فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۴۱ تا ۶٬۳۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
معنا شناسی واژه ذکر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند که پژوهش های قرآنی در دوره ی معاصر از گسترش چشمگیری برخوردار است. بالاخص پژوهش هایی که مولفه های واژه شناسی با رویکرد تفسیر موضوعی قرار می دهند، اما بازشناسی معنایی واژه های پرکاربرد قرآن کریم مانند ذکر اهمیت برجسته ای دارند.
این پژوهش در پی ان است با روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایش مراحل سه گانه ی توصیف،تحلیل و تبیین واژه ی ذکر را در قرآن کریم مورد واکاوی قرار دهد. در این مقاله ضمن بازشناسی معنای لغوی و اصطلاحی ذکر دیدگاه مفسرین با رویکرد تاریخی درباره ی معانی اصطلاحی و تنصیصی ذکر،ارتباط مفهومی آن با واژه های هم نشین و جانشین مانند:قرآن ،صلوة ، تقوا و ... معانی استخراج شده ی از ارتباط سیستمی آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس با استفاده از قاعده ی سیاق و دقت در مقتضای آیات قرآن کریم چگونگی کاربرد ذکر در سرتاسر آیات قرآن کریم تبیین گردیده است. یکی از نتایج مهم بررسی توصیفی، آشکار شدن پیوند معناییِ عمیقِ ذکر با سایر واژه های هم حوزه در قرآن است.
تحول وجودی انسان در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهم در ادیان توحیدی، سلوک و تحول معنوی انسان است. این تحول را در مسیحیت می توان با روی کردهای متفاوت عرفانی، کلامی و کتاب مقدسی مورد توجه قرار داد. از سوی دیگر، این سلوک معنوی را می توان از ابعاد گوناگون، نظیر جایگاه آن در دین، تأثیر آن در زندگی دنیوی و اخروی، راه های تقرب و سلوک به خدا و ... مورد بررسی قرار داد. اما یکی از پرسش های مطرح در این جا این است که خود این سلوک به چه معنا و از چه سنخی است. سخن در این است که چه رخ می دهد که سالک الی الله به کمال دست می یابد؛ آیا تحولی حقیقی در او رخ داده است یا تشریفاً او را کامل و مقرب خدا می خوانند؟ در مسیحیت و مشخصاً عهد جدید، این سلوک عرفانی و کمالی، تحولی وجودی، حقیقی، تشکیکی و در عین حال بیشتر اعطایی است و با واژگانی نظیر تقدیس، اتحاد با خدا و مسیح و نورانی شدن بیان می شود؛ که شاکله ی این نوشتار را شامل است.
بررسی مسئلة تشکیک خاصی در اندیشة میرفندرسکی با نگاهی بر آرای صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک مسئلة تشکیک در وجود از مباحث بنیادین فلسفی است. شاید بتوان گفت که این مسئله، مرزی است میان حکمای صدرایی و غیر صدرایی. به گونه ای که این مسئله عموماً با انکار حکمای قبل صدرا و اقبال حکمای صدرایی مواجه شد. اما از میان حکمای قبل صدرا برخی موضع صریحی در قبال این بحث نشان نداده اند که از آن جمله میرفندرسکی است. جستار حاضر به دنبال آن است که با بررسی و تطبیق آرای میرفندرسکی با آرای صدرالمتألهین، به تبیین موضع خاص این فیلسوف در خصوص مسئلة تشکیک خاصی بپردازد.
علم و نقش آن در کمال آدمی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در عرفان ابن عربی و فلسفه صدرایی، علم، از حیث بدیهی بودن مفهومش و در نهایت خفا بودن حقیقتش، حکم وجود را دارد. هیچ چیزآشکارتر و روشن تر از مفهوم علم نیست تا به واسطه آن بتوان علم را تعریف کرد؛ همچنان که حقیقتِ علم مانند حقیقتِ وجود، کاملاً مخفی است. بر اساسِ وحدت وجود، حقیقتِ علم، «وجودِ حق» است. در واقع، علم به عنوانِ صفتِ حق تعالی عینِ ذاتِ اوست و از آنجا که وجودِ او، فرد است و هیچ شریکی ندارد، علم نیز فرد است و مصداقی جز وجود خداوند نخواهد داشت. از این رو کمالِ آدمی معرفتِ به خویشتنِ خویش است که جلوه کامل الهی است؛ زیرا قلبِ آدمی که حقیقتِ اوست، گنجایشِ خداوند را دارد. فانی شدن در خدا و بقای بالله را می توان تعبیری دیگر از «علمِ حقیقی» دانست؛ زیرا معنای«فنای فی الله» این است که آدمی یقین حاصل کند که حقیقت او، حق تعالی است. بنابراین علمِ حقیقی و کمالِ غایی، مساوقِ یکدیگر و دو مفهوم برای یک مصداق هستند. از این رو هدفِ ابن عربی از سیر و سلوکِ عارفانه و غایتِ ملاصدرا از سیر و سلوک عقلانی، دست یافتن به علمِ حقیقی و به تعبیرِ ابن عربی «درکِ وحدت وجود» است
بررسی گستره براهین قاعده الواحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۷
47-63
حوزههای تخصصی:
قاعده الواحد یکی از اساسی ترین قواعد فلسفه اسلامی است که در مسائل مختلف فلسفه اسلامی و دیگر علوم مانند علم اصول فقه از این قاعده استفاده شده است. در این نوشتار ابتدا با توجه به براهین این قاعده و تحلیل مبادی و معانی به کار رفته در این براهین، آشکار شده است که مجرای این قاعده وحدت حقه حقیقی است. سپس با بیان تقریری دیگر از این قاعده و اقامه برهان دیگری این قاعده تعمیم داده شده و حدود و ثغور و موارد کاربرد این تعمیم در عالم عقول، عالم مثال وعالم طبیعت تعیین شده است.
فلسفه خاتمیت پیامبر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم فلسفه خاتمیت پیامبر اسلام (ص) به بررسی دقیق چند مسئله مهم، یعنی تبیین ماهیت قرآن به مثابه معجزه جاوید، معنای بلوغ فکری مردم عصر ظهور اسلام، چیستی و کارکرد اصل امامت و درنهایت معنای جامعیت و کامل بودن اسلام منوط است. برای این منظور، ویژگی های منحصر به فرد قرآن به مثابه معجزه جاوید در مقایسه با معجزات پیامبران دیگر مورد نظر است. همچنین، به اهمیت بلوغ نسبی، نه بلوغ عقلی کامل، بایستی توجه داشت؛ یعنی، مردم عصر رسالت پیامبر به توانمندی هایی رسیده بودند که می توانستند ضمن دریافت کتاب و سنت، آن را حفظ کنند و از تحریف مصون دارند. سوم اینکه، اصل امامت و تعیین امام، که بارها از سوی پیامبر اسلام مطرح شده، طبیعتاً مبین ختم نوبت است و نهایتاً اینکه، مجموعه آموزه های قرآن و سنت پیامبر نشان می دهد که در آنها کلیات ثابت و متغیر لازم برای هدایت معنوی و تحقق سعادت دنیوی و اخروی مردم لحاظ شده و هدایت آنها هم از طریق امامان و هم علمای دینی درنظر گرفته شده است و اصل اجتهاد نیز در فهم احکام اسلامی نقش بسزایی خواهد داشت.
مبنای فلسفی تعیین ارزش ها از نظر سیّد محمّد حسین طباطبایی و دیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه سیّد محمّد حسین طباطبایی و دیوید هیوم، دو اندیشمند بزرگ، یکی در جهان اسلام و دیگری در جهان غرب، به لحاظ داشتن اندیشه های فلسفی تأثیرگذار، بسیار حائز اهمیّت هستند. در حوزه فلسفه اخلاق، هیوم به دنبال علم به طبیعت آدمی و انگیزه ها و رفتار اوست و انسان را به عنوان موجودی عاقل و فعّال مورد بررسی قرار می دهد و در پی آنست تا نقش عقل را، به خصوص در اخلاق، بسیار کم رنگ جلوه دهد. علامه طباطبایی نیز در مباحث معرفت شناسی و توجه به چگونگی حصول معرفت برای آدمی، فاعلیت انسان و ارتباط فاعل و فعل را در مورد کاوش و تحلیل قرار می دهد و در پی آنست که نقش عقل و ادراکات آن را در همه ی سطوح زندگی انسان به عنوان نقشی اساسی و مرکزی نشان دهد. در این مقاله به بررسی و مقایسه ی مبانی فلسفی آنها، به طور خاص در قلمرو اخلاق و تعیین ارزش ها، می پردازیم.
پیوند دین و فلسفه در اندیشة فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر درصدد است پیوند میان دین و فلسفه را از منظر فارابی با استناد به اصل متن آثار وی مورد پژوهش قرار دهد. در این طریق، نخست به تحلیل علل تاریخی نیاز به فلسفه پرداخته شده و سپس انگیزه های فارابی برای ایجاد این پیوند معرفی شده اند؛ تا از این ره گذر، ضرورت ایجاد چنین پیوندی میان دین و فلسفه روشن گردد. مدّعای مقاله آن است که فارابی، با دو روش متفاوت در پی برقراری این پیوند بوده است. روش نخست بر توجّه به سیر تاریخی تکوین زبان استوار است؛ که از این منظر، فارابی به تقدّم زمانی فلسفه بر دین باور دارد. اما در روش دوم، او با توجّه به تمایزهای روش شناختی دین و فلسفه در مقام تعلیم، به تبیین نسبت میان آن دو پرداخته است. حال دربارة این دو روش باید گفت که روش نخست قابل نقد است؛ اما می توان از روش دوم دفاع کرد.
استناد های قرآنی امام رضا(ع)در تبیین تمایز عترت از امّت در مناظره با مأمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظره از شیوه های مطلوب تبیین و نشر معارف الهی در رویارویی با آرا و اندیشه های مخالفان اسلام است که در مکتب علمی و عملی اهل بیت، علیهم السّلام، از جمله امام رضا (ع) مورد توجّه بوده است. از مناظره های مهمّ امام رضا (ع) با مأمون، در باب موضوع عترت و امّت و بیان تفاوت میان آن ها بوده است که ایشان با استناد به آیات قرآن کریم، عترت را همان اهل بیت، یعنی حضرت فاطمه (س) و دوازده امام معصوم، علیهم السّلام، معرّفی می فرماید که برگزیدگان خدا بر روی زمینند و در مقام و منزلت، پرهیزکاری و اطاعت خداوند نسبت به امّت برتری دارند و بر امّت اطاعت و پیروی از آن ها تکلیف الهی است. هدف از این پژوهش، فهم و درک تفاوت بین امّت و عترت با توجّه به مناظرة امام رضا (ع) با مأمون پیرامون این مسأله است. پرسش اصلی این پژوهش که نگارندگان با استناد و تتبّع به منابع مهمّ و روش کتابخان های در صدد پاسخ بدان هستند، این است که آیا بین امّت و عترت فرق است؟ در صورت وجود، وجوه این تفاوت چیست؟ لذا تعاریفی چون امّت، عترت، آل و ... با توجّه به مناظرة امام رضا (ع) با مأمون مورد بررسی قرار می گیرد و در ن هایت، نتیجة حاصل از بررسی مناظرة امام رضا (ع) در تفاوت بین امّت و عترت آشنایی با سیرة ائمّه و نگاه آن ها به مسألة فوق بوده است که به این نتایج می رسد که عترت افرادی برگزیده از میان امّت است، گزینش عترت از سوی خدای بزرگ صورت گرفته است وعلّت گزینش صلاحیّت آن ها برای رهبری امّت بعد از پیامبر (ص) است.
اصالت نور و تحقق تبعی ظلمت در اندیشه سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شیخ اشراق در برخی آثار خود علاوه بر نور بر تحقق ظلمت در عالم خارج نیز تصریح نموده است. در نوشتار پیش رو ضمن اشاره به تلقّی سهروردى از نور و ظلمت، مقوله بندى اشراقی موجودات، تصریحات شیخ اشراق بر تحقّق تبعی ظلمت، پیشینه تفکّر وى و توجّه به معانی مختلف مفاهیم «اصیل» و «اعتباری»؛ نسبت بین نور و ظلمت در اندیشه شیخ اشراق و فرآیند تطبیق این دو بر مفاهیم وجود و ماهیت مورد تحلیل قرار گرفته است. در این راستا مشخّص گردیده که معنای نور در نزد سهروردی، أخصّ از معنای وجود در نزد ملّاصدرا است و به همین دلیل گاه از سوی صدرا و برخی شارحان وی نسبت تناقض گویی به سهروردی داده مى شود؛ امّا لحاظ معانی وجود و ماهیت در اصطلاحات شیخ احسائی و تطبیق آن بر نور و ظلمت سهروردی، تفسیر نوینی از «اصالت وجود» در پیش روی ما قرار مى دهد که در پرتو این نگرش، نظام فلسفی سهروردی، قدرى منسجم تر و پویاتر به نظر می رسد. در این تفسیر نور یا وجود «موجود بالذّات» و ظلمت یا ماهیت، «موجود بالتّبع» و نه بالعرض به شمار مى رود.
چگونگی اعیان ثابته در فنای ذاتی (بررسی مناظره علامه طباطبایی و علامه طهرانی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مناظره علامه طباطبایی و علامه طهرانی در فنای ذاتی اعیان ثابته، از معدود مسائلی است که به نتیجه واحدی میان این دو بزرگوار نرسیده است. سؤال از اعیان و معدوم بودن آن ها از طرفی، و در عین حال، جنبه وجودی آن در حضرت علمیه به منظور آفرینش هستی کائنات، از طرف دیگر، فهم این مسأله را با مشکل روبه رو می کند.
با تحقیق در منابع معتنابهی که از پدر عرفان نظری و واضع اعیان ثابته رسیده و تأمل در آن ها می توان راه را برای حل این معضل هموار کرد. در ابتدا با نگاهی معرفت شناسانه می توان گفت که برداشت عرفی صوفیانه از فنا باعث این پندار شده که موجودات در عالم هستی می زیند تا در نهایت، فانی در حق تعالی شوند؛ اما در واقع، با توجه به نظریات ابن عربی، فنا بعد از اثبات وجود، سهو و غلط آشکار است و هر کسی که به نفس خود و هستی، بدون فنا و وجود بنگرد، حق تعالی را شناخته است.
از منظر هستی شناسی، فرق بین وجود عاریتی کَونی و وجود اصیل حقیقی و اعیان ثابته، می تواند به ما در حل درست مسأله، یاری رساند؛ به این صورت که آنچه به واقع متعلق نیستی قرار می گیرد، وجود متوهم است که همان احکام اعیان ثابته در لباس عاریتی وجود کونی است و خروج از این توهم، درک صحیح از هستی است.
فناناپذیری نفس از دیدگاه ابن میمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابنمیمون میان رستاخیز و جهان آینده تفاوت قائل شده است. او رستاخیز مردگان را مربوط به عصر مسیحایی و فناناپذیری نفس را مربوط به جهان آینده میداند. ابنمیمون فناناپذیری نفس را با رشد و بالندگی عقلانی نفس در این دنیا گره زده و معتقد است جاودانگی نفس تنها از آنِ کسانی است که در این دنیا از موهبت عقل بهره برده باشند. بر این اساس، او دیدگاهی متفاوت درباره بسیاری از باورهای فرجامشناسانه بهدست داده است. از باب نمونه، او معتقد است بهشت و جهنم و بهطورکلی ثواب و عقاب متناسب با فهم عامه مردم در قالب تعابیری توصیف شدهاند که لذتهای دنیایی را تداعی میکنند؛ درحالیکه بهشت و جهنم اکنون و اینجاست. پرسش مهمی که در این مقاله بهدنبال یافتن پاسخ آن هستیم این است که آیا منبع الهام او در این نظریه کتاب مقدس و سنت یهودی بوده، یا اینکه او تحتتأثیر تعالیم فلسفه یونانی، بهویژه فلسفه ارسطو و نیز ارسطوییان مسلمان نظیر ابونصر فارابی، ابنباجه و ابنرشد به این دیدگاه رسیده است؟
نقد و بررسی رابطة نفس و بدن از دیدگاه دکارت با بهره گیری از نظام حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
مروری اجمالی بر مؤلفه های نظام فکری جابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محور پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های نظام فکری جابری نظیر الگوی تفکر او، نحوه شکل گیری بنیان های عقلانی و فرهنگی او، ساختارشکنی او و موارد دیگر است. اما در بعضی مواقع، انتقادهایی را که به او وارد است مطرح می کند و اگر احیانا دارای رویکردی تحسین برانگیز باشد نیز آن را یادآور می شود. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی به بررسی اجمالی سیر تفکر و آثار وی پرداخته است. جابری بیش از آنکه شخصیت کلامی یا به عبارتی، نومعتزلی باشد، بیشتر فلسفی است و این را آثار او نیز شهادت می دهند، حتی او یک اثر کلامی محض هم ندارد. با این حال، دیدگاه او را نسبت به مسائل مطرح شده ای همچون امامت، عدل و توحید، آن هم به صورت تلویحی، از درون آثار مختلف او استخراج کرده ایم که در روند مقاله بیان می شود.
هستی شناسی کلیات و نحوه شکل گیری مفاهیم کلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم کلی را از دو منظر می نگرند: هستی شناختی، معرفت شناختی. از منظر هستی شناختی، درباره چیستیِ کلیات، و از منظر معرفت شناختی، درباره نحوه آگاهی ما از مفاهیم کلی و همچنین چگونگی ساخته شدن آنها در ذهن سخن می گویند. این نوشتار، پس از بررسی دیدگاه های هستی شناختیِ مطرح شده درباره کلیات، به نحوه شکل گیری آنها می پردازد.
در این پژوهش، روشن خواهد شد که مفاهیم کلی با مواجهه با جزئیات (هرچند یک مواجهه) ساخته می شوند، و ادراک موارد متعدد و مصادیق مختلف در این فرایند، ضروری نیست؛ هرچند پس از ساخته شدن این مفاهیم، هرقدر شمار مواجهه ها با مصادیق افزوده شود، دقت آن مفاهیم بالاتر می رود و بهتر نمایانگر مصادیق خواهند بود.
عقلانیّت فضیلت محور و باورهای دینی؛ با تأکید بر نظریة سوسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی فضیلت محور، یکی از جدیدترین رویکردهای معرفت شناسی است که به دلیل تمرکز بر فاعل شناسا و فضیلت های معرفتی او، از سایر رویکردهای موجود متفاوت می باشد. این رویکرد، به جهت شباهت با رویکردهای برون گرایی که در ذیل معرفت شناسی اصلاح شده قرار می گیرند، از ظرفیت های قابل توجّهی برای نظریه پردازی در معرفت شناسی باورهای دینی برخوردار است. لذا می توان با تعریف پیش فرض هایی چون فضائل معرفتی دینی و منظر دینی، به مفهوم جدیدی از عقلانیّت دست یافت. این نظریه، در مقابل استدلال های شکّاکان مبنی بر عدم امکان معرفت در حوزة باورهای دینی و نیز استدلال ملحدان مبنی بر عدم وجود خدا، دفاع قابل قبولی از باورهای دینی ارائه می کند.
جنبش های نوپدید معنوی: دین یا عرفان؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
برای یافتن گویاترین تعبیر معنویت گرا یی های نوپدید، ابتدا باید معنای دین و عرفان را به درستی بررسی کنیم. به نظر می رسد «دین»، تجربة مواجهه با امر قدسی است و لزوم هماهنگی انسان با آن و این مواجهه و هماهنگی، در مجموعة منسجمی شامل ابعاد نظری، عملی و اجتماعی خود را آشکار می سازد. «عرفان» نیز رویکردی شهودی، باطن گرا و غالباً وحدت وجودی است که در بافت دین خاصی قرارمی گیرد و انسان های عارف را به عمق آموزه های رهایی بخش و تعالی آفرین آن دین رهنمون می سازد. با این تعاریف، جنبش های نوپدید معنوی، بیشتر به تعریف و خصوصیات «دین» نزدیک اند تا «عرفان». توضیح آنکه درون مایة اصلی این جنبش ها، «معنویت»، آن هم از نوع «معنویت نوین» است. «معنویت نوین» اعتقاد و احساساتی عمیق نسبت به روح آدمی و ارزش های غیرمادی زندگی انسان است. این نوع معنویت، خود را از دین سنتی مستقل کرده و حتی با آن به رقابت پرداخته است؛ در نتیجه، به دو وجه، «دین» خوانده می شود: یکی با تسامح و مجاز (چرا که همچون دین سنتی، به ارضای نیازهای دینی انسان ها پرداخته است)؛ و دیگری به جهت اینکه کمابیش بر اجزای ذاتی و عرضی مفهوم «دین» مشتمل است.
ابعاد سه گانه ی نظریه امید اسنایدر وتطبیق آن با دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
در دنیای متمدن امروزی، آدمی به ظاهر مرفه به نظر می رسد؛ اما بیش از گذشته، افسرده، ناامید و تنهاست.روان شناسان مثبت نگر معتقدند امید می تواند از افراد در برابر روی دادهای استرس زای زندگی حمایت کند؛ از این روی، در یکی دو دهه اخیر، نقش امید در درمان انواع بیماری ها بررسی شده و در نتیجه این بررسی ها، اسنایدر نظریه ای را به نام نظریه امید بیان کرده است.از سوی دیگر، با توجه به تأثری جهان بینی هر فرد در بهبود و درمان انواع بیماری ها نمی توان از نقش دین در پیدایش امید غافل ماند. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش تطبیقی، نخست، ابعاد امید(تفکر هدف، تفکر عامل و تفکر گذرگاه) را در نظریه اسنایدر بیان کرده و سپس آن ها را در مفاهیم قرآنی جستجو کرده ایم و از این طریق، میزان مطابقت و اشتراک مفهومی تلاش های بشری را با دیدگاه های قرآن دریافته ایم؛ در پایان، به این نتیجه رسید ه ایم که قرآن در نگاه ارزشی خود، آدمی را به سمت امید مطلوب سوق داده و از امید های واهی بازداشته است.نتایج پژوهش، بیانگر آن است که علم اساساً نیست ها و هست ها را بیان می کند و شناسایی امید از این طریق، برای بشر، بسیار مفید است؛ علاوه بر این، رجوع به این مید در بیان ارزش ها و بایدها و نبایدهای آن، بشر را به سوی نوع مطلوب امید راه نمایی می کند.