فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
۱۷۷-۱۹۴
حوزههای تخصصی:
مسئله تحقیق: گسترش بیماری خصوصا بیماری های صعب العلاج منجر به بروز تعارضات معنوی نوپدیدی درمیان بیماران و خانواده ها گشته است. دراین بین، مساله «عدالت» در ایجاد این تعارضات نقش به سزایی دارد. بررسی این مقوله در قالب سوالاتی ازقبیل « چرا من؟ چرا خدا با من؟ چرا اکنون؟ چرا کودک من؟» در حوزه سلامت معنوی نمود گسترده ای دارد. روش بررسی مقاله کیفی و از نوع توصیفی-اکتشافی-تحلیلی است که پس از ارتباط گیری با بیماران و استخراج باورهای آنها در زمینه «عدالت»، پاسخ هایی به روش تحلیلی فلسفی ارائه شده است. یافته ها: مهم ترین پاسخ، عبارت است از اینکه طبق نظام اسباب و مسببات، هر معلولی تنها از طریق علت خود موجود می شود و هیچ معلولی از این قاعده مستثنا نیست پس سیر حادث شدن بیماری نیز مشمول آن خواهدبود. تجارب بالینی گسترده نگارندگان در ارتباط با بیماران صعب العلاج گویای اقناع جامع و در نتیجه گذار از ناراحتی معنوی و تحقق راستین سلامت معنوی گروه هدف است.
بررسی فقه الحدیثی روایت «اذا غضب الله علی خلقه نحانا عن جوارهم» بر مسئله غیبت
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۷
7-32
حوزههای تخصصی:
روایات معصومان% دربرگیرنده ژرف ترین معارف اسلامی است. فهم دقیق این معارف در گرو بررسی های مدقانه یا همان فقه الحدیث است. حدیث «اذا غضب الله علی خلقه نحانا عن جوارهم» از جمله احادیثی است که در معارف مهدوی به کار می رود. با توجه به کاربرد این حدیث به عنوان یکی از علل غیبت امام عصر4 عیارسنجی سندی و محتوایی از جمله ضرورت های بررسی آن است.نوشتار پیش رو که با روش توصیفی – تحلیلی به فرجام رسیده است، تلاش دارد به بررسی فقه الحدیثی این روایت بپردازد. کاوش پیرامون این حدیث حاکی از آن است که اسناد آن با معیارهای رجالی، قابل خدشه است؛ اما اعتماد اهل قم می تواند پناهگاهی بر اعتبار آن تلقی گردد. در مواجهه این حدیث با آموزهای وحیانی و احادیث هم خانواده تلازم بین غضب الهی و محروم ماندن از حجت خداوند نشان داده شده است.
دگردیسی مفهوم سعادت در فلسفه اسلامی از کندی تا خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
1 - 28
حوزههای تخصصی:
در واکاوی پرسش از مصداق سعادت اخلاقی و با وفاداری به ظاهر الفاظ، پاسخی تقریبا یک دست در کلمات فلاسفه اسلامی بیان شده که از تجمیع سعادت دنیوی و اخروی، یا اصلاح توأمان نظام معاش و معاد حکایت می کند. اما در خوانش تفصیلی تر، پرسش از ترجیح جانب دنیوی یا اخروی سعادت همچنان گشوده است. مطابق نتایج حاضر، از عصر کندی تا زکریای رازی سعادت اخروی را در امتداد سعادت دنیوی می یابیم. با ظهور فارابی و تا پیش از خواجه نصیر جریانی حاکم می شود که در پی توازن سعادت دنیوی و اخروی است. در اخلاق ناصری نگرشی به بار می نشیند که سکونت دنیوی را به عنوان مقدمه جبری یا داروی شفای اخروی تلقی می کند و از پی آن مضمون سعادت دنیوی عملا متروک می گردد. با این حال از پی تغییر موازنه به سود سعادت اخروی، مسیر تضعیف عمران اجتماعی به نفع سعادت فردی رواج می یابد. تحلیل انتقادی این وضع هدف مقاله پیش روست.
حاکمیت صفات الهی در جریان تاریخ از دیدگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
79 - 98
حوزههای تخصصی:
صفات الهی و بازتاب آن در حرکت و مراحل حرکت تاریخ، از مباحث مهم فلسفه ی نظری تاریخ است که نظر فیلسوفان تاریخ را به خود جلب کرده است. این مسأله ازآن رو که در پیوند با اختیار انسان و میزان و چگونگی نقش آفرینی او در تاریخ است، اهمیتی مضاعف یافته است. نوشتار پیش رو کوشیده است سه صفت ربوبیت، علم و اراده را همراه با تقریری از مفهوم قضا و قدر الهی، به استناد سخنان امیرمؤمنان علی(ع)، به ویژه در نهج البلاغه، بررسی کند و ضمن تبیین مفهوم حاکمیت آن ها بر تاریخ، تلازم نداشتن آن با جبر را اثبات کند. یافته های این پژوهش نشان دهنده ی آن است که در دیدگاه امیرالمؤمنین علی(ع)، اگر این صفات بر جریان تاریخ حاکمیت نداشته باشد، تاریخ روبه زوال می رود و باتوجه به اینکه براساس آموزه های وحیانی، اراده ی انسان، خود یکی از عناصر رویدادهای تاریخی است، باور به حاکمیت این صفات، به محدودکردن دامنه ی اختیارات تکوینی انسان نمی انجامد.
آثار انتظار و وظایف منتظران از منظر مقام معظم رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
23 - 56
حوزههای تخصصی:
اهمیت و جایگاه انتظار موجب شده تا در روایات از آن به برترین اعمال امت، بافضیلتترین و بهترین عبادات و برترین جهاد امت، یاد شود. بر این اساس انتظار دارای آثار فردی و اجتماعی مختلفی استکه در حوزههای مختلف دارای تأثیر است. با شناخت آثار و ابعاد مختلف انتظار و وظایف منتظران میتوان در سیاستگذاری و برنامهریزی برای آینده جامعه اسلامی به منظور احیای تمدن اسلامی از آن کمک گرفت. از اینرو در نوشته پیشرو به این سؤال پاسخ داده میشود که«از منظر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) انتظار چه آثاری دارد و منتظران دارای چه وظایفیاند؟ به این پرسش از این منظر تاکنون پاسخ داده نشده است. برای تبیین پاسخ به آثار مکتوب و منقول معظم له مراجعه گردیده و از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است. از مهمترین نوآوریهای این تحقیق، تبیین و تبویب آثار انتظار و وظایف منتظران براساس منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) است.
تطور مسئله قضا و قدر در عصر حضور (عصر رسالت و ائمه (علیهم السلام))
منبع:
کلام حکمت سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
23 - 42
حوزههای تخصصی:
مسئله قضا و قدر از دیرباز یکی از مسائل پیچیده و مناقشه برانگیز بوده است. بهترین راه تبیین و برون رفت از این مناقشه بررسی تطوری آن است. مقاله حاضر سیر تاریخی مسئله قضا و قدر را در زمان حضور یعنی، عصر پیامبر (ص) و عصر ائمه (ع) بررسی می کند. در زمان پیامبر (ص) و امام علی (ع) با تبیین و توضیح مسئله قضا و قدر، انسان های کم توان را از ورود به آن نهی می کردند، اما در زمان ائمه (ع) به ویژه بعد از امام صادق (ع) با تعریف و تبیین اصل اختیار، ورود به مباحث مرتبط با قضا و قدر مانند علم الهی، مراتب قضا و قدر و مسئله بداء به صورت گسترده تری پیگیری شد. در عصر غیبت نیز دو رویکرد اختیارگرایانه و جبرگرایانه از آموزه قضا و قدر در کلام اسلامی پدید آمد. اصل اختیار مسئله اجماعی امامیه است و فقط تقریر آنها از مکتب امر بین امرین متفاوت بوده است.
بررسی مهدویت در نهج البلاغه
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
75 - 91
حوزههای تخصصی:
شناخت و معرفت نسبت به امام زمان علیه السلام ضروری ترین مباحث دوران غیبت آن حضرت محسوب می شود. این شناخت راه معرفت الهی و لازمه ایمان به خدا و نبوت است؛ همچنین با زوایای مختلف زندگی انسان ارتباط مستقیم دارد و باعث می شود توجه و امیدواری مردم به حضرتشان افزایش یابد. از سوی دیگر امام علی علیه السلام در نهج البلاغه بارها از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یاد نموده اند.سخنان ایشان در این کتاب شریف که از اعتبار سندی بالایی برخوردار است می تواند معیار و الگویی باشد تا بر اساس آن واقعیت های وجود امام زمان علیه السلام روشن گردد. امیر المؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه علاوه بر معرفی امام زمان علیه السلام ، درمورد یاران خود و اوضاع قبل از ظهور اشاره ای کرده و این اشاره تا حد امکان قادر به آماده سازی مردم و جامعه برای ظهور منجیِ موعود خواهد بود؛ لیکن هدف اساسی از این بررسی توصیفی تحلیلی، روشن ساختن زمینه های شناخت حضرت مهدی علیه السلام است که نقش مهمی در رفع کاستی های اخلاقی و عملی در این زمینه را دارد.
فرایند وضع یا تدوین قانون جهان شمول از منظر ابن سینا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار فیلسوفان صاحب نظر در حوزه فلسفه سیاسی، از دیرباز کلیدواژه مهم «قانون» وجود داشته است. تلقی و انتظار از قانون و نیز مراحل تدوین قانون نزد ایشان هرگز یکسان نبوده و گاه این تفاوت ها بسی جدی نمایان شده است. پژوهش پیش رو، به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد مقایسه ای، در تبیین مبانی آراء ابن سینا و کانت برای وضع یا تدوین «قانون جامع جهانی» و برجسته کردن شباهت ها و تفاوت های لوازم آراء آنان می کوشد. دلیل اهمیت و انتخاب این دو فیلسوف، غایت مشابه آنان در اهتمام به قانون جهان شمول است، اما نقطه افتراق ایشان، ترسیم فرآیند تکون چنین ایده ای است. ابن سینا برای دست یابی به عدالت اجتماعی، علاوه بر پاک دستی کارگزاران حکومتی، بر قانون جامع و عادلانه تأکید فراوان دارد. او عموم انسان ها را به دو علت ضعف دانش و تزاحم منافع، شایسته قانون گذاری نمی داند و ازاین رو تدوین قانون جامع و عادلانه را به ضرورت نبوت و فهمِ قانون الهی پیوند زده است؛ اما کانت ضمن اقرار به آن دو کاستی نوع انسان، بر آن است که نخبگان اخلاق مدار باید متحمل امر قانون گذاری شوند و با تجربیات پیشین و تأکید بر آزادی بیرونی انسان ها، قانون جامع را تدوین کنند. توصیه مشترک هر دو فیلسوف در مواجهه با حکومت های ظالم تا پیش از تدوین و اجرای قانون جهان شمول، دو چیز است: نخست، مدارا با حاکمان و ترک اقدامات انتحاری علیه آنان تا امنیت در جامعه حفظ شود؛ دوم، بهره گیری از ظرفیت های قانونی برای سوق دادن مدیران جامعه به رعایت قوانین موجود و تصحیح آنها.
سماع در عرفان عملی و تصوف اسلامی و ارتباط آن با بدعت، غنا، لهو و رقص(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
61 - 92
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد اختلاف در فضای عرفان عملی و آداب صوفیان مقوله سماع است. واژه سماع گرچه در اصل لغت به معنای شنیدن است، ولی در اصطلاح صوفیان گاه بر حرکات موزون پس از سماع نیز اطلاق می شود. در این مقاله چیستی و حقیقت سماع و نسبت آن با بدعت، غنا، لهو و رقص مورد بررسی قرار گرفته است. طرح این مسأله از این جهت اهمیت دارد که برخی از منتقدان تصوف و عرفان به جهت اعمال و رفتار برخی از جهله صوفیه و تلقی خاص آنان از مجالس سماع صوفیان، حکم به حرمت آن داده و بدین سبب در اصل تربیت و سلوک عرفانی تردید کرده اند. نگارنده در این مقاله نتیجه گرفته که اولاً سماع صوفیان از مستحسنات صوفیه بوده و به رغم مخالفانی که حتی در میان خود اهل معرفت و تصوف دارد بدعت ضلالت و مذموم به شمار نمی آید؛ ثانیاً نسبت مطلق موسیقی که گاهی در مراسم سماع برخی از اقسام آن اجرا می شود و غنای محرّم شرعی نسبت عموم و خصوص من وجه بوده و همه اقسام موسیقی شرعا حرام نمی باشد و موسیقی سماع نیز غنای حرام نیست؛ و ثالثاً نسبت حرکات موزون و نمادین و رقصی که در شرع مقدس به عنوان لهو یا لغو حرام است عموم و خصوص مطلق بوده و فقط بخشی از آن حرکات که موجب تنزل انسان از مقام انسانیت به حیوانیت است، مورد اشکال بوده و قطعا سماع چنین رقصی محسوب نمی شود.
مؤلفه های اصلی انتظار و فطری بودن حقیقت آن
منبع:
جامعه مهدوی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
162 - 181
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد در میان مؤلفه های مهدویت اساسی ترین مؤلفه ، «فطری بودن حقیقت انتظار» است که در بیانات رهبر معظم انقلاب مدظله العالی جایگاهی ویژه یافته و بر آن تأکید فراوان شده است (29/06/1384). هر امر فطری ، از زمان خاص و مکان خاص و مسلک و نژاد خاص فراتر می رود و مشمول نوع انسان در همۀ زمان ها و مکان ها می شود. همچنین فطری بودن یک امر، زوال و تغییر و نیز اختلاف و تخلف در آن امر را منتفی می سازد؛ بر این مبنا، ظهور امام عصرعج و حکومت جهانی آن حضرت، مظهر و مرتبه ای از همان غایت و مقصودی است که در فطرت آدمی و ساختار وجودی او تعبیه شده و انسان ها برای آن غایت خلق شده اند و ادامۀ حیات یافته اند. بر این اساس، فطری بودن انتظار ظهور نیز در امتداد فطری بودن یک انتظار برتر و فراگیرتر، یعنی انتظار برای رسیدن به غایت خلقت انسان است. در این مقاله سعی شده است ارتباط میان غایت نهایی انسان و حقیقت عام انتظار با نگرش فطری و شهودی تبیین شود و مشخص گردد که ظهور امام عصرعج و حکومت جهانی آن حضرت در ظرف جامعۀ جهانی آخرالزمان نیز یکی از مراتب اصلی همان غایت مطلق است و انتظار ویژۀ این ظهور نیز در امتداد آن انتظار کلی است.
نقد و بررسی شبهه اثبات امر و کتاب جدید در روایات مهدوی و پاسخ آن از روایات
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
173 - 191
حوزههای تخصصی:
دو سده اخیر، شاهد به وجود آمدن دو فرقه ضاله بابیت و بهائیت در ایران بوده ایم. از آنجایی که فرق با ایجاد انحراف در مسئله اصولی یک دین به وجود می آیند، فرقه بهائیت نیز برای اثبات و گسترش خود، شبهاتی پیرامون امامت و مهدویت مطرح کرده است. یکی از شبهاتی که این فرقه در رابطه با مهدویت مطرح می کند، شبهه ظهور امر و کتاب جدید می باشد. آن ها با استناد روایات به ایراد شبهه امر و کتاب جدید پرداخته و قصد دارند تا ظهور مهدی را به عنوان آورنده یک دین جدید معرفی کنند و در نتیجه به اثبات آئین باطل خود بپردازد.از این رو در این مقاله کوشیده شده، اولاً معنای صحیح روایاتی که درباره امر و کتاب جدید نقل شده، بیان گردد تا پاسخی بر شبهه بی اساس فرقه بهائیت باشد و ثانیاً با ذکر اعترافاتی که سران بهائیت بر خاتمیت پیامبر اسلام نموده اند، نیز پاسخی بر این قبیل شبهاتی باشد که از آن برای بشارت دین جدید استفاده می کنند.
نسبت حجیت عقل و حجیت امام در اندیشه اصحاب امامیه در دوران حضور
منبع:
کلام اهل بیت سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
7 - 32
حوزههای تخصصی:
شواهد و گزارشهای موجود نشان میدهند که همه امامیه در عصر امامان به جز گروهای اناد کاه از آناان باه -تعبیر میشود به حجّیت توأمان عقل و امام معتقد بودهاند. بااینحال، برخی از اصحاب امامیه - » محدّیان صر «که آنها را محدّث۔متکلم خواندهایم، عقل را تنها در حوزه فهم معار کلامی به کار میبردند و باه دو حاوزه دیگارعلم کلام، یعنی تبیین برونمتنی)نظریهپردازی( و دفاع وارد نمیشدند؛ زیرا ورود به این حوزههاا را نقطا ه انحارامتکلمان نظریهپرداز میدانستند. آنان بیش از آن که نگاهی عقلانی۔ انتقادی به سخنان ائماه داشاته باشاند، درپی فهم این معار بودهاند و به همین دلیل کمتر به مشاجرات اعتقادی با ائمه پرداختهاند. درمقابل، متکلمانامامیه نهتنها در حو زه فهم معار دینی از عقل بهره میبردند، بلکه نگاهی انتقاادی۔عقلانی باه ساخنان ائماهداشتند و گاه با ایشان به گفتوگو و مباحره میپرداختند و همچنین از عقل برای تبیینهای برونمتنی و نظریهپردازیو دفاع از مبانی تشیع نیز بهره میبردند. این رفتار متکلما ن گاه سب تولید اندیشهها و مبانی کلامی جدیدی میشدکه با آموزههای ائمه فاصله داشت و همین زمین ه انتقادات محدّیان را نسبت به آنان فراهم میکرد.
نقش تقریرهای مختلف اختیار در تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۴
31 - 44
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی درباره ی افعال اختیاری انسان بحث می کند، ازاین رو اختیار انسان مهم ترین مبنای تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی است. با توجه به اینکه به طورکلی دو تقریر سازگارگرایانه و ناسازگارگرایانه از اختیار ارائه شده، لازم است تا به طورکلی نسبت دیدگاه های مختلف درباره ی تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی با این دو تقریر کلی از اختیار سنجیده شود تا از این طریق، علوم انسانی و علوم طبیعی با توجه به تقریرهایی که از اختیار ارائه می شود، نسبت قرب و بُعد خود با یکدیگر را تعریف کنند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نقشی که تقریرهای مختلف اختیار در تمایز علوم انسانی و علوم طبیعی داشتند، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که تمایز ذاتی و جوهری علوم انسانی از علوم طبیعی، صرفاً بر مبنای نوعی تقریر ناسازگارگرایانه از اختیار امکان دارد و نگرش سازگارگرایی نمی تواند علوم انسانی را از علوم طبیعی متمایز کند، مگر ازطریق عوامل بیرونی (عارضی).
تبیین مفهوم زندگی و نقش آن در معناداری زندگی با تأکید بر دیدگاه های صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۵
67 - 86
حوزههای تخصصی:
پاسخ به پرسش از معنای زندگی که ممکن است هر انسانی در دوران حیات خود بارها با آن مواجه شود نقشی اساسی و بی بدیل در نوع زیستن و انتخاب شیوه ای مناسب در زندگی انسان ها دارد. ارائه ی نظریه و دیدگاهی شایسته و درخور دفاع در باب «زندگی معنادار و مؤلفه های آن» یکی از دغدغه های اساسی بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان در چند دهه ی اخیر بوده است. دستیابی به پاسخی مناسب به این مسأله، متوقف بر درک حقیقت انسان و زندگی انسانی است. در این مقاله، با تبیین مفهوم و حقیقت زندگی انسانی بر اساس دیدگاه های صدرالمتألهین شیرازی، تأثیر تصویر دقیقی از «زندگی» در معناداری زندگی نشان داده می شود و از همین رهگذر به شاخصه های معناداری و بی معنایی زندگی پرداخته خواهد شد. صدرالمتألهین انسان را موجودی مرکب به نحو ترکیب اتحادی از نفس و بدن می داند. او حیات را در سه معنای عام، خاص و اخص به کار می برد. تمایز انسان از سایر موجودات در حیات اخص است که مبتنی بر ویژگی های انسان از جمله عقل و اراده می باشد و به همین دلیل معنای زندگی را باید در همین مرتبه جست وجو کرد.
عدم قطعیتِ سرنوشت انسان در منابعِ نقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
93-102
حوزههای تخصصی:
طبقِ برخی آیات و روایات، سرنوشتِ لایتغیر درباره انسان منتفی است وآنچه بنامهایِ قضا و قدر و ... مطرح میشود سرنوشتِ غیر قطعی است. خداوند همگام با زندگی انسان سرنوشت ها را قطعیت می بخشد. به تعبیر دیگر اینگونه نیست که خداوند از ازل سرنوشتِ همه چیز را بطور قطعی تعیین کرده باشد و فارغ از همه امور گشته و تنها کارِ او در رابطه با این عالم ، تطبیق حوادث روز مرّه با مکتوب قطعیِ پیشین باشد. تدبیر و ربوبیّت الهی همگام با لحظه لحظه زندگیِ انسان ها جاریست و از ذات لایتناهی و یدِ باسطه او هر آن گمانِ فیض و تفضّلی جدید می رود. این یافته با روش نقلی قابل اثبات است به عنوان مثال آموزه تقدیر در شب قدر، دوام ربوبیت الهی، مراحلِ شکل گیریِ افعال الهی از مرحله علم تا مرحله امضا، نفیِ قضا و قدر محتوم در برخی احادیث و اقتضایِ لطف الهی ادله این یافته هستند.
بازشناخت تطبیقی پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک میرچا الیاده در عرفانیّات تمهیدات عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرچا الیاده، در جایگاه پدیدارشناس و اسطوره پژوه دینی، با تأکید بر تأویل دینی - تاریخی، هرمنوتیک را بهترین شیوه برای کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اساطیر، نمادها و آیین ها می داند. یکی از وجوه بررسی شده او در پیوند با آیین شمن ها، جنبه عرفانی آن است. در این پژوهش تلاش شده است باتوجّه به دیدگاههای تکثّرگرایانه میرچا الیاده در اسطوره شناسی، پدیدارشناسی دینی، مطالعه دینی مبتنی بر هرمنوتیک، باور به دین به مثابه تجربه امر قدسی، زمان و مکان قدسی واسطوره به منزله روایت کننده تاریخ قدسی، با نگاهی تطبیقی، به بررسی عرفانیّات تمهیداتعین القضات همدانی بپردازد و ازاین رو، نگرش های الیاده، صرفاً به مثابه رهیافتی در تحلیل نگره های عرفانی عین القضات استفاده می شود. تمهیداتعین القضات همدانی ازجمله متون ارزشمند عرفانی است که در آن، هدف غایی، رسیدن به مرتبه انسان مذهبی/ کامل و دست یافتن به زمان و امر قدسی است که در قالب کرامت رخ می نماید. درحقیقت انسان در ازل صاحب زمان قدسی بوده است؛ امّا در فرایند دنیوی، این مفهوم را از دست داده و به انسان تاریخی تبدیل شده است. نگارندگان با کاربرد چارچوب فکری الیاده در شواهد مستخرج از کتاب تمهیدات، بر این باورند که ﺑﺴیﺎری از اﻧﺪیﺸﻪ ﻫﺎی اﺳﻄﻮره ای، ریﺸﻪ در اﻋﺼﺎری ﺑﺴیﺎر دور و ﻋﺎداﺗی ﺑﺲ کﻬﻦ دارﻧﺪ کﻪ در ﮔﺬر ﻫﺰاره ﻫﺎ ﺗﻐییﺮ ﺷکﻞ داده و کﺎرکﺮدی دگرﮔﻮنه یﺎﻓﺘﻪ اﻧﺪ؛ اﻣّﺎ ﻫﻨﻮز ﻣﻮﺟﻮدیّﺖ ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ کﺮده اند و ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺗﻘﺪّس و ﺿﺮورت ﺷﺎن، ﺗکﺮار می شوند. در این اثر، علاوه بر شرح چگونگی آفرینش جهان هستی و انسان و نیز چرایی آفرینش و اهداف آن، روایت های ناب و تجربه های عرفانی فراوانی آمده است. دراین مقاله کوشیده می شود به تحلیل تمهیدات عین القضات همدانی از دریچه پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک و با نگاهی تطبیقی در حوزه های عرفان، فلسفه و دین پژوهی پرداخته شود.
تأثیر مبنای هستی شناسی در تولید تئوری انسان شناسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
225 - 245
حوزههای تخصصی:
هستی و انسان دغدغه ای است که قرن ها است ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. بیش از بیست قرن است متفکران دینی و غیردینی پیرامون آن به بحث و گفتگو مشغول هستند. مسئله این است که چه رابطه و تأثیرگذاری بین هستی و انسان وجود دارد و مبنای هستی شناسی و انسان شناسی چه رابطه ای با یکدیگر می تواند داشته باشند و هر یک بر دیگری چه تأثیری خواهد داشت. بر اساس گزاره های دینی و آرای اندیشمندان اسلامی، می توان مبنای هستی شناسی را هستی شناسی شبکه ای دانست. به تعبیر دیگر، جهان ما یک جهان شبکه ای است. این هستی شبکه ای با انسان رابطه تناظری دارد که از آن تعبیر به عالم کبیر و صغیر شده است. در این رابطه تفسیر و تبیین جهان بدون انسان، و تفسیر و تبیین انسان بدون جهان، تفسیر ناقص و بی معنا خواهد بود. بنابراین براساس رابطه هستی شناسی و انسان شناسی می توان نظریه انسان شناسی شبکه ای را نتیجه گرفت. در این نظریه انسان محور شبکه هستی است و ارتباطات انسان محور اساسی زندگی در شبکه هستی است. در این مقاله نوع تحقیق بنیادی، رویکرد پژوهش توصیفی، تبینی و روش تحقیق کتابخانه ای انتخاب شده است.
مقایسه نظریه دولت در فلسفه سیاسی سنت اوگوستن و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت اوگوستن متکلم و فیلسوف مسیحی و ابوعلی سینا فیلسوف و الهی دان مسلمان هر دو از شخصیت های شاخص و تأثیرگذار در فلسفه و الهیات هستند. «نظریه دولت» که یکی از مباحث کلیدی در حوزه اندیشه سیاسی است، در آراء و اندیشه های این دو فیلسوف بزرگ از حیث منشأ و ماهیت دولت و رابطه آن با سه وجه مفهومی و کارکردی و ساختاری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. مسئله پژوهشی مطرح شده این است که نظریه دولت در فلسفه سیاسی سنت اوگوستن و ابن سینا را چگونه می توان از حیث منشأ و ماهیت مفهوم بندی و مقایسه کرد؟ با این فرضیه که در نظریه اوگوستن دولت، از گناه نخستین و سرشت طغیانگر انسان ناشی شده و با ماهیتی عرفی تنها کارکرد آن حفظ امنیت و صلح در جامعه است؛ درحالی که در نظریه ابن سینا دولت از فطرت الهی و طبع مدنی انسان برخاسته و با سرشتی دینی برای هدایت جامعه به سوی سعادت این جهانی و رستگاری آن جهانی به وجهی ایده آلی ساخته می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که نقطه عزیمت هر یک از این دو درباره سرشت انسان منطقاً ماهیت دولت را از لحاظ ماهیت دینی یا عرفی و وجوه ساختاری و کارکردی تعیین می کند؛ ازاین رو، دولت در نظر اوگوستن از رویکردی مکانیکی و ابزارگونه و در آراء سیاسی ابن سینا از رویکردی ارگانیکی و اندام وار در عرصه مفهومی برخوردار است. ضمن اینکه نظریه اوگوستن با نگرشی واقع گرا و نظریه ابن سینا با رویکردی آرمان گرا پیوند می یابد. این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات و داده ها به صورت اسنادی(کتابخانه ای) بهره برده است.
عدم مرز میان مجرد و مادی در تفکر صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
119 - 140
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفی، بحث از موجود «مجرد و مادی» است. ارائه تعریفی دقیق از «مجرد» و «مادی»، اثبات وجود آن ها، بیان انواعشان و ارتباط میان مجرد و مادی، از دغدغه های مهم فلاسفه به شمار می رود. در این نوشتار، تلاش شده است تعریف و تحلیلی دقیق از ماهیت و ویژگی های موجودات مجرد و مادی و نظر ویژه ملاصدرا در باب نحوه ارتباط مجرد و مادی به دقت مورد بررسی قرار گیرد. نگارندگان با استناد به آموزه تشکیک وجود در حکمت متعالیه، سعی بر اثبات این مطلب داشته اند که در تفکر صدرایی نمی توان و نباید مرز مشخص و قاطعی مانند مشاییان، میان مجرد و مادی قائل گردید؛ زیرا مجرد و مادی و احکام و ویژگی های وجودی هر یک، بازگشت به مراتب شدت و ضعف در حقیقت واحد هستی داشته و همان طور که در نظام تشکیکی هستی، انفصال وجودی قابل فرض نیست، میان مجرد و مادی نیز علی رغم تباین ماهوی، مرز قاطع و پررنگ وجودی نمی توان قائل شد.
مختصات مقولی ماهیت از منظر هگل و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هگل در بخش دوم علم منطق یعنی منطق ذات به مقولاتی می پردازد که اوصاف مشترکی دارند. درواقع بعضی از این اوصاف حاکی از حیثیات ماهیت هستند که پیش از او منظور ابن سینا نیز بوده است. تأکید بر حقیقت وجود به مثابه ماهیت یا ذات و نیز نحوه اتحاد آنها در جهان خارج و توجه به حیث بازتابی ماهیت و حیث سلبی آن، امکان قیاس با حکمت سینوی را فراهم کرده است. بی تردید این امکان در هگل نیز تحت تأثیر سنت ارسطویی و الهیاتی بوده است. موضوعاتی ازجمله عروض وجود بر ماهیت و کثرت ماهیت نتیجه حیث سلبی و بازتابی ماهیت است و چون هگل منطق را به مابعدالطبیعه و مباحث امور عامه در معنای سنتی تبدیل کرده، اهمیت مقولات ماهیت در مابعدالطبیعه و نه در منطق به معنای سنتی آن، وجه مشترک میان آن دو فیلسوف است.