فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
«برهان صدیقین» برای اثبات بی واسطه خالق از ابن سینا آغاز شد، او تلاش کرد تا مصداقی کم نقص و بی واسطه از این برهان برای اثبات خداوند عرضه نماید. برهان امکان و وجوب نیز که در خلال ترجمه های متون فلسفی، به حوزه فلسفه غرب راه یافت، توماس آکویناس کوشش های فراوانی برای تنزیه و تکمیل آن جهت اثبات مبدا عالم انجام داد. این خامه درصدد است تا نخست به تبیین روشنی از برهان صدیقین شیخ الرئیس در عالم اسلامی و برهان امکان و وجوب آکویناس در عالم غرب با هدف اثبات خالق پرداخته و سپس مبرهن سازد که اولاً؛ مفاد این دو برهان یکی نیستند و با وجود برخی مبانی مشترک میان آنها، ساختاری متفاوت دارند. به نظرمی رسد برهان امکان آکویناس، شبیه برهان امکان و وجوب در فلسفه و کلام اسلامی است. ثانیاً؛ برهان توماس صرف نظر از جنبه اقناعی بودن آن برای عامه، مبتنی بر پیش فرض های بحث برانگیز فلسفی و دارای مقدمات طولانی است، ولی برهان سینوی، دارای مبانی و ساختار محکم عقلی بوده و واسطه های کمتری برای نیل به هدف فوق داشته است.
تصحیح و تحقیق رساله «الجمل فی المنطق» افضل الدین خونَجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افضل الدین محمد بن نامآور خونَجی (م. 646) از منطق دانان قرن هفتم هجری است که تألیفات منطقی ارزشمندی چون کشف الأسرار عن غوامض الأفکار ، الموجز فی المنطق ، و الجمل فی المنطق را تالیف کرده است. آنچه در این مقاله می آید تصحیح و تحقیق رساله اخیر است. کشف الأسرار ، اگر چه مهم ترین اثر وی است، ما را از دیگر آثار او بی نیاز نمی کند و از این رو ارائه متن منقّحی از آن ها، از جمله الجمل ، ضروری است. این رساله در عین اختصار تمام، چکیده ای از کشف الاسرار محسوب می شود و مدتها به عنوان متن درسی تدریس می شده است. در اهمیت این رساله همین بس که شروح متعددی بر آن نگاشته شده است. این رساله حاوی نظرات خاص خونجی در کشف الاسرار نیز می باشد. در این تصحیح، بر اساس چهار نسخه خطی و یک نسخه چاپی به روش توأم یا بینابین، سعی شده است که متن منقّحی از این اثر را فراروی محققان این دانش قرار دهد.
نسبت آموزه رجعت با تعالیم یهود و عبدالله بن سبأ، نقد رویکرد ناصر القفاری به اصالت رجعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
101 - 122
حوزههای تخصصی:
رجعت از آموزه های اصیل مکتب کلامی امامیه است که از سوی سایر نحل اسلامی مورد انتقادات گسترده قرار گرفته است. ناصر القفاری اندیشمندِ وهابیِ معاصر در کتابِ اصول مذهب الشیع ه الإمامی ه، انتقادات گسترده ای را به این آموزه مطرح کرده که دامنه این انتقادات ریشه ها، ناتمامیِ دلایل و دلایلِ بطلان این عقیده را درنوردیده است. او کوشیده تا با مرتبط دانستنِ این اعتقاد به تعالیم اهل کتاب و ارائه تصویری یهودی از آن، ریشه های آن را به خارج از اسلام گره زده و عبدالله بن سبأ را بنیان گذار این تفکر معرفی نماید. این امر در حالی است که افزون بر آیات و روایات متواترِ دال بر آموزه رجعت، اساساً یهودیان به رجعتِ پسینی معتقد نیستند، و از عبدالله بن سبأ نیز هیچ گاه اعتقاد به رجعت مصطلح گزارش نشده است. مهم ترین دستاورد متن حاضر علاوه بر رد پندارهای قفاری، تبیین تمایز اندیشه رجعت در کلام امامیه و گزاره های منتسب به یهود و سبأئیت است
بررسی اصاله العداله در راویان حدیث وصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
57 - 90
حوزههای تخصصی:
روایتی درباره وصیت شب رحلت پیامبر در کتاب الغیبه طوسی وارد شده است و احمدبن اسماعیل بصری با تمسّک به آن، ادعای «وصایت» کرده و با این ادعا که اصل در راوی مسلمان بر عدالت است مگر خلافش ثابت شود، مدعی صحت سند حدیث وصیت شده است. بر همین اساس در نوشته حاضر که در آن جمعآوری دادهها به صورت کتابخانهای بوده و تحقیق به گونه توصیفی تحلیلی انجام شده است، درباره سه مسئله بحث شده که عبارتند از: 1. بررسی قول به اصاله العداله در رجال؛ 2. بررسی نسبت قول به اصاله العداله در شاهد به برخی از بزرگان شیعه؛ 3. بررسی نسبت قول به اصاله العداله در راوی به برخی از بزرگان شیعه. براساس یافتهها دراین تحقیق، اصاله العداله در سه مسئله یاد شده نه تنها از برخی آیهها و روایتها و اجماع و سیره نبوی قابل استفاده نیست، بلکه طبق ادله یاد شده و برخی ادله عقلائی، اصل اولی در هر مسلمانی عدم اطلاع از فسق و عدالت اوست تا اینکه یکی از این دو با دلیل ثابت شود. در نتیجه اصاله العداله در هیچ کدام از سه مسئله مورد بحث قابل اثبات نبوده و توقف قول تحقیق است تا هر یک از فسق یا عدالت ثابت گردد.
تجسم اعمال از نگاه شیخ بهایی و علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
۷۹-۹۸
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث بزرخ و قیامت مسئله تجسم اعمال است که مورد بحث فلاسفه، متکلمین و مفسران قرار گرفته است. مساله تحقیق این است که آیا تجسم اعمال به معنای این است که تمام پاداش ها و کیفرهای برزخی و اخروی همان اعمال دنیوی انسان است که در آخرت به صورت های مختلف برای وی متمثل و متجسم می شود یا اینکه بین جزای عمل و خود عمل سنخیتی وجود ندارد بلکه انسان به ازای عملی که در دنیا انجام می دهد در آخرت مستحق پاداش یا عذاب می شود؟ شیخ بهایی و علامه دو دیدگاه متفاوت و متضاد در مورد تجسم اعمال دارند. در این مقاله با بررسی و تبیین دید گاه این دو عالم برجسته در مورد آیات، روایات و استدلال های عقلی مربوط به تجسم اعمال به نتایج ذیل دست یافتیم: شیخ بهایی به عینیت میان اعمال دنیوی و جزای اخروی معتقد است در مقابل، علامه مجلسی نه تنها قائلان به تجسم اعمال را خارج از دین و دایره اسلام می داند، بلکه با ارائه دلایل متعددی وقوع آن را مستلزم محال می داند.
بررسی دلایل مشروعیت بیعت داعش بر اساس مبانی فکری اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
27 - 50
حوزههای تخصصی:
با اعلان خلافت ابوبکر بغدادی از سوی داعش در مناطقی از عراق و سوریه، آثاری در حمایت از بیعت با او نوشته شد که با استدلال هایی بغدادی را دارای شرایط خلیفه دانسته و به بیعت با داعش مشروعیت بخشیدند، اما این بیعت از سوی جریان های مختلفی در جهان اسلام، به ویژه رهبران سلفی، وهابی و سلفیان جهادی نامشروع خوانده شد. نوشتار پیش رو می کوشد تا در کوششی توصیفی، تحلیلی ابتدا به بیان دلایل مشروعیت بیعت داعش پرداخته و سپس با عنایت به مبانی سیاسی خلافت در متون معتبر اهل سنت، به نقد و بررسی شرایط ارکان بیعت، شخص بغدادی به عنوان خلیفه نخست و گروه داعش به مثابه سازمان خلافت بپردازد. تطبیق این مبانی بر بیعت داعش نشان می دهد که این بیعت نه تنها دارای همه شرایط ولایت عظمی یعنی خلافت اسلامی در نگاه اهل سنت و حتی سلفیان جهادی نیست و به آرمان های خلافت پایبند نبوده، بلکه در موارد متعددی خلاف آن عمل کرده است. نبود شرایط لازم برای خلیفه در شخص بغدادی، اجرایی نشدن مقاصد خلافت مانند عدالت و برطرف نمودن ظلم از مظلومان و برقراری وحدت میان مسلمانان و پرهیز از تفرقه، نارضایتی بیشتر امت اسلامی از بیعت داعش، ناسازگاری این بیعت با قاعده عدم تسلط کافران بر مسلمانان و همچنین مخالفت بزرگان سلفی به ویژه در شاخه جهادی آن موجب شده است تا بیعت یادشده با توجه به مبانی اهل سنت و دیگر سلفیان جهادی در امر خلافت، مشروعیتی نداشته باشد.
نقد و بررسی دیدگاه فرهنگستان علوم اسلامی در علم دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
93 - 128
حوزههای تخصصی:
سید محمدمهدی میرباقری با بسط نظریه مرحوم سید منیرالدین حسینی، علم دینی را به گونه ای خاص تعریف و تبیین کرده است که به نظریه فرهنگستان علوم اسلامی مشهور است. این مقاله درصدد تحلیل و بررسی مبانی و اصول این نظریه و نشان دادن نقاط قوت و ضعف آن است. در تحقیق حاضر ابتدا سعی شده تا تصویر روشنی از این نظریه و استدلال های آن به دست داده شود، و سپس با دقت در اصطلاحات به کاربرده شده، مبادی تصوری آن مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین با موشکافی استدلال های این نظریه نشان داده می شود که برخی از مبادی تصدیقی آن مشتمل بر مغالطاتی است که به نتایجی غیرمنطقی می انجامد. در پایان نیز به برخی لوازم غیرقابل قبول این نظریه اشاره شده است
واکاوی آراء اقبال لاهوری وسروش در تبیین خاتمیت با تأکید بر اندیشه های شهید مطهری
حوزههای تخصصی:
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با پیامبر گرامی اسلام« صلی الله علیه وآله و سلم » باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شده و پس از آن حضرت کسی به عنوان پیامبر ظهور نخواهد کردوخاتمیت تحقق می یابد. پس از پیامبر اسلام تبیین و تبلیغ دین توسط امامان معصوم و اوصیاء به حق آن حضرت انجام خواهد شد. اصل و اساس خاتمیت بر چند پایه استوار است که عبارتند از جاودانگی و جامعیت و دارای مراتب بودن دین اسلام و این که کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف به عنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. برخی از نویسندگان معاصربر این باورند که وحی مربوط به دوران غریزه است و حاکمیت آن تا زمان ظهور اسلام حجیت خود را حفظ نمود، ولی با ظهور عقل تجربی و استقرایی پیوستگی آن با عالم ماوراء طبیعت پایان یافته و باید به چشم یک تجربه کاملاً طبیعی بدان نگریسته و مورد نقد قرار داد وسروش معتقد است پس از پیامبر و ختم نبوت ولایت هیچکس دیگری از ارزش و اعتبار برخوردار نیست ولی ادعای ایشان از استحکام لازم برخوردار نیست .این روشنفکران تحلیل و تفسیری از خاتمیت مطرح کرده اند که با دلایل عقلی و نقلی سازگاری نداردو نتایج نادرستی از آن بروز یافته است .بدین جهت مورد نقد قرار گرفته است.
مناسبات حکمت متعالیه و علم اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
140 - 170
حوزههای تخصصی:
فهم مناسبات حکمت متعالیه و علم اجتماعی در توصیف و تحلیل علم اجتماعی با رویکرد اسلامی و چگونگی رشد و توسعه آن از آنچه بود و آنچه باید باشد، حائز اهمیت ویژه ای است. مسئله اصلی این است که چه مناسباتی بین حکمت متعالیه و علم اجتماعی وجود دارد و حکمت متعالیه چه تأثیری بر آن داشته یا چه ظرفیت هایی برای آن دارد؟ پاسخ به این پرسش منوط به بررسی تأثیر حکمت متعالیه بر علم اجتماعی در سه ساحت نظری یعنی مبانی عمیق و عام علم اجتماعی اسلامی، فلسفه علوم اجتماعی و ساحت مفاهیم، مسائل و حوزه های علم اجتماعی اسلامی است. این تحقیق با روش اسنادی و تفسیر و تحلیل محتوای متون مربوط به حکمت متعالیه قابل انجام است. هر یک از مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی تأثیرات خاصی بر علم اجتماعی اسلامی داشته و سبب هماهنگی و انسجام علم اجتماعی با حکمت نظری و عملی از جهت موضوع، مفاهیم، مسائل و روش شده است.
ترابط انشراح صدر، عرفان و هنر در اندیشه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرح صدر، حلقه واسطه برای تنظیم نحوه ارتباط فرد با دیگران است که از بینش معرفتی و مقام عرفانی وی تأثیر می پذیرد. تبیین انشراح صدر، جایگاه صدر در قوای انسانی، مبادی معرفتی انشراح صدر و ارتباط مراتب آن با مقامات عرفانی از منظر ابن سینا و ملاصدرا و نیز بررسی نقش انشراح صدر در توسعه هنر و برعکس، نقش هنر در توسعه عشق عفیف و انشراح صدر از مسائل محوری این پژوهش است. بنا به نظر هر دو حکیم شهیر، صدر همان قوه متخیله است و شرح صدر مراتبی دارد و مرتبه ابتدایی آن با زدودن کینه ها آغاز می شود. نازل ترین سطح شرح صدر و گشاده رویی با خلق، مربوط به برخی مقامات میانی سلوک شامل عزلت و سکر و حزن است و مرتبه کمال آن، در انتهای سفر سوم و شهود حق در خلق است که ابن سینا از آن به «سعه قوه» و ملاصدرا به «شرح صدر» تعبیر می کند. ملاصدرا، کمال شرح صدر را لازمه دستگیری از خلق در سفر چهارم معرفی می کند. بنا بر نظر هر دو فیلسوف، آموختن علم و هنر، از عوامل اعدادی برای ظرافت طبع و بروز عشق عفیف است و عشق عفیف معبری برای عشق حقیقی و منشأ تلطیف نفس است. بنبر حکمت متعالیه، عشق عفیف، منشأ انشراح صدر استاد و تسهیل تعلیم علم و هنر است.
روایت پژوهی حدیث أبان (الْبَطْشَهُ بَینَ الْمَسْجِدَینِ) ناظر به حوادث دوران غیبت
حوزههای تخصصی:
حدیث أبان بن تغلب، از آن دست روایاتی است که فهم آن دشوار است. عبارات دوپهلوی آن، محملی برای برداشت های متفاوت شده است. پنج حادثه وجود دارد که در زمان و مکان تحقق آن ها بین شارحان روایت اختلاف است. اگر زمان تحقق این حوادث، سال های آغازین غیبت کبرا باشد، حوادث به گونه ای معنا می شوند که با زمان تحقق حوادث در سال های منتهی به ظهور تفاوت دارد. در این نوشتار، تلاش شده است با بهره گیری از روایات مشابه، این حوادث بررسی گردند. با توجه به ترجیح متن کتاب کافی بر نقل نعمانی، برداشت دوم قوت می یابد و از مجموع قرائن استفاده می شود که زمان تحقق حوادث، نزدیک ظهور است. دو تحلیل از روایت به سبب پیش داوری و تطبیق ناروای حوادث بر شرایط حاکم بر زمان حال کشور عربستان و عراق، مورد نقد قرار گرفته است.
مبانی جهان شناختی رمزپردازی در حکمت متعالیه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
51 - 70
حوزههای تخصصی:
رمزپردازی شیوه ای برای انتقال معانی است که در حوزه های مختلفی مانند حکمت و هنرهای سنتی کاربرد داشته و در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی نیز دارای سابقه است. سهروردی و عرفا از رمزپردازی به شکل گسترده ای استفاده کرده اند. از آنجا که حکمت متعالیه یکی از مهم ترین مکاتب حِکمی در حکمت اسلامی است این مسئله قابل تأمل است که در حوزه جهان شناسی کدامیک از مبانی این حکمت با رمزپردازی تناسب داشته و می تواند به عنوان پشتیبان نظری آن قرار گیرد؟ مبانی جهان شناسی حکمت متعالیه به دلیل بهره مندی از نگاه وجودی، با مسئله رمزپردازی کاملاً سازگار و متناسب است. از این میان می توان به مبانی ای هم چون مثُل افلاطونی، تطابق عوالم، عالم مثال و حرکت جوهری اشاره کرد که هر یک به نحوی مبین رمزپردازی است؛ لذا مبانی جهان شناسانه حکمت متعالیه چارچوبی را فراهم می نمایند که بر اساس آن رمزپردازی دارای بنیانی عقلانی خواهد بود و همچنین معیاری را برای ارزیابی رمزپردازی های صحیح و عقلانی در اختیار قرار می دهد. در این مقاله برای دستیابی به مطلوب از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
بررسی تطبیقی کرامات اولیاء از دیدگاه هجویری، قشیری و امام محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
123 - 146
حوزههای تخصصی:
منطبق با برخی آموزه های عرفان و تصوّف به سالک در هنگام وصول به حق نیروی دخل و تصرّف در طبیعت عطا می شود که نتیجه آن صدور اعمالی است که دیگران از انجام آن عاجزند که از آن به «خرق عادات و کرامات» تعبیر می شود.هدف پژوهش حاضر بیان دیدگاه های هجویری، قشیری و امام محمّد غزّالی در اثبات این گونه افعال است و از آن جا که ایشان از آثار پیشین و هم عصر خود بهره جسته و بر آثار پسین نیز تأثیر گذار بوده اند، بررسی آثار آنها می تواند روشنگر عقاید کلّی پیرامون مسأله کرامت اولیاء در تصوّف اسلامی باشد؛ از این رو این پژوهش با روش کیفی و به شیوه تحلیلی تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با نگاهی متن محور به تحلیل نظریّات ایشان درباره کرامت خواهد پرداخت. تأیید و اثبات کرامات نزد هر سه مؤلف عمدتاً مبنایی روایی و نقلی دارد و ایشان با استناد به دلایل نقلی نظیر اشارات قرآنی، احادیث و روایات و بیان حکایات از سایر عرفا به بیان و اثبات جواز صدور کرامات از سوی اولیاء می پردازند. در دیدگاه ایشان کرامات شرط ولایت نبوده، بلکه جزئی از مقام اولیاء و مؤید نبوّت و رسالت انبیاست.
نقش نمابرداری واژگانی بصر در تعیین جایگاه ادراک بصری
منبع:
کلام اهل بیت سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
111 - 140
حوزههای تخصصی:
نقد مقاله نقش قبایل یمنی در پیدایش تشیع
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
49 - 86
حوزههای تخصصی:
«ویلیام مونتگمری وات» در مقاله تشیع در دوران بنی امیه، مدعی شده است، شروع و پیدایش تشیع ح اصل هرج و مرج و آشفتگی دوران خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام بوده و پایه گذار مکتب و تفکر تشیّع، یمنی هایی بودند که به جهت سابقه تمدنی خویش، برای برون رفت از آشفتگی ها در جستجوی رهبری کاریزماتیک برآمدند که آن را در حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام یافتند. در مقاله ی پیش رو که نگاهی انتقادی به رویکرد و تحلیل مونتگمری است، نگارنده تلاش دارد تا با ارایه ی مستندات تاریخی، عصر حضور رسول خدا J و اندکی پس از آن را سر آغاز پیدایش تشیع معرفی کند. در ادامه اصالت قبیله ای شیعیان نخستین بررسی شده است که یمنی بودن عمده ی آن ها مورد تردید واقع شده است. سپس با بررسی تشیع یمنی ها به این نتیجه رسیده که میان قبایل یمنی و امیرالمؤمنین علیه السلام ارتباط و علاقه قلبی وجود داشته است.
مسئله چگونگی تخلق به صفات الاهی در اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«اخلاق عرفانی» عبارت از نوعی اخلاق خواهد بود که بر مبنای ارتباط بی واسطه با حقیقتی غایی/ غیبی، آراستگی به صفاتی خاص مشابه با صفات آن حقیقت را اقتضا می کند. مؤلفه های اخلاق عرفانی عبارتند از ابتنای بر وحی، توجه به مبدأ و معاد، جامعیت، شریعت محوری، تغییر ظاهری ناشی از تحول باطنی و بهره گیری از تربیت تدریجی. هدف از اخلاق عرفانی، تخلّق به اخلاق الاهی یعنی تسمّی به اسماء الاهی و اتصاف به صفات الاهی است. تخلق به صفات الاهی به جهت تقسیم آنها به جمالی و جلالی، از دو حیث تشبیهی و تنزیهی امکان پذیر می گردد. از این رو وقتی خدا را در نسبت با دیگر مخلوقات، قیاس ناپذیر بدانیم، می توانیم او را در رابطه با صفاتی درک کنیم که بر تمایز، تعالی و تفاوت دلالت می کنند.در این راستا، انسان ها خدا را به مثابه وجودی عظیم، عزیز، کبیر، قهار، سلطان، غیور و محیط درمی یابند . حال اگر بر شباهت بین خدا و مخلوقاتش تاکید شود، خدا همچون موجودی مشبَّه و قریب تلقی می شود و در لباس صفاتی همچون مهربانی، رحمت، زیبایی، عشق، بخشش، گذشت، غفران و نفع ظهور می یابد.
ارزیابی دیدگاه ونزبرو در باب نشانه های نبوت در کتاب «مطالعات قرآنی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
161 - 182
حوزههای تخصصی:
ونزبرو «رؤیت» و «معراج» را به عنوان نشانه های نبوت بر می شمرد و به تبع معراج، نمونه هایی از «اخبار الغیب» را نام می برد. وی با روش ادبی به بررسی متن قرآن و تطبیق آن با عهدین می پردازد و بن مایه مقوله های فوق را برگرفته از عهدین می داند. اثر حاضر مستندات ونزبرو از قرآن و عهدین را با روش تحلیلی، انتقادی مورد ارزیابی قرار می دهد. از مجموع این بررسی ها به دست می آید که آیات مورد استناد ونزبرو در بحث رؤیت فرخنده جز در یک مورد بر این مسئله دلالت ندارند و ادعای وی درباره اقتباس فرازهای «أسری بعبده لیلا» و «من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی»(مربوط به رخداد معراج) و گزارش هایی با عنوان «اخبار الغیب» از عهدین با خطا همراه است.
گونه شناسی تعبیرهای ناظر به امدادهای الهی در فرایند عصمت، از دیدگاه آیات و روایات
منبع:
کلام اهل بیت سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
94 - 131
حوزههای تخصصی:
بررسی تحلیلی اثبات وجود خدا از رهگذر نفی نیهیلیسم با اتکا به آراء هانس کونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
183 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در اندیشه بشر، مسئله وجود خداست؛ اینکه آیا خدا وجود دارد؟ آیا باور به خدا باوری موجه است؟ هانس کونگ متفکر و اندیشمند مسیحی با اشاره به تحولات الهیات در دوران مدرن و ناکارآمدی براهین عقلی در اثبات وجود خدا، در صدد برآمد تا با تمرکز بر جایگاه خدا به عنوان مبنا و بنیاد واقعیت، وجود او را اثبات نماید و باور به او را توجیه کند. هانس کونگ انکار وجود خدا را مستلزم انکار وجود واقعیت و گرفتار آمدن در دام نیهیلیسم می داند. به اعتقاد او انسان با مواجهه عملی با واقعیت خودش و جهان، بدون تمسک به هیچ گونه استدلالی، وجود خدا را تصدیق خواهد کرد. در این مقاله با بررسی و تتبع در آثار کونگ از جمله اثر مهم او با عنوان آیا خدا و جود دارد؟ ضمن ارائه تحلیلی دیدگاه کونگ به نقد و بررسی آن پرداخته ایم. به نظر می رسد علی رغم تلاش کونگ در پرهیز از ارائه استدلال بر وجود خدا به نوعی استدلال استعلایی تمسک جسته است.
کرونا و رهبری شیعی در عصر حاضر: بررسی رویکرد آیت الله خامنه ای در مبارزه با کرونا از منظر کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
249 - 265
حوزههای تخصصی:
شیوه واکنش رهبران جهان به اولین بحران پاندمی در قرن 21 میلادی از جمله مسائلی است که توجه متفکران را در مبارزه با این بحران به خود جلب کرده است. در این میان بررسی نحوه عملکرد رهبری ایران حائز اهمیت است. ولی فقیه، نماینده تفکر دینی، سیاسی شیعی در قرن حاضر است. بررسی آرای ایشان در این بحران جهانی باب جدیدی در مطالعات الهیات سیاسی به شمار می آید. علاوه بر این، رفتارهای افراطی که از سوی برخی از شیعیان در زمان شیوع کرونا در ایران در رسانه ها منتشر شد پاسخگویی به این سؤال را که تفکر حقیقی شیعه در مقابله با چنین بحران هایی چیست، به امری ضروری مبدل می کند. در این مقاله رویکرد آیت الله خامنه ای در بحران کرونا از منظر کلامی بررسی شده است. آیت الله خامنه ای ماهیت پاندمی کرونا را بلا و آزمونی برای ملت ها و دولت ها می داند و برای عبور از آن دو راهکار اساسی ارائه می دهد. هدف از بلا از نگاه ایشان کسب معرفت فردی و جمعی است و رابطه علم و دین از نگاه ایشان رابطه میان دو امر عقلانی است که در تضاد با یکدیگر نیستند و این امر به مثابه معرفی نوعی عقلانیت دینی است. در این رویکرد، پایبندی به قواعد ثابت شده بهداشتی عین دین داری است.