فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
163 - 173
حوزههای تخصصی:
اینکه ادراکات محض انسان چرا و چگونه به عمل منجر می شوند یکی از مسائل مهم درهر انسانشناسی ای است . به نظر می رسد عواطف انسان به عنوان ادراکاتی که فاعل آنها عقل عملی است می توانند گزینه مناسبی برای توجیه رابطه میان عمل و نظر باشند . ملاصدرا به عنوان یکی از فیلسوفان مکتب ساز در فلسفه اسلامی و فیلسوفی که نگاه جامع نگر به مسایل مختلف دارد ، رابطه میان عمل و نظر و چگونگی حصول فعل از نظر را مورد توجه قرار داده است . با این حال اگر چه با تکیه بر عقل عملی در صدد توجیه این رابطه است ، اما به عاطفه مستقیما توجه نکرده است . اومعتقد است که علاوه بر شناخت محض ، ادراکاتی وجود دارد که لذت و الم هستند . این ادراکات حاصل شناسایی ملایمت یا عدم ملایمت پدیده ها بانفس هستند و به همین دلیل ادراک محض را به عمل منتهی میکنند . حالات عاطفی یا نوعی لذت هستند و یا نوعی الم به حساب می آیند . پس عواطف واسط عمل و نظر هستند. از آنجا که عواطف شناختی – ارزشی بوده و متناسب با باورها و اهداف ما شکل میگیرند ، هم میتوانند افعالی را رقم بزنند که باطبع حیوانی متناسب است و هم افعالی که با طبع انسانی ما هماهنگی داشته و از اهداف و غایات والای ما ناشی شده است . پس اگرچه عواطف اموری شناختی هستند و همه انسانها از آنها بهره مند هستند ، اما لزوما اختیاری و معقول نیستند .
اندیشوران مسلمان و تعلیل گونه های دین ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوناگونی وتنوع آدمیان در دین ورزی واقعیتی انکارناپذیر است؛ اما تعلیل وتوجیه آن در نزد عالمان دینی، عارفان، فیلسوفان، روان شناسان و جامعه شناسان دین، معرکه آراء بوده است. برخی آن پدیده را یکسره معلل به عوامل غیرمعرفتی و برخی نیز آن را مدلل به عوامل معرفتی دانسته اند. لازمه کلامی اولی، پلورالیسم و لازمه کلامی دومی، انحصارگرایی است. این نوشتار با عرضه گونه شناسی های قرآنی و روایی و تعلیل های فلسفی، کلامی، عرفانی و فقهی عالمان مسلمان از دین ورزی وتعلیل آن ها به نظریه پیشنهادی و مختار خویش یعنی «اختیار در محدوده شاکله» می رسد که لازمه کلامی آن، نه پلورالیسم و نه انحصارگرایی، بلکه شمول گرایی خواهد بود. تامل در گونه شناسی های ارائه شده نشان می دهد که نگاه مذهبی در دسته بندی انسان ها خنثی نیست، بلکه ارزشی، جهت دار و در یک الگوی سه وجهی مبتنی بر ادراک، ایمان و اخلاق قابل تبیین است.
بررسی تطبیقی دیدگاه شیخ طوسی و غزالی در مورد جایگاه عقل در معرفت به خدا در گستره انتظار بشر از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه عقل و اندیشه انسان در مبحث انتظار بشر از دین چیست؟ این نوشتار با بررسی تطبیقی و مقایسه دیدگاه شیخ طوسی و غزالی به روش توصیفی-تحلیلی درمقام یافتن پاسخ به این سؤال است. آن گاه طی تحقیق حاضر معلوم می گرددکه این دانشمندان برای عقل در فهم انسانی در ساحت شناخت خدا، نقش اساسی قایل اند اما درباره ماهیت و چیستی عقل و چرایی خطای آن سخن نگفته اند. هر چه دامنه وحی و آموزه های شریعت،گسترده تر می شود، از محدوده دخالت و تأثیر عقل کاسته می شود. از نظر این دو متفکر، اتکا صرف به عقل بدون مراجعه به آموزه های وحیانی کافی نیست؛ غزالی معرفت الهی را بواسطه شرع، واجب می داند و شیخ طوسی به وجوب عقلی معرفت با معاضدت انبیا معتقد است. از دیگر نتایج مقاله، این است که؛ فطری بودن حس خداجویی به معنی بدیهی بودن آن نیست. در نهایت، به چالش جدی عصر حاضر در تلقی عقل به عنوان شأنی از شئون نفس و اثبات وجود مستقل نفس اشاره می شود.
فطرت به مثابه یک نظریه انسان شناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
7 - 38
حوزههای تخصصی:
امروزه به نظر می رسد که دیدگاه داروین درباره ماهیت انسان، به نحوی زیربنای انسان شناسی اومانیستیِ مدرن قرار گرفته است و تمامی مسائل انسان در حد یک حیوان تکامل یافته و در افق غریزه تحلیل می شود. در مقابل، آنچه در معارف اسلامی، انسان را موجود ویژه می کند، بهره مندی او از حقیقتی متعالی به نام «روح» یا «فطرت انسانی» است. با اینکه برخی از متفکران در فرهنگ اسلامی، فطرت را «ام المعارف» دانسته اند، اما حق این است که تاکنون «فطرت» به عنوان یک نظریه منسجم که بتواند در مقایسه با دیدگاه های رقیب در عرصه علوم انسانی و اجتماعی لوازم خود را بروز دهد، ارائه نشده است. در این مقاله تلاش شده است ایده «فطرت»، در قبال برخی از دوگانه های مهم اندیشه غربی، در افق یک نظریه بازسازی شود، و برخی از زوایای آن، به نحو انضمامی در ساحت انسان شناسی نشان داده شود؛ نوعی انسان شناسی که از کلی گویی فراتر رود و بتواند به عنوان مبنایی در ساحت علوم انسانی و اجتماعی در قبال نظریه های غربی به کار گرفته شود.
نقش فطرت در چهارچوب اخلاقی ملاصدرا بر اساس نظام وجودشناختی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
37 - 58
حوزههای تخصصی:
بسیاری از فیلسوفان اسلامی به وجود ادارکات فطری در بشر معتقدند. برخی صاحب نظران اندیشه اسلامی پذیرش ادارکات فطری اخلاقی را بهترین راه حل نسبی گرایی اخلاقی دانسته اند. در این نوشتار در پی یافتن پشتوانه ای استوار برای اخلاق هستیم و آن را در نظام هستی شناختی ملاصدرا و نیز در مسئله فطرت جست وجو می کنیم. در این مقاله پس از مطابقت دیدگاه ملاصدرا با کاربردهای واژه فطرت به این نتیجه رسیده ایم که بنا بر اصول انسان شناختی حکمت متعالیه از قبیل اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، جسمانیهالحدوث بودن نفس انسان فاقد پیش آورده های حصولی است؛ اما بر مبنای اصول «مساوقت وجود و علم»، «علم بسیط مشترک بین انسان ها» و نیز «علم معلول به ذات خود مستلزم علم به علت است» ادراک حضوری فطری قابل ثبات است. این ادراک حضوری و فطری به خداشناسی فطری منتهی می شود و این اصل پشتوانه ای استوار برای گزاره های اخلاقی خواهد بود.
آسیب شناسی مهدویت در دوران معاصر
منبع:
موعودپژوهی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
9 - 20
حوزههای تخصصی:
عقیده به منجی از گذشته در میان جوامع گوناگون وجود داشته است. یکی از اصلی ترین اعتقادات شیعه اعتقاد به امام دوازدهم یا حضرت مهدی (عج) است. اهمیت اعتقاد به حضرت مهدی (عج) و انتظار ایشان بر کسی پوشیده نیست، اما متأسفانه این اعتقاد و معارف مهدویت از مسیر اصلی خود فاصله گرفته است و دچار آسیب های فراوانی شده است. باید این آسیب ها را شناخت و خود و جامعه را از آن مصون داشت. نوشتار حاضر به روش تحلیلی-توصیفی برخی از آسیب های حوزه اعتقاد، رفتار و اجتماع را شناسایی و بررسی می کند. در حوزه آسیب های رفتاری به برداشت های غلط از انتظار، زمینه سازی ظهور با گناه، برداشت های افراطی و تفریطی از مهر و غضب امام (عج) و تطبیق اشاره می کند. استعجال و مدعیان دروغین دو موردی است که در حوزه آسیب های رفتاری و اجتماعی بررسی می شوند. در حوزه آسیب های سیاسی-اجتماعی مهدویت نیز به بی تفاوتی منتظران و عدم پیروی از نواب اشاره شده است.
جایگاه امامت و مهدویت از نظر قرمطیان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
185 - 204
حوزههای تخصصی:
فرقه قرامطه در نیمه دوم قرن دوم هجری، و براساس اعتقاد به امامت و مهدویت محمدبن اسماعیل، نواده امام جعفر صادق7، شکل گرفت. قرمطیان در خصوص مهدویت عقاید خاصی را مطرح کردند. آنان در آغاز به مهدویت محمدبن اسماعیل معتقد شدند و او را امام هفتم و پایاندهنده دور ششم و قائمالقیامه دانسته و تفسیرهای باطنی بسیاری را برای قائمالقیامه در نظام دور مطرح نموده و معتقد شدند که محمد زنده است و عبدالله بن میمون، باب اوست و او آخرین فردی است که مقام امامت و نبوت را همزمان داراست. به این ترتیب، غیبت و مهدویت محمدبن اسماعیل مورد توجه بسیاری از اسماعیلیان قرار گرفت و به صورت گستردهای تبلیغ شد و پایههای اعتقادی قرمطیان بر این عقیده استوار گردید. آنان پس از چندی و برای مدت کوتاهی به مهدویت احمدبن محمدبن حنفیه گرویدند و نام او را در کنار سایر انبیاء الوالعزم و نیز در شهادت اذان با عنوان یکی از رسولان پروردگار آوردند. این اعتقادات با تردیدهای بسیاری روبرو شد به ویژه اینکه وعده ظهور او نیز محقق نشد، از این رو پس از گذشت مدت کوتاهی مهدویت محمدبن اسماعیل مورد توجه جدی و پذیرش گسترده قرمطیان قرار گرفت. در آغاز قرن چهارم قرمطیان بحرین به رهبری ابوطاهر جنابی معتقد به مهدویت مهدی اصفهانی شدند. این اعتقاد تنها 80 روز دوام آورد، اما تأثیر مخرب آن بر تضعیف اعتقادی قرمطیان کاملاً آشکار بود. پس از گذشت مدتی قرمطیان بحرین نیز همانند سایر قرامطه به مهدویت محمدبن اسماعیل بازگشتند.
«سوبژکتویته» به مثابه بنیاد مابعدالطبیعه در فلسفه استعلایی کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
79 - 111
حوزههای تخصصی:
از پرسش های جدی در نظام فلسفی کانت پرسش از امکان مابعدالطبیعه است؛ کانت در فلسفه استعلایی خویش، از سویی مابعدالطبیعه را نفی و از سوی دیگر آن را اثبات می کند، این جستار کوشیده است با اشاره به معانی متعددی که مابعدالطبیعه در نظر او داشته است، با استمداد از تفسیر هیدگر از کانت نشان دهد که چگونه به رغم برخی روایت ها و تفسیرهای نابجا از سوی نوکانتی ها، او همچنان به «وجودِ» موجود اندیشیده است و وجود در فلسفه او به مثابه امر سوبژکتیو ظهور یافته است و این مهم به مددِ قوه خیال و شاکله استعلایی از طریق زمان و نقش آن در امکان تألیف میان دو سوی حکم تألیفی پیشینی (یعنی شهود محض و مفهوم محض) و اتحاد ساختاری میان این دوسوی تألیف (یعنی زمان به مثابه شهود محض فراگیر و من استعلایی «محض» از طریق قوه خیال) صورت گرفته است و وحدت میان دو حیث پذیرندگی و خودانگیختگی در نهایت بر بنیادِ امرِ سوبژکتیو قرار و قوام یافته است که در این جستار ذیل عنوان سوبژکتویته سوژه از آن یاد شده است و فلسفه استعلایی کانت نیز بر اساس این فهم بنیادین از زمان و بنیانگذاری سوژه به مثابه زمان رقم می خورد.
ظهور منجى ، باور مشترک ادیان و مکاتب
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
9 - 27
حوزههای تخصصی:
عقیده به ظهور منجى، یک عقیده مشترک جهانى و یکى از حسّاس ترین فرازهاى عقیدتى ادیان و مذاهب و مکاتب و نیز از آرزوهاى دیرین بشریّت است.ادیان و مذاهب گوناگون از کسى که نجات دهنده بشریت است، سخن به میان آورده اند؛ اگر چه در برخی موارد با یکدیگر اختلاف نظر دارند، با این حال عموماً ظهور او را نوید داده اند، تا حدّى که حتّى شعاع آن در بین مکاتب و اقوام مختلف بشری نیز دیده مى شود.این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی تنظیم شده است، ظهور منجى ، را به عنوان باور مشترک ادیان و مکاتب مورد بررسی قرار داده و به این نتیحه رسیده است که یهودیان با امید به ظهور ماشیح، روزگار مى گذرانند. مسیحیان نیز بر این باورند که عاقبت، عیسى به زمین باز خواهد گشت و آسایش و بهره مندى را به ارمغان خواهد آورد. در اسلام نیز عقیده به ظهور منجى بزرگ آسمانى، به صورت گسترده اى عنوان گردیده است.
تحلیل و بررسی سازگاری رمزپردازی با دو مبنای اصالت وجود و اصالت ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمزپردازی در عرصه متافیزیک شیوه ای است که همواره در ادیان و مکاتب متعدد حِکمی و عرفانی و همچنین هنرهای سنتی نظیر هنر اسلامی ایرانی مورد توجه بوده و به صورت گسترده ای به کار رفته است. کاربست این شیوه مستلزم فراهم نمودن مبانی وجودی و معرفتی خاص خود است. با توجه به اینکه رمزپردازی متافیزیکی مربوط به عرصه وجود و هستی است و در حکمت اسلامی اصالت وجود و اصالت ماهیت دو مبنایی هستند که در حوزه مباحث هستی شناختی مطرح اند و طرفداران هر یک از این مبانی استدلال های خاص خود را ارائه نموده اند؛ لذا مسأله این پژوهش بررسی سازگاری این دو مبنا با رمزپردازی است؟ کدام مبنا بر دیگری ارجحیت دارد و دلایل این رجحان چیست؟ دستاورد این پژوهش با توجه به رویکرد عمیق و وسیع مبنای اصالت وجود به هستی و همچنین ابتنای رمزپردازی متافیزیکی بر اساس نگاه تشکیکی و ساختار ذومراتبی هستی، این است که رمزپردازی با مبنای اصالت وجود سازگار است و این مبنا بر اصالت ماهیت رجحان دارد زیرا اصالت ماهیت قادر نیست بنیان نظری رمزپردازی را تأمین نماید. این مدعا در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و استدلال عقلی تبیین و تحلیل می شود.
تأثیر اصالت وجود بر تحلیل رابطه امکان استعدادی با امکان ذاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«امکان» هم ردیف مفاهیم عامی مانند «وجود و عدم»، «وحدت و کثرت» و «علیت و معلولیت» از جمله مباحث بنیادی و مهم فلسفی است. تبیین صحیح از معانی مختلف امکان و رابطه این معانی با یکدیگر، گره گشای تصور و تصدیق درست بسیاری از دیگر مسائل مهم فلسفه است. «امکان ذاتی» و «امکان استعدادی» از جمله معانی مهم «امکان» است که نحوه تبیین ما از آنها، سرنوشت مسائلی همچون «حدوث و قدم»، «قوه و فعل» و «علت و معلول» را دچار تغییرات اساسی می کند. موضوع امکان استعدادی اولین بار توسط شیخ اشراق در مناقشه بر استدلال ابن سینا بر قاعده «کل حادث مسبوق بقوه و ماده تحملها» مطرح شده است. ملاصدرا به تفاوتهای امکان ذاتی و امکان استعدادی پرداخته و حاج ملاهادی سبزواری این تفاوتها را تحت شش مورد بیان کرده است. صدرالمتألهین دست کم در شانزده موضع از آثار خود درباره نسبت «امکان استعدادی» و «امکان ذاتی» اظهار نظر نموده است که جمع بین این اظهارنظرها کار دشواری به نظر می رسد و می توان گفت این اظهارنظرها دچار اضطراب است. ما در این مقاله به مدد تحقیقات فلسفی استاد مطهری کوشیده ایم ضمن داوری در باب مواضع مختلف ملاصدرا، نسبت تازه ای را که در پرتو اصل اصالت وجود بین این دو معنای امکان به دست می آید، تبیین نماییم.
امامت و تقویت مولفه های شناختی «سرمایه اجتماعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۰۵-۱۲۶
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه اجتماعی دارای اهمیت فراوان است و پایین بودن آن به این معناست که ذخیره اعتماد اجتماعی به قدر کافی درجامعه وجود ندارد و در نتیجه آن پیوندها درجامعه مخدوش شده و اخلاق عمومی مورد تهدید قرار می گیرد و بدنبال آن کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی دستخوش بحران می شود. در جهت ارتقای سرمایه اجتماعی در کشورمان ارائه نظریه ای بومی و متناسب با ساختار و شرایط سیاسی و اجتماعی کشورمان و با رویکردی دین محور و ارزشی ضروری است. دراین مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و نیز تاریخی تفسیری به این مهم پرداخته می شود که امامت شیعه، با داشتن شاخصه هایی چون عصمت، علم و ولایت الهی ضمن ارائه ی بهترین منظومه معرفتی سرمایه اجتماعی در گسترش و تقویت مهمترین مؤلفه های شناختی سرمایه اجتماعی یعنی مولفه اعتماد و دو شاخه اصلی آن یعنی باور و رفتار اعتمادی بسیار موثراست.
بازشناسی مؤلفه ها و عوامل معناداری زندگی در حکومت مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
59 - 77
حوزههای تخصصی:
با ظهور مدرنیته، بحران معنا گریبانگیر انسان آخرالزمانی گشته است. نگرش انسان گرا، معناداری زندگی را عمدتاً در گرو خودمختاری و استقلال آدمی می داند و ارزش های دینی را نفی می کند. از سویی رنج و درد در حیات انسانی، پناهگاهی برای ادعاهایی مبنی بر گزاف دانستن جهان، بی معنایی زندگی و حتی الحاد بوده است. با عطف نظر به این مسئله که حکومت موعود، تحقق اراده الهی و وعده خداوند به همه امت های پیشین است این پرسش مطرح می گردد که معنای زندگی در عصر ظهور چیست و با چه مؤلفه هایی از دوران دیگر حکومت های الهی متمایز است. یافته های پژوهش نشان داد معنای دینی زندگی در آن عصر، در مقایسه با دیگر دوره های تاریخی حاکمیت دین، از رشد کمی و کیفی همه شاخصه ها برخوردار است و تابعی از تحول معرفتی، جامعه شناختی، تکوینی و روان شناختی است که برآیند آنها به پیوند وجودی انسان با امام می انجامد. شبکه هایی از غایات جزیی در فرآیندی معنادار به تولید معنای نهایی دست می زنند و معنای زندگی از وجود یک شخص انسانی برتر، نشات می گیرد، پرسش «معنا چیست؟» جای خود را به «معنا کیست؟» می دهد و با تامین شاخص های وجودی معناداری، حیات طیبه در پناه جویی و ارتباط با امام در حکومت مهدوی تحقق می یابد.
نگره خلود کفار در عذاب جهنم: بررسی نظریات فیض کاشانی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۴
133 - 160
حوزههای تخصصی:
تقریباً همه دانشمندان مسلمان ، در اصلِ جاودانگی و خلود در دوزخ اتفاق نظر دارند، اما این که خلود در دوزخ مستلزم عذاب دائم و ابدی است یا ممکن است همراه با انقطاع عذاب باشد. مسئله ای است که محل اختلاف آراء واقع شده است. از نظر فیض کاشانی هیچ ملازمه ای بین خلود در دوزخ و عذاب دائم وجود ندارد. بنابراین با توجه به مسئله شمول رحمت واسعه الهی عذاب مخلدین در دوزخ ، منحصر به مدت معینی است که پس از سپری شدن این مدت دوزخیان از نعیمی که متفاوت با نعیم بهشتیان است بهره مند می شوند. از نظر علامه طباطبایی، قرآن کریم صراحتاً به خلود عذاب اشاره دارد و منقولات و روایات متعدد ، نیز موکد این مطلب می باشد. بررسی دیدگاه های مختلف در این زمینه ما را به این نکات رهنمون می سازد: الف) خلود از جمله مسائلی است که به علت صفت فناپذیری در دنیا مطرح نیست. در نتیجه این مسئله مختص به روز قیامت بوده که پس از برپایی آن در مورد نعمت و نقمت مطرح خواهد شد؛ ب) خلود در دوزخ از مباحث مورد تأیید آیات و روایات است که در گروه ها و قشرهای مختلف متفاوت است؛ ج) برخی به تاویل آیات و روایات مبادرت ورزیده اند و به تفکیک مباحث خلود در دوزخ بدون خلود در عذاب قائل شده اند.این مقاله درصدد است ، با روشی تحلیلی و توصیفی به بررسی نظریات فیض کاشانی و علامه طبا طبایی در این مهم بپردازد.
حق تعالی تنها جوهر هستی سیر تحول جوهر و عرض بر مبنای سه مرتبه ی سیر فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
در فلسفه ی مشائی ماهیات به جوهر و عرض تقسیم می شوند و چون حق تعالی ماهیت نیست، بنابراین نه جوهر است و نه عرض. اما در حکمت خاص صدرایی، نه تنها حق تعالی جوهر خوانده می شود، بلکه فراتر از آن، حق تعالی تنها جوهر هستی است. اعراض از مراتب وجود جوهر به شمار مى روند. عرض وجودى مستقل در کنار وجود جوهر نیست. رابطه ی میان جوهر و عرض، عمیق تر از رابطه ی میان دو شیئى است که به هم ضمیمه شده اند. این دو، دو مرتبه از یک وجودند؛ یعنى یک وجود است که از مرتبه اى از آن، ماهیت جوهر و از مرتبه ی دیگر آن، ماهیت عرض انتزاع مى شود، نه آنکه جوهر یک وجود داشته باشد و عرض وجودی دیگر و آنگاه، آن دو وجود به یکدیگر ضمیمه شده باشند. سرّ این مطلب آن است که وجود فى نفسه عرض، عین وجود عرض براى موضوعش است؛ بنابراین وجود عرض عین تعلق و ارتباط و وابستگى به وجود جوهرى است که موضوع آن است و براى چنین چیزى نمى توان وجودى مستقل و مغایر با وجود موضوعش قائل شد، بلکه وجودش لاجرم از مراتب وجود موضوعش است و ماسوای او، هر آنچه می توان سراغ گرفت، عرض اند. حال سخن اصلی این است که ملاصدرا بر چه اساسی به چنین موضعی دست پیدا می کند و آیا می توان به حق تعالی عنوان جوهربودن را اطلاق کرد؟ پاسخ این است که به دلالت قرائن مختلف، ملاصدرا سه مرتبه ی سیر فلسفی را تجربه کرده و در سه مبنای متمایز سخن گفته است: ۱. اصالت ماهوی؛ ۲. اصالت وجودی وحدت تشکیکی؛ و ۳. اصالت وجودی وحدت شخصی. در هر سیر فلسفی صدرا، یک نحوه از تحول در بحث جوهر و عرض صورت می گیرد؛ یک بار با گذر از اصالت ماهیت به اصالت وجود تشکیکی، ملاصدرا انقلاب جوهری خود را عرضه می دارد، بار دیگر هم با گذر از اصالت وجود وحدت تشکیکی به اصالت وجود وحدت شخصی، در بحث جوهر و عرض تحولی ارائه می دهد و بر مبنای آن، حق تعالی را تنها جوهر هستی می خواند.
انحصار علم تأویل اعلی در امیرالمؤمنین علی (ع) از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
91 - 110
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی علم تأویل اعلی و نهایی قرآن کریم، از طریق وصایت وجودی از جانب رسول اکرم (ص)، در اختیار امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) قرار دارد و چون ایشان تنها باب علم رسول (ص) است، دیگران هم اگر از این علم تأویل بهره می برند، به تبع و به وراثت از ایشان است و ممکن نیست کسی به طور مستقل و بدون بهره گیری از وی، چنین علمی را دارا شود یا هم رتبه ایشان در این علم گردد، لذا این مرتبه از تأویل در انحصار علی (ع) خواهد بود. تأویل در مراتب نهایی، تنها به نحو شهودی و در مرتبه ولایت و توسط ولیّ ممکن است و تنها شامل دین نیست، امور هستی شناسانه را نیز در بر می گیرد و تأویل نهایی قرآن کریم به عنوان تجلی کلامیِ جامع، ایصال به بالاترین مقام اطلاقی است. همچنین تأویل امری تشکیکی است و به وزان درجات آن، درجاتی از تأویل گران وجود دارد و عالی ترین درجه تأویل، در اختیار عالی ترین انسان کامل است. گزارش و توصیف بیان عارفان در این خصوص، بر محور تائیه ابن فارض و بیت مشهور آن (و أوضحَ بالتأویل ما کان مشکلاً/ علیٌّ بعلمٍ نالَه بالوصیّه) می چرخد. در این مقاله با بیاناتی از ابن فارض، فرغانی، کاشانی، قیصری و صائن الدین ترکه در ابتدا به گزارش و تحلیل بیان عارفان در این خصوص پرداخته شده و سپس دو نمونه از مهم ترین استدلال های عرفانی براین مطلب از طریق دو مفهوم قرابت (قرب وجودی حضرت علی (ع) نسبت به رسول اکرم (ص)) و خلافت ارائه شده است
برهان و تأویل دو روی روش تفسیری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گرایش های تفسیری مورد توجه مفسّران در فهم قرآن، تفسیر فلسفی است. تکیه بر اصول عام فلسفی و بهره گیری از استدلال های برهانی، مهمترین ویژگی تفسیرهای فلسفی به شمار می آید. با مرور در جریان فکر فلسفی درمی یابیم که ابن سینا نخستین فیلسوف مسلمانی بوده که به معنای مصطلح تفسیر، بر برخی آیات و سوره های قرآن تفسیر نوشته است. باور به ماهیت معرفت شناسانه وحی و از سنخ ادراکات یقینی دانستن آن، تکیه بر جایگاه قرآن به مثابه منبع معرفت و تبیین باطنی از آیات، مهم ترین مبانی ابن سینا در تفسیر قرآن است. حضور آیات قرآنی در نظام فلسفی ابن سینا گاه به عنوان دلیل، گاه استشهاد و گاه اقتباس است. با تعمّق در آثار تفسیری ابن سینا درمی یابیم که تبیین های وی از قرآن را نه می توان یکسره تفسیر به معنای مصطلح نامید و نه سراسر تأویل تطبیقی. او در تبیین کلام وحی گاهی با توجه به قواعد صحیح و منابع معتبر تفسیری، با روشی برهانی به تفسیر قرآن می پردازد؛ گاهی نیز با روش تأویلی به تحمیل دیدگاه ها و اندیشه های فلسفی خویش بر آیات قرآن روی می آورد که در مواردی مصداقی از تفسیر به رأی محسوب می شود. در پژوهش حاضر پس از تبیین رویکردهای دوگانه در ارزیابی تفاسیر فلسفی، ضمن استخراج مبانی تفسیری ابن سینا، بر مبنای معیارهای تفسیرپژوهی به روش شناسی آثار تفسیری وی خواهیم پرداخت.
گفتمان انتظار در ساحت کلام سیاسی آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
7 - 31
حوزههای تخصصی:
چیستی انتظار در ساحت کلام سیاسی آیت الله خامنه ای مهم ترین پرسش این تحقیق است. در این تحقیق با روش تحلیلی استظهار از متن، به این حقیقت خواهیم رسید که انتظار، نوعی آرزو و امید ناشی از اعتقاد، احساس و حالت، آمادگی،عملو مجاهدت برای رسیدن به وضع مطلوب و اشتیاق انسان برای دسترسی به دنیایی سرشار از عدالت، راستى، صمیمیت، انسانیت، معنویت، فضیلت، اخلاق انسانى صحیح و متعالی در سایه حاکمیت و حکومت الهی است؛ بنابراین انتظار دارای چهار عنصر اساسی است؛ امید به آینده، عدم رضایت از وضع موجود، تلاش برای تحول و اعتقاد به تحقق حتمی ظهور. حقیقت انتظار از سنخ فعل گفتاری و اعتقاد معطوف به عمل می باشد که دارای سلسله مراتب تشکیکی است. این حقیقت، به دلیل خصلت ساختاری لزوماً و انحصاراً باید در ذیل شئون مدیریتی و اجرائی (نه شأن تکوینی و ملکوتی) امامت که در دوره غیبت حضور ندارند، بازخوانی شود. براین اساس، انتظار از مفاهیم اساسی دوره غیبت است که هم نقش جانشینی امام در دوره حضور را دارد و هم مهم ترین راهبرد تشیع برای عبور از دنیای پر از ظلم و ستم و رسیدن به دنیای پر از قسط و عدل در عصرظهور است. معطوف سازی حقیقت انتظار به تحقق حاکمیت و حکومت الهی امام زمان عج سنخ معرفتی آن را در مستوای مسائل کلام سیاسی شیعه قرار داده است.
بررسی رویکرد اندیشمندان فریقین پیرامون دجال (بررسی موردی تحلیل دیدگاه رشید رضا)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
147 - 168
حوزههای تخصصی:
دجّال به عنوان یکی از شخصیتهای آخرالزمانیِ نمایانگر شر در مقابل منجی عدالتگستر، از مفاهیم مشترک و پرچالش در الهیات اسلامی و مسیحی محسوب میشود. با این تفاوت که در اناجیل از آن با صراحت سخن به میان آمده در حالیکه در قرآن، اشارهای به آن نشده است؛ شاید همین نخستین دلیل بروز اختلافنظرها و چالشها پیرامون دجال و مسائل مرتبط با آن باشد. در این میان، در منابع روایی بهویژه جوامع حدیثی اهلسنت، جزئیات فراوانی درباره دجال نقل شده است. اندیشمندان مسلمان با توجه مبانی فقه الحدیثی، پیرامون شخصیت و ویژگیهای ظاهری دجال، زمان و مکان خروج او و وقایع مرتبط با آن دیدگاههای یکسانی ندارند. در این میان، رشید رضا با وجود دلبستگی به مبانی فکری سلفیه، رویکردی انتقادی به حدیث داشته و عقلگرایی را به عنوان مهمترین مؤلفه سنجهی روایات مطرح میکند. او احادیث دجال را به دلیل تعارض با سایر روایات، مخالفت با قرآن و ادله عقلی، دارای اشکال و در نهایت جعلی میداند. پژوهش پیشرو به شیوه تحلیل محتوا سعی دارد ابتدا یک تصویر کلی از موضوع دجال در میان اندیشمندان امامیه و اهلسنت به تصویر کشیده و سپس ضمن انتقال دقیق دیدگاه رشید رضا به نقد آن بپردازد.
معجزات و امدادهای غیبی در عصر ظهور
منبع:
پژوهشنامه موعود سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
71-101
حوزههای تخصصی:
امدادهای الهی به حجت های آسمانی گذشته و نیز معجزاتی را که از سوی پیشوایان دینی انجام پذیرفته است می توان از مهم ترین سنت های خداوند در جامعه انسانی دانست. بی گمان تقابل با شیاطین و دشمنان دین که با همه توان درصدد خاموش کردن نور الهی هستند، بدون عنایات خاص پروردگار امکان ندارد. بر پایه متون مقدس دینی امام مهدی؟عج؟ به عنوان آخرین وصی و جانشین پیامبر خاتم؟صل؟، قیام و انقلاب جهانی و تشکیل حکومت دینی عدالت گستر جهان شمول را عهده دار است. بر این اساس، معجزات و امدادهای غیبی الهی در عصر ظهور برای امام زمان چه خواهد بود؟ در این مقاله با بررسی روایاتی که در این زمینه وارد شده است، نقش امدادهای الهی مانند لشکر رعب، همراهی فرشتگان، نصرت ویژه، نیروهای طبیعت، اصلاح امور و نزول حضرت عیسی؟ع؟ و نیز معجزاتی که به دست امام مهدی؟عج؟ انجام می شود -همچون آوردن کتب آسمانی گذشته، احیای اموات، پرچم فتح و میراث پیامبران قبل- تحلیل و ارزیابی می شود.