فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۸۱ تا ۷٬۴۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
کوشش ما در این نوشتار به چند مهم خلاصه می شود. ابتدا تصویر نسبتا روشنی از فلسفه ریاضیات هگل که اندکی مهجور مانده، ارائه می کنیم؛ سپس جایگاه ریاضیات و میزان اهمیت آن را در نظام هگلی کندوکاو می کنیم و در نهایت قرائت های پنهان و آشکار عصر معاصر را مطرح و اندکی به فراخور داوری می کنیم.
متکلمین و نظریه پردازی پیشرفت
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۹ شماره ۲۷۹
حوزههای تخصصی:
عقل و افراط و تفریط ها
امکان معرفت در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از قران کریم در پاسخ به پرسش ها و چالش های علوم انسانی و به طور خاص فلسفه و معرفت شناسی، افق های جدیدی را به روی علوم انسانی می گشاید. این مقاله تلاشی است برای کشف برخی از این پاسخ ها دربارهٴ یکی از مهم ترین مباحث معرفت شناسی، یعنی امکان معرفت. مقالهٴ حاضر، ضمن نگاهی اجمالی به یکی از معانی معرفت در قرآن کریم و تطبیق آن بر معرفت حصولی گزاره ای، دیدگاه های مختلف فلاسفه را در باب اصل واقعیت و امکان فهم آن بیان و سپس به دیدگاه های قرآنی می پردازد. نتیجه ای که مطلوب این نوشتار است، تأکید قرآن کریم بر اصل واقعیت، امکان معرفت انسان به آن و نفی شکاکیت و نسبیت گرایی عام می باشد.
کتاب شناخت
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۹ شماره ۲۷۷
حوزههای تخصصی:
آکوئیناس «مدافع» ارسطو در نیاز فضایل عقلی به جهت دهی فضایل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترنس اروین استدلال می کند که آکوئیناس به پرسشی که ارسطو طرح کرده بود ولی پاسخ نداده بود، پاسخ داد. پرسش این است که آیا بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی ارتباطی وجود دارد؟ پاسخ این است که بله، فضایل اخلاقی به فضایل عقلی برای رسیدن به غایت نهایی جهت می دهند. فضایل اخلاقی می گویند که در زمینه چه اموری باید اندیشید، چقدر به امور دیگر باید پرداخت و چقدر باید برای امور عقلی زمان گذاشت. آکوئیناس علاوه بر فضایل اخلاقی به فضایل موهبتی قائل است و به آنها به ویژه به محبت، در جهت دهی مذکور، نقش محوری می دهد. نگارنده استدلال می کند که اولاً ارسطو هم به این پرسش پاسخ داده بود. ثانیاً بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی تفاوت نوعی وجود ندارد. ثالثاً یک فضیلت است که هم در امور عقلی عمل می کند و هم در امور اخلاقی. رابعاً ریشه اشکالات در طبیعت-گرایی اخلاقی آکوئیناس، به تبع ارسطوست.
عدل الهى و کارکردهاى اجتماعى و فردى آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۹ شماره ۱۴۹
حوزههای تخصصی:
اهتمام نگارنده در این مقاله بر تبیین مبحث عدل الهى و حوزههاى مختلف آن بوده و سپس تأثیر اینآموزه دینى را در زندگى فردى ـ اجتماعى مورد بررسى قرار داده است. این موضوع را در منابعکلامى مىتوان جستوجو کرد که با رویکردى نظرى به کارکردهاى فردى ـ اجتماعى عدل الهىمىپردازند. توجیه مسئله شّر بر پایه عدل، اصول دین با محوریت عدل و ارتباط ولایت اولوالامر بااین مسئله از مهمترین یافتههاى این مقاله مىباشد.
-
مبانی مدینه فاضله «مهدوی» در اندیشه صدرالمتالهین
حوزههای تخصصی:
اندیشه تحقق مدینه فاضله که شهروندان، بر اساس آن، می توانند فضیلت محور و ارزش مدار زندگی کنند و به بسط و توسعه معنویت، صلح و صفا و پاکی برای رشد و تعالی انسانیت دست توانند یافت، از دیرباز در ذهن همه متفکران و مصلحان و فیلسوفان همچون افلاطون، فارابی، خواجه نصیر، شیخ اشراق و...، مطرح بوده و هر کدام، به فراخور افق فکری خویش، طرحی درانداخته و الگویی را پیشنهاد کرده اند.
راه صلاح و بالندگی انسان چیست و کجاست؟ چگونه انسان میتواند مدینه ای بسازد که در آن، قابلیت ها و استعدادهای خویش را به فعلیت برساند و زندگی انسان به دور از هرگونه جدال و بی عدالتی و مملو از خوبی و صلح و پاکی شود؟ برای این پرسش ها راه حل های متنوع و مختلفی در مکاتب فکری گوناگون وجود دارد. اما پرسش کلیدی این نوشتار، هستی شناسی و چگونگی «مدینه فاضله مهدوی» آن هم در اندیشه فیلسوف الهی، صدرای شیرازی است.
آن چه در منظومه فکری ملاصدرا همچون حلقه ای مفقوده از دید بسیاری از محققان پنهان مانده است و بحثی مفصل می طلبد در این نوشتار به اختصار آمده است. از این رو، در ابتدا باید دید انسان کامل به منزله جزئی از جامعه چه معنایی دارد و سیر تکاملش تا مرحله اتصال به عقل فعال چگونه است. در ادامه باید به صفات جامعه نیکو و ویژگی های جامعه فاضله و صفات ریاست آن آرمان شهر اشاره کرد.
بنیاد انسان شناختی اخلاق در حکمت متعالیه
حوزههای تخصصی:
انسان از آغاز تا انجام حیاتش با حرکتی جوهری از منازل بیشمار مسیر تکاملی میگذرد. این حرکت به حالتهای گوناگون قهری، اختیاری، اشتدادی و تضعفی است. اعمال اختیاری ویژهای که به کسب هیئات و ملکاتی خاص و در نتیجه کمال وجودی انسان میانجامد نیل به مقامات رفیع را ممکن میسازد. این کمالات وجودی به جهت یگانگی ""وجود"" و ""خیر"" در حکمت متعالیه، کمالات ارزشی اخلاقی نیز هستند و به جهت توقفی که بر افعال اختیاری دارند منشأ ارزش اخلاقی آن افعال میشوند. چنین ربطی میان انسانشناسی، با پژوهشی درباره واقع و اخلاق، به عنوان قلمروی ارزشی، ناشی از دو مبنای فلسفی در اندیشه صدرالمتألهین است: نخست حرکت جوهری و اشتدادی، و دوم یگانگی ""وجود"" و ""خیر"".
برهان صدیقین در آثار اهل عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین با این ویژگی که از واقعیتی خاص مثل حرکت و حدوث استفاده نمی کند، پس از بوعلی به عنوان یکی از برجسته ترین براهین مورد توجه قرار گرفت و در آثار فلسفی و عرفانی جهان اسلام محل بحث و گفت وگو قرار گرفت.
اهل عرفان ضمن نقد برهانی که بوعلی مطرح کرد، براهینی را با ویژگی برهان صدیقین اقامه کردند. این مقاله کار سلبی و ایجابی آنان را تا قرن دهم دنبال کرده، مورد بررسی قرار می دهد.
صدرالمتالهین و شش رویکرد رایج در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مختصر نه ارائه دیدگاه صدرا درباره زبان قرآن، که بیشتر ارائه تقسیم بندی و نقدهای صدرا بر رویکردهای مختلف در زبان قرآن است. بدین ترتیب، مقاله در بُعد سلبی و نقد و بررسیِ رویکردها به رشته تحریر درآمده و در پی بُعد اثباتی و تبیین دیدگاه صدرا نیست؛ گرچه از پسِ این شناخت سلبی، دیدگاه صدرا نیز تا حدی به روشنی می گراید. در بررسی و بحث از نظریات شناختاری و غیرشناختاری مطرح شده در مباحث زبان دینی، به طور عام، و زبان قرآن، به طور خاص، صدرا به 6 نظریه تصریح و یا اشاره کرده است. زبان ظاهرگرا، زبان اسراف در تاویل، زبان اقتصاد، زبان مجاز و استعاره نظریات شناختاری اند، و زبان شعر و خطابه و زبان قومْ نظریات غیرشناختاری اند که در این مقاله مورد نقد و تحلیل قرار می گیرند.
آیات مهدویت در قرآن از منظر احادیث تفسیری
حوزههای تخصصی:
تعبیر «نُزِلَت» ـ که در روایات تفسیری ذیل آیات مهدویت آمده ـ گاهی به معنای تطبیق آیه بر مورد غیر شأن نزول، گاهی به معنای تأویل و بطن آیه و گاهی نیز به معنای تفسیر آیه است.
روایات تفسیری مهدویت در ذیل سیصد و بیست و چهار آیه آمده است. این آیات را میتوان چهار دسته کرد: آیاتی که تفسیر آن در مورد مهدویت است، مثل: آیات اظهار دین (توبه / 33) و آیه رفع فتنه از جهان (انفال / 39)؛ آیاتی که بر اساس روایات تفسیری، بر مهدویت تطبیق شده است، مثل: ایام الله (ابراهیم / 5) و بقیةالله (هود / 86)؛ آیاتی که تأویل و بطن آن در مورد مهدویت است، مثل: حروف مقطعه حم، عسق (شوری / 1 و 2)؛ آیاتی که بر اساس احادیث تفسیری، مرتبط با مهدویت است، مثل: تشبیه جریان مهدویت به جریان طالوت و جالوت. (بقره / 249)
از بررسی آیات و روایات این نتیجه به دست میآید که آیات و روایات تفسیری مهدویت دلالت و اعتبار یکسانی ندارند و گاه به موضوع های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و تاریخی مهدویت اشاره دارند.
دین و حُسن و قبح افعال در اندیشه ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
مسئله الهی یا عقلی بودن حسن و قبح در کنار بررسی وجوه معناشناختی و هستی شناختی آن ها، از مسائل دیرپای علم کلام است. اما در کنار کلام، جریان عقلی اصیل فلسفی هم جسته و گریخته به این مسئله پرداخته است. در حکمت صدرایی، بر خلاف فلسفه مشاء، با نوعی رجوع به موضع عقلی عدلیه در این باره مواجه می شویم.
دیدگاه هستی شناختی صدرا در این باره را می توان در نظریه ارتباط واقعی میان اعمال و ملکات حسنه و سیئه با سرنوشت و صور اخروی یافت؛ بلکه عینیت ثواب و عقاب اخروی با افعال حسن یا قبیح، گویای نوعی عینیت داشتن صفت حسن و قبح است. از نظر معرفت شناختی، میزان دخالت هر یک از عقل و شرع در تشخیص و تمییز حسن و قبح بررسی می شود. در بحث عقل، تمایز نهادن میان عقل نظری و عملی؛ و در بحث شرع، نسبت حسن و قبح با احکام پنج گانه تکلیفی حائز اهمیت است. دین، هم در هدایت به سوی شناخت حسن و قبح برخی اعمال که عموم انسان ها به سبب قصور عقل از تشخیص آن عاجزند، نقش ایفا می کند؛ و هم با الزام به تکالیف و اعمالی، قوه تشخیص خیر و شر را در انسان ها شکوفا می کند.
زیبایی شناسی فلسفی و تحلیل نظریه اصالت زیبایی در حکمت مطهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامل در زیبایی و جمال، همچون دیگر مقوله های فلسفه و علوم انسانی، بیش از دو هزار سال قدمـت دارد، چنان که یونانیان باستان، آن گونه که از رسالات هیپاس بزرگ افلاطون و بوطیقای ارسطو برمی آید، سهم عمده ای در تکوین آن داشته اند. البته اطلاق لفظ زیبایی-شناسی به این نوشته ها، خالی از تسامح نیست. اما نمی توان آثار و تاملات متفکران بشر را در مقوله زیبایی، انکار کرد و دیدگاه ها و نظریه-های متنوع و ژرف ایشان را نادیده گرفت.
در این نوشتار، سعی بر این است که از جنبه های گوناگون به بررسی این مقوله پرداخته شود . برای این منظور، ابتدا با رویکردی فلسفی– عرفانی به تعریف و تبیین زیبایی و تلازم معرفتی آن با عشق پرداخته شده و در پی آن مکتب « اصالت زیبایی» مورد تحلیل قرار گرفته است. دیدگاه حکمت متعالیه صدرایی پیرامون نقش زیبایی در عشق آفرینی، مساله ای دیگر است که در این نوشتار مورد پژوهش واقع می شود. زیبایی شناسی در پرتو عقل، که بیانگر موضوعیت و مرجعیت عقل در مقوله زیبایی شناسی اخلاقی و فلسفی است، یکی از موضوعات محوری بحث حاضر به حساب می آید. این پژوهش، در نهایت، مدعی نقش زیبایی در ایجاد محبت و آفرینش عشق با رویکردی تجربی – عرفانی شد و با استناد به برخی آراء و نظریه ها به اثبات این ادعا پرداخته است .