیق و معتبر برای انتخاب محتوا، نبود جایگاه متخصص آموزش الکترونیکی در ساختار سازمانی و نیروی انسانی مربوط به تولید محتوا و عدم توجه به راهبردهای و فنون آموزشی در تنظیم طرح نامه اشاره کرد.
الگوی حمایت از شکل گیری شرکت های انشعابی دانشگاهی، با ساز وکار سرمایه گذاری خطرپذیر؛ مطالعه موردی دانشگاه علم و صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت کارآفرینی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی معرفت شناسی علم،تعریف علم، تاریخ علم، مرزگذاری علم با غیر علم علم سنجی و تعامل علم و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی سیاستگذاری های مالی و ساختاری برای نهاد دانشگاهی کشور
دانشگاه کارآفرین امروز باید بستری توانمند برای انتقال دانش و فناوری به محیط صنعت کشور و مجهز به ابزارهای کارآمد حمایت از تجاری سازی باشد. سرمایه گذاری خطرپذیر به عنوان اهرمی توانمند می تواند در کنار ساختارهای دیگر حمایتی، شکاف تأمین مالی و کمک های مدیریتی مورد نیاز شرکت های فناوری محور دانشگاهی را پر کند. این که دانشگاه علم و صنعت، برای بکارگیری ابزار سرمایه گذاری خطر پذیر با چه ملاحظاتی روبروست و چگونه می تواند این زیرساخت را برای گام برداشتن در مسیر تبدیل شدن به دانشگاه کارآفرین به خدمت بگیرد، پرسش این تحقیق است. این پرسش پاسخ های مختلفی می تواند داشته باشد که در قالب سناریوها یا راه حل های جایگزین، قابل ارائه به تصمیم گیران هستند. در این مقاله برای سناریوسازی از تحلیل ریخت شناسی استفاده شده است. اولین گام در تحلیل ریخت شناسی، شکستن سؤال اصلی تحقیق به ابعاد و مراحل فرعی است که به این منظور بر مبنای یک مدل کاربردی، ابعاد مسئله تشریح و با مصاحبه از دوگروه، یعنی دست اندرکاران و صاحبنظران دانشگاهی و خبرگان صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر و همچنین مطالعه قوانین حاکم، گزینه های ممکن هر بعد استخراج گردیده اند. حذف مسیرهای غیر ممکن از ترکیب تمام گزینه ها، با مقایسه زوجی و روش فار (FAR) صورت گرفته که به این ترتیب، مسیرهای فاقد ناسازگاری، در نهایت پنج سناریو یا گزینه تصمیم را برای ارائه به تصمیم گیرندگان ایجاد کرده است. دانشگاه کارآفرین، سرمایه گذاری خطرپذیر، تحلیل ریخت شناسی، برنامه ریزی سناریو، شرکت های انشعابی، دانشگاه علم و صنعت ایران
بررسی عوامل کلیدی مؤثر بر مدیریت دانش از دیدگاه دانشکاران آموزشی و سازمانی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ بهار ۱۳۸۹ شماره ۹
141 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه فرایند مدیریت دانش با تکیه بر مفروضه های مدل نظری دانش آفرینی نوناکا و همکاران و عوامل کلیدی مؤثر بر تشریک دانش به عنوان اساسی ترین مرحله از فرایند مدیریت دانش است که بر پایه شواهد تجربی به دست آمده از سه گروه مورد بررسی قرار گرفته است. مدیران و معاونین دانشگاه، رئیس و مدیران گروه های آموزشی و اعضای هیأت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی و نیز کلیه کارکنان نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر مشهد به عنوان گروه های مورد مطالعه انتخاب شدند. گردآوری داده ها درباره افراد جامعه مورد مطالعه به شیوه پیمایشی و از طریق شمارش کامل افراد (سرشماری) صورت گرفت. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از سه پرسشنامه محقق ساخته، پرسشنامه مدیریت دانش، پرسشنامه تشریک دانش و مقیاس جو سازمانی استفاده شد. نتایج به دست آمده از مطالعات صورت گرفته حکایت از تأثیرپذیری مدیریت دانش از عوامل فرهنگی دارد. همگرایی رشد فردی و حرف های با حس رقابت جویی و فردگرایی در فرهنگ سازمانی حاکم بر دانشگاه مبین این نتیجه است. به ویژه نقش عوامل فرهنگی در ترغیب افراد به تسهیم و تشریک دانش و در این میان، تقویت روحیه و همبستگی گروهی به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر رفتار تشریک دانش از مهمترین یافته های به دست آمده از این مطالعه به شمار می آید
تحلیلی بر جایگاه سیستم های اطلاعاتی (IS) ها در مدیریت و برنامه ریزی توسعه دانشگاهی با تأکید بر پایگاه داده ها
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۲
9 - 33
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که اطلاعات و پایگاه های اطلاعاتی، به عنوان پایه اصلی برنامه ریزی و مدیریت دانشگاهی محسوب می شود، ایجاد و استقرار نظام اطلاعاتی (IS) از جمله پیش شرط هایی است که می تواند در ارزیابی مستمر و به موقع عوامل مؤثر بر اثربخشی، کارآیی و دسترسی دقیق به اطلاعات مناسب و شایسته با توجه به شرایط و موقعیت های آموزش عالی کشور و نهایتاً تصمیم گیری مناسب، یاری رسان مدیران باشد. هدف اصلی این مقاله، تبیین و روشنگری نسبت به جایگاه سیستم های اطلاعاتی (با تأکید بر پایگاه داده ها) و کاربست آن در برنامه ریزی و مدیریت توسعه دانشگاهی است که با بهره گیری از روش های تحلیل اسنادی انجام شده است. نتایج بررسی نشان می دهد با توجه به ساختار و ویژگی های سیستم دانشگاهی، استفاده از سیستم های اطلاعاتی متناسب با سطوح مدیریتی و مناسب برای محیط های نسبتاً غیرساختاری و با پیوند سست (مانند دانشگاه ها) و با نگرش کل گرا به بهبود فرآیندهای برنامه ریز ی و مدیریت دانشگاهی یاری می رساند. همچنین شناخت اطلاعات، فهم پیچیدگی ها (نه فروکاست آن به ابعاد و مؤلفه های محدود)، شناخت قابلیت ها و توانایی های سیستم های اطلاعاتی بر مبنای ترسیم جایگاه پایگاه داده ها و اختصاص جایگاه مناسب برای آن در برنامه ریزی و سیاست گذاری بسیار اساسی است. گوش کردن
شاخص ترکیبی پایش توانمندی فناوری: بررسی وضعیت توانمندی فناوری ایران و 69 کشور دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت توانمندی فناوری در رشد اقتصادی و افزایش رفاه کشورها، مقوله ارزیابی توانمندی فناوری از اهمیت ویژه در سالهای اخیر برخوردار شده است. مدل های بین المللی متنوعی در ارتباط با ارزیابی توانمندی فناوری تاکنون طراحی و معرفی شده اند. با توجه به ویژگی ذاتی شاخص های ترکیبی که نقص هایی را در بردارد در این تحقیق سعی شده است تا با در نظر گرفتن تجربیات موجود در سایر مدل های معتبر بین المللی، شاخص ترکیبی جدیدی در زمینه ارزیابی توانمندی فناوری معرفی شود تا بتواند به شکل بهتری توانمندی فناوری های کشورها را در ابعاد مختلف مورد سنجش قرار دهد. همچنین سعی شده تا با ارائه وزن های منطقی ناشی از بکارگیری روش تحلیل عاملی، بتوان شاخصی کاربردی تر را برای کشورهای مختلف به خصوص کشورهای در حال توسعه که عموماً از توسعه نامتوازن رنج می برند، طراحی نمود. در این تحقیق 17 شاخص بر اساس فرآیندی مشخص از میان 37 شاخص معتبر بین المللی در زمینه توانمندی فناورانه انتخاب شد. در ادامه بر اساس تحلیل عاملی از داده های موجود در زمینه شاخص های انتخاب شده، 17 شاخص در سه بعد قرار گرفتند و به ابعاد و شاخص ها، وزن های مشخصی اختصاص یافت. در نهایت بر اساس ترکیب شاخص های مذکور در سه بعد بدست آمده، شاخص ترکیبی پایش توانمندی فناوری ایجاد گردید و توانمندی فناوری 69 کشور دنیا به همراه ایران مورد بررسی قرار گرفت. در این ارزیابی ایران با وجود دارا بودن وضعیت نسبتاً مناسب در ابعاد زیر ساخت توسعه فناوری و توانمندی نوآوری، در بعد کیفیت سرمایه گذاری با مشکلات جدی مواجه است. در نهایت باید اشاره نمود که شاخص ترکیبی پایش توانمندی فناوری، توانایی های جدیدی را در کنار سایر شاخص های بین المللی به مبحث ارزیابی توانمندی فناوری می افزاید
نقش دانشگاه در فرایند توسعه
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۰
35 - 50
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار که برگرفته شده از طرح پژوهشی با عنوان: «مبانی نظری ضرورت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسعه آموزش عالی در ایران: کاستی های موجود و راهبردهایی برای اصلاح آن» است، تلاش شده است تا با مروری تحلیلی بر مسیر توسعه دانشگاه، به نقش تحول آفرین دانشگاه در فرایند توسعه از منظر اقتصادی، علمی آموزشی و اجتماعی فرهنگی پرداخته شود.
در بخش نخست این مقاله، ضمن اشاره به فلسفه وجودی دانشگاه، در بدو پیدایش آن، به هدف های آموزش عالی یا دانشگاه و آموزش نیروی کار، می پردازیم. در ادامه، یعنی در سده بیستم، ضمن اشاره به افزایش چشم گیر تقاضا برای دستیابی به آموزش عالی در این دوره به نقش آموزش عالی به مثابه موتور توسعه می پردازیم. در بخش پایانی،در هزاره سوم و سده بیست و یکم، ضمن بررسی فرایند جهانی شدن و پیدایش جوامع اطلاعاتی یا دانش، همچنان به نقش دانشگاه در تأثیرگذاری بر شرایط موجود پرداخته می شود.
در مجموع، دستیابی به توسعه با هر روایتی، زمانی امکان پذیر است که نهادهای تولید، توزیع، ترویج و انتشار دانش بسان دانشگاه، به مثابه خرد منفصل جامعه، ضمن برخورداری از استقلال آکادمیک[1] و آزادی علمی[2] به کار ویژه[3] اصلی خود بپردازند.
<br clear="all" />
1. Academic Autonomy/Autonomie Académique
2. Academic Liberty/Liberté Académique
3. Function/fonction
سنجش انطباقی با رایانه
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
63 - 85
حوزههای تخصصی:
منطبق کردن دشواری سئوال با سطح ویژگی آزمودنی، کارآترین روش اندازه گیری یک ویژگی است. برای این منظور به آزمودنی ها، سئوال هایی ارائه می شود که اطلاعات دقیقی در باره میزان و سطح ویژگی آنها، بدست آید. این موضوع اندیشه زیربنایی سنجش انطباقی است و از یافته ها و نتایج مدل های نظریه سئوال- پاسخ، در تحلیل سئوال های آزمون، متأثر است. سنجش انطباقی از نتایج طبیعی تفکر به شیوه بیز در برآورد و بررسی تابع آگاهی سئوال آزمون است، و دارای دلالت های ضمنی برای برای تفسیر و تهیه آزمون است. این شیوه دارای تقریب های ساده و متنوعی است. سنجش انطباقی با رایانه (سار)، یک روش پیچیده تر سنجش انطباقی است. اجرای برنامه سار تکرار فرآیندی دو مرحله ای است که در گام نخست، سئوالی به آزمودنی عرضه می شود که دشواری آن با توانایی فعلی برآورد شده برای او برابر باشد. در گام دوم، توانایی آزمودنی براساس اطلاعات حاصل از پاسخ او به سئوال مرحله اول، برآورد می شود. این گام ها تکرار می شوند تا جایی که ملاک های پایان دادن به آزمون محقق شوند. برنامه ریزی واقعی، اجرای عملی و حفاظت برنامه سار ساده نیست. چالش های عملی و پیچیدگی های برنامه سار شامل: خزانه های سئوال، حفاظت آزمون، و مسائل مربوط به آزمودنی ها.
ارزیابی ابعاد مدیریت دانش (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی استانهای یزد و اصفهان)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ بهار ۱۳۸۹ شماره ۹
23 - 45
حوزههای تخصصی:
روند توسعه ارتباطات و پیشرفت های چشمگیر تکنولوژیکی موجب شده است تا دانش، بازیگر چند چهره عصر حاضر به شمار آید. بر این اساس، مدیریت دانش برای بسیاری از سازمان های پیشرو، نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و بالندگی محسوب می شود. از آنجایی که نظام آموزش عالی هر کشور عهده دار وظایف و مسئولیت های مهمی در زمینه رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تربیتی جوامع است، لذا هر یک از مؤسسات آموزشی باید برای حفظ بقا در بازار به منظور کسب دانش، تلاش مضاعف نمایند. از طرف دیگر، کسب و کار دانش محور، نیازمند رویکردی است که دارایی های نامشهود سازمانی، نظیر دانش و شایستگی های منابع انسانی، نوآوری، روابط با مشتری، فرهنگ سازمانی، رویه ها و ساختار سازمانی را در بر گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی هریک از ابعاد دهگانه مدیریت دانش در مؤسسات آموزش عالی پرداخته و امکان تفاوت سطوح آن را در میان دانشگاه های دولتی و آزاد به مورد آزمون گذارد. با توجه به فرمول برآورد حجم نمونه، تعداد نمونه انتخابی برابر با 365 نفر برآورد گردید و پس از تعیین حجم نمونه تعداد 400 عدد پرسشنامه، در دانشگاه های دولتی و آزاد یزد و اصفهان توزیع گردید، که تعداد 342 پرسشنامه بازگشت داده شد. برای پاسخ به فرضیات تحقیق و مقایسه میانگین ابعاد مدیریت دانش در دانشگاه های مورد مطالعه آزمون فرض آماری تی- استیودنت 3 مورد استفاده قرار گرفت. یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که در کل در دانشگاه ای دولتی، مدیریت دانش بیشتر مورد توجه مدیران و برنامه ریزان قرار گرفته است. در دانشگاه های آزاد مورد مطالعه، ابعاد مدیریت دانش از وضعیت مطلوبی برخوردار نبودند، به طوری که این مراکز نتوانسته اند انتظارات کارکنان و اساتید خود را از مدیریت دانش فراهم آورند و این امر موجب شده است تا بین انتظارات و ادراکات کارکنان و اساتید دانشگاه های آزاد، شکاف قابل توجه ای به وجود آید.
بررسی تجربه پژوهشی دانشجویان دکتری دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل مؤثر بر آن
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۰
77 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش پیمایشی، عوامل تبیین کننده تجربه پژوهشی[1] دانشجویان دکتری دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار داده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای است که بر مبنای پرسشنامه PREQ طراحی و هنجارسازی شده است. جامعه آماری این پژوهش، آن دسته از دانشجویان دکتری دانشگاه فردوسی مشهد می باشند که در دوره زمانی مورد مطالعه، طرح مقدماتی پایان نامه (پروپوزال) آنها در شورای آموزشی دانشکده به تصویب رسیده است و یا از پایان نامه خود دفاع نموده اند. نمونه مورد بررسی بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین گردید. یافته های پژوهش نش ان داد که: بین تم ام عوامل تبیین کننده تجربه پژوهشی رابطه معناداری وجود دارد. رضایت کلی دانش جویان از عوامل هفت گانه تبیین کننده تجربه پژوهشی، متفاوت است. متغیر جنسیت بر میزان رضایت دانشجویان از عوامل تبیین کننده تجربه پژوهشی مؤثر است. نتایج کلی پژوهش نشان داد که به طور کلی، دانشجویان دکتری دانشگاه فردوسی مشهد از عوامل مختلف تبیین کننده تجربه پژوهشی رضای ت نسبی دارند.
<br clear="all" />
[1]. Research experience
بررسی وضعیت ارزیابی در آموزش عالی کشور به منظور ارایه یک چارچوب ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت ارزیابی آموزش عالی کشور و ارایه چارچوب ادراکی انجام گرفته است. این پژوهش از نظر نحوه جمع آوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی و با توجه به هدف مقاله از انواع پژوهشهای تحقیق و توسعه است که داده های مورد نیاز آن از طریق مطالعات کتابخانه ای (سند کاوی) و میدانی (استفاده از پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی شهر تهران [درگروههای آموزشی مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی] و مدیران حوزه ارزیابی آموزش عالی به تعداد 60 نفر بودند و به روش سرشماری کامل از تمام آنان نظرخواهی شد. ابزار جمع آوری پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی صوری آن از طریق مراجعه به 15 نفر از اعضای جامعه آماری و استفاده از نرم افزار آماریspss به دست آمد. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که کشورهای منتخب بررسی به ابعاد پنج گانه ارزیابی شامل زمینه، درونداد، فرایند، برونداد و پیامد، که بر گرفته از الگوی سیپو (CIPPO) است، توجه شایانی دارند و نیز مشخص شد که میزان توجه نهادهای نظارتی به ابعاد و مولفه های ارزیابی در کشور ایران در حد کم و بسیار کم است. در نهایت، چارچوب ادراکی مورد انتظار با توجه به نتایج به دست آمده ارایه شد که در آن شورای عالی ارزیابی آموزش عالی نقش سیاستگذاری و هدایت فعالیت تمام نهادهای مربوط به ارزیابی آموزش عالی را بر عهده دارد و مشتمل بر چهار رکن: فلسفه و اهداف، مبانی نظری، مراحل اجرا و نظام بازخورد بانک اطلاعات و مهندسی مجدد است.
چالش های استقرار ساختار ارزیابی کیفیت در آموزش عالی ایران
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۰
101 - 127
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفیت در نظام آموزش عالی ایران، از جمله دغدغه هایی است که همواره توجه مدیران و مسئولان نظام آموزش عالی را به خود معطوف داشته است. با این حال، جامه عمل پوشاندن به این مهم و اجرای آن در گروه های آموزشی دانشگاه های کشور، از بدو انجام با چالش های زیادی مواجه بوده است. از جمله مهمترین این چالش ها، می توان عدم وجود ساختار ارزیابی کیفیت را مورد توجه قرار داد. به رغم توجه به ارزیابی کیفیت در برنامه های توسعه و اجرای گسترده آن در گروه های آموزشی دانشگاه های کشور، تاکنون ساختار منسجمی برای آن تدارک دیده نشده و این امر، کل فرایند ارزیابی کیفیت آموزش عالی ایران را با چالش مواجه ساخته است. موانع شکل گیری ساختار ارزیابی کیفیت در آموزش عالی را می توان در دو حوزه درونی و برونی مورد ملاحظه قرار داد. موانع درونی با عملکرد نظام ارزیابی کیفیت و موانع برونی با عوامل کلان تأثیر گذار بر این نظام مرتبط می شوند. افزون بر این، نهادینه شدن نظام ارزیابی کیفیت در آموزش عالی نیز با تداوم رویه های فعلی ارزیابی درونی گروه های آموزشی دانشگاه های کشور امکان پذیر نمی باشد. از این رو، در مقاله حاضر سعی بر آن است که از طریق تحلیل وضعیت کنونی ارزیابی درونی در نظام آموزش عالی ایران، دلایل موانع ساختاری استقرار نظام ارزیابی کیفیت مورد بررسی قرار گیرد.