فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
کلام اهل بیت سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
7 - 32
حوزههای تخصصی:
شواهد و گزارشهای موجود نشان میدهند که همه امامیه در عصر امامان به جز گروهای اناد کاه از آناان باه -تعبیر میشود به حجّیت توأمان عقل و امام معتقد بودهاند. بااینحال، برخی از اصحاب امامیه - » محدّیان صر «که آنها را محدّث۔متکلم خواندهایم، عقل را تنها در حوزه فهم معار کلامی به کار میبردند و باه دو حاوزه دیگارعلم کلام، یعنی تبیین برونمتنی)نظریهپردازی( و دفاع وارد نمیشدند؛ زیرا ورود به این حوزههاا را نقطا ه انحارامتکلمان نظریهپرداز میدانستند. آنان بیش از آن که نگاهی عقلانی۔ انتقادی به سخنان ائماه داشاته باشاند، درپی فهم این معار بودهاند و به همین دلیل کمتر به مشاجرات اعتقادی با ائمه پرداختهاند. درمقابل، متکلمانامامیه نهتنها در حو زه فهم معار دینی از عقل بهره میبردند، بلکه نگاهی انتقاادی۔عقلانی باه ساخنان ائماهداشتند و گاه با ایشان به گفتوگو و مباحره میپرداختند و همچنین از عقل برای تبیینهای برونمتنی و نظریهپردازیو دفاع از مبانی تشیع نیز بهره میبردند. این رفتار متکلما ن گاه سب تولید اندیشهها و مبانی کلامی جدیدی میشدکه با آموزههای ائمه فاصله داشت و همین زمین ه انتقادات محدّیان را نسبت به آنان فراهم میکرد.
مطالعه تطبیقی دیدگاههای تفاسیر شیعه و سنی درباره معناشناسی صفات انسان در قرآن؛ مطالعه موردی ظلوم و جهول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
95 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف تبیین و تعیین مؤلفه های معناییِ دو واژه «ظلوم» و«جهول» از لابه لای دیدگاههای مختلف مفسران شیعه و سنی و براساس روابط جانشینی و هم نشینی انجام شده است تا تصویر واضح و روشنی از ظلوم و جهول بودن انسان عرضه کند. در این مقاله به روش تحلیلی توصیفی، دیدگاههای شمار درخور توجهی از مفسران دو مذهب ازنظر تطبیقی، بررسی و نشان داده شد بیشتر عالمان اهل سنت معتقدند «ظلوم و جهول» بودن جزو سرشت تمامی انسان هاست و هیچ انسانی از دایره این دو صفت نکوهیده، خارج نیست و در طرف مقابل، بیشتر علمای شیعه معتقدند ظلوم و جهول بودن جزو صفات ذاتی انسان نیست؛ بلکه مختص کسانی است که از جاده هدایت الهی منحرف شده و پرورش نیافته اند.
سنجش مرگ اندیشی با معنای زندگی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
63 - 78
حوزههای تخصصی:
حکمت متعالیه براساس مبانی نظری خود، یعنی اصالت وجود، تشکیک در مراتب هستی و حرکت جوهری موجودات، به عالی ترین وجه، انگیزه و هدف خلقت را توجیه کرده که در حدیث قدسی «کنز» آمده است. در مراتب تشکیکی وجود برای نفس ناطقه انسانی نشأتی وجود دارد که با اراده و اختیار این مراتب تکاملی را از مرتبه حس به عالم مثال و از عالم مثال به عالم آخرت طی می کند. مرگ، یکی از این مرحله های وجودی نفس است که از عالم محسوس به عالم مثال سوق پیدا می کند و سپس از عالم میانه (عالم برزخ) به عالم آخرت (عالم کمال) سیر می کند. صدرا در تبیین مرگ، آن را امری وجودی معرفی کرده و ازاین رو به امکان معرفت به آن قائل شده است. اهمیت و ضرورت این پژوهش توجیهی عقلی و آرام بخش بحران هویت و بی معنایی زندگی در جهان معاصر است که حیات معقول بشر را در معرض نومیدی و پوچ گرایی قرار داده است؛ بنابراین در نگرش صدرایی، مرگ بُعد ایجابی برای زندگی این جهانی دارد نه بُعد سلبی.
بررسی تطبیقی صفت قیام مسلحانه امام از نگاه امامیه و زیدیه
حوزههای تخصصی:
امامت یکی از اصول بنیادین اسلامی است که بسیاری از اصول دیگر در پرتو آن تبیین میشوند. همانگونه که اختلاف در امامت بهعنوان اصل بنیادین، سبب بهوجود آمدن برخی از فِرَق اسلامی گردیده، اختلاف در صفات امام نیز باعث بهوجود آمدن فِرَقی مانند امامیّه و زیدیّه در عالم تشیّع شده است. صفاتی مانند قیام مسلّحانه، عصمت، افضلیّت، علم، نسب امام و بلوغ از مهمترین صفات اختلافی بین امامیّه و زیدیّه است. در این پژوهش با استفاده از روش عقلی برهانی، نقلی وحیانی و نقلی تاریخی ثابت شده که امامیّه به لازم نبودن قیام مسلّحانه امام در هر شرایطی، تأکید میکند و با توجه به عصمت و علم امام، آگاهی و اقدام به قیام برعهده امام است. نبودِ انصار واقعی، اصل ثابتِ حفظ اسلام و احقاق حقّ مردم، نه حقوق شخصی از مهمترین دلایل قیام نکردن برخی از امامان است؛ ولی زیدیّه به لزوم قیام مسلّحانه امام در هر شرایطی اصرار دارند.
خدای متشخص و خدای غیرمتشخص از نظر علامه محمد اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر دیدگاه علامه اقبال لاهوری [i] را در باره خدا را مورد بررسی قرار می دهد. از نظر او خدا در اسلام هم بصورت متشخص و هم غیرمتشخص مطرح است و چنین تصوری از خدا هم تامین کننده نیاز متدین بوده و هم پاسخگوی کنجکاوی فکری فیلسوفان است. مک تاگارت متاثر از هگل حقیقت نهایی را مطلق می دانست و معتقد بود مطلق را نمی توان "من" یا "خود" نامید ولی اقبال با چنین نگاهی به حقیقت نهایی موافق نبود. اقبال همچنین به براهین سنتی اثبات وجود خدا اعتقادی ندارد،. او معتقد است که این براهین به انسان معرفتی درباره به خدا نمی دهند. در این خصوص او به حجیت شهود تاکید دارد و معتقد است همان طور که شهود می تواند ماهیت نفس و جهان را بر ما آشکار کند می تواند حقیقت خدا را نیز آشکار کند. تجربه شهودی طریقی است که برخی از فیلسوفان غرب مانند برگسون نیزکه هم عصر اقبال بود به آن تاکید داشت. اقبال این طریق را طریق قرآنی می داند و می کوشد آن را مستدل کند. اقبال در آثار خود از واژه ای بنام "خود" برای انسان استفاده کرده و از خدا نیز به عنوان " خود نامتناهی " یاد می کند که نسبتی با شهود دارند
صفات منتظران بر اساس دعای عهد
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۵
27-46
حوزههای تخصصی:
«زندگی منتظرانه»، به سبکی از زندگی گفته می شود که طی آن، شخص مؤمن، اعمال و رفتار خود را بر مدار جلب رضایت امام عصرf قرار می دهد. «منتظر» سعی می کند با اصلاح معایب و برطرف کردن نواقص، خود را جزو خدمتگزاران ایشان قرار دهد. برای رسیدن به این مهم، توصیه های فراوانی از جانب ائمه معصومb صادر گردیده است. به عبارت دیگر، بهترین تحقق این مهم، انتخاب مسیری است که از کلام اهل بیت عصمت و طهارت (که سیاست گزار اصلی رسیدن به سعادت هستند) تعیین شده است. یکی از آن توصیه ها کثرت خواندن دعایی به نام «دعای عهد»، با مضامین منتظرانه است. این دعا خدا شناسی، امام شناسی، طلبیدن برخی اوصاف و در انتها تبیین برخی از برنامه های حکومت حضرت و پاسخ به برخی شبهات را دربر می گیرد. این نوشتار با بررسی برخی از عبارت های این دعا، با روش تحلیل و توصیف، محورهای بایسته های رفتاری منتظران را تبیین و دست آخر برای زندگانی منتظران، با اتکا بر این دعای شریف سیری شفاف و هدفمند استخراج می کند.
فلسفه امامت در نگاه ابن تیمیه و شیعه با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی
منبع:
کلام حکمت سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 90
حوزههای تخصصی:
مسئله چیستی و فلسفه امامت، یکی از مباحث کلیدی جهان اسلام است که از صدر اسلام تا کنون، موافقان و مخالفان بسیاری داشته و چه بسا طرفین، یکدیگر را تکفیر کرده و در پی آن انسانهای متعددی کشته شدهاند. بنابراین، به دلیل اهمیت مسئله امامت و تأثیر آن در بعد نظری و عملی مسلمانان، ضروری است از سوی اندیشمندان فرق اسلامی، در ابعاد مختلف این مسئله، تأمل جدی صورت گیرد. در این پژوهش، دیدگاه ابن تیمیه در باب مسئله امامت بررسی شده و با اعتقاد شیعه مقایسه شده است. این پژوهش، بر دیدگاه آیتالله جوادی آملی نیز تکیه داشته و مسائلی مانند تعاریف شیعه و سنی از امامت، شرایط و ویژگیهای امام، تعیین امام و فضائل ائمه اطهار (ع) بررسی شده است.
بررسی انتقادی دیدگاه غیاث الدین دشتکی نسبت به رویکرد ابن سینا در مسأله ی صدور کثیر از واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
مسأله ی صدور کثرت از وحدت، ازجمله مباحث مهم و حیاتی و بحث برانگیز در میان فیلسوفان اسلامی است. ابن سینا با تمسک به قاعده ی الواحد سعی کرده است این مسأله را برهانی کند. در دیدگاه وی جهات و حیثیاتِ موجود در عقل اول، سبب ایجاد دو موجود دیگر یعنی عقل دوم و فلک اول می شود. وی در کلامی تفصیلی، به سه جهت در عقل اول قائل می شود که بر اساس آن، پس از ایجاد عقل دوم، جهت دوم نفس فلک و جهت سوم جرم فلک اول را محقق می شود. از منظر وی، وجود حیثیات و جهات گوناگون و مختلف در عقل اول، با قاعده ی الواحد منافاتی ندارد؛ زیرا این جهات و حیثیاتِ متعدد و متکثر، از لوازم مرتبه ی وجودیِ صادر اول هستند، نه آنکه واجب الوجود آن ها را حقیقتاً صادر کرده باشد. این مسأله در فیلسوفانِ پس از ابن سینا تأثیر بسزایی داشته است، به گونه ای که برخی اندیشمندان معتقدند طرز تبیین ابن سینا، با ابهام و اشکالات مختلفی مواجه است؛ ازجمله ی این اندیشمندان، غیاث الدین منصور دشتکی است. وی در کتاب الأمالی به ناتمام بودن این استدلال ابن سینا اشاره کرده است. نگارنده با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی این استدلال و کاوش در آن پرداخته است.
تحلیل نسبت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی و حکمت عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است که نسبت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی را با حکمت عملی بررسی و تحلیل کند. برای این هدف و به کمک روش تحلیل مفهومی، در آغاز با اشاره به تعریف کاربرد و هم چنین فعل و عمل، به تحلیل مفهوم علوم انسانی و اجتماعی کاربردی و حکمت عملی می پردازد. سپس مفهوم فرونسیس نزد ارسطو و هم چنین حکمت عملی نزد فیلسوفان مسلمان را مطالعه و تحلیل می کند. با بررسی تعاریف متفاوت حکمت عملی نزد حکمای مسلمان، آرای آنان را با فرونسیس ارسطو می سنجد. آنگاه به بررسی نسبت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی و حکمت عملی اهتمام می کند و وجوه افتراق و اشتراک آنها را تحلیل می نماید. با توجه به تفاوت سرشت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی که تکنولوژی به شمار می رود با حکمت عملی که فضیلت محسوب می شود، سرانجام این پرسش چونان یک مسئله ی باز مطرح می شود که آیا منطقا فرونسیس می تواند از علوم انسانی و اجتماعی محض چونان حکمت نظری، در رهنمون شدن انسان به سوی عمل فضیلت مند بهره مند شود؟ و در صورت امکان آیا این امر، گونه ای از علوم انسانی و اجتماعی کاربردی به شمار می رود؟
بررسیِ تأثیرِ الهیاتِ مسیحیِ لیبرالی بر دین پژوهی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۲
101 - 120
حوزههای تخصصی:
دین پژوهیِ تطبیقی در آغاز حیاتِ خود در سده ی نوزدهم در اروپا، در مناسباتش با نهاد دینِ مسیحیت و با نهاد علم چالش هایی در پیش داشت. مسیحیت از وجهِ دینی و علمِ جدید از وجه علمی به «علمِ دین» ایرادهایی می گرفتند. در همین دوره در الهیاتِ مسیحیِ پروتستان جریانی پیشرو و جویای همراهی با وضعیتِ مدرن شکل گرفت، موسوم به الهیاتِ لیبرالی، که راه را برای علمِ نوپای دین پژوهیِ تطبیقی هموار کرد و بر آن تأثیراتی هم بر جا گذاشت. در این مقاله که به روشی توصیفی و تحلیلی نوشته شده است، موارد مهمی از این تأثیرگذاریِ الهیاتِ لیبرالی بر علمِ دین پژوهیِ تطبیقی نشان داده شده اند؛ الهیاتِ لیبرالی انحصارگرا نبود و نگاهی عام تر به دین داشت، برای تجربه های شهودی و غیرعقلانیِ دینی شأن و جایگاهی قائل شد، در آموزه های مابعدالطبیعیِ مسیحی بازنگری کرد و از اهمیتِ شماری از آن ها کاست. درعوض بر اهمیتِ محورهایی دیگر همچون اخلاق افزود، به پژوهش های تاریخی درباره ی صدرِ مسیحیت و کتاب مقدس مجال و اهمیت داد و همچنین برای آشتیِ دین و علم کوشید. این ویژگی ها در کاستن از چالش های پیشِ رویِ دین پژوهیِ تطبیقی موثر بودند. الهیاتِ لیبرال با طرحِ مباحثِ فوق راه را برای تثبیتِ دین پژوهی باز کرد و علاوه بر این موجب طرحِ مباحثی در دین پژوهیِ تطبیقی شد؛ تقریب ادیان و صلح باوری و همچنین رویکردی طرفدارِ تجربه ی درونی با محوریتِ اندیشه های رودلف اتو از این قبیل هستند.
معنای «فلسفه» و رسالت فیلسوف در فلسفه ویتگنشتاین متقدم
منبع:
الهیات سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
39-55
حوزههای تخصصی:
نمی توانیم تراکتاتوس را بدون ملاحظاتی به آراء ویتگنشتاین درباره ماهیت و کارکرد فلسفه فروگذاریم. می دانیم که همه گزار ه ها یا همان گویی هایند، یا تناقض هایند، یا گزاره هایی توصیفی اند. دو نوع اول «هیچ چیزی نمی گویند»، بنابراین، فقط گزاره های توصیفی اند که هم بنیادی و جوهری هستند و هم چیزی می گویند؛ ازاین رو، این گزاره های توصیفی، که ویتگنشتاین آن ها را گزاره های علوم طبیعی می نامد، هر آنچه را که احتمالاً می تواند گفته شود بیان می کنند؛ اما ویتگنشتاین می گوید:
بررسی و نقد مبانی فکری قرآنیون در مورد قرآن بسندگی و نابسندگی سنت رسول اکرم صلی الله علیه وآله با تکیه بر آراء دکتر احمد صبحی منصور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
105 - 128
حوزههای تخصصی:
احمد صبحی منصور در ردیف قرآنیون معاصر و تأثیرگذار در این عرصه به شمار می آید که قرآن بسندگی مبنای اصلی گرایشات آنها محسوب می شود. ایشان با استناد به برخی از آیات قرآن تلاش می کند تا جایگاه پیامبر در غیر از شأن ابلاغ و نیز کارکرد سنت در تمامی حوزه های دینی را از اعتبار ساقط نماید. نگارندگان این پژوهش پس از بیان بخشی از آراء صبحی منصور و استدلال های وی، با استناد به آیات متعدد قرآن و با شیوه داده پردازی کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا، کفایت قرآن برای مصدریت تشریع، تحدید گستره عصمت، حصر رسالت در تبلیغ، و عدم اعتبار سنت پیامبر خدا را که از جمله مبانی فکری صبحی منصور است، مورد نقد و بررسی قرار داده و در نهایت به این نتیجه می رسند که آراء و اندیشه-های بنیادین صبحی منصور در حوزه قرآن و سنت پیامبر جامع نگرانه نبوده و ایشان با آیات قرآن برخورد گزینشی نموده و به سیاق و روش تفسیری مورد قبول خود(روش تفسیر قرآن به قرآن) و نیز لوازم کلام خویش توجه نکرده است و در برخی موارد دچار تعارض و تناقض در گفتار شده است.
امکان تحقق علوم انسانی در امتداد تاریخی حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
89 - 120
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی در غرب بر بستر متافیزیک و بر بنیاد سوبژکتیویته به ظهور رسیده است. سوبژکتیویته حکایت از رخدادی دارد که در آن ذات انسان تغییر یافته و انسان مبدل به سوژه شده است. هدف اصلی مقاله پیش رو بررسی امکان تحقق علوم انسانی در حکمت صدرایی است. روش این پژوهش مبتنی بر پدیدارشناسی هرمنوتیکال است که می کوشد چگونگی پیدایش امری را با هویدا ساختن بنیاد آن مورد کنکاش قرار دهد. مطابق این رویکرد تنها در صورتی می توان انتظار تحقق علوم انسانی در امتداد تاریخی حکمت صدرایی داشت که، حکمت صدرایی نیز حاوی عنصر سوبژکتیوته باشد. نویسندگان معتقدند حکمت صدرایی از این عنصر برخوردار است. لذا از رهگذر روش پدیدارشناختی دو شاهد بر این مدعا اقامه شده است. محور شواهد مطرح شده تمایزی است که حکمت صدرایی در قبال عرفان نظری و حکمت سینوی دارد؛ شواهد مطرح شده نشان داده اند در نتیجه تحولاتی که حکمت صدرایی داشته، ذات حق از راز آمیزی و تعالی که در حکمت سینوی و عرفان نظری دارد به در آمده و به چنگ آگاهی می رسد.
ارزیابی کلامی موارد عملکرد به ظاهر ضد اخلاقی و خشونت آمیز حضرت موسی (ع) در قرآن
حوزههای تخصصی:
ظهور ابتدایی پاره ای از آیات قرآن در موارد متعدّد نشانگر آن است که حضرت موسی (ع) در دو مورد: 1) کشتن فرد قبطی؛ و 2) برخورد به ظاهر تحقیر آمیز با پیامبر الهی، برادر خود هارون (ع) به خشونت آمیزترین عمل ممکن دست زده است. این پژوهش که در روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای است و در نحوه استناد داده ها، از شیوه اسنادی پیروی می کند و در تجزیه و تحلیل مطالب، روش آن تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. پاسخ های مربوط به عملکرد خشونت آمیز حضرت موسی (ع) را گردآوری، تحلیل و بررسی و نقد نموده و در دیدگاه برگزیده به این نتیجه دست یافته است که در مسأله قتل، فقط دو پاسخ به قصد دفاع از مظلوم خواه به صورت قتل غیر عمدی و یا قتل عمدی پاسخ موجه می باشند و در زمینه برخورد تحقیر آمیز تنها پاسخ موجه این است که حضرت موسی (ع) با این کار خود می خواست به صورت عملی، عواقب سوء بت پرستى را به نمایش بگذارد.
لزوم احیای شرح القسطاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمس الدین سمرقندی از منطق دانان پیرو ابن سینا در سده هفتم قمری است که باوجود نوآوری های منطقی بسیار، نقش او در تاریخ منطق سینوی بسیار ناشناخته مانده است؛ برخلاف ابن سینا که نوآوری های منطقی متعددش، از او یک منطق دان برجسته ساخته است. شاید یکی از دلایل این امر، این باشد که با وجود این همه توجه به آثار منطقی ابن سینا (ازجمله شفا، نجات، اشارات و المختصر الاوسط)، آثار منطقی سمرقندی ازجمله مهم ترین اثر او با عنوان شرح القسطاس، هنوز به صورت نسخه خطی باقی مانده است؛ درحالی که سمرقندی در این کتاب گران سنگ، نوآوری های منطقی ای داشته که هم نشانگر شخصیت برجسته علمی و منطقی او است و هم بر ما فرض می گرداند که با توجه بیشتری به تصحیح و بررسی این کتاب بپردازیم. سمرقندی در این اثر به آثار منطق دانان پیش از خود توجه داشته به طوری که می توان تأثیر اندیشه های منطق دانان متقدم را در این اثر به خوبی مشاهده کرد؛ ازاین رو نوآوری های این اثر را باید در میان نقدهای او بر دیگر منطق دانان هم جست وجو کرد؛ درعین حال او بر اندیشه منطق دانان پس از خود نیز اثر گذاشته است. به نظر می رسد با دسترسی به این اثر می توان توصیفی مستند و تبیینی مستدل و نظام مند از اندیشه های نوآورانه منطقی سمرقندی و تثبیت جایگاه او در تاریخ منطق سینوی ارائه داد.
غایتمندی افعال الهی از دیدگاه متکلمان اسلامی
حوزههای تخصصی:
بحث از غایتشناسی، بهویژه مسئله غایتمندی افعال الهی، از مباحث مهم در حوزه معارف دینی، مخصوصاً در علم کلام است. برای هر ذهن فعال و کنجکاوی، این مسئله مطرح است که آیا افعال الهی معلل به غرض و غایت است یا نه، بهخصوص در حوزه آفرینش که مهمترین فعل الهی است آیا میتوان برای آفرینش الهی غرضی ترسیم کرد؟ و اگر پاسخ مثبت است، آن غرض چیست؟ دانشمندان اسلامی پیرامون غایتمندی افعال الهی دیدگاههای متفاوتی مطرح کردهاند، برخی با توجه بر مبانی آنها در پذیرش حسن و قبح عقلی، افعال الهی را غایتمند دانسته و نفی غایت در افعال الهی را مستلزم اشکالات عدیدهای دانستهاند که متکلمان امامیّه، معتزله و ماتریدیه، جزوه این گروه هستند. برخی دیگر، مانند اکثر اشاعره، با توجه به عدم پذیرش قاعده حسن و قبح عقلی از طرف آنان، غایت در افعال الهی را نفی کردهاند. طایفهای دیگر در مسئله، قائل به تفصیل شدهاند، در نوشتارِ پیشرو، دلایل دیدگاه طوایف مختلف پیرامون غایتمندی افعال الهی مورد بررسی واقع میشود.
استنباط مدل های گوناگون یقین با نظر به امکانات درونی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۸
21 - 38
حوزههای تخصصی:
در معرفت شناسی معاصر مدل های گوناگونی از یقین مطرح شد: همانند یقین روان شناختی، یقین معرفت شناختی، یقین اخلاقی، و یقین عینی و ذهنی. در این جستار سعی می شود بر پایه مدل های یقین در معرفت شناسی معاصر و امکانات درونی فلسفه ملاصدرا، مدل هایی از یقین در حکمت متعالیه استنباط و عرضه شود. بنابراین، پرسش پایه این جستار به این قرار است: چه مدل هایی از یقین در فلسفه ملاصدرا استنباط پذیر است؟ دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: یکم. برحسب تطورات فکری ملاصدرا، هفت مدل از یقین در فلسفه ملاصدرا استنباط پذیر است که عبارت اند از: یقین معرفت شناختی، یقین فلسفی یک، یقین فلسفی دو، یقین شهودی تام، یقین اخلاقی و روان شناختی، یقین عینی و ذهنی، یقین پیشاتأملی؛ دوم. می توان ملاصدرا را در فقره یقین به اعتباری برون گرا و به لحاظی درون گرا دانست؛ سوم. یقین پیشاتأملی به مثابه بنیان همه مدل های یقین در فلسفه ملاصدراست. یعنی بدون یقین پیشاتأملی هیچ یقینی شکل نمی گیرد. این پژوهش مسبوق به سابقه نیست
تحلیلی انتقادی به رویکرد تقلیل گرایانه نظریه معروف و معهود رجعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۸
83-98
حوزههای تخصصی:
رجعت از اعتقادات اختصاصی شیعه امامیه است. در این بازگشت اولیای بزرگ الهی همانند پیامبر اسلام(ص)، امیرالمومنین(ع) و سیدالشهدا(ع) حضور دارند. آیاتی از قرآن و روایات شریف به عنوان مستندات این نظریه مطرح شده است که به بررسی آنها در مقاله پیش رو پرداخته شده است و نظرات دانشمندان فرق اسلامی مورد استشهاد و نقد قرار گرفته است. اصل رجعت مورد قبول اکثر علمای شیعه است ولی در جزئیات آن اختلاف نظر وجود دارد و تاویلهایی نیز برای انصراف از معنای متبادر مطرح شده که در متن مقاله واکاوی شده است. فرضیه معهود مشیر به بازگشت عده ای از وفات یافتگان صالح و طالح است و دارای خدشه دلالتی است و نظریه تاویلی مبنی بر بازگشت دولت و گفتمان اهل بیت(ع) در حکومت حضرت حجت(عج) با ظواهر و مفاد روایتهای انبوه ناسازگار است. یافته های این پژوهش نظریه معهود رجعت را به عنوان اخبار غیبی و ملاحم بدون دلایل توجیهی، تایید می کند.
مقایسه کارکردهای عقل از نگاه ملاصدرا با کارکردهای عقل در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نگاه فلاسفه عقل به معنای قوه ی ادراکی است که با آن می توان حقایق را به نحو کلی درک کرد. سؤالی که مطرح می شود این است که، این معنا از عقل چه مقدار ب ا ب رداشتی ک ه از تعقل در قرآن می شود تطبیق می کند؟ فیلسوفان اسلامی معتقدند عقل دارای توانمندی ها و کارکردهای گ وناگ ون است و می توان د مراتب مختلفی را کسب نماید. عقل در پایین ترین مرتبه قدرت استنتاج و تجزیه و تحلیل مفاهیم را دارد ولی همین قوه با توسعه وجودی که در اثر تفکر و تأمل در پدیده های عالم و به همراهی تهذیب نفس حاصل می نماید، می تواند با عالم ماوراء اتصال یافته و با اتحاد با عقول مجرد حقایق عالم را مستقیماً بدست آورد. بنابراین عقل همه فعالیت های ادراکی انسان نظیر تفهیم، استنتاج، ارزیابی، تعمیم، مشاهدات قلبی و نیز فعالیت های عملی او را در برمی گیرد؛ به عبارت دیگر حقیقت وجودی انسان همواره تعقل می کند و براساس آن رفتار می نماید. این معنا از عقل و تعقل؛ معنایی است که آیات قرآن بدان توجه می دهد.
حل معضل دوگانگی جسم/ ذهن در مدرنیته، با پرسش از وحدت وجود صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف میان ذهن / جسم و معنا / ماده از معضلات فلسفه غرب است که در فلسفه یونان باستان شکل گرفته و تا فلسفه دوره روشنگری ادامه یافته است. متفکران پسامدرن معتقدند این دوگانگی و تضاد به وضوح در شئون مختلف تمدن مدرن خودنمایی می کند و دوگانگی من/ دیگری از همین جا نشأت گرفته است. از این رو باید به رفع این تضاد فلسفی میان ذهن / جسم، و معنا/ ماده اندیشید. در این مقاله پاسخ دوگانگی ذهن/ جسم در مبانی وحدت وجودی فلسفه صدرایی جستجو شده است. روش پژوهشگر در این مقاله تعاملی و گفتگویی است. وی تلاش می کند تا در یک فلسفه ورزی میان فرهنگی، با مراجعه به مبانی فلسفة صدرایی، راه حلی برای رفع معضل دوگانگی ماده/ معنا در فلسفة مدرن غربی جستجو کند. راه حل ملاصدرا به این معضل از دو جنبه استنتاج شده است؛ از جنبة وجود شناسانه، در رفع دوگانگی جسم / ذهن با وساطت عالم خیال ممکن است؛ از جنبة معرفت شناسانه، رفع دوگانگی جسم / ذهن با وساطت قوة خیال امکان پذیر است. همچنین ملاصدرا به وساطت نفس در برقراری وحدت میان جسم و ذهن پرداخته است.