فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۰۳۱ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
101 - 128
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از کلیدی ترین نهادهای اجتماعی است که تقریباً در تمامی ابعاد و مؤلفه هایش از ماهیت شکل گیری و مفهوم گرفته تا ساختار، نقش و کارکردهای درونی و بیرونی در طول تاریخ و در جوامع مختلف دستخوش تحولات متعددی قرار گرفته است. هرچند روندهای همسویی در خصوص تغییرات خانواده در سراسر جهان مشاهده می شود، اما نوع، سرعت و میزان غالب تغییر و تحولات مؤلفه های مربوط به خانواده در جوامع مختلف یکسان نبوده و به بسیاری از عوامل تاریخی، اقتصادی، فنّاوری، اجتماعی و فرهنگی بستگی داشته است. شناسایی تحولات این حوزه، روندهای موجود و پیشران های تأثیرگذار بر تحولات آتی این نهاد نه تنها برای سیاست گذاران بلکه برای بسیاری از نهادهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار ارزشمند است. در این مقاله، با مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه عمیق، تغییرات خانواده ایرانی از حیث ماهیت، ساختار، کارکرد و سبک زندگی در طول نیم قرن گذشته دسته بندی و توصیف شده اند و مؤلفه ها و پیشران های عمده تأثیرگذار بر تحولات آتی این حوزه شناسایی شده اند. آگاهی از پیشران های شکل دهنده آینده گام مهمی در ارزیابی هزینه منفعت مفاد طرح هایی است که قرار است مبنای خط مشی گذاری در سطوح مختلف قرار گیرند.
تمایل به فرزندآوری در ایران: تعیین کننده ها و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
59 - 80
حوزههای تخصصی:
در جوامع مدرن امروزی که زوجین تا حد زیادی امکان تصمیم گیری درمورد تعداد فرزندان و زمان به دنیا آوردن آن ها را دارند، ترجیحات و تمایلات باروری مهم ترین تعیین کننده های رفتار باروری به شمار می رود. هدف مطالعه پیش رو بررسی تمایلات فرزندآوری افراد ازدواج کرده همسردار و عوامل مؤثر بر آن و نیز موانع و محدودیت های تمایل به داشتن فرزند در ایران است. بر این اساس، داده های گردآوری شده در پیمایش ملی خانواده ، که سال 1397 در سطح کشوری اجرا شده بود، تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که حدود 30 درصد افراد بدون فرزند و 48 درصد افراد دارای یک فرزند تمایلی به داشتن فرزند/فرزندی دیگر ندارند. یافته ها رابطه منفی بین تحصیلات و تمایلات باروری افراد را نشان داد. از طرفی، تمایلات باروری در بین پیروان اهل تسنن در مقایسه با پیروان اهل تشیع بیشتر بود. مردان نیز تمایلات باروری بیشتری در مقایسه با زنان داشتند. همچنین رضایت از زندگی و روابط زناشویی تأثیر معناداری بر تمایلات فرزندآوری افراد دارد. مهم ترین علل عدم تمایل به فرزندآوری در چهار دسته مشکلات و نگرانی های مرتبط با فرزندان و آینده آن ها، شرایط کاری و هزینه فرصت، روابط بین همسران، و مشکلات سلامتی و جسمانی افراد قرار گرفتند. بر این اساس، سیاست گذاران و برنامه ریزان، برای افزایش مجدد باروری به سطح جایگزینی، نیاز است تا مجموعه ای از سیاست هایی را اجرا کنند که به خانواده ها در پوشش هزینه های مراقبت از کودکان کمک کند و تلفیق زندگی شغلی و خانوادگی زنان را تسهیل کند.
مطالعه سبک زندگی سلامت محور زنان جوان شهر شیراز و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
319 - 344
حوزههای تخصصی:
بسیاری از صاحبنظران بهداشت و جامعه شناسی باورند که بخش قابل توجهی از سلامت تحت تأثیر عوامل اجتماعی-فرهنگی است. این رویکرد، به ویژه در دهه اخیر، قدرتمندتر شده و محققان حوزه جامعه شناسی را به تمرکز بر روی مطالعات بین رشته ای سلامت سوق داده است. باتوجه به اهمیت سلامت و رفتارهای مرتبط با آن، پژوهش حاضر جنبه های جامعه شناختی آن را در رفتارهایی مانند تغذیه سالم، فعالیت های ورزشی، مدیریت استرس، پرهیز از مصرف خودسرانه داروها، اجتناب از مصرف مواد مخدر و دخانیات مورد بررسی قرار داد. پژوهش از نوع کمّی بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان گروه سنی 18 تا 29 سال و حجم نمونه 400 نفر می باشد. یافته ها در بخش توصیفی نشان می دهد که بیشترین فراوانی رفتارهای مبتنی بر سلامت به سطوح پایین و متوسط این رفتارها مربوط است. همچنین یافته های استنباطی حاکی از تأیید تمامی فرضیه ها است. طبق یافته ها می توان نتیجه گرفت که رفتارهای افراد که می تواند تأثیرات مثبت یا منفی بر سلامت آنها داشته باشد، با عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط است. بنابراین، ضروری است به سلامت فراتر از بُعد فیزیولوژیکی آن نگاه شود و به ویژه سیاست گذاران در این زمینه توجه بیشتری داشته باشند.
ازدواج مجدد سالمندان بیوه: مطالعه کیفی درک و تفسیر سالمندان از ازدواج مجدد در شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله ازدواج مجدد سالمندان است. هدف آن شناخت دیدگاه سالمندان بیوه و ازدواج مجددکرده درباره ازدواج مجدد با رویکردی تفسیرگرایانه است. این مطالعه در شهر سقز در کردستان ایران انجام شده است. رویکرد روشی این مطالعه کیفی و از نوع اتنوگرافی است. با نمونه گیری هدفمند با بیست نفر از زنان و مردان سالمند بیوه/ازدواج مجددکرده مصاحبه های عمیقی انجام گرفته است. متون مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی متعارف تحلیل شده اند. یافته های مطالعه نشان می دهند که نوعی رویکرد دوگانه جنسیتی نسبت به ازدواج مجدد در میان سالمندان زن و مرد وجود دارد. سالمند بیوه باقی ماندن دارای دو شکل خودخواسته و ناچاری است. ازدواج مجدد نیز دارای دو بعد ناچاری و خودخواسته است. آنان در هر دو حالت ناچارند بیوه بمانند یا ازدواج کنند. ازدواج مجدد سالمندان با موانع متعدد اجتماعی و اقتصادی روبرو است، با اینحال یافته ها نشان می دهد که ازدواج مجدد پیشروانه نیز در جامعه اتفاق می افتد. این خواسته سالمندان، در کشاکش با ارزش ها و هنجارهای خانوادگی و اجتماعی، سعی در بازکردن فضایی برای خود در حوزه عمومی دارد. یافته های این پژوهش می تواند در راستای تدوین سیاست گذاری های خرد و کلان اجتماعی برای سالمندان مورد استفاده قرار گیرد.
راهبردهای ارتقای مدارای اجتماعی با تاکید بر نقش سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
129 - 159
حوزههای تخصصی:
مطالعه و پژوهش در زمینه مدارای اجتماعی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در افزایش سطح تعاملات فرهنگی و اجتماعی، مشارکت، انسجام و امنیت اجتماعی، احساس امنیت و همدلی می تواند نقش بسزایی در توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه داشته باشد. در این راستا، می توان از سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی به عنوان دو عامل راهبردی مهم در جهت ارتقای مدارای اجتماعی نام برد. مقاله پیش رو با استفاده از نظریه منش و میدان بوردیو به تأثیر و نقش سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی و ابعاد آن بر مدارای اجتماعی پرداخته است. برای سنجش مدارای اجتماعی از ترکیب نظریه ها ی پیترکینگ و وگت و ابعاد مدارای هویتی، مدارای اجتماعی ، مدارای سیاسی و مدارای اخلاقی رفتاری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان 15تا 44 سال استان مازندران است. روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی است و داده ها ی موردنیاز پژوهش از طریق ابزار پرسش نامه گردآوری شده است. تحلیل داده نیز با نرم افزار SPSS و Amos انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی و ابعاد آن ها با مدارای اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج آزمون مدل ساختاری بیانگر تأثیر مستقیم سرمایه اجتماعی (Beta: 0/29) و سرمایه فرهنگی (Beta: 0/39) بر مدارای اجتماعی است. همچنین سازه سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی توانسته 38 درصد از تغییرات سازه مدارای اجتماعی را تبیین کند. به بیانی دیگر، این دو مؤلفه 38 درصد در ارتقا یا کاهش مدارای اجتماعی اثرگذارند و در برنامه ریزی راهبردی سازمان ها و نهادها ی مختلف کشور می توانند مورد توجه قرار گیرند.
چالش های اجرای سیاست های تشویقی فرزندآوری: مطالعه ای کیفی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال کاهش سریع باروری در ایران، چرخش به سوی سیاست های مشوق فرزندآوری، در دهه 1390 مورد توجه قرار گرفت و در آبان ماه 1400 "قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت" ابلاغ گردید. اکنون، در گام های نخست اجرای این قانون، زمان مناسبی است که مطالعات جمعیتی نحوه ارزیابی مردم و مخاطبین را نسبت به چالش های اجرایی این قانون و نقاط قوت و ضعف آن واکاوی نمایند. پایش سیاست ها و برنامه های جمعیتی می تواند علاوه بر تشخیص چشم انداز موفقیت آن ها، درجهت تجدیدنظر و اصلاح برنامه ها و طراحی اقدامات مداخله ای دقیق تر و اثرگذارتر مفید واقع شود. مقاله حاضر، برمبنای رویکرد نظریه زمینه ای، داده هایی را از یک مطالعه میدانی در شهر اصفهان و مصاحبه عمیق با 30 زن و مرد مشارکت کننده گردآوری نمود. پس از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، پانزده مقوله اصلی از داده ها استخراج و مقوله هسته " نارسایی مشوق ها در ایجاد انگیزه فرزندآوری " در میان افراد غیرمتمایل به فرزندآوری مشخص شد. تحلیل ها نشان می دهد که فرزندآوری به مثابه ی امر خصوصی، مشوق های ناکافی و بی ارزش، ابهام در سیاست گذاری از تصویب تا اجرا، سیاست های موقتی و مقطعی، منجر به بی اعتمادی نهادی و غیرنهادی شده است. این گونه عوامل، همسوسازی خواست افراد با سیاست ها را دشوار و پیچیده نموده است. موفقیت سیاست های حامی فرزندآوری در گرو اعتماد متقابل مردم و دولت است.
شناسایی عناصر تشکیل دهنده الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
31 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی عناصر تشکیل دهنده الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیتِ اجرا توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبره و مطلعان کلیدی در قلمرو موضوعی پژوهش (شورای فرهنگ عمومی) بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای (سندکاوی) و روش میدانی (مصاحبه و فن دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری و رویه های ویژه کدگذاری و برای تعیین روایی از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور دارای 6 بُعد، 32 مؤلفه و 136 شاخص است که اجزای الگوی پارادایمی نهایی عبارت اند از: شرایط علّی (اسناد بالادستی، شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی، تصمیمات و رفتارهای مدیریتی و سازمانی و تحولات فنّاورانه)؛ شرایط مداخله گر (عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، مذهبی و ذهنی ادراکی)؛ بستر و زمینه حاکم (سیاست های کلان فرهنگی، مدیریت کلان فرهنگی، رسانه های جمعی و گردهمایی ها، مراکز فرهنگی، گروه های نخبگان و تاریخ و حوادث گذشته)؛ مقوله محوری (دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی)؛ راهبردها (برنامه ریزی کلان فرهنگی، تعاملات بین فردی و بین نهادی و ظرفیت شناسی و الگوسازی فرهنگی) و پیامدها (بهره وری و کارآمدی تصمیمات شورا و بهبود فرهنگ عمومی و کاهش مشکلات و معضلات اجتماعی).
تأخیر ازدواج در ایران: تحلیل تفاوت های شهرستانی در الگوهای تجرد مردان و زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر، دوران تجرد جوانان ایرانی طولانی تر شده است. روند متفاوت تأخیر ازدواج در مناطق مختلف ایران، موجب پراکندگی منطقه ای قابل ملاحظه از نظر زمان بندی ازدواج در بین استان ها و شهرستان های کشور شده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه وضعیت و تعیین کننده های تجرد جوانان در سطح شهرستان های ایران بوده و واحد تحلیل، 429 شهرستان در سرشماری سال 1395 است. برای این منظور، وضعیت تجرد مردان و زنان، با تمرکز بر سنین 39-25 سال، در سطح شهرستان ها مطالعه و سپس ارتباط آن با برخی از ویژگی های اقتصادی- اجتماعی شهرستان ها بررسی گردید. بر پایه یافته ها، شهرستان هایی در غرب و جنوب غرب کشور بالاترین نسبت های تجرد و در مقابل، شهرستان هایی در مرکز و شمال شرق کشور پایین ترین نسبت های تجرد را برای هر دو جنس دارند. نسبت های تجرد، ارتباط معکوسی با نسبت های باسوادی و فعالیت و ارتباط مستقیمی با نسبت بیکاری دارند. متغیرهای مستقل مذکور، به ترتیب، 51 درصد و 27 درصد از تفاوت های شهرستانی در وضعیت تجرد مردان و زنان را در دامنه سنین 39-30 ساله تبیین می کنند. سیاست های توسعه متوازن ملی درجهت کاهش نابرابری شهرستان ها می تواند ضمن تسهیل ازدواج جوانان، تفاوت های منطقه ای و پراکندگی شهرستانی موجود در وضعیت تجرد جوانان را کاهش دهد.
جمعیت و سیاست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه جمعیت و سیاست در ایران معاصر است. این پژوهش ضمن اذعان به رابطه دیالکتیک جمعیت و سیاست، تلاش می کند نقش تغییرات حجمی و ساختاری جمعیت را بر سیاست مطالعه کند. روش اصلی این مطالعه روش اسنادی و کتابخانه ای است. طبق نتایج، جمعیت ایران هم به لحاظ تحولات حجمی و هم به لحاظ تحولات ساختاری توانسته در برهه های زمانی مختلف از مسیرهای نهادی بر تحولات سیاسی تأثیر بگذارد. رشد جمعیت به همراه توسعه ناموزون منطقه ای و بخشی (بین نهادی) قبل از انقلاب توانست نهایتاً به انقلاب اسلامی منجر شود. در زمان جنگ رشد حجم جمعیت در کنار ساختار بسیار جوان حاصل از رشد دهه های گذشته، توانست نیرویی قابل برای مقاومتی هشت ساله عرضه کند. پس از جنگ فشار حاصل از حجم بالای جمعیت بر نهادهای دولتی و غیردولتی، چرخشی کلان در عرصه سیاستگذاری در حوزه جمعیت به همراه داشت که همان کنترل جمعیت بود. سال ها بعد، یعنی زمان کنونی، ساختار همان جمعیت کنترل شده مجدداً به صورت نیروهایی دیگر بر شانه های نهاد سیاست سنگینی می کند و مدیریت آن مستلزم سیاستگذاری های علمی و واقع گرایانه است.
عوامل مؤثر بر سبک زندگی سلامت محور بازنشستگان (مورد مطالعه: بازنشستگان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنشستگی بخش اجتناب ناپذیر زندگی کاری بعضی از افراد شاغل به خصوص شاغلین در مراکز دولتی است که می تواند تغییراتی در الگوی زندگی روزمره آنها ایجاد کند و بر سلامت آنها اثر گذار باشد. این تاثیر گذاری بر همه افراد به یک اندازه نیست بلکه با توجه به مولفه های جمعیتی ، اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. پژوهش حاضر سبک زندگی سلامت محور بازنشستگان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران( هما) را با استفاده از روش پیمایش و حجم نمونه 321 نفر با روش نمونه گیری منظم طبقه بندی مورد بررسی قرار داده است . داده ها با پرسشنامه ساختار یافته جمع آوری شده است. در این پژوهش برخی از ابعاد زندگی سلامت محور شامل مصرف الکل و کشیدن سیگار، عادات غذایی، تغذیه مناسب و استفاده از توصیه های پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است. متغیر های تاهل، سرمایه اجتماعی ، شرایط خانواده و رضایتمندی و نداشتن بیماری های روانی در دوران بازنشستگی رابطه معناداری با سبک زندگی سلامت محور دارد و 35 درصد از تغییرات آن را تبیین می کند.
تأثیر سواد سلامت بر رفتارهای سلامت محور در برابر ویروس کرونا در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا موجب توجه تازه ای به رفتارهای سلامت محور شد. سواد سلامت را می توان یکی از مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر رفتارهای سلامت محور دانست. در مطالعه حاضر تلاش شد رابطه بین ابعاد سواد سلامت و رفتارهای سلامت محور در برابر ویروس کرونا مورد بررسی قرار گیرد. برای این هدف تعداد 385 نفر از جمعیت 18 تا 65 سال شهر شیراز با روش نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از پرسشنامه پیمایش شدند. یافته ها نشان داد که بالاترین نمره سواد سلامت پاسخگویان به بُعد فهم و درک اختصاص دارد. یافته ها همچنین نشان داد که رفتارهای سلامت محور در برابر ویروس کرونا در بین حدود 35 درصد از پاسخگویان در سطح بالایی قرار دارد. تحلیل رگرسیونی چند متغیری نشان داد که متغیرهای سن، جنس، وضعیت فعالیت، ابعاد فهم و درک و تصمیم گیری سواد سلامت تأثیر آماری معنی داری بر رفتارهای سلامت محور دارند. با افزایش سن رفتارهای سلامت محور افزایش می یابد. رفتارهای سلامت محور در بین زنان بیشتر از مردان است. با افزایش سواد سلامت افراد در دو بُعد فهم و درک و تصمیم گیری، رفتارهای سلامت محور نیز به طور معنی داری افزایش یافته است. توجه به ارتقاء سواد سلامت افراد جامعه در ابعاد مختلف آن می تواند در کنترل و پیشگیری از شیوع بیماری های واگیردار مؤثر واقع شود.
مطالعه نقش سن و علل مرگ در تفاوت های استانی امید زندگی در بدو تولد در ایران، 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناخت ظرفیت های موجود در بهبود امید زندگی در بدو تولد است. در همین راستا، نقش گروه های سنی و علل اصلی مرگ در تفاوت های امید زندگی دربدو تولد در سطح استان های کشور در سال 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. برای محاسبه شاخص امید زندگی دربدو تولد از داده های سازمان ثبت احوال کشور استفاده شده است. همچنین اطلاعات علل مرگ بر حسب سن و جنس از سامانه ثبتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده است. پس از تصحیح کم ثبتی داده های مرگ، نقش گروه های سنی و علل مرگ در تفاوت های استانی امید زندگی با کاربرد روش تجزیه آریاگا محاسبه شد. یافته ها نشان داد که استان سیستان و بلوچستان پایین ترین و استان های اصفهان و البرز بالاترین امید زندگی دربدو تولد در کشور را دارند که تفاوت حدود 8 سال در امید زندگی را نشان می دهد. همچنین تقریبا همه سنین نقش مثبت در فزونی امید زندگی استان های با امید زندگی بالاتر از سطح کشور داشتند. بیماری های قلبی و عروقی و حوادث غیرعمدی مهم ترین علل تفاوت امید زندگی در سطح استان های کشور بودند. براساس یافته ها، به نظر می رسد تفاوت های موجود در طول عمر در سطح استان های کشور ناشی از نابرابری در توسعه است.
برآورد سطح، روند و الگوهای سنی- جنسی مرگ ومیر اضافی طی دوره پاندمی کووید-19 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ پاییز و زسمتان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
259 - 282
حوزههای تخصصی:
به منظور آگاهی از تأثیر کووید-19 بر الگوی مرگ ومیر در ایران، در این مطالعه سعی شده است بر اساس داده های مرگ ومیر منتشرشده توسط سازمان ثبت احوال کشور، سطح و الگوی سنی و جنسی مرگ ومیر اضافی در ایران برآورد شود. داده های مربوط به مرگ ومیر هفتگی بر حسب سن و جنس از سال 1394 تا سال 1400 از سازمان ثبت احوال کشور و داده های مربوط به مرگ ومیر هفتگی ناشی از کووید-19 از گزارش های هفتگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شد و با استفاده از تابع پیش بینی رگرسیون هموارسازی نمایی، مرگ ومیر اضافی برآورد گردید. یافته ها نشان داد که آمارهای رسمی مرگ ومیر گزارش شده در کشور، تمام فوت های ناشی از کووید-19 را شامل نمی شود. همچنین، این بیماری، از ابتدای شیوع تا زمان انجام این مطالعه، باعث افزایش حدود 30 درصدی فوت ها در کشور شده است. نسبت جنسی فوت ناشی از کووید-19 در ایران 1/1 برآورد شد. بیش از 80 درصد از مرگ و میرهای ناشی از کووید-19 نیز در گروه های سنی 55 ساله و بالاتر رخ داده است. همانند برخی از کشورهای درحالِ توسعه، در ایران نیز به طور قابل توجهی مرگ های ناشی از کووید-19 کمتر گزارش شده است. نتایج این مطالعه، اهمیت گزارش سریع مرگ ومیر بر حسب همه علل را برای پایش همه گیری نشان می دهد.
سرمایه فرهنگی و باروری: مطالعه ای در میان زنان ازدواج کرده 49-15 ساله شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر کاهش میزان های باروری به زیر سطح جانشینی در کشور امری فراگیر بوده است، اما تجربه استان گیلان در این زمینه چشمگیر است. براساس آخرین برآوردها، در سال 1399 میزان باروری کل این استان برابر با 1 فرزند بود. پژوهش حاضر در پی بررسی دلایل ذهنی نرخ پایین باروری است. رویکرد نظری مطالعه، رویکرد سرمایه ای پیر بوردیو و مفهوم «سرمایه فرهنگی» و مؤلفه های تشکیل دهنده آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادین) است. روش پژوهش پیمایش، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه، جامعه آماری زنان متأهل 49-15 ساله شهر رشت، روش نمونه گیری خوشه ای اتفاقی و حجم نمونه 391 نفر است. یافته ها نشان می دهند بی فرزندی و کم فرزندی حالت شایع در رفتار باروری است و اکثریت پاسخ گویان (حدود 67 درصد) تصمیمی به باروری مجدد ندارند. طبق یافته ها، بین سرمایه فرهنگی و تمامی ابعاد آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی) و رفتار باروری (تعداد فرزند زنده به دنیا آمده هر زن) رابطه معنادار و معکوس حاکم است و با افزایش سرمایه فرهنگی، باروری کاهش می یابد. براین اساس، امروزه اگرچه عوامل ساختاری در باروری نقش دارند، نگرش ها، سلایق، ارزش ها و در نتیجه انتخاب ها نیز مهم هستند و نیاز به ایجاد هماهنگی در انتظارات ذهنی و موقعیت عینی خانواده ها وجود دارد.
برآورد پوشش ثبت مرگ بزرگسالان در نظام ثبت احوال ایران در دوره زمانی 1375 تا 1395: کاربرد روش توسعه یافته نسل های منقرض فرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش ثبت مرگ در کشورهای در حال توسعه دچار کم ثبتی است. هدف تحقیق حاضر بررسی پوشش ثبت مرگ در ایران در دوره زمانی 1375 تا 1395 است. داده های مورد استفاده شامل داده جمعیّت در سرشماری های 1375تا 1395 و داده مرگ ثبت شده در سال جاری در دوره مذکور است. پس از ارزیابی داده جمعیّت و مرگ، پوشش ثبت مرگ برآورد شده است. ضرایب پوشش ثبت مرگ با بکارگیری روش نسل های منقرض فرضی و در بازه های سنّی مختلف و به تفکیک جنس و برای سه دوره ی زمانی 1375 تا 1385، 1385 تا 1390 و 1390 تا 1395 در کل کشور برآورد شده است. متوسط ضریب پوشش ثبت مرگ بزرگسالان به ترتیب در دوره های زمانی مذکور برای مردان در محدوده مقادیر 76.7 تا 78.9، 86.2 تا 88.8 و 87.7 تا 89.9 و برای زنان به ترتیب در محدوده 71.7 تا 72.5، 79.2 تا 80.9 و 82.8 تا 84.6 برآورد گردید. نتایج نشان دهنده این است که داده های ثبت مرگ اگرچه دارای خطا کم ثبتی هستند، ولی این داده ها قابل اصلاح هستند و می توان با استفاده از آن ها به صورت مستقیم به برآورد شاخص های مرگ ومیر به تفکیک سنّ و جنس و شناخت روند و سطح مرگ ومیر در کشور پرداخت.
تحلیل محتوای سیاست های فرهنگی و موانع توسعه ای آن در دوران جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
9 - 29
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی موانع و چالش های توسعه فرهنگی ایران در دولت های مختلف جمهوری اسلامی می پردازد. موضوع توسعه نه تنها در ح وزه جامع ه شناس ی توس عه، که در بسیاری از حوزه های جامعه شناسی، به طور اخص، و علوم اجتماعی، به طور اعم، مورد بحث قرار گرفته است. مسئله توسعه یکی از مسائل مهم در حوزه های انسانی اجتماعی به شمار می رود. جامع ه ای ران نیز، همانند دیگر جوامع درحال توسعه، در دهه های اخیر به دنبال دستیابی به توسعه بوده است. به لحاظ تبارشناسی تاریخی می توان گفت که روند توسعه در ایران از دوران قاجار، به وی ژه از زمان جنبش مشروطیت، آغاز شده است. بحث اصلی این مقاله آن است که در پرتو استقرار نظم جدید سیاسی پس از انقلاب اسلامی سهم متغیر فرهنگ در شکل گیری انقلاب اسلامی بسیار برجسته بوده، تا حدی که بسیاری از صاحب نظران ریشه های بنیادین رخداد انقلاب را در شبکه ای از مؤلفه ها و متغیر های فرهنگی ممزوج با ارزش های دینی تفسیر کرده اند؛ انقلابی فرهنگی که در مسیر توسعه خود با چالش ها و موانع برجسته ای، به علت تسلط پارادایم های متعارض (ایرانی، اسلامی و غربی)، مواجه بوده است. پژوهش پیش رو در صدد واکاوی و پاسخ گویی به این سؤال اصلی برآمده است که موانع عمده فرهنگی در دولت های جمهوری اسلامی که سبب عدم دستیابی جامعه ایران به توسعه فرهنگی شد چه بوده است و مهم ترین آن ها کدام اند. در این پژوهش رابطه بین توسعه فرهنگی و توسعه اجتماعی در دوران جمهوری اسلامی، ب ا اس تفاده از روش تحلیل گفتمانی، بررسی شده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی، تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن منابع کتابخانه ای و همچنین استناد به سیاست های اصولی جمهوری اسلامی ایران در موضوع فرهنگ است. هدف مقاله فهم، کشف، اثرگذاری و پی بردن به ریشه های بنیادین و پنهان عدم توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، علی رغم ایستار ذهنی بنیان گذاران انقلاب برای اعمال سیاست ها و وضع قوانین مترقی در حوزه توسعه فرهنگی، مؤلفه هایی همچون ضعف جامعه مدنی، بنیادگرایی و محافظه کاری، اعمال سیاست های متناقض فرهنگی در دولت های مختلف، وضع قوانین کارشناسی نشده، سیاست زدگی در موضوع فرهنگ و موانع تاریخی از مهم ترین موانع و چالش های توسعه فرهنگی کشور به شمار می روند.
تحصیلات، توسعه و مهاجرت های داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های نظری و شواهد تجربی بیانگر رابطه پیچیده، چندوجهی و متقابل تحصیلات و مهاجرت است. در ایران، مهاجرت داخلی نقش زیادی در پویایی و جابه جایی افراد تحصیل کرده و سرمایه انسانی دارد، و در مقابل، تحصیلات نیز نقش مهمی در تصمیم گیری و اقدام به مهاجرت افراد دارد. هدف این مقاله بررسی تأثیر تحصیلات بر مهاجرت های بین شهرستانی در بسترهای مختلف توسعه ای با استفاده از داده های سطح خرد (فردی) و سطح کلان سرشماری 1395 می باشد. نتایج نشان داد موازنه مهاجرت بین شهرستانی در دوره 95-1390 در سه چهارم شهرستان های کشور منفی بوده است. همچنین، نتایج بیانگر رابطه مثبت تحصیلات دانشگاهی با میزان خالص مهاجرت بین شهرستانی است. البته، رابطه تحصیلات دانشگاهی با میزان خالص مهاجرتی، در بسترهای مختلف توسعه ای متفاوت بدست آمد؛ در شهرستان های کمتر توسعه یافته، نسبت بالای جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی منجر به موازنه مهاجرتی منفی بیشتر شده است. در مقابل، در شهرستان های توسعه یافته، نسبت بالای جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی با موازنه مثبت مهاجرتی بیشتر همراه است. علاوه بر این، نتایج تحلیل داده های فردی نشان داد که شدّت مهاجرت با افزایش سطح تحصیلات بطور معناداری افزایش می یابد. به طوری که، شاخص شدّت مهاجرتی برای افراد با تحصیلات دکتری حدود ده برابر افراد بی سواد بوده است. از اینرو، در موازنه مهاجرتی، شهرستان های توسعه یافته سرمایه انسانی بیشتری بدست آورده و در مقابل شهرستان های توسعه نیافته، جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی و سرمایه انسانی شان را از دست می دهند. تداوم چنین وضعیتی منجر به تشدید نابرابری های اجتماعی منطقه ای در کشور می شود.
ارزیابی تأثیر قوانین و مقررات آموزش عالی بر توسعه مکاتب علمی در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
47 - 74
حوزههای تخصصی:
حضور و پرورش مکاتب علمی در دانشگاه ها می تواند سرمنشأ گفت وگوی سازنده و پیشرفت علمی شود. به نظر می رسد برخلاف بسیاری از دانشگاه های جهان، چنین وضعیتی در دانشگاه های کشورمان وجود ندارد؛ به عبارت دیگر، دانشگاه ها به تقویت یک مکتب علمی خاص (اعم از داخلی یا خارجی) اهتمام نمی ورزند و عملاً اولویت بندی میان نظریه ها و مکاتب موجود وجود ندارد. پرسش پژوهش حاضر آن است که نقش قوانین و مقررات آموزش عالی در این وضعیت چیست؛ آیا قوانین و مقررات باعث شده که دانشگاه ها نتوانند روی مکتب علمی خاصی متمرکز شوند؟ پاسخ به این پرسش طی دو مرحله انجام شد: اول، بر اساس رویکرد سیستمی به دانشگاه، با استفاده از روش گروه محوری، راهبردهای هفت گانه تقویت حضور مکاتب علمی در دانشگاه ها استخراج شدند. دوم، در چارچوب ارزیابی قوانین و مقررات، با استفاده از معیار راهبردهای هفت گانه مذکور، تمامی قوانین و مقررات مربوط به آموزش عالی، از نظر تأثیر آن ها بر حضور مکاتب علمی در دانشگاه ها، مورد بررسی قرار گرفتند. درمجموع، نتیجه این پژوهش آن است که قوانین و مقررات زمینه چندان مساعدی را برای توسعه حضور مکاتب علمی در دانشگاه ها فراهم نمی کنند.
تجربه زیسته نقش های زنانه در بین مهاجرین افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ پاییز و زسمتان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
135 - 169
حوزههای تخصصی:
زنان مهاجر افغانستانی، به عنوان بخش غیررسمی جامعه ایرانی، احساساتی را در ساختار خانوادگی و اجتماعی تجربه می کنند که می تواند در تولید یا بازتولید یک محیط فرهنگی، ورای آسیب شناسی آن، تأثیرگذار باشد. مطالعه پیش رو، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری، در پی روایت تجربه زیسته زنان مهاجر افغانستانی است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و داده ها از طریق مصاحبه با 25 زن 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق جنوبی شهر تهران جمع آوری و طبق مدل ون منن تحلیل شدند. برخی از مضامین اصلی استخراج شده، مانند بحران هویت، تشویش، و بسندگی به وضعیت موجود، نشان می دهند سنت های جامعه مبدأ، همچنان قدرتمندانه زندگی زنان مهاجر را تحت تأثیر قرار می دهند. توجه به نتایج چنین مطالعاتی در سطوح خرد و کلان سیاست گذاری فرهنگی ضروری است. در راستای مدیریت برنامه های حمایتی از مهاجران و سیاست های جمعیتی مانند فرزندآوری توصیه های سیاستی لازم ارائه شده است.
مطالعه تطبیقی وجوه آرمان شهری و ویران شهری پوسترهای صلح یا ضدِجنگ طراحان معاصر صد سال اخیر ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
121 - 145
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو، با تحلیل محتوا از مباحث نظری جامعه شناختی، مؤلفه هایی را برای تحلیل پوسترها انتخاب کرده ایم. با اتکا به ویژگی های محتوایی آرمان شهری و ویران شهری، پوسترهای انتخابی از دو طراح گرافیک ایرانی قباد شیوا و مهدی سعیدی و دو طراح گرافیک امریکایی سیمور چواست و میلتون گلیزر را تحلیل و تفسیر کرده ایم. در سطح تفسیر پوسترها فراتر از تحلیل مؤلفه های تجسمی به این پرسش پاسخ داده ایم که آثار انتخابی دارای مؤلفه های آرمان شهری، ویران شهری است یا به این دو جنبه بی اعتناست. پوسترهای مهدی سعیدی، با حرکت از سطح آشکار اجزا و عناصر تجسمی به سمت سطوح محتوای پنهان، معانی ای چون به پرسش کشیدنِ ایده صلح در جوامع را با خود همراه دارد. در پوسترهای صلح قباد شیوا، زبان تصویر جهانی است و به عبارتی، هنرمند به دنبال طرح و سبکی از هنر است که دربرگیرنده سلیقه بین الملل باشد. سیمور چواست در مجموعه پوستر خود نیز بر این ایده اشتراک نظر دارد که بشریت نمی تواند از گزند جنگ و سلاح های نظامی در امان باشد. گلیزر هم برای بیان مفاهیم خود از زبان بدن بهره برده است که اغلب فهم مشترکی از آن وجود دارد. روی سخن فرم پرنده صلح با زبانی جهانی همه دولت هایی است که انگاره صلح در دست آن ها حالت های مختلفی به خود گرفته و بازیچه است. پوسترهای مهدی سعیدی و آثار امریکایی بیشتر بر وجوه ویران شهری تکیه کرده اند. قباد شیوا رویکرد انتقادی به نماد صلح جهانی اتخاذ نکرده و با تبعیت از نماد جهانی صلح بیشتر به جنبه های آرمان شهری توجه کرده است.