فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
77-102
حوزههای تخصصی:
در باره پیشینه نظریه اصالت وجود، از اشخاص متعدد و مکتب های فکری متنوعی سخن به میان آمده ولی هیچ سخنی از قطب الدین رازی به میان نیامده است، در حالیکه وی پیش از صدر المتألهین این نظریه را مطرح کرده است. وی در کتاب «لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار» بدون اینکه از اصطلاحات خاص این نظریه استفاده کرده باشد تقریری خاص از آن ارائه می دهد و در کتاب «المحاکمات بین شرحی الاشارات» تعابیری در تقریر و تبیین اصالت وجود دارد که صدرالمتألهین بعینه از آن تعبیرات برای تقریر و تبیین اصالت وجود استفاده کرده است. بر اساس تقریر قطب الدین رازی از اصالت وجود، ماهیت حقیقتاً و بالذات بر واقعیت خارجی صدق می-کند ولی به هیچ وجه ماهیت در خارج موجود نیست. تقریر خاص قطب الدین رازی از اصالت وجود، پس از حدود دو قرن در آثار صدرالمتألهین با اصطلاحاتی جدید و به نحوی جدّی تر به وجود آمد و باز پس از گذشت حدود سه قرن همین تقریر با برهانی جدید که تصویر گر مدعاست و با بیانی تحلیلی تر در آثار مولی علی نوری و آقا علی مدرس تحقّق یافت. این تقریر از نظریه اصالت وجود، در مقابل سایر تقریرهائی است که در دوره معاصر از این نظریه شکل گرفته است
از بازنمایی تقلیدِ آفریده تا تقلیدِ آفرینش در هنر اسلامی از منظر استاد جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۸
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هنر یکی از ارکان مهم فرهنگ و تمدن هر جامعه ای و عرصه تجلّی و روایت چیزی غیر خویش و خصیصه ای نفسانی است که منجر به بروز کارهای شگفت انگیز و زیبا از سوی هنرمند می گردد. در این میان هنر اسلامی نیز دارای جایگاه خطیری در تمدن اسلامی است و با نگاهی از دریچه فلسفه، هنری استوار بر قوه خیال و عالم مثال است. عالم مثالی که از ثمرات ذو مراتب بودن هستی و تشکیک وجود است. اکنون سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در نگاه استاد جوادی آملی، غایت هنر اسلامی چیست؟ آیا غایت هنر اسلامی، بازنمایی واقعیت تازه ای است که به وسیله قوه خیال در نفسِ هنرمند ایجاد و انشاء می شود یا هدف، بازنمایی حقیقتی متعالی و فرا طبیعی است که توسط قوه خیال در نفس هنرمند اظهار می گردد؟ به عبارت دیگر در هنر اسلامی خیالِ هنرمند، فعّال است یا منفعل؟ در مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی این نتیجه حاصل شد، بر مبنای حرکت جوهری نفس، هنر اسلامی که ثمره عملکرد قوه خیال است، در ابتدا ثمره و حاصلِ انفعالِ خیال و مشاهده صور خیالی توسط نفس در عالم مثال متصل یا مثال منفصل است و هنرمند در این مرحله به تقلیدِ آفریده مشغول است و هنر وی بازنمایی و تجسیم تقلید آفریده در عالم طبیعت و خارج است، ولی در نهایت حاصل خلاقیت و فعالیت نفس و صدور صور خیالی و مثالی از سوی نفس است که در این مرحله نفسِ هنرمند به تقلیدِ آفرینش می پردازد و هنر وی بازنمایی تقلید آفرینش در عالم خارج و طبیعت است.
مبانی عرفانی- صدرایی حقیقت مرگ با نگاهی به آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
47 - 80
حوزههای تخصصی:
بی تردید مرگ به معنای انتقال از یک عالم به عالم دیگر است؛ ولی انتقال به معنای حرکت از یک مکان مادی به مکان مادی دیگر، هم در مورد نفس و روح مجرد و هم در مورد عوالم بعدی، یعنی دو عالم مثال و عقل که مجرد از ماده اند، بی معناست. مطابق مبانی عرفانی و صدرایی، انسان موجودی چندمرتبه ای است و هر مرتبه آن در یکی از مراتب عالم حضور دارد و جابجایی او بین عوالم مادی و مجرد، نه به صورت مادی و مکانی بلکه به صورت تغییر «توجه و تمرکز» نفس است که یا با اختیار خود انسان یا بدون اختیار او و بر اثر غلبه و سلطه بی اختیار «احکام یک عالم» اتفاق می افتد. بر اساس این آموزه، بیشترین توجه نفس با اختیار خود یا بدون اختیار، خواه موقت و خواه دائم به هر مرتبه ای از خود و هر عالمی باشد، انسان با اختیار یا بی اختیار، موقتاً یا دائماً به آن مرتبه و آن عالم منتقل می شود. بنابراین حقیقت مرگ، انتقال با اختیار یا بی اختیارِ توجه و تمرکز نفس از دنیا به آخرت است، نه جابجایی مادی و مکانی انسان یا روح مجرد او.
بازتاب احدی نفس در آینه قوا؛ نگاهی نو به ماهیت قوای نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
35 - 62
حوزههای تخصصی:
انسان توسط قوا افعال خود را انجام می دهد. در واقع، قوا زمینه ساز انجامِ افعالِ وی هستند. این دارایی ها در جنبه هایی با نباتات و حیوانات، مشترک و در جنبه های دیگر متفاوت هستند. پس انسان افعالی از خود بروز می دهد که نباتات و حیوانات نیز توانایی تحقق آن افعال را دارند؛ همچنین فعالیت هایی دارد که مختص خود اوست و نبات و حیوان قدرت بر انجام آن را ندارد. حکما توانایی های ذاتی انسان را تحت عنوان «قوای انسان» تبیین نموده اند. اما این بیان دارای اشکالات «همپوشانی قوا»، «رویکرد کثرت گرایی» و «عدم جامعیت» می باشد. نوشتار حاضر پس از تقریر دستگاه رایج و رفع اشکالات مذکور، بر اساس مبانی ملاصدرا به بازسازی دستگاه قوای ذاتی انسان پرداخته است تا بتوان به شناخت توانایی های او دست یافت. نتیجه اینکه انسان از بدو خلقتش دارای هشت توانایی ذاتی است که با اشتداد وجودی نفس، قدرت این قوا افزایش می یابد. این توانمندی ها عبارتند از: توانایی (1)جذب (2)دفع (3)رشد و توسعه (4)فهم و درک (5)تجزیه و ترکیب (6)نگهداری و کنترل (7)انشاء و انتزاع (8) حکم کردن و تصمیم گرفتن.
واکاوی و نقد دیدگاه شیخ طبرسی در مسئله تجسم اعمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امینالاسلام طبرسی از مفسران قرن پنجم و ششم هجری است. او معتقد است خداوند برای هر عملی، کیفر یا پاداش خاص معین کرده است و هر کس باید طبق مقررات الهی به سزای اعمال خود برسد و هرگونه پاداش و کیفر، مخلوق خداوند است و آیات دال بر وجود مستقل بهشت و جهنم همین معنا را میرساند. هرچند طبرسی بهصراحت به رابطه میان عمل و جزا اشاره نمیکند، لازمه سخنان او اعتبارانگاری رابطه میان عمل و جزای اخروی و مخالفت با نظریه تجسم اعمال در آخرت است. ازجمله دلایل ایشان عبارتاند از: 1- سخن از وجود استقلالی بهشت و جهنم در آیات و روایات؛ 2-عرضبودن اعمال نسبت به انسان؛ 3- محالبودن انتقال اعراض در فلسفه و 4- تأویلپذیر بودن آیاتی که ظهور در تجسم اعمال دارند. طبرسی در این دیدگاه با تأثیر از فضای فکری و کلامی قرن پنجم و ششم، بهویژه دیدگاههای شیخ طوسی و شیخ مفید بوده است؛ اما به نظر نگارنده، یکیبودن عالم آخرت و دنیا بهصورت تشکیکی بر مبنای حکمت متعالیه، تفسیرپذیری آیات مربوط به جزا و پاداش اخروی و نشانههای متعدد بازگشت اعمال در زندگی روزمره میتواند نظریه طبرسی را نقد و نقض کند.
آموزش علم دینی یا آموزش دینی علم: از آرمان تا تناقض نمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمده نظریه های علم دینی در ایران نه تنها در تلاش برای تحقق عملی سازگاری علم و دین، بلکه فراتر از آن در پی بکارگیری آموزه های دینی در علم و آموزش علوم(طبیعی و انسانی) و برقراری نسبتی میان آنها هستند. هدف از این مقاله تحلیلی بر مساله کاربست علم دینی در آموزش علوم(طبیعی) است که در ذیل مسئله گسترده تر "تحقق پذیری علم دینی" قرار دارد و در راستای تحلیل و بررسی دقیق تر مسئله، در آغاز سه تز(پیشنهاد) طرح می شوند: نخست، آموزش علم دینی یک آرمان بی معنی و امکان ناپذیر است؛ دوم، به جای آموزش علم دینی باید از آموزش دینی علم سخن راند؛ و سوم، آموزش دینی علم هم خود یک متناقض نما(پارادوکس)است. این پیشنهاد ها با روشی تحلیلی و با اتکا به نظریه های علم دینی و نیز شناختی که درباره ماهیت، ساختار و اهداف آموزش علوم وجود دارد بررسی می شوند. این پژوهش نشان می دهد که آموزش علم دینی در وضعیت کنونی و با توجه به فقدان مدل دینی برای علوم، اگرچه علی الاصول بی معنا و امکان ناپذیر نیست، اما یک آرمان(نه به مفهوم دست نیافتنی) است.در عوض، آموزش دینی علم در وضعیت کنونی ممکن و تحقق پذیر است؛ با این وصف، باتوجه به اهداف کنونی آموزش علوم در صورت جانبداری جزم گرایانه از دین، آموزش دینی علم می تواند واقعیتی متناقض نما(پاردوکسیکال) باشد. با توجه به این شرایط، مسئله کاربست علم دینی در آموزش علوم نه تنها با چندین مسئله دیگر گره خورده است، بلکه می تواند به آنها هم تقلیل پذیر باشد و پاسخ دقیق تر مسئله هم مبتنی بر پاسخ آن مسائل وابسته است.
کارکردهای دعا برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
43 - 62
حوزههای تخصصی:
شیعیان در عصر غیبت، وظایف بسیاری برای یاری امام زمان (عج) بر عهده دارند. یکی از این وظایف مهم، دعا کردن برای وجود مبارک امام عصر (عج) است. توجه به آیات و روایات، بیانگر برکات دعا در زندگی فردی و اجتماعی است. اگر دعا در حق موجودی کامل باشد، آثار آن نیز به مراتب تکامل می یابد. این مقاله، با هدف آشنایی شیعیان با آثار و برکات دعا و با استفاده از منابع کلامی و روایی، آثار دعا برای امام زمان (عج) را بررسی می کند. نتایج حاصل از این پژوهش، کارکردهای دعا برای امام را افزایش نعمت، انجام محبوب ترین عبادت و رستگاری در روز قیامت با شفاعت توسط حضرت می داند.
روایت پژوهی حدیث «مَا أَنَا بِصَاحِبِکُمْ... انْظُرُوا مَنْ عَمِیَ عَلَى النَّاسِ وِلَادَتُهُ فَذَاکَ صَاحِبُکُمْ» در مصداق شناسی صاحب قیام
منبع:
مطالعات مهدوی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
73-90
حوزههای تخصصی:
برداشت صحیح از احادیث نیازمند درنظرگرفتن روایات مشابه و متضاد است. نسبت به روایت عبدالله بن عطاء از امام باقر ابهام و سؤالی وجود دارد که منشأ برداشتی بی اساس از این روایت و ذهنیت خوانی شیعیان آن زمان شده است. اول اینکه چرا امام باقر با وجود شیعیان بسیار در عراق، صاحب شیعیان بودن را از خود نفی می کنند؟ مگر حضرت منصب امامت را نداشتند؟ دوم، صاحب قیام کیست و چرا از بین ویژگی های صاحب قیام، خفای ولادت به عنوان معیار شناسایی مطرح شده است؟ در راستای پاسخ، ابتدا به منظور اعتماد به متن، اختلافات متنی و اعتبار حدیث را مورد بررسی قرار داده و با واژه شناسی در فهم اولیه دقت کرده ایم. سپس با ارائه روایات مشابه و بررسی فضای صدور، تلاش کردیم تا ابهام ها برطرف شده، جلو برداشت های سطحی گرفته شود.
تبیین ساختار جنود عقل و جهل بر پایه سه مؤلفه فکر، حال و عمل؛ با تأکید بر شرح اصول کافی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
31 - 57
حوزههای تخصصی:
حضرت امام جعفر صادق(ع) در حدیث شریف عقل و جهل، لازمه ی هدایت بشری را شناخت لشکریان عقل و جهل معرفی می کنند. صدرالمتألهین شیرازی در کتاب شرح اصول کافی خود به شرح این حدیث اهتمام ویژه نموده است. این نوشتار با روش تحلیلی در پی آن است تا با واکاوی شرح ملاصدرا، دسته بندی نوینی را از لشکریان عقل و جهل حول سه محور فکر، حال و عمل، که اضلاع اصلی فعل ارادی انسان هستند ارائه دهد و روابط و نسب میان این سه مؤلفه را در منظومه اخلاق جعفری کشف کند. در بررسی لشکریان هفتاد و پنجگانه عقل و جهل، از منظر مؤلفه های یاد شده و مبادی و نتایج آنها می توان فضایل و رذایل اخلاقی را در شش حیطه : مبادی و اصول، افکار، افکار و احوال، افکار و اعمال، افکار و احوال و اعمال و همچنین حیطه ثمرات و آثار این قوا، دسته بندی نمود. با این تبیین به این نتیجه نایل می شویم که برای نیل به هدایت حقیقی انسان باید الگویی از خصوصیات اخلاقی تنظیم گردد که به تمامی ابعاد وجودی بشر نظاره داشته و با لحاظ روابط متقابل اضلاع سه گانه وجود او، بتواند گام های سلوک اخلاقی انسان را ترسیم نماید تا به زمامداری قوه عقل، در شخصیت انسان فضایل انسانی و اخلاقی مجال ظهور و بروز بیابند و به میزان فعلیّت کمالات الهی، سعادت دنیوی و اخروی حاصل شود.
تمثیل های رابطه نفس با بدن در فلسفه و دین: تحلیل و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشواری های فلسفه، تبیین رابطه نفس و بدن است. به سبب دشواری فهم این رابطه، تمثیل های مختلفی در فلسفه برای بیان رابطه آن دو ذکر شده اند. این تمثیل ها از منظرهای مختلفی بیان شده اند که عمده آنها عبارت اند از: ۱. رابطه حق تعالی با عالم؛ ۲. رابطه ناخدا با کشتی؛ ۳. رابطه صورت با ماده؛ ۴. رابطه بَنّا و بِنا؛ ۵. رابطه راکب با مرکوب؛ ۶. رابطه مرغ با قفس؛ ۷. رابطه درخت با میوه؛ ۸. رابطه طفل با رحم؛ ۹. رابطه نور با سایه. برخی از تمثیل های فلسفی، تمثیل قوی و مناسبی برای بیان رابطه آن دو نیستند و برخی دیگر به دلایل مختلف تمثیل قوی برای بیان رابطه نفس و بدن اند. تمثیل های مختلفی در آموزه های دینی برای رابطه نفس و بدن بیان شده اند؛ برخی از آنها عبارت اند از: معنی و لفظ، تمثیل روح به باد، تمثیل گوهر در صندوق، روح به پارچه نازک محیط به بدن، تمثیل علم و عمل، تمثیل جامه متکاثف، تمثیل قدر و عمل. هر یک از تمثیل های فلسفی و دینی دارای دلالت های مشترکی اند؛ ازجمله اینکه: الف) پذیرش غیریت و ثنویت نفس و بدن؛ ب) اصالت و مقوم بودن نفس نسبت به بدن؛ ج) فرامحسوس و فرامادی بودن نفس؛ د) رابطه طولی نفس و بدن. در این مقاله با تبیین تمثیل ها، تحلیل آنها و انتخاب تمثیل های قوی از ضعیف پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی دیدگاه انتقادی شهید مطهری و هابرماس به پوزیتیویسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
103 - 130
حوزههای تخصصی:
پوزیتیویسم به عنوان نگرشی خاص به حوزه علم و معرفت، مورد انتقاد فلاسفه بسیاری قرار گرفته است. در این میان، نقدهای شهید مطهری و یورگن هابرماس به پوزیتیویسم، به عنوان فیلسوفانی با نگاه واقع گرایانه، در دوره خود مورد توجه دیگران واقع شده و رویکرد انتقادی به پوزیتیویسم در فلسفه، علوم انسانی و علوم اجتماعی را تقویت کرده است. در این پژوهش با روش تطبیقی، در سه دامنه معرفت شناختی، روش شناختی و ارزش شناختی، به ارزیابی خاستگاه، شیوه ها و لوازم نقدهای این دو متفکر نسبت به پوزیتیویسم پرداخته شده و این نتیجه به دست آمده است: از یک سو اتحاد نگاه رئالیستیِ هر دو متفکر به مسئله شناخت، اشتراکاتی را برای آن ها در مواضع انتقادی نسبت به پوزیتیویسم و لوازم و نتایج این نگاه به وجود آورده و از سوی دیگر، تفاوت در خاستگاه و شیوه دیدگاه انتقادی شان نسبت به پوزیتیویسم، موجب بروز اختلاف دیدگاه میان آن دو شده است. هرچند دیدگاه انتقادیِ هر دو فیلسوف، فاقد نقد پوزیتیویسم از لحاظ انسان شناختی است.
لذت از آثار هنری و نسبت آن با قوای ادراکی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی این پرسش پرداخته می شود که قوای ادراکی در حصول لذت از آثار هنری چه نقشی دارند؟ آثار هنری اموری محسوس قلمداد می شوند و بنا به تعریف ابن سینا از لذت حسی به مثابه ادراک امر محسوس ملائم، این آثار نیز همچون دیگر محسوسات ممکن است متعلَّق ادراک حسی قرار بگیرند و به شرط ملائمت موجدِ لذت حسی گردند. با این حال، مدعای این پژوهش این است که بر اساس دیدگاه های ابن سینا لذتی که از آثار هنری، به عنوان گونه ای از امور محسوس، حاصل می شود لذتی صرفاً حسی و وابسته به قوای حسی ظاهری پنجگانه نیست. برای بررسی این مدعا ویژگی های لذت زیبایی شناختی و نیز جایگاه معرفتی این لذت مورد سنجش قرار می گیرد و لذت از هنرهای شعر، نقاشی و موسیقی از دیدگاه ابن سینا تبیین می شود. در نهایت، نشان داده می شود که لذت زیبایی شناختی از آثار هنری در درجه ی اول لذتی معقول و وابسته به قوه ی ناطقه و سپس به ترتیب لذتی مخیل و وابسته به قوه ی خیال و لذتی محسوس و وابسته به قوای ادراکی ظاهری است. در میان قوای ادراک ظاهری نیز قوا ی بینایی و شنوایی به ترتیب از بیشترین توانایی در کسب لذت زیبایی شناختی از هنرها برخوردارند.
معرفی بارت دی ارمن و کتاب های او
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
157 - 196
حوزههای تخصصی:
بارت دی ارمن در سال 1955 در شهر لورنس در ایالت کانزاس آمریکا به دنیا آمد. ارمن از برجسته ترین دانشمندان در عرصه مطالعات عهد جدید، نقد متنی و مسیحیت اولیه محسوب می شود. او در حال حاضر در دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل استاد مطالعات دینی است. ارمن علاوه بر اینکه در میان خواص از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به دلیل سبک نوشتاری روان و همه کس فهم خود، در بین عوام نیز طرفداران بسیار زیادی دارد. مطالعه آثار او به ویژه برای کسانی که در صدد اثبات بروز تحریفات لفظی در کتاب مقدس هستند بسیار سودمند است. در این نوشتار، ضمن معرفی اجمالی بارت ارمن با استفاده از مقاله مربوط به او در دایرهالمعارف ویکی پیدیا و همچنین سایت و وبلاگ شخصی او، عناوین کتاب های منتشر شده او به همراه شرح مختصری از محتویات آن ها ارائه شده است.
تجدد امثال از دیدگاه اشاعره و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
17 - 36
حوزههای تخصصی:
چیستی مفهوم تجدد امثال (تجدد اعراض) و تأثیر آن در تبیین در نظریه خلقت و ارتباط آن با حق- تعالی- از نظرگاه اشاعره و مولانا موضوع این مقاله است. تحقیق حاضر می کوشد تا در روند نظم سازمان یافته خود به این مسئله اصلی پاسخ دهد که آیا بین این دو دیدگاه در مسئله تجدد امثال ، تفاوتی وجود دارد؟ در فرض وجود تفاوت، ریشه ای ترین و اساسی ترین تفاوت ها کدام است؟ فرضیه تحقیق پیش رو بر این است که یین دیدگاه اشاعره و مولانا تفاوت هایی وجود دارد، اشاعره گرایشات دینی و اعتقادی خاصی دارند و با اینکه برای اراده الهی و قدرت عظیم حق تعالی نسبت به همه موجودات، عمومیت قائل شده اند در عین حال، تجدد امثال را در اجسام و انواع جواهر جایز نمی شمارند و این قاعده را تنها در باره اعراض قائل هستند، لیکن مولانا در این مسئله دیدگاه عرفانی دارد و بر این عقیده است که تجدد امثال، افزون بر اعراض شامل جواهر عالم نیز می شود. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله، روش کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی است که پس از بررسی آثار عمده اشاعره و مولانا در مسئله مورد بحث، آنها را به روش توصیفی- تحلیلی تبیین نموده ایم.
تحلیل انتقادی آراء ابن تیمیه بر انگاره عرفانی «اعیان ثابته»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
147 - 170
حوزههای تخصصی:
از منظر ابن تیمیه، اعیان ثابته را باید یکی از ارکان مهم نظریه وحدت وجود دانست. او بر این باور است که ثبوت معدوم و شیء دانستن آن از سوی ابن عربی، کفرآمیز و بدتر از نظریه ثابتات ازلی معتزله است. مقاله پیش رو که با شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای به بررسی سخنان ابن تیمیه پرداخته است، می کوشد تا به تبیین این دیدگاه بپردازد و آراء وی را تحلیل و بررسی کند. ابن تیمیه را می توان در یک نظر کم بهره از علم عرفان و اصطلاحات آن دانست؛ چرا که در سرتاسر آثار خود با ذهنی تحصُّلی و مادی گرایانه و نیز بدون توجه به زبان و اصطلاحات رایج عرفانی به نقد اصول و مبانی آن پرداخته است. اعیان ثابته در منظومه فکری ابن عربی، در حضرت علمی(تعین ثانی) حق تعالی، دارای شیئیت ثبوتی است نه شیئیت وجودی و با تجلی أسماء و صفات الهی مستقیم مرتبط است. براین اساس وی معتقد است، اسمای الهی از مسیر اعیان ثابته ظهور می یابند و اعیان خارجی مظاهر و آثار وجودی اعیان ثابته اند؛ بنابراین باید گفت: نه اشکالات ثابتات ازلی دامن گیر این نظریه است و نه انتقادات ابن تیمیه. ریشه إشکال نقدهای ابن تیمیه در مبانی هستی شناسی و معرفت شناختی او دارد.
«مشق مرگ»؛ قرابت مضمونی و بیانی سهروردی و افلاطون در باب مسئله تجرید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
139 - 156
حوزههای تخصصی:
فلسفه سهروردی در وجوه گوناگون، تصریح بر پیوند میان فلسفه افلاطونی و حکمت اشراقی دارد. یکی از این وجوه، ناظر به مسئله تجرید است. مقام افلاطون در فلسفه سهروردی ذیل عنوان کسی که به «ملکه مرگ» یا توانایی انسلاخ نفس از بدن و دنیا دست یافته است، شناخته می شود که در عین اشاره به بلندترین پایه در حکمت به عنوان سلوک معنوی، بیان دیگری نیز از ضرورت تجرید در این نحوه از فلسفه است و از همین رو نیز یادآور «مشق مرگ» در افلاطون است. تجرید اشراقی یا مشق مرگ افلاطونی، یکی از مهم ترین وجوه تربیت راستین فلسفی، دو مرحله دارد؛ یکی روی گردانی نفس از عالم طبیعت با ضبط و مهار قوای ادراکی و تحریکی و دیگری روی آوردن نفس به عالم خاص خویش (وطن اصلی) ازطریق توجه به حقایق متعالی. غایت تجرید، مشاهده انوار قدسی یا خود زیبایی محض است که سبب می شود نفس از صفات خلقی پاک شود و در قالب زایش فضیلت های راستین، آئینه صفات ربوبی شود. بیان این سنخ مضامین بلند معنوی گریزی از زبان رمزی تمثیلی ندارد؛ ازاین رو، در پژوهش حاضر، تلاش شده است با تمرکز بر متون اصلی و به روش تحلیل متن و تطبیق مفاهیم و تعابیر و نیز با واکاوی رمز سمبول هایی که در نظر سهروردی و افلاطون، ناظر به مضمون تجرید آمده اند، وحدت محتوایی و روشی این دو حکیم دراین باره به دست آید.
واکاوی در انگاره رویارویی دین و علم درمسئله کرونا بر اساس آموزه های قرآن وحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه الهیات وعلوم تجربی موضوعی است که تاریخی به درازنای پیدایش هردوحوزه دارد. درین روند عده ای با جانبداری ازدین، ارزندگی دانش بشری را تنها در هماهنگی آن بادین می پندارند. ازسوی دیگر برخی با انحصار روشهای شناخت در علوم تجربی آزمون پذیر،آموزه های دینی را فاقد اعتبار خردپذیر میدانند. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع کتابخانهای، برآن است تا در گام اول، رابطه میان علم ودین را براساس تعریف برگزیده از گستره آنها بازشناسد. و پس از آن به دیدگاه الهیات شیعی پیرامون بیماری های همه گیر و راهکارهای برون رفت ومحدودیت آن بپردازد. بر اساس یافته این نوشتار، تنگاره تعارض تنها میان معرفت دینی و معرفت علمی متصور خواهد بود نه ذات دین و علم. هم چنین بر اساس الهیات شیعی، نظام وقوع رخدادهای هستی بر قوانین ثابتی بنا نهاده شده که توسط اسباب مادی و معنوی به ثمر می نشینند. ازینرو روشهای مواجهه با پدیده ها از منظر آموزه های شیعی، به دو رده توصیه های خرد محور و راهکارهای معنوی افراز می گردد. نتیجه اینکه، مجموعه این روشها، بر نقش هم افزایی معرفت دینی با شناخت تجربی در بهبود زیست آدمی رهنمون هستند.
تبیین عرفانی ارتباط ولایت با باورهای کلامی از منظر امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۸
77 - 98
حوزههای تخصصی:
کانونی ترین مقوله ی مطرح در عرفان امام خمینی (ره) ولایت است، ولایت روح و جان مایه ی عرفان ناب اسلامی وحقیقت ورود به دارالسلام معرفت های باطنی و داراللقای توحید شهودی و کشفی است که با عنصر ایمان که فراگیرترین شأن سالک است، همسویی و توازی و حتی اتحاد دارد. کیفیت این رابطه یکی از مسائل مهم تحلیل های عرفانی اهل نظر است و می توان بازخوانی و تبیین آن را در قواره ی یک مسأله ی مهم پژوهشی واکاوی است. مقاله ی حاضر با هدف مداقه و تبیین این ترابط و همسویی، تلاش کرده است با روش توصیفی-تحلیلی، متون و معارف در این زمینه را بررسی کند. یافته های تحقیق از آن حاکی است که در میان عارفانی که به بحث ولایت پرداخته اند، امام خمینی(ره) در تبیین رابطه ی میان ولایت عرفانی با ایمان به توحید، نبوت و امامت، توفیق شایانی داشته است. درواقع جهان بینی عرفانی امام خمینی (ره) تبیینی عرفانی از ایمان به مقوله های به ظاهر کلامی به دست می دهد که جای تأمل دارد.
معقول ثانی فلسفی ازدیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
93 - 102
حوزههای تخصصی:
معقولات که از نوع مفاهیم کلی هستند بر سه دسته تقسیم می شوند : معقول اول ، معقول ثانی منطقی و معقول ثانی فلسفی .پژوهش پیش رو با روشی تحلیلی و توصیفی در آراء علامه طباطبایی به این نتیجه رهنمون شد که ایشان معقول ثانی فلسفی را به مفاهیمی که عروض آنها ذهنی و اتصافشان خارجی تعریف کرده اند و نقش علم حضوری را در دست یابی به آن بر جسته می شمارند .علامه طباطبایی مفاهیمی ؛ چون وجود ، عدم وجوب وامکان و... را از این قبیل می دانند .ایشان برخی از مفاهیم را به صراحت از معقولات ثانیه بر شمر ده اند ؛ولی بر خی مفاهیم را هر چندتصریح به معقول ثانی بودن آن نکرده اند یا حتی تصریح به معقول اول بودن کرده اند ؛اما با توجه به مبانی ایشان می توان از این دسته به حساب آورد. از دیدگاه علامه طباطبایی معقول ثانی فلسفی ویژگی های متعددی دارد .مهمترین ویزگی این دسته از مفاهیم انتزاع از یافته های علم حضوری می باشد
عشق زمینی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق زمینی یا غیرعفیف ازجمله کیفیات نفسانی ای است که انسان ها در زندگی خویش تجریه می کنند. بررسی تحلیلی- توصیفی آرای ابن سینا نشان می دهد عشق زمینی یا شهوانی اساساً نوعی بیماری روحی- روانی است که گاه به بروز بیماری های جسمانی می انجامد. این گونه عشق درنتیجه غلبه افکار و تصورات ذهنی بر انسان عارض می شود و در آن، معشوق ممکن است هر شیء مادّی اعم از جمادات، گیاهان، حیوانات و انسان ها باشد؛ البته مهم ترین مصداق چنین علاقه ای عشق یک انسان به انسان دیگر است. راهکارهای موردنظر ابن سینا جهت درمان بیماری عشق زمینی عبارت اند از: وصال عاشق و معشوق، جلب توجه عاشق به معشوقی دیگر، و تقویت قوای جسمانی و مادّی عاشق. در روان شناسی معاصر، عشق هوسی را می توان با عشق زمینی بوعلی همایندسازی کرد.