فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۸۱ تا ۷٬۷۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأملات در باره نفس ناطقه بشری از دیرباز کانون توجه فیلسوفان و متفکران و متألهان بوده و هست؛ در میان فیلسوفان یونان به ویژه ارسطو و کتاب مستقل او (در باره نفس)، تا سایر فیلسوفانِ مشاء و اشراق و حکمت متعالیه میتوان تطور و سیر تکاملی اندیشه در باره نفس را مشاهده نمود. و اینک، در حکمت متعالیه صدرا عوامل مؤثر بر شناخت حقیقی نفس، افزون بر منابع عقلی و شهودی، تعالیم و آموزه های دینی نیز مورد تأکید قرار گرفته است، تا جایی که به باور صدرا عقل و اندیشه آدمی بدون استمداد از وحی و آموزه های دینی، هم چنین بدون ریاضت و تهذیب نفس و تلاش های عملی در فهم و شناخت صحیح از ذات خویش، قاصر، بلکه عاجز و ناتوان است. و این موضوع، رهیافت جدیدی در حوزهٴ معرفت النفس است که مدعی است آموزه های دینی که از سرچشمه وحی میجوشد به یاری دست آوردهای عقل بشری میشتابد تا حقیقت وجودی خویش را به او بنمایاند. و این مطلب عنصر مهمی است که اندیشمندان پیشین کمتر به آن پرداخته اند.
لذا، در این تحقیق کوشش برآن است تا به روش توصیفی – تحلیلی نقش سه عامل فوق در شناخت و تهذیب نفس را بر مبنای آراء صدرالمتألهین شیرازی تبیین شود. و لزوم و اجتناب ناپذیر بودن تمسک به دین را برای سالکان طریق معرفت النفس آشکار سازد. براهین عقلی وی در باب تجرد نفس به وجه ایجاز، روش کشفی او و مستندات قرآنی و روایی این متفکر بزرگ اسلامی _به خواست خدا_هدف اصلی پژوهش حاضر خواهد بود.
به لشکرکشی علمی نیازمندیم / دیدگاه استاد رحیم پور ازغدی در باره پالایش علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی دیدگاه ابوالبرکات بغدادی درباه چگونگی پیدایش کثیر از واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالبرکات بغدادی قبل از بیان دیدگاه مختار خویش درباره مسئله چگونگی پیدایش کثیر از واحد، با نگاه تاریخی، نظریه مشائیان را تبیین می کند و سپس به نقد دیدگاه حکیمان مشایی می پردازد و در نهایت دیدگاه خویش را در طی چهار تقریر بیان می کند. در نقد و بررسی دیدگاه او نکات ذیل قابل طرح اند. او در بررسی دیدگاه مشائیان دچار خطای تاریخی شده است. میان دیدگاه او و برخی از متکلمان مشابهت ها و اختلاف هایی دیده می شود. ابوالبرکات به دیدگاه های فارابی و ابن سینا اشراف کامل ندارد و حتی در بیان نظریه خویش دچار تزلزل است. در دیدگاه او روابط موجودات در عوالم متعدد به صورت دقیق بیان نشده اند. ابوالبرکات در بیان دیدگاه خویش به هیئت بطلیموسی بی توجه بوده و نقد او بر نظریه حکیمان مشایی صائب نیست.
معنا و فلسفه ختم نبوّت
حوزههای تخصصی:
یکى از مسائلى که امروزه در جامعه ما مطرح است، مسئله ختم نبوّت به وسیله پیامبر اسلام 9 است. یکى از نظریّات مطرح شده در موضوع فلسفه ختم نبوّت، این است که بشر دیگر نیازى به راهنمایان الهى ندارد.
در این مقاله دو نقد بر این نظریّه وارد شده و سپس معناى اصطلاحى نبوّت و امامت بررسى شده و از دو جهت، مورد توجّه قرار داده شده اند :
اوّل اینکه «حقیقت و ماهیّت نبوّت و امامت چیست و چه تفاوتهایى با هم دارند؟»
دوم اینکه «چه تفاوتهایى در آثار نبوّت و امامت وجود دارد؟»
سپس با در نظر گرفتن هریک از این دو نظر، فلسفه و معناى ختم نبوّت بیان شده است.
وحی شناسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحی از جمله مسائلی است که همواره مورد توجه متفکران به ویژه دانشمندان اسلامی بوده است و آنها به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخته اند. صدرالمتالهین نیز در آثار خود به تحلیل و بررسی وحی پرداخته است. آنچه این مقاله در پی شناسایی آن است اینکه ملاصدرا تحلیل عقلی از وحی ارائه کرده و رویکرد غیرزبانی نسبت به وحی دارد، اما در عین حال رویکرد زبانی وحی را نیز اتخاذ می کند و این رویه ای است که صدرالمتالهین در جمع بین نظرات همواره داشته است و در این مورد نیز سعی وافر در جمع بین نظرات فلاسفه و متکلمان دارد. شناسایی نظرات وی در حقیقت وحی و گستره آن و نظرگاه ایشان در باره کلام الهی و بیان نقاط ضعف و قوت نظریات این حکیم متاله، ما را در چگونگی تشکیکی که وی در کلام الهی بیان داشته است بیشتر آشنا می کند.
لطف لطیف از دیدگاه مولوی و محقق سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لطف خداوند، از دیدگاهی دو نوع است: تکوینی و تشریعی. آفرینش و تربیت جهان و جهانیان لطف تکوینی و ارشاد و تربیت موجودات صاحب اختیار، لطف تشریعی است. در این نوشتار، لطف اخیر مورد نظر است و آن عبارت است از اموری که آدمی را به طاعات نزدیک و از معاصی دور می گرداند، به شرط آنکه جبر و الجا در آن نباشد. در این راستا، ضمن توجه به آرا متکلمان، جنبه های گوناگون لطف از دیدگاه مولانا و حکیم سبزواری، بیان و سرانجام، موارد توارد و تشابه یا افتراق نظر آن دو معین شده است.
روش عقلی و گرایش فلسفی در تفسیر قرآن صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم آن که در این مقـاله سخـن از فیلسوفی مفسر است، امـا روش تفسیری صدرالمتاهلین، جامع است و او از روش های عقلی، نقلی و شهودی در تفسیر خود سود برده است. در ناحیه گرایش های تفسیری نیز، هر چند گرایش غالب در تفسیر او، گرایش فلسفی – عرفانی است؛ اما گرایش حکمی نام شایسته این گرایش غالب است، زیرا به همان میزان که فلسفه او متعالی و بالمآل حکمی و متفاوت از سایر فلسفه های رایج است، تفسیر او نیز، تفسیر متعالی و در نتیجه حکمی و از سایر تفسیرها متمایز است.
در این مقاله از چیستی تفسیر فلسفی به عنوان گرایشی تفسیری و معنای درست آن در نزد ملاصدرا به تفصیل سخن به میان آمده است.
نقش معناشناسی «دجال» در رسالت رسانه زمینه ساز
حوزههای تخصصی:
آخرالزمان عصری است که جولان جریانات شیطانی به اوج خود می رسد. برحسب منابع روایی، موضوع دجال یکی از آن تحرکات شیطانی مرموز و مزور است. نوع رسالت رسانه زمینه ساز در رویارویی با آن منوط به تصویری است که از آن ترسیم می شود. در صورت رویکرد فردشناسانه به دجال، رسالت رسانه زمینه ساز، تنها رسالتی تنذیری و هشداری خواهد بود که جامعه را نسبت به فردی خطرناک به نام دجال هشدار می دهد. چنین رسانه ای، «امروز» دیگر خود را درگیر با دجال نمی بیند، بلکه در انتظار حوادث «فردا» است. اما در صورت رویکرد جریان شناسانه به دجال، دیگر رسالت رسانه زمینه ساز در برابر شخص دجال نیست، بلکه در برابر پدیده ای به نام دجالیسم است که سازمان یافته و سیستماتیک اهداف و نقشه های شوم خود را برنامه ریزی می کند. در این صورت، رسالت رسانه زمینه ساز، رسالتی منفعلانه و تنذیری نسبت به «فردا» نیست، بلکه فعالانه و درگیرانه نسبت به «امروز» ارزیابی می شود. البته رویکرد جعلی نگریستن به روایات دجال نیز هست که رسالت رسانه زمینه ساز را به سوی رسالتی خاموش و مسکوت سوق خواهد داد. به نظر می رسد رویکرد جریان شناسانه به دجال، رسالت سنگین تری را بر دوش رسانه زمینه ساز می نهد که تبیین بیش تری را می طلبد. در هژمونی و جریان دجالیسم، دست کم دو گروه وجود دارد که رسالت رسانه زمینه ساز در رویارویی با آن ها یکسان نیست:
1. گروه رهبران و سران جریان دجالیسم؛
2. گروه پیروان و فریب خوردگان جریان دجالیسم.
در یک تقسیم بندی می توان این رسالت را در مقابل سران دجالیسم، سیاستی جهادی و سلبی (با دو راهکار «نقد و به چالش کشاندن تفکرات» و «افشای نقش ها و نقشه ها») و در مقابل پیروان فریب خورده پدیده دجالیسم، سیاستی ارشادی و ایجابی (با دو راهکار «تبیین مبانی و مواد معرفتی» و «نمایاندن کارکردهای دکترین مهدویت») ارزیابی نمود تا در نهایت، رسانه ای کارآمد و قویم بتواند با معرفت بخشی و بیداری عمومی در جهان، زمینه ها را برای اقامه حکومت ولایی به رهبری امام عصر فراهم نماید.
هر که گفت ... دروغگو بخوانش
حوزههای تخصصی:
تاثیر فضائل و رذایل اخلاقی در معرفت الهی از دیدگاه ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
نقش عواملی چون عواطف و احساسات، خواستههای پیشینی، گناهان و رذایل اخلاقی و ... در تکون معرفت، از دیرباز مورد توجه فیلسوفان بوده است. ملاصدرا نیز با تلقی خاصی که درباره معرفت الهی دارد و از سویی آن را مترادف با حکمت دانسته؛ و از سوی دیگر، تحقق چنین معرفتی را مسبوق به تهذیب و استکمال نفس انسانی میانگارد، در حقیقت، موانع معرفت به خداوند را همان موانع حکمت و کمال انسانی معرفی میکند. بدین ترتیب، تقرب به عالم قدس و دست رسی به معرفت حضرت حق، در گرو تزکیه نفس و تهذیب اخلاق از زشتی ها، معاصی و رذایلی چون بخل، کبر، عجب، غیبت، حب جاه و ریاست، خصومت، شرب خمر، دروغ گویی و ... و التزام به شریعت خواهد بود.
کلام خداود از دیدگاه متکلمین، عرفا و امام خمینی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات مفهوم شناسی تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
حرکت جوهری معلوم و ثبات معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس پذیرش حرکت جوهری که سراسر عالم ماده و طبیعت را یکپارچه حرکت می داند این پرسش پیش می آید که در این صورت آیا می توان به هیچ موجود مادی، معرفت پیدا کرد؟ به این معنا که اگر جوهر اشیاء مادی و به تبع آن، همه اعراض آن، یکپارچه حرکت باشد، به محض اینکه برخوردی میان شیء خارجی با قوا و اندام های شخص مدرِک روی دهد، آن شیء خارجی محو و ناپدید، بلکه نابود می شود و شیء دیگری موجود می گردد. بنابراین، آنچه که در مرتبه دوم با قوا و اندام های مدرِک برخورد می کند، همان چیزی نیست که بار اول با آنها برخورد کرده است و بر این اساس، معرفتی که از اشیاء مادی به ظاهر ثابت و پایدار، از حیوان گرفته تا نبات و جماد حتی صخره و پولاد، به دست می آید، به واقع معرفت به یک واقعیت نیست، بلکه معرفت به واقعیت های فراوان و حتی قسمت ناپذیر است. بنابراین، خود معرفت هم، شناخت واحدی نیست بلکه در حقیقت، معرفتی گسسته و تغییرپذیر و ناپایدار است.
برای پاسخ به این پرسش باید دید که بر اساس نگرش ملاصدرا در خصوص حرکت، حرکت جوهری، حقیقت علم و معرفت، و به طور کلی هستی، پاسخ پرسش های مزبور چیست و در این زمینه چه دیدگاه هایی مطرح شده است، تا بتوان بر اساس آن ثبات معرفت را در عین حرکت جوهری معلوم استنتاج کرد.
عقاید اساسی و مسلم دین اسلام از دیگاه اهل سنت و جماعت
حوزههای تخصصی:
خردورزی یا خردسوزی؟
حوزههای تخصصی:
ویژگی های فلسفه و نسبت آن با علوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتارحاضر، از ویژگی های فلسفه و نسبت آن با علوم دیگر سخن می گوید و بر آن است که اولا فلسفه امام و پیشوای سایر دانش ها است و ثانیا فلسفهٴ الهی جهان بینی ویژه ای است که قضایای ممکن را ضروری و قضایای ضروری را به قضایای ازلی که اصلی ترین مبادی معرفتی اند و بدون آنها راهی به سوی حقیقت نیست منتهی می کند. این نوشتار نشان می دهد که فلسفه به لحاظ برخورداری از ثبات و کلیت و اطلاق، ترازوی حق و باطل و صدق و کذب علوم دیگر است. بر این اساس الهی و یا الحادی بودن دیگر علوم بستگی به فلسفه ای دارد که آن علوم بدان تعلق دارند. بدین ترتیب اگر فلسفه الهی باشد همهٴ علوم در پرتو آن الهی و دینی می شوند؛ زیرا همهٴ موجودات اعم از مادی و مجرد و حقیقی و اعتباری مخلوق پروردگارند و صحنهٴ هستی ساحت خلقت الهی است که معلوم انسان نیز هست و علم انسان چیزی جز شرح و تفسیر آن مخلوق نیست. در ادامه این نوشتار نکاتی درباره فلسفهٴ اسلامی به عنوان دانشی الهی و دینی در برابر الحادی و غیردینی آمده است.