فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی نقادانه دیدگاه حکیم لاهیجی در باب حکمت خداوند است. بنا به نظر ایشان، حکمت خداوند به معنای هدفداری او خواهد بود؛ یعنی، خداوند حکیم، خداوندی است که همواره اهدافی بر افعالش مترتب هستند. اما این اهداف، متوجه مخلوقاتند، زیرا با تحقق هدف، نیازی از صاحب هدف رفع می شود، درحالی که خداوند بی نیاز مطلق است. لاهیجی بر این مدعای خود، دو استدلال نیز اقامه می کند؛ یکی مبتنی بر حسن و قبح عقلی و دیگری بر این اساس که خداوند فاعل مختار است. نوشتار حاضر، با بررسی نگاه لاهیجی به ""هدفداری"" آغاز می شود؛ نحوه پیوند آن با ""اختیار"" و ""رفع نیاز از صاحب هدف"" مشخص می شود و ماحصل آن چنین خواهد بود: 1. هدف صرفاً از صاحب هدف رفع نیاز نمی کند، بلکه صاحب هدف می تواند با تحقق هدف خود، نیازی را از سایرین نیز مرتفع کند و 2. نباید سازوکار ایجاد هدف را به مقولات جبر یا اختیار پیوند زد. سپس دو استدلال لاهیجی به محک آزمون گذاشته می شوند. نتیجه این خواهد بود که بنیان هر دو استدلال چندان محکم نیست و نمی توانند در دفاع از حکمت خداوند استفاده شوند.
عقل گرایی و نص گرایی در تشیع (با بررسی تطبیقی دیدگاه های شیخ صدوق و شیخ مفید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴
5 - 24
حوزههای تخصصی:
با آغاز غیبت امام دوازدهمأ دوره حیرت در جامعه شیعی آغاز می شود؛ از سویی جامعه شیعی از درون با پرسش هایی مواجه است و از سوی مقابل نیز شیعیان با شبهات و پرسش هایی از طرف فرقه ها و مکاتب دیگر به ویژه زیدی ها و معتزله مواجه شده اند. با توجه به این فضای فکری است که دو مکتب قم و بغداد با دو رویکرد نص گرایانه و عقل گرایانه دو منظومه معرفتی شیعه را شکل داده اند. با توجه به بحران های دوره حیرت است که شیخ صدوق و شیخ مفید تلاش می کنند با نوآوری های خود در دایره دو رویکرد نص گرا و عقل گرا، جامعه شیعی را از این بحران خارج سازند. با توجه به آنچه گفته شد، نوشتار حاضر تلاش دارد به این پرسش بپردازد که در یک بررسی تطبیقی، عقل چه جایگاهی در منظومه معارف مکتب عقل گرای بغداد و نص گرای قم داشته است و نوآوری های شیخ صدوق و شیخ مفید در جایگاه عقل چیست. در پاسخ به این پرسش تلاش خواهد شد تا نشان داده شود که جایگاه عقل در معارف شیعی و صورت بندی نص گرا و عقل گرا در دو مکتب قم و بغداد پس از عصر غیبت معصوم} به دلیل آموزه های اهل بیت] با شکاف عمیقی که در کلام و فقه اهل سنت با دو رویکرد اشعری و معتزلی به وجود آمد، مواجه نشد و پس از آغاز عصر غیبت و نیازهای جوامع شیعی در این عصر، شیخ صدوق و شیخ مفید با نوآوری های خود در حدیث شناسی و علم کلام جایگاه عقل در معارف شیعی را رشد دادند که تأثیرات آن از حدیث شناسی به علم کلام و سپس به فقه و اصول فقه انتقال یافت و عقل به عنوان ادله چهارم در فقه جای گرفت.
کاوشی معناشناختی در «معنویت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«معنویت» (spirituality) در دوران معاصر، مفهوم با اهمیتی مجزا از «دین» شده است به گونه ای که حتی کسانی که خود را دین دار می دانند بسیار مایلند به معنویت هم متصف باشند. در نوشتار حاضر دو تعریف از معنویت پی گیری شده است: تعریف مفهومی و منطقی از سویی و تعریف راهبردی از سویی دیگر. فرضیه نگارنده این بوده است که در عین وجود انبوهی از تعاریف گوناگون می توان بر اساس علم ارتکازی و روش صحت یا عدم صحت سلب، به تعریفی قابل اعتماد رسید. بر این اساس، می توان چنین گفت که معنویت، مفهومی مستقل و جدا از مفهوم دین، عرفان، اخلاق و مفاهیمی از این دست است، هرچند به لحاظ مصداقی و تحقق خارجی، با آنها ارتباط وثیقی دارد. «دین» بیشتر ناظر بر امور بیرونی و نهادی است، حال آنکه «معنویت» به ابعاد درونی و تجربتی ناظر است. در یک جمع بندی، باید گفت مفهوم معنویت، جهت گیری عمیق درونی فرد به سوی گذر از عالم خاکی و زیست مادی به سوی امری فراتر و متعالی تر است. اما اگر از این تعریف منطقی بگذریم، و به دنبال تعریفی عملیاتی تر و قابل سنجش از معنویت باشیم باید بگوییم معنویت، یک فرایند و امری پویاست که در این امور متجلی و قابل مشاهده است: نوع دوستی، محبت غیر مشروط، لطافت در رفتار با دیگران و حتی حیوانات و محیط زیست، خود را فراتر از یک موجود خاکی و حیوانی دیدن، تواضع و فروتنی و خود را دارای ارزش های ملکوتی دانستن، و احساس آرامش و استواری در مشکلات و مصائب. البته به شرط آنکه همه این موارد ناشی از روی آوری انسان به عالم معنا و تعالی باشند.
تأملى درباره عالم خارج از ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله عالم خارج از ذهن از مباحث مهم و بحث انگیز فلسفى بوده است؛ به گونه اى که برخى از فلاسفه وجود چنین عالمى را به لحاظ فلسفى نمى پذیرند و برخى قایل به اثبات و برخى دیگر معتقد به بداهت آن شده اند. در این نوشتار ابتدا به بیان مهم ترین نظرات در این زمینه پرداخته و آنها را نقد و بررسى کرده ایم. نظریه مختار این است که فاصله میان ذهن و عالم خارج به گونه اثباتى و استدلالى قابل حل نیست، ولى با تبیین وجودى از اصل امتناع تناقض، یعنى وجود و عدم، مى توان به نقطه اى رسید که فاعل خود را عین خارجیت بیابد، و براین اساس عالم خارج تبیین فلسفى مى یابد.
تطبیق فرشتگان بر مجردات در فلسفه اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگاه فیلسوفان مسلمان، همواره مجردشناسى و فرشته شناسى دو موضوع متلازم بوده و مجردات بر فرشتگان تطبیق داده شده اند. حکما از سویى با توجه به شواهد متعدد نقلى مؤید تجرد فرشتگان، قائل به تجرد آنها شده اند و از سوى دیگر، با نگاه به الگوهاى مختلف هستى شناسانه خویش، ضمن تبیین جایگاه مجردات در این نظام ها، فرشتگان را با همین موجودات مجرد، مطابق دانسته اند. در این نوشتار نخست با تعریف موجود مجرد، بیان اقسام آنها و ویژگى هایشان، تصویرى اجمالى از مجردشناسى فلسفه اسلامى ارائه مى شود و سپس با بیان نصوص دال بر تطبیق فرشته بر مجرد توسط فلاسفه بزرگ مسلمان، اصل تحقق این تطبیق تأیید مى گردد. داورى نهایى، حاکى از آن است که روى هم رفته و با توجه به ویژگى هاى مشترک میان فرشته و مجرد، چنین تطبیقى تأییدپذیر است و دیگر بار، مطابقت عقل و شرع به اثبات مى رسد؛ اگرچه در تطبیق افراد جزئى فرشته بر مصادیق خاص مجردات، باید جانب احتیاط را رعایت کرد.
تبیین جایگاه «فطرت» در خداشناسی دکارت و نسبت آن با برهان فطرت در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
یکی از جریان های مهم عصر رنسانس، شکاکیت معرفتی حاصل از پیشرفت های علمی- تجربی و ظهور آرای متعارض در حوزه الهیات و به تبع آن، تزلزل خداشناسی بود. دکارت نخستین متفکری است که در پاسخ به این شکاکیت، با امید به کشف حقیقت، حوزه فلسفی نوی گشود و اهتمام خود را از میان انبوه مسائل فلسفی، به مسئله خدا و نفس معطوف داشته است. دراین حوزه، مسئله فطرت و خداشناسی فطری، به جهت اشتراک و انطباق با آموزه های دینی، از اهمیتی خاص برخوردار و درخور پژوهش است. برهان فطرت در آثار دکارت، با عنوان برهان «علامت تجاری» مطرح شده که بر مبنای وجود مفهوم فطری «کمال مطلق»- خدا- در ذهن انسان استوار است. مقاله حاضر سعی دارد ضمن بررسی معنای فطرت و تصورات فطری، به تبیین جایگاه فطرت در خداشناسی دکارت و بررسی نسبت استدلال فطری وی با برهان مشهور فطرت در اندیشه اسلامی بپردازد.
شناخت حضوری و ساختار اتحادی؛ مبانی و دیدگاه صدرالمتألهین در باب ماهیت معرفت عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدرالمتألهین با توجه به اصالت و تشکیک وجود، وحدت شخصیه عرفانی، حرکت جوهری و اشتدادی نفس، بازگشت همه علوم به علم حضوری و لزوم اتحاد عقل و عاقل و معقول، معتقد است انسان از طریق حرکت جوهری با ارتقا در مراتب عقل عملی و افزودن علوم خود و اتحاد با آنها، از نظر وجودی به تدریج و تشکیک، اشتداد می یابد و با متعلَّق خارجی علوم حقیقی خود متحد می گردد و بدین سان به اولین مراتب معرفت عرفانی دست پیدا می کند که با اتحاد جزئی انسان با برخی از وجوه وجودی عقل فعال (برخی صور موجود در آن) تحقق می یابد و به تدریج تا اتحاد کامل با تمام صور و شئون موجود در عقل فعال پیش می رود که در این حال، در عینِ بهره مندی هر دو وجود (نفس و عقل فعال) از ذات فی نفسه خود، از جهتی که هویت ارتباطیِ عقل فعال است، با یکدیگر متحد گشته، از یک رتبه وجودی برخوردار می شوند. در مقامات فنائی، با اضمحلال کامل تعین اولیه فرد سالک و شهود وحدت شخصیه عرفانی در آن مقام، معرفت عرفانی در این مرتبه، به معنای وحدت کامل عارف با معروف خود (وحدت شخصیه) و دارای ساختار تک وجهی (متشکل از معلوم فقط یا علم فقط) خواهد بود. این دیدگاه صدرا با پیشینه این بحث در فلسفه اسلامی، در تقابل است و وی در این زمینه، متأثر از ابن عربی و اَتباع وی است.
شواهد کشف باوری معنای زندگی در دیدگاه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق دیدگاه کشف باوری در باب معنای زندگی، معنای زندگی هم وجود خارجی دارد و هم قابلیت کشف. طباطبایی اگرچه متعرض به این مسئله نشده، ولی شواهدی در آثارش وجود دارد که نشان می دهد به کشف باوری معتقد است. طباطبایی معتقد است فاعل، فعل و غایت در وجود واحد متحدند. غایت مرتبه ای بالاتر در سلسله مراتب وجودی است، و در نتیجه هدایت الهی غایت زندگی انسان است و غایت زندگی انسان لازمه وحدت فعل الهی است. تحلیل شاهد فوق نشان می دهد طباطبایی به چهار پیشفرض واقع گرایی هستی شناختی، غایت باوری، عقل گرایی و نظریه صدق باور دارد که دیدگاه وی در باب کشفی بودن معنای زندگی را مشخص می سازد. تحلیل شواهد آثار طباطبایی مؤید قول ایشان به کشف باوری معنای زندگی است.
تحلیل معنا در معنای زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در فلسفه های معاصر بحث از معنای زندگی است. فیلسوفان گذشته با پذیرش معنا برای زندگی از فلسفه و هدف آفرینش انسان سخن می گفتند؛ اما در دوران اخیر که برای بسیاری از انسان ها زندگی ارزش خود را از دست داد، این پرسش مطرح شد که معنای زندگی چیست. هرچند در آغاز این پرسش برای فیلسوفان قاره ای مطرح شد، امروزه فیلسوفان تحلیلی به آن پرداخته اند. آنچه در تحلیل پرسش از معنای زندگی اهمیت بسیار دارد، تحلیل خود معناست. در تفسیر معنا سه دیدگاه قابل ذکر است: 1. هدف زندگی، 2. کارکرد زندگی، 3. ارزش زندگی. در این مقاله با تبیین دیدگاه های مختلف بر این نکته تاکید شده است که مراد از این پرسش که آیا زندگی معنا دارد، این است که آیا زندگی انسان ارزش استمرار را دارد یا نه؟ به دنبال تحلیل پرسش از معنا این بحث مطرح می شود: آیا زندگی فی نفسه معنادار است یا باید به آن معنا داد؟ در بحث از معنادهی زندگی برخی نظریه ای با عنوان نظام موزاییکی زندگی را مطرح کرده اند که در این مقاله به تحلیل آن پرداخته شده است.
چیستی و ترابط معنایی «فرهنگ» و «دین» در «فرهنگ دینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقولاتی از قبیل فرهنگ و دین، اصلی ترین عناصر قدرت نرم یک کشور در دنیای کنونی قلمداد می شوند. در هم تنیدگی این دو عنصر، ترکیبی پرقدرت و پرکارکرد به نام «فرهنگ دینی» را شکل می دهد که راز اقتدار و پیشرفت همه جانبه هر جامعه ای است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در تعریف معرفت شناسانه، فرهنگ «ادراک عمومی نسبت به محیط» و در تعریف واقع شناسانه، «وضع و روح حاکم بر مجموعه نگرشها و تعاملات اجتماعی و محیطی» می باشد. بر این اساس، فرهنگ دینی «وضع و روح حاکم بر مجموعه نگرش ها و تعاملات اجتماعی و محیطی جامعه است که از منابع و مبانی دینی برمی خیزد». البته «فرهنگ دینی» بُعد «بایسته مدار» فرهنگ در جامعه است. ابزار گردآوری فیش ها به اصطلاح کتابخانه ای است که داده های دیجیتال و غیر دیجیتال را گرد آورده و روش پژوهش توصیفی تحلیلی بر روی داده ها می باشد
تبیین حقیقت عمل در قرآن با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در یک نگاه کلّی به الفاظی نظیر عمل، فعل و... چنین به نظر می رسد که اختلاف معنایی چندانی بین این الفاظ وجود ندارد. اغلب برخی این الفاظ را به جای یکدیگر استعمال کرده اند و آن گونه که پیداست تفاوتی میان آن ها قائل نشده اند. از طرفی، برخی واژه شناسان و مفسران برای الفاظ مذکور تعاریفی ذکر کرده اند که بر اختلاف معنایی میان آن ها دلالت دارد. در این میان علامه طباطبایی مفسر و حکیم برجسته معاصر، بیشترین توجه را به کشف حقیقت معنایی عمل مبذول داشته اند. ایشان با استناد به آیات قرآن و روایاتِ دالّ بر گستره معنایی عمل، حقیقت این واژه را به نحو دقیقی تبیین کرده اند. از دیدگاه علامه، عمل هیئتی ملکوتی است که بر نفس مجرد نقش می بندد.
تحلیل انتقادی دیدگاه خواجه نصیر درباره چگونگی اطلاق کلّی مشکّک بر افراد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
این تحقیق با بررسی مسئله کلّی مشکّک و خواستگاه طرح آن در تفکّر مشائیان مسلمان، به تبیین تفاوت نگاه خواجه نصیر با ابن سینا می پردازد و مشخص می نماید که این تفاوت نگاه متأثّر از اشکالات سهروردی و پذیرش تشکیک در ماهیت از سوی وی بوده است. این مقاله تبیین می کند که خواجه نصیر چون از سویی اشکالات سهروردی را بر دیدگاه ابن سینا وارد می داند و از سویی در دستگاه فکری مشائیان نمی تواند تشکیک در ماهیت را قبول کند، کلی مشکّک را عرض لازم عامّ افرادش محسوب کرده است. مقاله حاضر نشان داده است که اولاً این مفهوم را وی از بحث نسبت جنس با فصل و بحث نسبت عرض با مقولات نه گانه عرضی تحت آن، وام گرفته است؛ و ثانیاً پذیرش چنین امری به لحاظ معرفت شناختی موجب عدم انطباق ذهن و عین در تفکر مشائیان می شود، و به لحاظ کلامی نیز بستر لازم را برای طرح شبهه ابن کمونه فراهم می کند.
گونه شناسی کثرت نفوس انسانی در سه مرحله قبل، حین، و بعد از تعلّق به بدن از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
نفس در دیدگاه صدرالمتألهین دارای «حدوث جسمانی و بقاء روحانی» بوده و از این رو، دارای دو حیثیّت «جسمانیّت و تعلّق به بدن» و «تجرّد ذاتی» است. مسئله اصلی پژوهش جاری، شناخت کیفیّت و گونه کثرت نفوس انسانی، بر اساس دیدگاه صدرالمتألهین و در سه مرحله تکوّن نفس است. نفس قبل از حدوث و تعلّق به بدن، عقل مجرّد است. از این رو، کثرت نفوس انسانی قبل از تعلّق به بدن، کثرت «نوعی عقلی» است. پس از حدوث، تمام نفوس از حیث ابدانِ جسمانی، در ذیل «نوع طبیعی» انسان مندرج بوده و دارای تکثّری عددی و حسّی می باشند. اما پس از کسب ملکات مختلف و بر اساس اتحاد ملکات نفسانی با جوهر نفس، هر نفس از حیث ذات، دارای جوهری متفاوت از جواهر نفوس دیگر شده و نفوس دارای کثرت «نوعی مثالی» و منحصر به فرد می گردند. تعداد کمی از نفوس انسانی نیز که به استکمال کامل رسیده و مبدَّل به عقل بالفعل گردیده اند، همانند مبدأ خود، دارای کثرت «نوعی عقلی» می گردند.
دراسة فکرة «الإمامة» لکبار متکلّمی المعتزلة الشطر الأول من القرن الثالث الهجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یهتم هذا البحث بدراسة المعتقدات الدینیة فی موضوع «الإمامة» لعلماء المعتزلة للقرن الثالث الهجری. ویعتبر النصف الأول من القرن الثالث الهجری فترة خاصة فی تاریخ الإسلام ومن أبرز خصائصه هو امتیازه بسیادة منهج العقلانیة. و”الإمامة” من القضایا الرئیسیة التی أثارت وجهات نظر مختلفة من مُستهل الأمر وأدّت بالتالی إلى تعدد المدارس الفکریة والکلامیة، بما فی ذلک أهم قضایا المدارس الدینیة. ومن خلال دراسة الاستنتاجات العقلیة لهؤلاء، یسعى هذا البحث الإجابة على هذا السؤال؛ ما معنى «الإمامة» من وجهة نظر علماء المعتزلة فی الشطر الأول من القرن الثالث الهجری؟ وردّاً على الإدعاء الذی یطرح نفسه على هذا الأساس، هو عدم وجود التجانس فی آرائهم فی مجال «الإمامة»، حیث کانت آرائهم متضاربة ویمکن تقسیمهم، فی هذا الصدد، إلى مجموعات مختلفة. اسلوب الإمامة المفضّلة الفاضلة ورأی الإمامة الفاضلة مع نهجین مختلفین لمعتقدات متکلّمی المعتزلة فی هذه الفترة والتی یمکن القول، باستثناء عدد قلیل منها، اتّفقت فی نهایة الأمر کل من أنماط معتقدات المعتزلة لهذه الفترة مع السنّة التاریخیة فی مجال الإمامة وتجانست مع بعضها البعض.
جستارى در زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان دین موضوعات مختلفى مورد بحث و تحقیق قرار مى گیرد. از جمله آنها صحبت از صدق و کذب پذیرى گزاره هاى دینى است. به اعتقاد ما، بسیارى از باورهاى دینى، به شکلى مشاهده پذیر قابل صدق و کذب هستند. درباره اینکه آیا واژگانى که در باب امر الوهى به کار برده مى شوند معنایى مشابه با معنایى در مخلوقات دارند، گفت وگوهاى بسیار زیادى مطرح شده است. این چالش علاوه بر اندیشمندان و الهى دانان غربى، در میان مسلمانان هم جریان داشته و دیدگاه هاى مختلفى در این باب مطرح گردیده است. نظر غالب در نزد امامیه، اشتراک معنوى در اوصاف الهى است؛ یعنى اوصافى که هم براى خالق استفاده شده اند و هم مخلوق، مشترک معنوى اند؛ ولى داراى مراتب اند و صدق آنها تشکیکى است. این نوشتار مى کوشد با روش تحلیلى توصیفى به برخى از مباحث زبان دین با دقتى خاص نظر کند.
بازشناسى رابطه دین و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بحث به تبیین ارتباط دین و اخلاق مى پردازد. اخلاق، بخشى از دین است و از این منظر، اخلاق دینى است. منظور از «دین»، گاهى محتواى کتاب و سنت است که شامل عقاید، اخلاق و دستورالعمل هاى عملى است. در این نگاه، منظور از اخلاق دینى، گزاره هاى اخلاقى در متن دین است. منظور از «اخلاق»، نیز صفات و رفتار خوب و بد است که یکى از راه هاى بازشناخت آن، دلایل دین در کتاب و سنت است. در این نگاه، اخلاق دینى، اخلاقى است که براى آن دلایل تعبدى و دینى وجود دارد. اما در علم اخلاق رایج، اخلاق افزون بر صفات و ملکات، شامل رفتار نیز مى شود و افزون بر صفات خوب و بد، هر کار اختیارى خوب و بد ارزش اخلاقى به شمار مى آید که علاوه بر ادله تعبدى، مى توان بر آنها برهان اقامه کرد؛ زیرا هر انسان به طور فطرى خواهان کمال خویش است. ازاین رو، کمال جویى و حقیقت جویى و کوشش براى کسب علم و آگاهى، امرى فطرى و ضرورتى وجودى است؛ زیرا همه خواهان کمال و سعادت هستند. بنابراین، اکثر گزاره ها و ارزش هاى اخلاقى را با دلایل عقلى و تعبدى مى توان شناخت و از پشتوانه عقلى نیز برخوردارند.
دین، تجربه دینی و تجربه عرفانی از نگاه سیدحیدر آملی و ویلیام جیمز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
هدف نهایی دین نورانی شدن انسان در پرتو معرفت و قرب به حق و حقیقت است. گوهر دین حقیقت است و طریقت و صدف دین شریعت است. از نگاه سیدحیدر آملی، هدف عالی دین همانا توحید و، به تعبیر اهل معرفت، رسیدن به مقام «فنای فی الله» است. از نگاه ویلیام جیمز، دین با ژرف ترین لحظات شخصی فرد و، در عین حال، با کانون خودِ واقعیت در ارتباط است. دراین مقاله برآنیم که پس از بررسی نظریات این دو فیلسوف درباره دین، به تطبیق و مقایسه تجربه عرفانی و تجربه دینی بپردازیم.
حقیقت بداء از نظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
135 - 152
حوزههای تخصصی:
بداء از آموزههای قطعی و مسلم شیعی و از دیرباز کانون دیدگاهها و مباحث مختلف فلسفی و کلامی بوده است. صدرالمتألهین راهحل جدیدی برای مسئله بداء یافت. او حصول بداء را برای خداوند در عالم مثال میداند. در اندیشه وی، عالم مثال مطابق هفتآسمان قرآن است که موطن ملائکه عماله است؛ چون هفتآسمان قرآن یکی از موطنهای امری خداوند و فعل موطنهای امری، فعل خداوند است؛ ازاینرو بداء که در این موطن و برای ملائکه عماله رخ میدهد، به خداوند متعال نسبت داده میشود. در این مقاله، دیدگاه ملاصدرا را درباره بداء در پرتو آیات و روایات تبیین و تحلیل میکنیم.
بررسی تعارض تئوری های علمی و آیات قرآن در آفرینش نخستین انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة چگونگی خلقت نخستین انسان در منابع اسلامی مطرح شده است و نیز در برخی علوم تجربی محلّ بحث و نظر بوده است. این مقاله به بررسی نسبت فرضیه های علمی با دیدگاه قرآنو احادیث دربارة چگونگی آفرینش نخستین انسان، با روش توصیفی تحلیلی می پردازد. حاصل تحقیق بیانگر آن است که مدلول آیات و روایات، ظهوری آشکار، بلکه صراحت در آفرینش نخستین انسان از خاک دارد و پیدایش آدمی را از موجود زنده دیگر نفی می کند. دو تئوری ثبات انواع و رویش از زمین مدعی پیدایش مستقل انسان و تئوری تحول انواع مدعی پیدایش او از دیگر موجودات زنده به نحو تکاملی است. گرچه دو تئوری اول از منظر نفی خلقت انسان از موجودی دیگر با دیدگاه قرآنو روایات همسوست، اما تئوری رویش از زمین با مفاد آیات و روایات ناهمخوان و خود از نظر علمی بی اعتبار است. تئوری ثبات انواع نیز از نظر تجربی قابل اثبات نیست، اما بر فرض اعتبار می تواند مؤید گزاره های دینی باشد. تئوری تحول انواع در فرض ابطال با دیدگاه قرآنو روایات برخوردی نخواهد داشت، اما در صورت پذیرش آن به عنوان یک فرضیه یا تئوری علمی، با مفاد آیات و روایات در تعارض است. در این تعارض، مفاد آیات و روایات به سبب برخورداری از پشتوانة معتبر، بر فرضیة یادشده مقدّم می گردد و این فرضیه نمی تواند قرینه ای برای حمل مدلول آیات و روایات برخلاف ظاهر آن ها باشد.