فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۰۱ تا ۷٬۲۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
آیین سوگواری در میان صابئیان (تلفیقی از اندیشه ها و آیین ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل فرهنگی و اجتماعی در هر جامعه ای، آداب و رسوم سوگواری است. بررسی آیین های سوگواری، ازآنجا که می تواند نشان دهندة فرهنگ و باورهای افراد یک جامعه باشد، بسیار مهم می نماید. در ایران نیز از دیرباز، از دوران باستان تا ورود اسلام و تا کنون، آداب و مراسم مختلف سوگواری وجود داشته است؛ از جمله می توان به سوگواری در میان اقلیت های مذهبی و از میان ایشان، صابئین اشاره کرد. این پژوهش بر آن است تا آداب سوگواری در میان صابئین، و در واقع افکار و اندیشه های ایشان دربارة این مراسم را کانون توجه قرار دهد. این پژوهش به شیوة تحلیلی- تاریخی نگارش یافته است.
نقد نظریة تباین دین و معنویت
حوزههای تخصصی:
نسبت میان معنویت و دین، یکی از مهم ترین مباحث قابل طرح در حوزة فلسفة دین و معنویت پژوهی است. تنوع در انگیزه ها و رویکردها در بررسی مفهوم معنویت، سبب ارائة تفاسیر متفاوت در حقیقت آن و نیز ریشه ها و نتایج آن شده است. برخی، معنویت را نه تنها متفاوت از دین، بلکه متباین و حتی متضاد با آن دانسته اند. هدف اصلی این پژوهش آن است که ابتدا مفاهیم «دین» و «معنویت» را بررسی کند؛ سپس با تقسیم گونه های مختلف معنویت و بررسی مؤلفه های اصلی معنویت حقیقی، تفاوت آن را با معنویت کاذب و نیز معنویت باطل آشکار سازد. همچنین نسبت معنویت و عقل، و نیز ضرورت عدم مخالفت تفاسیر مختلف از معنویت با اصول بدیهی عقلی، به اختصار بررسی شده است. در ادامه ادلة کسانی که معنویت را متباین با عقل دانسته اند، ارزیابی و رد، و علیت دین برای معنویت اثبات گردیده و در پرتو آن، انحصار معنویت در معنویت دینی به ویژه معنویت اسلامی تبیین شده است. روش این تحقیق، اسنادی-تحلیلی است و با بررسی و نقد ادلة طرف داران تباین معنویت و دین، مدعای اصلی اثبات خواهد شد.
تأثیر اومانیسم بر نهضت اصلاح دینی ( پروتستان)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد بررسی تأثیر اومانیسم بر شکل گیری نهضت اصلاح دینی (پروتستان) با روش توصیفی ـ تحلیلی است. در این راستا نخست به تعریف اومانیسم اشاره، و پس از بیان مراحل سه گانة اومانیسم از رنسانس به بعد، ویژگی اومانیسم در هر یک از این مراحل بیان شده است. در ادامه با روش شدن ویژگی های اومانیسم در دورة نهضت اصلاح دینی و با واکاوی زندگی و اندیشه های بعضی از بزرگان اصلی و اولیة نهضت اصلاح دین، نشان داده شده که اگرچه زندگی و اندیشة این بزرگان متأثر از اومانیسم بوده است، تأثیرپذیری همة آنها به یک اندازه نبوده و همچنین بعضی از آنها، در دوران هایی حتی از اصول اومانیسم عدول کرده اند.
ارزش زندگی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان اهل محاسبه و معامله است؛ تا چیزی برای او نیرزد، آن را انتخاب نمی کند. ارزش زندگی به چیست؟ زندگی با وجود ناکامی ها، رنج ها و سختی ها چه ارزشی دارد یا حامل چه ارزش هایی است که وجودش را بر عدمش برتری بخشیده، پذیرش آن را بر عدم پذیرش آن راجح می سازد.
فیلسوف بزرگ جهان اسلام مطابق اصول حکمت متعالیه، وجود را ارزش، خیر و کمال می داند. زندگی نیز که امری وجودی است، دارای ارزش ذاتی می باشد. از آنجا که وجود دارای مراتب است، زندگی انسان متناسب با درجهٴ او از ارزش برخوردار است. البته ارزش های دیگری اعم از تکوینی و ارادی هست که ملاصدرا آنها را زینت بخش زندگی می داند.
خشنودی خدا، کرامت انسانی، فطرت الهی، جاودانگی و عشق، ارزش های زندگی است. نیز هرگونه ارتباط شایسته با منبع وجود و کمال برتر، ارزش محسوب می شود. بنابراین ارتباط با خداوند، معیار ارزش زندگی است. فطرت الهی انسان، نشان می دهد که ارزش از درون انسان می جوشد و نیازی به اعتبار ارزش و نگاه به بیرون نیست. کرامت انسان امری وجودی و به جعل الهی است؛ لذا امری حقیقی است نه مفهومی اعتباری. مایهٴ برتری و کرامت انسان، ظرفیت علمی او است که سبب برتری بر فرشتگان گشت. از نظر ملاصدرا عشق در هر موجودی سریان دارد. هر چه درجهٴ وجود قوی تر باشد، عشق پررنگ تر است. هر چه نفس اشرف و اعلی باشد، محبوب او لطیف تر و پربهاتر است. جاودانگی ارزش است. زندگی انسان، جاودان است و مرگ تقابلی با جاودانگی ندارد. انسان با مرگ به مرتبه ای برتر و حیاتی حقیقی نایل می شود.
بنابراین ارزش زندگی به ارزش های وجودی انسان برمی گردد. این ارزش ها دارای شدت و ضعف است. پس ارزش زندگی نیز دارای درجات و مراتب می باشد.
ایهام تعارض در تعریف ارسطو از زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تبیین و تعریفی که ارسطو از زمان عرضه می کند، دو جنبه را می توان یافت که علی الظاهر متعارض به نظر می رسند. وی، از طرفی، زمان را به «عدد حرکت از حیث پیش و پس» تعریف می کند و «عدد» در هیچ کدام از آثار او متصل دانسته نشده است. از طرف دیگر، به دلیل ارتباط زمان با حرکت، آن را متصل می داند، چون حرکت متصل است. بدین ترتیب، به نظر می آید که او زمان را هم منفصل دانسته است و هم متصل. در نوشتار حاضر سعی شده است که، ضمن بررسی راه حل های پیشنهادی شارحان، با الهام گرفتن از خود ارسطو، راه حل کامل تری برای این تعارض ارائه گردد و از تعریف او رفع ابهام شود.
حاصل آنچه از این بررسی به دست می آید این است که اولا، عدد مورد نظر در تعریف ارسطو نه، به اصطلاح، عدد عاد (مثلا 2 و 3) بلکه عدد معدود (مثلا 2 متر، 3 ساعت) است و ثانیا، با دخالت نفس به عنوان فاعل شناسا در تشخیص پیش و پس حرکت است که زمان حالت مقداری و عددی پیدا می کند. تاکید بر نقش عنصر فاعل شناسا را می توان پیام جدید این مقاله در رفع ایهام تعارض در تعریف ارسطو از زمان دانست.
مقایسه صلح پایدار در اندیشة انسان محور کانت و صلح عادلانه در اندیشة متفکران شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«صلح» به عنوان یکی از بنیادی ترین نیازهای بشر در طول تاریخ، همواره کانون توجه و معرکه آرای فیلسوفان و متفکران بوده است. یکی از طرح هایی که بر پایه انسان محوری محض در عصر مدرنیته مطرح شد و محرک بسیاری از گام های آغازین در عرصه صلح بین الملل تلقی گردید، طرح «صلح پایدار» کانت است. اما از بررسی گفتمان مبتنی بر اندیشه شیعه، که مقصد نظام هستی را در پرتو آموزه های شریعت اسلام و احکام الهی ترسیم می کند، رویکردی خاص نسبت به صلح استنباط می شود که در محور آن، انسان عاقل دین محور است که آن را «صلح عادلانه» می نامیم. این مقاله به مقایسه دو رویکرد، یعنی رویکرد لائیک کانت به صلح پایدار، که مبتنی بر الزامات عقلی و اخلاقی است و رویکرد متفکران شیعه به صلح عادلانه، که مبنای صلح را تأمین عدالت می داند، می پردازد. رویکرد اخیر، به دلیل ریشه یابی علل تحقق صلح و ارائه طرحی جامع در زمینه بسترسازی برای صلح، از کارآمدی بیش تر و چشم اندازی روشن تر برخوردار است.
تفاسیر ارائه شده از دیدگاه ابن سینا در خصوص شناخت انسان از وحدت و کثرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر ابن سینا کثرت نزد تخیل انسان ها و وحدت نزد عقل انسان ها اعرف است. این دیدگاه این گونه مورد اشکال قرار گرفت که اگر وحدت و کثرت به عنوان دو مفهوم کلی در نظر گرفته شوند، در عقل حضور دارند و اگر به عنوان آن چه در محسوسات حاصل اند ملاحظه گردند، در تخیل حضور دارند؛ از این رو تخصیص اعرفیت هر یک از آن ها به یکی از دو قوه خیال و عقل وجهی ندارد. با توجه به جایگاه والای علمی ابن سینا و دقت او در طرح مباحث، اندیشمندان بعدی به توضیح دیدگاه ابن سینا و دفع این اشکال پرداختند. نخستین کسی که به این اشکال پاسخ داد میرشریف جرجانی در شرح کتاب مواقف است. پاسخ جرجانی مورد مخالفت قوشچی در شرح جدید تجرید قرار گرفت. دوانی و دشتکی و دیگران نیز در پی تحلیل دیدگاه ابن سینا و پاسخ به اشکال قوشچی برآمدند. فیاض لاهیجی هم از جمله کسانی است که در توضیح دیدگاه ابن سینا دیدگاه جدیدی ارائه کرد. نتیجه این نزاع علمی پیدایش چهار ملاک برای توضیح اعرفیت وحدت برای عقل و اعرفیت کثرت برای خیال، در مقام فهم عبارت ابن سینا است. به نظر می رسد که نظریه ملاصدرا در توضیح دیدگاه ابن سینا، فهم صحیح تری از عبارت ابن سینا را ارائه می کند.
اسلام و نسخ ادیان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان و خدا در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مبناگرایی معتدل از دیدگاه پل موزر و ابن سینا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اختلاف در عوامل توجیه کننده یک باور، تفسیرهای متفاوتی از مبناگرایی را پدید آورده است. از جمله این تفسیرها، «مبناگرایی معتدل» است که از سوی معرفت شناس برجسته غربی، پل موزر ارائه شده است. از دیدگاه او، معرفت های تجربی انسان دارای دو دسته مبانی هستند: گزاره ای و غیرگزاره ای. مبانی غیرگزاره ای یا غیرمفهومی به یاری تبیین و نوعی انسجام گرایی، می توانند مبنای مبانی گزاره ای قرار گیرند و این مبانی گزاره ای، مبنایی برای دیگر معرفت های بشری باشند. وی این دیدگاه را «درون گرایی غیرافراطی» می نامد.
نویسنده با تبیین این تفسیر، آن را با دیدگاه ابن سینا سنجیده است. به نظر می رسد ابن سینا به دو نوع مبنا معتقد است. براساس یک نوع مبنا، می توان وی را مبناگرای رادیکال دانست، اما براساس مبنای دیگر که مربوط به معرفت های تجربی است، مبناگرای معتدل به شمار می رود که این امر دیدگاه موزر و ابن سینا را به یکدیگر نزدیک می سازد. مسئله مهم دیگر، نوعی برون گرایی در هردو دیدگاه است.
بازسازی قضایای اخلاقی در حکمت متعالیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های حکمت متعالیه ملاصدرا اعتماد بر منطق عقل و استفاده از دستاوردهای شهودی عقلانی متکلمان و عارفان است، به همین سبب سلسله مباحث عمیقی در قضایای اخلاقی و فلسفه ی اخلاق از جانب متکلمان اسلامی پیرامون قضایای منطقی در گرفته است که اصلی ترین آنها در ارتباط با حسن و قبح عقلی یا شرعی است. شخصیت های اندیشمندی نظیر خواجه نصیرالدین طوسی، ملاعلی قوشجی، عبدالرزاق لاهیجی و علامه حلی و ده ها متفکّر دیگر در جریان بوده اند که در ارتباط با این قضیه داد سخن داده اند. همچنین ملاصدرا در حکمت متعالیه بزرگ ترین نظریه پرداز حکیم قرن یازدهم سعی کرده است آن دسته از قضایای منطقی را که به نظر برخی متفکران پیشین موجب ابهام و تناقض در آنهاست حل نماید. او با بیان فرق میان حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی به این ابهامات خاتمه داد و توانست حوزه ی بحث های چندی و چگونگی و چسانی را که از مقوله ی «استی ها» است از حوزه ی شناخت فلسفه که از مقوله ی «هستی ها» است بیرون نماید. ما در این مقاله ضمن بیان نظرات منطقی متکلمان در بحث های قضایای اخلاقی، به تبیین نظر ملاصدرا پرداخته و بر این باوریم که صدر المتألهین با اشکال حمل قضایا به دو صورت ذاتی و شایع صناعی به بازسازی قضایای اخلاقی در حوزه ی فلسفه ی اخلاق پرداخته است.
بررسی قضایای حقیقیه منطق دانان مسلمان و گزاره های قانون وار به تقریر نِلسون گودمَن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غرض از نگارش مقاله حاضر، انجام مطالعه ای تطبیقی میان آرای منطق دانان مسلمان در خصوص قضیّه حقیقیّه از یک سو و دیدگاه نِلسون گودمَن در باب گزاره های قانون وار از سوی دیگر می باشد. از این رو، ابتدا تحلیل منطق دانان مسلمان از مفاد قضیّه حقیقیّه و نیز نظر گودمَن در مورد گزاره های قانون وار را تقریر میکنیم و سپس با اخذ رویآوردی تطبیقی به تبیین مواضع خلاف و وفاق این دو دیدگاه می پردازیم. از این رهگذر روشن خواهد شد که ضمن وجود برخی اختلافات مبنایی، وجوه اشتراک بسیاری در این دو دیدگاه یافت می شود که تأمّل روش مند در آن ها به لحاظ معرفتی بسیار حائز اهمیت می نماید. کلّیّت و تعمیم پذیری، تقویت و تأیید شرطی های خلاف واقع، و برخورداری از قدرت تبیین علمی، و پیش بینی از مشترکات آن ها است. از سوی دیگر، برخلاف قضایای حقیقیّه که محصول استقرا نیستند، گزاره های قانون وار برآمده از استقرا هستند.
تاثیر اندیشه ابن عربی در باب «ولایت» بر شیخ محمود شبستری با تکیه بر گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آ ن چه مسلم است این که ابن عربی با عرفانی پیش رو و بسیار متعالی، عصاره ی ماترک تعالیم اولیای پیشینِ متصوفه را با برخوردی نظری و فلسفی و نبوغی عدیم المثل، چنان خلاقانه به بازتولیدی نو تبدیل کرد که هنوز، تا عصر حاضر، خودْ میراث گذار و پدر فکری اکثر عرفای متأله و متفکر به شمار میآید. سلطه ی اندیشه ی او از زمان حیاتش تا ظهور عرفای شیعی و نظریه پردازان و نقادان صفوی و قاجار و متأخرین معاصر، خود، گواه عظمت روح و فکر وی است.
یکی از مهم ترین آموزه های فکری ابن عربی در عرفان نظری، در باب ولایت است. مبحث ولایت را می توان به دو دوره ی قبل و بعد از ابن عربی تقسیم کرد. آن چه از این مفهوم و مصادیق ظهوری آن در اندیشه ی شیخ محمود شبستری در گلشن راز برمی آید، ادامه ی تعالیم سنت اکبری و شارحین معاصر وی، چون قیصری و کاشانی است. در این مقاله سعی شده است آن چه از تعالیم محیی الدین ابن عربی در اندیشه ی شیخ شبستری دربارهی ولایت و انسان کامل رسوخ کرده است با تکیه بر منظومه ی گلشن راز، بررسی و تحلیل شود.
این مقاله ماحصل تحلیل مقایسه گونه ای بین آرای ابن عربی و شبستری، برای نشان دادن نقطه های تأثر عارف شبستر از آثار شیخ اکبر است. بنابراین در خلال مطالب، به فراخور موضوع، از قیاسات و اشارات سایر شراح آثار ابن عربی و عرفای مقدم بر وی نیز استفاده گردیده است.
فردگرایی به مثابه عمق متافیزیکی اندیشه لیبرال(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیا علم و دین به دو فرهنگ متفاوت تعلق دارند؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در زمان ما این ایده رایج است که علم و دین دو فرهنگ زیربنایی متفاوت دارند. بعضی از دانشمندان معتقدند که آنها به دو فرهنگ مستقل وابسته اند. بعضی نیز معتقدند که آنها در بعضی زمینه ها همپوشانی دارند، و برخی آنها را متعلق به دو فرهنگ مکمّل می دانند. این مقاله می کوشد که ثابت کند علم، آن گونه که معمولا فهمیده می شود، یک فرهنگ خودکفا ندارد و فی الجمله با دین زمینه های مشترک دارد. بعلاوه، علم مبتنی بر بعضی مفروضات متافیزیکی است و همچنین دانشمندان با بعضی ملاحضات اخلاقی سر و کار دارند. پس لااقل علم و دین به دو فرهنگ کاملا مستقل تعلق ندارند، و در واقع آنها می توانند یک جهان بینی زیربنایی مشترک داشته باشند.