فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
49 - 65
حوزههای تخصصی:
انتظار به معنی اشتیاق انسان برای دسترسی به وضعی برتر و بالاتر در گرفتاری عمومی بشریت است که سرآمد آن، گسترش عدالت را برای تمام بشریت به ارمغان می آورد. اعتقاد به انتظار در زندگی انسان وجود داشته و از اصیل ترین ابعاد روحی انسان سرچشمه می گیرد. انتظار و مهدویت به عنوان عقیده و آرمان بسیاری از مسلمانان قرن هاست که توسط بزرگان و عالمان، تبلیغ و هدایت شده است. رویکرد جدی این اندیشه زمینه سازی جهت تحقق جامعه عبودیت محور به رهبری انسانی معصوم است که مدیریت آینده جهان و انسان را با توجه به احاطه نسبت به جهان و هستی در دست گیرد. اعتقاد به اندیشه مهدویت به معنای باور به تحقق حکومت عدل جهانی، غلبه اسلام بر همه ادیان، توسعه عبودیت، ریشه کن شدن بدعت ها و... است. اهمیت این موضوع سبب شده از جوانب مختلف مورد بررسی قرار گیرد.جامعه منتظر یکی از موضوعات قابل بررسی می باشد. روش این تحقیق کتابخانه ای است و دراین پژوهش با مراجعه به منابع نوشتاری به توصیف وتحلیل مجموعه سخنان رهبری ضمن تبیین مفهوم انتظار به کارکردهای آن در سه بعد فرهنگی، اخلاقی-تربیتی و سیاسی با رویکرد به نظرات مقام معظم رهبری و با استناد به آیات و روایات پرداخته است. معتقد بودن به یک منجی سرمایه ای بزرگ برای نسل بشراست زیرا این اعتقاد می تواند امیدی برای آینده در دل ها ایجاد کند، کسب فضایل اخلاقی، آمادگی دفاعی، استقامت اجتماعی و گسترش امر به معروف و نهی از منکر از کارکردهای مهم اعتقاد به انتظار در جامعه می باشد.
نسبت علم و معرفت با فضایل و رذایل اخلاقی از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا با الگو گرفتن از معصومین(ع) تحصیل علم را به دو طریق می داند: 1-راه کشف و کسب. 2-راه انکشاف و الهام. راه کشف، روش بحث و تعلیم و تعلم و توجه به استدلال های برهانی و منطقی است که راهی عمومی است و هر کس به اندازه-ی تلاش خود از این علم بهرمند می شود. اما راه انکشاف و الهام راهی است که خداوند، نور علم را به قلب انسان اشراق می کند، علم انبیا و اولیا از این راه است. در این راه علوم با تزکیه و تجرید نفس حاصل می شود که تفاوت این دو علم، فرق بین وصف و ذوق است، که در طریق اکتسابی شخص وصف حلاوت را می شنود و آن را فرا می گیرد، اما در طریق انکشاف و الهام، شیرینی را می چشد. ملاصدرا برای طریق تحصیل دانش از راه انکشاف که از طریق تهذیب و تصفیه ی نفس حاصل می شود، اهمیتی ویژه قائل است و آن را، راه غیبی و الهام باطنی می خواند و مرحله ی کمال الهام را مرحله ی وحی انبیا و اولیا می دانست. هدف از این پژوهش بررسی نسبت علم و معرفت با فضایل و رذایل اخلاقی از نظر ملاصدرا می باشد. بنابراین در این پژوهش، رابطه علم و عمل، مساوقت علم و معرفت با فضایل اخلاقی و فضیلت بودن علم و رذیلت بودن جهل و... از نظر ملاصدرا مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی و نقد سلفی ایرانی از آیات بقاء کفر و شرک با رویکرد روایات قیام امام مهدی علیه السلام
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
129 - 172
حوزههای تخصصی:
از دیرباز مسأله قیام امام مهدی علیه السلام مورد توجه اندیشمندان شیعه و سنی بوده است و در طول تاریخ، کتب و مقالات متعددی در نقد و بررسی این رویداد تاریخی به رشته تحریر درآمده است. در این رهگذر فریقین برای اثبات ادعای خود، از ادله قرآنی و روایی همسو با افکارشان استفاده کرده و عقیده طرف مقابل را بر خلاف آیات و روایات دانسته اند. وهابیت و برخی از صاحب نظران اهل سنّت مسأله قیام امام مهدی علیه السلام را بر خلاف آیات قرآن دانسته و گمان کرده اند که ادیان آسمانی تا روز قیامت امتداد دارند و هر روایتی که حاکی از انقراض ادیان در هنگامه ظهور امام مهدی علیه السلام باشد، از جعلیات افراد دروغگو است. شیعیان در دفاع از این رویداد بزرگ تاریخ، ادله ی نقلی متعددی ذکر کرده اند و معتقدند که در هنگامه ظهور، ظلم و ستم به کلی ریشه کن شده و تمامی انسان ها بر محور دین اسلام متحد خواهند شد. سید ابوالفضل برقعی از مشهورترین افراد سلفی ایرانی، در بخشی از کتاب «بررسی علمی در احادیث مهدی» اشکالاتی به روایات قیام امام مهدی علیه السلام وارد دانسته و معتقد است که این روایات با آیاتی که به بقاء کفر و شرک تا روز قیامت معنا کرده است، منافات دارند.
در متن پیش رو «جایگاه اهل بیت علیهم السلام در هدایتگری جامعه»،«ادله قیام امام مهدی علیه السلام از منظر آیات و روایات» و «ادله قرآنی برقعی در نقد مسأله قیام» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نتیجه طریقه جمع بین روایات مؤوله به قیام امام مهدی علیه السلام و آیاتی که دلالت بر بقاء کفر و شرک تا قیامت دارند، ذکر می گردد.
نگاهی به عقل گرایی فخر رازی: بازخوانی انتقادی وصیت نامه او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وصیت نامه ای که از فخر الدین رازی باقی مانده است از گذشته های دور مورد بحث و تفسیر بوده است؛ در وصیت نامه روش قرآنی برتر از کلام فلسفه قرار داده شده است و همین سبب شده است که عالمانی مانند ابن عماد حنبلی و نویسندگان معاصری مانند فتح الله خلیف تصور کنند که این بیان، نشانه توبه متکلم از بحث استدلالی است. همچنین، جمله ای از قول ابن صلاح که فخر از کلام ابراز ندامت کرد، سبب تقویت این دیدگاه شده است. در این نوشته با بررسی این تفاسیر نشان خواهیم داد که با توجه به کلیت وصیت نامه و آنچه که در آن آمده است معنای سخن رازی حاکی از توبه و پشیمانی نیست، بلکه بیان موضعی میانه است میان عقل گرایی افراطی و انکار عقل که این دیدگاه میانه روانه را همیشه داشته است و در آثار دیگرش نیز وجود دارد. همچنین نشان داده شده است که آنچه از ابن صلاح درمورد ندامت فخر از پرداختن به کلام روایت شده است از چند جهت مخدوش است، چون هم مستندی ندارد و راویانی که از ابن صلاح روایت کرده اند فاصله ای چند قرنی با او دارند؛ لذا پذیرفتن صحت آن دشوار است. در نهایت نتیجه گرفته می شود که این روایت افسانه ای جعلی است که از جانب عالمان ظاهری مخالف کلام بسط یافته است و با شتابزدگی تفسیرهایی غیرمعتبر به دست داده اند.
ارزیابی تفاسیر آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
135 - 170
حوزههای تخصصی:
اندیشیدن درباره سامان مطلوب در اجتماع بشری، از نخستین دغدغه های فیلسوفان بوده است. در یونان باستان و جهان اسلامی، نخستین فیلسوفان، نخستین طراحان آرمان شهر بوده اند. تردید درباره امکان تحقق آرمان شهر، مهم ترین چالش آرمان شهرگرایی است. امروزه برخی فیلسوفان و پژوهشگران اندک غربی تلاش کرده اند تا تفسیری واقع گرایانه از آرمان شهر ارائه دهند؛ در حالی که تا پایان قرن نوزدهم، از منظری تخیلی به آن نگریسته می شد. چون برخی از تفسیرهای آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی، دچار کاستی های جدی است، دسته بندی تفاسیر و گزینش تفسیر صحیح درباره آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی ضرورت می یابد. در این مقاله که به روش تفسیری نگارش شده است، تفاسیر آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی، در سه دسته تخیلی، تمثیلی و واقعی تنظیم شده اند. با تکیه بر شواهد آشکار، تفسیر تخیلی و تمثیلی از آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی نادرست است و آرمان شهر حکمای مسلمان از ایستار واقع گرایی برخوردار است. ماهیت حکمت مدنی، ریشه در امور واقعی داشتن آرمان و سازواری نظام مدنی با نظام کیهانی و طبیعی ازجمله مهم ترین مبانی واقع گرایانه بودن آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی است.
منطق و مشرق سربرآوردن حکمت عملی از بطن منطق اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، کوششی است در راستای به زبان آوردن بخشی از متون فلسفه اسلامی که ممکن است برای جهان فلسفه و زیست امروزی، سخنی نو داشته باشند. در بخش نخست، به اهمیت بازخوانی و کوشش برای به سخن آوردن متون خاموش فلسفه اسلامی پرداخته می شود. به سخن آوردن متون، مفاهمه با سنت فلسفی اسلامی و گستردن آن سنت را ممکن می کند.. برای نشان دادن این امکان، سیر تطور یکی از مسائل مهم در تاریخ اندیشه مرور می شود. مسأله نسبت میان نظر و عمل که به جدایی عقل نظری از عملی بازمی گردد، از قرن هجدهم میلادی با رویکردهای متفاوتی دیده شد. بسیاری از فیلسوفان نامبردار از قرن نوزدهم تا در دوره معاصر، از کلیشه جدایی عقل نظری و عملی عدول کردند و بحث از ساحت نظر و عمل را درهم تنیدند. این رویکرد یگانه نگر و شکستن کلیشه جدایی نظر از عمل در نظام حکمت اشراقی نیز قابل بازیابی است. این نظام فلسفی، چنان نظر و عمل را در هم تنیده و در هماهنگی عمیقی با یکدیگر پرورانده است که می توان نشان داد از بطن انتزاعی ترین بخش فلسفه، یعنی منطق، فلسفه ای برای اخلاق و عمل متولد می شود.
برهان قوه و فعل از منظر فلسفه مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
41 - 62
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ مکتوب فلسفه، دیدگاه های گوناگونی پیرامون حرکت پدید آمده است. در این میان تنها نظریه «قوه» ارسطو بود که بیش از همه مقبول فیلسوفان پس از وی به ویژه فیلسوفان مسلمان واقع شد. او هیولا را جوهری سراسر قوه می دانست که با انضمام به صورت جسمیه، جسم را تشکیل می دهد و پذیرای تحولات آن می شود. فیلسوفان اسلامی به ویژه ابن سینا ضمن پذیرش این مطلب، براهین متعددی بر آن اقامه کردند و از آن هنگام، این براهین مورد بازبینی فیلسوفان بوده و گاه به ویژه در دوره معاصر نزد برخی اندیشه ورزان چنان با دیده انکار نگریسته شده که به امری کاملاً ذهنی فروکاهیده است. با توجه به نقش مهم این اندیشه در تبیین دگرگونی های جهان هستی و اینکه یکی از مهم ترین این براهین، برهان «قوه و فعل» است، این پژوهش هم می کوشد نشان دهد بیشتر نقدهای وارد بر این برهان، مبنایی است و این برهان از انسجام بالایی در فلسفه مشاء برخوردار است و هم تلاش می کند ظرفیت آن را برای پذیرش ویراستی صدرایی بسنجد. اهمیت این موضوع در تقویت جایگاه نظام مادر فلسفه اسلامی یعنی فلسفه مشاء در یکی از مهم ترین آموزه های فلسفی، یعنی «قوه و فعل» است که خود زمینه ساز تبیین دقیق تر آموزه سترگ حرکت جوهری و تعیین قلمرو آن است.
ماندگاری بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مبتنی بر مبانی فطری و کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۸۵-۲۰۴
حوزههای تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب در دو بخش مجزا، ابتدا به تبیین برکات انقلاب اسلامی در یک هفتگانه پرداخته است، سپس با نگاهی امیدوارانه و نویدبخش، توصیه های هفتگانه ای را به منظور حفظ کیان انقلاب اسلامی و تضمین آینده ای روشن و مسرت آمیز ارایه داده است. این مقاله، با تکیه بر خط سیر برگرفته از هفتگانه نخست، سعی دارد مبانی فطری و کلامی این بخش را تبیین و تشریح نماید. در این راستا، قرآن و روایات معصومین علیهم السلام، در جایگاه نخست منابع اصلی، همچنین رهنمودهای امام راحل و رهبر انقلاب، در جایگاه اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی، از جمله مستندات بخش مزبور را تأمین می کنند. همه محورهای هفتگانه در بیانیه مطابق خواست فطرت انسان و مستند به مبانی کلامی اسلام است. از این رو، بیانیه اولا با نگاه فطری، برای همه آحاد انسانی که به اقتضای فطرت خویش نظر می دهند و بر اساس آن رفتار می کنند حجت است و ثانیا از منظر کلامی برای همه کسانی که به آن مبانی اعتقاد و التزام دارند دلیل و راهنما خواهد بود. در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد اکتشافی- استنتاجی استفاده شده است تا بر اساس شواهد قرآنی و روایی، تجزیه و تحلیل روشنی از مبانی مزبور ارایه شود.
کثرت گرایی دینی و «برخی از دیدگاه های به یک اندازه درست»
منبع:
الهیات سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
99-120
حوزههای تخصصی:
شناخت بدنمند: تبیین جایگاه و تأثیر بدن در فرایند کسب شناخت از منظر صدرالمتألهین
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۶
119 - 138
حوزههای تخصصی:
در گستره هایی همچون پدیدارشناسی و علوم شناختی، تأثیر بدن در شناخت و اوضاع و احوالات آن در فرایند کسب شناخت اثبات شده و ازلحاظ فلسفی و تجربی بررسی شده است. در فلسفه ی اسلامی دیدگاه خاص صدرالمتألهین درخصوص نسبت میان نفس و بدن می تواند در مسأله ی تأثیر بدن جسمانی بر فرایند کسب آگاهی و شناخت، نتایج و لوازم چشمگیری داشته باشد. این پژوهش سعی دارد تا با تحلیل جایگاه بدن مادی در فرایند کسب شناخت نزد صدرالمتألهین، لوازم فلسفی بدنمندبودن (بدن وابسته بودن) شناخت را در نظام فکری این اندیشمند به دست آورد. رهاورد این نوشتار که با رویکردی هستی شناختی به تحلیل جایگاه بدن و نسبت آن با نفس پرداخته، اثبات تأثیر مستقیم بدن های مختلف و وضعیت و احوال آن ها در چگونگی کسب شناخت (به رغم باور به تجرد علم و شناخت در حکمت متعالیه) است؛ به نحوی که تفاوت بدن ها و ویژگی های آن ها، سبب تفاوت در شناخت می شود. در پرتوی این نتیجه، پیامدهای فلسفی بدنمندبودن شناخت نیز واکاویده شده است.
تبیین تکامل تجردی انسان پس از مرگ از منظر فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر صدرالمتألهین، نفس انسان همچنان که در طول حیات مادّی از رهگذر حرکت جوهری رو به کمال می-رود، پس از مرگ نیز به سیر تکاملی خود ادامه داده و به مراتب بالاتر می رسد. این تکامل برای هریک از افراد بشر و به فراخور سعه وجودی آنها رخ می دهد و تا عالم آخرت ادامه می یابد. در این مقاله پس از بررسی و تبیین چگونگی تکامل مورد نظر با روش توصیفی و تحلیلی، این مسأله که پس از مفارقت روح از بدن و ورود به مرتبه تجرد از قوه و استعداد، تکامل چگونه می تواند موجّه باشد؟ مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بنابراین برخی از دیدگاه ها در این باره مطرح شد که در این میان، تبیین ملاصدرا مبنی بر تکامل علمی، هرچند معقول تر می نماید؛ ولی نمی تواند تکامل در بالاترین مرتبه تجرد را موجه نماید. با وجود این، می توان در پرتو نگرش غایت گرایانه، یعنی نظریه شوق «نفوس به عالم عقول»، تبیین مناسب تری از راهکار ملاصدرا ارائه داد. این رهیافت بر این فرض استوار است که با تضعیف تعلقات و علایق نفسانی و شوق نفوس به عالم عقول، شرایط سیر تکاملی نفوس انسانی، بدون نیاز به وجود ماده و استعداد فراهم می گردد.
نقد آرای امریتساری و چکرالوی در قرآن بسندگی و سنت گریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
43-56
حوزههای تخصصی:
با آن که پیامبر(ص) تفکر قرآن بسندگی را قبل از نهادینه شدن آن توسط حاکمان پس از خود، با حدیث اریکه، پیش گویی و رد کرده بود، در سده اخیر، این تفکر، پس از فراز و نشیب های بسیار، توسط دو تن از اندیشه وران تأثیرگذار شبه قاره هند، به نام های عبدالله چکرالوی و خواجه احمد دین امریتساری توسعه یافته است. از این رو، تحقیق پیش رو بر آن شده، آرای قرآن بسندانه این دو اندیشه ور شبه قاره را به روش توصیفی-انتقادی مورد ارزیابی قرار دهد. در این راستا، یافته های تحقیق به این نحو است: ادله ی سه گانه ای که این دو اندیشه ور، در توجیه قرآن بسندگی، ارائه کرده اند عبارتند از: قرآن وحی الهی است، برخلاف سنت؛ نقش پیامبر(ص) تنها ابلاغ قرآن است و ابلاغ سنت واجب نیست؛ تمام جزئیات احکام دینی، از قرآن قابل دریافت است و سنت امر زایدی است. کلید واژه قرآن بسندگی، سنت گریزی، امریتساری، چکرالوی، شبه قاره هند.
بررسی ابعاد وجودی انسان از دیدگاه شهید مطهری و ژان پل سارتر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
145 - 168
حوزههای تخصصی:
شناخت انسان و ویژگی های او همواره دغدغه اندیشمندان بوده و هست؛ شهید مطهری، متفکر برجسته اسلامی در دوره معاصر، و ژان پل سارتر، متفکر اگزیستانسیالیست معاصر، علاقه بسیاری به بررسی مسائل مربوط به وجود انسانی داشتند. با توجه به اهمیت مباحث انسان شناسی و تاثیر آن در دیگر مباحث اساسی مانند خداشناسی و جامعه شناسی، این پرسش مطرح می گردد که این دو متفکر چه دیدگاهی درباره «انسان» دارند؟ و با توجّه به این که یکی از آنان موحّد و دیگری ملحد است، چه وجوه اشتراک و وجوه اختلافی میان دیدگاه آنان می توان یافت؟ در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به مقایسه دیدگاه آن دو پرداخته شده است. بر اساس یافته های تحقیق به نظر می رسد برخی وجوه اشتراک میان دیدگاه این دو متفکر وجود دارد، مانند: ارزشمندی آزادی، اهمیّت حالت انسانی دلهره، اهمیّت مسئولیت انسان، نقش فرد در ساختن شخصیّت خود. اما اختلافات مبنایی بسیاری نیز میان دیدگاه آن دو وجود دارد، برای نمونه در نظر سارتر آزادی، تنها ارزش انسانی است، و آزادی تنها کمال انسانی است. هم چنین از نظر او آزادی با وجود خداوند و وجود ارزش های دیگر تضاد دارد. اما به نظر استاد مطهری، آزادی فقط یک کمال مقدمی است و نه تنها با وجود خداوند در تضادّ ندارد، بلکه به جز وابستگی به خداوند هر گونه وابستگی با آزادی انسان تضادّ دارد. وابستگی به خداوند با آزادی انسان سازگار است.
بازخوانی دیدگاه ملاصدرا پیرامون رابطه میان انسان و خدا با توجه به الهیات انسان گرا/ عالم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل بسیار مهم مورد گفتگو در الهیات، به ویژه در دوران معاصر، مسأله رابطه میان انسان و خدا بوده است. این مسأله در مقاله حاضر به سه گروه از مسایل کوچک تر تحلیل شده است: آیا انسان و خدا با یک دیگر رابطه انفسی دارند یا آفاقی؟ آیا خدا و انسان نسبت به هم خودی هستند یا دیگری؟ آیا انسان و خدا ارتباطی بی واسطه باهم دارند یا آن که باواسطه عالَم با یک دیگر مرتبط می شوند؟ این مقاله تلاش می کند تا اولاً، مسایل سه گانه فوق را ضمن بیان سه روی کرد رایج در الهیات معاصر مغرب زمین به رابطه میان انسان و خدا، توضیح دهد، و ثانیاً، در پرتو آن روی کردها ، دیدگاه ملاصدرا پیرامون رابطه انسان و خدا را بازخوانی کند. ما در این بازخوانی به دو دیدگاه یا دو نظریه از ملاصدرا رسیده ایم. در یک نظریه صدرا از الهیاتی آفاقی- انفسی، عالم گرا، و نسبتاً دیگری گرا حمایت می کند و در نظریه دیگر یک الهیات انفسی، انسان گرا، و خودی گرای خالص را تأیید می کند. این دو نظریه، به رغم برخی اشتراکات جزیی، در اساس باهم اختلاف دارند و ناسازگارند. آیا تنها یکی از این دو نظریه نظریه نهایی ملاصدراست؟ و اگر این طور است کدام یک؟ ما در آثار صدرا پاسخی قاطع و صریح برای این سؤالات نمی یابیم، مگر آن که با تکیه بر مطالبی مثل آن چه او در جلد یک اسفار گفته است نظریه دوم را نظریه نهایی و شخصی او بدانیم. اما روشن است که نظریه دوم قبل از ملاصدرا و توسط عارفان محی الدینی هم مطرح ارایه شده است و نظریه جدیدی نیست.
امکانات درونی فلسفه ی ملاصدرا در مواجهه با پوچی فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۴
107 - 134
حوزههای تخصصی:
شبکه های مجازی و فناوری های ارتباطی عصر حاضر، بر سبک زندگی انسان تأثیری فزاینده داشته است. یکی از عوامل شکل گیری بی معنایی و نیهلیسم، توسعه ی دانش و تکنولوژی و تصویر دنیایی مکانیکی و به دور از معنویات است که می تواند به نفی غایت مندی هستی منجر شود و جهانی را شکل دهد که آرمان و آموزه های معنوی ندارد و به بی معنایی زندگی و پوچی ختم می شود؛ فضای مجازی می تواند زمینه ی این بی معنایی را فراهم کند. به رغم مزایای بی شمار این زیست بوم نوظهور، حس اضطراب و تنهایی و در پی آن، بی معنایی و پوچی، همچنان گریبان گیر انسان امروزی است. سؤال اساسی نوشتار حاضر این است که آیا با تکیه بر آرای فیلسوفی نظیر ملاصدرا که درباب زندگی اصیل و معنادار سخنان فراوانی گفته است، می توان با پدیده ی فضای مجازی مواجهه ای معنادار و منطقی داشت؟ یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که: علی رغم امکانات و مزایای ویژه ی فضای مجازی، این فضا می تواند سبب شکل گیری الگوهای رفتاری نامتعارفی در انسان شود. استنباط نگارنده از درون مایه های حکمت متعالیه آن است که برترین شیوه ی برخورد با چنین آسیب هایی، رویکرد عقل گرایانه به این فضای برساخته ی دست بشر و بیان کارکرد عقل درخصوص انبوه اطلاعات و داده هاست. ملاصدرا نقطه ی عطف سیر صعودی انسان در مسیر تکامل و بهترین ابزار شناخت امر اصیل از غیراصیل را حیات معقول می داند. در ساحت عقلانی همه چیز از رهگذر مواجهه با معقولات است که اصالت می یابد و این سبب می شود که انسان در مواجهه ی با سیل عظیم داده های فضای مجازی، از افتادن در ورطه ی عالم خیال منفصل برحذر باشد و مسیر زندگی را به سمت عقلانیت و معناداری متمایل کند.
تأثیر مبانی وجودشناسی ابن عربی در شکل گیری آموزه تجسم اعمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تجسم اعمال» یا همان رابطه تکوینی اعمال و اعتقادات انسان با لذات و آلام اخروی، یکی از مهمترین و پیچیده ترین مسائل مطرح شده در معاد است. عرفا پیش از فلاسفه به این مساله اشاره کرده و زوایای آنرا بر اساس شهود و نقل، تبیین کرده اند. در این مقاله سعی شده مبانی وجودشناختی ابن عربی که در تجسم اعمال نقش مستقیم یا حتی غیر مستقیم دارند، مورد بررسی قرار گرفته و رابطه آنها با تجسم اعمال روشن گردد. مبانی بررسی شده در این مقاله عبارتند از: وحدت وجود، تجلی، تطابق عوالم هستی و تجدد امثال. در بین مبانی مذکور، وحدت وجود و تجلی تاثیر غیر مستقیم در ایده تجسم اعمال داشته و از سوی دیگر مبانی تجدد امثال و تطابق عوالم هستی، تاثیر مستقیم در شکل گیری این دیدگاه داشته اند. بر اساس این مبانی، چیزی در عالم هستی معدوم نشده و با توجه به ظهور و بطون تجلیات، مرگ عبارت است از انتقال عالم ظهور به عالم بطون و تجسم اعمال چیزی جز اظهار همان باطن نخواهد بود. لذا اعمال انسان از بین نرفته و در عوالم دیگر عینیت و ظهور خواهند یافت.
فرد و جامعه؛ کشاکش آراءِ فلاسفه معاصر مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
47 - 72
حوزههای تخصصی:
جامعه و فرد و نسبت این دو، یکی از مسائل مهم فلسفی مورد توجه متفکران است. اصحاب علوم اجتماعی مدرن، سه دیدگاه در پاسخ به این پرسش ارائه کرده اند. برخی در برابر جامعه، به فرد اصالت داده اند و برخی در برابر فرد، جامعه را اصیل می دانند و گروهی دیگر نگاه ترکیبی بین فرد و جامعه را لحاظ کرده اند. اهمیت این مسئله از آن حیث می باشد که هر پاسخی که به پرسش نسبت و اصالت فرد یا جامعه ارائه شود، مسیر تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی را شکل می دهد. سٶال این پژوهش آن است که فلاسفه مسلمان معاصر با تکیه بر مبانی عقلانی و فلسفی چه پاسخی به رابطه فرد و جامعه ارائه کرده اند؟ اگرچه در لابه لای آثار متفکران متقدم مسلمان همچون فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن خلدون می توان پاسخی برای نسبت فرد و جامعه یافت، اما به واسطه آشنایی فلاسفه مسلمان معاصر با علوم اجتماعی جدید، آثار و نظرات مختلف و مستقلی در خصوص نسبت فرد و جامعه یا اصالت فرد و یا جامعه بیان و تألیف شده است. نگارندگان بر این باورند که فلاسفه معاصر ایران را از حیث پاسخ آن ها به نسبت فرد با جامعه، می توان به سه گروه اصالت فرد، اصالت جامعه و اصالت جامعه و فرد طبقه بندی نمود. هر یک از آن ها برای اثبات دیدگاه خود، ادله ای عقلی و نقلی ذکر کرده اند که باعث تضارب آراء و پیدایش نظریات بدیع مبتنی بر آموزه های اسلامی شده است. در این پژوهش با رجوع به منابع و آثار موجود و توصیف اسناد و تحلیل محتوا به کشاکش و بحث های شکل گرفته پیرامون فرد و جامعه پرداخته شده است.
تبارشناسی کیش گنوسی (مطالعه موردی: یهودیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گنوستیسیزم جریان فکری برجسته ای است که در سده دوم میلادی وارد جهان فکری یهودی- مسیحی شد و چالش های فکری مهمی را در حوزه الهیات یهودی- مسیحی پدید آورد. این چالش ها منجر به بررسی خاستگاه و ریشه اندیشه های گنوسی شد و نظریه های مختلفی را به دنبال داشت. یکی از این نظریه ها خاستگاه کیش گنوسی را یهودیت می داند. از یک سو استفاده گنوسی ها از مضامین و حتی واژگان و اصطلاحات عهد عتیق، نشان از عناصر یهودی در این تفکر دارد و از سویی دیگر، یهودی دانستن خاستگاه آیین گنوسی، با گرایش ضدیهودیِ شدید نظام های برجسته گنوسیِ سازگار نیست. بررسی آموزه های یهودی و مقایسه آن با ایده های محوری تفکر گنوسی مانند «معنا و حقیقت معرفت (گنوسیس)»، «مفهوم نجات غایی» و «وحدت خدا و عارف»، ادعای خاستگاه یهودیِ تفکر گنوسی را مخدوش می سازد و با توجه به فقدان هم گرائی در این مباحث مهم و بنیادین، یهودی دانستن کیش گنوسی منتفی است. این مقاله با رویکردی تحلیلی–انتقادی و با روش تحلیل محتوا به بررسی احتمال خاستگاه یهودی کیش گنوسی پرداخته است.
مطالعه تطبیقی رهیافت علمی و قرآنی به مسأله تخریب محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست از جمله مسائل مهم حوزه علم و دین و چالش جدی درعصر حاضراست؛ تخریب محیط زیست، محققان را بر آن داشته است تا در پی کشف علت و عوامل اصلی ظهور این بحران باشند. یکی از جنبه هایی که کمتر بدان پرداخته شده است، نگرش محیط زیستی مبحث فساد در زمین، از منظر مفسران قرآن کریم و دانشمندان علم محیط زیست است. این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی و تطبیقی و با پرداختن به آراء مفسران فریقین و دانشمندان علوم محیط زیست، نوع نگرش هر دو طیف به مسئله محیط زیست و علل و عوامل اصلاح و افساد در زمین را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. پس از بررسی تطبیقی و تحلیل آراء مفسران ذیل آیات، این نتیجه حاصل شد که آراء مفسران و دانشمندان محیط زیست از سویی دارای مشترکاتی است و از سوی دیگر وجوه و افتراق های اساسی را دربردارد، از جمله اشتراکات، تخریب محیط زیست توسط انسان و از بین بردن حرث است که منجر به برهم زدن اکوسیستم و تأثیر آن در زندگی انسان ها است، نادیده انگاشتن افعال سلبی و ایجابی در برخورد و ارتباط با خالق، مخلوق و خود، وجوه قابل ممیزه ای است که تفوق دیدگاه مفسران را بر آنان داشته است.
هرمنوتیک «بازگشت عاشقانه» در رسال ه الابراج سهروردی با رویکرد پدیدارشناسانه اشراقی هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رساﻟ ه الابراج یا کلمات ذوقیه تنها رساله رمزی سهروردی به زبان عربی است و کمتر بررسی شده است. با تأویل پدیدارشناسانه هانری کربن درمی یابیم که این رساله در حقیقت حکایت بازگشت عاشقانه نفس به موطن اصلی خویش است، که در پدیدار رمزهای واقعی و زنده در سیر حکایت نفس بر او ظاهر می شود، به گونه ای که از طریق این ظهور می تواند او را نجات دهد و به اصل خویش بازگرداند. از نظر کربن، «بازگشت به اصل» همان اصلی است که انسان معاصر در پی دوقطبی شدن حس و عقل جهان شناخت پسا-دکارتی، آن را فراموش کرده، که در حقیقت به خاطر از میان رفتن ساحت خیال مجرد یا نفس در جهان شناسی معاصر است. آنچه خیال آدمی را فعال و مجرد می کند عشق به بازگشت به وطن حقیقی است که گنوس یا معرفت نجات بخش آن را متذکر می شود و آدمی را به اصل مثالی و فرشته گون خویش ارجاع می دهد. تأویل از نظر کربن، بازگشت به اصل و رب النوع پدیدارهاست که در پدیدارهای رمزی متجلی می شود. او می کوشد تا وجه معاصرانه «عالم مثال» را در قالب نظریه «تخیل خلاق» و پدیدارشناسی خاص خویش عرضه می کند. این جستار حکایت عشق به بازگشت را در آینه رمزها، که تجلی گاه اصل مثالی پدیدارهاست، نشان می دهد.