فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴)
37 - 70
حوزههای تخصصی:
جدال پیروان راه عقل و اصحاب طریقت، از کهن ترین نزاع های موجود در عالم اسلام است که زبانه های آتش این نزاع تاکنون فرونکشیده است. اما علت اصلی این منازعه را باید در اصول معرفت شناسی صوفیان ردیابی کرد. اهل تصوف معرفت شهودی را برترین و والاترین راه برای کشف حقایق عنوان می کنند و پای عقل و استدلالیان را در این مسیر چوبین و سخت بی تمکین می دانند. از جانب دیگر، آموزه ها و دعاوی برخواسته از مکاشفات غالباً با تعالیم برآمده از برهان و سنت دینی توافق نداشته و عقل فطری و سنت، نافی اصول و مبانی عرفان نظری مانند وحدت شخصیه وجود و فناء فی الله و ... بوده است. اهل تصوف، تنها به آن معلوماتی که از خواب و مکاشفه و شهود به دست می آورند ارزش نهاده و براهین کلامی و فلسفی و علوم نقلی و عقلی را در مقایسه با علوم شهودی، یکسره بی ارزش و بلکه بزرگ ترین حجاب برای رهروان طریقت عنوان می کنند چراکه به خوبی می دانند قدم نهادن در مسیر تعقل، پای آن ها را از وادی تخیل و توهم کوتاه کرده و سالک را از گرداب خیالات و اوهام خارج می کند؛ بنابراین حتی جهل به احکام فقهی و شرعی را جهلی مقدس و ستودنی خوانده و تا توانسته اند در مذمت تفقه و خردورزی شعر ستوده و قلم زده اند. البته بخشی از اصحاب عرفان نظری همواره دستی در علوم عقلی و فلسفه داشته اند اما چنان چه خود اعتراف کرده اند، پرداختن به این علوم عقلی و نقلی نه از باب ارزش نهادن به آن ها، بلکه صرفاً برای اسکات خصم و اثبات حقانیت تعالیم خود با ابزار مورداستفاده رقبای خود بوده است. در این بین، دوگانه عقل و عشق دوگانه ای مشهور در تمام آثار صوفیان است و همواره به این مسئله تأکید می کنند که اولین شرط سیر و سلوک، قربانی کردن عقل بر پای عشق و کوتاه کردن دست آن از سنجیدن و محک زدن تعالیم عرفانی است.
برهان و تأویل دو روی روش تفسیری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گرایش های تفسیری مورد توجه مفسّران در فهم قرآن، تفسیر فلسفی است. تکیه بر اصول عام فلسفی و بهره گیری از استدلال های برهانی، مهمترین ویژگی تفسیرهای فلسفی به شمار می آید. با مرور در جریان فکر فلسفی درمی یابیم که ابن سینا نخستین فیلسوف مسلمانی بوده که به معنای مصطلح تفسیر، بر برخی آیات و سوره های قرآن تفسیر نوشته است. باور به ماهیت معرفت شناسانه وحی و از سنخ ادراکات یقینی دانستن آن، تکیه بر جایگاه قرآن به مثابه منبع معرفت و تبیین باطنی از آیات، مهم ترین مبانی ابن سینا در تفسیر قرآن است. حضور آیات قرآنی در نظام فلسفی ابن سینا گاه به عنوان دلیل، گاه استشهاد و گاه اقتباس است. با تعمّق در آثار تفسیری ابن سینا درمی یابیم که تبیین های وی از قرآن را نه می توان یکسره تفسیر به معنای مصطلح نامید و نه سراسر تأویل تطبیقی. او در تبیین کلام وحی گاهی با توجه به قواعد صحیح و منابع معتبر تفسیری، با روشی برهانی به تفسیر قرآن می پردازد؛ گاهی نیز با روش تأویلی به تحمیل دیدگاه ها و اندیشه های فلسفی خویش بر آیات قرآن روی می آورد که در مواردی مصداقی از تفسیر به رأی محسوب می شود. در پژوهش حاضر پس از تبیین رویکردهای دوگانه در ارزیابی تفاسیر فلسفی، ضمن استخراج مبانی تفسیری ابن سینا، بر مبنای معیارهای تفسیرپژوهی به روش شناسی آثار تفسیری وی خواهیم پرداخت.
مبانی حکمت نوصدرایی در تبیین رابطه انسان و ماوراء الهی
منبع:
کلام حکمت سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
57 - 73
حوزههای تخصصی:
انسان برترین مخلوق خداوند و موجودی با دو بعد مادی و معنوی است. بعد روحانی او قابلیت رشد، تعالی و رسیدن به کمال مطلوب را دارد. رسیدن انسان به کمالی که خداوند برایش در نظر گرفته است در گرو میزان معرفت و شناخت انسان از خداست. انسان برای شناخت خداوند باید عالم غیب و ماورا را بشناسد. براساس فلسفه نوصدرایی انسان همیشه در حال حرکت و خروج از قوه به فعل است به گونه ای که اگر حرکت صعودی خود را ادامه دهد به تمام جهان و موجودات آن عالم می شود. باور و عدم باور به ماورای الهی تأثیر مستقیمی در شکل گیری عقاید و باورهای انسانی و تعالی او دارد. به همین دلیل پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مبانی حکمت نوصدرایی را در تحلیل رابطه انسان و ماورای الهی بررسی می کند.
نسبت دین و فلسه در نگاه فیلون اسکندرانی و عبدالله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت آیت الله جوادی آملی در ایران بعد از انقلاب بسیار شبیه به جایگاه فیلون یهودی در اسکندریه قرن اول میلادی می باشد؛ به نحوی که می توان و باید ریشه ی بسیاری از عقاید کلان هر دو فیلسوف را در شرایط اجتماعی شان جست وجو نمود؛ چراکه نوعِ اندیشه ورزی یک شخص نمی تواند بی ارتباط با شرایط اجتماعی اش بوده باشد. اما در این میان، اسکندریه به دلیل سبقت زمانی و چیدمان متنوع فرهنگی اش، خاستگاه نخستین بارقه های تاریخی در پرسش از نسبت دین و فلسفه بوده است؛ و باز در این بین، جایگاه فیلون اسکندرانی بسیار شاخص و مهم بوده است. علاقه ی توأمان فیلون به فرهنگ و فلسفه ی یونانی از سویی، و انتساب او به سنّت عبرانی و دین یهودی از سوی دیگر، او را بر آن داشت تا درصدد ارائه ی طرحی برای تأسیس فلسفه ای دینی نماید؛ مؤلفه های طرح فیلونی، هنوز هم مدنظر فلاسفه ی دینی است؛ به نحوی که شخصیتی همچون جوادی آملی که فاصله ای دوهزار ساله با فیلون دارد نیز آن ها را در طرح تجمیعی خویش به کار گرفته است؛ خلاصه ی هر دو طرح این است: همه معارف در گسترده ترین معنای کلمه - که به ویژه شامل آموزه های فلسفی می شود - یا مستقیماً برآمده از وحی و تعالیم انبیاء(ع) هستند یا به آن ارجاع می یابند؛ به نحوی که باید گفت فلاسفه ای همچون سقراط، افلاطون و ارسطو، جیره خواران پیامبران بزرگی مانند ابراهیم(ع) و موسی(ع) می باشند.
حق تعالی تنها جوهر هستی سیر تحول جوهر و عرض بر مبنای سه مرتبه ی سیر فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
در فلسفه ی مشائی ماهیات به جوهر و عرض تقسیم می شوند و چون حق تعالی ماهیت نیست، بنابراین نه جوهر است و نه عرض. اما در حکمت خاص صدرایی، نه تنها حق تعالی جوهر خوانده می شود، بلکه فراتر از آن، حق تعالی تنها جوهر هستی است. اعراض از مراتب وجود جوهر به شمار مى روند. عرض وجودى مستقل در کنار وجود جوهر نیست. رابطه ی میان جوهر و عرض، عمیق تر از رابطه ی میان دو شیئى است که به هم ضمیمه شده اند. این دو، دو مرتبه از یک وجودند؛ یعنى یک وجود است که از مرتبه اى از آن، ماهیت جوهر و از مرتبه ی دیگر آن، ماهیت عرض انتزاع مى شود، نه آنکه جوهر یک وجود داشته باشد و عرض وجودی دیگر و آنگاه، آن دو وجود به یکدیگر ضمیمه شده باشند. سرّ این مطلب آن است که وجود فى نفسه عرض، عین وجود عرض براى موضوعش است؛ بنابراین وجود عرض عین تعلق و ارتباط و وابستگى به وجود جوهرى است که موضوع آن است و براى چنین چیزى نمى توان وجودى مستقل و مغایر با وجود موضوعش قائل شد، بلکه وجودش لاجرم از مراتب وجود موضوعش است و ماسوای او، هر آنچه می توان سراغ گرفت، عرض اند. حال سخن اصلی این است که ملاصدرا بر چه اساسی به چنین موضعی دست پیدا می کند و آیا می توان به حق تعالی عنوان جوهربودن را اطلاق کرد؟ پاسخ این است که به دلالت قرائن مختلف، ملاصدرا سه مرتبه ی سیر فلسفی را تجربه کرده و در سه مبنای متمایز سخن گفته است: ۱. اصالت ماهوی؛ ۲. اصالت وجودی وحدت تشکیکی؛ و ۳. اصالت وجودی وحدت شخصی. در هر سیر فلسفی صدرا، یک نحوه از تحول در بحث جوهر و عرض صورت می گیرد؛ یک بار با گذر از اصالت ماهیت به اصالت وجود تشکیکی، ملاصدرا انقلاب جوهری خود را عرضه می دارد، بار دیگر هم با گذر از اصالت وجود وحدت تشکیکی به اصالت وجود وحدت شخصی، در بحث جوهر و عرض تحولی ارائه می دهد و بر مبنای آن، حق تعالی را تنها جوهر هستی می خواند.
انحصار علم تأویل اعلی در امیرالمؤمنین علی (ع) از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
91 - 110
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی علم تأویل اعلی و نهایی قرآن کریم، از طریق وصایت وجودی از جانب رسول اکرم (ص)، در اختیار امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) قرار دارد و چون ایشان تنها باب علم رسول (ص) است، دیگران هم اگر از این علم تأویل بهره می برند، به تبع و به وراثت از ایشان است و ممکن نیست کسی به طور مستقل و بدون بهره گیری از وی، چنین علمی را دارا شود یا هم رتبه ایشان در این علم گردد، لذا این مرتبه از تأویل در انحصار علی (ع) خواهد بود. تأویل در مراتب نهایی، تنها به نحو شهودی و در مرتبه ولایت و توسط ولیّ ممکن است و تنها شامل دین نیست، امور هستی شناسانه را نیز در بر می گیرد و تأویل نهایی قرآن کریم به عنوان تجلی کلامیِ جامع، ایصال به بالاترین مقام اطلاقی است. همچنین تأویل امری تشکیکی است و به وزان درجات آن، درجاتی از تأویل گران وجود دارد و عالی ترین درجه تأویل، در اختیار عالی ترین انسان کامل است. گزارش و توصیف بیان عارفان در این خصوص، بر محور تائیه ابن فارض و بیت مشهور آن (و أوضحَ بالتأویل ما کان مشکلاً/ علیٌّ بعلمٍ نالَه بالوصیّه) می چرخد. در این مقاله با بیاناتی از ابن فارض، فرغانی، کاشانی، قیصری و صائن الدین ترکه در ابتدا به گزارش و تحلیل بیان عارفان در این خصوص پرداخته شده و سپس دو نمونه از مهم ترین استدلال های عرفانی براین مطلب از طریق دو مفهوم قرابت (قرب وجودی حضرت علی (ع) نسبت به رسول اکرم (ص)) و خلافت ارائه شده است
«سوبژکتویته» به مثابه بنیاد مابعدالطبیعه در فلسفه استعلایی کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
79 - 111
حوزههای تخصصی:
از پرسش های جدی در نظام فلسفی کانت پرسش از امکان مابعدالطبیعه است؛ کانت در فلسفه استعلایی خویش، از سویی مابعدالطبیعه را نفی و از سوی دیگر آن را اثبات می کند، این جستار کوشیده است با اشاره به معانی متعددی که مابعدالطبیعه در نظر او داشته است، با استمداد از تفسیر هیدگر از کانت نشان دهد که چگونه به رغم برخی روایت ها و تفسیرهای نابجا از سوی نوکانتی ها، او همچنان به «وجودِ» موجود اندیشیده است و وجود در فلسفه او به مثابه امر سوبژکتیو ظهور یافته است و این مهم به مددِ قوه خیال و شاکله استعلایی از طریق زمان و نقش آن در امکان تألیف میان دو سوی حکم تألیفی پیشینی (یعنی شهود محض و مفهوم محض) و اتحاد ساختاری میان این دوسوی تألیف (یعنی زمان به مثابه شهود محض فراگیر و من استعلایی «محض» از طریق قوه خیال) صورت گرفته است و وحدت میان دو حیث پذیرندگی و خودانگیختگی در نهایت بر بنیادِ امرِ سوبژکتیو قرار و قوام یافته است که در این جستار ذیل عنوان سوبژکتویته سوژه از آن یاد شده است و فلسفه استعلایی کانت نیز بر اساس این فهم بنیادین از زمان و بنیانگذاری سوژه به مثابه زمان رقم می خورد.
مفهوم پروکلوسی اقنوم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
111 - 147
حوزههای تخصصی:
این مقاله به توضیح و تدقیق فهم پروکلوس از مفهوم اقنوم می پردازد. ایضاح مفهومی که پروکلوس دستگاه جهانشناسی خود را بر بنیاد آن طراحی، ترسیم و گسترش می دهد. پیکره مفهومی پروکلوس از واقعیت جهان در سلسله ای از مراتب رسم می شود که هر مرتبه اقنوم نام گرفته است. هر اقنوم به نحو علی وحدت مراتب پایینتر از خود است و از طریق بهره مندی در وحدت مرتبه بالاتر از خود جذب می شود تا سرانجام سلسله اقانیم در وحدتی نهایی تالیف می شوند. بدین ترتیب همه کثرات جهان با واسطه اقانیم بر وحدتی نهایی بنیاد می شوند. این مقاله چگونگی بسط و صدور اقانیم در ساخت واقعیت جهان و نسبت آنها با یکدیگر را براساس دو اصل بهره مندی و علیت جهت تبیین مساله اصلی جهانشناسی پروکلوس یعنی صدرو بالضروره جهان آشکار می کند: نوشته پیش رو آشکارگی چگونگی صدور عالم مادی با واسطه های وحدت، عقل و نفس به منزله علل و سطوح وحدتبخش و بالفعل و ضروری جهان است.
معجزات و امدادهای غیبی در عصر ظهور
منبع:
پژوهشنامه موعود سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
71-101
حوزههای تخصصی:
امدادهای الهی به حجت های آسمانی گذشته و نیز معجزاتی را که از سوی پیشوایان دینی انجام پذیرفته است می توان از مهم ترین سنت های خداوند در جامعه انسانی دانست. بی گمان تقابل با شیاطین و دشمنان دین که با همه توان درصدد خاموش کردن نور الهی هستند، بدون عنایات خاص پروردگار امکان ندارد. بر پایه متون مقدس دینی امام مهدی؟عج؟ به عنوان آخرین وصی و جانشین پیامبر خاتم؟صل؟، قیام و انقلاب جهانی و تشکیل حکومت دینی عدالت گستر جهان شمول را عهده دار است. بر این اساس، معجزات و امدادهای غیبی الهی در عصر ظهور برای امام زمان چه خواهد بود؟ در این مقاله با بررسی روایاتی که در این زمینه وارد شده است، نقش امدادهای الهی مانند لشکر رعب، همراهی فرشتگان، نصرت ویژه، نیروهای طبیعت، اصلاح امور و نزول حضرت عیسی؟ع؟ و نیز معجزاتی که به دست امام مهدی؟عج؟ انجام می شود -همچون آوردن کتب آسمانی گذشته، احیای اموات، پرچم فتح و میراث پیامبران قبل- تحلیل و ارزیابی می شود.
رابطه آینده پژوهی و مهدویت پژوهی و کاربست روش پانل در مهدویت
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
85-96
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی هنر شکل دادن به آینده بوده و به شناخت و مطالعه آینده های گوناگون از جمله ممکن، محتمل، مرجح و مطلوب می پردازد. از طرفی مهدویت پژوهی براساس آموزه های دینی، ساحتی برای حرکت به آینده ای پویا و مطلوب و حرکتی به سمت آینده قطعی بشری است. مسئله ای که در این نوشتار بدان پرداخته خواهد شد، تبیین رابطه آینده پژوهی و مهدویت پژوهی و تحلیل و کاربست روش پانل در ساحت های مهدویت پژوهی است؛ از این رو این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی به تبیین رابطه آینده پژوهی و مهدویت پژوهی و کاربست روش پانل در مهدویت پژوهی می پردازد. تشابهات و همگرایی موضوعات مهدویت در ساحت آینده پژوهی، تمایزات اجمالی این دو گرایش پژوهشی و همچنین قابلیت عملیاتی روش پانل در ساحت های مهدویت پژوهی و مواجه شدن به آینده مطلوب و مرجح مهم ترین دستاورد تحقیق پیش رو خواهد بود.
تحلیل و بررسی سازگاری رمزپردازی با دو مبنای اصالت وجود و اصالت ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمزپردازی در عرصه متافیزیک شیوه ای است که همواره در ادیان و مکاتب متعدد حِکمی و عرفانی و همچنین هنرهای سنتی نظیر هنر اسلامی ایرانی مورد توجه بوده و به صورت گسترده ای به کار رفته است. کاربست این شیوه مستلزم فراهم نمودن مبانی وجودی و معرفتی خاص خود است. با توجه به اینکه رمزپردازی متافیزیکی مربوط به عرصه وجود و هستی است و در حکمت اسلامی اصالت وجود و اصالت ماهیت دو مبنایی هستند که در حوزه مباحث هستی شناختی مطرح اند و طرفداران هر یک از این مبانی استدلال های خاص خود را ارائه نموده اند؛ لذا مسأله این پژوهش بررسی سازگاری این دو مبنا با رمزپردازی است؟ کدام مبنا بر دیگری ارجحیت دارد و دلایل این رجحان چیست؟ دستاورد این پژوهش با توجه به رویکرد عمیق و وسیع مبنای اصالت وجود به هستی و همچنین ابتنای رمزپردازی متافیزیکی بر اساس نگاه تشکیکی و ساختار ذومراتبی هستی، این است که رمزپردازی با مبنای اصالت وجود سازگار است و این مبنا بر اصالت ماهیت رجحان دارد زیرا اصالت ماهیت قادر نیست بنیان نظری رمزپردازی را تأمین نماید. این مدعا در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و استدلال عقلی تبیین و تحلیل می شود.
نقدی بر معرفی فرقه «غلات» در دایره المعارف اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
201 - 223
حوزههای تخصصی:
از نگاه مستشرقان، پژوهش های تاریخی مارشال هاجسن از اسلام پژوهان و تاریخ دانان سالهای میانی سده 1900 میلادی سبب پدید آمدن نگاه و روشی نوین در مطالعات تاریخی خاورشناسان شده است. مدخل «غلات» یکی از بیست مدخلی است که به قلم او در دایره المعارف اسلام (EI) در حجمی قریب به یک صفحه(دو ستون) نوشته شده است. از آنجا که یکی از بنیادین ترین مقدمات در مباحث تاریخی، شناخت درست فرقه هاست لازم است اندیشه ها و عملکردهای هر فرقه به درستی شناسایی و معرفی گردد. بررسی مدخل غلات نشان می دهد که اطلاعات نادرستی درباره این فرقه در این مدخل ارائه شده است و نقد های گوناگونی بر محتوای آن وارد است. از آن جمله اشکال در دسته بندی فِرَق شیعه، انتسابِ آغازگری اندیشه مهدویّت به غلات، برشمردن اعتقاد به عالم ذَرّ در زمره عقاید غلات و ... است. به نظر می رسد همه این اشکالات ناشی از عدم مراجعه نویسنده به منابع عربی است.
بررسی تحلیلی دیدگاه علامه جعفری از ادبیات نویسندگان جهان در تبیین دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
۲۱۱-۲۳۴
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی نحوه استفاده استاد محمدتقی جعفری از آثار نویسندگان ادبیات جهان در تبیین مسایل دینی و اخلاقی می باشد. روش این تحقیق، کتابخانه ای و توصیفی است و دامنه آن شامل: شرح مثنوی معنوی، شرح نهج البلاغه و کتاب های هنری ایشان است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین استفاده در این حیطه توسط استاد جعفری از آثار تولستوی و ویکتور هوگو اتفاق افتاده است و از سویی دیگر آثار کسانی چون: صادق هدایت، کافکا و... مورد استفاده نبوده اند، زیرا استاد جعفری معتقد است این آثار در زمینه ادبیات پوچ گرایی هستند. همچنین با توجه به اینکه شرح مثنوی پیش از شرح نهج البلاغه نگاشته شده است استاد در استفاده از مثالهای ادبی با هم همپوشانی داشته و در مواردی یکسان می باشند. پیشنهاد می گردد با توجه به اینکه در بین شارحان و مفسران علوم دینی، هیچ کس چون محمد تقی جعفری به استفاده از ادبیات و هنر درتبیین دین نپرداخته است، از آثار ایشان در کتب گروه معارف اسلامی دانشگاه ها بیش از پیش استفاده گردد.
بررسی رویکرد اندیشمندان فریقین پیرامون دجال (بررسی موردی تحلیل دیدگاه رشید رضا)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
147 - 168
حوزههای تخصصی:
دجّال به عنوان یکی از شخصیتهای آخرالزمانیِ نمایانگر شر در مقابل منجی عدالتگستر، از مفاهیم مشترک و پرچالش در الهیات اسلامی و مسیحی محسوب میشود. با این تفاوت که در اناجیل از آن با صراحت سخن به میان آمده در حالیکه در قرآن، اشارهای به آن نشده است؛ شاید همین نخستین دلیل بروز اختلافنظرها و چالشها پیرامون دجال و مسائل مرتبط با آن باشد. در این میان، در منابع روایی بهویژه جوامع حدیثی اهلسنت، جزئیات فراوانی درباره دجال نقل شده است. اندیشمندان مسلمان با توجه مبانی فقه الحدیثی، پیرامون شخصیت و ویژگیهای ظاهری دجال، زمان و مکان خروج او و وقایع مرتبط با آن دیدگاههای یکسانی ندارند. در این میان، رشید رضا با وجود دلبستگی به مبانی فکری سلفیه، رویکردی انتقادی به حدیث داشته و عقلگرایی را به عنوان مهمترین مؤلفه سنجهی روایات مطرح میکند. او احادیث دجال را به دلیل تعارض با سایر روایات، مخالفت با قرآن و ادله عقلی، دارای اشکال و در نهایت جعلی میداند. پژوهش پیشرو به شیوه تحلیل محتوا سعی دارد ابتدا یک تصویر کلی از موضوع دجال در میان اندیشمندان امامیه و اهلسنت به تصویر کشیده و سپس ضمن انتقال دقیق دیدگاه رشید رضا به نقد آن بپردازد.
گفتمان انتظار در ساحت کلام سیاسی آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
7 - 31
حوزههای تخصصی:
چیستی انتظار در ساحت کلام سیاسی آیت الله خامنه ای مهم ترین پرسش این تحقیق است. در این تحقیق با روش تحلیلی استظهار از متن، به این حقیقت خواهیم رسید که انتظار، نوعی آرزو و امید ناشی از اعتقاد، احساس و حالت، آمادگی،عملو مجاهدت برای رسیدن به وضع مطلوب و اشتیاق انسان برای دسترسی به دنیایی سرشار از عدالت، راستى، صمیمیت، انسانیت، معنویت، فضیلت، اخلاق انسانى صحیح و متعالی در سایه حاکمیت و حکومت الهی است؛ بنابراین انتظار دارای چهار عنصر اساسی است؛ امید به آینده، عدم رضایت از وضع موجود، تلاش برای تحول و اعتقاد به تحقق حتمی ظهور. حقیقت انتظار از سنخ فعل گفتاری و اعتقاد معطوف به عمل می باشد که دارای سلسله مراتب تشکیکی است. این حقیقت، به دلیل خصلت ساختاری لزوماً و انحصاراً باید در ذیل شئون مدیریتی و اجرائی (نه شأن تکوینی و ملکوتی) امامت که در دوره غیبت حضور ندارند، بازخوانی شود. براین اساس، انتظار از مفاهیم اساسی دوره غیبت است که هم نقش جانشینی امام در دوره حضور را دارد و هم مهم ترین راهبرد تشیع برای عبور از دنیای پر از ظلم و ستم و رسیدن به دنیای پر از قسط و عدل در عصرظهور است. معطوف سازی حقیقت انتظار به تحقق حاکمیت و حکومت الهی امام زمان عج سنخ معرفتی آن را در مستوای مسائل کلام سیاسی شیعه قرار داده است.
چشم انداز جامعه منتظر در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
61 - 85
حوزههای تخصصی:
این مقاله با عنوان چشم انداز جامعه منتظر در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای به بررسی و تحلیل آرا و اندیشه رهبر معظم انقلاب در مورد آینده مطلوب جامعه منتظر و دورنما و چشم انداز آن پرداخته است. در این مقاله با بهره مندی از روش تدوین چشم انداز و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، به توصیف و تحلیل نقلی-عقلی داده ها پرداخته و الگوی مطلوب از جامعه منتظر را به دست داده است. برای دست یابی به چشم انداز جامعه مطلوب در اندیشه ایشان، داده ها در دو بخش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند؛ بخش اول، ایدئولوژی بنیادی که شامل ارزش های بنیادی و اهداف بنیادی (دلیل وجودی) است؛ بخش دوم، آینده چشم اندازی که شامل بی هگ ها (= اهداف جسورانه) و توصیف زنده آینده است. در اندیشه رهبر معظم انقلاب، چشم انداز جامعه منتظر، عبارت است از: جامعه و دولت اسلامی در حال حرکت به سمت صلاح و عدالت و توانمندی؛ با امید و آمادگی و پویایی بسیار بالا برای نزدیک کردن زمینه های ظهور و نصرت امام زمان عج و ایفای نقش مهم در تحولات جهانی و شکل گیری تمدن نوین اسلامی.
شناسایی راهبردهای مطلوب نظام جمهوری اسلامی ایران در مدیریت فرهنگ انتظار در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
7 - 39
حوزههای تخصصی:
جایگاه مهم باورداشت مهدویت در نظام معارف دین مبین اسلام و رابطه مستقیم و دوطرفه آن با انقلاب اسلامی، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را بر آن می دارد تا در راستای مدیریت فرهنگ انتظار، راهبردهای شایسته ای اتخاذ کند. این راهبردها به رشته تدوین درنیامده اند؛ اما از رهگذر بررسی منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای -دام ظله- قابل شناسایی و تحلیل هستند. برای این منظور در پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحلیل مضمون، متن اندیشه های آن رهبر فرزانه طی سه مرحله، پردازش، ترکیب و تلخیص شده اند. نتیجه این فرایند، شکل گیری هشت مضمون فراگیر شد که در واقع، راهبردهای مورد نظر این پژوهش را تشکیل می دهند. راهبردهای شناسایی شده، سپس مورد تحلیل های مقایسه ای قرار گرفتند. این راهبردها به ترتیب اهمیت عبارتند از: تأکید بر ترابط مهدویت و انقلاب اسلامی، ترسیم تصویر امیدبخش، شوق آفرین و برانگیزاننده از آرمان مهدویت، تبیین معنای صحیح فرهنگ انتظار و آسیب شناسی آن، نهادینه سازی فرهنگ انتظار در اقشار خاص و گروه های مرجع، تأکید بر فراشیعی، فرادینی و جهانی بودن موعودگرایی، بهره گیری از فرصت و مزیت اماکن و مناسبت های مهدوی، تأکید بر عدالت خواهی به عنوان ویژگی مهم دولت زمینه ساز ظهور و جامعه منتظر و بسط مبانی معرفتی مهدویت.
تحلیلی بر اسناد روایت اصبغ بن نباته در کتاب های الکافی، کمال الدین و الهدایه الکبری
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
7-44
حوزههای تخصصی:
محدثان امامیه در تحلیل خود بر تعارض احادیث، قواعدی را مشخص کرده اند که توسط آن ها یا جمع میان ادله صورت گرفته یا یکی را بر دیگری ترجیح می دهند. از قراین ترجیح می توان به اعتبار سند و دقت راویان و همچنین تعدد اسناد اشاره کرد. یکی از این گزارش ها که در دوره های مختلف تاریخ حدیثی و کلامی امامیه مورد استفاده قرار گرفته، گزارشی منقول از دیدار اصبغ بن نباته با حضرت علی7 و بیان وجود امام مهدی4 و رخداد غیبت برای ایشان است. شهرت این روایت به دلیل وجود دو فراز: «من ظهر الحادی عشر من ولدی» و «کم تکون الحیره، سته ایام أو سته أشهر أو ست سنین» است. این دو قسمت از روایت منجر به برداشت های مخالف با آموزه های قطعی نزد امامیه مانند دوازده نفربودن ائمه% و مدت زمان مشخص برای غیبت صغرا و نامشخص برای غیبت کبرا شده است. شارحان حدیث در دو سده اخیر تلاش کرده اند تا به تبیین آن پرداخته و راه حل رفع تعارض ظاهری میان این دو فراز با آموزه های قطعی امامیه را ارائه دهند. نویسندگان معاصر نیز در مقام پاسخ گویی به دیدگاه جریان های انحرافی مانند احمد اسماعیل بصری همت گماشته اند. با توجه به تفاوت سند روایت در کتاب الهدایه الکبری (این سند از ابتدا تا اتصال به اصبغ بن نباته با دیگر اسناد تفاوت دارد)، تعدد اسناد شیخ صدوق به این گزارش و تمایز متن او با متن کلینی، به بررسی سه سند مندرج در منبع متقدم (کافی)، منبع پر إسناد (کمال الدین) و منبع متفاوت (الهدایه الکبری) می پردازیم. نگارنده گمان دارد که با توجه به قواعد فهم روایت، توجه به نسخه بدل، خانواده حدیث و فهم عالمان متقدم از روایت، گزارش پیش گفته قابل توجیه بوده و مخالفتی با عقاید امامیه ندارد. از طرف دیگر با توجه به قراین مختلف، از جمله اسناد متعدد و اعتنای محدثان ضابط به متن مندرج در کتاب کمال الدین و پیراستگی متن از هرگونه ابهام، نقل شیخ صدوق بر دیگر نقل های صورت گفته ترجیح داشته و مورد قبول است. این پژوهش با روش تحقیق آمیزه ای تلفیقی و داده پردازی توصیفی – تحلیلی به موضوع پرداخته است.
تأملی بر نظریه علم حصولی پروردگار به آفریدگان پیش از آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
171 - 195
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل دیدگاه استاد فیاضی پرداخته شده است. صدرالمتألهین با توجه به قاعده بسیط الحقیقه و از طریق اثبات کمالات وجودیِ موجودات ممکن در ذات حق تعالی، به تبیین علم حضوری خداوند به موجودات در مقام ذات می پردازد. استاد فیاضی معتقد است که این دیدگاه دارای اشکالاتی است. اشکال مبنایی آن است که تفسیر ملاصدرا از تشکیک وجود، مستلزم تناقض است و اشکال بنایی این است که این دیدگاه از اثبات علم خداوند به ممکنات معدوم و ممتنعات، ناتوان است. نگارنده پس از تبیین وحدت مفهومی، تشکیکی و شخصی وجود، به این نتیجه دست یافته که اشکال مبنایی مذکور وارد نبوده و استدلال صدرالمتألهین بر علم حضوری خدا، مبتنی بر وحدت تشکیکی وجود است، در حالی که اشکال مبنایی در ارتباط با وحدت شخصی وجود است. در مورد اشکالات بنایی، بیان شده که هرچند اثبات این نحوه از علم حضوری برای خداوند به لحاظ روش شناسی دارای ضعف هایی است، اما رأی نهایی صدرالمتألهین، همان علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است که به صورت علم حضوری است. در ادامه، نظریه استاد فیاضی درباره علم حصولی پروردگار به آفریدگان قبل از آفرینش، مورد بررسی قرار گرفته است.
ایرادهای وعاء دهر میرداماد از منظر ملاصدرا و جایگاه آن نزد حکیم سبزواری
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۶
97 - 118
حوزههای تخصصی:
میرداماد با کامل ندانستن نظام های فلسفی پیش از خود (سینوی و اشراقی)، نظامی نوین به نام حکمت یمانیه را تأسیس کرده است و به تصریح خود میرداماد، از ارکان مهم این نظام، وعاء دهر است. وی از این نظریه در مباحث جهان شناسی و خداشناسی، مانند چگونگی پیدایش جهان، موجودات زمانمند، مکانمند و نیز تبیین چگونگی علم تفصیلی پیشین واجب الوجود به موجودات استفاده می کند. با وجود اهمیتی که میرداماد برای وعاء دهر قائل است، پس از وی، حتی ملاصدرا، شاگرد بی واسطه ی میرداماد، نیز به این نظریه بی اعتنایی کرده است. در نوشتار حاضر با روش بررسی و تحلیل آثار میرداماد و مقایسه ی آن با آرای ملاصدرا، به تبیین چرایی مطرح شدن وعاء دهر در آرای میرداماد پرداخته ایم و سپس ایرادهای ملاصدرا به آن را تشریح کرده ایم تا در خلال مقایسه ی میان آرای این دو اندیشمند، ایرادهای این نظریه و نیز علت روی گردانی ملاصدرا از وعاء دهر آشکارتر شود. در پایان نیز به بیان تلاش های حاج ملاهادی سبزواری برای آشتی دادن وعاء دهر میرداماد با مبانی حکمت متعالیه پرداخته ایم.