فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۲۱ تا ۳٬۳۴۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
73-88
حوزههای تخصصی:
نظریه تاریخ مندی قرآن، ادعایی است که از سوی برخی مسلمانان نوگرا به تبعیت از مستشرقین، تکرار شده است. آنها هر اصلی که در تعارض با ایده تاریخیت باشد منکر و هر امری را که در توجیه اصل تاریخیت کارآمد باشد با بازخوانی آن، به نفع مدعای خود تفسیر می کنند. توجیه ملازمه بین سبک گفتاری قرآن با نظریه تاریخیّت و عصری بودن برخی احکام آن در راستای ادعای حیث گفتمانی وحی و رابطه دیالکتیک متن با واقع از سوی نصر حامد ابوزید یکی از این موارد است. بررسی این دیدگاه از جهت تقابل با جاودانگی اسلام و احکام ثابت آن حائز اهمیت است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و به هدف نقد و بررسی ادعای فوق نگاشته شده است تا معلوم گردد ادعای ارتباط بین گفتاری بودن و تاریخیت، با اشکالات متعدد عقلی و نقلی، مواجه است و موارد فراوانی مانند برخورداری قرآن از بطون و ژرفایی نامتناهی، و سازوکارهای بهره برداری ازآن تا قیامت در نقض ادعای فوق وجود دارد.
تحلیل و بررسی نمادانگاری نشانه های ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زندگی پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۹
189 - 237
حوزههای تخصصی:
این مقاله پنج بخش دارد. در بخش اول درباره اهمیت زندگی پس از مرگ بحث میشود. بخش دوم به امکان زندگی پس از مرگ از دیدگاه دوگانهانگاری میان نفس و بدن و بخش سوم به امکان زندگی پس از مرگ از دیدگاه مادیانگارانه اختصاص دارد. در بخش چهارم قرائن تجربی برای زندگی پس از مرگ بررسی میشود. در بخش پنجم دلایلی برای این نظر اقامه میشود که معقول بودن باورها درباره زندگی پس از مرگ به معقول بودن اعتقادات مابعدالطبیعی وابسته است.
بررسی تطبیقی دیدگاه های شیطان پرستی و اندیشه عین القضات درباره ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
67 - 84
حوزههای تخصصی:
عین القضات، در جایگاه یک مسلمان موحد، خداوند را خالق و مبدأ کل و ابلیس را از آفریده های او می داند. او بیشتر از همان ابلیسی سخن می گوید که در ادیان توحیدی، مخصوصاً دین اسلام مطرح است؛ یعنی ابلیسِ نافرمان متکبر، دشمنِ خدا و بدخواهِ نوع بشر؛ اما آنگاه که سخن او حال وهوای شطح و طامات به خود می گیرد، از ابلیس، جانب داری و تنزیه و تقدیس می کند. نگاه او، در چنین مواردی، با معتقدات اسلامی و صریح آیات قرآن و روایات هم خوانی ندارد. عین القضات در ارائه این اندیشه از صوفیان مدافع ابلیس چون حسن بصری، حلّاج و احمد غزالی و اندیشه گنوسی و عرفان قبالای یهود و برخی اندیشه های ایران باستان تأثیر پذیرفته است. همچنین میان دیدگاه عین القضات در دفاع از ابلیس و احیاناً تقدیس او با اندیشه های شیطان پرستی (از دیرباز تا کنون)، وجوه مشترک و جنبه های تمایزی وجود دارد. وجه مشترک، تلقی مثبت و جانب دارانه از ابلیس است؛ اما تفاوت را باید در موضوعاتی مانند «معیار ارزیابی منزلت ابلیس»، «جایگاه ابلیس در عالم و نسبت او با خدا و انسان» و «ابلیس، موضوع سجده بر آدم و میوه ممنوعه» جستجو کرد. معیار ارزش گذاری منزلت خاصی که عین القضات برای ابلیس قائل است به گمان او بندگی، تقرب و عشق ابلیس در بارگاه الهی است، نه تقابل ابلیس با خداوند. بر این پایه، ابلیسِ عین القضات موحّد است و در توحید بر همه سبقت می گیرد؛ اما ابلیسِ شیطان پرستان این کمالات را ندارد و همواره با نیروهای خیر و خدای واحد مطلق تضادّ و تقابل دارد. او ارزش خود را مرهون تکبّر، سرکشی، گستاخی و نافرمانی در مقابل خداوند می داند؛ چنانکه می تواند بر مسند خدا بنشیند و در معرض پرستش قرار گیرد و خود به وجودآورنده دینِ شیطانی شود.
جایگاه انسان در نظام آفرینش از دیدگاه فیلون اسکندرانی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
85 - 96
حوزههای تخصصی:
فیلون اسکندرانی، فیلسوف، متکلم و عارف بزرگ یهودی در قرن اول میلادی است. او اولین کسی است که در نظام فکری فلسفی اش در پی تلفیق و وفق دادن فلسفه با دین برآمد و در سایه این رویکرد جدید، مسائل بدیعی را مطرح کرد و اندیشمندان بعد از او تا قرن ها از آرای او متأثر بودند. در این مقاله دیدگاه ملاصدرا با دیدگاه فیلون درباره جایگاه انسان در نظام آفرینش و به عبارت دیگر، نسبت میان خدا و انسان، مقایسه و ردپای اندیشه های فیلون در آرای ملاصدرا جسته شده است. با وجود تعلق آنان به دو سنت دینی متفاوت و فاصله تاریخی بسیار بین آنها در آرا و عناصر تشکیل دهنده نظام فکری و فلسفی شان اشتراکاتی ملاحظه می شود؛ زیرا اندیشه های فلسفی هر دوی آنان تلفیقی از عقل، وحی و عرفان است. آنان با اندکی تفاوت معتقدند انسان به صورت خدا آفریده شده است، مهم ترین جزء وجودیش همانا عقل است و جانشین خدا در عالم وجود است. فیلون لوگوس را واسطه بین خدا و عالم می داند و ملاصدرا نیز از آن به حقیقت انسان کامل تعبیر می کند. همچنین هر دو، انسان را مستعد صعود به درجات بالای عرفانی، به تعبیر فیلون اتحاد عرفانی با خدا و به تعبیر صدرا تشبه به خدا می دانند.
تحلیل انتقادی دیدگاه مرحوم اِربِلی در علت استغفار معصومین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
46 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از ناسازی های ظاهری در رفتار معصومین به ویژه پیامبر اسلام, و ائمه] وجود دعاهایی است که در آنها از خداوند طلب بخشش می کنند. این استغفار در حالی است که معتقدیم معصومین از ابتدا تا آخر عمر، هیچ خطایی مرتکب نمی شوند. سئوالی که مطرح می شود این است که اگر معصومین] هیچ خطایی نمی کنند، چرا استغفار می نمایند و اگر خطاکارند، چرا ایشان را معصوم می دانید؟ مرحوم اربلی استغفار ائمه] را ناشی از پرداختن ایشان به امور شخصی و در نتیجه غفلت از خداوند می داند. پاسخ وی طرفداران بسیاری یافته است، تا جایی که در کتاب های درسی دانشگاهی نیز مطرح شده است. به نظر می رسد استغفار ائمه] دلایل دیگری دارد. در این مقاله ضمن نقد دیدگاه مرحوم اربلی به دیدگاه های اندیشمندان دیگر نیز اشاره شده و به توضیح و تبیین آنها پرداخته شده است.
استعاره مفهومی رحمت الهی در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی که در دو قرن اخیر ظهور نموده، روش های خوبی برای بررسی و درک بهتر متون ارائه کرده است. استعاره در این رویکرد استعاره مفهومی نامیده شده است. این مقاله به بررسی استعاره مفهومی رحمت الهی در قرآن کریم که ساختار پیچیده و متشکل از چندین نوع استعاره دارد و بسط معنایی حاصل از آن که مالکیت و استیلا و علم خداوند به نعمات اخروی و دنیایی را بیان می کند، می پردازد. در شواهدی از آیات قرآن، رحمت خداوند همچون اموال گرانبها در گنجینه هایی ذخیره شده که خداوند در مواقع لزوم و شایستگی بنده، برای بهره مندی در آن را می گشاید یا نعمت های معنوی مانند ارسال رسل و نزول قرآن به صورت بارانی که بر بندگان می بارد، مفهوم سازی شده است و در گونه دیگری، رحمت خداوند به مثابه ظرف یا پهنه وسیع یا حجیمی است که بنده می تواند داخل آن برود یا خارج از آن باشد. قرآن به کمک استعاره های مفهومی جهانی از اندیشه را به روی بشر گشوده و مفاهیم بسیار پیچیده از امور غیبی و مجردات را با زبانی ساده و ملموس به بشریت عرضه کرده است.
فلسفه مضاف از دید علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو با روش استنباطی و اجتهادی تلاش شده است با تحلیل منظومه فکری علامه جعفری در حوزه فلسفه های مضاف، به ویژه فلسفه علم، به برداشتی از ماهیت فلسفه مضاف از دید وی دست یافته شود. یافته های مقاله را می توان به این صورت خلاصه کرد: الف) برخی از مؤلفه های تشکیل دهنده فلسفه مضاف روئوس ثمانیه علوم است که در آثار پیشینیان وجود دارد؛ ب) بن مایه های فلسفه مضاف در اندیشه حکیمان پیشین وجود دارد؛ ج) فلسفه مضاف دانشی ناظر است که اصول و مبانی ثابت و متافیزیکی علوم را به جهت پایداری علم و با هدف عالی حیات انسانی بیان می کند.
تحلیل و بررسی نظر ابن سینا درباره فاعلیت تحریکی بر اساس مبانی وجود شناختی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی طبیعیات
فاعل تحریکی تعبیری است که ابن سینا پس از آن که علیت به معنای اعطای وجود را از مقام فاعل های موجود در عالم طبیعت سلب می کند، به منظور توجیه تأثیرات آن ها به کار می گیرد. لیکن تأملی دقیق در معنا و نحوه وجود حرکت حاکی از این است که در نظام فکری ابن سینا، حرکت ازجمله امور ممکن و از عوارض لاحق بوده و لذا در پیدایش خود نیازمند علت مستقلی است که آن را ایجاد کند. بنابراین فاعل طبیعی که در ابتدا مفید حرکت فرض شده بود، اکنون با این توضیح به عنوان معطی الوجود مطرح می شود. بر همین اساس این پرسش ها شکل می گیرد که بالاخره نقش فاعل طبیعی چیست؟ و اینکه گفته می شود فاعل طبیعی حرکت می بخشد، به چه معنا است؟ آیا تفاوتی بین ایجاد حرکت با ایجاد سایر موجودات هست که به ابن سینا اجازه می دهد علیت به معنای ایجاد حرکت را منسوب به فاعل طبیعی بداند؟ در این مقاله، پس از ارائه و تحلیل موضع ابن سینا در دو بخش علت ایجادی و علت تحریکی، ضمن اشاره به تناقض ظاهری موجود در کلام ابن سینا، تلاش می شود که از «نظریه میل» او به عنوان راهی برای حل این تناقض استفاده شود.
جایگاه معنویّت شیعی در گفتگوی اسلام و مسیحیت در اندیشه هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار برآن است که هر چند گفتگوی میان اسلام و مسیحیت، ضرورتی ناگزیر است، ولی این گفتگو، در صورتی نتیجه بخش خواهد بود که وجوه باطنی و معنوی اسلام نیز در عرصه آن وارد شود. در ابتداء نشان داده ایم که چرا باید عرفان و معنویت اسلام در این گفتگو لحاظ شود و در عین حال این عرفان و معنویت از منبع و مستند اصلی اش دور نیفتد، چه در غیر این صورت دشوار می توان میان آن و اسلام پیوندی ذاتی و استوار تشخیص داد. ضمن تلاش برای تصحیح برخی سوءفهم ها دربارة تشیع، سعی شده است تا منابع معنوی و بی نظیر این مذهب به خصوص در موضوع تأویل عرفانی معبد و عبادت تبیین شود. بنابراین به طور مشخص تفسیر معنوی از کلیسا با تأویل مقامات و مناسک حج، به ویژه حجرالاسود از دیدگاه قاضی سعید قمی تطبیق داده شده است. نشان داده ایم که در این قبیل موضوعات، معنویت اسلامی نه فقط دست برتر را دارد، بلکه زمینه مناسبی برای فهم صحیح از معنویت مسیحی نیز فراهم می کند.
مبانی عدل (حسن و قبح عقلی و توحید افعالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده پس از اشاره ای مختصر به تاریخچه حسن و قبح به این موضوع در بین مسلمانان پرداخته و با تأکید بر حسن و قبح عقلی، آرا و اقوال اندیشمندان مسلمان را در حسن و قبح آورده است. در ادامه به موضوع عدل الاهی و توحید افعالی در منظر متکلمان پرداخته و آراء اشاعره، معتزله و امامیه را آورده است. ایشان به بیان سه دیدگاه اشاعره و اعتقاد به جبر و اعتقاد معتزله به تفویض و همچنین عقیده و دیدگاه امامیه به «امر بین الامرین» پرداخته است.
نقد انتساب نظریه این همانی ایمان و تصدیق منطقی به ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
109 - 136
حوزههای تخصصی:
مسئله ماهیت ایمان و ارتباط آن با معرفت نظری از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و متکلمان مسلمان بوده است. ملاصدرا در مواضع متعددی درباره حقیقت ایمان و نسبت آن با تصدیق منطقی سخن گفته است، که برداشت بسیاری از نویسندگان از کلام او این بوده که وی ایمان را با برهان و تصدیق منطقی یکسان می داند. در این مقاله، مستنداتِ این دیدگاه بررسی و به چالش کشیده شده است و نشان داده شده که مقصود صدرالمتألهین از تصدیق تصدیقِ قلبی است و معرفتِ مد نظر او نیز منحصر به معرفت برهانی نیست. وی به مراتب مختلف ایمان و معرفت نظر داشته است. برخی عبارات وی بیانگر شروط لازم برای بالاترین مراتب ایمان است، نه مطلق ایمان. عدم تمایز میان حقیقت ایمان و ایمانِ حقیقی در اندیشه ملاصدرا و نیز بی اعتنایی به قراین کلام و نگرش تشکیکی او به حقیقتِ ایمان سبب تلقی نادرست و استنادات ناروا به ایشان شده است. این مقاله با روش تحلیلی اسنادی سامان یافته است
رهیافت علامه طباطبایی از حقیقت و چیستی«عصمت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۸
27-44
حوزههای تخصصی:
از نظر علمای امامیه عصمت از ویژگی های ضروری انبیاء و ائمه اطهار(ع) است، ؛ اما در تعریف و چیستی و حقیقت این مقوله بین اندیشمندان دینی اختلاف نظرهایی وجود دارد. بی تردید موضع گیری و رویکردی که در این مورد خاص گرفته می شود؛ می تواند در تحلیل مباحث آتی عصمت و در پاسخ به شبهات پیرامونی آن، راهگشا باشد. در این نوشتار سعی شده به صورت تطبیقی بین سخنان برخی دانشمندان اسلامی و علامه طباطبایی، در تبیین و تحلیل حقیقت و ماهیت عصمت معصومین نگاهی بیندازیم. علامه طباطبایی ، عصمت را ره آورد قوه عاقله و به سنخی خاص از علم ارجاع می دهد که از سوی خداوند به معصوم موهبت می شود و این ملکه نفسانی سبب می شود تا با اختیار خویش از ارتکاب معصیت و خطا مصون بماند.
بررسی تحلیلی سوبژکتیویسم و پیامدهای آن در توسعه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوبژکتیویسم گوهر و ذات مدرنیته است، توسعه مدرن عقلانیت خود را که از مهم ترین شاخصه های آن می باشد بر مبنای معرفت شناسی سوبژکتیویسم قرار داده که مبتنی بر اصالت سوژه است. بر این اساس یگانه موجود حقیقی، انسان است و دیگر موجودات تمثیل و وجود ذهنی، قائم به سوژه و اصول تعریف شده در نزد او هستند و در نتیجه عقل ابزاری و خودبنیاد انسان که پایین ترین مرتبه عقل انسانی است جانشین عقل دینی و وحی می شود. عدم توجه به مراتب بالاتر عقل, داشتن درک واضح تر از بدن, عدم تبیین چگونگی نیل به وجود از معرفت و تقدم درک هستی خود نسبت به حالات ذهنی مهم ترین نقدهایی است که برذات سوبژکتیویسم وارد شده است. از جهت پیامدها نیز می توان گفت بحران عقلانیت و رشد فزاینده عقلانیت ابزاریِ سکولار و در نتیجه رواج پوچ گرایی، انکار مرجعیت وحی و در نتیجه اعطای حق قانون گذاری به انسان، تغییر معیار ارزش ها و بحران ارزش های اخلاقی، دوری انسان از هویت فطری و خدابنیاد و محروم گشتن از درک حقیقت و در نهایت دور شدن از مسیر سعادت واقعی و همه جانبه در اثر بسط شئون مختلف سوژه ریشه در اندیشه سوبژکتیویسم دارد.
تاثیر گناه بر معرفت از دیدگاه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی متعلق تاثیر گناه بر معرفت و کیفیت تاثیرگذاری آن از منظر شهید مطهری می پردازد که امروزه به طور مستقل در معرفت شناسی مورد توجه قرار گرفته است. استاد مطهری به دلیل اهمیت ساحت عقیدتی در انسان، با محور قرار دادن آیات و روایات در آثار مختلف خود به این مسئله پرداخته است. میل به پذیرش عقاید تقلیدی، تاثیر غرور علمی بر عدم کسب معرفت، تاثیر مادی گرایی اخلاقی بر مادی گرایی اعتقادی از مصادیق تاثیر گناه بر علوم حصولی و ممانعت گناهان از علم حضوری به خود و خدا، تاثیر رذایل بر خواطر انسانی و تاثیر گناهان بر قلب انسان از مواردی است که استاد مطهری در رابطه با تأثیرات گناهان بر معرفت های حضوری انسان به آن ها اشاره کرده است. از نظر شهید مطهری با تکرار گناه و مداومت بر اعمال ناپسند، حاکمیت نفس از بین رفته و جنبه عقلی و ملکوتی نفس به تدریج کم رنگ می گردد؛ تا جایی که گناه هم مانعی برای کسب معرفت و هم عاملی در عدم اذعان و تصدیق به حقیقت می شود.
نقد و بررسی جایگاه «نص» امام در اندیشه شیعیان التقاطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از نص، نصب الهی، علم غیب، عصمت و ولایت برای امام به استناد دلایل نقلی و عقلی از ضروریات مذهب شیعه است، اما برخی ازشیعیان با این ادعا که سیاسی کاری و غرض ورزی گروهی باعث شد تا برخی مسلمانان با فاصله گرفتن از اسلام ناب نظرات خود را بر پیکره این دین الهی بپوشانند؛ درپی آن برخی از جریان های معارض با سوءاستفاده از این موقعیت به آن دامن زدند. به گمان اینان عالمان امامیه نیز دچار این سنت تحریف یافته شدند. عوامل درون دینی و برون دینی موجب شد تا جامعه مسلمانان شاهد اینگونه بدعت های عقیدتی در مسئله امامت و ویژگی های مرتبط با آن باشد. این نوشتار با رویکرد نقلی وعقلی و ارائه نمودار و جدول به نقد و بررسی دلائل و شواهد صاحبان این ادعا که از آنان باعنوان «شیعیان التقاطی» یاد می شود با محوریت سه شخص شاخص این جریان یعنی آقایان سید ابوالفضل برقعی، حیدرعلی قلمداران و سید محمد جواد غروی در مسئله «نص بر امامت» می پردازد.
بررسی انتقادی روش مفسران قرآن کریم در بیان تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل میان رشته ای قرآن و تاریخ از پیشینه ای طولانی برخوردار است. همواره مفسران در تبیین بخش هایی از قرآن بر خود لازم می دانسته اند که از تاریخ استفاده نمایند. با گذشت زمان روش هایی که مورخان استفاده می نمودند پیچیده تر شد و توانایی بالاتری را در حل مسائل خود به دست آوردند اما مفسران همسوی با این پیشرفت ها حرکت ننمودند؛ به همین خاطر در حوزه روش های تاریخی به کارگرفته شده ایشان آسیب های فراوانی قابل مشاهده است. روش هایی که مفسران معاصر در تبیین مسائل تاریخی به کار می گیرند تفاوت چشمگیری با روش های مفسران متقدم ندارد ازاین رو با تکرار روش هایی ناکارآمد در این زمینه روبه رو هستیم. مقاله پیش رو با استفاده از روشی تحلیلی- توصیفی و با منظری انتقادی به دنبال بررسی نقاط قوت و ضعفی است که در روش های تاریخی مفسران قابل ملاحظه است. بررسی این نقاط کمک می کند تا امکان رسیدن به الگویی پیشرفته و بومی در حوزه به کارگیری از روش های تاریخی در تفاسیر قرآن کریم فراهم بیاید.
بررسی نقد سیدعبدالأعلی سبزواری بر مبانی توحید در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه اسلامی، با صدر المتألهین شیرازی (ره) در نتیجه قول به اشتراک معنوی وجود، تشکیک و اصالت آن و تحت تأثیر اندیشه عرفا، با تفسیری از توحید آشنا شد که از آن به بعد نظر غالب حکما در این بحث گردید. این نظریه همان وحدت وجود است که صدرالمتألهین، با تبیین آن بر اساس مبانی فلسفه خویش، آن را به عنوان ناب-ترین نظریه توحید به فلسفه اسلامی عرضه کرد. وحدت وجود آن قدر در فلسفه و اندیشه فلاسفه نفوذ پیدا کرد که از آن به توحید اخصّ الخواصی تعبیر گردیده، در حالی که توحید مورد اعتقاد فلاسفة سابق، به توحید عوام تعبیر شده است. اما سیدعبدالأعلی سبزواری(ره) با ابتنای به قرآن و سنت و پیرو نفی سنخیّت بین واجب و ممکن، اشتراک لفظی و اصالت ماهیت، بیانی کاملاً متفاوت از توحید صدرایی ارائه می دهد. وی کامل ترین و بهترین بیان توحید را در قرآن و سنت می داند؛ توحیدی که نه تنها وحدت وجود نیست بلکه مخالف و مقابل وحدت وجود است. بر مبنای ایشان وحدت وجود نه تنها توحید حقیقی نیست بلکه «لاتوحید» است. اگر چه سخن از توحید حقیقی مجالی فراخ تر می طلبد، اما مقاله حاضر سعی دارد با تبیین مبانی هر یک از این دو نظریه توجه مخاطب را به این نکته جلب کند که کدام یک از دو نظریه فوق، شایسته مقام جلال و جمال الهی است.