فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۴۱ تا ۷٬۳۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله وجودشناسی یکی از بنیادی ترین مسائل در نظام فکری هر فیلسوف است که تأثیر آن بر سایر قسمتهای فلسفه غیرقابل انکار است. وجود شناسی دکارت با پذیرش اصل واقعیت آغاز و به تشکیک در وجود، کمال دانستن آن و پذیرش برهان وجودی تکمیل می گردد. اما تأثیر کوژیتو بر سوبژکتیویسم غربی مهم ترین رکن در وجودشناسی اوست. اسپینوزا وجود را در تحقق و تصور بی نیاز از غیر می داند و به تقریری از پانته ایسم نزدیک می گردد. با این همه، واقعیت خارجی مستقل از ذهن در فلسفه اسپینوزا انکار نمی گردد، درحالی که از لوازم کوژیتوی دکارت و نیز نظریه مناد لایب نیتس انکار تحقق جوهر خارجی مستقل از ذهن است.
مدرنیته و قدرت انتخاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گمان شایع بر این است که مدرنیته به واسطه سهم شایانش در پیشرفت، قدرت انتخاب بشر را افزایش داده است. این تلقی که از جهاتی صائب نیز هست در این مقال، با دو پرسش مواجه شده است: مدرنیته به افزایش قدرت انتخاب «کدام انسان» کمک کرده و قدرت انسان را در «چه انتخابی» افزایش داده است؟ بررسی در مورد این دو پرسش، یک بار با تمرکز بر عناصر ممیز و مقوم مدرنیته در «مقام تعریف» انجام گرفته است و بار دیگر با تامل بر محدودیت آفرینی های مدرنیته و انتخاب های ممکن در «مقام تحقق». مقاله «مدرنیته و قدرت انتخاب»، پس از آوردن شواهدی در تایید مدعیات، به این نتیجه رسیده است که چون مدرنیته یک کل منسجم است و از معدود ایده ها و اندیشه های کلان در زندگی بشر که به تحقق درآمده و به جریانی هژمونیک و الگویی مورد غبطه و تاسی دیگران بدل شده است، دچار نوعی تمام گرایی، خاتمیت، انحصار و برتری جویی گردیده است و همین خصوصیات عارضی به اضافه برخی خصایص ذاتی، نظیر بی اعتنایی به مساله برابری و نادیده گرفتن دیگر ابعاد وجودی انسان، باعث شد به مانعی در برابر انتخاب های اساسی و شالوده شکن انسان معاصر بدل گردد.
تبلور سنّت نبوى در سیرت ولایى یا آراى صحابى؟
حوزههای تخصصی:
سنّت، تبیین قرآن و دربردارنده تفصیل آموزه هاى اسلام است که دستخوش برخى حوادث شده است. لذا دستیابى به سنّت نبوى مستلزم تلاش بسیار است. در باره طریق وصول به سنّت، گروهى از مسلمانان (شیعه) سیره برخى اصحاب عترت : را احتیاط آمیزترین راه مى شمرند؛ امّا برخى مسلمانان (اهل تسنّن) سنّت پیامبر 9 را در رفتار عموم اصحاب جستجو مى کنند.
بررسى شخصیّت عترت و اصحاب و مقایسه کارنامه شان با هم، به ما کمک مى کند در باره اینکه «سیره کدام دسته (عترت یا عموم اصحاب) به صورت هرچه شایسته ترى آینه تمام نماى سنّت نبوى و تبلور آن است» داورى درست ترى داشته باشیم. نیز مى بینیم که سیره عترت هماهنگ با هم و همسو با قرآن و سنّت است، امّا سیره اصحاب، بلکه چه بسا یک صحابى، جز با انواعى از تأویل و توجیه با قرآن و سنّت، بلکه با سیره خودش هماهنگ نمى نماید.
بررسی و نقد صدق و معقولیت باور به خدا براساس براهین وجودی از دیدگاه پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پلانتینگا از دو منظر به موضوع خدا توجه نموده است: بعد اثباتی و بعد توجیهی. ما در این مقاله به بعد اثباتی دیدگاه وی پرداخته ایم. در این بعد پلانتینگا دو گام مهم برداشته است: در گام نخست ضمن بررسی، تحلیل و نقد براهین جهان شناختی، غایت شناختی و وجود شناختی، به نقد تقریرهای براهین مزبور پرداخته است؛ و در گام دوم، با ارائه تصویری نو از برهان وجودشناختی بر مبنای «منطق موجهات» کوشید نتیجه بگیرد، اگرچه این برهان، صدق اعتقاد به وجود موجودی ضروری را اثبات نمی کند، می تواند پرده از معقولیت باور به خدا بر گیرد؛ ازاین رو در این نوشتار، ضمن بحث و فحص در جوانب مختلف برهان وجودی از منظر پلانتینگا، در پایان به نقد برخی از زوایای نگاه او به برهان مزبور، پرداخته ایم.
گریز از کیش؛ بررسی نظریه الهیاتی جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جان هیک، فیلسوف دین و الهی دان بزرگ مسیحی معاصر، در اندیشه های خویش از سنت مسیحی دور شده است. وی به رغم آنکه یک کشیش پروتستان است، آموزه تجسد الوهیت در مسیح را نمی پذیرد و می گوید، این آموزه هیچ معنای روشن و قابل فهمی ندارد. او در باب زبان دین، رویکردی واقع گرا برمی گزیند، اما واقع گرایی او از نوع کانتی و انتقادی است و برای تجربه های دینی، زبانی آمیخته به فرهنگ قایل است. در زمینه نجات و رستگاری، هیک اولین کسی است که نظریه کثرت گرایی را شکل رسمی و دانشگاهی عرضه می کند و انحصار نجات در کلیسا را می شکند. همچنین وی از آموزه اوصاف بی نهایت خداوند فاصله می گیرد و معتقد است که معلوم نیست مسیح این آموزه را تعلیم داده باشد. آموزه رویت سعیده نیز در اندیشه هیک دستخوش تاویل شده است.
فص حکمة مَلکیه فی کلمة لوطیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فص لوطی مشتمل بر حکمتی است که بر قلب حضرت لوطA به حسب اسم غالب بر او، افاضه شده است. این حکمت مستفاد از تمنای قوت و شدتی است که قرآن کریم به او نسبت می دهد. قیصری اهم مطالبی را که این فص به آنها می پردازد، سه مطلب می داند: 1. ذاتی بودن ضعف برای انسان و دیگر مخلوقات؛ 2. مانع شدن کمال معرفت در تصرف انسان کامل به همت؛ 3. بیان اسرار قدر. از جمله مطالب مهم دیگری که این فص به آنها می پردازد، تبیین تضاد تکوینی اشیاء و نزاع تشریعی مؤمنان و کفار است. در این تبیین با حفظ جایگاه شهود وحدت، دلایل شکل گیری نزاع تشریعی در موطن کثرت توضیح داده می شود.
مطالب این نوشتار مطابق متن فص لوطی و شرح قیصری سامان یافته و با همان نظم و ترتیب پیش رفته است، این فص به مسائلی می پردازد که در بیشتر حوزه های علوم انسانی، محل بحث و گفت وگو است.
گناه نخستین از دیدگاه اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گناه آدم و حوا یکی از آموزه های بنیادین در مسیحیت است که اصطلاحاً «گناه نخستین» نامیده می شود. آموزه ی گناه نخستین، نقشی کلیدی در الهیات مسیحی داشته و دلمشغولی بسیاری از اندیشوران مسیحی در درازای تاریخ مسیحیت بوده است. گفتگوها و مشاجره های الهیدانان مسیحی در خصوص گناه نخستین، به ویژه در دوره های نخستین مسیحیت، به برگرفتن موضعی رسمی از سوی کلیسا در این خصوص شد. در متون مقدس مسلمانان و به ویژه قرآن کریم نیز ذیل آیه هایی چند، به نافرمانی و گناه آدم و حوا پرداخته شده است و اندیشوران و مفسران بسیاری به گفتگو درباره ی گناه آدم و حوا در قرآن پرداخته اند. به رغم توافق فراگیری که میان مسیحیان و مسلمانان در باب لغزش آدم و حوا وجود دارد، در چند و چون آن، میان آنان اختلاف نظرهای جدی وجود دارد. در نوشتار پیش رو کوشیده ایم با برگرفتن رویکردی مقایسه ای که عمدتاً مبتنی بر متون مقدس مسیحیان و مسلمانان است، موارد همسازی و ناهمسازی میان اسلام و مسیحیت در باب گناه آدم و حوا به تصویر کشیده شود.
موانع و آفات انتظار
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بازشناسی برخی از موانع و آفات انتظار به روش تحلیلی _ توصیفی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای نوشته شده است. موانعی که این مقاله به آن ها پرداخته عبارتند از: استبعاد ذهنی ظهور، خو گرفتن به شرایط موجود، تهدید منافع، شتاب زدگی، عافیت طلبی، نگرش منفی به انتظار، عدم رشد فکری و عدم معرفت به امام زمان. آفات در کمین امر انتظار که در این مقاله ذکر شده، شامل منجی گرایی، ملاقات گرایی، مدعی پروری، غلو در محبت و باطن گرایی است. نتایج مطالعات و بررسی ها در مورد علل و ریشه های موانع و آفات، حاکی از آن است که عوامل بروز موانع و آفات در برخی موارد مربوط به منشأ (روایات مطرح کننده تفکر انتظار مهدی موعود) و گاه در نگرش و عملکرد متولیان امور دینی و فرهنگی و گاه در سوء برداشت نظری و سوء عملکرد پیروان این اعتقاد عظیم و تحول آفرین است. در پایان به منظور پالایش اندیشه رایج در جامعه، پیشنهاداتی ارائه شده است.
ملاصدرا و رویکردهای سه گانه در تعقل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ادراک عقلی در حکمت متعالیه ملاصدرا با سه رویکرد گوناگون بیان شده است. رویکرد نخست، مشاهده صورت های عقلیه از دور است. آنچه مشاهده می شود مُثُل نوریه یا عقول فعاله است. رویکرد دوم، افاضه صورت از عقل فعال است. در این رویکرد، نفس انسانی با صورت های معقوله موجود در عقل فعال متحد شده و در پی این اتحاد، صورت های معقوله برای او حاصل می شود. در رویکرد سوم که برای سالکِ واصل قابل تحقق است، نفس انسانی با اندکاک در ذات الهی و فنای بالله به حقیقت امور خواهد رسید و در نتیجه، خلاق صورت ها خواهد بود.
نگارنده در این نوشتار می کوشد تا با بررسی سخنان صدرالمتألهین به تبیین واپسین دیدگاه وی در ادراک عقلی ـ که همان رویکرد سوم است ـ بپردازد. افزون بر این به واکاوی و تبیین دو رویکرد نخست در نظام معرفت شناسانه ملاصدرا و هماهنگی آنها با مبانی حکمت متعالیه نیز خواهد پرداخت.
صادر نخست و چگونگی توجیه کثرات از نظر ابن سینا، ابن عربی و ملاصدرا با تأکید بر مشهورترین آرای آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا نخستین موجود عالم را عقل اوّل می داند که بر اساس قاعده الواحد از واجب الوجود صادر شده است و به واسطه جهات و اعتباراتاش سبب پیدایش موجودات پس از خود می گردد. ابن عربی اساس دیدگاه ابن سینا در مورد صادر نخست و چگونگی توجیه کثرات (یعنی قاعده الواحد) را نمی پذیرد. وی بر اساس مشاهدات ومکاشفات اش صدور کثرات را به اسما و صفات الاهی مستند می کند. از نظر او نخستین موجود عالم تجلّی اسم الاهی «الرحمن» است که در خود دارای تمام کثرات عالم می باشد و با سریان و انبساط خود سبب ظهور آنها می-گردد. ملّاصدرا، متأثر از ابن عربی، نخستین موجود عالم را تجلّی حق تعالی می داند. دیدگاه ملاصدرا در این مورد با ابن عربی دارای این تفاوت است که او جریان صدور کثرات پس از عقل اوّل را به گونه ای مغایر با ابن عربی به تصویر می کشد. از نظر او کثرات نه به واسطه نکاح و توالد مراتب هستی، بلکه به خاطر جهات و اعتباراتی که در عقول وجود دارد به وجود می آیند.
«بدن اخروی» از دیدگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث برانگیخته شدن انسان ها در قیامت از مسایلی است که درباره آن سوالات متعددی مطرح می شود؛ از جمله اینکه، آیا معاد، روحانی است یا جسمانی؟ و یا هر دو توامان؟ در صورت قبول معادین، حدوث جسم در آخرت، چگونه است؟ آیا بدن حادث شده، عین بدن دنیوی است یا غیر آن؟ و در صورت عینیت، آیا با خصوصیات مادی محشور خواهد شد یا با تغییرات متناسب با جهان دیگر؟ نوشته حاضر تبیین دقیق و مطابق با عقل و شرع کیفیت حدوث و حشر ابدان اخروی و رد شبهات مطرح شده بر اساس دیدگاه ملاصدرا است.
نظریه سهروردی در باب علیت و تاثیر آن بر محقق دوانی و میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمت اشراق سهروردی دارای اصول و مبانی بدیعی است که نه تنها در حکمت مشا یافت نمی شود، بلکه پایه و اساس تفکرات اندیشمندان بعدی قرار گرفته و نقطه عطفی در تاریخ فلسفه به شمار می آید. نظریه اضافه اشراقیه که در جهت تبیین رابطه علت و معلول از سوی سهروردی مطرح شده است، یکی از اصول بنیادین این فلسفه است. از آنجا که ارتباط میان علت و معلول در نهایت به ارتباط میان خالق و مخلوق می انجامد، فیلسوفان مسلمان پیش از سهروردی با بهره گیری از تعالیم دینی سعی کردند ارتباط عمیق تری میان آن دو اثبات کنند. به عنوان نمونه ابن سینا با درنظر گرفتن ترکیب شی از وجود و ماهیت و امکان ماهوی به عنوان ملاک نیاز شی به علت، معلول را از جنبه وجودی مرتبط به علت و عین الربط به آن درنظر می گرفت. پس از ابن سینا، سهروردی با انکار برخی مبانی مشائین از جمله ترکیب شی از ماده و صورت و نیز وجود و ماهیت و اعتباری دانستن وجود، قائل می شود به اینکه معلول نه از جنبه وجودی بلکه با تمام هویت خود وابسته به علت است. با چنین تفسیری بالطبع رابطه عمیق تری بین علت و معلول ثابت می شود. همین ویژگی و نیز برخی موارد دیگر باعث می شود دیدگاه سهروردی مورد توجه حکمای پس از وی قرار گیرد. دوانی و میرداماد از جمله پیروان این اندیشه به شمار می آیند. آنها به رغم اینکه سعی داشتند برای گریز از اشکالات وارد بر نظر سهروردی تبیین جدیدی از آن ارائه دهند، اما دیدگاه او را بر ابن سینا ترجیح داده و برگزیدند.
بررسی برخی دیدگاه ها درباب آموزه فدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای «آموزهی فدیه»، مسیح(ع) با تحمل رنجهای بسیار و مرگی سخت، سبب شد که خداوند گناهان بشر را ببخشاید و از عذاب نوع انسان چشم پوشی کند. در باب این آموزه نظریات گوناگونی ارائه شده است که مهمترین آنها عبارتند از: « نظریهی غرامت»، «نظریهی نمونه اخلاقی» و «نظریهی جبران». این مقاله می کوشد ضمن معرفی این نظریهها، به چالش های بر سر راه هریک از آنها و نیز پاسخهای به این چالشها بپردازد. در این راستا پاسخ های توماس آکویناس ، فیلیپ کویین و ریچارد سوین برن را مورد بررسی قرار می دهد. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که اصل آموزه فدیه منطقاً قابل دفاع نیست و هر یک از راهکارها برای برون رفت از چالشها، خود موجب بروز چالشها و تعارضات جدیدی می شود. در عین حال می توان گفت دیدگاه سویین برن از بقیه دیدگاههای موجود کم چالش تر است، هرچند این دیدگاه نیز پرسشهای مهمی را بی پاسخ می گذارد.
مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مورد تجرد خیال و ارتباط آن با معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم مورد اختلاف ابن سینا و ملاصدرا در علم النفس، مبحث تجرد خیال است. گرچه ابن سینا در بعضی از آثار خود مانند المباحثات با تردید و تحیر، تجرد خیال را مطرح نموده است، ولی با توجه به مبانی او، که عقل را فقط مدرِک کلیات می داند و هر نوع ادراک جزئی را به قوای جسمانی نسبت می دهد، نمی تواند به تجرد خیال معتقد باشد، لذا در کتاب النجاه تصریح می کند که ادراک خیالی، ادراکی مادی و جسمانی است، نه مجرد. و در کتاب النفس شفاء سه دلیل بر جسمانی بودن خیال اقامه می کند. اما صدرالمتالهین به تجرد خیال معتقد بوده و در آثار متعدد فلسفی خود، به ویژه اسفار، علاوه بر پاسخ دادن به ادله منکرین تجرد خیال، ادله متعددی را در اثبات تجرد خیال اقامه نموده است. وی در کتاب الشواهد الربوبیه با استفاده از تجرد خیال به اثبات عقلانی معاد جسمانی می پردازد و ادعا می کند تاکنون کسی برهان عقلی قاطعی بر این مساله اقامه نکرده است؛ و حتی شیخ الرئیس ابوعلی سینا با همه نبوغ فلسفی-اش، نتوانسته برهان عقلی بر اثبات معاد جسمانی اقامه کند، لذا آن را تعبداً پذیرفته است. بنابراین، ملاصدرا اثبات تجرد قوه خیال و براساس آن اثبات فلسفی معاد جسمانی را از ابتکارات فلسفی خود می داند. هدف این نوشتار، اولاً مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مبحث تجرد خیال و بررسی استدلالات مربوطه و ثانیاً ارزیابی استدلالات ملاصدرا بر اثبات فلسفی معاد جسمانی از راه تجرد خیال است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که در صحت و درستی برخی استدلالات ملاصدرا تردید وجود دارد.
استشهادات ائمه اطهار(ع) و صحابه به حدیث غدیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حدیث غدیر از نظر سند متواتر، مذکور در منابع روایی فریقین و از نظر دلالی نیز دلالت روشنی بر این موضوع دارد. مخالفان امامت از راه های گوناگون سعی کردند تا حادثه غدیر به فراموشی سپرده شود؛ ولی امام علی، فرزندان معصومش و اصحاب رسول خدا در مواقع مختلف به حادثه غدیر استناد می کردند.
جمع آوری این استنادات در چارچوب مراجعه به منابع اصیل و متعدد فریقین تا محدوده زمانی امام باقر، محور بحث این مقاله می باشد.
از این موارد می توان به استناد امام علی به حدیث غدیر در زمان خلفای سه گانه، خلافت ظاهری خودشان در روز «رحبه و رکبان»، به احتجاجات ائمه و نیز اصحاب رسول خدا اشاره کرد.
تبیین فلسفی معجزه و کرامت از دیدگاه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی تاریخ بشر، پیامبران ضمن دعوی رسالت از ناحیه خداوند، معجزه و کرامت را دلیل بر تایید صدق گفتار و رسالت خود می دانستند. موضوع کیفیت معجزه و کرامت، تبیین عقلی و فلسفی و تفاوت آن با اموری همانند سحر، مورد توجه فلاسفه بزرگ اسلامی همانند ابن سینا، ملاصدرا و سهروردی بوده است. سهروردی - شیخ اشراق - در اکثر آثار خود ضمن بیان و تبیین قوای انسان تلاش کرده علاوه بر بیان کیفیت وحی و الهام، موضوع کرامت و اعجاز را نیز بررسی نماید. مفروض مقاله حاضر آن است که به عقیده سهروردی چون قوای انسانی پیامبر نسبت به دیگر مردم از طهارت و تزکیه برخوردار است، نفس نبی می تواند علاوه بر تاثیر در بدن خود بر سایر موجودات طبیعت تاثیر نماید. به عبارتی در اندیشه سهروردی کرامت و معجزه تاثیر نفس نبی بر مواد و هیولی عالم جسمانی است. بنابراین در این مقاله برآنیم تا این فرضیه را که معجزه تاثیر خارجی و واقعی نفس بر مواد عالم است در حالی که سحر تاثیر نفس بر خیال و تخیل مردم است را اثبات نماییم.
در این پژوهش تلاش شده است بر اساس روش اسنادی و تحلیلی به این پرسش بنیادین که کیفیت تبیین معجزه و کرامت و تفاوت آن با سحر از دیدگاه سهروردی چیست، پاسخ داده شود.
تشکیک ماهوی از نگاه مکتب مشاء و اشراق و حکمت متعالیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به نظر حکمای اشراقی، شدت وضعف، کمال ونقص و زیادت ونقصانی که در افراد برخی از ماهیات مشاهده می شود، مستلزم تشکیک در ماهیات است. نظر آنها بیشتر معطوف به تشکیک در افراد ماهیتهای عرضی از قبیل کیفیات وکمیات است، نه در افراد ماهیتهای جوهری، اما فلاسفه مشائی منکر تشکیک در مطلق ماهیات شده و بر نفی آن استدلال کرده اند و تشکیک را به مفاهیم عرضی از قبیل ابیض و اسود ونه بیاض و سواد، برگردانده اند وپس از دریافت این نکته که مفهوم از آن نظر که مفهوم است قابل تشکیک نیست، تفاوت شدت وضعف، کمال ونقص تشکیکی اشیای خارجی را به خصوصیتهای فردی آنها ارجاع داده اند. این نظر حکمای مشائی، زمینه تحقیق صدرالمتالهین را فراهم نمود تا بر مبنای اصالت وجود، تمام شدت وضعف، کمال ونقص، تقدم و تاخر و اولویت و عدم اولویت تشکیکی موجودات را مربوط به هویت عینی آنها که همان وجود است بداند.
حمیدالدین کرمانی و بازاندیشی تئوری امامت اسماعیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوف اسماعیلی، حجت العراقین، حمیدالدین کرمانی (م. 411 ق) در تکوین، و تکمیل آرای فلسفی اسماعیلیه و تشریح مبانی فکری ـ کلامی فاطمیان نقش موثری بر عهده داشت. طرح مجدد تئوری امامت ائمه فاطمی و پیوند جایگاه علوی و تجسم مراتب دنیوی امام با مراتب خلقت و هستی، از شاخصه های بارز تفکرات علمی اوست. دغدغه این پژوهش، پاسخ به این پرسش اساسی است که سازوکار حمیدالدین در تئوریزه کردن مفهوم امامت و بازاندیشی اصول فکری اسماعیلیه چه بود؟ و حاصل تلاش های او در طرح مجدد تئوری امامت اسماعیلیه کدام اند؟ فرضیه مرکبی که در پاسخ به این دو پرسش مطرح است آنکه: حمیدالدین با ارائه طرح واره ای تلفیقی و تطبیقی (علوی و سفلی) که رویکردی تاویلی، اساسی عقلانی و ماهیتی فلسفی داشت، به بازاندیشی اصول فکری اسماعیلیه پرداخت و طرح سازمان یافته مبانی کلامی اسماعیلیه را با محویت امام فاطمی ارائه داد.