فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹
53 - 72
حوزههای تخصصی:
دیدگاه افراد درباره چیستیِ هستی و نسبت انسان و خدا با کلّ هستی، در نحوه معنویت گرایی آنها مؤثر است. شیوه معنویت گرایی فردی که هستی(طبیعت، ماوراء طبیعت، انسان و خدا) را یک کلّ یکپارچه و بدون تمایز فرض می کند با فردی که عرصه غیب و شهود را متمایز می داند و انسان و خدا را دو موجود مستقل به حساب می آورد تفاوت هایی بسیار دارد. در این مقاله با استفاده از پژوهش های موجود درباره عقاید معنویت گرایان جدید نشان خواهیم داد که انگاره هستی در این جریان چگونه ترسیم می شود و هستی شناسی برخاسته از این انگاره چه تأثیراتی در خداشناسی و انسان شناسی معنویت گرایان جدید دارد. در مقاله حاضر با استفاده از مفهوم مونیسم سعی خواهیم کرد این مدل هستی شناختی را تبیین کرده و به اجمال به برخی لوازم اعتقادی آن اشاره کنیم.
بررسی دانش و نگرش مهدوی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1396(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
237 - 256
حوزههای تخصصی:
دانش مهدوی وشناخت امام عصر؟عج؟ یکی از اجزای نگرش مهدوی میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح دانش و نگرش مهدوی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1396 صورت گرفته است. روش: نوع این پژوهش کاربردی _ توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز میباشند. روش نمونهگیری، تصادفی طبقهای بوده و حجم نمونه، 368 نفر میباشد. ابزار پژوهش پرسشنامه خودساخته با روایی 82/0 و پایایی 84/0 میباشد. یافتهها: دانش و نگرش مهدوی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز، زیاد و در جهت موافق، بالاتر از حد متوسط میباشد. دانش و نگرش مهدوی دانشجویان با هم رابطه مثبت و مستقیم دارند. بومی و غیر بومی بودن تأثیری در میزان دانش مهدوی دانشجویان ندارد. نتیجهگیری: درصد بالای نگرش نسبت به دانش مهدوی نشانگر باورهای عمیق نسبت به موضوع مهدویت میباشد. علیرغم تفاوت در دانش مهدوی دانشجویان دختر و پسر، نگرش و باور آنها به مهدویت یکسان است.
بررسی پرونده اصالت جامعه با سه رویکرد زبان شاختی، معرفت شناختی و هستی شناختی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۵
133-148
حوزههای تخصصی:
در فلسفه علوم اجتماعی با این سؤال پژوهشی روبه رو هستیم: «جامعه که در عالم خارج و عینی وجود مستقل دارد چگونه تبیین شدنی است؟» این مسئله را با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی با سه رویکرد بررسی می کنیم. بررسی مسئله با رویکرد زبان شناختی به دو گونه بررسی تک واژه هسته ای و بررسی «باهم آیی» واژگان است و بررسی مسئله با رویکرد معرفت شناختی به بازاندیشی چگونگی تولید معرفت بشری نسبت به جامعه است و بررسی مسئله با رویکرد هستی شناختی به بازخوانی پرونده فلسفه نفس و تطبیق آن بر فرایند رابطه فرد و جامعه است. نوع این تحقیق توسعه ای است و روش گردآوری، طبقه بندی و تحلیل اطلاعات در آن توصیفی تحلیلی است. نتایج به دست آمده (یافته ها) از پژوهش حاضر این است: معناشناسی واژه «امه» بر وجود حقیقت مستقل آن دلالت دارد، و شناخت انسان از جامعه، شناختی از جمع آحاد نیست، بلکه شناخت حقیقتی در سوی دوم رابطه حقیقی فرد و جامعه است، و جامعه هست، چونان روحی دمیده شده بر پیکر آحاد. این نتایج تأییدی بر جامعه گرا بودن علامه طباطبایی است که با تبیینی ویژه از سوی ایشان در آثارش ارائه شده است.
تحلیل و نقد برداشت کانت از خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۴
81 - 104
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان پیش از کانت در مورد موضوع هایی اساسی بحث می کردند: آیا خدایی هست؟ آیا انسان روح مجرد و فناپذیر دارد؟ و آیا جهان موجودات متناهی است یا نامتناهی؟ کانت براساس عقل نظری به این نتیجه رسید که به این گونه موضوعات نمی توان شناخت قطعی یافت. البته این وی این گونه مسائل را مردود نشمرد ؛ کانت بانقد عقل عملی، اثبات کرد که ، حیات اخلاقی، وجودخدا را به عنوان اصل موضوع می پذیرد. زیرا فعل اخلاقی سرچشمه سعادت است؛ انسان بدون اخلاق قادر به زندَگی نیست و اخلاق بی خدا هم به سوداگری منتهی می گردد. بنا بر این اخلاق الزاماً انسان را به طرف خدا و دین هدایت می کند.کانت در دلیل خود بر وجود خدا از واژه « اختیار» بهره می جوید. به این صورت که انسان مختار است، اختیار هم اساس اخلاق، یعنی انجام فعل نیک و پرهیزاز فعل بد است( = فضیلت). خلاف و عکس این، رذیلت است و چون در این جهان پاداش فضیلت و کیفر رذیلت بدست نمی آید باید نفس و روح باقی بماند تا پس از مرگ پاداش و یا کیفر خود را دریابد و باید ذاتی ( = خدایی ) باشد که به فضیلت پاداش مناسب و به رذیلت کیفر فراخور بدهد.روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و با استفاده از فیش برداری کتابخانه ای می باشد
تأملات روش شناختی در کتاب «معرفه الله بالله لا بالاوهام الفلسفیه و العرفانیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
127 - 152
حوزههای تخصصی:
مسیله اصلی این تحقیق، شناختی اجمالی از روش شناسی کتاب «معرفه الله بالله لا بالاوهام الفلسفیه و العرفانیه» است. مدعای این کتاب «انحراف تام افکار فلسفی و عرفانی» است؛ به همین جهت بررسی روش آن برای قضاوت این ادعا، هدف مهمی است که در این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی پی جویی شده است. به نظر می رسد بزرگ ترین معضل این کتاب «فقدان روش تحقیق مقبول»، است؛ نویسنده کتاب، اولاً در مقام نقد دیدگاه های فلسفی، متدولوژی صحیحی ندارد و به چالش هایی مانند «برداشت های غیر روشمند و واضح البطلان از عبارات فلاسفه و عرفا»، «عدم توجه به اصطلاحات این دو علم» و «تحریف در عبارات صاحب نظران این دو علم» مبتلاست؛ ثانیاً نویسنده در مقام بناسازی نظام فکری جایگزین نیز توفیقی ندارد و معضل روش شناختی او «ارایه استدلال های ضعیف و عقیم» است
ارزیابی تبیین شعور همگانی موجودات بر اساس دلیل مساوقت در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
153 - 186
حوزههای تخصصی:
آموزه دینی شعور همگانی موجودات می تواند سهم به سزایی در مسیر هدایت انسان به سوی کمال داشته باشد. بحث از ادراک همه موجودات به عنوان عامل جهت دهنده افعال انسانی، نقشی أثرگذار در سبک زندگی دارد. بیشتر فیلسوفان در طول تاریخ نتوانسته اند شعور همگانی موجودات را به لحاظ فلسفی اثبات کنند و حتی بر اساس برخی ادله، شعور مادیات را انکار کرده اند. حکمت متعالیه در مقام ارایه تبیینی فلسفی از این آموزه دینی گام های ارزنده ای برداشته است و پیروان حکمت متعالیه درصدد تبیین عقلی این مسیله بر آمد ه اند. نویسنده با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تطبیقی و انتقادی به بررسی دلیل مساوقت به عنوان مهم ترین دلیل بر شعور همگانی موجودات در حکمت متعالیه پرداخته است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد دلیل مساوقت برای اثبات این مدعا کارآمد نیست. البته به اعتقاد نویسنده، می توان با استناد به آیات و روایاتی که به دلالت مطابقی یا التزامی بر سریان ادراک در موجودات دلالت دارند، به این نتیجه دست یافت که هر موجودی بهره ای از علم دارد
بررسی تطبیقی صفات الهی از منظر توماس آکویناس و خواجه نصیر الدین طوسی (مقایسه نظریه آنالوژی و اشتراک معنوی تشکیکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
77 - 100
حوزههای تخصصی:
هم متکلمان مسلمان و هم متکلمان مسیحی و فلاسفه منسوب به هر دو دین برای حل مشکله ی سخن گفتن در باره ی خدا نظریاتی را مطرح کرده اند؛ از قول به لزوم سکوت در مورد معانی صفات الهی تا راه سلبی و از قول به اشتراک لفظی تا اشتراک معنوی و نیز راه صفات علی اقسام آن در این زمینه مطرح شده است.در این مقال ، نظریه ی دو فیلسوف و متکلم هم زمان یعنی خواجه نصیر الدین طوسی فیلسوف و متکلم مسلمان و توماس آکویناس فیلسوف و متکلم مسیحی بررسی و مقایسه می شود. ابتدا سخن از توماس آکویناس و قول خاص و ابداعی او در این زمینه یعنی انالوژی و مبانی کلامی آن خواهیم گفت آنگاه مرام خواجه طوسی در قول به اشتراک معنوی تشکیکی و مبانی و مدلولات آن تشریح خواهد شد و در انتها به مقایسه و بررسی تطبیقی آن دو نظریه پرداخته خواهد شد که همین مقایسه و داوری نهایی بین دو فیلسوف جنبه نوآورانه این مقال را تشکیل می دهد.
فلسفه عمل در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر ملاصدرا، همان گونه که اشیای خارجی امکان حضور در نفس را ندارند و لازم است صورتی از آن ها، در ساحت نفس به وجودی ذهنی حاضر گردد، اعمال خوب و بد نیز از طریق صورتِ باطنیِ آن اعمال؛ در ساحت نفس وجود پیدا می کنند، با نفس یکی می شوند، در نفس باقی می مانند و بر آن تأثیر می گذارند. هدف مقاله حاضر، که با استفاده از روش تحلیل و استنتاج به سر انجام رسیده، ارائه طرحی از فلسفه عمل در حکمت متعالیه، و بیان چیستی، چرایی و چگونگیِ عمل در اندیشه ملاصدرا، است. در دیدگاه ملاصدرا، جهانِ مادی فرصتی برای انجام عمل، و بدن، ابزار و امکانی برای خلقِ عمل است. ملاصدرا ظاهر عمل یا همان حرکات اعضا را حقیقت عمل نمی داند، حقیقت عمل از نظر او صورت باطنی عمل است که امکان اتحاد با نفس و فعلیت بخشیدن به ملکات نفسانی را، فراهم می آورد. شکل گیری ملکات، شهود قلبیِ حق، ساخته شدن ذات و سعادتمندی یا شقاوتمندی؛ دلایلی است که از نظر ملاصدرا به خاطر آنها باید به انجام عمل اقدام نمود.
بررسی تطبیقی آیات امامت در تفاسیر امامیه و زیدیه تا پایان دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۴
63 - 80
حوزههای تخصصی:
امامیه در مباحث کلامی خود، بر 5 آیه اولی الامر، تطهیر، ولایت، مودت و مباهله تاکید دارند. بررسی تطبیقی تفاسیر امامیه و زیدیه از آغاز تا پایان عصر آل بویه در نیمه سده پنجم، از این آیات و شناخت شباهت ها و تفاوت های تفسیری آنها، مساله اصلی این مقاله است و دامنه آن به تفاسیر ابوالجارود، مقاتل بن سلیمان، قمی، حبری، فرات کوفی و شیخ طوسی محدود شده که در سه دوره اولیه (تا سال 150هجری)، میانی(تا پایان غیبت صغری در 329هجری) و پایانی(دوره آل بویه) طبقه بندی خواهد شد. در ابتدا مشخص شد که تفسیر مقاتل کمترین شباهت را به تفاسیر شناخته شده زیدی و اثنی عشری دارد و از این رو در نتایج به دست آمده در نظر گرفته نخواهد شد. در میان تفاسیر باقی مانده بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که از نظر روش و محتوا (تفسیر حدیثی) شباهت های فراوانی میان تفاسیر اثنی عشری و زیدی وجود دارد. عموم این تفاسیر، را می توان روایی شمرد که همگی در پی اثبات نزول این آیات درباره 5 تن هستند هرچند تاکید بر نقل روایات در میان تفاسیر زیدی، برجسته تر به نظر می رسد. شیخ طوسی تنها مفسری بود که علاوه بر نقل حدیث، به دلالت های کلامی هم پرداخته بود. استنتاجهای کلامی شیخ طوسی نشان می دهد که مفسران پیشین، بیش از هر امری متوجه تعیین شخص جانشین پیامبر بودند ولی در دوره آل بویه، تفسیر این آیات به سمت اثبات ویژگی های امام جمله عصمت آنها حرکت کرده است.
«انسانِ دینی» و «دینِ انسانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۷
93 - 112
حوزههای تخصصی:
مفهوم «انسان دینی» در گذر تاریخ دچار تحول معنایی شده و به تبع آن، مختصات و شاخصه های آن نیز تغییر کرده است. معنای کلمه ی دینی یا دین دار به عنوان یک صفت برای انسان و وسعت دامنه ی مفهومی آن، به تعریفِ خود دین بستگی دارد. در دوره ی پیشامدرن اعتقاد بر این بود که دین، امری آسمانی، قدسی، جزمی، واقع گرا و بی بدیل است و مصداق آن، ادیانِ نهادین و رسمیِ حاکم بر جامعه بود. اما در دوره ی مدرن، مفهوم دین وسیع تر شده و همه ی دستگاه های فکری را که به نوعی کارکرد دارند و به کار معنابخشی جهان می آیند، شامل می شود. از این نوع دین به «دین انسانی» تعبیر می شود. به دلیل وسیع ترشدن دایره ی مفهومی کلمه ی دین، هم مفهوم «انسان دینی» وسیع تر شده است و هم شاخصه های آن تغییر کرده است. شاخصه های «انسان دینی» از دوره ای به دوره ی دیگر و از دینی تا دین دیگر، با یکدیگر تفاوت دارند. اما درعین حال می توان برخی از شاخصه های مشترک مانند التزام و تعهد، انتخابگری، انگیزه مندی و شعف، انتخابگری و هدفمندی را برای آن نام برد.<br /> دین انسانی که عمدتاً محصول دوره ی مدرن است، به دینی گفته می شود که معلولِ انسان و نیازمندی های مختلف اوست و در آن، بر ارزش ها، خواست ها و نقاط قوت انسان تأکید فراوان می شود. برخی از شاخصه های دین انسانی عبارت اند از: منشأ بشری داشتن، کارکردداشتن، غیرقدسی بودن، این جهانی بودن، محوریت انسان، تغییر پذیری، فردی و خصوصی بودن، بدیل پذیری و ....
نقد و بررسی مقاله «مهدی» در دائرة المعارف بریتانیکا با تأکید بر منابع اهل سنت(مقاله پژوهشی حوزه)
بررسی و نقد ادله اسماعیل بصری برای نفی علم امام به لغات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واکاوی تعارض جسمانیه الحدوث بودن نفس و خلقت ارواح قبل از ابدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
93 - 105
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا با ارائه نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس، تحولی شگرف در مباحث نفس پدید آورد. بر اساس این نظریه، مبدأ تکون نفس ماده جسمانی است که بر اثر حرکت جوهری به موجودی غیرمادی تبدیل می شود. اما این نظریه ملاصدرا با چالش بزرگی روبه رو است و آن مسئله خلقت ارواح قبل از پیدایش ابدان است، که ظاهر برخی از روایات آن را تأیید می کند. ملاصدرا با استناد به دلایل عقلی، تقدم نفوس بر ابدان را به صورت متکثر مردود دانسته و روایاتی را که دلالت بر خلقت ارواح پیش از ابدان دارد را تأویل می کند، در صورتی که نیاز به تأویل روایات نیست. در این مقاله تلاش شده با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تبیین مفهوم روح و نفس و تفاوت های میان آن دو در قرآن و روایات پرداخته شود و به این نتیجه می رسد که روح امری مجرد و مربوط به عالم امر است که می تواند قبل از پیدایش بدن موجود باشد، در صورتی که نفس نمود روح در عالم خلق بوده و با پیدایش بدن پدید می آید. بدین ترتیب تعارض بین نظریه ملاصدرا مبنی بر جسمانیه الحدوث بودن نفس و روایاتی که وجود ارواح را قبل از پیدایش ابدان می داند حل می شود، بدون آنکه نیازی به تأویل روایات باشد.
دیدگاه مکاتب فلسفه علم در باب «پیشرفت علم»؛ با نگاهی بر دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «پیشرفت علم» اولین بار در قرن 19 توسط ویلیام وول (William Whewell) مطرح شده است. سؤال اصلی این مقاله این است که دیدگاه پوزیتیویستی، دیدگاه «تقرب به واقعیت» و دیدگاه توماس کوهن درباره «پیشرفت علم» چیست؟ و چه نقدهایی بر این دیدگاه ها وارد است؟ و از سوی دیگر اسلام چه نظری درباره پیشرفت علم دارد؟ پوزیتیویست های منطقی برای علم، خصلتی انباشتی قائل بودند سرانجام پیشرفت علم را به اتحاد علوم و تقلیل آن به فیزیک ختم کردند. پوپر اما منطق استقرایی پوزیتیوست ها را بر نمی تابد و طبق منطق قیاسی، روش حدس و ابطال را معرفی می کند. بدین صورت که فرضیات علمی مطرح و نقد می شوند؛ رشد و پیشرفت علم هم در مسیر نیل به واقعیت رخ می دهد. کوهن معتقد است که نظریات قبل و بعد از انقلاب علمی، نظریه های کاملاً متفاوتی اند که به طور بنیادی با نظریه متقدم خود تفاوت دارند. این تفاوت آنچنان زیاد است که نمی توان دو پارادایم را با یکدیگر قیاس کرد؛ بنابراین تکیه کردن بر پیشرفت بی مورد است. البته کوهن بعدها این رویکرد خود را اصلاح کرد. از منظر معرفت شناسانه، اسلام حقیقت گرا است و تن به نسبی گرایی یا واقع نمایی نمی دهد. در نگاه اسلامی حرکت مبتنی بر شناخت و تکاملی است؛ لذا با رویکردهای پوپری و کوهنی متفاوت است. اسلام از وجود حقیقت عدول نمی کند اما از سوی دیگر منابع معرفت قایل دسترس مانند حواس را نیز برای تحصیل حقیقت کافی نمی داند.
تبیین وحی بر اساس نقش قوای ادراکی نبی با تکیه بر آرای ملاصدرا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹
5 - 20
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان مسلمان از جمله سهروردی و بالاخص ملاصدرا علیرغم باور به رویکرد عقلانی وحی، به آموزه های قرآنی نیز توجه دارند. از نظر آنان انتساب مبدأ و منشأ معارف وحیانی به عقل فعال(روح القدس) در طول انتساب به خدای متعال می باشد به این معنا که فاعل وحی، خدا و حامل آن نبی است. تبیین نقش قوای ادراکی پیامبر در قوس صعود بیانگر این نکته است که پیامبر نسبت به ادراکات کلی وحیانی حالت قابلی داشته که یا به تعبیر سهروردی به واسطه روح القدس و فرشته وحی دریافت کننده وحی است و یا به تعبیر ملاصدرا علاوه بر حالت قبل، معارف را بدون واسطه نیز از خداوند دریافت می کند. در آگاهی از امور جزئی و وقایع گذشته و آینده نیز نبی به واسطه اتصال قوه متخیله اش به جواهر عالیه، در معرض انفعال و تأثیر از صُور علمی موجود در نفوس فلکی قرار می گیرد. قوای ادراکی نبی بار دیگر در قوس نزول نقش آفرینی بیشتری دارند به این معنا که ملاصدرا و سهروردی در اینکه نبی، صورت مثالی فرشته وحی را در عالم مُثُل معلّقه مشاهده کرده و الفاظ وحیانی را از او شنیده است، با یکدیگر هم رأی هستند، لیکن ملاصدرا این صُور را تا حد حواس نبی تنزل می دهد. در این پژوهش سعی شده ضمن تبیین دیدگاه دو فیلسوف در ارتباط با نکات فوق، در باب مبدأ و منشأ و همچنین مراتب وحی، به جمع رویکرد عقلانی با آموزه های قرآنی نیز توجه شود.
در دفاع از برهان غایت انگارانه تنظیمِ ظریفِ کیهانی تبیین غایت انگارانة جهان و تبیین های رقیب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جنجالی ترین و کانونی ترین بحث های بین رشته ای در حوزه های علم و دین، و الاهیات طبیعی (/ عقلی) معاصر، برهان غایت انگارانه یا «برهان مبتنی بر غایتمندی» بر وجود خداوند است. در این مقاله ضمن تحلیل، نمونه شاخصی از این برهان، با عنوان: «برهان غایت انگارانه تنظیم ظریف کیهانی (برهان)» (با تقریر ویلیام لین کریگ)، به نقد تبیین های رقیب می پردازیم و از ارجحیت «برهان» در برابر تبیین های طبیعی رقیب- تبیین های (الف) دیگر انواع حیات؛ (ب) جهان های بسیار(/چندگانه)؛ (ج) شکستِ تقارنی خودبه خودی- دفاع می کنیم. اگر استدلال های ارائه شده درست و قانع کننده باشد، «غایت انگاری خداباورانه» از «طبیعت گرایی خداناباورانه» در به دست دادن برترین تبیین بر «وضعیت ریزتنظیمِ جهان» ارجح است و راه «خداناباوری» در دفاع از معقولیت اش در چارچوبه روش شناسی طبیعت گرا هموار نیست.
مراتب ادراک فضای سیال در مسجد جامع تبریز؛ با نگاهی به مفهوم حرکت در آراء ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت لازمه ی ادراک معمارانه است. فضای معماری به واسطه خواص پویایی، سیالیت و مکث، موجبات حرکت فیزیکی، بصری و ذهنی را در ناظر فراهم می آورد.در فلسفه، عامل حرکت مبنای ادراک حقایق جهان مادی است. فیلسوفان اسلامی، حرکت را امری کمالی و دارای غایت می دانستند که مشمول اصل قوه و فعل است.طبق نظریه ی حرکت جوهری ملاصدرا، وجود مادی به واسطه ی حرکت دائمی خود به سمت وجود روحانی، با طی مراتب و گذر از عوالم محسوسات، خیالات و معقولات به ادراک حقیقی جهان نائل می شود.پژوهش حاضر از نوع کیفی تحلیلی-توصیفی بوده و راهبرد پژوهش مطالعه ی موردی با رویکرد تفسیری می باشد. این مقاله با تحلیل تجربه ی ادراکی ناظر در مسجد جامع تبریز، مقارنه ی حرکت و ادراک در فلسفه و معماری را مورد بررسی قرار می دهد. از نتایج عمده ی پژوهش، بین مراتب استکمالی بدن تا نفس در کسب معرفت بر مبنای فلسفه ی حرکت جوهری و مراحل ادراک تجربی فضا از ماده به معنا در معماری اسلامی، هم خوانی قابل توجهی مشاهده می شود. معماری اسلامی با ایجاد فضای معنوی خاص همواره بستری برای کشف و شهود درونی ناظر فراهم می ساخته و با توجه به ویژگی های سیالیت، تجربه ی ادراکی ناظر را از نازل ترین مراتب به سوی کامل ترین آن هدایت می کرده است.
بررسی عوامل مؤثر در حصول غایت سلوک عرفانی با رویکردی بر آرای امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۶
131 - 158
حوزههای تخصصی:
از میان انسان ها آنان که به مقصود حیات و آفرینش خویش با تأمل اندیشیده و بدان پی برده اند، اندک اند و از آن اندک تر، آنانی هستند که پس از درک مقصود هستی، عزم خود را برای تحقق آن جزم کرده و راه را تا نهایت پیموده اند. اما هر آن کس که پای در مسیر مقصود و تعالی خویش می نهد، باید بداند که راهی هموار و مقصدی زودیاب پیش روی وی نیست؛ گذشته از فراز و نشیب های فراوان این مسیر، جوانب و عوامل متعددی در این راه دخیل اند که آشنایی و رعایت آن ها بر وی لازم است. ازآنجا که حصول غایت عرفان برای سالک، منوط به رعایت تمامی این جوانب است، مقاله ی حاضر سعی دارد تا وجوه مختلفی را برشمارد که در جریان سلوک مؤثرند و سالک برای وصول به غایتش، بدان ها نیازمند است. این عوامل را تحت عنوان چند مؤلفه ی کلی می توان جمع بندی کرد: 1. وظایف علمی و معرفتی سالک؛ 2. وظایف عملی سالک؛ 3. استاد و راهنمای طریقت. علاوه بر این، چون مؤلفه ی وظایف عملی، خود گستره ی وسیعی از اعمال را دربر می گیرد، می توان آن را ذیل سه عنوان معرفی نمود: اول اعمال عبادی و آداب شرعی، دوم کارهای مربوط به تربیت اخلاقی نفس، سوم اعمالی که به منظور ریاضت نفس لازم است. این مقاله به تبیین این عوامل و مؤلفه ها پرداخته است.
محاکات در نقّاشی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «محاکات» مفهومی محوری در تصور ابن سینا در باب هنر دانسته می شود. حال این پرسش مطرح می شود که اگر ابن سینا نقّاشی را نیز نوعی محاکات می داند، چه ویژگی هایی برای این محاکات قائل است؟ در مقالة حاضر سعی شده تا با بررسی سخنان پراکنده ی ابن سینا دربارة نقّاشی به این پرسش پاسخ داده شود. در این مطالعه دیدگاه های زیبایی شناختی ابن سینا دربارة محاکات در نقّاشی ذیل سه موضوع کلّی دسته بندی می شود: چیستی محاکات در نقّاشی، لذّت از محاکات در نقّاشی و نقش معرفتیِ این محاکات. او ضمن تأکید بر محاکات در نقّاشی و شباهتش با شعر، آن را تقلیدِ بی کم و کاستی از الگو، وابسته به الگویِ بالفعل موجود و صرفاً برگرفته از صورتِ ظاهری الگو نمی داند. او لذّت از محاکات را ویژگی ای مختصّ انسان قلمداد می کند و آن را برتر از بسیاری لذّت های حسّی دیگر می داند. ابن سینا معتقد است محاکات در نقّاشی می تواند وسیله ای برای بیان معانی معقول به زبان محسوس به شکل رمزی باشد. تأثیرگذاریِ نقّاشی بر نفس مخاطب نه به واسطه ی انتقالِ گزاره ای صادق از لحاظ منطقی، بلکه با به شگفت آوردن و چه بسا حتی از طریق تأثیری سحرگونه رخ می دهد.
بررسی مبانی و پیامدهای فلسفی- کلامی، نسبیت گرایی اخلاقی از نگاه قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۶
87 - 108
حوزههای تخصصی:
نسبی گرایی اخلاقی ازمهم ترین مباحث درفلسفه اخلاق می باشد که چالش ها وواکنش های فراوانی در نگاه مومنانه ی اخلاقی و وحیانی وپساساختارگرایی اخلاقی به وجود آورده است ، درحوزه اصول وارزشهای اخلاقی ازمبانی هستی شناختی وانسان شناختی ومعرفت شناختی بهره برده،به طوری که اموری همچون:شک گرائی،عقل گرایی،کثرت گرایی وانگیزه های درونی انسان از،سلیقه،میل،احساس،لذت،رنج وجامعه وعقل ،خاستگاه نظری وعملی آن می باشند.این دیدگاه نظری ،اخلاق عملی را پایه گذاری کرده است که تحت تاثیر آن ،انسان معاصراز کمال حقیقی که در منابع اسلامی از آن خبر داده شده است ،محروم گردید.زیرا گرایش های انسانی به مبانی و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی از یک سو وابتلاء به پیامدهای آن از سوی دیگر،موجب دورشدن انسان از آموزه های وحیانی ناظر بر اخلاق مطلق وعینی می باشد که البته در آیات وروایات از آن خبر داده شده است.در این مقاله ، با شیوه تحلیل ، تبیین وتطبیق،مبناها و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی را به آیات وروایات ارجاع داده ونتیجه آن،اثبات نا کارآمدی نسبیّت گرایی وذهنیّت گرایی در اصول اخلاقی ،نسبت به هدف نهایی اخلاق خواهیم بود