فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
الهیات سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
73-104
حوزههای تخصصی:
تحلیل نظریه «صدور فلسفی» و «ابداع کلامی» پیرامون تفسیر «خلقت» در پرتو قاعده «معطی الشّیء لا یکون فاقداً له»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
29 - 56
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز در زمینه هستی شناسی و به ویژه درباره موضوع خداشناسی، تبیین چگونگی صدور کثرات از واحد یا همان «خلقت» و پیدایش موجودات است. در پاسخ به این مسئله بنیادین، عرفا، فلاسفه و متکلمین مسلمان، نظریات و تفاسیر متعدد و متنوعی را به میان آورده اند که در مواردی کاملاً متفاوت و بلکه متعارض با یکدیگر بوده است. صرف نظر از نظریه عرفا که تحت عنوان «تجلی» یا «ظهور» مطرح شده و البته خارج از بحث ماست، فلاسفه به «نظریه صدور» یا «فیض» قائل شده، و متکلمان نیز «نظریه ابداع» یا همان «خلق از عدم» را ارائه داده اند. در این بین، یکی از قواعد عقلی و فلسفی که با دو نظریه اخیر ارتباطی وثیق دارد در حدّی که پذیرش یا ردّ آن تأثیر مستقیم در اخذ نظریاتِ مربوط به خلقت بر جای می گذارد، قاعده «معطی الشّیء لا یکون فاقداً له» می باشد. ازهمین رو، مسئله نوشتار حاضر عبارت است از بررسی صحّت یا نادرستی قاعده فوق و همچنین تبیین ربط آن با دو نظریه «صدور» و «ابداع» در تفسیر خلقت. در این تحقیق، ابتدا قاعده «معطی الشیء...» به مثابه مبنای عقلی نظریه صدور در نظر گرفته شده، و در گام بعدی برای اثبات آن سه دلیل اقامه گشته است. در ادامه، نظرات مخالفین قاعده مزبور، طرح و سپس یک به یک نقد و ردّ شده و نهایتاً با تکیه بر درستی و اتقان این قاعده، «نظریه فیض فلسفی» اثبات، و «نظریه ابداع کلامی» مورد مناقشه و ابطال واقع گردیده است.
بررسی ضرورت علی موجود در اراده انسان در فلسفه (با توجه به آرای ابن سینا) و علوم اعصاب (با نگاه به آزمایش بنیامین لیبت) و پیامدهای های اخلاقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
63 - 80
حوزههای تخصصی:
اراده انسان از نظر ابن سینا مسبوق به تصور است. این تصور به همراه تصدیق ضمنی شوق را می آفریند و اراده به تبع شوق، محرک اعضاست. تصورات، حالات و تمایلات غالب نفس انسان که در موارد متعددی آگاهانه نبوده اند اراده را به مرحله وجوب می رساند. مطالعه در خصوص اراده در علوم دیگری چون عصب شناسی و در پرتو مطالعات مغزی نیز، به نوعی دترمینیسم یا جبرگرایی هدایت شده است. اگرچه فرضیه توهم اراده آزاد یه صورت دترمینیسم سخت که به دنبال آزمایش بنیامین لیبت نیز صورت گرفت مورد انتقادات زیادی واقع شده است اما این نگرش به طور معتدل و نه افراطی در کنار تأملات فلسفی در این خصوص، وجود دترمینیسم معتدل یا به عبارت منطبق با فلسفه اسلامی، وجود ضرورت های علی خارجی در تحقق اراده را دربر دارد. پیامدها و نتایج اخلاقی معتنابه این مسئله تبیین نوعی اختلاف منظر فاعلی به فعل اخلاقی، نقش اخلاق و ملکات در تحقق اراده های مرتبط با افعال، نقش عوامل زیستی یا فیزیولوژیکی در اراده، عدم برداشت های واحد و تأثیرپذیری یکسان از ضرورت های اخلاقی و ضرورت توجه به نسبیت در اتصاف فاعل به خیّر و شرور
مکان و خلأ در فلسفه سینوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 72
حوزههای تخصصی:
یکی از گزاره های بسیار مورد توجه در فلسفه اسلامی، به ویژه در بحث طبیعیات، بحث مکان و به تبع آن بحث خلأ است؛ به طوری که همواره این پرسش، ذهن را مشغول می کند که: آیا خلأ و ملأ وجود دارند؟ و اگر وجود دارند، آنها غیر از مکان هستند یا منطوی در مکان شده اند؟ این مقاله درصدد است به این پرسش ها پاسخ دهد: اولاً، خصوصیات و ویژگی هریک چگونه است؟ ثانیاً، وجود و عدم وجود آنها، با کدام ادله عقلی قابل اثبات است؟ همواره دو تلقی از مکان وجود داشته است: یکی اینکه مکان، سطح خارجی جسم است و دیگر اینکه مکان، ابعاد سه گانه طول، عمق و عرض فضایی را داراست که جسم در آن واقع می شود. اما این پرسش مطرح است که: آیا جسم دارای ابعاد سه گانه است؟ اگر هست، مکانی که ابعاد سه گانه دارد، آیا جمیع ابعاد جسم را من جمیع الجهات دربرمی گیرد؟ به عبارت دیگر، آیا جسم من جمیع الجهات در مکان قرار دارد یا بعدی از ابعادش در بعدی از ابعاد مکان قرار می گیرد؟ اغلب فیلسوفان اسلامی، خلأ را انکار می کنند، ولی برخی دیگر درصدد اثبات آن هستند. این مقاله از نوع تحقیقات بنیادی بوده، روش پاسخ گویی به پرسش های آن، تحلیلی توصیفی است. همچنین شیوه گرد آوری اطلاعات به صورت اسنادی و گزارش های علمی بوده است. نتیجه این پژوهش آن است که ابن سینا مکان را سطح خارجی جسم محوی یا سطح داخلی جسم حاوی به شمار می آورد و در هر حال این مکان چیزی جز متمکن نیست که یا حاوی و یا محوی است. بنابراین، وی نمی تواند خلأ را به عنوان محیطی که از هرگونه ماده خالی باشد، بپذیرد. ابن سینا بطلان خلأ را بر سه اصل استوار ساخته است: 1. فاقد ابعاد بودن خلأ؛ 2. فرض بی نهایت بودن آن؛ 3. اثبات بطلان حرکت در محیط لایتناهی.
مبانی معرفت شناختی حجیت ادله نقلی در اعتقادات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۶
23-38
حوزههای تخصصی:
اعتقادات بخشی از دین است که به ادله نقلی و عقلی وابسته است. خدشه در منابع معرفتی نقل ممکن است معرفت بخش بودن نقل را زیر سوال ببرد در نتیجه پژوهش از مبانی معرفت بخشی این ادله و طرح دیدگاهها امری ضروری است. این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی برای رسیدن به مقصود خود بهره گرفته است. پذیرش رویکرد غیرتحویل گرایی از گواه، مهمترین دستاوردهای این پژوهش است. مطابق این رویکرد، گواهی منبع مستقل معرفت است و می تواند در باورنده معرفت تولید کند. ادله نقلی که حاکی از قول، فعل و تقریر معصوم است خود مهمترین و بارزترین فرد گواهی است. به همین جهت می توان در معرفت بخش بودن ادله نقلی تاکید نمود. حتی مطابق رویکرد تحویل گرایی و انکار معرفت بخش بودن گواه می توان حجیت ادله نقلی را ثابت دانست که در این صورت گواه صرفا منتقل کننده معرفت برآمده از وحی و حس است و در معرفت شناسی حجیت آن دو اثبات شده است.
تأملی بر چیستی مرگ در فلسفه شوپنهاور و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ به عنوان واقعیتی اجتناب ناپذیر موضوع مطالعه مکاتب مختلف فلسفی است. پیوند عمیق فلسفه ورزی و مرگ اندیشی سبب شده است که فیلسوفانی مانند شوپنهاور و صدرا به این امر به تفصیل بپردازند. این مقاله در پی پاسخ گویی به این سؤال است که آیا می توان در تفکر شوپنهاور و ملاصدرا نوعی دیالوگ در باب چیستی و ماهیت مرگ انسان برقرار کرد؟ از نظر شوپنهاور، مرگ از بین رفتن هویت فردی و وجود پدیداری انسان است؛ اما وجود فی نفسه و راستین وی جاودانه خواهد بود. ملاصدرا معتقد است، مرگ اشتداد وجودی و تقویت جنبه ی تجرد نفس است که باعث تضعیف تعلق نفس به بدن و ترک بدن می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که به رغم تفاوت در مبانی، تفکر بدبینانه، انکار حیات و تجویز خودکشی و عرفان برهمنی شوپنهاور، می توان در روش هستی شناسانه، رویکرد عرفانی، اشتراک در برخی مؤلفه ها و نتایج مرگ اندیشی، میان دو فیلسوف، مشابهت ها و هم زبانی هایی را نیز یافت. هر دو فیلسوف سرشت و ذات فناناپذیر انسان و تقسیم دوگانه در باب جهان را می پذیرند و به وجود رنج در جهان، زهدمحوری و وجود عشق در هستی باور داشته و در جستجوی عوامل مرگ هراسی و راهکاری برای برون رفت از آن بوده اند.
وحی رؤیایی: بررسی نظریه رؤیاانگارانه وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات ارائه شده در پدیدارشناسی وحی، نظریه «رؤیاهای رسولانه» سروش است. این نظریه، وحی را گزارشات پیامبر از رؤیاهای وی می داند. پژوهش حاضر، این نظریه را از جهت توجیه و لوازم خودگفته نظریه پرداز، بدون پرداختن به دیگر لوازم و نتائج منفی آن، نقد و بررسی کرده است. به نظر می رسد مهم ترین اشکال نظریه، مربوط به مقام توجیه و ذکر دلایل ناکافی در اثبات مدعای اصلی آن یعنی رؤیاانگاری وحی است. این نظریه در مقام توجیه مرتکب مغالطات متعددی چون «خلط نسبت»، «دلیل نامربوط» و «تعمیم شتاب زده» شده است و جامعیت لازم را در رجوع به منابع و تحلیل ساختاری قرآن ندارد. علاوه بر اینکه با نظرات دیگر سروش، چون نظریه بسط تجربه نبوی در تعارض است. این نظریه نه تنها فواید برشمرده نظریه پرداز را ندارد؛ بلکه در عینِ نگشودنِ پیچیدگی های موجود در تفسیر قرآن، خود در غموضِ «تعبیر» افتاده است و نه تنها معضلات کلامی را حل نکرده است، بلکه معضلات جدیدتری چون چگونگی حجیت رؤیاهالای رسولانه ایجاد کرده است.
تحلیل نقش گرایش های فطری در تصمیم گیری انسان از نظرگاه علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
117 - 144
حوزههای تخصصی:
«فلسفه تصمیم» از مباحث مطالعاتی جدید است. در همین راستا، ارائه تحلیل منسجم و یکپارچه از «فرایند اثرگذاریِ گرایش های فطری در تصمیم گیری»، مبحثی نو و حایز اهمیت است. مسئله پژوهش حاضر این است که: از نظرگاه علامه طباطبائی، گرایش های فطری در تصمیم گیری انسان چه نقشی ایفا می کنند؟ مبتنی بر روش تحلیل محتوا و اسنادی، بررسی آثار علامه طباطبائی ما را به این نتایج رهنمون می کند که از منظر توصیفی، این گرایش ها، با واسطه کشش هایی که در فرد ایجاد می کنند، در تصمیم گیری انسان ها اثرگذارند. دو متغیر «میزان ظهور» و «میزان حضورِ» گرایش ها – با تأثیر ذومراتب و مشکک- در این زمینه تعیین کننده اند؛ ارائه مدل مفهومیِ «مؤلفه های تأثیر تشکیکیِ یک گرایش فطری در تصمیم گیری» ماحصل این تحلیل است. از منظر توصیه ای، این گرایش ها، «سنجه» برای تصمیم گیری هستند. در بررسی مصداقی، کارکردهای چند نمونه از گرایش ها (گرایش به حقیقت، گرایش به کمال مطلق و گرایش به زیبایی) مورد تحلیل قرار گرفته اند. به فراخور بخش های پژوهش، از مدل های مفهومی و همچنین نمادگذاری های متعدد در جهت ارائه تحلیلی دیدگاه ها بهره گیری شده است.
عوامل و زمینه های پیدایش جریانات انحرافی در حوزه مهدویت از منظر فرهنگی
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
8-29
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به ظهور امام مهدی عج در پایان بخشیدن و رهایی بشریّت خصوصاً مسلمانان از ظلم و مشکلات دنیوی موجب شده که مدعیان دروغین در طول تاریخ از این آرمان نجات بخش برای رسیدن به تمایلات نفسانی خود بهره ببرند و جریانات انحرافی و انشعابات مذهبی را به وجود آورند. عوامل متعددی در پیدایش جریانات انحرافی در حوزه مهدویت نقش دارند که در این مقاله به عوامل و زمینه های پیدایش جریانات انحرافی از منظر فرهنگی پرداخته شده است.
تحلیل انتقادی خوانش هرمنوتیکی ماسیمو کامپانینی از آیات علمی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ثمرات جهش و پیشرفت علوم تجربی افزایش توجهات به رابطه علم و قرآن و تفسیر علمی قرآن بود، در معرض توجه قرار گرفتن تفسیر علمی هم موجب اتخاذ رویکردهای گوناگونی در این مسئله در میان مسلمانان شده، و هم به بحثهای کلامی قلمرو قرآن دامن زده است. اما مستشرقان که در سدههای اخیر وارد مطالعه جدّی در حوزه قرآن و علوم مرتبط با آن شدهاند هم به تأمّلاتی در این زمینه پرداختهاند، از جمله آنان ماسیمو کامپانینی است که تفسیر علمی قرآن را براساس مبانی هرمنوتیک فلسفی تعریف کرده است. اندیشههای وی در این مسئله مواضع مشترکی با دیدگاههای روشنفکران مسلمان معاصر و متأثر از اندیشههای غربی دارد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی به بررسی آرای وی پرداخته و درنهایت اثبات شده که مؤلفهها و شاخصههای اندیشه وی نظیر مساوی دانستن کاربست هرمنوتیک فلسفی در فهم قرآن با تأویل آن، عبور بدون ضابطه از معانی لغوی و حجیت ظاهری الفاظ قرآن، تاریخمندی قرآن و نگاه پدیدارشناختی به آیات قرآن از شرایط و ضوابط عام تفسیر و نیز ضوابط خاص تفسیر علمی قرآن پیروی نکرده و یا حتی در تقابل با این اصول و ضوابط قرار دارد، در انتها هم تحلیل او از دیدگاههای مسلمانان درباره رابطه قرآن و علم مورد بررسی قرار گرفته و به نقاط ضعف آن اشاره شده است.
مطالعه انتقادی شبهات کتاب «نقد قرآن» درباره خلقت کوهها در قرآن کریم و نهجالبلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از روشهای مقابله با اسلام که امروزه توسط دشمنان شدت گرفته، ترویج شبهات است. در همین زمینه اخیراً کتابی با عنوان «نقد قرآن» نوشته شخصی به نام سها، منتشر گردیده که تلاش نویسنده در آن، اثبات وجود خطا و ضعف در قرآن کریم میباشد. نویسنده در بخش شبهات علمی، به نقد آیات مربوط به خلقت کوهها پرداخته و آن را برگرفته از اشعار جاهلی عرب و اشتباه علمی دانستهاست. این شبهات با برخی از خطبههای نهج البلاغه (1، 91، 171 و 211) نیز در ارتباط است. با عنایت به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر که باگرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانهای انجام شده، به نقد و بررسی ادعای مطرح شده با دو روش حلی و نقضی میپردازد. حاصل پژوهش این که اشتباه ناقد قرآن، ترجمه ناصحیح آیات و عدم آگاهی از مباحث علمی مربوطه بوده و آنچه در آیات قرآن کریم و خطبههای نهجالبلاغه در رابطه با خلقت کوهها آمده مطابق با یافتههای علمی است و میتوان آن را از جلوههای اعجاز علمی قرآن کریم برشمرد. همچنین بررسی سندی منقولات و روایات مورد استناد دکتر سها در خصوص ادعای تأثیرپذیری قرآن از اشعار جاهلی، نشان میدهد که این روایات موضوع و از حیث اعتبار ساقطاند.
جهان تاریخی، وسعت و روابط حاکم برآن ازمنظر قرآن کریم (با تاکید بر رویکرد کلام تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۸
55-70
حوزههای تخصصی:
شناخت بستر وقوع حوادث و رویداد های تاریخی و محدوده و وسعت آن، که جهان تاریخی را سامان می دهد در مطالعات تاریخی و زندگی بشری از اهمیت بسزایی برخوردار است، توجه به دامنه تاثیر رفتارهای تاریخی انسان در عوالم مختلف علاوه بر اثر تربیتی بر فرد و جامعه، به نوبه خود در ساخت فرهنگ و تمدن الهی موثر است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در بررسی گزاره های تاریخی، تفسیری و با رویکرد کلام تاریخی بر آن است تا وسعت جهان تاریخی و روابط حاکم بر آن را از منظر قرآن مشخص نماید. یافته ها نشان می دهد که جهان تاریخی قرآن علاوه بر عالم مادی که بستر اعمال و رخداد های انسانی است، عالم غیب را نیز در بر می گیرد، عالم غیبی که دارای اضلاعی همچون عالم آخرت، عالم ملکوت و عالم امر است را. بنابراین هر رخدادی درعالم مادی، بازتابی درعالم غیب دارد و بالعکس هر رخداد مربوط به انسان در عالم غیب، در عالم مادی تاثیر می گذارد.
استطاعت کلامی و کارکرد آن در نظریه امر بین الامرین با رویکرد انتقادی به دیدگاه اشاعره و معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استطاعت کلامی به معنای توانایی فاعل بر انجام یا ترک یک کار، توسط ائمه اطهار(ع) به عنوان مقدمه بحث جبر و اختیار مورد بررسی قرار می گرفت اما رواج دو گرایش جبر و تفویض در جامعه و تقسیم استطاعت به پیش از فعل به معنای قدرت انسان بر انجام فعل، مستقل از قدرت الهی و مقارن با فعل به معنای صفتی که خداوند هنگام اکتساب فعل خلق می کند ، باعث راه یافتن این تقسیم بندی میان متفکران امامیه شد. استطاعت از دیدگاه اهل بیت (ع) نیازی به تقسیم مذکور ندارد و طبق نظریه امر بین الامرین، انسان با توانایی خدادادی که هم قبل از فعل وجود دارد و هم مقارن با فعل، موفق به انجام عمل می شود. بنابراین استطاعت چه از نظر ائمه اطهار(ع) و چه از نظر متکلمین امامیه در هندسه فکری امر بین الامرین تعریف می شود و اگر در برخی موارد به استطاعت پیش از فعل یا مع الفعل نزدیک شده ناظر به نفی جبر و تفویض رائج بوده است.
حکومت اسلامی از دیدگاه ماوردی، ابن تیمیه، سید قطب و عبدالسلام فرج
منبع:
کلام حکمت سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
55 - 71
حوزههای تخصصی:
اندیشه سیاسی در اسلام قدمتی مانند دین اسلام دارد و از دیرباز با مشخصشدن عناصر اصلی و اولیه این دین مسلمانان به تفکر درباره جایگاه حاکم، نوع رابطه میان زمامدار و مردم، نوع حکومت و ... پرداختند. مقاله حاضر با بیان اندیشه چهار تن از اندیشمندان اهل سنت و سلفی، یعنی ماوردی در احکام السلطانیه، ابن تیمیه در السیاسه الشرعیه، سید قطب در معالم فی الطریق و عبدالسلام فرج در الفریضه الغائبه نوع نگاه ایشان را به حکومت، خلیفه و ویژگیهای حکومت و حاکم اسلامی مشخص میکند. نوشته حاضر به شیوهای توصیفی-تحلیلی و با نگاهی از درون به مسئله حکومت از دیدگاه این اندیشمندان پرداخته است تا سیر تطور این بحث در میان ایشان و نقاط اشتراک و اختلاف دیدگاههایشان را بیان کند. مقاله حاضر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی، اهداف حکومت اسلامی، ویژگیهای حکومت اسلامی، ارکان حکومت اسلامی، چگونگی تعیین حاکم اسلامی، شرایط حاکم اسلامی و وظایف حاکم اسلامی را از دیدگاه اندیشمندان فوق بررسی میکند. به نظر میرسد با وجود تعلق این اندیشمندان به اهل تسنن مسئله حکومت اسلامی مسیر یکسانی را نپیموده و در مسائلی مانند ادله ضرورت حکومت اسلامی، چگونگی تعیین حاکم اسلامی، ارکان حکومت اسلامی، شرایط حاکم اسلامی و ... اختلافاتی دیده میشود.
بررسی تأثیر شخصیت مدعیان در بروز ادعای مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
155 - 170
حوزههای تخصصی:
«شخصیتشناسی مدعیان» حوزه جدیدی است که به شاخصههای رفتاری، عوامل و بسترهای پیدایشی آنها و رویکردهای اجتماعی مدعیان میپردازد. «شخصیت» بیانگرِ آن دسته از ویژگیهای افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آنهاست. شناخت ویژگیهای شخصیتی «مدعیان» و زمینههای بروز ادعایشان، اهمیت بسیاری دارد، چراکه این امور بنیادین، شخصیتشان را تحتالشعاع قرار میدهد و آنها را وادار میکند شخصیت واقعیشان را فراموش کرده و برای خودشان شخصیتی دروغی بسازند. البته گاهی ادعای شخص مدعی، در روان و روحیات و گاهی هم در شخصیت منحرفش ریشه دارد، و گاهی هم معجونی از هردوست. گفتنی است، شناسایی ریشههای فکری و عملی، درمان و مقابله با این پدیده شوم را آسان خواهد کرد.
شواهدگرایی برون گرا نقدی بر نظریه ی دومنبعی توجیه معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۷
127 - 148
حوزههای تخصصی:
برخی از معرفت شناسان معاصر استدلال می کنند که توجیه معرفتی ممکن است به دو شکل کاملاً متمایز در معرض نقض قرار بگیرد. در حالت نخست که آن را نقض شواهد می نامند توجیه معرفتی یکسره از بین می رود، اما در حالت دوم که نقض حُکم نامیده می شود با اینکه بخشی از توجیه شخص از بین می رود هنوز بخش دیگری از توجیه باقی می ماند، بنابراین شخص در این حالت تا حدی در باور به گزاره موردنظر موجه خواهد بود. این استدلال از طریق آموزه ای به نام آموزه دو منبعیِ توجیه انجام می شود. در این مقاله پس از شرح این استدلال از طریق تمرکز بر نمونه ای مشخص از آن که توسط اندرو روتندو (2013) ارائه شده و معرفی آموزه دو منبعی توجیه نشان می دهیم که این آموزه را می توان به دو شکل مختلف صورت بندی کرد. پس از نشان دادن دلایل ترجیحِ صورت بندی دوم بر صورت بندی نخست، برای قضاوت درباره صورت بندی دوم آن را با خوانش برگزیده ای از آموزه شواهدگرایی مقایسه می کنیم. نشان می دهیم که هر چند خوانش موردنظر از شواهدگرایی بهتر از صورت بندی دوم آموزه دو منبعی توجیه عمل می کند خود خالی از اِشکال نیست. برای برطرف کردن این اِشکال، صورت بندی دیگری درباره رابطه توجیه معرفتی و شواهد معرفی می کنیم و شروط لازم و کافی توجیه را به دست می دهیم. مقایسه آموزه های متفاوت توجیه از طریق سنجش عملکرد آنها در سناریوهایی معرفتی انجام می شود که به ترتیب در مقاله معرفی می شوند.
وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت(عج) با عدم جواز اباحی گری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
257 - 278
حوزههای تخصصی:
فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت؟عج؟ امری است که در روایات گوناگون به عنوان یکی از علائم ظهور به آن اشاره شده است. از طرفی در آموزههای دینی به کسی اجازه بیعدالتی، فساد و به تعبیری اباحیگری داده نشده است. سوالی که همواره ذهن برخی را به خود مشغول کرده و پژوهش حاضر تلاشی است در جهت پاسخگویی به آن، این است که با توجه به رواج ظلم و فساد در آستانه ظهور، چگونه میشود هم به دستورات دینی پایبند بود و هم جزء منتظران ظهور بود؟ توجه به آیات قرآن و واکاوی منابع حدیثی و تحلیل محتوایی آنها و توجه به دیدگاههای اندیشمندان نشان میدهد، در آموزههای دینی به هیچکس اجازه ظلم، بیعدالتی، فساد و اباحیگری و یا به تعبیری بی توجهی به دستورات دینی در هیچ زمانی داده نشده است. ضمن اینکه فراگیر شدن ظلم و ستم هم نمیتواند به این معنا باشد که دینداران به منظور سرعتبخشی به امر ظهور، مجازند در گسترش ظلم و فساد نقش داشته باشند چرا که فراگیری ظلم و بیعدالتی از علائم و نشانههای ظهور (نه شرایط) است و این فراگیری لزوماً به معنی عدم وجود انسانهای صالح (هر چند اندک) نیست.
بررسی راه حل باربور برای حل تعارض بین علم و دین با توجه به تقریر کارول از این تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
ایان باربور در کتاب "دین و علم" از انحاء ارتباط میان علم و دین سخن گفته است. او ارتباط میان "روش های علم" و "روش های دین" را بررسی کرده و برای ارائه دیدگاهی نظام مند، انحاء این ارتباط را در چهار مدل توضیح داده است: تعارض، استقلال، گفتگو و وحدت. به نظر می آید که او مدلهای غیر از تعارض را صرفا برای حل و رفع مدل تعارض فرا خوانده است. در نهایت، از میان این مدل های ممکن تنها از مدل گفتگو برای حل تعارض جانبداری می کند. امروزه تمرکز بسیاری از صاحب نظران در تعارض علم و دین بر روی راه حل باربور و توسعه ی آن است. در این مقاله نشان می دهیم که راه حل باربور برای حل تعارض بین علم و دین در مواردی خاص (مثل مورد کارول) کارا نیست. این از آن رو است که اساسا تعارضی که کارول مطرح می کند، از نوع تعارض پیشینی مورد ادعای باربور نیست، و برای حل تعارض کارولی باید به سمت راه حلهای دیگر پیش برویم. این راه حلها ،گر چه به طور مبسوط در این مقاله بحث نشده است، میبایست پسینی و اساس مطالعات محتوایی و تاریخی علم استوار باشد
نقش مهدویت در وحدت و همگرایی جهان اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد دیدگاه رابرت کین درباره ی اراده ی آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۸
49 - 60
حوزههای تخصصی:
رابرت کین یکی از فیلسوفان معاصر است که تحقیقات گسترده ای درباره ی اراده ی آزاد دارد. او ازجمله فیلسوفان اختیارگراست و سازگارگرایی را برای تبیین اراده ی آزاد مناسب نمی داند. او سعی می کند نگرشی ناسازگارگرایانه از اراده ی آزاد ارائه کند که با علوم جدید سازگار باشد. کین بر این باور است که باید یک فضای نامتعین و عاری از ضرورت در زنجیره ی علل اراده ی انسان وجود داشته باشد تا ازطریق آن، زمینه ی تحقق اراده ی آزاد فراهم شود. او این فضای خالی از تعین را با نظریه های کوانتم و آشوب تأمین می کند و انتخاب های سرنوشت ساز شخص را به گونه ای در این فضا ترسیم می کند که در هر حال عقلانی و اختیاری باشند. در این مقاله دیدگاه کین را در قالب یک ساختار منظم و جدید تبیین کرده، سپس آن را بررسی و نقد کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که این دیدگاه پنج اشکال اساسی دارد و به همین دلیل پذیرفتنی نیست.