فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۹
57-82
حوزههای تخصصی:
اغلب حکمای مسلمان در هر دو حوزه تصورات و تصدیقات، معتقد به قرائت خاصی از مبناگرایی هستند. در مبناگرایی اسلامی در باب گزاره ها، معارف تصدیقی به بدیهی و نظری تقسیم می شوند. بدیهیات بی نیاز از دیگر معلومات هستند؛ اما نظریات در ماده و صورت مبتنی بر بدیهیات بوده و سرانجام باید به آنها منتهی شوند. ابتنای نظریات بر بدیهیات در تصدیقات تنها از راه برهان شکل می گیرد. مبناگرایی در حوزه گزاره ها به خصوص در این اواخر با چالش های جدی و فراوانی مواجه شده است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا می توان به شبهات مطرح شده در این باب پاسخ داد و آنها را دفع کرد. روش تجزیه و تحلیل مطالب، روش عقلی، فلسفی و تحلیلی است. به نظر می رسد بیشتر شبهات یا دست کم برخی از آنها بر اثر عدم درک صحیح و عمیق مبناگرایی اسلامی مطرح شده است. به نظر می آید مبناگرایی اسلامی با تکیه بر فلسفه اسلامی از چنان استحکام و ظرفیتی برخوردار است که توان پاسخگویی به انتقادات وارد شده را داراست.
تحلیل انتقادی دیدگاه های موجود درباره خروج سفیانی و روایات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خروج سفیانی از علائم ظهور مهدی موعود(عج) است که روایات پرشمار مربوط به آن در مصادر روایی فریقین یافت می شوند. با این حال در این روایات تعارضات متعددی مانند اختلاف در نام، نسب، هویت سفیانی و زمان و مکان خروج او و نیز افعال منتسب به وی به چشم می خورد. عدم اتصال به معصوم و تردید در وثاقت برخی راویان را نیز نباید نادیده گرفت. با این وجود، شماری از این روایات و اسامی اشخاص، قبایل و اماکن نامبرده با رویدادهای سده های نخستین هجری قابل انطباق هستند که باعث شده دیدگاه هایی اعم از پذیرش یا جعلی دانستن همه روایات، تعدد سفیانی یا احتمال بداء در خروج سفیانی، ارائه شود که هر کدام با چالش هایی مواجه هستند.
از آنجا که برخی روایات صحیح السند در منابع روایی معتبر شیعی، خروج سفیانی را از نشانه های حتمی ظهور دانسته اند، لذا لازم است با توجه به اهمیت معرفت مهدوی و ضرورت زدودن غبارهای تردید از روایات مربوط به آن، به بررسی این اخبار و دیدگاه های ناظر بر آن بپردازیم
معناشناسی واژة «علم» در معلقات سبع و قرآن کریم از منظر روابط معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه علم در دوره های گوناگون تاریخی متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر هر دوره تطور معنایی پیدا کرده و در معانی مختلفی به کار رفته است. بررسی معناشناختی این واژه، در تاریخ قبل و بعد از اسلام، نشان دهنده کاربرد آن در معانی متفاوت و حتی متضاد است. بدین معنا که در دوره جاهلیت، متناسب با فضای فکری و فرهنگی حاکم بر جامعه، معنایی که از علم دریافت می شد با معنای آن در دوره اسلامی متفاوت بوده است. از بین متون جاهلی، «معلقات سبع» بنابر درجه اهمیت و قدمت تاریخی آن می تواند به معناشناسی این واژه متناسب با فضای فکری جاهلیت کمک کند. در دوره اسلامی نیز تطور معنایی علم را می توان در «آیات قرآن»، به عنوان منبع مهمی که اصول و اندیشه های اسلامی از آن نشئت گرفته، پی گرفت.
در این پژوهش، با استفاده از روابط معنایی در دو بُعد «تقابل معنایی» و «هم معنایی» سعی شده واژه علم در دوره جاهلیت و اسلام معناشناسی شود. در روش تقابل با استفاده از کلمات و واژه هایی که در تقابل با علم در بافت متن به کار رفته معنای علم استخراج شده است و در روش هم معنایی نیز با استفاده از واژه هایی که در بافت متن به عنوان واژه جایگزین علم به کار رفته معنای علم به دست آمده است.
در دوره جاهلیت، بیشترین معنای علم را می توان در تجربیات فردی و سطحی از آگاهی نسبت به محیط پیرامون مشاهده کرد، در حالی که در آیات قرآن معنای علم ابعاد معرفتی و شناختی پیدا کرده است.
وظیفه گرایی و اصل مسئولیت معرفتی در دنیای سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴۱
151-164
حوزههای تخصصی:
یکی از بارزترین ویژگی های عصر اطلاعات و شبکه های ارتباطاتی، انفجار اطلاعات و رشد بسترهای جدید دستیابی به اطلاعات است. بی تردید، یکی از اصلی ترین محمل های مطرح برای نیل به داده و به تبع آن حصول به اطلاعات و شکل گیری باورها ، دنیای مجازی اینترنت است. بانگاهی به ملزومات مطرح در دنیای سایبری، می توان دریافت که تعریف سنتی از معرفت و تأکید بر باور صادق موجه برای نیل به معرفت در دنیای مجازی، با نقائصی همراه است. وجود الگوریتم های فیلتری و فرایندهای فنی مطرح در دنیای سایبری، شناساگر را ملزم می کند به مؤلفه جدیدی به نام اصل مسئولیت معرفتی و وظیفه گرایی معرفتی توجه کند. این مقاله، با روش تحلیلی و واکاوی تعریف سنتی موجود از مثلث معرفتی که بر سه رکن باور ، صادق و موجه تأکید دارد، می کوشد ضرورت توجه به تغییر شکل هندسی این مثلث سنتی به مربع جدیدی را برجسته کند که متضمن اصل مسئولانه بودن روند شکل گیری باور در دنیای سایبری باشد.
نظام صدور از منظر سهروردی و ملاحظاتی در باب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ی آفرینش به ویژه چگونگی پیدایش موجودات فراوان از علت واحد و بسیط، یکی از مسائل مهم و همیشگی فیلسوفان اسلامی است. فیلسوفان مشائی اسلامی در چارچوب مبانی فلسفی خویش و با اعتقاد به منشأ اثر بودن تعقل(علم فعلی) و ترکیب هر یک از عقول از وجود و ماهیت(و در نتیجه، تعقلات دو/سه گانه ی آن ها) به تفسیر و تبیین ماجرای آفرینش و پیدایش کثرت از وحدت می پرداختند. اما شیخ اشراق با عدول از فلسفه ی مشائی در حوزه مفاهیم و مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی، طرح نو در انداخت و با اصطلاحات اشراق، مشاهده، فقر و غنا به تشریح نظام صدور پرداخت. او با اعتماد به نفس مثال زدنی، انوار طولیه را بی شمار دانست و فلک نخست را به جنبه ی فقر و استظلام نور اول نسبت داد و فلک ثوابت(فلک دوم) را محصولِ مشترک ترکیب اشعه ی انوار طولیه به ویژه اشعه ی ضعیف با جهات فقر آن ها دانست و مثلِ افلاطونی را به ترکیب عجیب اشعه ی انوار طولیه با جهات استغنا و قهر آن ها و مناسبات شگفت انگیز میان خود اشعه نسبت داد و بقیه ی موجودات یعنی افلاک هفت گانه، موجودات عالم مثال، انوار مدبره، غاسقات و هیئآت آن ها را به جنبه های اسرارآمیز ارباب انواع مبتنی کرد. تشریح مطالب فوق و طرح مناقشاتی در باب آن ها، وظیفه ای است که این مقاله به عهده گرفته است.
نقدی بر تبیین صدرائیان از اختیار حق متعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پرسش به دو دسته تقسیم می شوند؛ گروهی به سازگاری این دو باور دارند و دسته ای دیگر مختاربودن خدا را با وجوب اراده و فعل وی ناسازگار می دانند. سازگارگرایان با دو رویکرد کلی به دفاع از موضع خود می پردازند: در رویکرد نخست، پنج توجیه ارائه می دهند تا نشان دهند که واجب الاراده و واجب الفعل بودن خداوند، منافاتی با اختیار وی ندارد؛ در رویکرد دوم مدعی اند که قائل شدن به دیدگاه طرف مقابل، نتیجة نادرست راه یابی امکان به ذات واجب تعالی را به بار می آورد و رهایی از این نتیجة نادرست، ممکن نیست؛ مگر این که تفسیر سازگارگرایانه از اختیار باری پذیرفته شود. این دو رویکرد سازگارگرایانه از سوی برخی ناسازگارگرایان معاصر نقد شده است. در این مقاله پس از تبیین دیدگاه های سازگارگرایانه، به بررسی نقدهای وارد بر آن پرداخته ایم
ادراک فراحسى از دیدگاه اسلام و روان شناسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان در زندگى خویش، با ادراکاتى فراتر از حس ظاهرى روبه رو شده است؛ ادراکاتى که برخى از آنها با حقیقت و ایمان رابطه استوارى دارد، چنان که در بسیارى موارد، ایمان را شرط رخ دادن ادراکات فراحسى اى شمرده اند که انسان را به سوى حقیقت و واقعیت سوق مى دهد. ادراکات فراحسى، شاخه اى از رشته فراروان شناسى محسوب مى گردد که توجه بسیارى از روان شناسان، فلاسفه، فیزیک دانان، زیست شناسان، الهیون و حتى مردم عادى را به خود جلب نموده است. این پژوهش با هدف بررسى ادراک فراحسى و تبیین زوایاى گوناگون آن، با تکیه بر منابع اسلامى از جمله آیات قرآن کریم و روایات معصومان علیهم السلام و نیز سخنان اندیشمندان مسلمان انجام گردید. همچنین چگونگى به کار بستن ادراک فراحسى و تفاوت آنها با معجزه و توهم نیز از نظر گذرانده شد. این پژوهش به لحاظ هدف توصیفى مى باشد و با روش استنادى اطلاعات گردآورى شده است. نتایج پژوهش نشان مى دهد که ادراک فراحسى به عنوان یک حقیقت در منابع اسلامى شناخته شده است و یکى از وجوه تمایز انسان ها و سایر موجودات قلمداد مى گردد.
بنیان های فرهنگی معرفتی بومی سازی نظریه های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بومی سازی نظریه های علوم انسانی، یک مسئله مهم در هویت سازی و تقویت فرهنگ خودی و از لوازم کاربست دانش در عمل است؛ زیرا نظریه از مهم ترین صور مواجهه با مشکلات و درک آنهاست. نظریه های علوم انسانی دارای دو بعد انسانی و محیطی اند: در بعد اول، فرازمانی و فرامکانی و در بعد دوم، محدود به مقتضیات خاص جوامعند. یک نظریه هرچند امری انسانی است، در عرصه کاربست نمی تواند واجد مطلوبیت لازم برای همه جوامع به صورت یکسان باشد. ازاین رو، بومی سازی برای کاربست آنها در شرایط خاص ضرورت می یابد. براین اساس، پرسش ما این است که در جهت تحققی شدن نظریه ها در جامعه خویش بر چه بنیان های معرفتی و فرهنگی باید تکیه کرد؟
در این پژوهش، آنچه نظریه ها درباره جهان به ما می آموزند، فقط با بومی سازی است که هم می تواند واجد کارایی برای ایران ما باشد و هم با هویت ما و آموزه های فرهنگ ما انطباق داشته باشد. در این میان، نگرش ما مبتنی بر اعتدال و فضیلت مندی و انطباق با هویت فرهنگ ایرانی اسلامی، در راستای ساختن دانش مطلوب است.
گزینش نظریه ارجح در میان نظریات ملاصدرا پیرامون علم به مادیات و در مادیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در باره علم حضوری در باب وجود های مادی دارای سه رویکرد متفاوت است. ایشان در مواضع بسیاری امور جسمانی را که شامل انواع اجسام و اعراض می باشند، از حوزه علم حضوری خارج می داند و معتقد است آنها نه نزد خود حضور دارند نه نزد واقعیت دیگری حضور می یابند و نه واقعیت دیگری نزد آنها امکان حضور دارد. ایشان بنا به مبنایی دیگر معتقد به معلوم واقع شدن مادیات نزد علت مجردشان هستند.اما بنا بر رویکرد سوم در مواضع متعدد دیگر برای کلیه موجودات ادراک و شعور قائل شده اند. وی در این دیدگاه، علم و وجود را مساوق می داند.بعلاوه به نظر ایشان حضور، شرط علم و در واقع همان حقیقت علم است. تجرد هم شرط حضور است. بنابراین لازم می آید امور جسمانی هم دارای نوعی علم حضوری و تجرد باشند، پس هم می توان از فرض وجود معلوم در نزد آنها سخن گفت و هم از فرض معلوم واقع شدن آنها به علم حضوری.
در این نوشتار سعی ما بر این بوده است. که بنا به تعاریف و مبانی ای که ملاصدرا در مورد علم ارائه داده اند، مواضع ایشاندر این امر را مورد تفکیک قرار داده و در نهایت به بررسی این امر بپردازیم که کدام سخن صدرا را می توانبه نحو مستدل نظر نهایی و دقیق ایشان در این مساله قلمداد کرد. بنا بر دلایل ارایه شده در پایان مقاله نظریه و رویکرد سوم ترجیح داده شده است.
واکاوی مسئله سعادت از دیدگاه ابن رشد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
ابن رشد اندلسی، بعد از ابن طفیل و ابن باجّه، از فلاسفه و متفکران جامع الاطراف در حوزه غرب اسلامی در سده ششم است. مطالعه آثار ابن رشد هر خواننده ای را به این درک رهنمون می سازد که وی، علاوه بر حکمت نظری، در حکمت عملی نیز آرا و اندیشه های قابل توجهی دارد. از آنجا که اندیشه های عملی ابن رشد تاکنون به صورتی کم رنگ مطرح بوده است، این مقاله در صدد است مسئله سعادت را، به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزه نظریات هنجاری اخلاق، به روش توصیفی ارائه نماید. برای تحقق این هدف، در این مقاله تلاش می شود، پس از نگاه معناشناختی به مفهوم سعادت، به تبیین مشخصات، مؤلفه ها، پیش فرض ها و انواع سعادت پرداخته شود. ابن رشد سه مشخصه خیر، خیر برتر و خودبسندگی را برای سعادت قایل است. به نظر می رسد که ماهیت سعادت از دید ابن رشد ماهیتی چند مؤلفه ای با رویکرد غایتِ جامع باشد، نه ماهیتی تک مؤلفه ای با رویکرد غایتِ غالب. همچنین، پذیرش مسئله سعادت در ابن رشد مشتمل بر پذیرش چند پیش فرض از قبیلِ غایت مندی افعال، وحدت غایات، ارتباط آن با کمال و نظریه فضیلت است.با توجه به این مشخصات و پیش فرض ها، ابن رشد بر این عقیده است که سعادت انواع گوناگونی مانند سعادت علمی و نظری، عملی، متافیزیکی، فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی، حقیقی و ظنی، فطری و اختیاری است.
بررسی نظام نوری در حکمت اشراقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اشراق لحظه اى است که در آن نخستین سپیده صبحگاهى خورشید پدیدار مى شود و نور معرفت به پیدایى مى گراید. از این رو حکمت اشراق نتیجه تجلّى انوار عقلى بر نفوس است و بنیان آن بر پایه نور و مباحث مربوط به آن است.اساس فلسفه اشراق بر پایه نور و مراتب آن است. شیخ اشراق اولین کسی است که با الهام گیری از ایرانیان باستان و حکماء یونان به پایه ریزی حکمتی بر پایه نور می پردازد. با اینکه شیخ اشراق سعی بسیاری در تبیین مباحث نوری نموده است، برخی از مبانی او مانند نوری بودن نور حسی در این زمینه دچار کاستی است و برخی دیگر از آنها لوازمی دارد که خود او به تحلیل و بررسی آنها نپرداخته است. نگارنده در پژوهش حاضر سعی نموده است ضمن بررسی تحلیلی و انتقادی مبانی اشراقی در مباحث نوری، نشان دهد که این گونه مباحث منجر به اثبات و تبیین برخی از مسائل فلسفی می گردد که قواعد مشائین از اثبات آنها ناتوان بود.
علم پیشین الهی در عرفان اسلامی؛ از منظر صدرالمتألهین
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
«علم پیشین خداوند به اشیا» از جمله موضوعاتی است که همة دانشمندان مسلمان از زوایای گوناگون به آن پرداخته اند. در میان حکمای مسلمان، صدرالمتألهین، برخلاف حکمای پیشین، تبیینی عقلی از این علم خداوند به اشیا، در دو ساحتِ ذات و مغایر ذات ارائه می دهد که با وحدت و بساطت ذات متعال سازگار می باشد. ایشان در آثار فلسفی خود، در ضمن بررسی آراء اندیشمندان مسلمان دربارة نحوة علم پیشین خداوند به اشیا، دو تفسیر کاملاً متفاوت از دیدگاه عرفا ارائه داده است: وی ابتدا با استناد به ظاهر عبارات عرفا، دیدگاه آنان را در تهی بودن از دلیل، هم سطح دیدگاه معتزله دانسته است. سپس با استناد به واقعیت های نهفته در عبارات عرفا، دیدگاه آنان در زمینة علم پیشین خداوند به اشیا را، عمیق ترین و دقیق ترین دیدگاه دانسته است.
این مقاله، به بررسی دو تفسیر متفاوت صدرالمتألهین از دیدگاه عرفا دربارة نحوة علم پیشین خداوند به اشیا می پردازد و انطباق و یا عدم انطباق تفسیر ایشان با دیدگاه عرفا را مورد بررسی قرار می دهد.
تحلیل جایگاه صفات و رفتارهای اخلاقی زمینه ساز ظهور در محتوای کتاب های درسی عمومی دانشگاهی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل جایگاه صفات و رفتارهای اخلاقی زمینه ساز ظهور در محتوای کتاب های درسی عمومی دانشگاهی ایران انجام پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده و رویکرد آن نیز کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش، کتاب های درسی عمومی دانشگاهی را دربر می گیرد که در سال 1393 در قالب بیست واحد درسی برای دانشجویان ارائه شده است که با توجه به انطباق با منطق تحلیلی پژوهش از میان آن ها چهار عنوان کتاب درسی «آیین زندگی اخلاق کاربردی»، «اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم»، «اخلاق خانواده» و «اخلاق اسلامی» به صورت هدفمند در نمونه قرار گرفته اند. ابزار اندازه گیری، فهرست های وارسی تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفته اند. عمده ترین نتایج پژوهش، بیان گر آن است که
1. در مجموع 2(ع)20 مرتبه به ابعاد، سطوح و مؤلفه های مفهومی مرتبط با صفات و رفتارهای اخلاقی زمینه ساز ظهور توجه شده است که میزان آن در کتاب های «آیین زندگی اخلاق کاربردی»، «اخلاق اسلامی مبانی و مفاهیم»، «اخلاق خانواده» و «اخلاق اسلامی» به ترتیب (ع) فراوانی یا 5/24 درصد، 1 فراوانی یا 3/24 درصد، 43 فروانی یا 1(ع) درصد و 929 فراوانی یا 2/34 درصد است.
2. در بین ابعاد مورد بررسی، به بُعد رابطه با دیگران با 1134 فراوانی یا (ع)/41 درصد بیشترین توجه و به بُعد رابطه با جهان هستی با 310 فراوانی یا 4/11 درصد کمترین توجه شده است.
معاد جسمانی از منظر علّامه طباطبائی، با تأکید بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
علّامه طباطبائی با اینکه در بسیاری از علوم دینی صاحب نظر بوده ، در بحث معاد جسمانی کمتر قلم زده است و این مسئله موجب شده تا دیدگاه ایشان دربارة معاد جسمانی، کانون اختلاف مفسران و مروجان اندیشه های علّامه قرار گیرد. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه ایشان به بررسی دیدگاه های انسان شناختی ایشان همچون دوساحتی بودن انسان، اصالت نفس، مجرد و جاودانه بودن آن، رابطة نفس و بدن و نقش بدن در هویت انسان، ضرورت حشر بدن و کیفیت آن می پردازیم. به نظر می رسد ایشان علی رغم پذیرش بیشتر آموزه های فلسفی حکمت متعالیه و تأثیر دادن آنها بر تفسیر آیات قرآن در بحث معاد جسمانی، با نپذیرفتن نظریة صدرالمتألهین که بدن اخروی را مُنشَأ نفس و قائم به آن می داند، اصل حرکت جوهری را همان گونه که در نفس مطرح است در بدن هم مطرح می کند و تبیینی دیگر از معاد جسمانی ارائه می دهد که می توان آن را بر دیدگاه مدرس زنوزی تطبیق داد.
امراصیل، مختصات وجود شناختی و معرفت شناختی آن در فلسفه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی های انجام شده پیرامون تعیین امر اصیل در نظر شیخ اشراق، برخی قائل به اصالت ماهیت و برخی قائل به اصالت نور یا اصالت شهود شده اند، برخی این بحث را لفظی دانسته اند و گاه نیز سهروردی اصالت وجودی معرفی شده است. ولی به نظر می رسد همچنان جای یک بررسی استدلالی که مواد استدلالش را با نگاهی فراگیر به فلسفه سهروردی کسب کند، باقی است. در این راستا، تحقیق حاضر ابتدا به تحریر محل نزاع پرداخته و نشان می دهد که خصوصیات امر اصیل عبارت اند از: وحدت، عینیت و معلوم به علم حضوری بودن. در ادامه با توجه به این مقدمات، به تحلیل اموری پرداخته می شود که به عقیده برخی در فلسفه سهروردی اصالت با آنهاست و نشان داده می شود که ماهیتی که مدنظر سهروردی است امکان اصیل بودن را دارد، هرچند این امر با توجه به نگاه معرفت شناسی شیخ اشراق، در فلسفه وی محقق نشده است. سپس در ادامه، بررسی امکان اصیل دانستن نور و قول به لفظی بودنِ این نزاع را مورد توجه قرار می دهیم. نتیجه نهایی ای که از این بررسی به دست می آید این است که با توجه به اینکه سهروردی مشخصاً امری را که بتوان اصالت را به آن نسبت داد معرفی ننموده است، راه حل مناسب برای فیصله دادن به این اختلاف ها این است که به اصالت «موجود» در فلسفه سهروردی قائل شویم.
"حرکت مکانی" از نظر ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴۱
33-53
حوزههای تخصصی:
حرکت مکانی به تأکید ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی از اقدم انواع حرکات است. ابن سینا حرکت مکانی را تنها حرکت بر خط راست می داند و حرکت وضعی را حرکت مکانی نمی داند، زیرا از نظر او حرکت مکانی حرکتی است که در آن متحرک از مکان خود به طور کامل خارج می گردد و در حرکت وضعی تنها موقعیت اجزای جسم نسبت به اجزای مکان تغییر می کند و در مجموع جسم در مکان خود قرار دارد. ابوالبرکات بغدادی حرکت های اینی و وضعی اعم از دایره ای و مستقیم را حرکت مکانی می داند. ابن سینا حرکت مکانی را به قطعیه و توسطیه تفکیک می کند و برای یکی وجود ذهنی و دیگری وجود عینی قائل است. ابوالبرکات چنین تمایزی را بین حرکت های مکانی قائل نیست و حرکات را که با تعریف علی عامل رسیدن علت به معلول می داند، اجمالاً دارای نوعی از وجود می داند هر چند که این وجود یکپارچه نیست او این وجود را به تعریف تشکیکی ارسطو از وجود ارجاع می دهد. ابن سینا نیروی محرکه را غیر از جسم متحرک می داند، ابوالبرکات اگر چه بر این موضوع تأکید می کند اما تداوم حرکتی را که در جسم ایجاد شده است ناشی از خود جسم می داند. در مورد حرکت بر خط راست در راستای قائم ابن سینا به سکون میان حرکت بالاسو و پایین سو قائل است، اما ابوالبرکات می گوید که برای سکون جسم در نقطه اوج نه سبب عدمی پذیرفتنی است و نه سبب وجودی، بنابر این از نظر او حرکت از پایین به بالا و بر عکس مجموعا یک حرکت است.
جایگاه اصول اعتقادات شیعة دوازده امامی در آثار شیعه شناسان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده مقالة حاضر با بررسی آثار شیعه شناسان غربی درصدد است تا از میزان و نحوه شناخت آن ها در مورد آموزه های عقلانی اعتقادی شیعة امامیه (عدل و امامت) مطلع شود. شیعه شناسان مورد مطالعه در این مقاله عبارت اند از: ویلفرد مادلونگ، مایر بارآشر، اتان کوهلبرگ، ونزبرو، رون بوکلی، هانری کربن، مونتگمری وات، هاینس هالم، و آندرو نیومن. نویسنده در پایان مقاله با توجه به وجوه مثبت و منفی آثار شیعه شناسان غربی پیشنهادهایی جهت بازنگری درون دینی در جنبه های نظری و عملی به صاحب نظران شیعة دوازده امامی ارائه می کند
بررسی وجودشناختی صفات الهی از دیدگاه ابن سینا همراه با نقد ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند و صفات او مهم ترین مسأله ای است که فکر بشر را به خود مشغول نموده است؛ گواه بر این مدعا آثار فیلسوفان و متکلمان در طول تاریخ اندیشه بشر است. ابن سینا از مشاهیر حکمت مشا با نگاهی واقع گرا و برآمده از متن هستی کوشیده است تصویری دقیق تر از ذات و صفات خداوند ارائه نماید و بر شناخت هرچه بیشتر خالق هستی و زیبایی و اطلاق آن صحه گذارد. بررسی تقسیم صفات، عینیت صفات با ذات و تکثر و ترادف صفات در جای جای آثار گسترده ابن سینا روشن می سازد که ابن سینا هم تکثر و هم ترادف صفات را مطرح نموده است و طرح تکثر صفات بیان گر نظر دقیق او و ارائه ترادف صفات نمایان گر دیدگاه دقیق تر وی است و هر دو تبیین ابن سینا از این ادعای ملاصدرا که ترادف صفات موجب تعطیل می گردد مبری است؛ چرا که دقت ابن سینا در طرح ترادف صفات سبب شده است خداوند نه تنها از تکثر در خارج منزه گردد، بلکه از تکثر برآمده از حیثیات ذهنی نیز پیراسته گردد در حالی که دیدگاه عینیت مصداقی و اختلاف مفهومی ذات و صفات خداوند از این ویژگی برخوردار نیست.
بررسی تعریف مابعدالطبیعه از دیدگاه فارابی (بر اساس کتاب های تحصیل السعادة، فلسفة أرسطوطالیس، الحروف و فصول منتزعة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم آن که فارابی در برخی از آثار مشهور خود مانند أغراض مابعدالطبیعه، مابعدالطبیعه را بر اساس موجودبماهوموجود تعریف می کند، ولی در چهار کتاب تحصیل السعاده، فلسفه أرسطوطالیس، الحروف و فصول منتزعه، تعریفی متفاوت از مابعدالطبیعه ارائه می کند که از جمله تمایزات فلسفی او به شمار می رود. از دیدگاه فارابی در این آثار، مابعدالطبیعه شاخه ای از علوم نظری است که پژوهش و مطالعه در حوزه آن، متأخر از مطالعه در سایر حوزه های علوم نظری یعنی ریاضیات و طبیعیات و علم مدنی است. پژوهشگر در حوزه مابعدالطبیعه باید موجودات الهی و نیز سایر موجودات را از آن جهت که موجودات الهی، مبدأ و سبب وجود آن ها هستند، مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. هر چند این تعریف، ناظر به تعاریف ارسطو در کتاب های آلفای بزرگ و اپسیلن است؛ ولی از آن دو متمایز است؛ زیرا بر خلاف تقریر این دو کتاب، مابعدالطبیعه را شایسته بررسی همه موجودات عالم می داند.