فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
الهیات تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
107 - 122
حوزههای تخصصی:
عارفان مسلمان از تمثیل در تمام انواع آن اعم از تشبیه، استعاره و داستان های رمزی و مثالی، بسیار استفاده کرده اند. در کاربرد تمثیل در ادبیات عرفانی علاوه بر جنبه های آموزشی و استفاده از آن برای فهم بهتر، باید در جستجوی چیستی و چرایی عمیق تری بود. کاربرد انواع ادبی و شعر در زبان عارفان به گونه ای بوده است که برخی با نوعی ساده سازی معتقدند عرفان و شعر از یک مقوله اند؛ به هرحال، عارفان به ویژه در مکتب ابن عربی در استفاده از تمثیل همیشه به قرآن به منظور الگوی خویش پناه جسته اند. ابن عربی ضمن نظریه پردازی در زمینه عالم مثال، وحی قرآنی و شهود عرفانی را در ارتباط با آن تحلیل می کند. در این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی و تحلیل وحی، جایگاه شعر و خیال و رابطه وحی و تصویرپردازی های شاعرانه، رابطه وحی قرآنی و تمثیل عرفانی بررسی شده است. ارتباط تمثیل با تشبیه خداوند، یکی از دو راه شناخت خداوند در کنار تنزیه او، از مباحث مطرح در این پژوهش است. ابن عربی بر جمع بین تشبیه و تنزیه در خداشناسی خویش بسیار تأکید دارد. او ادراک خیالی و استفاده از تمثیلات ادبی را در تقویت معرفت تشبیهی خداوند مؤثر می داند.
ابن سینا علیه آغاز زمانی: منازعه میان شارحان اشارات
حوزههای تخصصی:
با اینکه بحث مبسوط زمان توسط ابن سینا(متوفی، 428/ 1037) در طبیعیات شفاء منبع روشنی برای فلسفه سینوی از زمان است، الهیات اشارات او در بردارنده نظریه مختصر اما قابل اعتنائی از موضوع در ارتباط با ماده است. این محتوا، بحث غنی ابن سینا در باره قدم خلقت در نمط پنجم «در باره صنع و ابداع» است. مهمتر اینکه ظهور عنوان زمان و ماده نسبت به این امر مشهور دینی موجب می شود که برخوردهای عقلی میان شارحان به وجود آید. متکلم بزرگ اشعری، فخرالدین رازی(متوفی، 606/ 1209) در دفاع از آموزه کتاب مقدس(قرآن) در ابدی نبودن عالم، بدون هیچ محدودیتی به نقد اندیشه ابن سینا پرداخته است. متکلم و منجم شیعه نصیرالدین طوسی(متوفی، 672/ 1274) به تصحیح و دفاع از آن می پردازد، به خصوص با پوششی در برابر اصالت تسمیه افراطی رازی ظاهر می شود تا دیدگاهی را بپذیرد که براساس اطلاعات اساسی بحث نه واقع گرا ونه اسم گرا باشد. و به طور منظم اشاره می کند که با مبنای کلی دلیل ابن سینا موافق است...
بررسی تحلیلی دیدگاه ملاصدرا درباره عرش و کرسی با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۵
105-118
حوزههای تخصصی:
در جستار حاضر، تلاش شده است با روشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه، دیدگاه ملاصدرا درباره عرش و کرسی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. در پایان این نتیجه به دست آمده است که میان عرش و کرسی، رابطه ای طولی برقرار است؛ از همین رو باید عرش را مرتبه ای از هستی دانست که نسبت به کرسی از سمت علیت برخوردار است و باطن کرسی و کرسی ظاهر آن می باشد. همچنین اگر قلم را تعبیر دیگری از وجود منبسط بدانیم، در این صورت عرش که مجموعه عالم عقل است، به دلیل معلول بودن، ظاهر قلم و قلم به دلیل علت بودن، باطن عرش و باطنِ باطنِ کرسی می باشد. از نظر نگارنده این سخن، با دیگر مبانی ملاصدرا، از جمله یکی دانستن حقیقت محمدی و قلم، سازگاری بیشتری دارد و از میان متأخران، سخن علامه طباطبایی با این تفسیر همسو می باشد. همچنین با توجه به روایت جاثلیق، بهتر است مرتبه وجودی عرش با مرتبه عالم عقل و مرتبه وجودی کرسی با مرتبه عالم مثال تطبیق داده شود.
بررسی تأثیرپذیری روایات اهل سنت از منابع اهل کتاب در مقوله امنیت در عصر ظهور مهدی(مقاله پژوهشی حوزه)
نظریه ابن سینا درباره توحید صفاتی: وحدت مفهومی یا وحدت معنایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
67 - 86
حوزههای تخصصی:
یکی از اقسام توحید، توحید صفاتی است. بر اساس دیدگاه رایج منظور از توحید صفاتی آن است که همه صفات خدا و ذات او، گرچه به لحاظ مفاهیم باهم متغایرند لیکن به وجود واحدی موجودند؛ اما ابن سینا به وحدت صفات و ذات در وجود خارجی بسنده نکرده و آن ها را به لحاظ مفهوم نیز یکی می داند. این دیدگاه ابن سینا مستلزم ترادف لفظی صفات شناخته شده و مورد نقد قرار گرفته است. نگارنده بر آن است که در سخنان ابن سینا شواهد کافی وجود دارد که وحدت مفهومی ذات و صفات بطوری که مستلزم ترادف لفظی آنها باشد، مراد او نیست، بلکه منظور این است که صفاتی که بر خدا حمل می شوند، در هسته اصلی خود، یعنی موجودیّت و إنّیّت مشترکند و این هسته ی واحد ثبوتی، معنای آن صفات است. مراد ابن سینا از وحدت مفهومی همین وحدت معنایی است نه وحدت در تقرر مفهومی-ذهنی؛ زیرا اگر در هر صفتی افزون بر معنای ثبوتی إنّیّت و وجود، سلب خاص، اضافه خاص یا سلب و اضافه خاص باهم نهفته باشد، نمی توان گفت واژگان آن ها مترادف اند؛ پس نقد هایی که بر نظریه ابن سینا مطرح شده، نقدهای متقنی نیستند زیرا نظریه ابن سینا نه ترادف لفظی صفات است و نه مستلزم آن. در نتیجه وحدت معنایی که ابن سینا از آن سخن می گوید در نهایت به همان وحدت ذات و صفات در وجود خارجی برمیگردد و دیدگاه متفاوتی نیست.
مؤلفه های ذهنی مؤثر در بروز کنش اجتماعی اخلاقی از دیدگاه علّامه طباطبائی (ره)
حوزههای تخصصی:
انسان ها در ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽای ﮐﻪ ﺧﻮد ﻧﯿﺎﻓﺮﯾﺪهاﻧﺪ زاده ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﺑﺎز در درون ﺳﺎﻣﺎن اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻧﻬﺎدی ﮐﻪ ﺧﻮد ﻧﺴﺎﺧﺘﻪاﻧﺪ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﺗحﺖ ﻓﺸﺎر ﻣﺤﺪودﯾﺖﻫﺎ، آداب، رسﻮم و ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻫﻤﮥ اﯾﻨﻬﺎ ﺑﻪﻣﻨﺰﻟﮥ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎزﻧﺪة «ﺧﻮد» ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، اﻣﺎ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ «ﻣﻦ» ﻫﻤﯿﺸﻪ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖﻫﺎی ازﭘﯿﺶﺗﻌﯿﯿﻦﺷﺪه ﺑﻪ ﺷﯿﻮهای ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪﻓﺮد واﮐﻨﺶ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ؛ زﯾﺮا ﻗﻮاﻋﺪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺻﻮرتﻫﺎی ذﻫﻨﯽ و ﺗﺨﻠﻒﭘﺬﯾﺮﻧﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﻪ آﻧﻬﺎ عمل کند ﺗﺤﻘﻖ ﺧﺎرﺟﯽ خواﻫﻨﺪ ﯾﺎﻓﺖ؛ این واقعیت درمورد کنش اجتماعی اخلاقی انسانها نیز مصداق دارد؛ ﭼﺮاﮐﻪ ﺑﺎزﺗﻮﻟﯿﺪ اخلاقیات در جامعه ﺗﻨﻬﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﻋﻤﻞ افراد ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺻﻮرت ﻣﯽﮔﯿﺮد. در این میان یکی از ﭘﺮﺳﺶهای اﺳﺎﺳﯽ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ چه مؤلفههای ذهنی، باعث بروز کنش اجتماعی - اخلاقی افراد میشود؛ سؤالی که دراین مقاله تلاش شد با بررسی و تحلیل دیدگاه علّامه طباطبائی به آن پاسخ داده شود و آنچه که در پایان بهعنوان مؤلفههای ذهنی مؤثر در بروز کنش اجتماعی اخلاقی، شناسایی و تبیین شد شامل این موارد است:
هیولای اولی ، معقول اول یا ثانی فلسفی در حکمت متعالیه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۷
1 - 20
حوزههای تخصصی:
در باره اقسام جواهر نظرات متفاوتی ارائه شده است . یکی از علل اختلاف نظرها این است که برخی هیولی را داخل در جواهر می دانند و برخی آن را داخل نمی دانند . ابن سینا هیولی را وجودی خارجی دانسته و براهینی را در اثبات وجود آن بیان می کند. پیش از ملاصدرا افرادی مانند ابوالبرکات و شیخ اشراق و خواجه نصیر الدین طوسی و پس از او افرادی مانند استاد مطهری و آقای مصباح یزدی وجود آن را مردود می دانند . اگرچه مشهور این است که ملاصدرا نظر مشاء را در مورد هیولی می پذیرد، اما با جمع بندی نظرات خاص او در مورد هیولی مانند عدمی بودن ، معقول بودن ، عدم علیت هیولی نسبت به صورت ، انتزاع هیولی از نقص وجود صورت و ... و همچنین با توجه به اصولی مانند اصالت وجود و تشکیک وجود می توان دریافت نظر نهایی ملاصدرا در مورد ماده یا هیولی این است که هیولی معقول ثانی فلسفی است .
تبیین گستره جامعیّت قرآن کریم و رابطه آن با خاتمیّت و پیوند آن با مسائل نوپدید
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
71 - 89
حوزههای تخصصی:
جامعیّت از ویژگی های قرآن است که مورد پذیرش اندیشمندان مسلمان قرارگرفته، اما نسبت به گستره آن اختلاف نظر وجود دارد. تبیین صحیح از گستره جامعیّت قرآن، ارتباط تنگاتنگی با مسأله خاتمیّت دارد. این جستار، درصدد اثبات پیوند و تلازم جامعیّت قرآن با مسأله خاتمیّت است که در این زمینه، تاکنون پژوهشی انجام نشده است. همچنین، با توجه به مسائل نوپدیدی که به ظاهر در منابع دینی ذکر نشده، ادّعای جامعیّت قرآن و خاتمیّت پیامبر با اشکال روبرو شده، که در این نوشتار برای رفع این چالش نیز، چاره اندیشی شده است.
ارائه الگوی روش های اصلاح و تغییر رفتارهای فردی و اجتماعی (بر مبنای فلسفه انتظار)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
165 - 188
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی روشهای اصلاح و تغییر رفتارهای فردی و اجتماعی با رویکرد فلسفی انتظار انجام شده است. براساس این روش، تلاش محققان بر آن بوده است تا با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند متون چاپی (کتاب، مقالات و سایتها) حوزه مهدویت و نیز تعداد 6 نفر از صاحبنظران عرصه مهدویت را به عنوان مشارکتکنندگان اصلی پژوهش انتخاب کند. برای همین از دو ابزار اصلی گردآوری دادهها، مرور اسناد و مصاحبه استفاده شد. برای بهدست آوردن اعتبار و روایی دادهها از بازبینی مشارکتکنندگان و مرور متخصصان در پژوهش استفاده شد. دادهها به روش تحلیل محتوا بررسی شدند. با بررسی دادههای بهدستآمده در مرحله اول کدگذاری باز، 282 مفهوم به دست آمد. دادههای مرحله دوم کدگذاری باز، در قالب 112 مفهوم و 19 مقوله عمده طبقهبندی شدند. در مرحله کدگذاری محوری، 12 مقوله هستهای تعیین شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی نیز 12 مقوله هستهای به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شد. در نتیجه، این الگو نشان داد: اصلاح و تغییر رفتارهای فردی و اجتماعی در عصر انتظار، متضمن فهم شرایط علّی (معرفتی، عاطفی و رفتاری)، زمینهای و مداخلهای است که تحت راهبردهایی به نتایج قابل قبول منجر خواهد شد.
بررسی کارآمدی نظریه طراحی هوشمند در چالش علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
1 - 28
حوزههای تخصصی:
تعارض و نزاع میان علم و دین و بررسی آرا و دیدگاه های گوناگون این حوزه، چالش همیشگی فلسفه دین بوده است. یکی از مهم ترین مباحث این حوزه، تعارض میان نظریه فرگشت و اعتقاد به آفرینش موجودات بر مبنای ظاهر کتاب مقدس است. این چالش نظریه های گوناگونی را از انکار تام فرگشت تا پذیرش کامل آن در نظام فکری دینی در بر داشته است. یکی از این نظریه ها، « طراحی هوشمند»است که بیان می کند نظام پیچیده خلقت، حاصل طراحی مدبرانه طرّاح خردمندی است که به قلم صنع خود، نظام آفرینش را بر این اساس بنانهاده است. این نظریه با تمسک به مقدمات علمی چون «پیچیدگی کاهش ناپذیر» و «پیچیدگی معین شده» بی هدف بودن فرایند خلقت و نیز تصادفی بودن روند آفرینش را زیر سؤال برده و سعی دارد روش شناسی علمی رایج را به چالش کشانده و فرگشت را نظریه ای ناتمام و جهت دار در رواج اندیشه مادی گرایی معرفی نماید. این پژوهش درصدد بررسی جایگاه نظریه طراحی هوشمند در چالش علم و دین است و در پایان این نتیجه حاصل می شود که خود این نظریه با چالش هایی روبرو است و نمی توان آن را پاسخی مناسب در رابطه علم و دین تلقی کرد.
تحول در روش و رویکرد تفاسیر عرفانی بعد از ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
101 - 118
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن از زمان پیامبر آغاز شد، در دوره صحابه مورد توجه قرار گرفت و در زمان تابعین گسترده شد. با ورود جریانهای فکری به حوزه فرهنگ اسلامی، و گسترش نیازها، نگاه به قران کریم و تفسیر آن گونه های مختلفی پیدا کرد و از دیدگاه های مختلف مورد توجه و تفسیر قرار گرفت. یکی از این جریانهای فکری، رویکرد عرفانی به تفسیر قرآن بود. از آنجا که نگاه عارفان در بررسی هایشان کاملاً مطابق با قرآن و سنت بود، نوع نگاه آنان از آن رو که سرشار از تعابیر لطیف در بررسی آیات قرآنی است، از جایگاه رفیعی برخوردار است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، ضمن نگاه به سیر تحول روش و رویکرد در تفاسیر عرفانی بعد از ابن عربی، جایگاه ابن عربی از نظر تحولی که در رهیافت عرفانی تفاسیر، ایجاد کرده است، بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رهیافت عرفانی مفسران در تفسیر قرآن، در تفاسیر عرفانی تا قرن هفتم، بیشتر مبتنی بر زهد و شریعت بود. پس از آن تحت تأثیر آرای ابن عربی و به تبعیت از او، رویکرد تأویلی به آیات قرآن بیشتر مورد توجه مفسران قرار گرفته است.
مقایسه تطبیقی نظریه محقق طوسی و علامه حلّی در معاد جسمانی با نظریه شبیه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۲
139-156
حوزههای تخصصی:
مهم ترین چالش معاد جسمانی که از طرف برخی از فیلسوفان الهی مخالف، مطرح شده، این است که بدن مادی، چون جسمانی است، چگونه می تواند پس از جدایی از روح، بعینه دوباره محشور شود و همان روح به او بازگردد؟ آبا بازگشت عین بدن، در قیامت، مبتلا به شبهات فلسفی، مانند شبهه آکل و ماکول، حشر انسان عظیم و ...، نمی شود؟ ما در این مقاله، سعی خواهیم کرد با روش تحقیق بنیادی، توصیفی و پس از بررسی نظریات سه گانه (عینیت، مثلیت و نظریه ملاصدرا) پیرامون معاد جسمانی و انطباق آنها با قرآن و روایات، ثابت کنیم که نظریه محقق طوسی و علامه حلی، تحت عنوان بازگشت اجزاء اصلی بدن، علاوه بر انطباق با نظریه شبیه سازی، با برخی از ظواهر آیات و روایات نیز تطبیق دارد. بنابراین، بدن انسان در قیامت، می تواند عین بدن دنیوی باشد، بدین نحو که از جزء اصلی بدن دنیوی که همان DNA است، چیزی باقی می ماند که در آخرت، محشور شده و بدن اخروی انسان، از آن تشکیل می شود.
جریان شناسی فکری امامیه در ماوراءالنهر تا قرن پنجم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
103 - 136
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث نیازمند مطالعات جدی و پژوهش های روشمند در تاریخ کلام، شناسایی جریان های کلامی گوناگون در یک منطقه جغرافیایی است. دراین میان، حوزه ماوراءالنهر (بخشی از آسیای میانه) که مناطق گسترده ای را نیز دربردارد، هنوز مورد بررسی قرار نگرفته و در باب علم کلام کمتر پژوهشی درباره آن سامان یافته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد برخی جریان های کلامی مدرسه کوفه، همچون جریان متکلمان محدث با محوریت هشام بن حکم و جریان محدثان با محوریت یعقوب بن یزید و ایوب بن نوح، و همچنین جریان حدیث محور مکتب قم و جریان عقل گرایی مکتب بغداد ، چگونه به منطقه وسیع ماوراءالنهر راه یافته و از سوی چه شخصیت هایی تا قرن پنجم هجری در آن دیار پویا بوده است.
معرفت شناسی حسن و قبح از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع حسن و قبح اخلاقی از دیدگاه ابن سینا، اخیراً در مقالات برخی از محققان فلسفه اخلاق موردتوجه قرار گرفته و بحث های خوبی در این زمینه مطرح شده است. رویکرد عمده این پژوهش ها، اثبات نظریه «واقع گرایی اخلاقی» و توجیه نشانه های «ناواقع گرایی اخلاقی» در آراء ابن سینا است؛ یعنی موضوع حسن و قبح در ابن سینا، از جنبه وجودشناختی مورد پژوهش قرار گرفته و رابطه دیدگاه اخلاقی وی با نظریه «حسن و قبح ذاتی» بررسی شده است؛ اما بحث معرفت شناختی دراین باره، یعنی تحلیل ویژگی های معرفت اخلاقی و نحوه حصول آن از منظر ابن سینا، چندان موردتوجه نبوده است. بر اساس دیدگاه مشهور در بحث معرفت شناسیِ حسن و قبح، نظریه «حسن و قبح شرعی» به اشاعره و نظریه «حسن و قبح عقلی»، به معتزله و شیعه و عموم فلاسفه اسلامی استناد پیدا می کند؛ ولی درباره ابن سینا نشانه هایی خلاف این دیدگاه وجود دارد؛ زیرا ابن سینا گرچه با یک رویکرد معتزلی، معرفت اخلاقی را عقلی و برهانی می داند، اما همچون اشاعره، شریعت و آموزه های دینی را منبع معرفت یقینی در حکمت عملی و اخلاق تلقی می کند. شواهد متعددی وجود دارد که نشان می دهد دیدگاه اخلاقی ابن سینا از منظر معرفت شناختی، یک نظریه ترکیبی است.
گفتار سردبیر: علامه طباطبایی و الهیات اجتماعی تکوینی
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی انسان شناسی آیت الله مطهری و سنت آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
79 - 90
حوزههای تخصصی:
فهم ماهیت وجودی انسان، یکی از دغدغه های اصلی بخشی از متفکران اسلامی و مسیحی بوده است. بر همین اساس، مقاله حاضر ابعاد وجودی انسان را نزد دو متأله برجسته، یکی مسیحی – یعنی سنت آگوستین - و دیگری مسلمان – یعنی آیت الله مطهری – می کاود و این پرسش را طرح می کند: انسان شناسی این دو متفکر چه تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارد؟ برای این منظور از چهارچوب انسان شناسی کریستوفر بری (انسان موجودی اجتماعی/منفرد؛ عقلانی آزاد/غیرعقلانی مقید؛ تکامل پذیر/تکامل ناپذیر؛ سیاسی/غیرسیاسی) بهره برده می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهند آگوستین انسان را موجودی منفرد می داند که ناگزیر از زندگی جمعی در این دنیای زمینی است؛ درحالی که مطهری بیش از هر چیز انسان را موجودی اجتماعی می داند که دارای مسئولیت فردی نیز است. همچنین هر دو متفکر «اراده و عقلانیت» را برترین قوه انسانی می دانند؛ با این تفاوت که سنت آگوستین انسان را موجودی مقید می داند که با اراده خویش قادر نیست سرنوشت خود را دگرگون کند؛ درحالی که مطهری نقش اراده انسانی را در تعیین سرنوشت او بنیادین می داند. آگوستین انسان را زائری تکامل ناپذیر در این دنیا می داند و مطهری انسان را موجودی تکامل پذیر می داند و درنهایت اینکه آگوستین انسان را ذاتاً موجودی غیرسیاسی می داند که در نتیجه هبوط می باید در مقابل قدرت های سیاسی زمینی (که اساساً شر ضروری اند) اطاعت پیشه کند؛ درحالی که مطهری انسان را ذاتاً موجودی سیاسی می داند که ناگزیر از کنشگری سیاسی است.
مقایسه تحلیلی دیدگاه ملا هادی سبزواری و علامه طباطبایی در علم الهی به جزئیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت علم الهی به جزییات از دقیق ترین مسایل فلسفه اسلامی است. متکثر و متغیر بودن مادیات سبب پیچیدگی بیشتر تبیین کیفیت علم الهی است. براساس نتایج این پژوهش، سبزواری در علم ذاتی خداوند از قاعده بسیط الحقیقه و در علم فعلی از اضافه اشراقی بهره برده و معتقد است که موجودات مادی، معلوم بالذات خداوند بوده و مادی بودن آنها مانع علم حضوری به آنها نیست، اما علامه طباطبایی در علم ذاتی خداوند، علاوه برقاعده بسیط الحقیقه از طریق اطلاق ذاتی استدلال نموده و در علم فعلی بیان می کند که موجودات مادی، متعلق ادراک و معلوم بالذات قرار نمی گیرند و ملاک معلوم بودن را تجرد از ماده دانسته و معتقد است که خداوند به صور اشیاء علم دارد. بنابراین باوجود تفاوت در شیوه استدلال در تبیین علم ذاتی خداوند و اختلاف در چگونگی مدرک واقع شدن مادیات در علم فعلی، در این پژوهش به روش مقایسه ای به تقریر و تحلیل آراء آنها پرداخته شده است.
مطالعه تطبیقی استقلال مفهومی وجود رابط در ملاصدرا و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه ذهن و خارج از مهم ترین مسائل فلسفه است، انحای وجود در خارج، منشأ تحقق حکایات و تصورات ذهنی است. در اندیشه ملاصدرا موجود فی نفسه محکی وجود محمولی است و موجودات رابط از استقلال تصوری و مفهومی بی بهره اند. اسپینوزا نیز تصور استقلالی از صفات و حالات را بدون لحاظ جوهر ممکن نمی داند. به نظر او، حالات استقلال مفهومی نداشته و حتی در مقام تحقق معرفت تصوری خویش نیز در پرتو جوهر لحاظ می شوند. در این مقاله با روشی تحلیلی، دیدگاه این دو فیلسوف را در این مسئله مورد مطالعه تطبیقی قرار داده، ضمن تبیین همگرایی و تشابه دیدگاه آن ها، اختلاف نوعی را به مثابه موضوعی مشترک در فلسفه تطبیقی معرفی نموده و نشان داده ایم که صدرا و اسپینوزا چگونه از رهگذر این تلقی به لوازم دیگر این نگرش رهنمون گردیده اند.
تحلیل و بررسی مبانی مشروعیت و ماهیت، حکم حکومتی از منظر علّامه طباطبائی (ره)
حوزههای تخصصی:
ابعاد و زوایای مختلف حکم حکومتی همواره در نزد متفکران اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. ازجمله مهم ترین آن ها بحث از ماهیت و مبانی مشروعیت حکم حکومتی است. علّامه طباطبائی صدور حکم حکومتی را در عرضِ حکم شرعی برای اداره جامعه اسلامی از سوی ولیّ امر مشروع می داند و معتقد است حاکم اسلامی، از جانب خداوند متعال، مجاز است به صدور احکام حاکمیتی اقدام نماید که این احکام به مانند احکام شرعی معتبر بوده و لازم الاجرا و واجب الاطاعه است. علّامه نسبت به شناخت ماهیت احکام حکومتی، احکام حکومتی را احکامی مستقل می داند که ولیّ امر ضمن التزام به مشورت در وضع، به صورت مستقل و بدون دخالت دیگران، اقدام به صدور آن می نماید. این احکام برای تأمین نیازهای متغیّر و غیرفطری افراد جامعه، ضمن مخالفت نکردن با شرع مقدس و به شرط تأمین موافقت حکم با شرع، بر حسب تأمین مصلحت امت اسلامی، به صورت موقت وضع می شود. احکام حکومتی می تواند به اختلاف اعصار و امصار مختلف شود و با برطرف شدن اهداف و مصالحی که موجب وضع آن ها شده، به صورت خودکار مرتفع گردد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی، اسناد و داده های جمع آوری شده از آرا و اندیشه علّامه طباطبائی را مورد تحلیل و تحقیق قرار داده و به بررسی ماهیت و مبانی مشروعیت حکم حکومتی از منظر ایشان پرداخته است.