فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
امامت جایگاه بیبدیلی در میان آموزههای اسلامی دارد و از همین رو مسئله شناخت امام و معیارهایی که به کمک آن میتوان به این شناخت رسید نیز مسئلهای مهم و قابل توجه خواهد بود اما پیش از ورود به بحث معیارها میتوان با طرح پرسشهای مقدماتی در اینباره به تصویر روشنتری از ابعاد این مسئله دست یافت. پاسخ به پرسشهای یاد شده میتواند بر آنچه از اهلبیت: در اینباره رسیده پرتوافکنی کرده و ما را به فهم دقیقتری از فرمایشات آنان برساند. پرسشهای یاد شده بدین قرارند: چه کسی را و با چه ویژگیهایی را میخواهیم شناسایی کنیم؟ موقعیتهای نیاز به شناخت امام چند گونه است؟ و مشکلات آن کدام است؟ نقش امام در شناخته شدن چیست؟ نقش نیاز و اضطرار مردم به امام در شناخت امام چیست؟ معیارهای شناخت امام برای چه کسانی میتواند راهگشا باشد؟ چه چیزهایی میتوانند معیار شناخت امام باشند؟ آیا امام باید همه معیارهای مذکور در رَوایات را داشته باشد یا احراز برخی کافی است؟ کدام یک از معیارهای یاد شده در روایات مربوط به دوره حضورند و کدام مربوط به عصر غیبت؟
حقیقت اراده انسان و تعلق آن به افعالش از منظر فخررازی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۶
135-152
حوزههای تخصصی:
ا راده یکی از مهمترین صفات انسان است. بین متکلمین و فلاسفه اسلامی در تفسیر اراده انسان و مبدئیت آن برای افعالش دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه فخر رازی و ملاصدرا در باره حقیقت اراده انسان و مبدئیت آن برای افعالش را واکاوی کرده و به این نتیجه دست یافته است که از نگاه آنان، اراده انسان کیفی نفسانی بوده و تصدیق به وجود آن بدیهی است.فخر رازی با این که چند دلیل عقلی و نقلی برای اثبات استناد افعال انسانی به اراده الهی و عدم تأثیر اراده انسان در این افعال اقامه کرده است لیکن تفسیر بزرگان اشاعره از نظریه کسب را بر نتابیده و تفسیر جدیدی از این نظریه ارائه کرده که در آن، علاوه بر این که همه چیز- از جمله فعل انسان- به خداوند استناد دارد، قدرت و داعی انسان نیز در انجام فعلش تاثیرگذار است. از این رو، میان این دو مطلب ناسازگاری دیده می شود و دیدگاه وی در باره مبدئیت اراده انسان در فعلش گویا نیست. ملاصدرا فقط نظریه امر بین الامرین را مبین رابطه صحیح اراده الهی و اراده انسانی در این افعال دانسته است. بر این اساس، خداوند فاعل حقیقی فعل انسان بوده و اراده انسان نیز هر چند علت معدّ و واسطه ی ظهور اراده الهی در این فعل است، لیکن این اراده به طور حقیقی در فعل انسان اثر گذار است.
معاد جسمانی از منظر صدرالمتألّهین و استیفین تی. دیویس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۰
125 - 144
حوزههای تخصصی:
در اصل مسئله ی معاد بین اندیشمندان الهی اختلافی وجود ندارد، اما در کیفیت آن اختلاف نظر است. حقیقت آدمی، معیار هویت شخصی وی و شبهات مطرح در معاد جسمانی، محققان و متفکران را به موضع گیری های مختلف سوق داده است. در این میان، صدرالمتألهین و استیفن تی. دیویس جایگاه ویژه ای دارند؛ در این مقاله اختلاف نظر میان این دو فیلسوف معروف شرق و غرب عالم و قرابت تفکر آن دو به تصویر کشیده شده و رویکرد هر دو دیدگاه، به بوته ی نق د گذاش ته شده است. این دو شخصیت بزرگ از جهت قرابت فکری، معاد جسمانی و روحانی را پذیرفته اند، اما در چگونگی آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ صدرالمتألهین از نگاه شریعت، به معاد جسمانی با بدن عنصری اعتقاد یافته، اما از نگاه فلسفی، معاد جسمانی با بدن مثالی را پذیرفته و استیفن دیویس مدعی است که معاد جسمانی از هر دو نگاه، با بدن عنصری و مادی است. مبنای اختلاف دیدگاه فلسفی آن ها بر پایه ی حل دو مسئله ی حقیقت آدمی و معیار هویت شخصی وی استوار است؛ از نگاه صدرالمتألهین حقیقت آدمی همان نفس یا روح است و معیار هویت شخصی وی نیز در تمامی تحولات دنیوی و اخروی، نفس است و از منظر استیفن دیویس حقیقت انسان جسم مادی و روح غیرمتجسد است و معیار هویت شخصی وی نیز جسم و روح توأمان است. در سخن پایانی این نوشتار به این نتیجه دست خواهیم یافت که معاد و حشر انسان، هم ازنظر دینی و هم ازنظر عقلی، جسمانی و با بدن مادی و عنصری خواهد بود.
ارزش معرفتی ظن بر پایه ی تصویرسازی فخر رازی (از اعتبار معرفت شناختی ظن تا کارکردهای آن در خداشناسی و دواعی فعل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۰
103 - 124
حوزههای تخصصی:
در این جستار تصویرسازی فخر رازی از ظن و اعتبار معرفتی آن بررسی می شود. معناشناسی ظن در اندیشه ی رازی نشان از کاربردهای معنایی متفاوت آن دارد. در این مقاله تلاش می شود به مهم ترین وجوه اعتبارسنجی ظن در معرفت شناسی رازی پرداخته شود. از میان وجوه شش گانه ی اعتبار ظن که در این جستار شناسایی و صورت بندی شده است، دو تصویر واقع نمایی ظنون و نیز وجه تکثری ظنون در ایجاد یقین، اهمیت دارد. حیثیت واقع نمایی مهم ترین وجه اعتباربخشی یقین و ادراکات حقیقی است که بر انکشاف مطابَقی استوار است. اما آیا ظن نیز این وجه اعتبارسنجی را دارد و به طور کلی، در این واقع نمایی چه جایگاهی دارد؟ رازی شناخت های ظنی را در فرایندی از معرفت زایی قرار می دهد که در این فرایند، تکثر انگاره داشت ها، زمینه ساز ایجاد/تولید یقین در انسان (استنتاج یقین از ظن در وجه تکثری) است. ظن در وجه تکثری، آن هنگام واقعیت را بازنمایی می کند که در فرایند ایجاد یقین قرار گیرد و میان انگاره داشت های ادعایی، با محکی واقعی که فرآورده ی فرایند از آن حکایت می کند، ارتباط وجود داشته باشد. به همین سبب، رازی در توصیف این ارتباط، از واژه ی افاده یا زمینه ساز، در برابر دستیابی که در برخی ادراکات حقیقی است، استفاده می کند و خود، مصحح و منشأ واقع نمایی و اعتبار معرفتی انگاره داشت است. از این رو، رازی در تفکری فرایندی و سیستمی، ظن را تحلیل می کند و آن را بریده از دیگر باورداشت های انسان لحاظ نمی کند. رازی نمونه ی کاربست معرفتی ظن در فرایند یقین آوری را در دلایل پذیرش وجود خداوند و دواعی فعل طراحی می کند.
وجوه تشابه و تفاوت نوظهورگرایی با علم النفس ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
163 - 178
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مقایسه ای نظریه حکمت متعالیه درباره حدوث و نحوه وجود نفس با یکی از نظریات فلسفه ذهن معاصر در این باره می پردازد. ابتدا به تفصیل نظریه مشهور به «نوظهورگرایی» واکاوی می شود و با تفکیک دو نسخه قوی و ضعیف این نظریه، دو چالش مهم تبیینی که فیلسوفان فیزیکالیست علیه این نظریه اقامه کرده اند را توضیح داده ایم. در ادامه، ضمن مروری اجمالی بر نظریه صدرالمتألهین درباره حدوث و مراتب نفس، شباهت و تفاوت آن با نسخه قوی نوظهورگرایی بررسی شده است. سپس، ضمن تأکید بر جنبه های اساسی شباهت و برخی تفاوت های این دو نظریه، نشان داده ایم که چالش های پیش روی نوظهورگرایی که از سوی فیزیکالیست ها مطرح شده نیز قابل بازسازی در برابر نظریه ملاصدرا است. نگارنده در انتها با اشاره به برخی توضیحات فیلسوفان صدرایی درباره رابطه نفس بدن، آن را در مواجهه با اشکالات و ابهامات فیزیکالیست های معاصر کافی نمی بیند و فلسفه صدرا را در راستای چالش تبیینی مذکور نیازمند تکمیل می داند. بیان نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه و تشریح برخی کاستی ها و ابهامات نظریه حکمت متعالیه برای مواجهه با اشکالات فیزیکالیستی معاصر، از نوآوری های این مقاله است.
تحلیل نقدهای متأخران بر دیدگاه ملاصدرا درباره ادراک صورت های خیالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
179 - 190
حوزههای تخصصی:
حقیقت علم و ادراک و چگونگى حصول آن برای نفس ناطقه، در حکمت متعالیه صدرایى از مرحله معرفت شناسى فراتر رفته و وارد مباحث هستى شناسى شده است. صدرالمتألهین در دو حوزه ادراکات جزئی خیالی و ادراکات کلی عقلی، نوآورى هایی دارد که در فلسفه هاى پیش از او سابقه نداشته اما دیدگاه او درباره مصدر بودن نفس در حصول ادراکات جزئی خیالی، از سوی برخی شارحان فلسفه او پذیرفته نشده است. در نوشتار حاضر، تلاش شده مظهریت نفس در ادراکات خیالی جزئى اثبات شود و نقدهای متأخران بر دیدگاه ملاصدرا مورد ارزیابی قرار گیرد. بر اساس دیدگاه مظهریت نفس نسبت به ادراکات جزئی خیالی، این نتیجه به دست می آید که همه انسان ها در ادراک امور مادى و محسوس، در عالم مثال منفصل سیر کرده و ارتباط دائمى با این عالم برقرار مى کنند، بدون اینکه خود توجه تفصیلی به این ارتباط داشته باشند.
استدلال منطقی در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
175 - 198
حوزههای تخصصی:
خدای سبحان در قرآن کریم، رسالت پیامبر اکرم(ص) را تلاوت آیات، تعلیم کتاب و حکمت، و تزکیه نفوس معرفی می کند. جامع همه این رسالت ها، رسالت دعوت به سوی خداست. قرآن کریم با بیان این رسالت جامع، روش های آن، یعنی حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن را بیان کرده است. خدای سبحان شیوه های گوناگون دعوت را به رسول خدا(ص) آموخته و خود نیز در تبیین و تفهیم معارف قرآنی، آنها را به کار گرفته است. در این پژوهش، با اذعان به وجود استدلال عقلی به لحاظ صورت و ماده در قرآن، به بررسی برخی از الگوهای صوری استدلال در قرآن، یعنی الگوی قیاسی می پردازیم. بررسی تمام صورت های استدلال، مانند صورت مصرّح و مضمر، صورت بسیط و مرکب، صورت قیاس، استقراء و تمثیل و بررسی تفصیلی تمام صورت های قیاسی، یعنی اقترانی حملی و شرطی و استثنایی اتصالی و انفصالی، و همچنین بررسی روش برهان، خطابه و جدل در قرآن، نیازمند پژوهش های متعدد و مستقل است و در این تحقیق مختصر نمی گنجد. به همین دلیل در این پژوهش، به اختصار به بررسی برخی از صورت های استدلال، یعنی صورت قیاسی می پردازیم و سایر مباحث را به پژوهش های دیگر واگذار می کنیم
ماهیتِ ماهیت لابشرط مقسمی (مطالعه و نقد تطبیقی در اصول و فلسفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تحلیل امور اعتباری از مباحث مهم معرفت شناسی است. اعتبارات ماهیت، در علوم مختلف مورد توجه بوده است. برخی تعدد و تباین این اقسام را حقیقی و عده ای آن را اعتبار ذهنی قلمداد کرده اند. در این مقاله با روشی تحلیلی انتقادی نشان داده ایم که با تفکیک میان مقام اعتبار ذهنی و حیث حاکویت از واقع می توان دیدگاه نافیان تعدد را ناظر به تعدد حقیقی و مصداقی، و نظر قائلان به تعدد را ناظر به تعدد اعتبارات ذهنی تفسیر نمود و ادعا کرد که لابشرط مقسمی با ماهیت مهمله و لابشرط قسمی تفاوت حقیقی و واقعی نداشته، لحاظ های ذهنی است که با اغراض علمی و تعلیمی پدید آمده و بر اقسام ماهیت، چنان که برخی گمان کرده اند، نمی افزاید.
حل مسئله منطقی شر از دیدگاه شهید مطهری و جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شر قدمتی به بلندای طول تاریخ تفکر فلسفی دارد و یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین موضوع ها در میان فیلسوفان و الهی دانان است که در بدبینانه ترین حالت، عامل انکار خداوند و در خوشبینانه ترین حالت، عامل نقض برخی صفات ثبوتی خداوند شده است. برای مثال، شر و به ویژه شر گزاف، قدرت مطلق و خیرخواهی محض خداوند را نقض می کند. هدف از تدوین این نوشتار، بررسی مسئله منطقی شر و حلّ آن از نگاه دو متفکر اسلامی و غربی، استاد مطهری و جان هیک است. شهید مطهری بر اساس نظام منسجم «عدل الهی» اعتقاد دارد که حکمت و مصلحت خداوند بر نظام هستی حاکم است و شر، امری «نسبی و عدمی» است. او در انتها نتیجه می گیرد که شرور مبتنی و منتهی به خیر می شود و این دو، امری «غیر قابل تفکیک» از هم هستند؛ حتی مزایایی نیز برای شر برمی شمارد. جان هیک نیز به خالق قادر و عالم اعتقاد دارد که بهترین جهان ممکن را خلق کرده است. او نگاهی ایرنائوسی به شر دارد و نظریه «پرورش روح» را بسط داده و هدف خداوند از خلق شرور را تعالی بخشیدن به انسان و رشد معنوی او معرفی می کند و آن را عامل کمال و تکامل می داند. اما هیک از مشکلی لاینحل و «گرهی ناگشوده» به نام شر گزاف سخن می گوید و در انتها حکمت وجود شرور را «رازآلود» و به عبارت دیگر، غیر قابل شناخت و ورایِ درک می داند.
بررسی و نقد نگاه جریان سلفی گری ایرانی به جایگاه صحابه: با محوریت دوکتاب عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول و شاهراه اتحاد
منبع:
کلام و ادیان سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
117 - 142
حوزههای تخصصی:
جریان سلفی گری ایرانی، در پی توجیه غصب حاکمیت و رد امامت منصوص الهی، به نوعی قائل به نظریه عدالت صحابه شده تا به گمان خود، مسیر وحدت بین مسلمانان را هموار کنند. سید ابوالفضل برقعی در کتاب عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول، و حیدرعلی قلمداران در کتاب شاهراه اتحاد، با استناد به برخی از آیات قرآن و ادله تاریخی، در پی تبرئه صحابه از کوتاهی در حق امامت امیرمؤمنان7 برآمده و برای آنان جایگاهی چون مرجعیت علمی، اُسوه هدایت و مظهرِ صادقینِ در قرآن قائل شده اند. این تحقیق کوشیده است با تبیین نگرش این جریان به جایگاه صحابه، ادّله آنان را مورد بازخوانی قرار دهد و از منظر قرآن، درستی یا نادرستی ادعای این جریان نوپا را آشکار سازد. هم چنین در مقدمه تحقیق، به عوامل طرح این گونه مباحث توسط آموختگان مکتب خلفا از نگاه امامیه پرداخته شده است.
فرایند تکون علم اسلامی در عصر طلایی اسلام
منبع:
الهیات سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
23-49
حوزههای تخصصی:
چگونگی تکون علم اسلامی در عصر طلایی اسلام از مهمترین پرسشهای پیشرو بررای بازاندییری تنردن اسلامی است. در این زمینه به نظر می رسد میتوان به نقش سه مولفه زیر توجه داشت: )الف( میراان و نورو تأثیرپذیری مسلنانان از احادیث و آموزه های قررآن )ب( میراان اسرافاد مسرلنانان از دسرااوردهای علنری تندنهای دیگر )ج(. میاان تغییراتی که مسلنانان در علوم ماخوذه ایجاد کردند، یا به تعبیر دیگرر، میراان و نوع خلاقیت و نوآوری علنی مسرلنانان . واقعیرت اساسری ایرن اسرت کره مهر م تررین عامرو و جهرت دهنرد مسلنانان به سوی کسب دانش، آموزه های معرفای اسلام و قرآن بود، زیرا در جایره العررب و سررزمین هرای اسلامی، فقط پس از ظهور اسلام بود که چنین نهضرای آاراز شرد و نارایخ درخیرانی بره برار آورد . درواقر عرضه جهان بینی توحیدی به مسلنانان و نیا گااره های علنی معرفت بخش دربار جهان، انسان و موجرودات هسای و دعوت از مسلنانان برای تأمو دربار آنها ثنرات علنری بسریاری درپری داشرت . بنرابراین، هرچنرد بخیی از دانش تولیدشد مسلنانان، علومِ ماخوذه از ملو دیگر برود، امرا آن علروم در چهرارچوب و بسراری اسلامی اخذ و بازتولید شدند. به بیان دیگر، اگرر ماغیرهرای شرکو دهنرد علرم را در مرواردی چرون مبرانی، پیش فرض ها، روش ها، موضوعات، نظریه ها، قوانین، اهردا و کاربردهرای آن بردانیم، مسرلنانان ایرن قبیرو ماغیرها را در علوم اقاباسی از یونان، هند، ایران، مصر و ملو دیگر تغییر دادند و ویژگی اسلام یرا بره آن هرا اضافه کردند. بنابراین، می توان گفت آنچه مسلنانان با هوش و خلاقیت خود از طریق ترکیب و تألیف علوم بود، زیرا در تعیین هویت علرم اسرلامی » علم اسلامی « اخذ شده با معار قرآن و حدیث تولید کردند، یقیناً عوامو تعیین کنند علوم اخذ شده تأثیر اساسی نداشاند، بلکه این ساخاار و جهان بینی اسلامی بود کره علروم ماخوذه در درون آن شکو گرفت و برای مؤلفه های آن ویژگی های جدیدی رقم زد. این خصوصریت بعینره در علم اسلامی عصر طلایی اسلام وجود داشت.
رابطه عقل نظری و عقل عملی در مرتبه کمال نهایی انسان از دیدگاه ملاصدرا
منبع:
کلام حکمت سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
57 - 69
حوزههای تخصصی:
این مقاله، ارتباط عقل نظری در مرتبه عقل مستفاد با عقل عملی در مقام فنا را با رویکرد فلسفی و عرفانی و با استفاده از آثار ملاصدرا و شارحان او بررسی میکند. از دیدگاه ملاصدرا، کمال نهایی در عقل نظری، اتحاد نفس با عقل فعال در مرتبه عقل مستفاد است که در این مرتبه، جوهر نفس بر اثر حرکت جوهری، تبدیل به جوهر عقلی شده و قدرت مشاهده عالم عقول را دارد. ملاصدرا غایت کمال عقل عملی را رسیدن به مقام فنای فیالله میداند که سالک، هیچ چیز غیر از ذات خدا را نمیبیند. نفس به اعتبار عقل عملی، قبل از رسیدن به مقام فنا، دارای مرتبه روح است که در این مرتبه، سالک بعد از طی مرتبه قلب، به عالم جبروت وارد شده و موجودات عقلانی آن عالم را میبیند. بنابراین، نفس به مرتبهای میرسد که به اعتبار عقل نظری، عقل مستفاد میگوید و به اعتبار عقل عملی، مقام روح را تعبیر میکند. روشن است که مقام فنای فیالله بالاتر از مقام عقل مستفاد است. کمال عقل نظری در مرتبه عقل مستفاد و کمال عقل عملی در مقام فنای فیالله از سنخ علم و معرفت است و هر دوی آنها، از نوع علم خصوری است. تقاوت آن دو در این است که درک حضوری نفس در مقام فنای فیالله شدیدتر از درک نفس در مرتبه عقل مستفاد است. اتصاف به صفات و اخلاق الهی، در واقع مرحله پس از فناست، اما بخاطر تلازم میان فنا و بقا، میتوان آن را کمال نهایی برای عقل نظری و عملی در نظر گرفت.
تالستوی و معنای زندگی
منبع:
الهیات سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
57-74
حوزههای تخصصی:
در مقاله زیر آنتونی فلو (۱۱ فوریه ۱۹۲۳ - ۸ آوریل ۲۰۱۰) فیلسوف تحلیلی انگلیسی و صاحب آرای مهم در مباحث فلسفه دین، به تحلیل مواجهه تالستوی با ابعاد گوناگون مسئله معنای زندگی می پردازد. فلو که خود حیات فکری پر فراز و نشیبی داشت و در اواخر زندگی، از خداناباوری به دئیسم یا خداباوری طبیعی گرایید، از دریچه تحلیل حالات و بیانات شخصیت های گوناگونی از رمان های معروف تالستوی، آنها را بازتابِ ستیز و آویز خود تالستوی با معنای زندگی در مواجهه با رنج و مرگ می داند. این مواجهات در دوره های گوناگونی از زندگی تالستوی، آنگاه که به تعبیر او زندگی دچار «درنگ و توقف می شد»، روی می داد و ذهن او را از پرسش های استفهامی می آکَنْد که ظاهراً پاسخی «عقلی» برای آنها وجود نداشت. فلو همچنین به پاره هایی از حدیث نفس های خود تالستوی نظر دارد و مقایسه ای در خور تأمل میان نگرش های وی و برخی از آرای ویتگنشتاین انجام می دهد. با آنکه نقدهایی بر آرای فلو در این مقاله وارد است، تأمل او بر اندیشه ورزی تالستوی درباره معنای زندگی، خواندنی است.
جایگاه اخلاق اجتماعی در حکومت مهدوی و شیوه های تحقق آنها
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
78-93
حوزههای تخصصی:
انسان معاصر به دلیل مواجه با مکاتب بشری و مادی گرایی جامعه جهانی، دچار سرگردانی اخلاقی گردیده، به دنبال یافتن الگویی مناسب در روابط اجتماعی خویشتن است. اخلاق هم زیستی یکی از موضوعات اخلاق کاربردی است که درباره مسئولیت انسان در مقابل دیگران بحث می کند. ساحتی است که بیانگر وظایف اجتماعی انسان در مقابل سایر انسان هاست. دولت مهدوی بنابر آموزه های حدیثی، عهده دار تکامل اخلاق است. که نمود اصلی آن بایستی در فضای جامعه متبلور گردد. در این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی و به صورت کتابخانه ای، جایگاه اخلاق و ساز و کار های تربیت اخلاقی در حکومت مهدوی، بر اساس سخنان ائمه طاهرین س مورد توجه قرار گرفته است.
خیال به مثابه نفس حیوانی بازشناسی قوّه خیال نزد صدرالمتألهین در پرتوی تبیین مبانی و تحلیل کارکردها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
99 - 122
حوزههای تخصصی:
قوّه خیال در فلسفه ابن سینا و تابعان وی، «خزانه» صوَری معرفی می شود که جزئی است و به وسیله حسّ مشترک ادراک شده است؛ در مقابل، صدرالمتألهین در مقام تعریف قوّه خیال، دو دیدگاه متفاوت، ولی منسجم و منطقی ارائه کرده که با تحلیل روش شناختی وی در مباحث نفس، قابل استنتاج و توصیف است. مسئله اساسی پژوهش جاری، توصیف نظریه واقعی صدرالمتألهین در مسئله چیستی خیال و سپس مقایسه آن با دیدگاه رایج مشائیان، به منظور کشف نقاط اشتراک و افتراق حقیقی این دو دیدگاه است. یافته اصلی که براساس روش تحلیلی منطقی و با تکیه بر روی آورد تحلیل گزاره ای و سیستمی عبارات صدرالمتألهین در دو مقامِ «تبیین مبانی شناخت قوّه خیال» و «ارائه کارکردهای این قوّه» به دست آمده است، حاکی از اتخاذ دو رویکرد از سوی صدرا در تعریف قوّه خیال است. وی در ابتدای مباحث نفس شناسی و قوای آن، تابع دیدگاه مشهور مشائیان است و پس از آن و در فرایندی تعالی گونه و با ابتنا بر امکان تشکیک در قوای نفس، دیدگاه دیگری را در بازشناسی قوه خیال ارائه می دهد. صدرالمتألهین خیال را به مثابه نفس حیوانی و فصل حقیقی انسان در مرتبه حیوانیّت معرّفی می کند که خود بر قوّه انگاری هریک از مراتب سه گانه نفس انسانی در نظام فلسفی وی مبتنی است.
نسبت های ممکن بین دو شیء در خارج و قضایای شرطی حاکی از آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
23 - 44
حوزههای تخصصی:
تحلیل قضایای شرطیه از جمله مهم ترین مباحث منطقی است. به نظر می رسد که تحلیل زبان شناسانه قضایا بدون توجه به واقعیاتی که قضایا از آن ها حکایت می کنند، تحلیل تمامی نیست. با تکیه بر شناخت واقعیات جهان هستی و دسته بندی آن ها، راه برای درک قضایای حاکی از آن ها هموار می شود. خواجه نصیرالدین طوسی در اساس الاقتباس با ترسیم نموداری، انحاء اتصال را احصاء نموده و نشان داده است که هر یک از محصورات چهارگانه قضایای شرطی اعم از لزومی، اتفاقی و استصحابی، برای بیان چه نوع اتصالی به کار می رود و نیز از این نمودار، موارد کاربرد شرطی متصله سالبه دانسته می شود. به نظر می رسد تصویر ارائه شده از این نمودار در نسخ موجود، دارای برخی اشکالات است که در این مقاله ضمن توضیح انواع اتصال بین دو امر و چگونگی حکایت از آن ها به وسیله قضایای شرطی، تصویر درستی از نمودار ارائه شده است.
تحلیل روش شناسی انسان پژوهی با رویکرد گسترش کلام کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۸
43-54
حوزههای تخصصی:
انسان پژوهی دینی در عین توان محاجه با رویکرد فراگیر اومانیسم، می تواند الگویی از انسان محوری الهی با هویت معرفتی حی متاله را عرضه نماید. این تحقیق به نقش انسان پژوهی در گسترش کلام کاربردی پرداخته و با روش توصیفی - تحلیلی و با رصد میدانی آن را در حکم یکی از اصول اساسی دین نگریسته است. این ایده در فرآیند نیازمحورانه یعنی ناظر به شبهات رایج در جامعه اسلامی در کنار حقایقی مانند بومی سازی، به روز بودن و کارآمدی از ایده به واقعیت پیوست. تحلیل انواع روش انسان پژوهی از جمله مباحث اساسی است که این پژوهش به تبیین، ارزیابی مزایا و کاستی ها و پیشینه ای از پژوهش در هرکدام از آن ها پرداخته و خود رویکرد پنجمی به نام انسان شناسی تلفیقی را به آنها افزوده است و زمینه را برای یک پژوهش فراگیر و کاربردی در رسیدن به یک روش شناسی مناسب در تبیین ماهیت، ابعاد و مبانی هویت معرفتی انسان زمینه سازی نماید.
نفی عوامل دینی زمینه سازی سکولاریسم از اندیشه مهدویت
منبع:
موعودپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
47 - 67
حوزههای تخصصی:
اندیشه مهدویت و نظریه سکولاریسم با عقبه تاریخی،از دیرباز در عرصه فکری و ایدئولوژی بشر مطرح بوده<span lang="TR" dir="LTR">اند.این دو مقوله شاخصه<span lang="TR" dir="LTR">هایی دارند که به واسطه آنها از یکدیگر متمایز میشوند. یکی از این تمایزات، زمینهسازی دینی آنهاست که با این نگرش، خاستگاهی آسمانی و رویکردی الهی داشته و دیگری خاستگاه زمینی دارد. یکی ورود دین را در عرصه اجتماعی بشر جایز میشمارد، دیگری ممنوعیت آن را اعلان میدارد. با این تمایزات این سؤال مطرح میشود که اندیشه مهدویت و نظریه سکولاریسم از نظر خواستگاه و ماهیت، چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند. دوم اینکه این دو از نظر زمینهسازی دینی چه تمایزاتی دارند. این نوشتار با عنوان نفی عواملدینی زمینهسازی سکولاریسم از اندیشه مهدویت و با استفاده از منابع مهدوی و کلامی، ضمن بیان مفهومشناسی و مقایسه اندیشه مهدویت و تئوری سکولاریسم، به عوامل دینی مانند آیات عهدین محرف، فقدان قوانین اجتماعی و حکومیت و تأکید بر تفکیک دین از حکومت و وجود باورهای عقلگریز و پدیدآورنده سکولاریسم اشاره دارد و با ارائه دلیل و برهان، همه آن موارد، زمینهسازی دینی سکولاریسم را از ساحت مهدویت نفی کرده و اثبات میکند که هیچ یک از آن عوامل با اندیشه مهدویت سازگاری ندارند.
نظریه ی قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو با رویکردی روش شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
39 - 64
حوزههای تخصصی:
نظریه ی قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو یکی از مبانی مهم دمکراسی های مدرن و الهام بخش اعلامیه ی حقوق بشر بوده است. این مقاله تلاش کرده است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد روش شناسی بنیادین، به بررسی مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی این نظریه بپردازد و ارتباط این مبانی با نظریه ی قرارداد اجتماعی روسو را بررسی کند. براساس نتایج حاصل از این مقاله، اندیشه ی قرارداد اجتماعی او را به لحاظ هستی شناختی، سوبژکتیویته و تغییر نسبت انسان و جهان و همچنین سکولاریسم راهبری کرده است؛ همچنین به لحاظ معرفت شناختی، پیش رمانتیسم، جدایی از عقل قدسی و ارائه ی دین طبیعی و دین مدنی رسمی به جای دین مسیحیت؛ و به لحاظ انسان شناختی، اعتقاد به خوب بودن ذاتی انسان، مبانی مهم در اندیشه ی قرارداد اجتماعی او محسوب می شود. روسو فیلسوف دوره ی مدرن محسوب می شود و اگرچه به لحاظ معرفت شناختی بر احساس تأکید می کند و نه خرد؛ و به لحاظ انسان شناختی، بر انسان بدوی و دور از مفاسد علم و تمدن تأکید دارد، اما این دیدگاه ها او را از چارچوب عصر روشنگری خارج نمی کند.
سیر تحول آرای مستشرقان در مورد مهدویت: دوره دوم (از 1946 تا 1978 میلادی)
حوزههای تخصصی:
مستشرقان و پژوهشگران غربی بیش از 150 سال است به موضوع مهدویت و جایگاه آن در عقاید اسلامی به طور خاص علاقمند شده و در این زمینه به فعالیت گسترده ای پرداخته اند. نگاهی به نوشته های این خاورشناسان، نشان دهنده نوعی تغییر و تحول در گزارش ها و آراء ایشان در گذر زمان است. با توجه به برخی شاخص ها، نظرات محققان و نویسندگان غربی در مورد مهدویت را می توان در 4 دوره زمانی تقسیم بندی نمود که بررسی سیر تحول آراء ایشان در دوره دوم (از 1946 تا 1978 میلادی)، موضوع کار تحقیقاتی پیش روست. نوشتار جاری که از نوع اکتشافی بوده و با روش توصیفی-تحلیلی تهیه شده، پس از دسته بندی و ذکر مهمترین دیدگاه های مستشرقان در زمینه مهدویت در این بازه زمانی، تحلیل ها و آمارهای مختلفی در زمینه نوع و حجم موضوعات مورد توجه، منابع به کار رفته و برخی آمارهای دیگر از جمله ملیت مستشرقان در این دوره ارائه شده است.